تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 8 از 12 اولاول ... 456789101112 آخرآخر
نمايش نتايج 71 به 80 از 119

نام تاپيک: سریال مثل هیچکس

  1. #71
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    796

    پيش فرض

    سلام خوبید؟؟؟؟؟؟؟؟ای بابا تایپیک بزنگاه که بسته شد اینجا هم که خبری نیست سوت و کوره ء بی روح ء کسل کننده....میگم بیایم یه بحث توپ دیگه تو این تایپیک راه بیندازیم....چطوره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟خوب بابا غلط کردم چرا منو میزنید.....خوب اینجام پست بزنید دیگه ....البته فردا شب نه شبه قدره.... خوب دیگه ...التماس دعا....تا بعد...

  2. #72
    آخر فروم باز Hazy's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    پست ها
    1,737

    پيش فرض

    مثل همیشه سریال های ایرانی مسخره داره میشه کم کم!

  3. #73
    اگه نباشه جاش خالی می مونه InDepEndEnCe's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    T E H R A N
    پست ها
    265

    پيش فرض

    چققققققدر صحنه هاي اين فيلم آشناست!
    دعواها ، بحث ها ، غش كردنا!

    ولي امروز حال كردم بالاخره زدن به پست هم ديگه خفن!

    اين فيلم فرقش با بقيه چيه فقط اينو نشون مي دن! روز حسرت كه غمناك تر بود!

  4. #74
    آخر فروم باز S@eid's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    2,939

    پيش فرض

    چققققققدر صحنه هاي اين فيلم آشناست!
    دعواها ، بحث ها ، غش كردنا!
    منم یه جورایی یاد پدر سالار می افتم ! . ! ای بابا ، پیر شدیم رفت .

    خدا رو شکر همین امروز و فرداست که مادره بمیره خیلی از این پروانه معصومی بدم میاد حرف زدنش چندش اوره !

  5. این کاربر از S@eid بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  6. #75
    آخر فروم باز LeBron's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    2,119

    پيش فرض

    من فقط یه قسمتشو دیدم اونم امشب اونم شانسی!!
    تنها چیزی که دیدم کتک کاری بود
    محل خاصی هم نداشت . تو خونه ، پشت بوم، بیمارستان ، تخت خواب ، روی سقف ، پشت یخچال و ... کلا یه عده که همه شون به هم میگفتن داداش داشتن همدیگه رو میزدن.
    خدا یه لطفی به این سریال ساز های ایرانی علی الخصوص سیروس مقدم (بابا برقی) بکنه.

  7. #76
    پروفشنال smohs's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    ايران
    پست ها
    793

    پيش فرض

    سريالاي پارسال خيلي بهتر بود
    بيشتر روش كار شده بود
    موضوع اين سريال و همينطور ساختش هم خيلي كليشه ايه

  8. #77
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    796

    پيش فرض

    سلام خوبید؟؟؟؟؟؟؟؟اینا که دارند همش با هم دعوا می کنند... این بی بی هم که میمیره ........ خدا کنه آخرش خوب تموم شه من که همچین امیدوار نیستم........ التماس دعا......

  9. #78
    پروفشنال Luxe's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2007
    محل سكونت
    LuXe LaNd
    پست ها
    631

    پيش فرض

    من میگم داستان سریال خوبه ولی:

    1- حرف زدن ها پر از تمثیل ضرب مثل شعر استعاره .. که این روزا هر کی این جوری حرف بزنه بهش میخندن(ادبیات 20)

    2- هنوز مرد به زن دستور میده .دیگه دوره این کارا سر اومده . تا دوتا عربده بکشی مهرشو میزاره اجرا..

    3- خودشون بافنده تریکو بعد بدترین بی ریخت لباسها تنشونه

    4- از کوچیک بزرگ سیبیل دارن (اینش منو کشته)

    5-فکر کنم میرزا نقشه آبدارچی داره ولی جای صاحب مغازه تصمیم میگیره (بیا برو بیرون تو چیکاره ای)

    6- اون بنز 230 (320) از بین اسقاطی ها آوردن بابا بنداز دور اونو

    اصلا این سریال ماله چه دورانیه؟

    یک چیزی اضافه کنم صحبت پول که بشه مرده زنده می شه, پیامبر میکنه شمر
    Last edited by Luxe; 23-09-2008 at 23:12.

  10. #79
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض ‎‎باز هم جدال سنت ومدرن / نگاهی به مجموعه مثل هیچ کس

    نويسنده: سيد علي اکبرمحلوجيان،
    کارگردان: عبدالحسين برزيده،
    تهيه کننده: محمد علي اسلامي،
    طراح صحنه ‏ولباس: مرجان گلزار،
    تدوين: بابک رضا خاني،
    مديرتصويربرداري: ناصرمحمود کلايه،
    طراح گريم: محمد رضا ‏قومي،
    موسيقي: احسان خواجه اميري،
    مجري طرح: سيد ابوالقاسم حسيني،
    تيتراژ: اميررضا پورعباس. ‏

    بازيگران: حسين ياري " داداشي ". پروانه معصومي " بي بي "، پرويزپورحسيني "عموعلي"، آتنه فقيه نصيري "‏نرگس"، مهران رجبي "ميرزا "، رامين راستاد "کاظم ". حميد ابراهيمي "محمد باقر". جواد عزتي "محمد ‏حسن"، نفيسه روشن "اشرف السادات"، اصغرهمت "جلال"، شاهرخ استخري "محمد امير". عباس اميري "‏حاج نصرت"، حنانه شهشهاني "نیلوفر". ‏

    خلاصه داستان: داداشي پسربزرگ خانواده اي است که سرپرستي سه برادرو دو خواهر کوچکتر از خود را برعهده ‏دارد. پس ازمرگ پدر اين خانواده، داداشي مسئوليت سر و سامان دادن برادران و خواهرانش را برعهده گرفته است. ‏پس ازگذشت سال هاي متمادي که هر يک ازفرزندان سر و سامان گرفته اند، داداشي صحبت ازتقسيم ارث و ميراث ‏پدري مي کند، اما دشمنان داداشي در بازار، زمينه نفاق و تفرقه را ميان برادران مناسب مي بينند و ... ‏



    محلوجيان پيرنگ قصه اش را برمضموني امروزه وملموس بنا مي نهد. تقابل ميان باورهاي سنتي دريک جامعه ‏وابزارهايي که مختصات يک جامعه ي مدرن را تشکيل مي دهند، ازدغدغه هاي اصلي جوامعي است که درمرحله ‏گذارازجامعه سنتي بسوي جامعه مدرن هستند. درواقع نويسنده، با طراحي شخصيت داداشي، نسلي را به ‏تصويرمي کشد که بيشتر بر عقايد و اصول سنتي درزندگي پايبند هستند. داداشي در طي ساليان درازي که ازمرگ ‏پدرشان مي گذرد نه تنها باعث گسست وازهم پاشيدن خانواده نشده، بلکه خانه سنتي پدررا گسترش داده وبراي ‏هريک ازبرادران وخواهران خانه يي جديد درجوارعمارت قديمي پدرمهيا کرده است. حال پس ازگذشت زماني ‏بسيار، اوتصميم به تقسيم مال واموال پدري درميان سايربرادران وخواهرانش را گرفته است. جلال "اصغرهمت‏‏" که دربازارحجره اي درکنارحجره داداشي دارد، دشمني ديرينه اي با داداشي وخانواده اش دارد. جلال ازطريق ‏کاظم "رامين راستاد" زمينه هاي درگيري و کشمکش را برسر ارث و ميراث درخانواده داداشي فراهم مي کند. ‏ساختمان اصلي قصه برچنين طرحي بنا شده است. البته نويسنده حوادث فرعي ديگري را درکنارروايت اصلي اش ‏انتخاب کرده، که ارتباط مستقيمي با قصه اصلي دارد. به عنوان مثال: خواستگاري محمد امير از نیلوفر. که ‏بر اثر دخالت هاي بي جاي جلال که پسرعموي زينت است، به مشکل بر مي خورد. عنصر ديگري که نويسنده علاوه ‏بر طرح و پلات از آن به خوبي استفاده کرده است، پرداخت و گسترش شخصيت هاي داستان است. کاراکترهاي قصه ی ‏محلوجيان قدم به قدم و با انگيزه اي روشن و از پيش تعيين شده، دست به عمل مي زنند. درواقع محلوجيان پازل هاي ‏تکميل شونده ی يک کاراکتر را به درستي در کنار يکديگر قرار داده است. ‏

    هرعمل در روايت او، معلول عملي ديگرمي شود و اين فرآيند، زمينه ساز زنجيره اي از رويدادها مي شود که قصه ‏اصلي را به پيش مي برد.


    نکته ديگر به کارگيري نويسنده ازالمان ها و نشانه - هايي است که ارتباط مستقيمي با ‏آداب و رسوم فرهنگ ايراني دارد. به عنوان مثال: سمنو پختن درگذشته و حتي زمان حال درخيل عظيمي ازخانواده ‏هاي ايراني انجام مي شود. درگذشته قبل از ازدواج دو جوان، خانواده ها اقدام به پختن سمنو مي کردند. نويسنده ‏ازاين نشانه به خوبي سود مي جويد. زماني که بي بي "پروانه معصومي" قصد پختن سمنو را دارد و دانه هاي ‏گندم را براي اين کارحاضر مي کند، جلال شبانه دانه هاي گندم را ازبين مي برد. بي بي پس از با خبر شدن از چنين ‏اتفاقي، خبر از وقوع حوادثي ناخوشايند را براي خانواده مي دهد. در واقع نويسنده با طراحي چنين رويدادي استفاده ی ‏بهينه اي از اين باور ديرينه در فرهنگ ايراني مي کند.

    برزيده هم کاملا هماهنگ با روند قصه اش، طرح دکوپاژش ‏را بنا نهاده است. استفاده ازپلان- سکانس، هدايت صحيح بازيگران – انتخاب درست بازيگران – ميزانسن هاي ‏ترکيبي وروان، ريتم مناسب اثرو... از ويژگي هاي بارز کارگرداني برزيده به شمارمي آيد. در واقع برزيده فصل ‏بندي اثرش را با توجه به فيلمنامه انجام داده است، برزيده با توجه به رويدادها وحوادث به معرفي شخصيت ها مي ‏پردازد و هماهنگي مناسبي ميان ريتم درون قاب با ريتم بيرون قاب انجام داده است. اين هماهنگي درتغييرتدريجي ‏موضع برادران داداشي نسبت به او کاملا نمايان است. به نظرمي رسد برزيده تقطيع درستي ازساختمان قصه ‏انجام داده است.

    بازيگران مناسب با نقش هايشان انتخاب شده - اند. حسين ياري درنقش "داداشي" بازي متفاوتي ‏ازخود ارائه مي دهد. ياري سابقه بازي هاي درخشاني را درکارنامه خود دارد که "شب دهم" ازآن جمله است. ‏پروانه معصومي، پرويز پور حسيني واصغرهمت هم ترکيب قدرتمندي را درکنارجوانان تشکيل داده اند. درمجموع، ‏بازي ها روان، هماهنگ و در راستاي داستان وشخصيت هاست. يکي ازدلايلي که باعث انسجام درساختارومحتواي ‏‏"مثل هيچکس" شده است برنامه ريزي صحيح مديران شبکه دوم سيماست که قبل ازآغازماه رمضان 95 درصد ‏ازتصويربرداري مجموعه با همکاري وحمايت آنان انجام شد، و همين امرباعث شده است که "مثل هيچکس" تا ‏بدين جا به پرطرفدارترين مجموعه مناسبتي ماه رمضان تبديل شده است.

  11. #80
    اگه نباشه جاش خالی می مونه bahareh655's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2007
    محل سكونت
    بالای نَوَردِوون-نزدیک پُشت بون
    پست ها
    266

    پيش فرض

    ای کاش اول سریال می نوشتن که این ماجراها تو چه دوره و سالی اتفاق می افته!

    این پرده های خونه ی محمد باقر که آدمو یاد رو رختخوابی های سال 95 هجری قمری می اندازه
    اون مُبلاشونم که........... رو زمین بشینن،سنگین ترن،درست برعکس شومینه شون که ظاهر نسبتاً شیکی داره،مُردم از بس هارمونی دیدم تو خونه اش!

    آخ آخ آخ خونه کاظم که هیچی.....اون چیدمان خونه،آینه شمعدونا،مدل تاقچه اش که فکر کنم به دوره ی ماموتها و مزوزوییکه،پزوزوییکه چیه.....به اونا بر می گرده!

    بازم خونه محمد حسن قابل تحمل تره،حداقل دو تا فرش و پشتی و چهارتا بشقابش با هم تناسب دارن!
    بگذریم................

    ولی واقعاً شخصیت کاظم مصداق کامل"روا مدار که گدا معتبر شود" هستش،یه موجود عقده ای و قدر نشناس و بی خاصیت که فقط به فکر تصاحب مال و اموال زنشه!

    (الحق که نقششم خوب بازی کرده)
    راستی من از نقش محمد علی هم خوشم میاد،یه متانت خاصی تو رفتارش داره،نه؟!

  12. این کاربر از bahareh655 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •