تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 3 از 4 اولاول 1234 آخرآخر
نمايش نتايج 21 به 30 از 31

نام تاپيک: بررسی استدلالی ضرب المثل ها

  1. #21
    کاربر فعال تاریخ، سبک زندگی و ادبیات Demon King's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2013
    محل سكونت
    Dreams
    پست ها
    2,279

    پيش فرض

    No Pain! No Gain = نابرده رنج، گنج میسر نمی‏‏ شود.

    خیلی جاها دیدم از این ضرب المثل استفاده میکنن. اما از یه نظر میتونه استفاده از این ضرب المثل اشتباه باشه. اگه منظور از گنج, پول و ثروت هستش و منظور از رنج, زحمتی که برای به دست آوردن این ثروت میکشیم, کاملا استفاده از این مثل غلط هست. گاهی اوقات هم پیش اومده که نابرده رنج, به ناحق به گنجی تبدیل شده.

    استفاده از این ضرب المثل جایی درسته که گنج رو پول و رنج رو کار تفسیر نکنیم. مثلا من میخوام به قله ی کوهی برسم, بدون کشیدن رنج رسیدن به این قله میسر نیست. گرچه بازهم میشه براش نقض پیدا کرد. مثلا میشه با هلوکوپتر به قله ی کوه رفت.

    بناربراین این ضرب المثل در دنیای امروزی تقریبا کاربردش رو از دست داده و استفاده از اون با اشکالات بسیاری روبرو هست.

    +

    اگه بخوایم ضرب المثل رو ریشه یابی کنیم و ادامه اون رو بگیم : مزد آن گرفت, جان برادر, که کار کرد.

    پس مفهوم اصلی ضرب المثل برمیگرده به رنج برای بدست آوردن ثروت. مگر اینکه منظور از مزد, مزد مادی نباشه.
    Last edited by Demon King; 07-10-2014 at 19:57. دليل: تکمیل

  2. 4 کاربر از Demon King بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #22
    كاربر فعال اتومبیل، متفرقه، سبک زندگی MOHAMMAD_ASEMOONI's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    زمین پهناور خدا (أرضُ اللّٰه الواسعة)
    پست ها
    9,826

    پيش فرض

    یک ضرب المثلی که من رو در سردر گمی زیادی قرار میده، این نگاه شیر یا خطی اکثر ما ایرانی ها به جهان و زندگی هست با این ضرب المثل :
    خدا گر زحکمت ببندد دری .... ز رحمت گشاید در دیگری
    سلام
    گاهی مسئله از این هم فراتر میره و میشه:
    خدا گر ز حکمت ببندد باب , ز رحمت گشاید بسی ابواب
    ابواب= دربها
    این یک حکمت هست نه مَثَل چون داره یک قانون رو بیان میکنه نه یک قصه یا سناریویِ معین رو ( مثل دم خروس و قسم حضرت عباس یا موش و سوراخ و جارو که مَثَل هستند .
    بنده کسی رو میشناختم که عاشق یک دختر بسیار خوشگل و خوش اندام بود
    مادرش و خودش مهریه ی تاریخ تولدی خواستند ( پدرش فوت کرده بود ) اما پدر داماد به شدت مخالفت کرد و گفت با مهریه ی بیشتر از 50 سکه موافقت نمیکنه
    پسره نزدیک بود بره مخفیانه باهاش ازدواج کنه و عروس و مادرش هم قبول کردند !!!!
    یه آدم فهمیده تا خبردار شد که مادر عروس و عروس با ازدواج مخفیانه موافقت کردند به پسره گفت اینها خواب بدی برات دیدند وگرنه صد سال راضی به ازدواج اینجوری نمیشدند
    پسره با وجودیکه عقل از سرش پریده بود از عشق دختره , اما قبول کرد و دختره رو فراموش کرد و چند ماه بعد با دختر دیگه ای ازدواج کرد که فقط 60% زیبائی اون اولی رو داشت
    اون دختره هم با یه نفر دیگه ازدواج کرد با مهریه ی تاریخ تولدی
    5 ماه بعد از اردواجش مهریه رو گذاشت اجرا و دخل شوهرش و خانوادش رو آورد .
    کاش فقط همین بود
    معلوم شد مادر دختره آدم فاسدی هست و دخترش هم ( معذرت میخوام ) پسر باز بود و با مادرش یک باند فحشا درست کرده بودند
    از هم طلاق گرفتند . دو تا تکه زمین گرانقیمت رو فروختند و مهریه رو دادند .
    شوهرش هم براش پرونده ی زنا درست کرد اما هیچکس حاضر نشد بیاد شهادت بده , برعکس با نامه های ناشناس تهدیش کردند به مرگ اگر پرونده رو ادامه بده
    خواستگار اولش که پدرش با مهریه ی سنگین مخالفت کرده بود , وقتی از ماجرا خبردار شد تازه فهمید چه بلا و مصیبتی از سرش رفع شده که باهاش ازدواج نکرده و چه نعمتی بزرگی گیرش اومده از ازدواجش با اون دختری که زیبائیش کمتر بود اما وفادار و مخلص و باهوش و خانواده دوست و زن زندگی بود
    عده ای عقیده دارند که این فقط شانس هست و تصادف
    اما عده ی دیگری عقیده دارند که مسئله به این سادگی نیست و اینها قسمتی از یک آزمون و امتحانِ پیچیده هست
    Last edited by MOHAMMAD_ASEMOONI; 25-11-2014 at 23:57. دليل: تصحیح

  4. 5 کاربر از MOHAMMAD_ASEMOONI بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #23
    کاربر فعال انجمن علوم انسانی PLAΨMID's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    اصفهان
    پست ها
    1,883

    پيش فرض

    از یه نظر میتونه استفاده از این ضرب المثل اشتباه باشه.
    راستش منم موارد زیادی دیدم که مثلا یک ضرب المثل حتی دیگری رو نقض میکنه :
    با یک گل بهار نمیشه . . . .
    مشت نمونه خرواره . . . .

    مشکل اینجاست که ما سعی می کنیم که یک ضرب المثل رو تعمیم بدیم به هر زمانی و بگیم که این همیشه درسته . من متوجه شدم که این اشتباه هست . ضرب المثل چیزی رو تایید یا اثبات نمی کنه بلکه خودش تایید از حادثه یا موقعیت ذکر شده میگیره .
    مثل تشبیه در شعر . شما میگید که (در موقعیتی خاص) تنهایی موفق نخواهی شد ،(همانطور که) یک دست صدا نداره .
    عین تشبیه .
    باید نحوه استفاده درست از ضرب المثل را یاد گرفت . ضرب المثل رو نباید سخنی در جهت اثبات مطلب در نظر گرفت بلکه باید آنرا به عنوان یک تشبیه برای فهم بهتر مطلب در نظر داشت .

  6. 3 کاربر از PLAΨMID بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #24
    حـــــرفـه ای ملا نصرالدین's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2007
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    2,056

    پيش فرض

    درسته که بعضی وقت ها خودمون یک ضرب المثل رو اشتباهی در جایی به کار میبریم که در اون مورد صدق نمیکنه
    ولی بعضی ضرب المثل ها هم کلا با معنی اشتباهی توی جامعه جا افتاده اند
    مثلا ضرب المثل: میون (بین) پیغمبرها جرجیس پیدا کرده
    این ضرب المثل نشان از هوش و زیرکی طرف هست
    ولی توی جامعه همیشه برای کسی که بین کلی چیز خوب یک چیز بد رو انتخاب میکنه استفاده میشه

  8. 2 کاربر از ملا نصرالدین بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #25
    حـــــرفـه ای Sara's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    محل سكونت
    Sea
    پست ها
    2,537

    پيش فرض

    آدم زنده وکیل وصی نمی‌خواد.

    این ضرب المثل در جایی گفته می شه که فرد خودش صحبت نمی کنه و فرد دیگری این مهم! رو متقبل می شه.

    صحبت نکردن فرد به چه دلیلی هست؟ عدم اطلاعات کافی, ترس, خودداری از رو در رو شدن با فرد دیگه و ... در این موارد به هر دلیلی که باشه بیان این ضرب المثل به نوعی اسمش رو می شه گذاشت رفتار قلدری, تحقیر و تهدید و صفت هایی از این دست که کاملاْ بیان ضرب المثل بی جا هست.

    اما گاهی هم به فرد به اجبار اجازه صحبت کردن و روبرو شدن داده نمی شه و فرد دیگری همان مهم رو متقبل می شه (مورد هایی زیادی داریم که عنوان صلاح! به کار برده شده), در این مورد بیان ضرب المثل به جاست.

    البته به صورت تجربی بسیار بیشتر در مورد اول گفته می شه.

  10. 2 کاربر از Sara بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #26
    آخر فروم باز hamed29's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2009
    محل سكونت
    سیاره زمین
    پست ها
    1,567

    پيش فرض میان پیغمبران جرجیس را انتخاب کرد

    با سلام؛

    ضرب المثل ها میتونن بیانگر فرهنگ عمومی یک ملت باشن. سریع ترین راهِ مناسب برای شناخت یک ملت، بررسی ضرب المثل هاست.


    تا اینجا پست ها رو خوندم. نکته ای که بعضی کاربران به نوعی بهش اشاره داشتن اینه که هر حرفی رو میشه در جای نامناسب به کار برد.
    اینکه عبارتی در جای نامربوطی مطرح بشه دلیلی برای ضعف یا نادرستی خود عبارت نیست.

    صرف نظر از درستی یا نادرسی، ضعف یا قوت عبارت، بهتره با طرز شکل گیری یک ضرب المثل آشنا بشیم تا از آن در جایگاه مناسب خودش استفاده کنیم.



    بعد از کمی جست و جو یه سایت پیدا کردم؛ دو لینک اول صفحه زیر به ریشه یابی 250 + 18 ضرب المثل اختصاص یافته: [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]






    درسته که بعضی وقت ها خودمون یک ضرب المثل رو اشتباهی در جایی به کار میبریم که در اون مورد صدق نمیکنه
    ولی بعضی ضرب المثل ها هم کلا با معنی اشتباهی توی جامعه جا افتاده اند
    مثلا ضرب المثل: میون (بین) پیغمبرها جرجیس پیدا کرده
    این ضرب المثل نشان از هوش و زیرکی طرف هست
    ولی توی جامعه همیشه برای کسی که بین کلی چیز خوب یک چیز بد رو انتخاب میکنه استفاده میشه

    مدرسه که میرفتیم یه مجله به ما میدادن که برای معرفی این ضرب المثل یه داستان توش نوشته شده بود.
    به خاطر اون قصه، من هم اول همین فکر رو میکردم که این عبارت برای زمانیست که میخوایم به زیرکی فردی در یک ماجرا اشاره کنیم.
    ولی بعد دیدم که نه؛ دو ماجرا برای این ضرب المثل هست. از همون سایت داستانش رو میذارم:

      محتوای مخفی: I 


    مورد استفاده و استناد عبارت مثلی بالا هنگامی است که مخاطب در انتخاب مطلوبش
    بی سلیقگی نشان دهد و آنچه را که کم فایده و بی مایه تر باشد بر سر اشیا مرجح شمارد. اما ریشۀ این عبارت:

    جرجیس نام پیغمبری است از اهل فلسطین که پس از حضرت عیسی بن مریم به پیغمبری مبعوث گردیده است. بعضی وی را از حواریون می دانند ولی میرخواند وی را از شاگردان حواریون نوشته است و برخی نیز گویند که وی خلیفه داود بوده است.

    جرجیس چندان مال داشت که محاسب و هم از ضبط حساب آن به عجز اعتراف می کرد. در سرزمین موصل به دست حاکم جباری به نام داذیانه گرفتار شد. چون بت و صنم داذیانه به نام افلون را سجده نکرد به انواع عقوبتها او را می کشتند اما به فرمان الهی زنده می شد تا آنکه عذابی در رسید و همۀ کافران را از میان برداشت.

    عطار می نویسد:"او را زنده در آتش انداختند، گوشتهایش را با شانۀ آهنین تکه تکه کردند و چرخی را که تیغهای آهنین به آن نصب کرده بودند از روی بدنش گذراندند اما با آنکه سه بار او را کشتند هر سه بار زنده شد و سرانجام هم نمرد تا آنکه دشمنانش به آتشی که از آسمان فرستاده شد هلاک شدند."

    اما جرجیس را چرا ضرب المثل قرار داده اند از آن جهت است که در میان چند هزار پیامبر مرسل و غیرمرسل که برای هدایت و ارشاد افراد بشر مبعوث گردیده اند گویا تنها جرجیس پیغمبر صورتی مجدر و نازیبا داشت. جرجیس آبله رو بود و یک سالک بزرگ بر پیشانی- و به قولی بر روی بینی- داشت که به نازیبایی سیمایش می افزود.

    با توجه به این علائم و امارات، اگر کسی در میان خواسته های گوناگون خود به انتخاب نامطلوبی مادون سایر خواسته ها مبادرت ورزد به مثابۀ مومنی است که در میان یک صد و بیست و چهار هزار پیغمبر به انتخاب جرجیس اقدام کند و او را به رسالت و رهبری برگزیند.

    راجع به این ضرب المثل روایت دیگری هم در بعض کتب ادبی ایران وجود دارد که فی الجمله نقل می شود.

    گویند روباهی خروسی را از دیهی بربود و شتابان به سوی لانۀ خود می رفت. خروس در دهان روباه با حال تضرع گفت:"صد اشرفی می دهم که مرا خلاص کنی." روباه قبول نکرد و بر سرعت خود افزود. خروس گفت:"حال که از خوردن من چشم نمی پوشی ملتمسی دارم که متوقع هستم آن را برآورده کنی." روباه گفت:"ملتمس تو چیست و چه آرزویی داری؟" خروس گرفتار که در زیر دندانهای تیز و برندۀ روباه به دشواری نفس
    می کشید جواب داد:"اکنون که آخرین دقایق عمرم سپری می شود آرزو دارم اقلاً نام یکی از انبیای عظام را بر زبان بیاوری تا مگر به حرمتش سختی جان کندن بر من آسان گردد."

    البته مقصود خروس این بود که روباه به محض آنکه دهان گشاید تا کلمه ای بگوید او از دهانش بیرو افتد و بگریزد و خود را به شاخۀ درختی دور از دسترس روباه قرار دهد. روباه که خود سرخیل مکاران بود به قصد و نیت خروس پی برده گفت: جرجیس، جرجیس و با گفتن این کلمه نه تنها دهانش اصلاً باز نشد بلکه دندانهایش بیشتر فشرده شد و استخوانهای خروس به کلی خرد گردید. خروس نیمه جان در حال نزع گفت:"لعنت بر تو، که در میان پیغمبران جرجیس را انتخاب کردی."

    Last edited by hamed29; 27-11-2014 at 22:34.

  12. 3 کاربر از hamed29 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #27
    کاربر فعال تاریخ، سبک زندگی و ادبیات Demon King's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2013
    محل سكونت
    Dreams
    پست ها
    2,279

    پيش فرض

    ... از شیر مرغ تا جون آدمیزاد

    این اصطلاح نشان از وجود کمیاب ترین چیز ها در مکانی خاص هست اما فکر میکنم مورد دوم حذف بشه بهتر هست. چون دیگه چیز کم یابی نیست ...

  14. این کاربر از Demon King بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  15. #28
    تعلیق عضویت ...
    تاريخ عضويت
    Jul 2014
    پست ها
    494

    پيش فرض

    از ملانصرالدین پرسیدند مرکز زمین کجاست. ملانصرالدین گفت: «همین‌جا که ایستاده‌ام». مردم گفتند: «چرا؟» گفت: «اگر باور ندارید، اندازه بگیرید!»

    این ضرب المثل رو در مورد کسی بکار میبرن که ادعایی بدون دلیل رو مطرح میکنه، و اگر کسی قبول نکنه میگه دلیل بیار که اینطور نیست، یعنی وقتی کسی بش میگه ثابت کن اینطوره، میگه تو ثابت کن اینطور نیست (مغالطه طلب برهان از مخالفین) ...

    اما وقتی به ضرب المثل دقت میکنیم میبینیم که این ضرب المثل اصلا برای چنین منظوری مناسب نیست، نه تنها مناسب نیست که حتی معنایی متناقض با این منظور هم داره! حالا چرا؟ این ضرب المثل زمانی میتونه صحیح باشه که ما زمین رو مسطح در نظر بگیریم، مثه یه صفحه کاغذ تو فضا، که اگر در یک جهت حرکت کنی آخرش به لبه دنیا میرسی! که اگه از اونجا یه قدم جلوتر بری دیگه میفتی! (شایدم بری بالا!) با چنین تصوری از زمین این ضرب المثل درست هست، چون چنین زمینی فقط یک مرکز داره، و هر جا نمیتونه مرکز زمین باشه ... اما میدونیم که زمین مسطح نیست، بلکه کروی هست، و از نظر هندسه روی سطح یک کره هر نقطه میتونه مرکز کره باشه، چون کره مرز و محدوده نداره، جایی تموم نمیشه، شما هر نقطه رو در نظر بگیرید مرکز کره هست!

    بنظرم این ملانصرالدین دانشمندی چیزی بوده که خودشو به خلی زده بوده! زمانی که مردم فکر میکردن زمین مسطحه این میدونسه که زمین کروی هست! اما چون نمیتونسه براشون دلیل قابل فهم بیاره میگفته برین متر کنید، و واقعا هم اگر متر میکردن میدیدن که بله مرکز زمین هست! بنابراین ملا برای این حرفش دلیل داشته، اما چون مردم زمانش حرفای این دانشمند فراتر از زمان خودش رو نمیفهمیدن فکر میکردن داره ادعایی بدون دلیل میکنه!


    پ.ن.

    پسر نکنه حرفهای دیگه ملانصرالدین هم اینطوری باشن و علم ما هنوز به جایی نرسیده که حرفاش رو بفهمیم، فکرش رو بکن...!

  16. 2 کاربر از N I G H T P E A C E بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #29
    کاربر فعال فلسفه B.Russell's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2014
    پست ها
    1,005

    پيش فرض

    احتمالا با افرادی برخورد داشتین که علاقه زیادی به گردن کلفت نشون دادن خودشون دارن.
    مثلا میگن من خودم ته سیاهکاریم، خودم هفت خطم، ته دانش و معلوماتم و ...

    چنین افرادی وقتی روشون کم میشه و شما در آستانه خالی کردن بادشون هستید، احتمالا این ضرب المثل رو استفاده میکنن:


    همه رو مار میگزه، مارو خرچسونه.







    مسلما گزش مار میتونه منجر به مرگ هم بشه، اما خرچسونه گزشش صرفا خارش ایجاد میکنه.
    اما چی میشه که یک انسان ترجیح میده مار اورو بگزه اما خر چسونه اون رو نگزه؟

    در ظاهر به نظر میاد علتش این هست که اون انسان مقامش خیلی بالاس و فکر میکنه مخالفش هم باید خیلی بالا باشه.
    اما در باطن به قدری کوهی از ادعا هست که یک حشره بی مقدار میتونه اورو تا این حد به خشم بیاره.
    Last edited by B.Russell; 05-03-2015 at 18:33.

  18. 8 کاربر از B.Russell بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  19. #30
    کاربر فعال فلسفه B.Russell's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2014
    پست ها
    1,005

    پيش فرض

    یک ضرب المثل شیرین فارسی و در بسیاری از موارد کاربردی میگه:

    چوب رو که برداری، گربه دزده فرار میکنه
    .
    .
    .
    بنا بر دلایلی متوجه میشی که یکی تو زندگیت بهت خیانتی کرده.
    تا بهش یکسری مشخصات از خیانته میگی، اگر کار خودش باشه دوتا عکس العمل نشون میده:

    1- خودش رو به بی تفاوتی کامل میزنه و خونسردی خارج معمول نشون میده.
    2- دستپاچه میشه و شلوغ بازی در میاره و تو به من اعتماد نداری و از این حرفا میزنه.

    برای تشخیص مورد اول باید اینکاره باشی تا بفهمی و متاسفانه این ضرب المثل کاربردشو از دست میده.

    اما برای تشخیص مورد دوم این ضرب المثل قشنگ کار میکنه و شما با برداشتن یک چوب گربه دزد واقعی رو پیدا میکنید و میبینید که او داره به تمامی تحریک های شما ری اکشن نشون میده !!!

    طلا که پاک است، از محاسبه چه باک است !!
    Last edited by Meisam; 09-04-2015 at 09:52. دليل: حذف حرفای زائد !

  20. 3 کاربر از B.Russell بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •