من آدم ِ کنار کشیدن نبودم. هیچ وقت.
یا ایستادم و کنار امدم.
یا ایستادم و صورت مسئله را پاک کردم.
زیر باران
توی برف
وسط ذل آفتاب
ایستاده ام.
من آدم ِ ایستادن هستم.
من درختم.
اما وقتی صورت مسئله خود منم
وقتی بفهمم
مطمئن که شدم
گور بابای هر چه ریشه و تعلق و خاطره
راه میفتم..
من آدم ِ رفتن ام.
وقتی درخت را قطع می کنند
من پرنده ام
همیشه بوده ام!