سلام دوست عزیز،
چند وقت پیش داشتم در مورد مریم می خوندم.( که متاسفانه فامیلیش یادم رفته، دانشیار دانشگاه پرینستون آمریکا، جز ده مغز برتر Us که چند وقت پیش مسئله ای از ریاضی رو حل کرد که سال ها ذهن ریاضی دانان رو به خودش مشغول کرده بود.) مسئله ی جدیدی که مریم روش کار می کنه حل یک انتگرال هست که از طریق اون میشه حجم بعضی از پوسته های خاص رو محاسبه کرد. یک دونات رو در نظر بگیر که به شکل مارپیچی باشه، حول دو تا محور، محوری در طول که همراه دونات پیچ و تاب بخوره و محوری عمود بر مرکز. اهمیت حل این مسئله از این جهته که به منجمان و ریاضیدانان کمک می کنه که شکل و حجم کلی جهان رو تخمین بزنن. راستش بعد از خوندن این مطلب تا چندین روز من دچار سرگشتگی بودم! وقتی از شکل چیزی صحبت می کنی، مخصوصا اگه سه بعدی باشه، یعنی بیرونش ایستادی و داری نگاش می کنی، سوال اینجاست که این بیرون یعنی کجا؟!!!!!!!!!! یعنی یه جای دیگه؟ و اون یه جای دیگه که جهان ما توش هست جز جهان محسوب نمیشه؟ دکتر ویکتوری هم دقیقا به همین مورد اشاره داره. اطلاعات چندانی در این مورد ندارم اما این طور که پیداست خود صاحب نظران و اونایی که مخشون کار میکنه و حسابی زندگیشون رو خرج این سوالها کردن ، در مورد محدود بودن جهان اختلاف نظر دارن. اما چیزی که همه تقریبا به اتفاق پذیرفته اند، انبساط و بازشدگی جهانه، حالا چه با انتها چه بی انتها.
اما این موضوع یکی از تاپیک های داغ و آتیشی فلسفه هم هست. در واقع فیلسوف ها به این سوال که " آیا جهان بی انتهاست؟" پاسخ منفی میدن. چرا که بی انتها بودن و وسعت تمام نشدنی رو از صفات پروردگار لایتناهی میدونن که ممکنه مثل سایر صفات در هر یک از آفریده های آفریدگار به صورت محدود وجود داشته باشه ( مثل خیلی از صفاتی که در انسان ها هست و از دمیده شدن روح الهی در کالبد انسان خبر میده) اما همگان به خوبی واقفیم که اگه برای بی انتهایی حدود قائل بشیم، دیگه اسمش بی انتهایی نیست. در حقیقت فیلسوف ها معتقدند که جهان مادی و جهان غیر مادی دو قطب مختلف آفرینش نیستند بلکه جهان ماده بخشی از آن جهان دیگر است که باید اسمش رو به جهان ماورا اصلاح کرد. (هیچ ربطی به پادماده نداره، قاطی نشه!)
به هر حال سوال سختیه!