فوتبال بعد از جداییش از راگبی سه تا فاز اجتماعی مختلف رو پشت سر گذاشته.
1. یه ورزش بر پایه تعصب مختص قشر کارگر ، تو ایندوره خیلی از بازیکنهای اولیه خودشون کارگرهای صنایع مختلف بودن مثلا منچستر خودمون رو کارگرهای راه آهن تشکیل میدادند. (قشر مرفه فوتبال رو سطح پایین میدونستند و به گلف و تنیس و چوگان میپرداختند)
2. فوتبال به عنوان فرهنگ پاپ، دهه نود و دهه اول قرن بیست و یک دیگه اوجش بود ، منچستر یونایتد ، دیوید بکهام، کریس رونالدو، اسپایس گرلز سمبل های فرهنگ پاپ بودند ، جوونترها و قشر متوسط تا رو به بالای مالی جامعه هم طرفدار فوتبال شدند.
3. دوره سرمایه داری الان که امثال پی اس جی و سیتی و موناکو و رئال و ... ظهور کردن فوتبال چهره لاکچری هم بخودش گرفته دیگه یه تجارت تمام عیاره نه یه ورزش، بزودی سرمایه دارای بیشتری از راه میرسن و پولهاشون رو تو فوتبال به جریان میاندازند.
ما تو این فاز سوم نمیگم عقب افتادیم ولی باید حواسمون رو جمع کنیم یه دفعه اگه یه تاجر دیگه اومد یه تیم وسط جدولی رو خرید اون هم شاخ میشه تو لیگ ، یا تو اروپا و لیگهای دیگه هم امکانش هست حریف های سخت اروپایی رو باهاشون رودرو بشیم که نه بخاطر اصالت بلکه بخاطر پول قوی و قدر شدند.
سر الکس سالها قبل وقتی هنوز تو اوج اوج بودیم یه نامه سرگشاده منتشر کرده بود مضمونش این بود که فوتبال داره از یه ورزش کارگری تبدیل میشه به یه ورزش کارمندی و گفته بود دیگه بجای کارگرهای متعصب تماشاچیان فوتبال شدند کارمندهایی که واسه تفریح اخر هفته میان و بلیط فوتبال میخرن.