من خیلی واسم پیش اومده که کاری انجام داده باشم بعد احساس کنم که انگار دست خودم نبوده ....
برای شما هم پیش اومده؟؟/...
این موضوع مرتبط به مقوله ی اختیار یا free will هستش، و کمابیش از حیث علمی و آزمایشات صورت گرفته هم سرنخ هایی براش وجود داره. برای مثال نوروساینتیست های زیادی با کمک fMRI و دیگر دستگاههای اسکن مغزی به این نتیجه رسیدند که در مغز "عامل" تصمیم گیرنده برای گرفتن تصمیمهای اختیاری وجود نداره. یا متخصصان ژنتیک میگن که بسیاری از تجارب روانی به طور مستقیم در گرو فعل و انفعلات ژنتیکی هستند، مثلن برخی افراد با داشتن یک ژن خاص مستعد نشون دادن واکنش به شکل خاص هستند. دخترهایی که دارای یک ژن خاص (OXTR (oxytocin receptor هستند، در حضور افراد عیبجو احساس تنهایی و دپرشن بیشتری نسبت به دختران فاقد این ژن دارند..
خب این نشون میده که حداقل بخشی از چیزی که افراد ازش به عنوان "واکنش اختیاری" یاد میکنند، حاصل جبر بایولوژیک ، محیطی و یا هردو هستش.
در مثال دیگه ای یک نوروساینتیست مغز چندین فرد رو اسکن میکنه، و ازشون میخاد که دستشون رو حرکت بدن. این متخصص مشاهده کرد که فعالیت مغزی این افراد حتا قبل ازینکه متوجه تصمیم خودشون مبنی بر حرکت دستشون بشن، افزایش یافته. این متخصص این یافته رو اینجوری شرح میده که ذهن انسان یجورایی خودش این تصمیم رو گرفته بوده (غیراختیاری و خودجوش) و اون فرد فقط به صورت آگاهانه متوجه این تصمیم میشه، یعنی بعد ازینکه تصمیم توسط مغز (بصورت غیراختیاری) گرفته شده.
بسیاری نوروساینتیست ها ازین یافته به عنوان یک مدرک یاد میکنن دال براینکه رفتار انسانها توسط عوامل نوروبایولوژیکی کنترل میشه.
رفرنسها:
Libet, B. (1985). Unconscious cerebral initiative and the role of conscious will in voluntary action. Behavioral and Brain Sciences, 8, 529-566
van Roekel, E., Verhagen, M., Scholte, R. H. J., Kleinjan, M., Goossens, L., & Engels, R. C. M. E. (2013). The oxytocin receptor gene (OXTR) in relation to state levels of loneliness in adolescence: Evidence for micro-level gene-environment interactions. PLoS One, 8(11), Article e77689.