[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
رسیده که باشی
طعمات اشتهای خاک را باز میکند
نارس هم ـ فرقی نمیکند
تنها بیاشتها جویده میشوی
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
رسیده که باشی
طعمات اشتهای خاک را باز میکند
نارس هم ـ فرقی نمیکند
تنها بیاشتها جویده میشوی
گفتم: «بِدَوم تا تو همه فاصله ها را»
تا زودتر از واقعه گویم گله ها را
چون آینه پیشِ تو نشستم که ببینی
در من اثرِ سخت ترین زلزله ها را
پُر نقش تر از فرشِ دلم بافته ای نیست
از بس که گره زد به گره حوصله ها را
ما تلخیِ نه گفتن مان را که چشیدیم
وقت است بنوشیم از این پس بله ها را
بگذار ببینیم بر این جغد نشسته
یک بارِ دگر پر زدن چلچله ها را
یک بار هم ای عشقِ من از عقل میندیش
بگذار که دل حل بکند مسئله ها را
دو استکان بنشین ، رفع خستگی خوب است
دوباره در دلم انگار ، چای دم کردند
تعارفت به قلیان نمی کنم دودی ست ...
که روشنش به یقین با ذغال غم کردند
دلم گرفته به خود قول داده ام اما ...
برایتان ننویسم چه با دلم کردند ...
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)