زنبورهای دوست داشتنی وستفالن بالاخره کار خودشون رو کردن و این حذف ، تاوان جدی نگرفتن دورتموندی بود که در گروه مرگ با حضور رئال و سیتی ، اول شد و در دوبازی رفت و برگشت گروهی به شدت رئال رو گوشه ی رینگ گیر انداخت و البته دیشب در نهایت رئال رو ناک - اوت کرد /
من فکر میکنم تیمی که بازی رفت رو 4-1 می بازه و چهار گل سالم هم میخوره ، نباید از بازی کنترلی حریف انتقادی بکنه ، دیگه این صحبت ها میشه فرافکنی ... نهایتا دورتموند در بازی برگشت هم وقت کشی کرده باشه ، در بازی رفت که ما 4 گل خوردیم چرا کاری نکردیم تا الان باخت و حذف رو بندازیم گردن وقفه های بازی ...
حتی من هم جای مربی دورتموند بودم شاید خیلی عامدانه این وقفه افتادن در بازی رو از بازیکنانم میخواستم ...
همونطور که علیرضا اشاره کرد گل اول در چنین بازیهایی خیلی مهمه ، و مهمتر از اون این هست که این گل زودهنگام به ثمر برسه ، معمولا بهترین زمان برای رسیدن به این گل 10-15 دقیقه ابتدایی بازی هست که تیم شکست خورده در دیدار رفت تحت تاثیر جو استادیوم و باقی قضایا در پیک انگیزشی به سر میبره و اگر این گل به ثمر برسه کار خیلی راحت تر میشه برای تیمی که گل زده و برای تیم رقیب کار دشوارتر میشه چون تمرکزشون رو تا حد زیادی بهم میریزه و استرس وارد میکنه .
به نظرم داستان رئال و مورینیو به پایان رسید دیگه ؛ مورینیو یه ماموریتی داشت توی رئال که نتونست انجامش بده ، اون ماموریت لالیگا و دل ری و سوپرکاپ نبود البته ، و هم چنین پایان دادن سلطه ی بارسا به لالیگا هم نبود ، اون ماموریت فقط کسب دهمین قهرمانی اروپایی بود که مورینیو ، این مرد ناکام نیمه نهایی های سی - ال نتونست انجامش بده .
راستش من هیچوقت ارتباط خوبی برقرار نکردم با رئال مورینیو ، همیشه هم نوشتم بیشتر دوست داشتم چیزی شبیه اینتر و چلسی مورینیو از رئال ببینم تا این شیوه ی بازی با ساختار دفاعی نامناسبی که فکر میکنم خود مورینیو رو هم کلافه کرده باشه ...
به هرحال نمیشه مورینیو رو مربی ناکامی در رئال دونست چون سالی یک جام کسب کرد برای رئال و البته تمامی این جامها رو در رقابت مستقیم با مدعی اصلی بهترین تیم تاریخ کسب کرد ...
راستی من اوزیل رو بهترین بازیکن رئال دیدم در بازی شب گذشته![]()