تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 3 از 4 اولاول 1234 آخرآخر
نمايش نتايج 21 به 30 از 35

نام تاپيک: عواقب فلسفی مواضع متفاوت در مسئله جبر و اختیار

  1. #21
    تعلیق عضویت ...
    تاريخ عضويت
    Jul 2014
    پست ها
    494

    پيش فرض

    شما گفتید انسان با داشتن همه اطلاعات می تونه بطور آزادانه به تجریه تحلیل بپردازه و جواب صحیح بده، از کجا می دونید؟ و از کجا می دونید هیچ سیستم جبری قادر نیست به جواب صحیح برسه؟ این ادعاها رو نمیشه همینطوری کرد. شما فقط وقتی می تونید این ادعاها رو بکنید که همه اطلاعات رو به مغز انسان بدید تا ببینید می تونه یا خیر (من فکر نمی کنم بتونه ولی مهم نیست چون من هم نمی دونم)، و همین کار رو برای همه سیستم های جبری هم بکنید.
    بسیار ساده هست، تا الان هر جا انسان اشتباه فکر کرده و ما بعدا فهمیدم (خرافات و یافته های علمی) همیشه عاملی که باعث تفکر و نتایج اشتباه شده یا محدودیت های مثل نداشتن اطلاعات کافی بوده یا عوامل جبری که شرایط بر اذهان حاکم کرده بوده ... امکان نداره انسان جایی اشتباه کرده باشه و پای این محدودیت ها و عوامل جبری وسط نباشه ... گاه نداشتن اطلاعات کافی و گاه محدویت ها و عوامل جبری مثل تعصبات، احساسات، کم هوشی و ... و اینها همه عوامل جبری هستن که زمان و شرایط بر تفکر افراد تحمیل کرده بوده ... همین که با گذشت زمان و بهبود ابزار اندازه گیری و روش های علمی فکر انسان هم معتبرتر میشه نشون از همین مساله است ...

  2. 2 کاربر از N I G H T P E A C E بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #22
    Super Moderator Stream's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    Wolf Trap
    پست ها
    14,323

    پيش فرض

    بسیار ساده هست، تا الان هر جا انسان اشتباه فکر کرده و ما بعدا فهمیدم (خرافات و یافته های علمی) همیشه عاملی که باعث تفکر و نتایج اشتباه شده یا محدودیت های مثل نداشتن اطلاعات کافی بوده یا عوامل جبری که شرایط بر اذهان حاکم کرده بوده ... امکان نداره انسان جایی اشتباه کرده باشه و پای این محدودیت ها و عوامل جبری وسط نباشه ... گاه نداشتن اطلاعات کافی و گاه محدویت ها و عوامل جبری مثل تعصبات، احساسات، کم هوشی و ... و اینها همه عوامل جبری هستن که زمان و شرایط بر تفکر افراد تحمیل کرده بوده ... همین که با گذشت زمان و بهبود ابزار اندازه گیری و روش های علمی فکر انسان هم معتبرتر میشه نشون از همین مساله است ...
    قسمت اول بنا به تعریف صحیح است، هر سیستمی فقط وقتی خودش می تونه متوجه اشتباهش بشه که اطلاعات جدیدی بهش برسه که قبلا نداشته، یا اینکه ایرادی بوده که تاثیر منفی می گذاشته. این نه مختص انسان است، نه نشون می ده اون سیستم اختیار داره و نه اینکه اون سیستم قابلیت آنالیز صحیح هر نوع داده ای رو داره. سنجش اشتباه توسط خود انسان ها، معیار سنجش اشتباه بطور مطلق نیست. شاید اشتباه هایی باشند که هرگز قابل شناسایی نباشند و شما هم نفهمید اشتباه هستند ولی اشتباه باشند. شما فقط از دید یک ناظر خارجی که آگاهی کامل به تمام دانش داره می تونید چنین ادعایی کنید.

    +

    شما گفتید ذهن انسان در صورتی که تفکر آزادانه (نامحدود به عوامل جبری) داشته باشه می تونه هر نوع اطلاعاتی رو بطور صحیح آنالیز کنه. خب این رو به آزمایش بگذارید، آیا می کنه؟ اطلاعات درباره هر مسئله ای رو بدید به مردم و می بینید که به هزار آنالیز متفاوت می رسند، که نشون میده یا انسان اختیار نداره یا در صورت وجود اختیار این امکان آنالیز وجود نداره و هیچ راهی وجود نداره که بفهمید کدوم آنالیز صحیح است مگر اینکه یک سری قوانین و قوائد مستقل از ذهن و قوه استدلال مردم ایجاد کنید که بشه این آنالیزها رو سنجید (ریاضیات، آمار، منطق و در نهایت متد علمی). این قواعد هم اکثرا جبرگرا هستند.

    +

    حتی اگه گفته شما صحیح هم باشه، باز هم به بحث مربوط نیست چون نشون نمی ده اختیار صحیح است چون اگه شما بگید (1) اگر انسان اختیار داشته باشه X رخ می ده، (2) X رخ داد، (3) پس انسان اختیار داره - - مرتکب به [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] میشید.

    +

    مثال نقض برای صحبت شما بسیار است. همین الان طیف بسیار گسترده ای از اطلاعات رو داریم (بطور مثال در ژنتیک) که انسان فعلی نمی تونه اونها به بطور صحیح بررسی کنه و روابط رو در اونها کشف کنه. در اون پدیده ها مشکل کمبود اطلاعات نیست، مشکل نداشتن ایده از انسان ها برای بررسی اون اطلاعات و پیدا کردن روابط بینشون است. اگه بفرمایید دلیل این مسئله عوامل جبرگراست هیچ دلیلی برای این ادعا ندارید چون نمی دونید دلیل چیست.

  4. 4 کاربر از Stream بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #23
    تعلیق عضویت ...
    تاريخ عضويت
    Jul 2014
    پست ها
    494

    پيش فرض

    قسمت اول بنا به تعریف صحیح است، هر سیستمی فقط وقتی خودش می تونه متوجه اشتباهش بشه که اطلاعات جدیدی بهش برسه که قبلا نداشته، یا اینکه ایرادی بوده که تاثیر منفی می گذاشته. این نه مختص انسان است، نه نشون می ده اون سیستم اختیار داره و نه اینکه اون سیستم قابلیت آنالیز صحیح هر نوع داده ای رو داره. سنجش اشتباه توسط خود انسان ها، معیار سنجش اشتباه بطور مطلق نیست. شاید اشتباه هایی باشند که هرگز قابل شناسایی نباشند و شما هم نفهمید اشتباه هستند ولی اشتباه باشند. شما فقط از دید یک ناظر خارجی که آگاهی کامل به تمام دانش داره می تونید چنین ادعایی کنید.
    خب این همون عامل جبری هست دیگه، که آزادی از اون میتونه ما رو به نتیجه صحیح برسونه ...

    شما گفتید ذهن انسان در صورتی که تفکر آزادانه (نامحدود به عوامل جبری) داشته باشه می تونه هر نوع اطلاعاتی رو بطور صحیح آنالیز کنه. خب این رو به آزمایش بگذارید، آیا می کنه؟ اطلاعات درباره هر مسئله ای رو بدید به مردم و می بینید که به هزار آنالیز متفاوت می رسند، که نشون میده یا انسان اختیار نداره یا در صورت وجود اختیار این امکان آنالیز وجود نداره و هیچ راهی وجود نداره که بفهمید کدوم آنالیز صحیح است مگر اینکه یک سری قوانین و قوائد مستقل از ذهن و قوه استدلال مردم ایجاد کنید که بشه این آنالیزها رو سنجید (ریاضیات، آمار، منطق و در نهایت متد علمی). این قواعد هم اکثرا جبرگرا هستند.
    اینکه به نتیجه صحیح نمیرسیم دلیلش این هست که ذهن بسیاری از انسانها به نوعی توسط عوامل جبری اکثرا ناخودآگاه کنترل میشه ... فرض کنید یک سوپر انسان افراد رو نسبت به این عوامل آگاه کنه و افراد بتونن با استفاده از اختیارشون این عوامل رو کنترل کنن، در اون صورت جوابها بسیار بسیار نزدیک خواهند بود ...

    ببینید من نمیگم همین الان همه مردم اختیار دارن، بلکه معتقدم به هر اندازه که ذهن انسان از محدودیت ها آزاد بشه و اطلاعات کافی داشته باشه، جواب بدست امده به همون اندازه نزدیک به واقعیت خواهد، و بر عکس هر چه ذهن انسان در محدودیت ها و عوامل جبری زندانی باشه به همون اندازه توانایی رسیدن به واقعیت رو از دست میده ...

    حتی اگه گفته شما صحیح هم باشه، باز هم به بحث مربوط نیست چون نشون نمی ده اختیار صحیح است چون اگه شما بگید (1) اگر انسان اختیار داشته باشه X رخ می ده، (2) X رخ داد، (3) پس انسان اختیار داره - - مرتکب به [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] میشید.
    همونطور که در تعریف این مغلطه امده خود این مغلطه هم ناشی از محدویدت ها و نداشتن اطلاعات کافی هست، بنابراین خود این مغلطه نشون میده انسان برای رسیدن به نتایج صحیح و معتبر باید از محدودیت ها و عوامل جبری آزاد بشه ...

    مثال نقض برای صحبت شما بسیار است. همین الان طیف بسیار گسترده ای از اطلاعات رو داریم (بطور مثال در ژنتیک) که انسان فعلی نمی تونه اونها به بطور صحیح بررسی کنه و روابط رو در اونها کشف کنه. در اون پدیده ها مشکل کمبود اطلاعات نیست، مشکل نداشتن ایده از انسان ها برای بررسی اون اطلاعات و پیدا کردن روابط بینشون است. اگه بفرمایید دلیل این مسئله عوامل جبرگراست هیچ دلیلی برای این ادعا ندارید چون نمی دونید دلیل چیست.
    نداشتن ایده هم جزو عوامل جبری هست که میتونه ناشی از محدودیت های ناخودآگاهی باشه که دست و پای ذهن ما رو بسته، اگر واقعا اطلاعات ما کافی باشه (که بعید میدونم) این نداشتن ایده میتونه ناشی از محدودیت ذهن اکثر انسان ها باشه و احتمالا اگر کسی مثل نیوتن یا انیشتن ظهور کنه میتونه این ایده ها رو به هم ربط بده ... از طرف دیگه دقت داشته باشید که یکی از مهمترین محدودیت ها زمان هست ...

  6. 2 کاربر از N I G H T P E A C E بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #24
    Super Moderator Stream's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    Wolf Trap
    پست ها
    14,323

    پيش فرض

    خب این همون عامل جبری هست دیگه، که آزادی از اون میتونه ما رو به نتیجه صحیح برسونه ...



    اینکه به نتیجه صحیح نمیرسیم دلیلش این هست که ذهن بسیاری از انسانها به نوعی توسط عوامل جبری اکثرا ناخودآگاه کنترل میشه ... فرض کنید یک سوپر انسان افراد رو نسبت به این عوامل آگاه کنه و افراد بتونن با استفاده از اختیارشون این عوامل رو کنترل کنن، در اون صورت جوابها بسیار بسیار نزدیک خواهند بود ...

    ببینید من نمیگم همین الان همه مردم اختیار دارن، بلکه معتقدم به هر اندازه که ذهن انسان از محدودیت ها آزاد بشه و اطلاعات کافی داشته باشه، جواب بدست امده به همون اندازه نزدیک به واقعیت خواهد، و بر عکس هر چه ذهن انسان در محدودیت ها و عوامل جبری زندانی باشه به همون اندازه توانایی رسیدن به واقعیت رو از دست میده ...


    همونطور که در تعریف این مغلطه امده خود این مغلطه هم ناشی از محدویدت ها و نداشتن اطلاعات کافی هست، بنابراین خود این مغلطه نشون میده انسان برای رسیدن به نتایج صحیح و معتبر باید از محدودیت ها و عوامل جبری آزاد بشه ...
    رنگ به رنگ و خیلی مختصر:

    اوکی، پس هر وقت انسان تونست به نوعی از دانش بوسیله آزادی برسه که شما قادر بودید نشون بدید رسیدن بهشون بوسیله سیستم های جبرگرا غیرممکن است، برگردید به تاپیک و به عنوان دلیل برای اختیار ارائه اش کنید. در غیر این صورت بحث بی مورده درباره این مسائل.
    دقیقا. و اون چیزهایی که اون سوپرانسان بهشون میگه در اصل چیزهایی مثل متد علمی، منطق، آمار، مدلسازی ریاضی و ... است، متد هایی که همگی جبرگرا هستند. در حقیقت شما در اون شرایط با توسل به جبرگرایی، مانع این میشید که ذهنیت و تفکر غیرقابل اعتماد انسان ها (چه جبرگرا و چه با اختیار) نتیجه رو به خطا برسونه. اینها همه دلیل برای تضاد چیزی است که شما مدعی میشید.
    اگه بحث اختیار درباره انسان بطور کلی است، یا همه دارند یا هیچ کس ندارد. اینطور نیست که مغز انسان زیر یک سیستم کاملا جبری باشه و یکدفعه ازش آزاد بشه!! یک سیستم یا deterministic است یا نیست / حالت دیگه ای نیست.
    حرفتون هم صحیحه هر چقدر ذهن انسان از محدودیت ها خارج بشه در نهایت پتانسیل به واقعیت رسیدن بیشتر میشه، قضیه ربطی به اختیار نداره. یک کامپیوتر هم که طیف وسیعتری از قابلیت ها رو داشته باشه و محدودیت هاش کم بشه بهتر می تونه پدیده ها رو آنالیز کنه. اضافه شدن قابلیت ها و حیطه آنالیز وابسته به اختیار نیست.

    به نظرم شما ارتباط مغلطه رو درست متوجه نشدید، مغلطه مثالی برای بحث نبود، اشکال در روال استدلالی بود که حتی اگه حرف شما کاملا صحیح باشه باز هم نمیشه نتیجه گرفت اختیار صحیح است که موضوع تاپیک ماست. حتی اگه من از شما قبول کنم برای تفکر صحیح ضرورا نیاز به اختیار است، نمیشه نتیجه گرفت اختیار صحیح است.


    نداشتن ایده هم جزو عوامل جبری هست که میتونه ناشی از محدودیت های ناخودآگاهی باشه که دست و پای ذهن ما رو بسته، اگر واقعا اطلاعات ما کافی باشه (که بعید میدونم) این نداشتن ایده میتونه ناشی از محدودیت ذهن اکثر انسان ها باشه و احتمالا اگر کسی مثل نیوتن یا انیشتن ظهور کنه میتونه این ایده ها رو به هم ربط بده ... از طرف دیگه دقت داشته باشید که یکی از مهمترین محدودیت ها زمان هست ...
    کل اشکال کار شما اینه که درباره آینده فرض هایی می کنید که پشتوانه ای براشون ندارید. از کجا می دونید اگه انسانی مثل انیشتین یا تیوتن می بود می تونست این ها رو به هم ربط بده؟ شما فرض کردید انسان قادر به همه این کارها هست، و وقتی می پرسیم چرا، میگید هرجا که قادر نیست به خاطر اینه که بعدا قادر خواهد بود یا اینکه فعلا اطلاعات كافي نداره و در آینده که زیاد شد قادر خواهد بود. ادعاهای شما Unfalsifiable هستند و سیستم استدلال کاملا دایره ای است.

  8. 3 کاربر از Stream بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #25
    تعلیق عضویت ...
    تاريخ عضويت
    Jul 2014
    پست ها
    494

    پيش فرض

    رنگ به رنگ و خیلی مختصر:

    اوکی، پس هر وقت انسان تونست به نوعی از دانش بوسیله آزادی برسه که شما قادر بودید نشون بدید رسیدن بهشون بوسیله سیستم های جبرگرا غیرممکن است، برگردید به تاپیک و به عنوان دلیل برای اختیار ارائه اش کنید. در غیر این صورت بحث بی مورده درباره این مسائل.
    دقیقا. و اون چیزهایی که اون سوپرانسان بهشون میگه در اصل چیزهایی مثل متد علمی، منطق، آمار، مدلسازی ریاضی و ... است، متد هایی که همگی جبرگرا هستند. در حقیقت شما در اون شرایط با توسل به جبرگرایی، مانع این میشید که ذهنیت و تفکر غیرقابل اعتماد انسان ها (چه جبرگرا و چه با اختیار) نتیجه رو به خطا برسونه. اینها همه دلیل برای تضاد چیزی است که شما مدعی میشید.
    اگه بحث اختیار درباره انسان بطور کلی است، یا همه دارند یا هیچ کس ندارد. اینطور نیست که مغز انسان زیر یک سیستم کاملا جبری باشه و یکدفعه ازش آزاد بشه!! یک سیستم یا deterministic است یا نیست / حالت دیگه ای نیست.
    حرفتون هم صحیحه هر چقدر ذهن انسان از محدودیت ها خارج بشه در نهایت پتانسیل به واقعیت رسیدن بیشتر میشه، قضیه ربطی به اختیار نداره. یک کامپیوتر هم که طیف وسیعتری از قابلیت ها رو داشته باشه و محدودیت هاش کم بشه بهتر می تونه پدیده ها رو آنالیز کنه. اضافه شدن قابلیت ها و حیطه آنالیز وابسته به اختیار نیست.
    بنظر میرسه سوء تفاهمی پیش امده، اگر اشتباه نکنم شما وقتی از جبر صحبت میکنید چیزی مثل جبر برنامه های کامپیوتری توی ذهنتون هست که میشه طوری برنامه ریزی شون کرد که صحیح ترین جواب رو بدن ... اما من منظورم از جبر خود برنامه ذهن نیست، اگر خاطرتون باشه در یه تاپیک دیگه من نظرم این بود که (برنامه) ذهن انسان این توانایی رو داره که جهان رو اونطور که هست بشناسه و بعد گفتم اما محدودیت هایی هست که باعث میشن این ذهن نتونه از تمام ظرفیت هاش استفاده کنه ... در این بحث هم منظور من از عوامل جبری و آزادی از اونها همون محدوذیت های هستن که اونجا هم گفتم، محدودیت و عوامل جبری مثه ناخودآگاه، تعصبات، امیال و ترسها، کمبود اطلاعات و ...

    از طرف دیگه فکر میکنم وقتی من از اختیار و ازادی صحبت میکنم شما تصور میکنید منظور من انجام افعال بی دلیل و کاملا رندوم هست، اینطور نیست، شما میدونید که من چظور به علیت اعتقاد دارم!! منظور من تنها توانایی آزاد کردن ذهن از محدوذیت های گفته شده و توانایی کنترل اونهاست ...

  10. #26
    تعلیق عضویت ...
    تاريخ عضويت
    Jul 2014
    پست ها
    494

    پيش فرض

    فرض کنید روزی علم نوعی ژن رو کشف کنه که عامل رفتار ضد اجتماعی مثل قتل و تجاوز باشه، حالا فرض کنید اتفاقا بفهمیم که یه بچه دو سه ساله این ژن رو داره، چیکار باید بکنیم؟ اگر درمانی برای این فرد نباشه و قایل به جبر باشیم بهترین کار چیه؟ اگر قایل به اختیار باشیم چطور؟

  11. #27
    Super Moderator Stream's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    Wolf Trap
    پست ها
    14,323

    پيش فرض

    بنظر میرسه سوء تفاهمی پیش امده، اگر اشتباه نکنم شما وقتی از جبر صحبت میکنید چیزی مثل جبر برنامه های کامپیوتری توی ذهنتون هست که میشه طوری برنامه ریزی شون کرد که صحیح ترین جواب رو بدن ... اما من منظورم از جبر خود برنامه ذهن نیست، اگر خاطرتون باشه در یه تاپیک دیگه من نظرم این بود که (برنامه) ذهن انسان این توانایی رو داره که جهان رو اونطور که هست بشناسه و بعد گفتم اما محدودیت هایی هست که باعث میشن این ذهن نتونه از تمام ظرفیت هاش استفاده کنه ... در این بحث هم منظور من از عوامل جبری و آزادی از اونها همون محدوذیت های هستن که اونجا هم گفتم، محدودیت و عوامل جبری مثه ناخودآگاه، تعصبات، امیال و ترسها، کمبود اطلاعات و ...

    از طرف دیگه فکر میکنم وقتی من از اختیار و ازادی صحبت میکنم شما تصور میکنید منظور من انجام افعال بی دلیل و کاملا رندوم هست، اینطور نیست، شما میدونید که من چظور به علیت اعتقاد دارم!! منظور من تنها توانایی آزاد کردن ذهن از محدوذیت های گفته شده و توانایی کنترل اونهاست ...
    قسمت اول که عقاید شماست، و لزوما صحیح نیست و بیشتر گمان درباره اینه که در آینده چه اتفاقی می تونه بیفته یا خیر. نظر من اینه که من نمی دونم آیا انسان چنین توانایی رو داره یا خیر، چون دیتا درباره این مسئله وجود نداره.
    من کلا بین اختیار و علیت هماهنگی نمی بینم. برای صحیح بودن یکی، اون یکی باید فدا بشه. کلا فکر می کنم هیچ فیلسوفی یک کیس قوی برای Compatibilism هنوز ارائه نکرده و همیشه توضیحات روی وجود مکانیزم های تابع علیت برای تصمیم گیری می چرخه که خود به خود تصمیمات رو معلول اون مکانیزم ها می کنه و طبیعتا تعریف اختیار تغییر می کنه که [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] توضیح دادم.

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


    فرض کنید روزی علم نوعی ژن رو کشف کنه که عامل رفتار ضد اجتماعی مثل قتل و تجاوز باشه، حالا فرض کنید اتفاقا بفهمیم که یه بچه دو سه ساله این ژن رو داره، چیکار باید بکنیم؟ اگر درمانی برای این فرد نباشه و قایل به جبر باشیم بهترین کار چیه؟ اگر قایل به اختیار باشیم چطور؟
    خیلی جالب است. و واقعا نمی دونم اگه قادر به درمان نیستیم باید چکار کنیم (و فکر می کنم وقتی قادر به درمان نیستیم فرقی بین جبر و اختیار نیست). به هر حال شکی نیست که ذهنیت جبرگرا برای مسائلی مثل اختلالات روانی مفیدتر است نسبت به اختیار چون قبول می کنه تصمیمات شخص تابعی از فاکتورهای خاص هستند که در Principle ، می تونند درمان بشند، که در اختیار تصور نمیشه. بطور مثال راهی برای درمان شخصی که "آزادانه" تصمیم می گیره خشمگین بشه و خشونت داشته باشه وجود نداره چون اون رفتار خشونت آمیز وابسته به هیچ چیزی که قابل کنترل توسط سایرین باشه نیست.

  12. 2 کاربر از Stream بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #28
    در آغاز فعالیت
    تاريخ عضويت
    May 2013
    پست ها
    4

    پيش فرض

    ولی در کل من معتقدم که ما اگر و تنها اگر هیج اختیاری در این دنیا نداشته باشیم،و تمام کارهای خود را از روی جبر انجام بدیم باز باید به این معتقد باشیم که مختاریم.چون اینجوری هر فرد هر کاری را انجام میدهد،نتیجه آن را گردن جبر می اندازد و از زیر مسئولیت ها شانه خالی میکند.البته رواج عقیده جبری بودن دنیا بیشتر به سود افراد و حاکمان ظالم تاریخ بوده چون به مردم میگفتند که حکومتشان توسط تقدیر خداوند بوده و مردم هم باید آن را بپذیرند!.با این تفاسیر تمام قاتلان،جائلان،مستبدان جهان بیگناهند،چون مجبور به این عمل شده اند و خودشان دخالتی نداشتند.
    نمیخوام مذهبیش کنم ولی اگر ما انسان اختیار نداشته باشیم،اونوقت دیگر مجازات انسان که خدا در تمام ادیانش آورده معنایی ندارد چون انسان ها مجبور به آن کار بودند.و از طرفی میشه گفت که منشأ تمام بدی ها خدا میشه،چون خدا میخواد که یک فرد قتل انجام بده یا به حقوق دیگران تجاوز انجام بده!...در کل به نظرم عقیده به اختیار بهتره.
    Last edited by Stream; 12-02-2015 at 14:25. دليل: تقسیم پست بین دو تاپیک

  14. #29
    ناظر انجمن علوم انسانی New Ray's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2009
    محل سكونت
    21°N - 71°W
    پست ها
    978

    پيش فرض

    ولی در کل من معتقدم که ما اگر و تنها اگر هیج اختیاری در این دنیا نداشته باشیم،و تمام کارهای خود را از روی جبر انجام بدیم باز باید به این معتقد باشیم که مختاریم.چون اینجوری هر فرد هر کاری را انجام میدهد،نتیجه آن را گردن جبر می اندازد و از زیر مسئولیت ها شانه خالی میکند.البته رواج عقیده جبری بودن دنیا بیشتر به سود افراد و حاکمان ظالم تاریخ بوده چون به مردم میگفتند که حکومتشان توسط تقدیر خداوند بوده و مردم هم باید آن را بپذیرند!.با این تفاسیر تمام قاتلان،جائلان،مستبدان جهان بیگناهند،چون مجبور به این عمل شده اند و خودشان دخالتی نداشتند.
    نمیخوام مذهبیش کنم ولی اگر ما انسان اختیار نداشته باشیم،اونوقت دیگر مجازات انسان که خدا در تمام ادیانش آورده معنایی ندارد چون انسان ها مجبور به آن کار بودند.و از طرفی میشه گفت که منشأ تمام بدی ها خدا میشه،چون خدا میخواد که یک فرد قتل انجام بده یا به حقوق دیگران تجاوز انجام بده!...در کل به نظرم عقیده به اختیار بهتره.
    در مورد مجازات گرچه به تاپیک ارتباط نداره ولی کسی بخاطر توجیه داشتن یا نداشتن مجازات نمیکنه، بلکه بخاطر جلوگیری از ضرر به سایرین اینکار انجام میشه. مثلا یک مجرم ، یک بیمار یا یک میوه پوسیده رو دور از بقیه نگه میداریم. و اینکه خوده مجازات هم کار توجیه شده ای نیست، فقط آسانترین راهه.

    من به شخصه چون خیلی اطرافیانم رو مختار نمیدونم از اشتباهاتشون هم دلگیر یا عصبی نمیشم، اما میبینم کسانی که همه چیز رو در گرو اختیار میبینن ؛ واکنشهای بسیار تندی در مقابل هر اتفاقی دارن و فرقی هم بین انسان و حیوان و جسم قائل نیستند!
    هرچقدر بیشتر به اختیار باور داشته باشیم، بجای نگاه علی و معلولی بیشتر به مسائلی از جمله ذات و سرنوشت و غیره متوسل میشیم و فقط خواهان تغییر دیگران به سمت خودمون هستیم اما همچنان معتقدیم ذات که تغییر نمیکنه و بیشتر دچار عذاب و ناراحتی میشیم(!)
    Last edited by Stream; 12-02-2015 at 14:25. دليل: تقسیم پست بین دو تاپیک

  15. #30
    تعلیق عضویت ...
    تاريخ عضويت
    Jul 2014
    پست ها
    494

    پيش فرض

    من به شخصه چون خیلی اطرافیانم رو مختار نمیدونم از اشتباهاتشون هم دلگیر یا عصبی نمیشم، اما میبینم کسانی که همه چیز رو در گرو اختیار میبینن ؛ واکنشهای بسیار تندی در مقابل هر اتفاقی دارن و فرقی هم بین انسان و حیوان و جسم قائل نیستند!
    هرچقدر بیشتر به اختیار باور داشته باشیم، بجای نگاه علی و معلولی بیشتر به مسائلی از جمله ذات و سرنوشت و غیره متوسل میشیم و فقط خواهان تغییر دیگران به سمت خودمون هستیم اما همچنان معتقدیم ذات که تغییر نمیکنه و بیشتر دچار عذاب و ناراحتی میشیم(!)
    دقیقا مشکل اعتقاد به جبر همین جاست!! شما وقتی به جبر اعتقاد داشته باشی نمیتونه بگی من، حق نداری بگی من!! حق نداری برای کارای خوبی که انجام میدی از خودت خوشت بیاد، یا برای کارای بدی که ازت سر میزنه خودت رو سرزنش کنی، حق نداری اگر کسی خدمتی بت کرد، از حقش بخاطر تو گذشت، جونش رو برای تو فدا کرد دوسش داشته باشی، یا اگر خیانتی بت کرد، سرت کلاه گذاشت، عزیزت رو کشت و ... ازش بدت بیاد، حق نداری از کسی تعریف کنی یا ازش بد بگی، همه و همه مثل همن، ماشینهای مکانیکی هستن که هیچ اراده ای از خودشون ندارن، اگر داعش کسی رو زنده زنده آتیش میزنه حق نداری بدت بیاد و متنفر بشی، و اگر جوانی برای دفاع از ایران در جنگ خودش رو فدای مردمش به هیچ وجه ارزش تحسین نداره، چون تمام این احساسات همه و همه توهم هستن ...

    در یک سیستم جبری شما هیچ کاره هستید، نباید از فاعل "من" استفاده کنی، باید جمله هات رو بدون فاعل بکار ببری!! مثلا به جای "من به شخصه چون خیلی اطرافیانم رو مختار نمیدونم از اشتباهاتشون هم دلگیر یا عصبی نمیشم ..." باید بگی " سیستم طوری هست که من خیلی اطرافیانم رو مختار نمیدونم از اشتباهاتشون هم دلگیر یا عصبی نمیشم ..."

    در یک سیستم جبری تمام احساسات، امیال، افکار و رفتار شما حتی قبل از اینکه شما بدنیا بیایی، قبل از اینکه حتی پدر و مادر شما و حتی قبل از اینکه بشر روی این سیاره پا بذاره توسط سیستم تعیین شده، در واقع مسئول تمام اتفاقاتی که در دنیا میافته، خوب یا بد، زشت یا زیبا، تنها و تنها وضع ذرات در لحظه بیگ بنگ هست!!!

    نمیخوام بگم عقیده جبر اشتباه هست، همونطور که قبلا هم گفتم اگر نگاهی علیتی داشته باشیم با توجه به علم امروز هیچ راه فراری از جبر نیست، اما بقول سم هریس اگر ما اراده آزاد رو یک توهم بدونیم تمام سیستم فکری و احساسیمون رو باید زیر و رو کنیم، یه انقلاب بزرگ، بسیار بزرگتر از انقلابی که داروین راه انداخت ... اما بنظر من همونطور که از نظر عقلی فعلا هیچ راه فراری از جبر نیست، از نظر احساسی هم هیچ راه فراری از اختیار نداریم، ما بر اساس احساسمون زندگی میکنیم و دنیا رو میبینیم نه بر اساس عقل ... بقول دکتر شریعتی چاقوی جراحی علم تمام زیبایی و لطافت گل رو میکشه و از بین میبره و تبدیل به توهم میکنه، اما حتی اون گیاه شناس هم از دیدن یه گل بسیار لذت میبره !! خوب یا بد، ما با احساسمون زندگی میکنیم و همینه که به زندگی شور و شوق میده و اون رو گاه زشت و گاه زیبا میکنه ...

    البته بنظر من تا زمانی که ما کاملا آگاهی رو نشناسیم نمیتونیم درباره جبر/اختیار نظر قطعی بدیم ...

  16. 2 کاربر از N I G H T P E A C E بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •