Capcom Fans (دوست داران كاپكام)‍

[H M R 0 0 7]

نه جیگر نمیشه .
اصلا امولاتور ps2 دو زار نمی ارزه .
90 درصد رو اجرا نمیکنه
اون 10 درصد هم که اجرا میکنه افت فریم حاد داره .
اگه بازی کردی باید بگم خوش بحالت چون خیلی دوست دارم که منم بازی کنم
ولی فکر نکنم به خوبی 3 باشه ، هست ؟

تائید میشه.اصلا به درد نمیخورن.من 2 ماه وقتمو گزاشتم برای اینکار. 5-6 تا نرمافزار هم گرفتم با کلی پلاگین و بایوس به هزار بدبختی. ولی افت فریمشون بیچاره کننده بود.


شاید از لحاظ بصری کمتر از شماره 3 باشه ولی از لحاظ هیجان کمتر نبود. پیشنهاد میکنم برین شماره 1 رو اگه تونستین گیر بیارین و روی PS2 بازی کنین.در زمان خودش شاهکار بود. بازم میگم اینقدر که خوب بود در زمان خودش بههش لقب ابر بازی رو دادن.

[Mehran NZ]

تمام بازیهای کپ کام قشنگن ولی خداییش دویل می کرای و سایلنت هیل یه چیز دیگن

[H M R 0 0 7]

تمام بازیهای کپ کام قشنگن ولی خداییش دویل می کرای و سایلنت هیل یه چیز دیگن

با تشكر از شما و از اون امضاتون كه عكس ال پاچينوي عزيز توي صورت زخمي هستش(بهترين فيلم عمر كه ديدم) بايد بگم سايلنت هيل مال شركت كونامي هستش.

[Mehran NZ]

خیلی ممنون شما لطف داری من خودم هم این امضا رو خیلی دوست دارم
و ممنونم بخاطر توضیحتون یک عمر در اشتباه بودم!!!! خداییش این ژاپنیها همه بازیها و کارتونهاشون(انیمه ) همه قشنگن دیگه کونامی و کپ کام نداره

[Alireza.M67]

تمام بازیهای کپ کام قشنگن ولی خداییش دویل می کرای و سایلنت هیل یه چیز دیگن

ولی به نظر من سایلنت هیل اصلا جالب نیست .
یه تقلید شکست خورده از ایول هست مخصوصا شماره ی 1 اون که تو سری سایلنت هیل همون 1 از بقیه بهتر بود .
همونطور که hmr هم گفت ، سایلنت هیل واسه کونامیه .

[Mehran NZ]

ولی به نظر من سایلنت هیل اصلا جالب نیست .
یه تقلید شکست خورده از ایول هست مخصوصا شماره ی 1 اون که تو سری سایلنت هیل همون 1 از بقیه بهتر بود .
همونطور که hmr هم گفت ، سایلنت هیل واسه کونامیه .

البته من تو سری سایلنت هیل فقط شماره 4 رو بازی کردم که بنظرم از اویل بهتر بود
محیطش -فضا سازیش-شخصیت پردازیش همه چیزش عالی بودن برام خاطره ای فراموش نشدنی بود
البته این چیزا سلیقهای هستش و کاریش نمی شه کرد

[Alireza.M67]

البته من تو سری سایلنت هیل فقط شماره 4 رو بازی کردم که بنظرم از اویل بهتر بود
محیطش -فضا سازیش-شخصیت پردازیش همه چیزش عالی بودن برام خاطره ای فراموش نشدنی بود
البته این چیزا سلیقهای هستش و کاریش نمی شه کرد

خیلی جالبه ...
آخه من فقط 4 رو بازی نکردم
چون وقتی 2 و 3 رو بازی کردم دیدم نسبت به 1 خیلی افت داشتن ، دیگه میلم نکشید که 4 رو بازی کنم .

[H M R 0 0 7]

من که وسط شماره 3 ول کردمش. به یه دری خوردم دیگه نتونسم برم جلو

[H M R 0 0 7]

من که وسط شماره 3 ول کردمش. به یه دری خوردم دیگه نتونسم برم جلو

ویرایش:شرمنده دوبار این پست فرستاده شد!

[H M R 0 0 7]

سازنده : Capcom
Capcom : ناشر
سبك : اكشن
بازيكن : 1 نفره
تاريخ انتشار : 7 آذر 1383

ر اوايل قرن بيست و يكم زماني كه كنسول Playstaition 2 چشمان خودش را براي يك رقابت باز كرد ، کپكام هم تصميم گرفت مثل هميشه بازي هاي اسطوره اي خودش را بر روي اين كنسول ادامه دهد .اما اين تنها پروژه ي کپکام نبود بلكه اين كمپاني با امضای قراردادی با شرکت نینتندو ، سری Resident Evil را به دارندگان کنسول Nintendo GameCube تقدیم کرد. اين ميتوانست شوك بزرگي براي طرفداران سونی باشد. اما كپکام به يار قديمي خود وفا دار ماند و چندين عنوان جدید براي اين كنسول در نظر گرفت كه در راس انها بازي هاي Devil May cry وOnimusha قرار داشتند.

در سال 2001 كاپكم اولين شماره از سري بازيهای اونيموشا با نام Warlords را بر روي كنسول PS2 عرضه كرد. شايد اين كار كپکام تا حدودی عجيب به نظر میرسید چرا که تا آن زمان کپکام بيشتر در سبك ترسناك (Surival-Horror) کار میکرد (مانند Resident Evil ، Dino crisis و clock tower) و ساخت يك بازي در سبك اكشن ماجراجويي جاي تعجب داشت. اين شماره در مورد يک سامورايي به نام Hidemitsu Samanouske Akechi بود كه قصد داشت پرنسس دزديده شده را به خانه بازگرداند اما در طول راه متوجهه میشود كه هيولاهايي به نام Genma را در پيش روی خود دارد .در ادامه او توسط قدرتي عجيب به نام Oni داراي توان كافي براي دست یابی به هدف خود ميشود و يك شيء به نام gauntlet بر دست او بسته میشود و به کمک آن به قدرتهای جادویی دست میابد و در سرانجام تبديل به يك Onimusha ميشود .Onimusha يك كلمه ژاپني است به معنی جنگجوی تاریکی. (Oni: تاريكي و Musha:جنجگو) .در كل به معناي جنگجوي تاريكي است كه بر عليه نور ميجنگد. در ادامه سامانوسكه پی میبرد كه شخصی به نام nbonoga oda در پشت پرده اين نقشه ها قرار دارد. در سال 2002 شماره اول با تغييراتي براي كنسول ماكروسافت یعنی Xbox وارد بازار شد اما با نام Genma Onimusha . اواخر سال 2002 كه بود كه دومين شماره رسمي از اين بازي بانام Onimusha 2:Samurai's Destiny دوباره بر روي كنسول PS2 منتشر شد. در نسخه جدید ، نوبوناگا دوباره فعالیتهای پلید خود را از سر گرفته بود. در ابتدا بازي صحنه اي نمايش داده ميشد كه هيولاهاي گنما به يك دهكده حمله كرده اند. همه توقع داشتند كه دوباره سامانوسكه رو ملاقات كنند اما شخصيت اين شماره Jubei Yagyu بود. یک سامورايي كه مانند سامانوسكه با نوبوناگا جنگید و او را براي مدتي متوقف كرد. اما شكست او هنوز كامل نشده بود. شايد يكي از عوامل محبوبیت اين شماره مخصوصا در كشور ژاپن استفاده از چهره يكي از بازيگران معروف براي طراحي Jubei بود. در بعضي از قسمتهاي اين نسخه شما شخصی را به عنوان هم تیمی در کنار خود داشتید. در سال 2003 يك شماره با نام Onimusha Tactics براي كنسول دستي Game Boy روانه بازار شد. اين شماره در سبك RPG Strategy قرار داشت. داستان بازهم در مورد رييس بزرگ نوبونگا بود كه اين بار كاراكتري به نام Onimaru براي سرنوشت انسانهاي ميجنگيد. اما نسخه اصلي به شمار نميامد.

در ماه مارس 2004 يك نسخه فرعي ديگر به نام Onimusha Blade Warriors براي كنسول PS2 عرضه شد كه در سبك مبارزه اي سه بعدي قرار گرفت. دراین نسخه شما قادر بوديد با شخصيتهايي كه در شماره هاي قبلي حضور داشتند به مبارزه بپردازيد. همچنین میتوانستید يك مبارزه چهار نفره را تجربه كنيد. در كل 12 كاراكتر در اين بازي گنجانده شده بود که دو شخصيت اصلي يعني سامانوسكه و جوبي و ... هم جزو آنها بودند. اما در ماه اوريل 2004 بازي Onimusha 3 Demon's Siege بر روي كنسول قبلي خود ظاهر شد.در اين شماره كه با يك دموی ديدني آغاز ميشد سامانوسكه دوباره ظاهر شد تا اين بار براي هميشه نوبونگا را به اعماق جهنم بفرستد. اما در اين شماره مانند قبل از چهره ي يك شخصیت معروف استفاده شد. بازيگر مراكشي الاصل سينماي فرانسه یعنی .Jean Reno او در بازی با نام Jaques Blank در فرانسه مدرن زندگي ميكرده اما سامانوسكه و او در زمان همديگر جابجا ميشوند و دوباره با نوبوناگا و هويولاهاي گنما میجنگد اما اين دفعه در پايان بازي با كمك فرشته كوچك Ako نوبوناگا براي هميشه از بين ميرود و سه گانه اونيموشا همينجا به پايان میرسد. در حالي كه انتظار ميرفت با پايان یافتن سه گانه اين بازي به خواب فرو رود ، كپكام اعلام كرد كه در حال ساخت چهارمين شماره از اين سري است. اگر به عقل قضاوت ميكرديم بايد كپکام خط داستاني جديدي براي بازی طراحي ميكرد .اما مثل هميشه داستان فوق العاده و پر جزييات اونيموشا خود را نشان داد. داستان ديگر در مورد سامانوسكه و نوبوناگا نيست بلكه داستان 15 سال بعد از شكست نوبوناگا و گنما میباشد. كشور ژاپن توسط Hideyishi Toyotomi يعني شاگرد نوبونگا اداره ميشود و دوباره ارامش را به چشمان خود مشاهده كرد است اما در 29 جولاي 1596 با ظاهر شدن Omen star ژاپن دوباره نداي دشمنان را ميشنود هيديوشي به يكباره دچار تغيير ميشود و دوباره هرج و مرج و اشوب سراسر ژاپن را فرا ميگيرد و بعد ازمدتي مردم به هيولاهاي گنما تبديل ميشوند. در ابتداي بازي شخصي به نام Tenkai Kinobno با Mitsunari Ishida در حال رزم هست اما تنكاي از بالاي ساختمان هاي سر به فلك كشيده به پايين پرتاب ميشود و يك پسر جوان به نام Soki بازي را شروع ميكند و در شهر با هيولا ها ميجنگد. اما داستان اصلي در دو سال بعد از آن ماجرا يعني در سال 1598 شروع ميشود. سوكي و دوست با مزه ي او Minokichi در حال طرح ريزي براي از بين بردن Cherry trees هستند. (لازم به ذكر هست كه درختان Cherry نوعي درخت هستند كه از روح انسان ها بوجود امده است و منبعي براي تبديل انسانها به هيولا هاي گنما است.) اما در اين راه دوست ما با Jubei Yagyu اشنا ميشود. (او يك دختر نوجوان است و نميتواند همان جوبي شماره دوم باشد.) جوبي هم كه براي از بين بردن سوكي امده سرانجام با اتفاقاتي كه ميافتد ميبينيد كه سوكي هم ميتواند مانند اوني ها ديگر هيولاهاي گنما را نابود ميكند و ميفهمد كه حق با سوكي است و راضي ميشود که با او همراه شود. شخصیتهای Tenkai .Ohatsu ,roberto هم در ادامه به بازی اضافه میشوند.

حال به معرفی شخصتیهای این نسخه از بازی میپردازیم:

Soki Oni of the Ash: او شخصيت اصلي بازي است كه بر عليه پدر خوانده خود يعني هيديوشي قيام كرده و با نپذيرفتن پيشنهاد وي به دشمني با او برخواسته است. اسم اصلي او Hideyasu Yoki است اما نام Soki را بر خود برگزيده. او شخصيتي است كه اميد انسانها به اوست و در ميان بازي به يك اونيموشا تبديل ميشود. او اخرين اميد بشر است تا بتواند انسانيت را زنده نگه دارد.

Jubei Yagyu: او نوه ي Jubei Yagyu هست همان شخصيتي كه در شماره دوم با او بازي ميكرديم و براي ادامه راه پدر بزرگ خود و دفاع از حقوق دهكده ي خود پا به پاي سوكي ميجنگد . در اين راه دشمن اصلي او عمويش يعني Munenori Yagyu است. او با سبک مبارزه اي قبيله ي خود ميجنگد و با پدر بزرگ خود عهد كرده كه بر عليه نور هاي شيطاني و گنما بجنگد.

Tenkai Kinobono: او يك راهبه است كه در معبد Meit زندگي ميكند با شخصي كه بيشتر شبيه يك دختر بچه است به نام Arin .اين معبد توسط قدرتهاي قوي Oni محافظت ميشود. او داراي Oni Gauntlet است اما چگونه ان را بدست اورده بماند. او بسيار شبيه سامانوسكه است. حتي كسي كه به جاي او صحبت كرده همان گوينده اي است که به جاي سامانوسكه صحبت ميكرده. در بازي نشانه هايي وجود كه ميتواند ثابت كند كه او همان سامانوسكه است(كه اشاره به انها در نقد نميگنجد) اما هنوز به طور قطعي ثابت نشده. او براي سرنگون كردن گنما به سوكي كمك بزرگي ميكند به گفته خودش او در جنگ قبلي هم حضور داشته و نكات مبهم را در بازي براي بازيكن ها و سوكي واضح ميكند. شايد او را بتوان منبع اصلي اطلاعات دانست.



Ohatsu: او همبازي سوكي در بچگي بوده است و شايد بتوان گفت يك رابطه عاشقانه با سوكي داشته است. او در ابتدا با هيديوشي براي هدف وي تلاش ميكردند اما بعد از اينكه سوكي نقش هاي پليد هيديوشي را براي او اشكار ميسازد با سوكي تلاش دوباره اي را اغاز میکند. او در اين راه براي نجات خواهر خود يعني Yori مبارزه ميكند. در ضمن او خواهر زاده نوبوناگا است.

Robeto Frois: پسر دو رگه ي اسپانيايي و ژاپني كه در بچگي پس از دست دادن والدين خود درکنار دكتر Luis Frois به كار مشغول بود و توسط آزمايشهاي لوييس داراي مشت هاي آهني ميشود كه هيچ چيزي در برابر آن نميتواند مقاومت كند. او تنها كسي است كه ميتواند توسط مشت هاي خود دو منبع انرزي گروه تويوتومي Dark stone را نابود كند.او ميخواهد لوييس را بكشد اما چرا؟ در بازي هر شخصيت منفي توسط حشره هاي گنما الوده شده اند و روح پاك خود را از دست داده اند. مثلا هيديوشي هميشه ژاپن را در ارامش نگه داشته اما چرا هرج و مرج آن را فرا گرفته. لوييس هم توسط اين حشرات الوده شده و به ازمايشهاي گنما كمك ميكند براي همين مورد نفرت روبرتو قرار گرفته است.



هيديوشي براي احظار كردن Omen star بر روي زمين به درختان Cherry نياز دارد اما قهرمانهاي ما جلوي اين كار را بايد بگيرند اگر Omen star ظاهر شود خداي نور Fortinbrass جهان را زير سلطه خود قرار ميدهد .كه اين ميتواند انسانيت را تهديد كند كه شايد آن را به پايان خود نزديك كند.

داستان بازي به حد كافي جالب و قوي است و پر از جزيياتی است كه هر بازيكني را براي ادامه ي آن تشویق میکند. تا همينجا كافي است. يكي از صفاتي كه داستان را پر محتوا كرده است شخصيت پردازي است كه به مراتب پر رنگ تر از شماره هاي قبل كار شده. در بين هر مرحله يا بهتر بگوييم Chapter شما در مخفي گاه خود قرار ميگيريد كه در اينجا ميتوانيد با صحبت با هر كاراكتر و انتخاب گزينه هايي كه از قبل تعريف شده است مكالمه ي كوتاهي ببينيد كه اين كمك بزرگي به شخصيت پردازي كرده. در ضمن بازي داراي Cutscense های بيشتري شده است كه اغلب بصورت Real -Time هستند و كه با كيفيت نسبتا مناسبي نمايش داده ميشوند.

اما همانطور كه كپكام اعلام كرد اين شماره داراي تغييراتي خواهد بود. تغيير اساسي در اين شماره سه بعدي شدن دوربين و تسلط كامل بر روي آن است. اما هنوز سبك بازي اكشن-ماجراجويي است .در بازي المان هاي سبك نقش افرين هم دیده میشود به طوري كه با كشتن هر دشمن Experience كسب ميكنيد و Level up ميشويد .در اين بازي 5 شخصيت قابل بازي حضور دارد يعني 5 شخصيتي كه كه در بالا اشاره شد. كه هر كدام سبك مبارزه خاصي را دارند كه اين ميتواند يك كار بزرگ باشد. سوكي با شمشير كار ميكند. تنكاي از اسلحه هاي بلند مانند نيزه و تبرهاي بزرگ استفاده ميكند. اوهاتسو از اسلحه هاي گرم استفاده ميكند. جوبي از دو شمشير كوچك استفاده ميكند Yagu Style. و روبرتو با پنجه بوكس و دستكش با مشت هاي خود كار ميكند كه هر كدام داراي توانايي هاي خاصي هستند كه بازيكن را مجبور ميكند تا در هر جا با منطق پيش رود. هر كدام از شخصيت ها آپگريد ميشوند و مانند شماره قبل وقتي هر دشمني را از بین میبرید روح آنها در هوا معلق ميشوند و با جمع كردن آنها ميتوانيد قدرت حمله اسلحه و قدرت زره شخصيت خود را اضافه كنيد. با level up كردن شخصيت ها امتيازي براي ارتقاء مهارت هر شخصيت داده ميشود كه ميتواند انواع قدرت حمله و دفاع و حرکات ترکیبی (Combo) را شامل شود.

در بازي براي هر شخصيت در حدود 30 اسلحه تعبیه شده كه بیش از پیش به جذابیتهای بازی می افزاید. هر كدام از اسلحه ها از عنصر خاصی قدرت ميگيرد مانند خاك واب و اتش و باد و نور و تاريكي و ضربه ي مخصوص انها با همان عنصر اميخته ميشود. البته اجرای حمله امکان جدید نیست و در نسخه های قبلی هم وجود داشت. اگر شما فقط كليد مثلث يعني حمله ويژه را بزنيد ميتوانيد دشمنان را بازدن كليد مربع Crtical كنيد يعني ضربات پر قدرت كه فراتر از حمله ي معمولي عمل میکند و به موقع زدن آن باعث ادامه يافتن کمبو و زدن ضربات بيشتر به دشمنان ميگردد.(مانند چيزي كه در بازي گنجي ديديم)حالت بعدي نگه داشتن و شارژ كردن آن است كه البته بيشتر از درجه حمله ويژه شما قدرت كم ميكند. اما حالت بعدي اجرا حمله ويژه دو نفره است كه اين هم در نوع خودش جالب است . نحوه كنترل شخصيت ها در نوع خود منحصر به فرد است. به طوري كه شما به جز شخصيت اصلي سوكي شخصيتي را بايد به همراه خود داشته باشید.(كه ميتوانيد آن را انتخاب كنيد) در بازي توسط كليد هاي جهت ميتوانيد دستور حمله و دفاع و دنبال كردن و كارهای ديگر را كه مختص هر شخصيت است بدهيد و اما بهترین نکته گیم پلی این است که با کلید L2 میتوانید شخصیتها را عوض کنید و شخصیت دیگری را کنترل کنید. لازم به ذکر است که هیچگونه لود یا بارگذاری هنگام تعویض شخصیت ها انجام نمیشود. گرافيك بازي از شماره هاي قبلي بالاتر است و نور پردازي ها با توجه به سخت افزار Ps2 در حد بالايي قرار دارد اما در بافت هاي دشمنان مشکلاتی دیده میشود اما هنوز گرافیک بازی بالاست. افکتها در حد متوسطی قرار دارند. جزئیات بازی بسیار بالاست و شما حتی میتوانید طرحها و نقشهایی را که بر روی اسلحه ها و زره ها نقش بسته مشاهده کنید. در كل گرافيك نسبت به شماره هاي قبل خود پيشرفت زيادی نداشته است و فقط با وضوح بالاتر و جزئیات بیشتری نمایش داده میشود. اما صدا گذاري بازي. موسيقي بازي مثل شماره هاي قبلي توسط سازهاي ژاپني نواخته میشود و حال و هواي ژاپن باستان را دارد اما در بعضي اوقات با موسيقي مدرن اميخته ميشود . دوبله ژاپني بازي با دوبله انگليسي آن فرق ميكند و مثل شماره هاي قبل نسخه ژاپني گويندگان بهتري دارد. اما در کل دوبله بازي چنگي به دل نميزند. افكت هاي صوتي جالت است مخصوصا نعره های دشمنان هنگام حمله. در کل صداگذاری بازی در حد قابل قبولی قرار دارد. یکی از اشکالات بزرگ بخش صداگذاری این است که در هنگام صحبت شخصیتها در حین بازی (در دمو هاي Real -Time منظور نیست) هيچ حركتي در لب و چهره نميبينيد و همه شخصیتها با دهان بسته صحبت ميكنند. اين اشتباه واقعا از سازندگان بعيد به نظر ميرسيد. روند بازي جالب است و انقدر تنوع دشمنان و حركات بالا است كه از تكرار خبري نيست زيرا با 5 شخصيت و 5 استيل متفاوت هیچوقت تكرار معني پيدا نميكند. اما ميرسيم به فيزيك .فيزيك در اين بازي نسبت به شماره هاي قبل پيشرفت كمي داشته است. در مورد دشمنان فيزيك بازي جالب طراحي شده است بسته به هيكل دشمنان و قدرت حمله اي كه به انها وارد ميشود همانقدر واكنش نشان ميدهند. اما در مورد شخصیتهای ما زياد فيزيك چشمگير نيست. در كل فيزيك مانند شماره هاي قبل است و نميتواند چيزي از خود نشان دهد. نوبت به هوش مصنوعي میرسد ... هوش مصنوعي در اين بازي شايد يكي از عوامل مهم باشد زيرا در اين شماره علاوه بر دشمنان بايد همتيمي شما هم كنترل شود. هوش مصنوعي دشمنان اصلا راضي كننده نيست و همه ي حرکات انها قابل پیش بینی است. اين نكته بيشتر در مورد رئيسهای بازي صدق ميكند چرا كه سهم كثيري از لذت بازي در برابر مبارزه با آنهاست.

اما هوش هم تيمي كه بايد با دستوراتي كه شما به انها ميدهيد عمل كنند در مجموع خوب است. در مواردی مانند حمله كردن شايد با تركيب تكنينك ها از خود شما هم بهتر بازي كنند البته اين بسته به مهارت شما در بازي دارد. اما در مورد كارهاي دفاعي زياد جالب عمل نميكنند. در كل در اين گونه بازي ها يعني بازيهايي كه كنترل يك شخصيت بر عهده خود بازي است هيچوقت هوش مصنوعي بالايي ديده نشده اما اونيموشا را ميتوان از این قاعده مستثنا دانست. بازي يك قسمت به نام Special دارد كه در آنجا بعد از اتمام بازي بر روي هر در جه سختي (لازم به ذكر است كه بازي دراي 6 درجه است كه بايد 3 تاي آنها را باز كنيد) جايزه اي به شما داده ميشود. به کمک این جوایز میتوانید حالت Co-Op را برای بازی آزاد کنید و در کنار دوست خود به انجام بازی بپردازید. در پايان باید اين شماره را اختتاميه اين شاهكار بر روي كنسول PS2 دانست.