تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 9 از 9 اولاول ... 56789
نمايش نتايج 81 به 90 از 90

نام تاپيک: خودآگاهی (Consciousness)

  1. #81
    داره خودمونی میشه navidbozorgtar's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2016
    پست ها
    51

    پيش فرض

    سلام
    فکر نمیکنم بتونیم ناخوداگاه رو تو این بحث وارد کنیم. ناخوداگاه با دستورات آنی و اجرایی مغز درگیر نمیشه بلکه اساس شخصیت ما رو میسازه.
    بر اساس اونچه که فروید بیان میکنه ناخوداگاه از سه بخش id, Ego و Super Ego تشکیل شده که میتونین برای مطالعه ی بیشتر این سه بخش اینجا رو ببینین:
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    این شکل کلی از نمای خودآگاه و ناخوداگاه بر اساس روانشناسی فرویده:
    ال اس دی باعث میشه ناخود اگاه با خود اگاه یکی بشن ؟ یا به عبارتی ادم با ناخود اگاهش رو برو بشه ؟!

  2. #82
    حـــــرفـه ای Ar@m's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    پست ها
    3,300

    پيش فرض

    ال اس دی باعث میشه ناخود اگاه با خود اگاه یکی بشن ؟ یا به عبارتی ادم با ناخود اگاهش رو برو بشه ؟!
    نه. LSD با ضعیف کردن Ego و SuperEgo قضاوت رو در فرد دچار اختلال میکنه به عبارت دیگه وجدان و رعایت الگوهای اجتماعی در نظر فرد بی معنی میشه

  3. #83
    پروفشنال AMHSIN's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2015
    محل سكونت
    Khozestan
    پست ها
    607

    پيش فرض

    سلام
    فکر نمیکنم بتونیم ناخوداگاه رو تو این بحث وارد کنیم. ناخوداگاه با دستورات آنی و اجرایی مغز درگیر نمیشه بلکه اساس شخصیت ما رو میسازه.
    بر اساس اونچه که فروید بیان میکنه ناخوداگاه از سه بخش id, Ego و Super Ego تشکیل شده که میتونین برای مطالعه ی بیشتر این سه بخش اینجا رو ببینین:
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    این شکل کلی از نمای خودآگاه و ناخوداگاه بر اساس روانشناسی فرویده:
    بنظر من حتی ساختار مغز ما هم تاحدی بر اساس ناخوداگاه شکل گرفته! البته منظورم از ناخوداگاه، نوعی ناخوداگاه جمعی هست، نوعی میدان که شامل اگاهی موجودات دیگری غیر از انسان هم میشه. نظر غالب اینه که ماده و فیزیک اگاهی رو بوجود اورده، اما بنظر من این رابطه برعکسه

  4. #84
    حـــــرفـه ای Ar@m's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    پست ها
    3,300

    پيش فرض

    من متوجه منظور شما از ناخوداگاه جمعی نشدم بیشتر بنظر میرسه شما ناخوداگاه رو همون روح میدونین

  5. #85
    پروفشنال AMHSIN's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2015
    محل سكونت
    Khozestan
    پست ها
    607

    پيش فرض

    من متوجه منظور شما از ناخوداگاه جمعی نشدم بیشتر بنظر میرسه شما ناخوداگاه رو همون روح میدونین
    اصطلاح ناخوداگاه جمعی رو یونگ مطرح کرد به این معنا که تمام انسان ها به صورت ناخوداگاه چیزهای رو یکسان درک میکنن، فارغ از محیط، ژنتیک و ... این ادراکات، اطلاعات و احساسات در حافظه جمعی نوع انسان وجود دارن، و مانند میراثی هست که از اولین انسان ها و شاید اولین موجودات اگاه به ما رسیدن، اطلاعات بیشتر

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    برخی معتقدن دلیل اینکه ما جهان رو اینطور درک کنیم و نه طور دیگه مربوط میشه به این ناخوداگاه، و به همین دلیل اگر کسی بتونه خودش رو از سیطره این ناخوداگاه خارج کنه میتونه جهان رو اونطور که میخواد درک کنه، به عبارت دقیق تر اونطور که میخواد خلق کنه! بنابراین مثلا در جهان خارج چیزی به عنوان جاذبه وجود نداره، بلکه جاذبه وجود داره چون ناخوداگاه ما میخواد وجود داشته باشه و به وجودش ایمان داره!

    در نگاه اول باور چنین چیزی سخته اما ظاهرا دلایلی وجود داره که میتونن تا حدی متقاعد کننده باشن
    Last edited by AMHSIN; 05-05-2016 at 22:08.

  6. 2 کاربر از AMHSIN بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #86
    حـــــرفـه ای Ar@m's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    پست ها
    3,300

    پيش فرض

    اصطلاح ناخوداگاه جمعی رو یونگ مطرح کرد به این معنا که تمام انسان ها به صورت ناخوداگاه چیزهای رو یکسان درک میکنن، فارغ از محیط، ژنتیک و ... این ادراکات، اطلاعات و احساسات در حافظه جمعی نوع انسان وجود دارن، و مانند میراثی هست که از اولین انسان ها و شاید اولین موجودات اگاه به ما رسیدن، اطلاعات بیشتر

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    برخی معتقدن دلیل اینکه ما جهان رو اینطور درک کنیم و نه طور دیگه مربوط میشه به این ناخوداگاه، و به همین دلیل اگر کسی بتونه خودش رو از سیطره این ناخوداگاه خارج کنه میتونه جهان رو اونطور که میخواد درک کنه، به عبارت دقیق تر اونطور که میخواد خلق کنه! بنابراین مثلا در جهان خارج چیزی به عنوان جاذبه وجود نداره، بلکه جاذبه وجود داره چون ناخوداگاه ما میخواد وجود داشته باشه و به وجودش ایمان داره!

    در نگاه اول باور چنین چیزی سخته اما ظاهرا دلایلی وجود داره که میتونن تا حدی متقاعد کننده باشن
    مشخصا علت یکسان بودن درک ناخوداگاه ما از خیلی چیزها به یکسان بودن الگوی درک در تمام انسان ها برمیگرده پس نمیشه این درک یکسان رو فارغ از محیط و ژنتیک محسوب کرد
    ناخوداگاه رو دقیقا ادراکات و احساسات مغز ما در برخورد با محیط اطراف میسازه و چیزی نیست که بشه ازش خارج شد بلکه میشه اون رو شناخت و با توجه به این شناخت علت خیلی از خوشایندها و ناخوشایندهای بظاهر بی دلیل رو درک کرد.

  8. این کاربر از Ar@m بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  9. #87
    داره خودمونی میشه navidbozorgtar's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2016
    پست ها
    51

    پيش فرض

    مشخصا علت یکسان بودن درک ناخوداگاه ما از خیلی چیزها به یکسان بودن الگوی درک در تمام انسان ها برمیگرده پس نمیشه این درک یکسان رو فارغ از محیط و ژنتیک محسوب کرد
    ناخوداگاه رو دقیقا ادراکات و احساسات مغز ما در برخورد با محیط اطراف میسازه و چیزی نیست که بشه ازش خارج شد بلکه میشه اون رو شناخت و با توجه به این شناخت علت خیلی از خوشایندها و ناخوشایندهای بظاهر بی دلیل رو درک کرد.
    چکوری میشه شناخت ؟ من شنیدم خواب هایی که میبینیم و یه سری هم از طریق یوگا بش میرسن مثکه ... lsd هم اگه با تمرکز همراه باشه با ناخوداگاهت روبرو میشی اما شما خودتون شدین یا کسی رو دیدین بشه ؟ چجوری ؟

  10. #88
    پروفشنال AMHSIN's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2015
    محل سكونت
    Khozestan
    پست ها
    607

    پيش فرض

    مشخصا علت یکسان بودن درک ناخوداگاه ما از خیلی چیزها به یکسان بودن الگوی درک در تمام انسان ها برمیگرده پس نمیشه این درک یکسان رو فارغ از محیط و ژنتیک محسوب کرد
    ناخوداگاه رو دقیقا ادراکات و احساسات مغز ما در برخورد با محیط اطراف میسازه و چیزی نیست که بشه ازش خارج شد بلکه میشه اون رو شناخت و با توجه به این شناخت علت خیلی از خوشایندها و ناخوشایندهای بظاهر بی دلیل رو درک کرد.
    منظور یونگ از تاثیر محیط چیزی هست که در مکتب رفتارگرایی مطرح شده. رفتارگراها معتقدن انسان وقتی بدنیا میاد ذهن و روانش مانند یک لوح سفید هست، خالی خالی که هیچ نقش از پیش تعیین شده در اون نیست. و بعدها تحت تاثیر محیط هست که این لوح شکل و رنگ خاصی میگیره. یونگ معتقده اینطور نیست بلکه همه انسان ها با یک ذات خاص، با نوعی حافظه بدنیا میان که میتونه علت خیلی از خوشایندها و ناخوشایندها باشه ...
    .
    .
    .
    شخصا بنظرم مرزی بین عین و ذهن، و ماده و آگاهی نیست، اونچه بنظر ما مادی و عینی و فیزیکی هست ناشی از نحوه درک ما از واقعیت هست، اونچه هست آگاهی هست، میدانی از آگاهی ما و آگاهی موجودات دیگه و بخصوص آگاهی موجودی برتر، بخشی از این میدان آگاهی رو ذهن ما بصورت ماده و فیزیک درک میکنه، در حالی که در واقعیت ماده ای وجود نداره. کسی که بتونه وارد این میدان بشه میتونه در حد خودش هر طور که دوست داره واقعیت های فیزیکی رو خلق کنه یا تغییر بده! تاثیر دارونما ها، تاثیر آگاهی بر ذرات در دنیای کوانتوم، تاثیر افکار بر فعالیت های فیزیولوژیک بدن، کارهای مرتاض ها، معجزات و ... نمونه های هستن از تاثیر آگاهی ما در خلق یا تغییر واقعیت مادی، که میتونن نشانه باشن از اینکه ساختار و بافت ماده در حقیقت از جنس آگاهی هست ...

      محتوای مخفی: نظر چند دانشمند در مورد بافت واقعیت 

    • در همایشی که در 1987 در مورد "معضلات ریاضی و تفسیر تئوری کوانتوم نسبیتی" در لویولا برگذار شد، گورنیتس و وایتساساکر اظهار داشتند که حتی بنیان گذاران فیزیک کوانتوم وقتی در مورد تبعات این دیدگاه مورد سوال قرار میگرفتند به من و من می افتند. با اینکه برخی فیزیزکدانان در آن همایش آشکارا دخالت آگاهی در جهان مادی را تایید کردند، دیگران آن را نادیده گرفتند. به عنوان مثال گورنیتس و وایتساساکر معتقدند مشاهده کننده باید در فهم ما از فیزیک کوانتوم نقش پررنگتری داشته باشد و سعی کرده اند به شیوه های هدفمند پدیده های کوانتومی را به احوالات ذهنی مربوط کنند. وایتساساکر میگوید " بین جوهرهای که آنها را ذهن و ماده میخوانیم تمایزی وجود ندارد...".



    • از دیگر دانشمندان معتقد به نقش آگاهی در جهان مادی میتوان از راجر اسپری نام برد. اسپری در 1981 به خاطر پیشگامی در تحقیقات مربوط به نیمکرات چپ و راست در موجودات مخ پاره (split-brain) برنده جایزه نوبل شد. به دلیل همین جایزه از او دعوت کردند مقاله اصلی نشریه گزارش سالانه علم الاعصاب را او بنویسد. اما او مقاله ای به کلی متفاوت نوشت. او در مقاله به نام "تغییر اولویت ها" اعلام کرد که بعد از سالها کار و تحقیق در مورد مغز از رویکرد مادی گرایانه و رفتارگرایانه حاکم بر علم الاعصاب در این قرن سرخورده شده است. اسپری گفت که بعد از تفکرات طولانی به این نتیجه رسیده که علم باید بی اعتنایی به آگاهی را کنار بگذارد و اهمیت خارق العاده آن در آرایش چیزها را به رسمیت بشناسد. " عوض چشم پوشی یا غفلت از آگاهی باید اهمیت هوشیاری آگاهانه (conscious awareness) را به رسمیت بشناسیم و آن را چون واقعیتی علی بپذیریم"




    • جرج والد زیست شناس برنده جایزه نوبل در سمیناری که در 1986 در مورد "مسائل حل نشده علم حیات" برگذار شد اعلام کرد : "... من همیشه آگاهی یا ذهن را چیزی تلقی میکرده ام که مستلزم سیستم عصبی مرکزی پیچیده ای است و فقط در اورگانیسم های عالیتر وجود دارد. در حالی که ذهن از ابتدا در عالم وجود داشته و اگر در این عالم حیاتی وجود دارد به دلیل این است که حضور مستمر و فراگیر ذهن آن را به این راه کشانده ... دانش علمی روزافزون ما ... به طور قطع حاکی از این است که ذهن با این عالم مادی در هم تنیده شده و از آن جداشدنی نیست. این حرف شاید عجیب بنظر برسد، ولی هزاران سال است که در فلسفه های شرق وجود دارد ..."




    • گراف روانپزشک نامدار و از بانیان روانشناسی تراشخصی هم همین دیدگاه را دارد. گراف معتقد است که اگر ارزیابی صادقانه از فیزیک کوانتوم و تحقیقات مربوط به آگاهی و فیزیولوژی اعصاب و حتی مکاتب فلسفی شرقی و قدیمی و شمنیسم و پدیده های پیراروان شناختی داشته باشیم به این نتیجه می رسیم که آگاهی میتواند در پدیده های عالم مادی دست ببرد. "واضح است که کم کم به زمان تغییر پارادایم علمی نزدیک میشویم".



    Dietrick E, Thomsen, ‘A Midrash Upon Quantum Mechanism’, Science News, 132, no. 2 (11 July, 1987), p. 27
    Willis, Haman, Global Mind Change (Sausalito, California: Institute of Noetic Science), p. 11
    George Wald, ‘cosmology of Life and Mind’. Los Alamos Science, 16 (1988), pp. 10-11


    Last edited by AMHSIN; 06-05-2016 at 23:22.

  11. این کاربر از AMHSIN بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  12. #89
    داره خودمونی میشه navidbozorgtar's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2016
    پست ها
    51

    پيش فرض

    منظور یونگ از تاثیر محیط چیزی هست که در مکتب رفتارگرایی مطرح شده. رفتارگراها معتقدن انسان وقتی بدنیا میاد ذهن و روانش مانند یک لوح سفید هست، خالی خالی که هیچ نقش از پیش تعیین شده در اون نیست. و بعدها تحت تاثیر محیط هست که این لوح شکل و رنگ خاصی میگیره. یونگ معتقده اینطور نیست بلکه همه انسان ها با یک ذات خاص، با نوعی حافظه بدنیا میان که میتونه علت خیلی از خوشایندها و ناخوشایندها باشه ...
    .
    .
    .
    شخصا بنظرم مرزی بین عین و ذهن، و ماده و آگاهی نیست، اونچه بنظر ما مادی و عینی و فیزیکی هست ناشی از نحوه درک ما از واقعیت هست، اونچه هست آگاهی هست، میدانی از آگاهی ما و آگاهی موجودات دیگه و بخصوص آگاهی موجودی برتر، بخشی از این میدان آگاهی رو ذهن ما بصورت ماده و فیزیک درک میکنه، در حالی که در واقعیت ماده ای وجود نداره. کسی که بتونه وارد این میدان بشه میتونه در حد خودش هر طور که دوست داره واقعیت های فیزیکی رو خلق کنه یا تغییر بده! تاثیر دارونما ها، تاثیر آگاهی بر ذرات در دنیای کوانتوم، تاثیر افکار بر فعالیت های فیزیولوژیک بدن، کارهای مرتاض ها، معجزات و ... نمونه های هستن از تاثیر آگاهی ما در خلق یا تغییر واقعیت مادی، که میتونن نشانه باشن از اینکه ساختار و بافت ماده در حقیقت از جنس آگاهی هست ...

      محتوای مخفی: نظر چند دانشمند در مورد بافت واقعیت 

    • در همایشی که در 1987 در مورد "معضلات ریاضی و تفسیر تئوری کوانتوم نسبیتی" در لویولا برگذار شد، گورنیتس و وایتساساکر اظهار داشتند که حتی بنیان گذاران فیزیک کوانتوم وقتی در مورد تبعات این دیدگاه مورد سوال قرار میگرفتند به من و من می افتند. با اینکه برخی فیزیزکدانان در آن همایش آشکارا دخالت آگاهی در جهان مادی را تایید کردند، دیگران آن را نادیده گرفتند. به عنوان مثال گورنیتس و وایتساساکر معتقدند مشاهده کننده باید در فهم ما از فیزیک کوانتوم نقش پررنگتری داشته باشد و سعی کرده اند به شیوه های هدفمند پدیده های کوانتومی را به احوالات ذهنی مربوط کنند. وایتساساکر میگوید " بین جوهرهای که آنها را ذهن و ماده میخوانیم تمایزی وجود ندارد...".



    • از دیگر دانشمندان معتقد به نقش آگاهی در جهان مادی میتوان از راجر اسپری نام برد. اسپری در 1981 به خاطر پیشگامی در تحقیقات مربوط به نیمکرات چپ و راست در موجودات مخ پاره (split-brain) برنده جایزه نوبل شد. به دلیل همین جایزه از او دعوت کردند مقاله اصلی نشریه گزارش سالانه علم الاعصاب را او بنویسد. اما او مقاله ای به کلی متفاوت نوشت. او در مقاله به نام "تغییر اولویت ها" اعلام کرد که بعد از سالها کار و تحقیق در مورد مغز از رویکرد مادی گرایانه و رفتارگرایانه حاکم بر علم الاعصاب در این قرن سرخورده شده است. اسپری گفت که بعد از تفکرات طولانی به این نتیجه رسیده که علم باید بی اعتنایی به آگاهی را کنار بگذارد و اهمیت خارق العاده آن در آرایش چیزها را به رسمیت بشناسد. " عوض چشم پوشی یا غفلت از آگاهی باید اهمیت هوشیاری آگاهانه (conscious awareness) را به رسمیت بشناسیم و آن را چون واقعیتی علی بپذیریم"




    • جرج والد زیست شناس برنده جایزه نوبل در سمیناری که در 1986 در مورد "مسائل حل نشده علم حیات" برگذار شد اعلام کرد : "... من همیشه آگاهی یا ذهن را چیزی تلقی میکرده ام که مستلزم سیستم عصبی مرکزی پیچیده ای است و فقط در اورگانیسم های عالیتر وجود دارد. در حالی که ذهن از ابتدا در عالم وجود داشته و اگر در این عالم حیاتی وجود دارد به دلیل این است که حضور مستمر و فراگیر ذهن آن را به این راه کشانده ... دانش علمی روزافزون ما ... به طور قطع حاکی از این است که ذهن با این عالم مادی در هم تنیده شده و از آن جداشدنی نیست. این حرف شاید عجیب بنظر برسد، ولی هزاران سال است که در فلسفه های شرق وجود دارد ..."




    • گراف روانپزشک نامدار و از بانیان روانشناسی تراشخصی هم همین دیدگاه را دارد. گراف معتقد است که اگر ارزیابی صادقانه از فیزیک کوانتوم و تحقیقات مربوط به آگاهی و فیزیولوژی اعصاب و حتی مکاتب فلسفی شرقی و قدیمی و شمنیسم و پدیده های پیراروان شناختی داشته باشیم به این نتیجه می رسیم که آگاهی میتواند در پدیده های عالم مادی دست ببرد. "واضح است که کم کم به زمان تغییر پارادایم علمی نزدیک میشویم".



    Dietrick E, Thomsen, ‘A Midrash Upon Quantum Mechanism’, Science News, 132, no. 2 (11 July, 1987), p. 27
    Willis, Haman, Global Mind Change (Sausalito, California: Institute of Noetic Science), p. 11
    George Wald, ‘cosmology of Life and Mind’. Los Alamos Science, 16 (1988), pp. 10-11


    اگر ماهین اگاهی غیر از مغره پس چرا با اسیب به بخش های خاصی از مغز اگاهی و خودگاهی شخص از بین میره ؟!

  13. #90
    پروفشنال AMHSIN's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2015
    محل سكونت
    Khozestan
    پست ها
    607

    پيش فرض

    اگر ماهین اگاهی غیر از مغره پس چرا با اسیب به بخش های خاصی از مغز اگاهی و خودگاهی شخص از بین میره ؟!
    سلام

    اگر واقعا جنس تار و پود جهان از آگاهی باشه، که ظاهرا همینطوره، بنظرم دلیلش اینه که یک آگاهی برتر آگاهی ما رو به این صورت به مغز ما مرتبط کرده. به عبارت دیگه آگاهی ما تحت اراده و مدیریت یک آگاهی برتر و فراگیرتر هست، و اینطور نیست که آگاهی ما تنها عامل تعیین کننده باشه ...

صفحه 9 از 9 اولاول ... 56789

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •