تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 8 از 9 اولاول ... 456789 آخرآخر
نمايش نتايج 71 به 80 از 90

نام تاپيک: خودآگاهی (Consciousness)

  1. #71
    Super Moderator Stream's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    Wolf Trap
    پست ها
    14,323

    پيش فرض

    دوتا سوال داشتم :

    1 - بین هوشیاریِ همراه با اختیار ( در واقع من ) ، و حرکتِ دست ارتباط مستقیم و کنترل شده ای هست که بشه با مثالهای فوق بگیم از پیش تایین شده ؟

    وقتی یه عضو بدن رو میخوایم حرکت بدیم نمیتونیم سریع تصمیم بگیریم و حرکت جدیدی انجام بدیم ولی حرکات از پیش تکرار شده که غریزی شدن سرعت بیشتری دارن و این فراخوانی مغز و آمادگی برای اون حرکت هست. یعنی اگه سوال میشد یک حرکت جدید و غیر معمول انجام بدید شاید نتیجه فرق میکرد . « چون فرض اختیار باوران این نیست که تمام حرکات ما اختیاری هست خصوصا حرکت اعضای بدن »
    از طرفی برای ما تعیین شده که در یک دقیقه حتما یک انتخاب بکنیم و این خودش جبر داره چون اگه فرضا در مدت تعیین شده نتونیم درست انتخاب کنیم ، مغز ممکنه فشار بیاره ( مثل استرس و ... ) یا حتی خودش تصمیم بگیره.


    برای مثال : وقتی من در یک مبارزه رزمی هستم ، هر لحظه یکی از اعضای بدن مثلا پای راست رو آماده ضربه میذارم. ( اینکار با تجسم حرکتی از پیش تعیین شده انجام میشه )
    الان هوشیاری من روی پای راست هست اگه حریف حرکت مورد نظرم رو انجام بده سریع به پای راست فرمان میدم. اما اگه حرکتش خلاف پیش بینی بود کمی طول میکشه تا بجای پای راست پای چپ رو آماده و ضربه بزنم. و " من " چون مستقیم به سیستم عصبی وصل نیستم فقط بعد از شروع حرکت میفهمم پام در چه وضعیتی هست.
    نتیجه اینکه از زمان تحلیل مغز و فرمان به پای چپ تا ضربه نهایی کمی بیشتر طول میکشه ، چون باید شرایط دیگری هم سنجیده بشه مثلا آیا پای راست تکیه گاه پای چپ هست یا نه و ...
    بله قطعا هست ("من" می تونم تصمیم بگیرم کدوم دستم رو تکون بدم) ... ولی آیا واقعا می تونم؟ شواهد اینطور به نظر نمیان.

    اون شخص می تونه اصلا دستی رو تکون نده، و این هم روی اسکن ها مشخص است. دلیل اینکه از زمان استفاده میشه برای درک بهتر هست وگرنه در این آزمایش ها معمولا اصلا محدودیت زمانی وجود نداشته. جبر خاصی در این آزمایش وجود نداره، حداقل نه بیشتر از چیزی که به واسطه انسان بودن به انسان دیکته میشه (شخص نمی تونه در لحظه آزمایش پرواز کنه!). موضع اختیارباورها اینه که این من در نهایت مشخص می کنه بدن در شرایط آگاهانه چکار کنه، و این آزمایش ها مثال نقض هست برای این ادعا.

    قطعا در ورزش های رزمی یا مثلا وقتی یک چیزی به سمت صورت میاد بدن رفتار غیرارادی می کنه (در حقیقت خیلی از قسمت های مغز که در خودآگاهی موثر هستند به کل Bypass میشن و این رو هم میشه روی اسکن ها دید). بحث اصلا این نیست، تقریبا همه اختیارباورها معتقد هستند وقتی در شرایط آگاهانه تصمیمی گرفته میشه اون من هست که مسئول گرفتن تصمیم هست و این آزمایش ها صرفا ردی بر این ادعاست.

    2 - حالا این طول کشیدن میتونه تعیین کنه چون من دیرتر فهمیدم پس این اتفاق از قبل افتاده بود و من نقشی نداشتم ؟ ( پا رو مثال زدم چون از دست کندتره و نتیجه واضح تری داره )
    اگه اون افراد دستشون رو آماده حرکت گذاشته باشن و هنگام حرکت فقط بهش فکر کنن ، این میتونه اختیار رو نفی کنه ؟


    *( شاید اون افراد خیلی هوشیارانه اینکار رو انجام نداده باشن. مثل زمانی که یک طرف بدن میخاره و ما ناخوداگاه از دست موافق برای خاراندن استفاده میکنیم، که اینکار نه کاملا غریزی هست و نه کاملا هوشیارانه )
    این موضوع که " من قدرت انتخاب ندارم " بنظرم باید روی مسائل تصادفی هم آزمایش بشه مثل انتخاب بین چند جعبه یکسان و بدون علامت و بدون جبر و محدودیت زمانی ؛ تا هرکس بیشترین آمادگی رو برای بروز اختیار نشون بده.
    حتی این آزمایش ممکنه مثل سوال دقیقه آخر امتحان باشه که آدم نمیدونه دقیقا چی داره مینویسه و ناخوداگاه انجام بشه.


    **( البته عدم اختیار دائمی کاملا پذیرفته شده هست - چندسال پیش به توصیه کسی دو سه روز مثل مرتاض ها ریاضت کشیدم و برخلاف خواسته ام کارهای دیگری انجام میدادم ، متوجه شدم بدنم و مغزم تمایل زیادی برای انجام خیلی از کارهای روزمره داره !! و من باهاش مخالفت میکردم ! یعنی اولش چیز دیگری من رو وادار به فعالیت و پذیرفتن تصمیم میکرد ولی بعد کم کم برعکس شد و دیگه من انتخاب آگاهانه داشتم ! نمیتونم این رو کاملا اثبات کنم ولی مشاهده اون تفاوت زیاد در تصمیم گیری ، کاملا بهم فهمونده بود که قبلا من تصمیم نمیگرفتم !! )
    اختیار به معنی اینکه "من" قدرت این رو دارم که آزادانه کدوم دست رو بالا ببرم نفی میشه و نشون میده زمانی که شما خیال می کنید قدرت انتخاب دارید و قدرت تغییر نظر دارید، واقعا ندارید. قطعا این یک ردیه کامل روی کل بحث اختیار نیست ولی این نتایج به شدت اختیار رو زیر سوال می برن / اختیار فرضیه ایه که خودش خود به خود تقریبا در تضاده با اکثر یافته های علمی ما (و حتی در تضاد با مفهوم علم در حیطه دانش شناسی) و تنها پشتوانه اش همین احساس "من" ای است که ما داریم، و آزمایش هایی هست که نشون میدن حتی این احساس هم قابل اعتماد نیست (که البته وظیفه ای از نظر دانش شناسی ندارن چون در این بحث وظیفه اثبات با افراد مدعی اختیار هست نه افرادی که تصور می کنند بدن انسان از قوانین طبیعت پیروی می کنه و قبول نمی کنند قوانین فیزیک در بدن انسان نقض میشه).

    روی این مسائل هم آزمایش شده (البته همون دست بالا و پایین بردن هم آزمایشی است) و نتایج مشابه هست.

  2. 3 کاربر از Stream بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #72
    کاربر فعال علوم انسانی mohammad varaste's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2011
    محل سكونت
    کشور37 شهر 37 کوچه37 پلاک37
    پست ها
    1,535

    پيش فرض

    کتاب سراغ ندارم (کتاب Free Will سم هریس تا حدی به موضوع های مشابهی می پردازه). مسئله توهم بودن خودآگاهی هم بیشتر درباره توهم بودن "درک کلاسیک" خودآگاهی است که ما از قدیم از "من" داشتیم وگرنه خودآگاهی بنا به تعریف مدرنش می تونه توهم نباشه.

    مسئله مهم در گیج کننده بودن موضوع اینه که ذهن ما قادر به درک مشاهدات این پدیده نیست. ما می تونیم خودآگاهی سایرین رو بررسی کنیم ولی نهایتا همه چیز رو از دریچه خودآگاهی خودمون می بینیم مثل یک دوربین عکاسی که با اینکه می تونه از دوربین های دیگه عکس بگیره یا حتی با آینه و ... از خودش عکس بگیره باز هم همه عکس ها از لنز خودش قراره وارد بشه.



    ساده است (اعداد برای سادگی استفاده شدند و دقیق نیستند)
    من به شما میگم انتخاب کنید دقیقا 60 ثانیه دیگه دست راست یا چپتون رو بالا ببرید. شما تصور می کنید اختیار دارید هر کدوم رو که دلتون خواست بالا ببرید تا آخرین لحظه قبل از بالا بردن.
    من مغز شما رو اسکن می کنم و از فعالیت مغز و سیستم عصبی بدنتون 30 ثانیه زودتر از اینکه شما دستتون رو بالا ببرید متوجه میشم با دقت 100 درصد که شما کدوم دستتون رو بالا خواهید برد چون فرمانش قبل از اینکه شما متوجه باشید به یکی از دست هاتون فرستاده شده.
    شما تصور می کنید 10 ثانیه زودتر از موعد می تونید تصمیمتون رو عوض کنید (اختیار دارید)، ولی من می دونم قطعا کدوم دست شما بالا میره.
    در نهایت مستقل از پروسه فکری که در ذهن شما می گذره همیشه همون دستی بالا میره که از طریق اسکن مغزی مشاهده شده و سیگنال های عصبی براش فرستاده شده، حتی اگه شما تا 55 ثانیه نظرتون روی دست چپ باشه و در آخرین لحظه نظرتون رو همینطوری عوض کنید من زودتر از شما می دونم تصمیم نهاییتون چه خواهد بود.

    این آزمایش یک مثال نقض بسیار قوی است برای رد این ادعا که هر لحظه که من فکر می کنم واقعا قدرت اختیار دارم، واقعا این قدرت رو دارم و نشون میده این مسئله توهمی بیش نیست و اختیار واقعی در اون لحظات وجود نداره. این رد کلی برای اختیار همیشگی نیست بلکه رد ادعای قابل اعتماد بودن این "حس اختیار" ای است که ما داریم و نشون میده این حس قابل اعتماد نیست.
    فکر کن انسان ها یه عینکی داشته باشن که مثل دستگاه fmri کار کنه مثلا توی یک ضربه پنالتی تکلیف چیه ؟ دروازه بان میفهمه جهت رو بعد بازیکن میفهمه که دستش رو شده پس عوض میکنه دوباره دروازه بان میفهمه .همینطور این زنجیره ادامه پیدا میکنه تا لحظه زدن ضربه



    مغز یک اسم هست که ما روی یک قسمت از بدن گذاشتیم خود به خود مغز یک "کلیت" خاص نداره، مغز رو میشه تفکیک کرد به قسمت های مختلف که هر کدوم نقش متفاوتی دارند و اون قسمت هایی که من و شما از طریقش "آگاه" میشیم تقریبا اکثریت کارکرد های مغز رو اصلا متوجه نمی شن (کنترل هورمون ها، کنترل ضربان قلب، پردازش حس ها و ...). وقتی صحبت از مغز میشه منظور سلول های درون مغز هست و بحث درباره ساختار سلولی و عصبی مغزه و وقتی از آگاهی صحبت می کنیم بحث درباره چیزهایی است که یک شخص بهشون آگاهی پیدا می کنه که یک جزء بسیار کوچک از کل اطلاعات و پردازش هایی است که در مغز داره صورت می گیره.
    اینطور که شما میگنی من این برداشت رو دارم که آگاهی انسان کندتر از دستورات مغز هستش
    خب درسته کندتر هستش اما بلاخره آگاهی پیدا میکنه چجور از این استدلال و جواب به این نتیجه رسیده شده که خودآگاهی نداریم
    شاید در آینده یه دارویی چیزی پیدا شده که این آگاهی رو سرعت بخشید

  4. #73
    ناظر انجمن علوم انسانی New Ray's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2009
    محل سكونت
    21°N - 71°W
    پست ها
    978

    پيش فرض

    فکر کن انسان ها یه عینکی داشته باشن که مثل دستگاه fmri کار کنه مثلا توی یک ضربه پنالتی تکلیف چیه ؟ دروازه بان میفهمه جهت رو بعد بازیکن میفهمه که دستش رو شده پس عوض میکنه دوباره دروازه بان میفهمه .همینطور این زنجیره ادامه پیدا میکنه تا لحظه زدن ضربه


    اینطور که شما میگنی من این برداشت رو دارم که آگاهی انسان کندتر از دستورات مغز هستش
    خب درسته کندتر هستش اما بلاخره آگاهی پیدا میکنه چجور از این استدلال و جواب به این نتیجه رسیده شده که خودآگاهی نداریم
    شاید در آینده یه دارویی چیزی پیدا شده که این آگاهی رو سرعت بخشید
    البته سرعت آگاهی مهم نیست ، چون چیزی که بعنوان آگاهی میشناسیم فقط بخشی از پروسه های در حال انجام مغزه و نمیشه سرعتش مساوی یا بیشتر از مغز باشه.
    مثالش اینطور میشه که مثلا بخشی از مغز به ریه ها دستور بازدم میده ، حالا ما می بینیم که شکم به داخل رفته و داریم تنفس میکنیم. مشخصه که این آگاهی بعد از خوده پردازش در مغز به دست ما رسیده. ( خوده این آگاهی دوباره در قسمت دیگری از مغز پردازش و ثبت شده و ما به این شکل تصورش میکنیم )

  5. این کاربر از New Ray بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  6. #74
    داره خودمونی میشه navidbozorgtar's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2016
    پست ها
    51

    پيش فرض

    دوستان خیلی از بحث هاتون لذت بردم ... گفتم یه چیزی هم من بگم ... البته اینم میدونم که اخرین پست سال 2011 داده شده ... توی یکی از مصاحبه های TED یه پروفسور نورونوشناسی میاد راجب خود اگاهی و هوشیاری صحبت میکنه ... مصاحبه برای سال 2015 است ... به این نتیجه میرسه که در ساقه مغز و بخش مغز میانی (دوستان دقت کنن من چیزی که یادم هست رو دارم میگم ) دو قسمت وجود داره که کنار همن ( ساقه مغز فقط از این دوبخش تشکیل نشده همانطور که همه میدیونیم ) که در تصویری که ایشون نشون دادن به رنگ ابی و قرمز معین کردند اون دو قسمت رو ... از اینجا به بعد جالب میشه ... وقتی قسمت ابی صدمه دیده بود ( در بیماری که این پروفسور در مرکز درمانی که فکر کنم به نام خودش هم بود مورد بررسی قرار داده بود ) کل بدن طرف حال فلجی گرفته بود و در واقع طرف فلج شده بود اما طرف خود اگاهی و هوشیاری خودشو از دست نداده بود ! اما وقتی قسمت قرممز رنگ اسیب دیده بود طرف تما بدنش سالم بود اماهیچ درکی از خودش نداشته بود و در واقع هوشیاری و خود اگاهیش را از دست داده بود ( دوستان دقت کنن قسمت ابی رنگ را در بیمار دیگری بررسی کرده بود که به قسمت ابی رنگش صدمه خورده بود ) ... شما رو نمیدونم اما من واقعا تعجب کردم و امانتیجه ای که در اخر پروفسور میگیره اینه که هوشیاری و خو داگاهی در واقع حاصل ارتباط بین این قسمت قرمز رنگ است با مخ ( احتمالا اون بخشی از مخ که در هوشیاری نقش داره ) چون همینطور که میدونین بخشی در مغز( کورتکس نعو) است وقتی اسیب مبینینه در ان صورت هم طرف هوشیاری خودشو از دست میده ... درواقع نتیجه نهایی این بود که بخش قرمز رنگ در ساقه مغز که با تمام اعضا بدن در ارتباط است تقشه ای از کل بدن درست میکنه و اون نقشه مرجعی قرار میگیره برای تمام نقشه های دیگر که در دیگر بخش های مخ و مراکز تفکر و زبان و ... صورت میگیرد ...در واقع طبق این نتیجه گیری خیلی از حیوانات سطحی از خود اگاهی و هوشیاری دارند مثل یک نوع بوزینه که خودش را براحت یدر اینه تشخیص میده و اعمال دیگر که ناشی از خود اگاهی و هوشیاری است ... در واقع این هوشیاری در انسان از بقیه حیوانات کاملتره به عبارتی .... این چیزی بود که من از اون مصاحبه فهمیدم ... دوست دارم نظر بقیه هم بدونم راجبش . اسم طرف هم antonio damasio ایت گویا
    Last edited by New Ray; 03-05-2016 at 02:54. دليل: font

  7. #75
    حـــــرفـه ای Ar@m's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    پست ها
    3,300

    پيش فرض

    ساده است (اعداد برای سادگی استفاده شدند و دقیق نیستند)
    من به شما میگم انتخاب کنید دقیقا 60 ثانیه دیگه دست راست یا چپتون رو بالا ببرید. شما تصور می کنید اختیار دارید هر کدوم رو که دلتون خواست بالا ببرید تا آخرین لحظه قبل از بالا بردن.
    من مغز شما رو اسکن می کنم و از فعالیت مغز و سیستم عصبی بدنتون 30 ثانیه زودتر از اینکه شما دستتون رو بالا ببرید متوجه میشم با دقت 100 درصد که شما کدوم دستتون رو بالا خواهید برد چون فرمانش قبل از اینکه شما متوجه باشید به یکی از دست هاتون فرستاده شده.
    شما تصور می کنید 10 ثانیه زودتر از موعد می تونید تصمیمتون رو عوض کنید (اختیار دارید)، ولی من می دونم قطعا کدوم دست شما بالا میره.
    در نهایت مستقل از پروسه فکری که در ذهن شما می گذره همیشه همون دستی بالا میره که از طریق اسکن مغزی مشاهده شده و سیگنال های عصبی براش فرستاده شده، حتی اگه شما تا 55 ثانیه نظرتون روی دست چپ باشه و در آخرین لحظه نظرتون رو همینطوری عوض کنید من زودتر از شما می دونم تصمیم نهاییتون چه خواهد بود.

    این آزمایش یک مثال نقض بسیار قوی است برای رد این ادعا که هر لحظه که من فکر می کنم واقعا قدرت اختیار دارم، واقعا این قدرت رو دارم و نشون میده این مسئله توهمی بیش نیست و اختیار واقعی در اون لحظات وجود نداره. این رد کلی برای اختیار همیشگی نیست بلکه رد ادعای قابل اعتماد بودن این "حس اختیار" ای است که ما داریم و نشون میده این حس قابل اعتماد نیست.
    این آزمایش و challenge ی رو که ایجاد کرد در مورد خودآگاهی و اختیار خیلی دوست دارم ولی اون چیزی که در این رابطه بهش فکر کردم اینه که در این آزمایش نگاهی که ما به مغز داریم به عنوان مبدا ارسال اطلاعاته و ما در سطح بعد, خودآگاه رو قرار میدیم و نتیجه میگیریم به این علت که اسکن مغزی قبل از اونکه ما بدونیم کدوم دستمون قراره بالا بره نتیجه رو مشخص میکنه پس این احساس اختیار قابل اعتماد نیست.
    اما اگه بیایم و به نقطه ی شروع این ماجرا یعنی زمانی که این دستور داده شده برگردیم قضیه شاید فرق بکنه: دستور در لحظه ی اول از فیلتر خودآگاه رد میشه ( این فرضی بیش نیست ) پس خودآگاه اول دستور رو تحلیل میکنه و بعد در همین نقطه است که تصمیم میگیره فرد دست راستش رو بلند کنه اما این دستور اول باید به مغز برسه و به عملکرد تبدیل بشه و بعد دوباره به خودآگاه برگرده.
    در این مثال من مغز رو مبدا فرض نمیکنم بلکه در دایره ای قرارش میدم که مبدا و مقصد خودآگاهه. اینجاست که میتونم بگم حس اختیار حتی با وجود اینکه مغز زودتر از من مشخص کرده کدوم دستم بالا میره بی معنی نیست. فقط تا زمانی که این پیام در دایره ای که داره طی میکنه از خودآگاه به خودآگاه برنگرده من ازش مطلع نمیشم درحالیکه مغز داره اجراش میکنه.
    این فقط یه تحلیل شخصی و تخیلی از این آزمایشه که من درنظر میگیرمش و هیچ اثبات یا توجیه علمی نداره.

  8. #76
    داره خودمونی میشه navidbozorgtar's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2016
    پست ها
    51

    پيش فرض

    این آزمایش و challenge ی رو که ایجاد کرد در مورد خودآگاهی و اختیار خیلی دوست دارم ولی اون چیزی که در این رابطه بهش فکر کردم اینه که در این آزمایش نگاهی که ما به مغز داریم به عنوان مبدا ارسال اطلاعاته و ما در سطح بعد, خودآگاه رو قرار میدیم و نتیجه میگیریم به این علت که اسکن مغزی قبل از اونکه ما بدونیم کدوم دستمون قراره بالا بره نتیجه رو مشخص میکنه پس این احساس اختیار قابل اعتماد نیست.
    اما اگه بیایم و به نقطه ی شروع این ماجرا یعنی زمانی که این دستور داده شده برگردیم قضیه شاید فرق بکنه: دستور در لحظه ی اول از فیلتر خودآگاه رد میشه ( این فرضی بیش نیست ) پس خودآگاه اول دستور رو تحلیل میکنه و بعد در همین نقطه است که تصمیم میگیره فرد دست راستش رو بلند کنه اما این دستور اول باید به مغز برسه و به عملکرد تبدیل بشه و بعد دوباره به خودآگاه برگرده.
    در این مثال من مغز رو مبدا فرض نمیکنم بلکه در دایره ای قرارش میدم که مبدا و مقصد خودآگاهه. اینجاست که میتونم بگم حس اختیار حتی با وجود اینکه مغز زودتر از من مشخص کرده کدوم دستم بالا میره بی معنی نیست. فقط تا زمانی که این پیام در دایره ای که داره طی میکنه از خودآگاه به خودآگاه برنگرده من ازش مطلع نمیشم درحالیکه مغز داره اجراش میکنه.
    این فقط یه تحلیل شخصی و تخیلی از این آزمایشه که من درنظر میگیرمش و هیچ اثبات یا توجیه علمی نداره.
    خب این فرض شما صرفا "ارامشی" حساب میشه که شما حس کنین "انسان" چیزی به غیر از عملکرد های مغزشه ... در واقع به عبارتی دارین مبحث "روح" رو به شکل دیگری باز میکنین فکر کنم ... ولی در کل به نظر من پیچیده ترین ساز و کار همین سازوکار خود اگاهی است و اصولا چه نکته ی مثبتی توی فرگشت داشته که باقی مونده و انتقال پیدا کرده ؟

  9. #77
    حـــــرفـه ای Ar@m's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    پست ها
    3,300

    پيش فرض

    خب این فرض شما صرفا "ارامشی" حساب میشه که شما حس کنین "انسان" چیزی به غیر از عملکرد های مغزشه ... در واقع به عبارتی دارین مبحث "روح" رو به شکل دیگری باز میکنین فکر کنم ... ولی در کل به نظر من پیچیده ترین ساز و کار همین سازوکار خود اگاهی است و اصولا چه نکته ی مثبتی توی فرگشت داشته که باقی مونده و انتقال پیدا کرده ؟
    اینکه فرض من "آرامشی" محسوب میشه رو نمیتونم رد کنم هرچند که خیلی ناچیز درنظر میگیرمش به این علت که از نظر من نداشتن اختیار منطقی تر از داشتنش بنظر میرسه.
    به هرحال من دقیقا اشاره کردم این یه برداشت شخصی و تخیلیه و توجیه علمی نداره.
    مبحث روح هم اینجا جایی برای وارد شدن نداره. خودآگاه اگه وجود داشته باشه از نظر من قابل بررسی از نظر علمی و مادیه.

  10. این کاربر از Ar@m بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  11. #78
    پروفشنال AMHSIN's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2015
    محل سكونت
    Khozestan
    پست ها
    607

    پيش فرض

    این آزمایش و challenge ی رو که ایجاد کرد در مورد خودآگاهی و اختیار خیلی دوست دارم ولی اون چیزی که در این رابطه بهش فکر کردم اینه که در این آزمایش نگاهی که ما به مغز داریم به عنوان مبدا ارسال اطلاعاته و ما در سطح بعد, خودآگاه رو قرار میدیم و نتیجه میگیریم به این علت که اسکن مغزی قبل از اونکه ما بدونیم کدوم دستمون قراره بالا بره نتیجه رو مشخص میکنه پس این احساس اختیار قابل اعتماد نیست.
    ...
    سلام

    بنظرم هیچ چیز در این جهان پیچیده تر و اسرارآمیزتر از آگاهی و خودآگاهی نیست. نظرات مختلفی در مورد این آزمایش هست. نظر خودم اینه که دلیل چنین پدیده ای احتمالا برمی گرده به ناخودآگاه، به این معنی که در ابتدا ناخودآگاه بنا بر ساختارش مشخص میکنه که کدوم دست بالا بره، در مرحله بعد مغز این دستور رو اجرا میکنه و در نهایت خودآگاه، ما رو در جریان او تصمیم قرار میده، و چون بین خودآگاه و ناخودآگاه رابطه بسیار تنگاتنگی هست، اختیار هم بصورت کلی نقض نمیشه. اما اینکه چرا ناخودآگاه چنین نقشی داره، بنظرم بخشی عظیمی از وقایع زندگی انسان، از جمله بلند کردن یک دست، همه مخلوق و ساخته و پرداخته ناخودآگاه هستن (و در واقع خود ما تا حد زیادی همین ناخودآگاه هستیم)، حتی بسیاری از (اگر نگم همه) چیزهایی که فکر میکنیم عینی و فیزیکی هستن هم در واقع تحت تاثیر ناخودآگاه شکل و رنگ واقعیت میگیرن ...
    Last edited by AMHSIN; 03-05-2016 at 23:28.

  12. #79
    داره خودمونی میشه navidbozorgtar's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2016
    پست ها
    51

    پيش فرض

    راستی دوستان این تعوری که خود اگاهی و کوانتوم رو به هم ربط میده "رد" شده ؟ دلایل کافی برای قبول کردنش هست ؟! فرضیه "ارک ار " . . . والا من فرمول و ریاضیاتشو دقت نکردم و ( اگر میکردمم نمیفهمیدم) اما به نظر معقول میومد ... نظر شما چیه ؟ و اگه ( %1) درست باشه احتمال داره بعد مرگمون اون پیوند کوانتومی که در سطح ماکروسکوپیک پدید اومده همچنان وجود داشته باشه ؟!! ( دوستان ابدن به خرافات و روح و ... اعتقاد ندارم ... یه فرضیه و تعوری علمی است و فقط لطفا دوستان علمی راجب این بخش نظر بگند چون در غیر این صورت هر جوابی هم بیاد من نمیتونم قبولش کنم ...

  13. #80
    حـــــرفـه ای Ar@m's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    پست ها
    3,300

    پيش فرض

    سلام

    بنظرم هیچ چیز در این جهان پیچیده تر و اسرارآمیزتر از آگاهی و خودآگاهی نیست. نظرات مختلفی در مورد این آزمایش هست. نظر خودم اینه که دلیل چنین پدیده ای احتمالا برمی گرده به ناخودآگاه، به این معنی که در ابتدا ناخودآگاه بنا بر ساختارش مشخص میکنه که کدوم دست بالا بره، در مرحله بعد مغز این دستور رو اجرا میکنه و در نهایت خودآگاه، ما رو در جریان او تصمیم قرار میده، و چون بین خودآگاه و ناخودآگاه رابطه بسیار تنگاتنگی هست، اختیار هم بصورت کلی نقض نمیشه. اما اینکه چرا ناخودآگاه چنین نقشی داره، بنظرم بخشی عظیمی از وقایع زندگی انسان، از جمله بلند کردن یک دست، همه مخلوق و ساخته و پرداخته ناخودآگاه هستن (و در واقع خود ما تا حد زیادی همین ناخودآگاه هستیم)، حتی بسیاری از (اگر نگم همه) چیزهایی که فکر میکنیم عینی و فیزیکی هستن هم در واقع تحت تاثیر ناخودآگاه شکل و رنگ واقعیت میگیرن ...
    سلام
    فکر نمیکنم بتونیم ناخوداگاه رو تو این بحث وارد کنیم. ناخوداگاه با دستورات آنی و اجرایی مغز درگیر نمیشه بلکه اساس شخصیت ما رو میسازه.
    بر اساس اونچه که فروید بیان میکنه ناخوداگاه از سه بخش id, Ego و Super Ego تشکیل شده که میتونین برای مطالعه ی بیشتر این سه بخش اینجا رو ببینین:
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    این شکل کلی از نمای خودآگاه و ناخوداگاه بر اساس روانشناسی فرویده:

  14. 2 کاربر از Ar@m بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •