پيروزي اينتر ميلان مقابل رم، در ادامه موفقيتهاي تيم مورينيو بود و بدون شك فصل جديدي در فوتبال خواهد گشود. آيا دهه هشتاد ديگري در راه است؟
سایت گل - دهه هشتاد دهه تركتازي فوتبال دفاعي و در رأس آن باشگاههاي ايتاليا است كه كاهش تعداد تماشاگران فوتبال را به دنبال داشت. در اين دهه سبك دفاعي اروپاي شرقي كه تفاوت ماهوي با فوتبال دفاعي ايتاليا داشت نيز جايگاه مناسبي براي خود در اروپا دست و پا كرده بود و تأثير اين نوع فوتبال چنان عميق و وسيع بود كه فوتبال تهاجمي انگليس كه اكنون فوتبال اول اروپاست به فوتبالي درجه 2 تبديل شده بود و حتي پرافتخارترين و تماشاييترين فوتبال جهان يعني برزيل نيز با سباستيانو لازاروني با فوتبالي دفاعي در جام جهاني حاضر شد.
پست مدرنيسم مورينيويي
اما نه، آنچه اينتر انجام داد كاملا با فوتبال دفاعي دهه هشتاد مغايرت دارد و قدمت آن به چهار دهه پيش و پيشتر از آن بازميگردد. اين بازگشت به ريشههاي اينتر پرافتخار دهه 1960 است كه با سيستمي خاص بازي ميكرد. شيوهاي كه مولف و مبدع آن هلينوهررا مربي نامآور اينترميلان بود. سيستمي با تحولات عديده بعدي به سيستم كاتناچیو ی معروف و به نام هررا سكه خورد.
اما آنچه كه امروز از اينتر ميبينيم، اجراي مدرن هنري بود كه فقط ميشد از مربي خلاق مثل مورينيو انتظار داشت؛ چرا كه اين سيستم با فوتبال ما قبل مدرن و آن زمان كه كل سطح زمين فوتبال براساس پست بازيكنان تعريف و تقسيم ميشد و مسافتي مشخص از زمين حوزه انجام وظايف هر بازيكن بود تفاوت ماهوي دارد و هيچ مساحت مشخصي از زمين حوزه فعاليت هر بازيكن نبوده و نيست.
براي درك بهتر مطلب به نماي بزرگ دوربين از زمين هنگام ضربه دروازه، به نحوه استقرار تيمها دقت كنيد ميبينيد كه دو تيم در 3/1 مياني متراكمند و پس از تعيين تكليف توپ اگر به حملهاي منجر شود، فضاي موثر بازي حداكثر به 50% كل زمين افزايش مييابد.
شيوه هررا :
1- هررا يك نفر از دفاع 4 نفره را به عنوان دفاع پوششي استفاده ميكرد؛ فاكتي كه هنوز خيلي از كارشناس او را بهترين دفاع تاريخ فوتبال جهان ميدانند.
2- هررا نفرات خط حمله را از 4 نفر به 2 تا يك نفر كاهش و نفرات خط هافبك را به 4 تا 5 نفر اجزايش داد (تا آن زمان سيستم رايج در اروپا 4ـ2ـ4 و در آمريكاي جنوبي 3ـ3ـ4 بود)
3- در اين شيوه دفاع عرض زمين را مساوي تقسيم ميكرد و دفاع پوششي بسته به موقعيت حمله حريف هر كدام از سه دفاع را پوشش ميداد.
4- كليديترين بخش اين نوع دفاع استقرار 4 يا 5 هافبك بود به آن دفاع بتوني ميگفتند: هافبكها در دو خط نزديك به هم و دو به دو يا سه به دو يا دو به سه جلو و عقب بودند(سيستم امروزي 1ـ2ـ3ـ4 و 1ـ3ـ2ـ4 با آن متفاوت و فاصله دو خط از هم زيادتر است) نوع حركت اين دو خط در عرض زمين در جهات خلاف يكديگر و به شكلي بود كه مثل الياف بتون فاصله دو به دو نفرات هر خط پر ميكرد و همين عملكرد است كه ديگر ملكه ذهن فوتباليست ايتاليايي است و به همين سبب تمام تيمهاي ايتاليايي خيلي به سادگي قادرند، آرايش دفاعي بگيرند.
5- يكي از دو فوروارد يا تك فوروارد حتماً فورواردي تكنيكي با قدرت بدني زياد و نيز قدرت كنترل و حفظ توپ بالا بوده تا امكان اضافه شدن نفرات را فراهم كند بهترين نمونه آن جيجي ريوا بود و داينا سورهائي مثل باجو و دلپيرو آخرين بازمانده اين فورواردها در سالهاي متأخر بودند.
شیوه مورینیو :
1- ژوزه مورينيو به دليل اطلاع از مهارت بينظير بارسا در پاسكاري در فضاي كوچك در دو بازي مقابل اين تيم از تلهآفسايدگيري صرفنظر كرده بود و تنها باري هم كه تيم ناخودآگاه و غريزي خواست از آن استفاده كند، منجر به دريافت گل شد. او دفاع را به دروازه نزديك و از تك دفاع پوششي صرفنظر كرده كه لوسيو و ساموئل مشتركاً اين كار را انجام ميدادند. با استفاده از روشهاي رايج در فوتبال مدرن دروازهبان نيز لوسيو و ساموئل را پوشش ميداد به همين دليل (نزديكي دفاع به دروازهبان) موقع سانتر جز در موارد ضربه كاشته براي دفع توپهاي هوايي از دروازه جدا نميشد.
2-در عين حال دو هافبك تراز اول دفاعي اين تيم زانتي و كامبياسو را در عرض مأمور پوشش فاصله بين نفرات خط دفاع بودند كه عملكرد فوقالعادهاي داشتند در واقع خنثيكننده اصلي پاسكاري گيجكننده بارساييها در اين ناحيه بودند كه با اين تاكتيك در دو سال اخير جز در موارد استثنايي همه حريفات را از پاي درآوردهاند.
3-خط دوم هافبك اينتر سه بازيكن دونده هستند كه در عرض زمين به طور مدام در حركتند و با حركت خود امكان شوت از راه دور و بازسازي را از هافبكهاي طراح مثل ژاوي سلب كردند.
4- در اينتر نقش تك فوروارد (ياركوب) كه وظايف دشوار كنترل و حفظ توپ و تدارك جمله را برعهده «ميليتو» گذاشته شده كه الحق از عهده وظايفش مخصوصا در بازي دوم كه به وظايفش هم افزوده شد خوب برآمد و اتفاقاً در بازي ديشب هم درخشيد.
البته اخراج «موتا» در دقيقه 28 مانع از آن شد كه تاكتيكهاي هجومي اينتر با توجه به نقطه ضعف بارسا (نياز به زدن دو گل و حفظ دروازهاش) به اجرا درآيد و محك بخورد كه در صورت موفقيت ضربه سنگيني به بارسا وارد ميآمد؛ در دو مورد حمله اينتر كه در سي دقيقه اول پايهريزي شد چنين به نظر آمد كه برعكس بازي اول «اشنايدر و ميليتو» نقش انحرافي در حمله داشتند وظيفه گلزني برعهده اتوئو گذاشته شده بود كه در جناح مخالف بازي ميكرد.
و اما بارسلونا :
طرفداران بارسا حق دارند ناراحت بوده و نگاه واقعبينانه نداشته باشند؛ اما آنهايي كه كنفسيوسوار جملههاي حكيمانه صادر ميكنند و با شعارهایي مثل «ضدفوتبال» و ... اين دو بازي بسيار فكورانه و هوشمندانه اينتر را زير سوال ميبرند، آيا ميتوانند به سوالات جواب بدهند كه چرا تيم بارسا در اين اواخر آن چنان در نتيجه بازي از قبل مطمئن بود كه همواره بازيهاي يكنواختي را ارائه ميداد و با كنترل بازي و پاسكاريهاي بينهايت و وارد كردن ضربات ناگهاني حريفان را مغلوب ميكرد؟
اينتر فقط نقطه قوت بارسا را خنثي كرد و گذاشت تا دلش ميخواهد كنترل بازي را دوست داشته باشد. مورينيو از نفرات تيماش خواسته بود به ميل بارسا بازي نكنند و به بازيكن صاحب توپ حمله نكنند و مطمئن باشيد راهي كه اينتر باز كرد ساير تيمها دنبال خواهند كرد و اين بارسا است كه بايد در تاكتيكهاي هجومياش تجديد نظر كند و به حملاتش تنوع بخشد.
کد:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
کد:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید