عود عطر موسيقي شرق: مهمترين آلت موسيقي که از شرق به غرب رفته بربط يا عود است براساس شواهدي که در دست است 8 قرن پيش از ميلاد نيز در ايران عودي کوتاه وجود داشت و احتمال اينکه اين ساز در ايران ساخته شده باشد بسيار زياد است زيرا نواختن آن از قديم در ميان ايرانيان رايج بوده است
تصوير آلت موسيقي شبيه به عود بر روي نقش برجسته گلي سومري که از سه هزار سال پيش از ميلاد باقي مانده نمايان است اين ساز که بربط نيز ناميده مي شود در ميان پارسيان به رود و در ميان اعراب به عود معروف بوده است.
برخي معتقدند که بربط از حيره در مغرب فرات در نزديکي مداين و مرکز تربيت شاهزادگان ساساني و يا از شهري در آن سامان به نام باب آمده است و به مکان هاي ديگر رفته و نامهاي عود، مزهر، موتروکران به خود گرفته است بعضي نيز “باربد” را سازنده بربط خوانده اند اعراب با تقليد از بربط ايراني سازي از چوب ساختند و آن را عود ناميدند.
بربط ايراني گلابي شکل بود که در قرن شانزدهم ميلادي دسته اي توخالي و پهن با7 تا9 سيم داشت که با کشيدن سيمها يا زخم آن را مي نواختند عود در دوره اسلامي در نواحي شمال شرقي فتوحات اسلامي ظاهر شد
سر عود که جاي گوشيهاي ساز است ، به طرف عقب برگشته و کاسه آن از پوست پوشيده شده است اين نوع عود در قرن دهم ميلادي در نواحي جنوبي اروپا رايج بود بر منبر چوبي کليساي سان لئوناردو واقع در آرستري در شهر فلورانس که در همان عهد ساخته شده است
نقش اين آلت موسيقي ديده مي شود اما عودي که از بسياري جهات شبيه به “وينا” در هندوستان و “چه اين ” در چين است ، عالي ترين نمونه اين نوع است اين نوع عود برخلاف عود جديد عربي و اروپايي در مراحل ابتدايي خود به شکل گلابي بوده که دسته آن کوچک شده و گردنساز از ديگر قسمتهاي آن متمايز نبوده است.
بر اثر نفوذ اسلام در اسپانيا عود به ديگر نقاط اروپا راه يافت در مينياتورهاي اسپانيايي قرن سيزدهم ميلادي نقش عود فراوان ديده مي شود، اما تاثير و نفوذ آن در نواحي شمالي اروپا بيشتر بوده است ، زيرا عود هرگز نتوانست آلت موسيقي اسپانيايي به نام “ويهوئلا” را که از ديرباز در اين کشور رواج داشت به کلي منسوخ کند دو طرح قديمي از عود وجود دارد يکي عود شرقي و ديگر عود غربي.
يکي از شکلهاي عود در کتاب کنزالتحف است که در حدود1345 ميلادي نوشته شده و اين شکل در آغاز کتاب تحقيقات راجع به موسيقي شرقي مجموعه نخست تاليف دکتر فارس ) 1931 ميلادي( يافت مي شود شکل ديگر عود در يک کتاب خطي به زبان لاتيني درباره آلات موسيقي است که آن را هنريکوش آرنولت )از شهر زوله ( در حدود سال هزاروچهارصدوچهل ميلادي نوشته است.
عود ترسيم شده در کتاب کنزالتحف ، داراي 7 پرده است اين کيفيت که در آلت موسيقي موسوم به گيتار يا قيطار ديده شده است ، در اوايل قرن پانزدهم در قيطار اروپايي به وجود آمد و در اين زمان بود که مرسوم شد يازده سيم 5 )جفت سيم هم آهنگ و در آخر همه يک سيم براي نواختن آهنگهاي غيراصلي ( به اين ساز ببندند.
عود در ممالک اروپايي بسيار رايج شد و اعتبار ويژه اي يافت به مدت چند قرن در آثار ادبي انگليسي پيوسته به آن اشاره شده است و براي آن شايد بيش از هر آلت موسيقي ديگر، به جز پيانو موسيقي ساخته اند وتيلک در سال 1633 مجلس بزمي براي شارل اول پادشاه انگليس برپا و غير از ديگر آلات موسيقي و آوازها40 عودنواز نيز اجير کرد
چنان که گفته اند در ميان آلات موسيقي که آنها را تنها مي نواخته اند عود از همه مهمتر بوده است اما در اپراهاي ايتاليايي که بتدريج از سال هزاروششصد ميلادي رواج يافت عود را با ديگر آلات موسيقي نيز هم آهنگ مي کردند
تامس کمپيون در وصف يکي از اين مجالس که در سال 1607 ميلادي برپا شد، خبر از حضور 10 نوازنده در آن مي دهد که عود، شيپور، نوعي سه تار و نوعي سنتور و ويولون مي نواختند.ظاهرا آخرين باري که عود در اپرا به کار رفت
در سال 1741 در “دي داميا” اثر معروف هندل بود براي نواخته شدن با عود “باخ ” و “هندل ” بعضي از آهنگهايشان را ساختند در اوايل قرن نوزدهم عود منسوخ شد با وجود اين هم اکنون سعي مي کنند عود را مانند آلات موسيقي ديگري که در اين قرن از بين رفت دوباره رايج کنند.