تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 5 از 10 اولاول 123456789 ... آخرآخر
نمايش نتايج 41 به 50 از 92

نام تاپيک: موفقیت و شکست در زندگی

  1. #41
    پروفشنال badboys_87's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    محل سكونت
    گیلان - لنگرود
    پست ها
    731

    پيش فرض

    خواهش میکنم دوستان شرکت کنند و نظراتشونو بیان کنند.

    هدف ما اینه که در نهایت به این سوال بزرگ پاسخ بدیم که آیا انسان ها در نبوغ و مهارت ها میتوانند برابر باشند یا خیر؟؟ چه عواملی بیشتر موثره

    علل ژنتیکی یا روحی یا محیطی

    بهتره برای نتیجه گیری بهتر سوالم رو اینطوری بیان کنم ..

    پرسش هشتم :

    نبوغ و استعداد در انسان ذاتی هستند یا اکتسابی ؟؟؟ آیا همه انسان ها در کسب نبوغ و استعدادها با هم برابرند؟؟؟
    Last edited by badboys_87; 28-07-2014 at 12:37.

  2. #42
    ناظر انجمن علوم انسانی New Ray's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2009
    محل سكونت
    21°N - 71°W
    پست ها
    978

    پيش فرض

    خواهش میکنم دوستان شرکت کنند و نظراتشونو بیان کنند.

    هدف ما اینه که در نهایت به این سوال بزرگ پاسخ بدیم که آیا انسان ها در نبوغ و مهارت ها میتوانند برابر باشند یا خیر؟؟ چه عواملی بیشتر موثره

    علل ژنتیکی یا روحی یا محیطی

    بهتره برای نتیجه گیری بهتر سوالم رو اینطوری بیان کنم ..

    پرسش هشتم :

    نبوغ و استعداد در انسان ذاتی هستند یا اکتسابی ؟؟؟ آیا همه انسان ها در کسب نبوغ و استعدادها با هم برابرند؟؟؟
    مشابه این سوالو قبلا پرسیدی ها !!!

    به قول یه کسی :
    استعداد چیزی نیست جز عرق روی پیشانی .

  3. #43
    پروفشنال badboys_87's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    محل سكونت
    گیلان - لنگرود
    پست ها
    731

    پيش فرض

    مشابه این سوالو قبلا پرسیدی ها !!!

    به قول یه کسی :
    استعداد چیزی نیست جز عرق روی پیشانی .
    پس چرا من هرچه قدر تلاش میکنم در یادگیری موسیقی و هنر نمی تونم پیشرفت کنم ؟؟؟؟

    شما همه چیز رو اکتسابی میدونید در حالی که من علاوه بر نقش محیط و خانواده صفات ژنتیکی و ویژگی های ذاتی فرد رو علت خیلی مهم تری میدونم ..

    من همیشه این احتمال رو میدم :

    خدا بعضی از انسان ها رو بصورت ویژه برای کاری افریده .... نقش سرنوشت رو پررنگ تر میدونم
    Last edited by badboys_87; 28-07-2014 at 16:20.

  4. این کاربر از badboys_87 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  5. #44
    پروفشنال badboys_87's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    محل سكونت
    گیلان - لنگرود
    پست ها
    731

    پيش فرض

    تحقیقاتی که توسط دانشمندان صورت گرفته مشخص نموده که دریادگیری و هوش انسان
    عامل اصلی ترکیبی از وراثت و محیط است.

    هوش ذاتی است یا اکتسابی؟؟؟؟

    ژن ها به تنهایی در به وجود آوردن صفت اشخاص عمل نمی کنند چرا که محیط نیز تاثیر قابل ملاحظه ای بر روی نحوه ی عمل ژن ها دارد. برخی از صفت های مشخصی چون قد - هوش و وزن تا حدی از طریق ژن ها تعیین می شوند با وجود این محیط عامل مهمی در شکل گیری هر یک از این صفت های مشخصه به شمار می رود. به ط.ر مثال بلندی قد در برخی کشور ها در میان نسل های متوالی بارز است و این صفت را نسل های بعد نیز به ارث می برند.مهم ترین علت در ایجاد این صفت تغذیه بهتر و مناسب است که یک عامل محیطی محسوب می شود. همچنین والدین با اگاهی بیشتر دارای بچه های باهوشی هستند که نتیجه وراثت است ولی پدر و مادری که تعلیم و تربیت بهتری داشته باشند و علاقه زیادی به مدرسه - کتاب - مسافرت - بحث های خانوادگی - طرح رویداد های جاری جامعه نشان می دهند محیطی را به وجود می اورند که بچه ها در ان به اموختن تشویق می شوند . شاید این امر تحت تاثیر محیط و نه وراثت باشد چنان که ممکن است کودکان از نظر هوشی به والدین خود شبیه شوند و در کل عامل اصلی ترکیبی از وراثت و محیط است هوش صفت بارزی است که تحت تاثیر محیط قرار میگیرد . کودکانی که زمینه اموزشی ضعیفی دارند نمرات تست هوشی خود را از طریق اموزش های ویژه افزایش میدهند .گاهی نیز برخی از کودکان عقب مانده نمرات امتحانی خود را از سطح زیر متوسط به متوسط افزایش می دهند که این تغییر بر اثر بهتر شدن محیط زندگی انها ایجاد می شود . وراثت تنها رشد هوشی انسان را محدود میکند و رشد این توانایی موروثی به عوامل محیطی بستگی دارد . تاثیرات محیطی از دوران جنینی اغاز می شود و تا بعد از تولد ادامه می یابد . اگر محیط مناسب باشد شخص ممکن است میزان هوش خود را تا سطح وراثت بالا ببرد و اگر محیط دلخواه نباشد رشد هوش ممکن است تا سطح پایین تر از وراثت متوقف شود.


    منبع:
    forum.98ia
    Last edited by badboys_87; 28-07-2014 at 15:59.

  6. 2 کاربر از badboys_87 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #45
    پروفشنال badboys_87's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    محل سكونت
    گیلان - لنگرود
    پست ها
    731

    پيش فرض

    در پست های اینده سعی میکنم تاثیر وراثت و محیط رو بیشتر تشریح کنم و این مسئله رو موشکافی کنیم .. چون مبحث خیلی مهمیه .


    پرسش نهم

    آیا ما محکوم به سرنوشت هستیم یا بر سرنوشت خود حاکمیم ؟؟؟ آیا ما کاملا" توانایی تغییر آینده رو داریم ؟؟
    Last edited by badboys_87; 28-07-2014 at 19:29.

  8. #46
    داره خودمونی میشه JJSIMON's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2012
    محل سكونت
    کهکشان راه شیری_سیاره زمین
    پست ها
    120

    پيش فرض

    پس چرا من هرچه قدر تلاش میکنم در یادگیری موسیقی و هنر نمی تونم پیشرفت کنم ؟؟؟؟

    شما همه چیز رو اکتسابی میدونید در حالی که من علاوه بر نقش محیط و خانواده صفات ژنتیکی و ویژگی های ذاتی فرد رو علت خیلی مهم تری میدونم ..

    من همیشه این احتمال رو میدم :

    خدا بعضی از انسان ها رو بصورت ویژه برای کاری افریده .... نقش سرنوشت رو پررنگ تر میدونم
    شما به صفات ژنتیکی اشاره کردید پس چرا از هر خانواده فقط یک نفر به اون مقام میرسه؟مگه همه فرزندان مادر وپدر مشابه نداشتن؟
    مگه همه برادران وخواهران خانواده هر کدوم از دانشمندان تبدیل به دانشمند شدن؟
    مثل معروفی در اینباره هست که البته فقط برای روشن تر شدن مطلب بیان میکنم:
    پسر نوح بابدان بنشست خاندان نبوتش گم شد سگ اسحاب کهف باخوبان نشست وآدم شد!(منظور رستگار شد)


    ویژگی های ذاتی وفردی هم شکل میگیرن در انسان وبه تدریج.
    طبق مطلبتون دربالا:
    تاثیرات محیطی از دوران جنینی اغاز می شود و تا بعد از تولد ادامه می یابد .
    شاید در دوران جنینی که اون هم باز به خاطر شرایط محیطی از جمله طرز تفکر والدین ویا افرادی که اون ها باهاشون سر وکار داشتن.
    انسان حتی در دوران جنینی هم یاد میگیره وتجربه کسب میکنه!


    خب سوالی که درباره ی اینکه چرا هر چی تلاش میکنید چرا درموسیقی وهنر پیشرفت نمیکنید.
    شاید چون علاقه ندارید البته شاید در ظاهر خیلی دلتون بخاد یاد بگیرید ولی در ناخودآگاهتون این کار خسته کننده به نظر میاد.
    به نظر من ضمیر ناخودآگاه که انسان کنترلی روی اون نداره در تصمیماتش ویادگیری هاش خیلی موثرن.
    Last edited by JJSIMON; 29-07-2014 at 02:00.

  9. این کاربر از JJSIMON بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  10. #47
    داره خودمونی میشه JJSIMON's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2012
    محل سكونت
    کهکشان راه شیری_سیاره زمین
    پست ها
    120

    پيش فرض



    پرسش نهم

    آیا ما محکوم به سرنوشت هستیم یا بر سرنوشت خود حاکمیم ؟؟؟ آیا ما کاملا" توانایی تغییر آینده رو داریم ؟؟
    یکی از ائمه جواب این سوال شما رو خیلی سال پیش دادن فرمودن:
    نه جبر است نه اختیار بلکه چیزی است مابین این دو.
    ولی تقدیر انسان هم همیشه درحال تغییره برای مثال شب قدر که در در روایات اومده در این شب تقدیر یکساله شما نوشته میشود.
    پس ماکاملا به سرنوشت محکوم نیستیم در حالی که کاملا هم به اون احاطه نداریم.
    ولی توانایی تغییر اون رو داریم.

  11. این کاربر از JJSIMON بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  12. #48
    ناظر انجمن علوم انسانی New Ray's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2009
    محل سكونت
    21°N - 71°W
    پست ها
    978

    پيش فرض

    پس چرا من هرچه قدر تلاش میکنم در یادگیری موسیقی و هنر نمی تونم پیشرفت کنم ؟؟؟؟

    شما همه چیز رو اکتسابی میدونید در حالی که من علاوه بر نقش محیط و خانواده صفات ژنتیکی و ویژگی های ذاتی فرد رو علت خیلی مهم تری میدونم ..

    من همیشه این احتمال رو میدم :

    خدا بعضی از انسان ها رو بصورت ویژه برای کاری افریده .... نقش سرنوشت رو پررنگ تر میدونم
    قرمز :
    من دقیقا همچین حرفی نزدم ؛ معتقدم اکثر چیزها کسب کردنیه ، اما این محیطه که مثل یک تاس میچرخه و یک حرفه رو برای ما پیشفرض قرار میده.
    اگه به موسیقی علاقه مند بشی به شرط پشتکار و تلاش میتونی پیشرفت کنی. اصلا تا بحال امتحان کردی ؟
    من هم موسیقی و هم هنر رو امتحان کردم و به میزانی که وقت و علاقه گذاشتم پیشرفت هم کردم. مثلا وقتی یه فیل یا طوطی میتونه نقاشی بکشه ( هرچند نا مفهوم ) انسانها نمیتونن ؟؟؟
    مجموع شرایط باعث میشه که من من بشم و کارن همایونفر یه موسیقیدان بزرگ .

    سبز :
    اگه منظور محیط باشه بله تاثیر زیادی داره ، اما اگه استعداد ذاتی مهمترین علت موفقیت باشه ( که نیست ) ، پس بحث در مورد موفقیت یعنی چی ؟
    یعنی سرنوشت همه از پیش تعیین شده و اختیار در تصمیم گیری هم عملا فایده ای نداره ؟

    بله بعضیها مثل آرنولد یه ویژگی ذاتی دارن که کمی تاثیرگذاره ( آناتومی خاص بدنش - که خودش قبول نمیکرد ) و بخاطر همین هیچکس با انجام تمرینات پیشنهادیش مثل اون نشد . اما این علاقه و تلاشش بود که باعث کشف این استعدادش شد و تا وقتی دنبالش نره نمی فهمه استعداد داره یا نه . با این حال کسی مثل رونی کلمن هم هست که ازش بهتر میشه .

    با پست 44 موافقم. اما سوال شما در مورد هوش نبود بلکه به نبوغ و استعداد اشاره کردین .

  13. این کاربر از New Ray بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  14. #49
    پروفشنال badboys_87's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    محل سكونت
    گیلان - لنگرود
    پست ها
    731

    پيش فرض

    خوب بزاریم یه مقدار مسئله جبرو اختیار و مبحث محیط و صفات ژنتیکی رو باز تر کنم .... نظر شما رو به مطلب زیر جمع میکنم

    جبر و اختيار در اصطلاح روان‌شناسي. آنچه که در بارة جبر و اختيار بيان شد، معاني لغوي بودند، ولي در اصطلاح روان‌شناسي مانند مباحث مطرح در علوم ديگر سخن از اين است که آيا انسان در کارهاي خويش توان تصميم گيري دارد يا خير يا به عبارت ديگر: «منظور از اختيار در اينجا نوعي توانايي رواني ويژة انسان است که شخص بر اساس آن مي‌تواند در قلمرو خاصي، تاثيرات زيستي و محيطي را تحت تسلط خويش درآورد و با گزينش خود، رفتار و مسير رشد خويش را آگاهانه انتخاب نمايد.» جبر از نظر معنا در مقابل اختيار قرار مي‌گيرد.


    به بيان ديگر در مسئلة جبر و اختيار سخن در اين است كه ماهيت انسان چگونه است «يكي از موضوعات اساسي كه تصور از ماهيت انسان را روشن مي‌سازد به مجادلة قديمي بين ارادة آزاد و جبر گرايي مربوط مي‌شود. نظريه پردازان هر دو طرف، سؤال‌هاي زير را پرسيده‌اند: آيا ما هشيارانه جريان اعمال خود را هدايت مي‌کنيم؟ آيا مي‌توانيم به صورت خود انگيخته، جهت افکار و رفتار مان را انتخاب کنيم و به صورت منطقي از بين چاره‌هاي موجود آنها را بر گزينيم؟ آيا ما آگاهي هشيار و درجه‌اي از خود گرداني داريم؟ آيا ما بر سرنوشت خود حاکميم يا قربانيان تجربة گذشته، عوامل زيستي، نيروهاي نا هشيار يا محرک‌هاي بيروني هستيم، عواملي که کنترل هشياري بر آنها نداريم؟ آيا رويدادهاي بيروني آنچنان شخصيت ما را شکل داده‌اند که قادر به تغيير دادن رفتارمان نيستيم؟»


    اينها سؤال‌هايي هستند که تا گرايش انسان به جبر و اختيار مشخص نشود، پاسخ دادن به آنها مشکل است.


    محيط و وراثت



    تعريف محيط.:
    هر آنچه كه بيرون از انسان است و بر انسان احاطه دارد، محيط به حساب مي‌آيد. در تعريف محيط مي‌گويند: «محيط... شامل تمامي متغير هاي خارج از وجود فرد مي‌شود كه از آغاز باروري و انعقاد نطفه تا هنگام تولد و سپس تا مرگ، انسان را دربر گرفته و بر او تأثير می‌گذارد يا از وی تأثير می‌پذيرد.»

    تعريف وراثت.
    وراثت صفاتي است كه از پدر و مادر، از طريق ژن موجود در کروموزوم، به انسان منتقل مي‌شود و شخصيت انسان را مي‌سازد.[12] و يكي از عوامل بسيار مؤثر بر انسان محيط و وراثت است زيرا در ديد ظاهري انسان چنين مي‌پندارد كه انسان هر آنچه دارد از محيط و وراثت است زيرا كم‌تر كسي را مي‌توان يابيد كه بر خلاف محيط و جو حاكم رشد كند در برخي از چيزها آنچه كه محيط بر انسان تحميل مي‌كند چاره‌اي ندارد مگر آنكه آن را پذيرا شود و محيط نيز از رحم مادر آغاز مي‌گردد تا شامل جامعه، مدرسه و حتي آب و هوا مي‌شود.


    اين باور كه سازندة شخصيت انسان، محيط، فرهنگِ حاكم و وراثت است، در علم كلام و روان‌شناسي مطرح بوده و بحثي است كه از شرق تا غرب عالم دامن گسترده است و بسياري پذيرفته‌اند كه انسان پروردة همان محيط و وراثت است؛ روسو مي‌گويد: «تمام آنچه را كه هنگام تولد نداريم و در بزرگي احتياج پيدا خواهيم كرد، به وسيلة تربيت به دست مي‌آوريم. اين تربيت را مي‌توان يا از طبيعت يا از آدميان يا از اشيا فرا گرفت، توسعة داخلي قوا و اعضاي بدن پرورشي است كه از طبيعت مي‌گيريم. تربيت آدميان به ما ياد مي‌دهد كه چگونه بايد از اين توسعة قوا استفاده نمود آنچه را كه به واسطة آزمايش چيزهايي كه ما را احاطه نموده و بر ما تأثير دارد مي‌آموزيم، تربيتي است كه اشيا به ما مي‌دهد بنابراين هريك از ما به وسيلة سه استاد تربيت مي‌شود.»

    شكي نيست همان گونه كه آب و هواي سالمِ محيط زيست، بر مزه و طعم ميوه‌هاي درختان و رنگ چهره اثر مي‌گذارد، بر اخلاق، آداب و تربيت نيز اثر گذار است و به عيان ديده مي‌شود كه وراثت و محيط، اثر عميقي بر انسان دارد و او را به سوي راه و رسم حاكم بر محيط مي‌كشاند، كودك از سنين سه سالگي تا دوران تثبيت شخصيت، بيش‌تر از هر دوره از محيط تاثير مي‌پذيرد چنان كه در گويش‌هاي زباني، عملكردها، رسوم و عادات و... مي‌توان ديد، بنابراين محيط سالم، انسانِ سالم به بار مي‌آورد،

    ه نحوي قبول تاثير محيط بر انسان است. ولي با همة اينها، محيط و وراثت يكه تاز ميدان نيستند، در نهايت، انسان در گرو اعمال خويش است و سرنوشت او به دستش رقم مي‌خورد. در ذيل برخي از دلايل را ياد مي‌کنيم.


    1. تلاش مصلحان
    خداوند براي هدايت بشر در هر زماني پيامبراني را فرستاده است و قرآن مي‌فرمايد: ﴿وَمَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّي نَبْعَثَ رَسُولاً﴾[15] و ما تا پيامبري بر نينگيزيم، به عذاب نمي‌پردازيم.

    اگر محيط و وراثت انسان را در حد مجبور بودن قرار مي‌داد، اين فرمايش خداوند معني نداشت و در عين حال فرستادن پيامبران نيز بيهوده بود چنانکه در كلام اسلامي در بحث جبر و اختيار، اين مسئله مطرح است كه، محيط و وراثت تا چه حد بر انسان تاثيرگذار است، آيت الله سبحاني در كتاب الهيات چنين مي‌نگارد‌: «شكي نيست كه اين عوامل (محيط، وراثت و فرهنگ) در ساختار شخصيت انسان تأثير دارد، ليكن اين تاثير به حدي نيست كه اختيار را از انسان بگيرد، زيرا اگر چنين باشد، تلاش مربيان و عملكرد مصلحان بيهوده خواهد بود.»


    از اين رو اختيار انسان بر وراثت و محيط حاكم مي‌شود، انسان با اختيار مي‌تواند، بسياري از صفات رذيله را از خود دور كند. اگرچه مشكلات و رنج‌هاي فراوان دارد.

    2. تاثير محيط و وراثت در برخي از افعال
    انسان داراي افعال گوناگون و متفاوتي است که در برخي از افعال و ساختار، ارادة انسان هيچ دخيل نيست بلکه يا تابع وراثت است، يا تابع محيط از اين رو برخي، صفات جسمي و روحي انسان را تقسيم كرده‌اند به صفات قابل تغيير و صفات غير قابل تغيير كه در قسمت غير قابل تغيير مانند رنگ چشم و صفات روحي همچون حماقت، جنون و... را متاثر از وراثت دانسته‌اند كه قابل تغيير نيست ولي انسان در بسياري از صفات مختار است مانند شجاعت، سخاوت، بخل، ترس و... که همه تا حدي در اختيار خود او است. و انسان در اين موارد مختار است نه مجبور. از اين رو اصل وراثت منافات با اختيار انسان در تعيين سرنوشت ندارد. و زمينه‌ها را فراهم مي‌سازد. آنچه که از محدودة اختيار انسان بيرون است نه سبب امتياز است و نه خداوند به سبب آن او را ثواب و عقاب مي‌کند بلکه ملاک برتري در اسلام تقوا است که امري است اختياري خداوند در بارة ملاک برتري مي‌فرمايد: ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثَي وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوباً وَ قَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ﴾[18]؛ اي مردم، ما شما را از مرد و زني آفريديم، و شما را ملّت ملّت و قبيله قبيله گردانيديم تا با يک‌ديگر شناسايي متقابل حاصل کنيد. در حقيقت ارجمندترين شما نزد خدا پرهيزگارترين شماست. بي‌ترديد، خداوند داناي آگاه است.


    انجام تکاليف و تقوا داشتن و نداشتن، در اختيار انسان است. اگرچه محيط در سهولت فراگيري و سختي آن تاثير دارد اما در اصل انتخاب آن بي تاثير است اين خود انسان است که بايد با اراده مسير خويش را تعيين نمايد نه محيط و وراثت.

    3. محيط و وراثت به عنوان علت ناقصه
    امروزه در روان‌شناسي نيز تاثير محيط و وراثت را به گونه‌اي ديگري طرح مي‌كنند، و مي‌گويند: «در حقيقت، ويژگي‌هاي رواني، حاصل كنش متقابل بين وراثت و محيط هستند. امروزه ديگر از مشاجرة قديمي وراثت در مقابل محيط سخن نمي‌گويند و به جاي آن پژوهشگران مي‌پرسند چگونه وراثت توانمندي‌هاي فرد را محدود مي‌سازد؟ و يا شرايط مساعد و نامساعد محيطي تا چه اندازه مي توانند توانمندي ارثي را تغيير دهند؟»


    همان گونه که شرايط محيطي و ارثي در تعامل است و آن دو به عنوان عوامل معده براي همديگر پذيرفته مي‌شوند، نه به عنوان علت تامه؛ در ساختن شخصيت انسان نيز محيط و وراثت به عنوان علت معده مطرح است نه علت تامه بلکه علت تامه ارادة انسان است؛ بنا بر اين تاثير محيط و وراثت در حد علت تامه نيست و در حد علت ناقصه مي‌توان آن را پذيرفت. که در اين صورت اختيار از انسان سلب نمي‌شود.


    نتيجه
    نتيجه اين است که انسان تحت تاثير محيط و وراثت قرار مي‌گيرد ولي اصل کاره و اداره گر انسان، همان ارادة او است نه محيط و وراثت. زيرا محيط و وراثت به عنوان علت معده و ناقصه مطرح است نه به عنوان علت تامه. افزون بر اينکه اگر انسان مجبور باشد، تلاش مربيان و مصلحان و فرستادن پيامبران بيهوده خواهد بود.




    منبع دانشنامه رشد
    Last edited by badboys_87; 29-07-2014 at 20:42.

  15. #50
    پروفشنال badboys_87's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    محل سكونت
    گیلان - لنگرود
    پست ها
    731

    پيش فرض

    شخصیت و اخلاق انسان عامل اصلی پیشرفت و موفقیت هر فرد و در نتیجه باعث ایجاد آینده بهتری برای فرد می شود..

    تاثیر محیط در شکل گیری شخصیت افراد

    دید کلی

    از عوامل مهم موثر بر ویژگیهای شخصیتی افراد عامل محیط است. تجاربی که فرد از محیط خود کسب می‌کند، ارتباط و تعاملی که با محیط دارد، بازخوردها و تاثیراتی که از محیط دریافت می‌دارد، رشد و شکل گیری شخصیت او را تحت تاثیر قرار می‌دهد. هرچند افراد انسانی با یک سری ویژگیهای ذاتی که جنبه ارثی و ژنتیک دارند، متولد می‌شود، اما محیط و جنبه‌های مختلف آن تاثیر بسزایی در بروز این ویژگیها یا مکنون ماندن آنها ایفا می‌کند.

    بر این اساس هرچند برخی ویژگیهای شخصیت با پایه و اساس ژنتیک در فرد وجود دارند، اما ظهور و بروز آنها به شرایط محیطی بستگی دارد. برخی از ویژگیهای شخصیتی نیز عمدتا توسط محیط در فرد بوجود می‌آیند و ریشه‌های ارثی ضعیفی را در آنها می‌توان شناسایی کرد. با این حال آن چه برای روان شناسان حائز اهمیت است، تعامل وراثت و محیط است که پیچیدگی‌های موجود در این تعامل و تاثیر آن بر ویژگیهای مختلف شخصیتی هنوز جای پژوهش دارد.

    انواع محیطهای موثر بر شخصیت
    تقسیم بندیهای مختلفی می‌توان روی محیط انجام داد و تاثیرات آن را بر شخصیت مورد مطالعه قرار داد. در یک تفسیم بندی کلی ، محیط به دو محیط قبل از تولد و محیط بعد از تولد تقسیم می‌شود. امروزه روان شناسان تاثیر عوامل محیطی قبل از تولد را بر انواع ویژگیهای رشدی و شخصیتی مسلم می‌دانند. شرایط روحی مادر ، احساسات عاطفی او نسبت به جنین در حال رشد و عوامل مشابه دیگر ، رشد و شکل گیری شخصیت کودک را تحت تاثیر قرار می‌دهد. در محیط بعد از تولد ویژگیهای شخصیتی والدین ، شیوه‌های تربیتی ، انواع امکانات اقتصادی ، فرهنگی و جغرافیایی محیط رشد کودک ، دارای اهمیت به شمار می‌روند. در یک تقسیم بندی عمومی محیط موثر بر شخصیت فرد به دو دسته محیط فیزیکی و محیط اجتماعی تثسیم می‌شوند:

    محیط طبیعی یا فیزیکی موثر بر شخصیت
    محیط فیزیکی آن محیط طبیعی است که دارای آب و هوا ، شرایط اقلیمی ، منابع غذایی و دیگر امکانات مادی می‌باشد. هر کدام از این عوامل می‌توانند بر روی شخصیت افرادی که به نحوی با آنها در ارتباط هستند، تاثیر بگذارد. در مناطقی که با تغییرات فصلی ، تغییرات دمایی بارزی صورت می‌گیرد، می‌توان اعمال بسیار خصمانه‌ای را در فصل تابستان گرم بیشتر از فصل زمستان مشاهده کرد. مردمی که در مناطق کوهستانی زندگی می‌کنند، با غریبه‌ها کمتر جوش می‌خورند. در حالی که مردمی که در مناطق جلگه‌ای زندگی می‌کنند، چنین نیستند. شواهد متعددی که حاصل پژوهشهای مختلف در این زمینه می‌باشد، حاکی از تاثیر محیطهای فیزیکی بر شخصیت افراد و شکل گیری و رشد آن است.

    محیط اجتماعی
    قسمت اعظم یادگیریهایی که شخصیت افراد تحت تاثیر قرار می‌دهد نه در فضای معمولی محیطهای طبیعی، بلکه در محیط بسیار پیچیده که به وسیله رفتار افراد دیگر خلق و ایجاد شده است، انجام می‌پذیرد. منظور از محیط پیچیده اجتماعی یعنی الگوهای فرهنگی ، طبقه اجتماعی ، شیوه‌های تربیتی کودکان ، ساختار خانواده ، سیستمهای تعلیم و تربیت و الگوهای استخدامی است. هر کدام از اینها به نوعی تاثیرات خود را روی شخصیت افراد نشان داده‌اند.

    رفتار اعضای وابسته به یک فرهنگ در قبال افراد مسن ، به حس احترام به خود افراد مسن جامعه تاثیر می‌گذارد. اعضای یک طبقه اجتماعی بر روی نحوه گفتار ، نوع پوشش ، امکان بازآفرینی فعالیتها ، نحوه تلقی از استعدادها و اهداف زندگی تاثیر می‌گذارد. آنچه که افراد در دوران کودکی خویش تجربه می‌کنند، مانند تنبیه‌های انضباطی والدین ، الگوهای غذایی ، شیوه بروز احساسات و عواطف ، ممانعتها و انتظارات غالبا پایه و اساس شخصیت افراد در سنین بزرگسالی است. در ارتباط با این موضوع ساختار خانواده هم دخیل است. یعنی تعداد خواهران و برادران ، تعداد افراد خانواده ، وجود پدر یا مادر ، تماما نشان داده‌اند که نقش عمده‌ای در تحول شخصیت کودک به عهده دارند. در خارج از محیط خانه ، شخصیت به وسیله مشخصه‌های محیط اجتماعی مثل مدرسه ، میزان تحصیلات ، شغل و محل کار تاثیر می‌پذیرد.

    تفاوتهای فردی در تاثیرپذیری شخصیت از محیط
    پژوهشهای مختلف نشان می‌دهد که حتی شرایط یکسان محیطهای طبیعی یا اجتماعی تاثیرات متفاوتی بر روی افراد گوناگون خواهند داشت. البته این مطلب از جهتی نتیجه تعامل و ارتباط عوامل وراثتی و محیطی است. به عنوان مثال تاثیر آب و هوای گرم را بر روی افرادی که در محیط پرجمعیت زندگی می‌کنند، در نظر بگیرید. کاملا واضح و روشن است که چنین موقعیتی ، اعمال به شدت خصمانه را افزایش می‌دهد، اما این امر بدان معنی نیست که هر کسی که در چنین محیطی زندگی می‌کند، رفتار خصمانه‌ای خواهد داشت.

    تفاوتهای فردی در عملکردهای مردم در قبال گرما در شرایط پرجمعیت را نیز از یک سو می‌توان نتیجه تعامل عالی وراثت و محیط دانست. به عبارتی ، علاوه بر این که تاثیر عوامل مختلف محیطی غیر از گرما و شرایط پرجمعیت می‌تواند دخالت کرده و رفتار فرد را شکل دهد، عامل وراثت نیز از سوی دیگر تاثیر فزاینده‌ای خواهد داشت. به این ترتیب در مناطق جرم‌خیز یک شهر هر چند آمار افراد متمایل به جرم ، ممکن است زیاد باشد، ولی این شامل همه افراد نمی‌شود. چرا که عواملی محیطی که موثر بر تقویت ویژگیهای شخصیتی که مانع گرایش به جرم در فرد می‌شود، نیز در مورد افراد وجود خواهد داشت. همین طور عاملی به نام ژنتیک که تاثیر قوی در تعامل خود با محیط برجا می‌گذارد.
    منبع:دانشنامه رشد


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •