منبع [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نامه رییس سازمان نظام صنفی رایانهای کشور خطاب به وزیر ارتباطات و فناوري اطلاعات منتشر شد.
متن نامه چنين است:
حضور محترم برادر ارجمند جناب آقای دکتر سلیمانی
وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات
سلام علیکم
توسعه و بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات از وظایف وزارتخانه تحت امر حضرتعالیست. الحق در بخش ارتباطات خوش درخشیدهاید و با زبانی شیوا و گهرسفت سلیمانی، روشنگر پیشرفتهای آن بودهاید.
کاردانی و لیاقت سرکار عالی و همکارانتان در این حوزه ستودنی است. اگر به دیده انصاف بنگریم جز مهر و صفا و دلسوزی نخواهیم دید.
هم مگر بذل یزدانی و فضل آسمانی این مکارم را پاداش و این مراحم را تلافی آرد. امیدواریم خداوند بخشاینده آنچه در دنیا و آخرت دلتان خواهد بدهد.
اما بیش از یکسال و اندی است که جامعه فناوری اطلاعات را ریاضتی تلخ و جانکاه در بر گرفته، آنچنان که هر روزشان بدتر از دیروز است.
اگرت هنوز مهر پرسیدن در دل است بدان که روزشان از ظلمت و تاریکی نمونه شب و جانشان از کسادی و بی رونقی مجاور لب. آسیمهسر راهی میروند و از این ستون به آن ستون هفته و ماهی میگذرانند.
قراردادی نبستند مگر آنکه در کامشان زهر مار شد و یا چون شرنگی جان شکار آمد. مدت مدیدی است که روی بخشایش ندیده و بوی آسایش نشنیدهاند.
هنوز از دام وام پارینه نرستهاند که دام وام آتیه انتظارشان را میکشد. پوست و مو بر تنشان از تنگدستی زنجیره و زندان است.
هرگز این مایه خون جگری و شکنج نبوده، لاجرم رنجنامهای انگاشته و مطرح انظار مینمایم.
مکن افسانه ما گوش که این مایه غم حیف باشد که بر آن خاطر خرم گذرد
و از آنجا گفتهاند
هر که دست از جان شوید هر چه در دل دارد گوید
از ما توقعات تعارفات رسمیه داشتن خراج برده ویران بستن است. پس بگذار بیپرده بگویم و بپرسم،
چه شد که وزارتخانهات، فناوری اطلاعات را با همه پویایی و جویایی، به یکباره از یاد برد و خاک آسا در تاختگاه نامهربانی بر بادش داد؟
آنچنان مسئولی بر این مهم گماردی که وعدههایش بسیار پوچ و هیچ است و شنیدنش نکتهدان را مایه تاب و پیچ، در پهنه پرگویی و کم شنوی کسی را یارای برابری با او نیست، گفتش غم بر غم افزاید و دم بر دم اندازد، خودسپاس است و کارنشناس. کار و کردارش را در ترازوی خردسنگی نیست و نزد خردمندان رنگی نه.
خلاصه آنچنان تباهی کرده و بیراهی فرموده که بردباریها بر باد آمده و خویشتنداریها یکسره با خاک آمیخته خدای ناکرده اگر وضع به همین منوال ادامه یابد، شرکتها چون طایران آشیان گم کرده و مرغان بیضه به ماران سپرده، کوفته و خسته، خرد و شکسته، مایه در باخته، کیسه پرداخته، بیهوش و خواب، بیتوش و تاب، پرکنده و پراکنده، پشیمان و پریشان، رنج کشیده و گنج ندیده، پای از پیش و چشم از پی چاره در آوارگی خواهند دید و خدای ناکرده ناچار بارگی اجنبی خواهند طلبید.
اما آیا کاری توان کرد و شماری توان آورد که از این پس کردههای پیشین را پیرامون نگردی و اندیشههای گذشته را که ریشهکن است، درنوردی! و خلاصه خسران ماضی را جبرانی خیزد و از انبوه فرصتهای طلایی ایجاد شده توسط دولت نهم بهرهای عاید شود.
در پاسخ باید گفت، آری
آب در کوزه و ما تشنه لبان میگردیم
درهای بسته را گشایش، و دلهای خسته را آسایش، جز به امتثال امر مقام معظم رهبری نیست. فرمان مهرافروزش شب تیره روز را روشن خواهد کرد. امر دل نشانش که چون بهشتی مملو از درختان گل افشان است، لاله و نرگس دامن دامن افشاند
خزانمان خرم بهار آرد و دیوارمان بت و نگار
کنارمان دریای گوهر کند و سرایمان گردون اختر
ویرانی رنگ آبادی گیرد و گرفتاری سنگ آزادی
موری نوبت سلیمانی کوبد و مشت خاکی گردن آسمانی افرازد.
پشه بال همایی گشاید و بنده بال خدایی بندد.
گفت گهرسفتش را پیرایهانداز و سرمایه هوش آر.
چون عزم جزم کنی که فرمانش اجرا کنی، بدان با این ساز و کار که هم اکنون داری، با کرمکی شبتاب قصد شکار خورشید درختان نمودهای.
پس بر سازمان کم جانت روحی بدم و بر كشتی سرگردانت نوحی بگمار. بر این پندهای خردپسند سخت پیگیری نمای و مردانه به کار بند وگرنه پشیمانی بری و پریشانی بینی.
زشت و زیبای هر چیز و هر کس را به طرزی که دانی و توانی چاره ساز و با سرعتی هیچ درنگ به جبران مافات آی.
میل ما به ملاقات با مقام محترم همان قصه تشنه به فرات است و حکایت اسکندر به آب حیات، اینک منتظر اشارتیم اگر مجالی هست دولت دیدار حاصل وگرنه رفع زحمت کرده سرخویش گیریم.
کاری که این دست بسته تواند گشود و یا راهی که این پای شکسته تواند رفت، باز فرمای که آمادهایم و ایستاده.
با سپاس فراوان
امیرحسین سعیدی نائینی