موسیقی کلاسیک و دستگاهی

[Amin.M.1986]

یکی از خصوصیات مردم مشرق زمین منزوی تر بودنشونه به این صورت که در موسیقیشون هم جلوه کرده. مثلا یک نفر واسه دل خودش سه تار میزده یا ...... . گروه ها کوچک و کم تعداد هست. تجلیگاه بارز حرف من در موسیقی مقامی هست. ( موسیقی مقامی در حکم الفبای موسیقی امروز هست و مثل گویش های محلی که پایه زبان امروز هستش میمونه). حرف موسیقی مقامی شد بد نیست یاد مرحوم حاج قربان هم بکنیم روحت شاد حاج قربان.

[vioman]

یکی از خصوصیات مردم مشرق زمین منزوی تر بودنشونه به این صورت که در موسیقیشون هم جلوه کرده. مثلا یک نفر واسه دل خودش سه تار میزده یا ...... . گروه ها کوچک و کم تعداد هست. تجلیگاه بارز حرف من در موسیقی مقامی هست. ( موسیقی مقامی در حکم الفبای موسیقی امروز هست و مثل گویش های محلی که پایه زبان امروز هستش میمونه). حرف موسیقی مقامی شد بد نیست یاد مرحوم حاج قربان هم بکنیم روحت شاد حاج قربان.

دوست عزیز
خوب شد من اولش گفتم به دور از هرگونه تعصب!!!

ایران هم مثل بقیه ی کشور ها جزوی از مشرق زمینه ، ما باید اول فرهنگ این 2 قطب عرضی از جهان بررسی کنیم .
اینکه بیاییم بی هیچ مقدمه بپردازیم به موسیقی مقامی خودمون اصلا درست نیست ، موسیقی مقامی ما پیشینه ای بسیار قدیمی داره اگر قصد داشته باشیم به اصل موسیقی مقامی بپردازیم واقعا کار مشکلیه ، موسیقی امروز ایران دستگاهیه ، این دستگاه ها بر اساس مقام ها تدوین شده اما نمیشه اسم موسیقی مقامی رو روی اون گذاشت.

[Amin.M.1986]

دوست عزیز
خوب شد من اولش گفتم به دور از هرگونه تعصب!!!

ایران هم مثل بقیه ی کشور ها جزوی از مشرق زمینه ، ما باید اول فرهنگ این 2 قطب عرضی از جهان بررسی کنیم .
اینکه بیاییم بی هیچ مقدمه بپردازیم به موسیقی مقامی خودمون اصلا درست نیست ، موسیقی مقامی ما پیشینه ای بسیار قدیمی داره اگر قصد داشته باشیم به اصل موسیقی مقامی بپردازیم واقعا کار مشکلیه ، موسیقی امروز ایران دستگاهیه ، این دستگاه ها بر اساس مقام ها تدوین شده اما نمیشه اسم موسیقی مقامی رو روی اون گذاشت.

اگه دقت کنید من نگفتم موسیقی دستگاهی همون مقامیه. نمیدونم شما از کجا این برداشت رو کردید. من فقط خواستم بحث موسیقی مقامی رو بکشم وسط چون همانطور که زبان امروز ما از زبان مردم نواحی سرچشمه گرفته موسیقی امروز هم هم موسیقی مقامی سرچشمه گرفته. خواستم قبل از بررسی موسیقی دسگاهی اول موسیقی مقامی هم معرفی بشه. دوستان هم که کم لطفی کردن و تو بحث شرکت نمیکنن تا ما هم استفاده کنیم.

[Amin.M.1986]

دیگه اینکه اگه در همین مشرق زمین هم بخواهیم یک بررسی داشته باشیم موسیقی هرچه بیشتر به شرق میره ساده تر میشه به نحوی که مثلا یک ایرانی وقتی یک آهنگ حماسی از چین رو میشنوه احساس حماسی بودن آهنگ رو درک نمیکنه.... یا مثلا کره و ویتنام و تایلند و کشور هایی از این قبیل که همه یک موسیقی بسیار زیبا و سرشار از احساس و در عین حال بدون پیچیدگی رو ارائه میکنن..... ( متاسفم که اینترنت پر سرعت فعلا دستم نیست در اولین فرصت چند کار از موسیقی این نواحی رو میذارم برای روشنتر شدن موضوع)

[Amin.M.1986]

کسی مایل به صحبت نیست چرا؟؟؟؟؟

[sise]

خب شما یه موضوعی را شروع کنید تا مشارکت بشه.
اما در مورد چند پست قبلی به نظر من تفاوت عمده فرهنگ شرقی و غربی که در مورد موسیقی هم نمود پیدا می کنه اینه که فرهنگ شرقی بیشتر "شفاهیه" تا غربی.
اما در غرب جنبه "نوشتاری" و "مکتوب" بیشتر بوده. و همین باعث شده که حتی نوع آموزش موسیقیایی آنها با هم متفاوت باشه.

[vioman]

دوست عزیز من سلام

راستش من خیلی دلم میخواد که بحث خوبی پیش گرفته بشه ولی متاسفانه من هنوز اونطور که باید وقت نکردم که مطالب خودم رو تایپ کنم

یک تاپیک دیگه هم در زمینه ی ریتم شناسی ایجاد کردم که اونجا هم میتونه مثل اینجا جای بسیار مناسبی برای بحث های مفید باشه اما اونجا هم گرفتار کمبود وقته

امیدوارم به زودی گفتگو های مفیدی در اینجا ایجاد بشه

موفق باشید
یا علی

[sise]

یکی از خصوصیات مردم مشرق زمین منزوی تر بودنشونه به این صورت که در موسیقیشون هم جلوه کرده. مثلا یک نفر واسه دل خودش سه تار میزده یا ...... . گروه ها کوچک و کم تعداد هست. تجلیگاه بارز حرف من در موسیقی مقامی هست. ( موسیقی مقامی در حکم الفبای موسیقی امروز هست و مثل گویش های محلی که پایه زبان امروز هستش میمونه). حرف موسیقی مقامی شد بد نیست یاد مرحوم حاج قربان هم بکنیم روحت شاد حاج قربان.

به نظر من کلمه "منزوی" را میشه با کلمه مناسبتری یعنی "درونگرا" جایگزین کرد. که به نظر من هم درسته.
کلا مردمان شرقی درونگراتر هستند و این برمیگرده به جنبه عرفانی و اشراقی که در زندگی شرقیها بیشتر نمود داره.

از دیگر دلایل این درونگرایی میشه به تحریمها و محدودیتها در موسیقی اشاره کرد. مثلا استفاده از سه تار به خاطر صدای کم و سبک بودن ساز بوده تا کسی زیاد متوجه نشود.

دیگه اینکه اگه در همین مشرق زمین هم بخواهیم یک بررسی داشته باشیم موسیقی هرچه بیشتر به شرق میره ساده تر میشه به نحوی که مثلا یک ایرانی وقتی یک آهنگ حماسی از چین رو میشنوه احساس حماسی بودن آهنگ رو درک نمیکنه.... یا مثلا کره و ویتنام و تایلند و کشور هایی از این قبیل که همه یک موسیقی بسیار زیبا و سرشار از احساس و در عین حال بدون پیچیدگی رو ارائه میکنن..... ( متاسفم که اینترنت پر سرعت فعلا دستم نیست در اولین فرصت چند کار از موسیقی این نواحی رو میذارم برای روشنتر شدن موضوع)

فکر کنم منظورتون از "ساده تر بودن" استفاده از وسعت سازی کمتر باشه که در موسیقی شرقی بیشتر نمود داره.

موسیقی دستگاهی ایرانی در اصل بر تکنوازی و تکخوانی استوار است. این عیب نیست بلکه خصوصیت آن است که با روحیه این نوع موسیقی سازگار میباشد.