دوست عزیز بازم میگم باید مجازات سنگینی بشه اما با اعدام در هر شرایط مخالفم حرف من اینه ...
موفق باشی ...
دوست عزیز بازم میگم باید مجازات سنگینی بشه اما با اعدام در هر شرایط مخالفم حرف من اینه ...
موفق باشی ...
منظورم از برقرای پاداش و مجازات، خنثی کردن اون ها با هم نیست.
منظورم ظرفیت ها برای پاداش دادن و مجازات دادن بود.
که بیشترین ظرفیت موجود در این دنیا برای پاداش دادن به کسی که جان 100 نفر رو نجات داده چیه؟
اما برای مجازات تا دلت بخواد ظرفیت هست، از گرفتن جان طرف تا حبس و شکنجه و....
حتی خود این دنیا هم گویا به نحوی هست که ظرفیت برای مجازات همه رقمه وجود داره و گرایش هم به سمتش بیشتره و خیلی هم بیشتر تو چشم میاد.
این که مجازات در میان آدم ها خیلی از پاداش نقشش بیشتره، یک پدیده تصادفی نیست که بگیم انسان ها بدعت گزاری کردن، ظرفیت دنیا هم برای پاداش دادن چیزی رو نداره.
این حرف شما دقیقا مصداق اینست که انسان قطره قطره آبرو جمع میکنه، اما با یک اشتباه تمامی ظرف آبروش باید واژگون بشه تا رسوا بشه. چیزی که تو زندگی اکثر ماها رخ داده و تجربه اش کردیم احتمالا.
مثلا فردی در انجمن شما با پُست هاش کاربر جذب میکنه، با راهنمایی هاش یک تاپیک رو مرجع میکنه، رنکینگ سایت رو میبره بالا، رفقاش رو به سایت دعوت میکنه سبب جذب تبلیغ میشه و...
در یک جایی از کوره فرضا در میره و با کسی درگیر میشه، برای مجازات همه عناوینش رو میگیرن و حتی ممکنه اخراجش هم بکنن.
این دقیقا بی ظرفیتی دنیا و ما انسان هارو میرسونه که عکس العمل هامون در مورد کارهای خوب و درست کمرنگه و اونرو وظیفه میدونیم، که میتونسته نکنه !! اما برعکسش رو یک عمل شنیع با برخورد قاطع.
در حالیکه وقتی خودمون جای شخص خاطی قرار بگیریم، از چنین برخورد دیگران با خودمون آشفته میشیم.
این پدیده مجازات خواهی، هم اخلاقیات رو نابود کرده هم گذشت رو و هم خودخواهی و فریب و نیرنگ رو بالا برده.
متاسفانه من نمیدونم میتونم درباره مدهب و دین صحبت کنم یا خیر چون یک دیوار اتشین دور نقد مدهب اینجا وجود داره
من اصلا متوجه نمیشم که اجتماعی که فلان مدهب رو داره پس مجازات اون مدهب براش درسته جامعه دیگه مدهب دیگه و مجازات دیگه
از دید من همه انسانها مثل هم هستن و برای من جامعه فلان و مدهب فلان کاملا بی معنی هست
در فلسفه چیزی درست هست برای همه درست هست اگر غلط برای همه انسانها غلط هست
این تفکر مربوط به عصرهجر هست که انسانها رو با دیدهای مختلف و نژادپرستانه و مدهب پرستانه میدید
وگرنه در امروز ما جوامع تفکیک پذیر از هم نداریم
بله حرف شما درست, ولی آیا میشه در کل جهان یک دین و قانون برپاباشه ؟؟؟
اگه میشد که عالی بود. بله مثلا شراب خوردن آیا کار درستیه یا غلط؟؟؟ آیا میشه کاملا اونو غلط یا درست شمرد ؟؟؟
سوال خیلی خوبی پرسیدین
ولی سوال شما این سوال رو برای من ایجاد میکنه چرا فکر میکنید یک دین با یک قانون برای جهان راه حل هست؟
جواب من این هست اصلا دلیلی برای یکی شدن وجود نداره و این مثل این هست که بخواهیم همه ادمها سفیدپوست باشن یا همه فقط قیمه بخورن و نباید باقالی پلو بخورن
هر انسان هر تفکر و سبک زندگی رو انتخاب میکنه باید حق داشته باهش پیرو همون تفکر باشه و نوشتن قانون توسط چندنفر برای کل افراد همین وضعیت میشه که هزاران مذهب ساخته شده و تمام این هزاران مذهب 999999 مذهب دیگه رو تفکیر میکنن و خودشون رو نجاتبخش اسم میزارن
از دید من روزی هیچ مذهب و تفکر و ایدولوژی بر زندگی انسانها حاکم نباشه و قانون برای دیگران ننویسه و هر انسان بتونه بپذیره که انسان و از هیچکس دیگه برتری نداره و مطقا هیچکس دیگه هم بر اون برتری ندارد شاید وضعیت متفاوت بشه
شراب خورن یا اب خوردن یا نفت خوردن نه میشه درست خوند نه غلط و من یا شما یا هیچکس دیگه نمیتونه بگه شراب خوردن بد هست یا خوب
درست و غلط چون تعریف های متفاوت داره
درست از دید پزشکی؟ از دید علمی؟یا از دید مذهب و دین؟ یا از دید من؟
ایا علم در نیم کره شمالی میگه شراب خوب هست علم نیم کره جنوبی میگه بد هست که مذهب یک جامعه تشخیص داده شراب خوب هست پس حرفش درسته و مذهب یک جامعه گفته غلطه حرف اون هم درست باشه؟
درسته خب پس با این وجود آیا میشه جهان یکپارچه و یه دینه باشه؟ آیا میشه یه امر غلط از نظر یه مذهب در کل جهان اونو غلط بشمارن و برعکس؟
با این وجود هر جامعه باید بر اساس اعتقادات مخصوص خودش عمل کنه.
دوست عزیز فکر میکنم پاسخ دادم تا حدودی در پست قبل ولی شما سوال من رو پاسخ ندادید
خیر از نظر بهیچ نمیشه جهان یکدینه داشته باشیم
چون دین بر اساس نادانی و کج فهمی و ترس شکل گرفته
نادانی از جهان پیرامون، ترس از مرگ، و ...
پس چون نوع و میزان ندانیها و ترسها متفاوت هست پس نسخه های پیچیده شده هم کالاهای متفاوت و متناسب همون افراد رو ارائه داده این افراد هم این خوراکها رو پدیرفتن
پس نمیشه هیچ جهان یکدینه رو متصور بود ولی میشه جهان بیدینه رو متصور بود با سراسری شدن اگاهی و اطلاعات در بین تمام افراد
بطور مثال ما الان در گسترگی علم در جهان میشه گفت یکپارچی وجود داره و اصل نسبیت در همه جای جهان یک چیز ثابت هست و کسی تعاریف مختلف براش نداره و دلیلش این هست که در علم دکانداری نمیشه و دگم بودن و تعصب معنا نداره
در همین مثال شما درباره شراب علم در همه جای جهان یک جواب داره و هر فرد علمی در هرنقطه جهان بر اساس علم به شما یکجواب میده
ولی همین مورد ادیان و مذاهب مختلف هرکدام یک رای و حکم اما متضاد و مخالف هم دارن و حتی بسیار عجیب و غریب
حالا سوال این هست ایا شراب در یک سرزمین مسیحی چه تفاوتی با درست شدنش در یک سرزمین مسلمان داره؟ ایا اناتومی و فیزیولوژی یک مسیحی با یک مسلمان چه تفاوتی داره؟ که مسیح شراب رو مقدس میدونه و فرستاده شده از بهشت ولی اسلام برای نوشیدن همین شراب حد و شلاق مجازات میکنه؟
حالا چطور میشه حرف شما رو پذیرفت که میزان مجازات رو به دین و مذهب سپرد وقتی اینقدر تضاد و احکام عجیب دیده میشه در مذاهب؟
ایا شما که میفرمایید در هرجامعه مجازات رو باید مذهب تعیین کنه همین شراب از نظر شما فقط برای سرزمین اسلامی مضر هست و باید مجازات داشته باشه ولی برای سرزمین مسیحی فرستاده بهشتی هست؟
Last edited by havzhini; 24-03-2014 at 20:09.
من یک سوال برام پیش اومده: وقتی فرد رو در نهایت برای قتل عمد میشه حبس ابد داد چرا باید اعدام صورت بگیره؟
جبران خسارت در مورد قتل زنده شدن مقتول هست که خب طبیعتاً با اعدام قاتل این اتفاق نمیافته! پس چرا چنین چیزی داریم؟ چه سودی داره؟ به دنبال چه هدفی هستیم از این کار؟
من هم با اعدام کاملا مخالفم و حرف من اینه که چرا صدام حسین با اون همه جنایت اعدام شد.؟ در اعدام معمولا طرف مقابل خیلی سختی نمیکشه و در یه لحظه همه چی تموم میشه. به نظر من اگه واقعا میخوان مجازات کنن حبس ابد هم سختی بیشتری داره و هم خیلی مزایای دیگه نسبت به اعدام.
اعدام یه قاتل هیچ فایده ای برای مقتول نداره و فقط به جای یک قتل دو قتل انجام میشه.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)