تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 3 از 3 اولاول 123
نمايش نتايج 21 به 30 از 30

نام تاپيک: زندگی ایده آل

  1. #21
    آخر فروم باز sajadhoosein's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    iran
    پست ها
    1,893

    پيش فرض

    احساس ،چاشنی لازم زناشویی


    همه ی ما خواستار زندگی توام با آرامش هستیم . آرزومندیم در کنار شریک زندگی مان با تفاهم زندگی کنیم و در قلب همسرمان بدرخشیم . سلسله مقالات زندگی شیرین به شما کمک می کند تا با توکل به خداو انجام راهکارها ی پیشنهادی به این خواسته برسید . با ما همراه باشید .

    1 - غرور؟ هرگز!

    غرور را در زندگی خود برای همیشه دفن کنید و عزای آن را بگیرید تا برای همیشه از خاطرتان برود. چرا این همه غرور؟! چرا خودتان را در آسمان‌ها می‌بینید؟
    برخی افراد به خاطر اینکه پدرشان منزل و اتومبیلی دارد و یا به ملکی رسیده، آنقدر خود را می‌گیرند که انگار از دماغ فیل افتاده‌اند! تمام بزرگواری و شرافت انسان، به معرفت و تقوایش می‌باشد. کسی که غرور دارد، ولی معرفت ندارد، مانند پلنگ است که هیچ‌کسی نمی‌تواند از پایین دست او راه برود. انسان به عنوان اشرف مخلوقات جهان، باید فروتنی و تواضع را در زندگی، اصل قرار دهد. بزرگان ما در اوج قدرت و بزرگی، آنقدر متواضع بودند که باور نکردنی می‌نمود.
    پیامبر صلی‌الله‌علیه ‌‌وآله ‌وسلم یک ابر مرد تاریخ بشریت است، به معراج می‌رود، ولی در مقابل یک کودک چنان رفتار می‌کند و او را به دوش می‌گیرد که کودک پیامبر را مثل خودش تصوّر می‌کند!
    آنقدر غرور و خودپسندی زشت است که پیامبر صلی‌الله علیه واله وسلم می‌فرمایند:
    «خودپسندی، عبادت هفتادسال را تباه می‌کند!»
    به‌طور حتم تا به حال نشنیده‌اید که وقتی می‌خواهند از بزرگی یاد کنند، وی را به خاطر غرورش بستایند. در زندگی، همسری مهربان و با وفا باش تا از بودنت، دیگران احساس لذت و آرامش کنند.
    شما خانم مهربان ، دختر هر شخصی که هستید، فعلا نقش یک همسر و مادر را دارید. اگر هنوز می‌خواهید دختر فلان شخص باشید، پس چرا ازدواج نمودید؟ چرا شما پدر عزیز! ای الگوی مهربانی‌ها! از مرکب غرور پیاده شوید! هیچ خبری نیست!

    2- کمی چاشنی احساس، بد نیست!

    در مقابل کارهای همدیگر بی‌احساس نباشید! در نظر بگیرید که همسر مهربانتان هدیه‌یی برای شما خریده است. او با احساسات و عواطف خود فکرهایی دارد؛ مثلا این مانتو را برای همسرم می‌برم، به او می‌دهم و می‌گویم که به یاد تو بودم و آن را خریدم و ... هدیه را به خانه می‌آورد و تحویل شما می‌دهد، ولی شما بدون هیچ احساسی می‌گویند: «روی کمد بگذار!» و اصلا انگار نه انگار! آنقدر بی‌تفاوت برخورد می‌کنید که طرف مقابل چون یخ آب می‌شود و چنان درهم می‌شکند که آن لحظه نمی‌داند چه کند! تمام فکر و هدفش اشتباه از آب در آمده است. دیگر هم این کار را تکرار نمی‌کند.

    این‌گونه، زندگی آرام‌آرام به بی‌روحی و سردی می‌گراید. ولی دیده‌ایم که اگر همین هدیه از طرف خواهر یا مادر باشد، چنان خانم تشکّر می‌کند و عذرخواهی می‌کند و در صدد جبران بر می‌آید که نهایت ندارد! در صورتی که هدیه‌ی مرد خودش، بسیار مهم تر و ارزشمندتر بوده است. آقایان هم همین‌طور. به مناسبت روز مرد، خانم با محبّت از ذخیره‌ی مخارج خانه مقداری پس‌انداز نموده و یک عدد پیراهن خریده است و آن را با چه شوق و ذوقی به شوهرش می‌دهد! همسرمی گوید: «از رنگش خوشم نمی‌آید!» «وای چه صحنه‌ی بدی!» برادرم! درست است، اصلا نه رنگش را دوست داری و نه از پیراهن خوشت می‌‌آید، فعلا آن را بگیر و به زور چند روزی بپوش، آدم که نابود نمی‌شود! پاسخ یک احساس را باید با عاطفه دارد. مثل معروفی ست که می‌گوید: «همه وجودم را بگیر، ولی احساسم را از من نگیر!»
    یار با ما بی‌وفایی می‌کند بی‌گنه از من جذایی می‌کند
    شمع جانم را بکشت آن‌بی‌وفا جای دیگر روشنایی می‌کند
    [سعدی]

    3- مراقب دوربین فیلمبرداری باشید!

    در منزل مواظب کوچک‌ترین رفتار و عمل خود باشید، زیرا که فرزند شما، مثل دوربین‌ فیلمبرداری تمام حرکات و رفتارتان را ضبط و ثبت می‌کند و در آینده بروز می‌دهد. این جمله‌ی زیبای روان‌شناس بزرگ تاریخ را آویز‌ه‌ی گوش خود قرار دهید؛
    پیامبر صلی‌الله علیه و اله و سلم می‌فرمایند: «بچه‌ها آینه‌ی رفتار شما هستند.»
    واقعا جمله‌ی منطقی و زیبایی‌ست. اکثر برخوردهای ما در ذهن بچه‌ها بایگانی می‌گردد و به موقع بروز داده می‌شود، بخصوص حرکت‌ها و رفتارهایی که مربوط به حریم‌های خصوصی افراد می‌باشد. حتی در رفتار‌های عادی نیز باید مراقب بود واین نکته را فراموش نکرد.


    4- اگر طالب محبوبیت هستید، مراقب زبان خود باشید

    اگر می‌خواهید محبوب دیگران شوید، مواظب زبان خود باشید! می‌دانید که از لقمان حکیم نقل می‌شود که: «بهترین و بدترین چیزها، زبان است.» زیرا زبان هم می‌تواند بهترین حرف‌ها را بزند و هم بدترین حرف‌ها را. هم‌ جذب می‌کند و هم دافع است. قرآن هم بارها ما را به حساس بودن زبان. تذکر می‌دهد. ممکن است این زبان کوچک، زندگی بزرگی را نابود کند. وقتی همسر شما وارد خانه می‌شود با بهترین الفاظ می‌توانید با او روبه رو شوید که تمام خستگی روزانه‌اش برطرف شود و همچنین می‌توان با زبان چنان نیش زد که راه منزل را گم کند! زبان که خرجی ندارد، باید به گفتن بهترین و زیباترین کلمات عادت کرد و شیرینی زندگی را با زبان شیرین به دست آورد.

    پیامبر صلی‌الله علیه و اله و سلم می‌فرمایند:
    «خدا رحمت کند، کسی که زبانش را درست کند و خاموشی زبان، مایه‌ی سلامت انسان است.»
    در این خصوص درباره‌ی مردان فرموده‌اند:

    «زیبایی مرد، در زبان اوست.»

    و زبان خوب را به عنوان یک دارایی معرفی می‌فرمایند. واقعا متوجه می‌شویم همه بدبختی‌ها و خوشبختی‌ها به وسیله زبان انسان حاصل می‌شود. اگر مرد یا زنی بد حرف بزند، نه تنها خودشان اسیر می‌شوند، بلکه فرزند آنها نیز می‌آموزد و او دوباره به دیگران یاد می‌دهد. در حقیقت این بدزبانی گسترش یافته و اعتبار کل خانواده کم می‌شود. همیشه مادرها گله دارند که اگر فرزند ما به کوچه برود، خراب می‌شود. در حالی که اگر فرزند شما به کوچه برود و در کوچه حرف‌های ناسزا بشنود و شما هم همان حرف‌ها را در خانه به همدیگر بزنید، این رفتار برایش تثبیت می‌گردد. زبان یک اسلحه‌ی بسیار خوب برای جلب و نفوذ در دیگران است و همچنین در برخی از افراد وسیله‌یی برای ایجاد تنفر است. بکوشید این اسلحه را آماده کنید و هر موقع همسرتان به منزل می‌آید، فشنگ‌های زیبایی را شلیک نمایید! مرد خانه هم همین‌طور، بهترین حرف‌ها را نثار همسرش کند، آری! «زبان سرخ، سرسبز می‌دهد بر باد!»

    5- صداقت، حرف اول را می‌زند

    این جمله را تجزیه و تحلیل کنید و خوب به آن بیندیشید. شهید دکتر بهشتی می فرمودند:
    «من تلخی برخورد صادقانه را بر شیرینی برخورد منافقانه ترجیح می‌دهم.»
    در زندگی، صادق باشید. صداقت، در گرانبهایی‌ست. یک زن و شوهر نباید ظاهرا با هم خوب و در باطن از همدیگر متنفر باشند. بیشتر مشکلات خانواده‌های ما از همین جا شروع می‌شود که مرد در غیاب همسرش یا زن در غیاب شوهرش، کارهایی را انجام می‌دهند و به همدیگر [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] می‌گویند و وقتی که مسئله‌ی رسوایی به بار آورد، نتایج وخیمی به دنبال دارد، از جمله:
    1- اعتماد طرفین سلب می‌شود.
    2- باعث تنفر از همدیگر می‌گردد.
    3- پایه‌ی زندگی را مترلزل می‌کند.
    4- هیچ‌وقت حرف‌های راست هم باور کردنی نخواهد بود.
    5- دیگران از زندگی خصوصی شما باخبر می‌شوند.
    6- همیشه مشکل ترس از رسوایی دارید.
    7- مجبور هستید برای پنهان کردن یک مشکل، دروغ‌های دیگر را بگویید.
    چه دلیل موجهی دارید که صداقت را رها کنید و دو رنگی را بیشه‌ی خود سازید؟
    در این مورد، پیامبر بزرگوار صلی‌الله علیه واله وسلم می‌فرمایند:
    «بدترین مردم کسی‌ست که دوچهره دارد و هر کس را در دنیا دو زبان باشد، برایش به روز واپسین دوزبان از آتش می‌نهند.»
    بیشتر خانواده‌ها با این دو رنگی‌ها نابود می‌شوند. چه بسا مردی کاری را انجام می‌دهد که بعدا از طرف دیگران به گوش خانمش می‌رسد و او را دچار شک و تردید می‌کند و ذهن و فکرش همیشه درگیر این مسئله می‌شود و موجب بیماری روحی و روانی، بدبینی و ایجاد حس انتقام‌جوی در او می‌گردد که این مسائل بسیار خطرناک است.
    منبع : بر گرفته از کتاب زندگی شیرین می شود اگر...
    نویسنده :دکتر حسنعلی میرزا بیگی

  2. #22
    آخر فروم باز sajadhoosein's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    iran
    پست ها
    1,893

    پيش فرض

    زبان مشترک،درمان همه ی دردها


    آیا تا به حال شده است که با همسر ، دوست و یا رییس تان در مورد موضوع مهمی صحبت کنید و او اصلا متوجه گفته های شما نشود و کاملا نسبت به آن بی تفاوت باشد؟ معمولا این حالت موقعی رخ می دهد که زبان شما با زبان طرف مقابل کاملا مغایرت دارد!
    خانم ها اغلب با زبان احساس صحبت می کنند و بیشتر تمایل دارند در مورد اهداف و آرزوهای شان با همسرشان گفت و گو کنند. ولی متاسفانه بیشتر آقایان با این زبان آشنایی ندارند و ترجیح می دهند تنها با زبان عقل و منطق حرف بزنند .
    اغلب مشکلات زناشویی دقیقا از همین نقطه آغاز می شود. زیرا خانم ها متوجه نیستند که آقایان به طور طبیعی و غریزی بدین صورت رفتار می کنند . بنابراین مشکل از این جا نشات می گیرد که زن و شوهرها با یک زبان مشترک با یکدیگر گفت و گو نمی کنند! خیلی به ندرت اتفاق می افتد که بتوانید به اجبار آقایان را وارد مسایل احساسی کنید و از آن ها بخواهید مانند شما فکر کرده و ابراز احساسات کنند. ناراحت شدن و عصبانیت نیز در این گونه موارد هیچ فایده ای ندارد. در این حالت بهترین کاری که می توانید انجام دهید این است که از یک ابزار ارتباطی قدرتمند استفاده کنید تا آن ها به راحتی متوجه نیازها، عواطف و احساسات شما بشوند.
    این ابزار به کارگیری زبان مشترک است. یعنی شما باید یاد بگیرید در شرایط گوناگون از جملات عاطفی و دوستانه ی به جا و مناسبی استفاده کنید تا خیلی سریع به یک زبان مشترک دست یابید. بعد از مدتی شاهد خواهید بود همسرتان برای گفته های شما ارزش بیشتری قایل می شود و ارتباط گرم تر و صمیمی تری پیدا می کنید. بگذارید در این جا مثالی برای شما بزنم: اگر من بخواهم به کسی بگویم چه قدر برایم ارزش دارد ، می توانم این طور بگویم: "به نظر من، تو واقعا عالی هستی!" این جمله بد نیست ولی به درستی نمی تواند ارزش و اعتبار شخص مورد نظر را به تصویر بکشد. بهتر است گفته شود: " تو برای من از هر چیز دیگری در دنیا با ارزش تری" یعنی برای من مانند یک جواهر هستی. آیا فکر نمی کنید جمله دوم تأثیر بیشتری بر روی طرف مقابل تان می گذارد و او بیشتر تحت تاثیر قرار می گیرد؟ شما با این گفته تصویری در ذهن او ترسیم می کنید که او به ندرت می تواند آن را فراموش کند. به همین دلیل است که می گوییم در ارتباطات سعی کنید تصویری در ذهن طرف مقابل به وجود آورید که غیرقابل پاک شدن باشد و همواره در ذهن او باقی بماند.
    ارزش تصویر ذهنی مثبت از هزاران کلمه و جمله بالاتر بوده و تاثیر آن به مراتب بیشتر خواهد بود.
    هدف مشخصی داشته باشید
    برای برقراری ارتباطی بهتر نیاز دارید که ابتدا هدف تان را مشخص کنید. آیا می خواهید افکار و احساسات تان را با همسرتان تقسیم کنید ، با او صمیمی تر شوید ، از او تعریف کنید ، او را مورد تشویق قرار دهید و یا از او انتقاد کنید؟ وقتی هدف تان مشخص شد ، می توانید تصمیم بگیرید چگونه صحبت کنید تا بهترین تصویر را در ذهن او ایجاد کرده و او تحت تاثیر گفته های شما قرار گیرد.
    به علایق طرف مقابل توجه کنید
    در ارتباطات این مرحله بسیار مهم و ضروری است. اگر شما بدون توجه به علایق همسرتان صحبت کنید احتمالا او گفته های شما را نادیده می گیرد و به عبارتی گفته های شما تاثیر چندانی در او نخواهد کرد. به عنوان مثال اگر می خواهید از همسرتان انتقاد کنید ، این انتقاد را در زمینه هایی که علاقه دارد ، انجام دهید. یعنی اگر ماهیگیری دوست دارد این موضوع را به نحوی به ماهیگیری ارتباط دهید. مطمئن باشید نتیجه آن خیلی بهتر از مواقعی است که او نسبت به آن موضوع اصلا تمایلی نشان نمی دهد. بنابراین اگر می خواهید بیشترین تاثیر را روی او بگذارید ابتدا علایق او را در زمینه های فیلم، کتاب، آهنگ و... مشخص کنید و بعد با برنامه ریزی خاصی، خواسته تان را مطرح کنید تا به بهترین نتیجه دست یابید.
    از این دو نیروی قدرتمند استفاده کنید: داستان های تخیلی – خاطرات گذشته
    به عنوان مثال رجوع به خاطرات شیرین گذشته نیرومندترین قدرتی است که شما می توانید از آن استفاده کنید. تنها کافی است به آن اشاره کرده و ذهن فرد را متوجه آن ساخته و و تصویری شفاف در ذهن او ایجاد کنید و یا حتی می توانید گفته تان را در قالب داستان عنوان کرده و تصویری پررنگ در افکار او ترسیم سازید و او را به طور ناخودآگاه درگیر صحبت های تان کنید.
    بهترین زمان را انتخاب کنید
    اگر می خواهید در مورد موضوع مهمی صحبت کنید و نتیجه لازم را بگیرید ، آن را در زمان مناسبی مطرح کنید. بدترین حالت وقعی است که همسرتان به شدت عجله دارد و می خواهد در جلسه مهمی حاضر شود و شما درست در همان موقع می خواهید خواسته تان را مطرح کنید. مطمئنا او نمی تواند جوابگوی شما باشد و نسبت به صحبت های تان توجه نشان دهد. بنابراین در مکان و زمان مناسب خواسته تان را مطرح کنید.
    مصمم باشید
    اگر با همسرتان در مورد موضوع مهمی صحبت کردید و او باز هم متوجه منظور اصلی شما نشد ، تسلیم نشوید و باز هم به دنبال مکان، زمان و موقعیت های مناسب دیگری بگردید تا هر چه سریع تر موضوع را با او در میان بگذارید.
    در تمام مراحل زندگی از زبان عشق استفاده کنید
    وقتی یاد گرفتید چگونه با همسرتان صحبت کنید و نتیجه لازم را گرفتثید، مطمئنا در سایر امور زندگی تان نیز موفق عمل خواهید کرد و ناخودآگاه عادت می کنید که با به کارگیری زبان مشترک ، ارتباط تان گرم تر و صمیمی تر شود.
    تهیه کننده: داوودی
    منبع:مجله موفقیت - با تغییر وتلخیص

  3. #23
    آخر فروم باز sajadhoosein's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    iran
    پست ها
    1,893

    پيش فرض

    ۲۴ نشانه خانواده خوشبخت





    وَ مِن ءَاَيتِهِ أَن خَلَقَ لَكُم مِّن أَنفُسِكُم أَزوَجَاَ لّـِتـَسكُنُوا إِلَيهَا وَ جَعَلَ بَينَكُم مَّوَدَّةَ وَ رَحمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَأَيتٍِِِِ لِّقَومٍ َيتَفَكَّرُونَ

    و از نشانه هاي او ( خدا ) اين كه از [ نوع ] خودتان همسراني براي شما آفريد تا بدانها آرام گيريد ، و ميانتان دوستي و رحمت نهاد . آري ، در اين ( نعمت ) براي مردمي كه مي انديشند قطعاً نشانه هايي است. ( سوره روم آيه 21 )
    طبيعي ترين شكل خانواده ، اين است كه هيچ عاملي جز مرگ نتواند پيوند زناشويي را بگسلد و ميان زن و شوهر جدايي بيفكند . كوشش مصلحان جامعه – مخصوصاً پيامبران خدا – اين بوده است كه نظام خانواده ، يك نظام مستحكم و پايدار باشد و هيچ عاملي نتواند اين كانون سعادت را متلاشي گرداند . به هر حال خانواده ي خوشبخت نشانه هايي دارد كه ما دراينجا به چند نمونه ي آن اشاره مي كنيم . اميد است كه خانواده ي شما نيز برخوردار از اين نشانه ها باشد.
    1 – در بين اعضاي خانواده جمله " به من چه يا به تو چه " رد و بدل نمي شود، چرا كه اعضا به گفتگو و مشورت منطقي اعتقاد دارند و احساس مسئوليت مي كنند.
    2 – افراد به يكديگر اعتماد دارند و از اين اعتماد سوء استفاده نمي كنند و اعتماد را يكي از پايدارترين ويژگي ازدواج موفق و خانواده موفق مي دانند.
    3 – تا جايي كه امكان دارد با هم هستند و در مهماني ها يا كارهاي مربوط به خانواده تنها نمي روند. همدلي، همكاري، همفكري، هماهنگي را بقاي خانواده خوشبخت مي دانند.
    4 – با هم اتحاد دارند و در مسائل مختلف ، با گفتگو و مشورت به تفاهم مي رسند و سعي مي كنند اگر سوء تفاهم به وجود آمد، آن را در درون خود بدون اين كه كسي بفهمد حل كنند.
    5 – به سليقه ها و عقايد يكديگر آگاه بوده و به آن احترام گذاشته و عمل مي كنند.
    6 – نسبت به هم شرم مسموم ندارند يعني خواسته هاي طبيعي خودشان را بدون نگراني يا خشونت ابراز مي كنند.
    7 – به حريم يكديگر احترام گذاشته و از حدود مشخص شده خود فراتر نمي روند.
    8 – نگران سلامت روحي و جسمي يكديگر بوده و از هم مراقبت مي كنند . اگر چنانچه مشكلي به وجود آيد ، سعي وافر در حل مشكل را دارند.
    9 – در بيشتر اوقات لحظات خوشي را كه با يكديگر بوده اند مرور مي كنند؛ دنبال خاطرات تلخ نيستند، دوست دارند هميشه در خوشي، شادي و نشاط زندگي كنند.
    10 – براي فاميل ها و همسايه هاي خود اهميت قائل اند و پذيراي فاميل يكديگر هستند.


    11 – از امور مالي يكديگر خبر دارند و چيزي را از يكديگر پنهان نمي كنند . صرفه جويي و پس انداز كردن جزء برنامه هاي اقتصادي خانواده هاي خوشبخت است.
    12 – براي رشد يكديگر تلاش كرده و زمينه پيشرفت خانواده را فراهم مي كنند.
    13 – افراد به هم افقي نگاه مي كنند نه عمودي . يعني هيچ كس خود را برتر از ديگري و در مقام قدرت نمي بيند. ديكتاتوري ، زور و قدرت طلبي حاكم نيست.
    14 – همه اعضا احساس برنده بودن، موفق بودن، اميد داشتن مي كنند و خودشان را در زندگي برنده مي دانند.
    15 – در كنار هم احساس امنيت و آرامش مي كنند نه ترس و اضطراب يا تنش و درگيري.
    16 – علاقه، عشق، محبت، صفا و يكدلي خود را هم در رفتار و هم در گفتار به يكديگر ابراز مي كنند.
    17 – از يكديگر انتظار بيجا و توقع نامناسب ندارند.
    18 – اگر مشكلي پيش بيايد به راه حل فكر مي كنند و به دنبال مقصر و گناهكار نمي گردند. دست به علت يابي و ريشه يابي آن مشكل مي زنند و راه حل منطقي ارائه مي دهند.
    19 هريك از طرفين پيوسته به فكر خوشحال نمودن و راضي نگه داشتن يكديگر هستند .
    20 – زن و شوهر به خاطر همديگر زندگي مي كنند : اول خود بعد ديگران. زندگي آنها به خاطر بچه ها يا ترس از طلاق و حرف مردم نيست.
    21 – زن و مرد مي توانند هر روز به دنياي اختصاصي يكديگر نزديكتر شوند، كار به مسائل خصوصي و زندگي ديگران ندارند.
    22 – با درخواست هاي يكديگر برخوردهاي مثبت و منطقي دارند.
    23 – زن و مرد در كنار يكديگر هستند نه رو در رو و رقيب يكديگر، بلكه رفيق هم هستند و واكنش منفي از خود نشان نمي دهند.
    24 – خانواده هاي خوشبخت تلاش دارند كه بچه هاي خوب و خوشبختي نيز به جامعه تحويل دهند.

  4. #24
    آخر فروم باز sajadhoosein's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    iran
    پست ها
    1,893

    پيش فرض

    نامه نيك ژوريسك




    در زندگي به سمت مستقيم و راست پيش برو .... هميشه و در هر راهي .من نيك ژوريسك هستم ؛ گواه خداوند هستم براي لمس هزاران قلب در دنيا !!بدون هيچ دست و پائي متولد شدم ؛ در حالي كه پزشكان هيچ تجربه پزشكي براي اين " نقص مادر زادي " نداشتند ؛ همانطور كه تصور ميكنيد با موانع و چالشهاي بسياري رو به رو بوده ام .
    هرزمان با ناملايمات متعدد روبرو مي شويد ؛ با مسرت رفتار كنيد " آيه اي از انجيل "در شمارش درد ها و سختي هايم ؛ آيا جائي براي شادي و مسرت مي ماند ؟زماني كه پدر و مادرم مسيحي بودد و پدرم كشيش كليسايمان ؛ آنها اين آيه را خوب مي شناختند .
    اگر چه، در یک روز صبح 4 دسامبر 1982 در ملبورن( استرالیا)" پروردگارا تو را سپاس" تنها کلماتی بود که می توان از آنها شنید.
    اولین فرزند پسری آنها بدون دست و پا متولد شد ! هیچ هشداری که آمادگی آنها را در برداشته باشد وجود نداشت . پزشکان از اینکه هیچ پاسخی برای آن نداشتند در حیرت بودند!! هنوز هیچ دلیل پزشکی دال بر چرایی این اتفاق وجود ندارد و من "نیک " در حال حاضر برادر و خواهری دارم که مانند هر نوزاد معمولی دیگری بدنیا آمدند. تمام عالم مسيحيت ازتولد من افسوس خوردند و والدینم که بسیار گیج و مبهوت از من بودند.
    هر کسی می پرسید " اگر خداوند ، خدای عشق است " ، پس چرا خدا می بایستی اجازه دهد چنین اتفاق بدی نه برای هر کس دیگر ، بلکه برای مسیحیان ایثار گر افتد ؟ پدرم تصور می کرد من برای سالیان طولانی زنده نخواهم ماند ، ولی آزمایشها نشان می داد که من یک نوزاد کاملاً سالم هستم تنها با نقص عضو دست و پا.
    همانطور که قابل فهم است ، والدین من نگرانی عمیق و ترس آشکاری داشته اند ،از آن نوع زندگی که من به دنبال خواهم داشت .خداوند به آنها استقامت ، دانش،و شجاعت عطا کرده بود ، در سالهای اول زندگی و سالهای بعد وقتی که آنقدر بزرگ شدم که بتوانم به مدرسه بروم . قانون استرالیا به دلیل معلولیت جسمانی ، اجازه رفتن به مدرسه عمومی را نمی داد .
    خداوند معجزه ای کرد و قدرتی به مادرم داد تا در برابر آن قانون مبارزه کند و سرانجام آن را تغییر دهد .
    من یکی از اولین دانش آموز معلولی بودم که در آن مدرسه به تحصیل پرداختم.رفتن به مدسه را دوست داشتم و تمام تلاشم این بود که که مانند هر فرد عادی زندگی کنم ،ولی این مربوط به سالهای اولیه مدرسه بود تا زمانی که به دلیل تفاوت فیزیکی بااحساس طرد شدگی و غیر طبیعی بودن ؛ مواجه نشده بودم .
    عادت به آن شرایط بسیار برایم مشکل بود ، ولی با حمایت والدینم ، شروع به رشد نگرشها و ارزشهایم کردم که برای روبه رو شدن با موقعیتهای چالش برداربسیار مفید بود.من بر این مسئله واقف بودم که تفاوت دارم ولیکن از سوی دیگر من شبیه هر فرد دیگر بودم .
    بارها اتفاق افتاد که من احساس حقارت داشتم به طوری که نمی توانستم به مدرسه برم ،فقط به این دلیل که نمی توانستم به توجه های منفی آنها روبه رو شوم .با کمک والدینم تلاش می کردم آنها را نادیده تصور کنم و بتوانم برای خود دوستانی بیابم. به محض اینکه دانش اموزان متوجه می شدند من هم دقیقاً مثل انها هستم موهبت الهی شامل حالم می شد و با آنها دوست می شدم .

    بارها شده که من احساس افسردگی و عصبانیت داشتم ، چرا که من نمی توانستم راهی را که در آن قرار داشتم تغییر دهم، و یا هر کسی را به خاطر آن سرزنش می کردم . من به مدرسه یکشنبه ( برای آموزش )می رفتم . آموختم که خدا ما را بسیار دوست دارد و مراقب ماست . فهمیدم که بچه ها را بسیاردوست دارد. ولی این را نفهمیدم که خدا اگر مرا دوست دارد چرا مرا اینگونه آفرید ؟
    آیا دلیلش ان بود که از من اشتباهی سر زده است؟اندیشیدم که بایستی این گونه باشم زیرا در مدرسه ، من تنها فرد غیر طبیعی بودم .سرباری بودم برای همه افرادی که در کنارشان بودم . سر انجام بایستی می رفتم این بهترین کاری بود که باید انجام می دادم . می خواستم به همه دردهایم و به زندگی ام در سن جوانی پایان دهم . اما دوباره شکر گزار والدین و خانواده ام هستم که همیشه برای آرامش من بوده اند و به من شجاعت داده اند.
    خداوند شرح مصیبت های عیسی را در زندگی من نهاد تا ازآن تجربیات برای ارشاد دیگران استفاده کنم برای آنکه بر مشکلات فائق آیند و همواره شکرگزار خدا باشند .نیروی خداوند الهام بخش زندگی شان باشد و اجازه ندهند هیچ مسئله ای بر سر برآورده شدن آرزو ها و رؤیاهایشان قرار گیرد. و همه ما بر این امر واقفیم که خداوند بهترین ها را انجام میدهد برای کسانی که او را دوست دارند این ایه با قلب من صحبت می کند و مرا به این نقطه می رساند که من می دانم اتفاق های بد در برابر خوشبختی ، شانس یا توافق هیچ است . من به نهایت آرامش رسیدم، همینکه آگاه شدم از اینکه خداوند اجازه نخواهد داد ، هیچ چیزی اتفاق افتد در زندگی مان مگر اینکه او هدف خوبی در آن قرار داده باشد در سن 15 سالگی زندگیم را کاملاً وقف کلیسا کردم بعد از این که در انجیل خواندم عیسی فرمود: دلیل آنکه فرد نابینایی به دنیا می آید آن است که "خداوند از طریق آنها قدرتش را اشکار می کند " من به راستی اعتقاد دارم خداوند به من سلامتی خواهدبخشید ، چه بسا که من بتوانم گواه عظیم او باشم از قدرت بهت انگیز او .
    بعد ها بنابر درایتم متوجه شدم که اگر ما برای خواسته ای به درگاه خداوند دعا کنیم، اگر او بخواهد اجابت خواهد شد . و اگر او نخواهد که اجابت شود ، مطمئناً امر بهتری در آن بوده است .می دانم شگرفی خدا در این است که مرا به کار گیرد فقط در ایت هیأت و نه در شکل دیگر .

    در حال حاضر 21 ساله هستم. کارشناس بازرگانی در رشته حسابداری و برنامه ریزی امور مالی. یک سخنور قابل هستم و امید آن دارم که به خارج بروم و داستانم را برای دیگران تعریف کنم . مباحثم را به سمت تشویق دانش آموزان و جوانان امروزی سوق دهم. همچنین در گروه های جمعی سخنرانی می کنم . من شرح حال مصیبت های عیسی هستم برای جوانان و خودم را برای مشیت الهی و آنچه که او می خواهد و آنچه که به او منجر می شود قرار داده ام .

    رؤیا ها و اهدافی که در سر دارم را دنبال می کنم . می خواهم بهترین گواه عشق و امید خداوند باشم و یک سخنور الهام بخش در خدمت مسیحیان و غیر مسیحیان . در صدد هستم که در سن 25 سالگی به استقلال مالی برسم و با سرمایه گذاری های جدی به تولید ماشینی بپردازم که بتوانم با آن رانندگی کنم . نوشتن چندین کتاب پر فروش از دیگر رؤیا های من است و امیدوارم در پایان امسال اولین نوشته ام را با عنوان " بدون دست ، بدون پا، بدون دلهره "به اتمام برسانم .
    منبع : آسمان خیال

  5. #25
    آخر فروم باز sajadhoosein's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    iran
    پست ها
    1,893

    پيش فرض

    ۷ راه برای ایجاد فضای شاد در خانواده


    خانواده ها با هم متفاوتند. هر كدام خصوصیات، رسوم، الگوهای فكری و روش هایی خاص برای برقراری ارتباط با یكدیگر دارند. پس نمی توان الگویی خاص و با قواعد مشخص را به عنوان «دستورالعمل داشتن خانواده موفق» به همه تعمیم داد. از طرف دیگر خانواده باید قوانین خاص خود و تعریف هایی نیز داشته باشد. همه ما دوست داریم چنین جوی بر خانواده مان حكمفرما باشد ولی با استرس هایی كه زندگی روزمره به ما تحمیل می كند به وجود آوردن چنین فضایی سخت تر می شود. بد نیست گاهی به تغییراتی كه منجر به بهبود فضای عاطفی خانواده می شود فكر كنیم.
    ۱) در انتخاب كلمات بیشتر دقت كنید
    نحوه صحبت كردن ما با بچه ها، خود بخشی از فضای عاطفی خانواده است كه می توان آن را به راحتی بهبود بخشید. در كنار كمك به كودكان خود، باید به آنان یاد دهیم احساسات خود را صادقانه بیان كنند. بنابراین باید مراقب لحن و عباراتی باشیم كه هنگام حرف زدن با آنها به كار می بریم. گاهی فراموش می كنیم كه كودكان تا چه اندازه انتقادات والدین را جدی می گیرند و عباراتی كه ما برای سرزنش آنها به كار می بریم چقدر بر احساس شان نسبت به خودشان تأثیر می گذارد. از نظر روانشناسی كودكانی كه توسط والدین شان مرتب و به صورت اغراق آمیز مورد سرزنش قرار می گیرند، به شدت احساس گناه و شرمساری می كنند و از نظر عاطفی منزوی می شوند. انتقاد از كودكان باید سازنده باشد و راه تغییر رفتار بدشان را به آنها نشان دهد.
    روش دیگر انتقاد كردن از كودكان این است كه به آنها یادآوری كنیم رفتارهایشان چه تأثیری روی ما دارد. در این صورت آنها به جای مقاومت در برابر خواسته ما، همدلی بیشتری از خود نشان می دهند.
    ۲) نظم و ثبات به وجود آورید
    چارچوب قابل پیش بینی برای فعالیت های روزانه، قوانین واضح و دائمی و یك خانه سازمان یافته به والدین و فرزندان كمك می كند تا بیشتر احساس آرامش و راحتی كنند. این فضا، به تعادل عاطفی اعضای خانواده بسیار كمك می كند. هنگامی كه مشاجره ها، تنش ها و بحران ها رخ می دهند، این چارچوب و قوانین دائمی خانواده برای افراد، پشتیبانی آشنا و اطمینان بخش است، بخشی قابل اعتماد كه آرامش بخش است و هیچ گاه تغییر نمی كند. اگر در چارچوب زندگی خود تغییراتی دهید كه شب ها به رختخواب رفتن بچه ها با آرامش بیشتری همراه باشد از بسیاری از ترس های كودكان از تاریكی كه معمولاً شب ها و وقتی چراغ ها خاموش می شود رخ می دهد، جلوگیری خواهید كرد. البته باید توجه داشت كه اگر این قوانین بسیار غیرقابل انعطاف باشد به كودكان اجازه نشان دادن خلق و خو، پسند و سلیقه و عادات و خصیصه های منحصر به فردشان را نخواهد داد و موجب اختلال در رشد شخصیت آنان می شود.
    ۳) نشست های خانوادگی برای اختصاص وقت بیشتر به اعضای خانواده
    زمانی كه اعضای خانواده همه در كنار هم هستند به قدری لذت بخش است كه بعضی خانواده ها به طور منظم زمانی را برای بحث و گفت وگو در مورد مشكلات یا حتی صحبت در مورد اتفاقات خوشایندی كه برای شان رخ داده است می گذارند. بعضی ها ترجیح می دهند این جلسات را جمعه شب ها برگزار كنند تا بتوانند برای هفته ای كه پیش رو دارند برنامه ریزی كنند.
    ۴) حس عشق ورزیدن را در فرزندان خود بیدار كنید
    زندگی روزمره پر از فرصت هایی است كه می توانیم از آنان برای عشق ورزیدن به فرزندان مان استفاده كنیم. محققان دریافته اند در خانواده هایی كه والدین زمان بیشتری را به بازی كودكان، شوخی كردن و صحبت كردن درباره افكار و احساسات شان با كودكان اختصاص می دهند، فرزندان دارای رفتاری دوستانه، سخاوتمند و سرشار از عشق هستند، هر چه بیشتر به كودكانمان عشق بورزیم احساس عشق و دوست داشتن در آنها بیشتر شكل می گیرد. بسیاری از والدین هنگامی كه زمانی را به طور مشخص و با توجه كامل با فرزندان خود صرف می كنند بیشترین احساس هماهنگی را از نظر عاطفی با آنان دارند. در حین مكالمه ها فرزندان ترس ها و احساسات فرو خورده خود را با والدینشان در میان می گذارند.
    همه ما دوست داریم فرزندانمان با دیگران، بخصوص خواهر و برادرشان با مهربانی، احترام و انصاف برخورد كنند كه با پرورش حس عشق ورزیدن در وجودشان همه این ها محقق می شود. می توان جدولی تهیه كرد و از كودكان خواست در پایان هر روز نام كسی را كه كار خوبی برای آنان انجام داده در آن یادداشت كنند. این كار باعث پرورش حس دوستی و قدرشناسی در آنها می شود.
    ۵) جشن ها و رسوم خانوادگی
    كنار گذاشتن اوقاتی از روز یا هفته برای دور هم جمع شدن اعضای خانواده به كودكان حس همبستگی می دهد، تا جایی كه حتی وقتی بزرگ شوند به خانواده خود احساس تعلق و وابستگی دارند. بعضی خانواده ها به طور مرتب و به صورت دسته جمعی در مراسم مذهبی شركت می كنند (مثلاً همه با هم به مسجد می روند) و بعضی ها آخر هفته به پارك می روند. بعضی ها تصمیم می گیرند آخر هفته را جشن بگیرند! یك شام ساده و لذت بخش كه همه آن را دوست دارند، انجام چند بازی با حضور همه اعضای خانواده، به سینما رفتن و... همین جشن های كوچك كودكان را به صرف وقت بیشتر در كنار دیگر اعضای خانواده علاقه مند می كند.
    ۶) مشكلات و مشاجرات
    این روزها زندگی آن قدرها هم پایدار و مطمئن نیست. حتی بهترین و موفق ترین زوج ها هم درگیر دعوا، مشكلات اقتصادی و عاطفی می شوند، والدین از هم طلاق می گیرند و با فرد دیگری ازدواج می كنند و... همه این موارد حتی دلسوزترین والدین را نیز دچار چالش می كند. مشكلات بخشی از زندگی ما هستند كه نمی توان آن ها را انكار كرد. ولی با بهبود فضای عاطفی خانواده می توان اثر مخرب آنها را به شدت كم كرد.
    هنگامی كه والدین با یكدیگر مشاجره لفظی دارند، پس از حل مشكل باید به فرزندان خود توضیح دهند كه اكنون همه چیز مثل سابق است و پدر و مادرشان دیگر با هم مشكلی ندارند. به فرزندانتان بگویید كه شما هم گاهی با هم اختلاف نظر پیدا می كنید و عصبانی می شوید ولی الآن مسائلتان را حل كرده اید. بگویید متأسفید كه آنها صدای شما را هنگام مشاجره شنیده اند.
    ۷) زمانی را بدون حضور فرزندان و فقط با همسرتان بگذارنید
    این والدین هستید كه فضای حاكم بر خانواده را می سازند. هنگامی كه به خاطر بدهی هایمان عصبانی هستیم، مشكلات محل كار نگرانمان كرده است یا از همسرمان دلگیریم، ناخواسته به فضای عاطفی خانواده لطمه می زنیم و فرزندانمان را ناراحت و نگران می كنیم. والدین نیز نیاز به زمانی دارند كه بدون حضور فرزندان درباره خود و مشكلاتشان صحبت كنند. با همسرتان به پیاده روی یا رستوران بروید. به این ترتیب، هم در حین گفت وگو درباره مشكلات به یكدیگر دلداری می دهید و هم عشقی را كه شما را برای نخستین بار در كنار یكدیگر قرار داد، دوباره تجربه می كنید.
    غزاله مرعشی منبع: ریدرز دایجست :روزنامه ایران

  6. #26
    آخر فروم باز sajadhoosein's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    iran
    پست ها
    1,893

    پيش فرض

    نكته هايي‌براي تبديل روزهاي كسل‌كننده به شادترين لحظات زندگي
    لبخند زدن ساده، سبب مي‌شود 43 ماهيچه در صورت شما منبسط و منقبض شوند. در نتيجه فعل و انفعالات مغز تغيير پيدا مي‌كند و روحيه شادماني و نشاط در شما ايجاد مي‌‌شود.
    محبوبه نوراني
    حتما تا به حال برايتان پيش آمده كه از صبح كه از خواب بيدار مي‌شويد، خيلي پكر و دلتنگ و بي‌حوصله باشيد. اين روزها واقعا روزهاي وحشتناكي هستند، همه چيز خسته‌كننده و كسل‌كننده است و انگار همه چيز عليه شما پيش مي‌رود. در چنين روزهايي احتمالا شما هم آن‌طور كه بايد، براي شادي و سرحالي خودتان تلاش نكرده‌ايد. مثلا كوچك‌ترين كار براي تقويت روحيه، لبخندزدن است. آيا شما در چنين حالاتي آن را امتحان كرده‌ايد يا اينكه اصولا معتقديد در اوج خستگي و كسلي، لبخند فايده ندارد و دردي را درمان نمي‌كند؟ براي مقابله با اين روزهاي كسالت‌آور، توصيه مي‌كنيم تا مدتي راه‌هاي پيشنهادي ما را امتحان كنيد. مطمئن باشيد ديگر روزهاي كسالت‌بار و خسته‌كننده را نخواهيد ديد.
    لبخند بزنيد
    در راه رسيدن به محل كار لبخند بزنيد و هركس را كه مي‌بينيد، بگوييد <صبح به خير.> بله، به تمام كساني كه از كنار شما رد مي‌شوند، لبخند بزنيد و سلام و صبح به خير بگوييد. به اين فكر نكنيد كه مردم به عقل شما شك مي‌كنند.
    محققان دانشگاه ميشيگان معتقدند همين لبخند زدن ساده، سبب مي‌شود 43 ماهيچه در صورت شما منبسط و منقبض شوند. در نتيجه فعل و انفعالات مغز تغيير پيدا مي‌كند و روحيه شادماني و نشاط در شما ايجاد مي‌‌شود. حتي اگر لبخندتان در ابتدا مصنوعي باشد، به زودي طبيعي مي‌شود. علاوه بر اين، لبخند مسري است و شما مي‌توانيد با يك لبخند ساده، آن را به تمام دوستان و همكاران خود سرايت دهيد و نشاط و روحيه را به آنها هم هديه كنيد.
    زير آفتاب بنشينيد
    روزهاي آفتابي، سعي كنيد در آفتاب بنشينيد و استراحت كنيد. نمي‌دانيد نور خورشيد چقدر مفيد و مقوي و انرژي‌زاست. براي اين كه حوصله‌تان سر نرود، مي‌توانيد هنگام آفتاب گرفتن، روزنامه يا مجله بخوانيد. از نظرعلمي ثابت شده است حتي در روزهاي سرد زمستاني هم نشستن در آفتاب، بسيار مقوي و مفيد است. پروفسور دان اورن، روانشناس دانشگاه ييل، معتقد است: <حداقل روزي 30 دقيقه نشستن در آفتاب، آرامش‌ و روحيه بالايي به فرد مي‌دهد و افسردگي و بي‌حالي را رفع مي‌كند.> پروفسور اورن همچنين مي‌گويد: <قرارگرفتن در معرض نور خورشيد، باعث افزايش توليد انتقال‌دهنده‌هاي پيام عصبي (نوروترنسميترها) از جمله سروتونين در مغز مي‌شود كه افزايش اين هورمون، باعث بالارفتن سطح شادي و روحيه مي‌شود.> در زمستان، آفتاب ظهر، بهترين شادماني را براي شما به ارمغان مي‌آورد ولي در روزهاي گرم تابستان، آفتاب صبحگاهي، شما را به اوج شادابي و نشاط روحي مي‌برد.
    عسل بخوريد
    عسل بخوريد، تنها يا با چيزهاي ديگر مثل چاي. دكتر جوديت واريتمن، مدير مركز تحقيقات سلامت ميت )Mit( مي‌گويد: <كربوهيدرات‌ها سطح سروتونين مغز را افزايش مي‌دهند و باعث آرامش و خشنودي در فرد مي‌شوند.>
    البته تمام كربوهيدرات‌ها اين خاصيت را ندارند، اگر نوعي ماده غذايي كه داراي كربوهيدرات است، چربي داشته باشد، چربي آن، خاصيت كربوهيدرات را خنثي مي‌كند. به‌طور مثال در بستني كه شير و شكر آن حاوي كربوهيدرات است، چربي شير، مانع جذب كربوهيدرات مي‌شود و تاثير مثبت آن از بين مي‌رود. همچنين اگر ماده غذايي حاوي كربوهيدرات، پروتئين نيز داشته باشد، اسيد آمينه موجود در پروتئين هم تقويت روحيه شما را به تاخير مي‌اندازد.‌پس براي اين كه سرور و شادماني در دلتان بار دهد، بهتر است از مواد غذايي داراي كربوهيدرات زياد و چربي و پروتئين كم استفاده كنيد. مواردي مانند قند، شكر، سيب‌زميني تنوري يا پخته يا حتي يك قاشق عسل مرغوب.
     يك ليوان پر، آب خنك
    هر وقت احساس خستگي و كسلي كرديد، يك ليوان بزرگ آب خنك بنوشيد.
    با توجه به اينكه 60 درصد بدن انسان از آب تشكيل شده است و حتي 85 درصد بافت مغز نيز آب است، عجيب نيست كه با كمبود آب در بدن، احساس سرگيجه، سردرد، بي‌حالي و يبوست به شخص دست دهد.
    حداقل روزي 8 ليوان نوشيدني مصرف كنيد. البته همه نوشيدني‌ها خاصيت آب را ندارند. به‌طور مثال، كافئين مدر (ادرارآور) است و با مصرف آن، بدن آب بيشتري از دست مي‌دهد. بعضي آبميوه‌ها و نوشيدني‌ها هم كه داراي سديم هستند، ذخيره آب بدن را تا حد بسياري مصرف مي‌كنند. پس بهترين گزينه براي نوشيدني، همان آب يا آب معدني است.
     جوراب ضخيم بپوشيد
    براي اين كه احساس آرامش دروني كنيد، جوراب‌هاي ضخيم بپوشيد و دست‌هايتان را دور يك فنجان چاي داغ، حلقه كنيد.
    اگر تاكنون به ماساژ درماني رفته باشيد، حتما ديده‌ايد كه آنها دست‌ها و پاهاي شما را با جوراب و دستكش‌هاي گرم مي‌پوشانند. دكتر چارلز رايسيون، مدير كلينيك ايمني‌شناسي رفتاري دانشگاه اموري، معتقد است: <دست و پاي گرم، رابطه بسيار نزديكي با آرامش و نشاط دروني دارد.>
    مطالعات و تحقيقاتي كه راجع به كاهش اضطراب در دانشگاه هاروارد انجام شده، نشان مي‌دهد افراد آرام و بانشاط، دست و پاي گرمي دارند.
    خب، همين حالا جوراب‌هاي قديمي و ضخيم‌تان را كه ته كمد يا چمدان انداخته‌ايد و ديگر دوستشان نداريد، بيرون بياوريد و بپوشيد. اگر در آينه خود را نگاه كنيد، حتما لبخند زيبايي را روي لبانتان مي‌بينيد.
     كاكائوي داغ، نوشيدني شادي‌آور
    براي رهايي از كسالت بعدازظهرها، يك ليوان كاكائوي داغ بنوشيد. دكتر آلن‌هايريش، معتقد است شكلات يك نوع ماده غذايي بسيار مقوي و انرژي‌زا است، زيرا سرشار است از موادي كه روي فعل و انفعالات مغز تا‡ثير مي‌گذارند و تقويت روحيه را سبب مي‌شوند. يكي از مواد موجود در كاكائو، كافئين است كه منبعي غني از انرژي به شمار مي‌آيد. ماده بعدي، اندورفين است كه درد را تسكين مي‌دهد. همچنين مواد و دانه‌هاي شبه مخدر موجود در كافئين هم خواص آرام‌بخشي دارند و احساس سرمستي را به ارمغان مي‌آورند. اما چنانچه خوردن موادي مانند كاكائو كه كالري بسيار بالايي دارد به هر دليلي برايتان مضر است يا دوستش نداريد، حتي نفس كشيدن در بخاري كه از كاكائوي داغ برمي‌خيزد نيز شما را مسرور و شادمان مي‌كند. دكتر هايريش مي‌گويد: <استنشاق بوي مطلوب، مانند بوي شكلات، هم در تقويت روحيه موِثر است و هم عطر شور و شوق و مسرت را در وجودتان مي‌پراكند.>
    تلويزيون‌ها خاموش
    هر وقت كه مي‌توانيد، آخر هفته، يا حتي روزي يك ساعت، تلويزيون را خاموش كنيد و به جاي آن، سرگرمي‌هاي ديگر را امتحان كنيد و با خانواده خوش بگذرانيد. خاموشي تلويزيون براي تمام افراد خانواده مفيد است. تحقيق و بررسي‌هاي تكميلي در اين باره نشان مي‌دهد بعد از تماشاي برخي تبليغات و پيام‌هاي بازرگاني از تلويزيون، بچه‌ها حالت افسردگي و عصبي پيدا مي‌كنند.
    با خاموش كردن تلويزيون، شما وقت بيشتري داريد تا ارزش محبت و زندگي واقعي را درك كنيد و به ديگران نيز هديه دهيد.هرچند وقت يكبار، كنترل تلويزيون را جايي مخفي كنيد تا به همراه تمام افراد خانواده از زندگي لذت ببريد.
     به يوگا بپردازيد
    روي پاهايتان بايستيد. شانه‌ها پايين، انگشتان دست را به هم بند كنيد و دست‌ها را رو به بالا بكشيد. كف دست‌هايتان رو به سقف باشد. پاها را محكم روي زمين فشار دهيد و در همين حالت 10 مرتبه آرام، نفس عميق بكشيد. يوگا نه تنها روح شما را تسكين مي‌بخشد، بلكه شادابي و طراوت را نيز به شما ارزاني مي‌كند.
     خاطرات شيرين را مرور كنيد
    براي انرژي گرفتن و شارژ شدن، روي ميز كارتان يكي از عكس‌هاي زيبا و به يادماندني خانوادگي كه خاطرات خوشي را برايتان تداعي مي‌كند، بگذاريد. دكتر جودي وايسر، مدير مركز عكس درماني در ونكوور مي‌گويد: <خيره شدن به يك عكس، باعث مي‌شود هوشياري شخص به سمت آن موقعيت زيبا و جذاب حركت كند و احساس هيپنوتيزم به فرد دست دهد و احساس كند در آن فضا و زمان است.>
    دكتر ديويد كراس، نويسنده كتاب عكس درماني و سلامت روحي هم معتقد است: <ديدن عكس‌هاي به يادماندني، ناراحتي و افسردگي را از ميان مي‌برد و روحيه و نشاط را جايگزين مي‌كند.> بنابراين تعدادي عكس خانوادگي كه شما را به ياد خاطرات زيبايي اندازد، را انتخاب كنيد و همراه داشته باشيد. يكي را روي ميز كارتان بگذاريد، يكي را در كيف دستي و بقيه را هر جاي ديگري كه فكر مي‌كنيد احتياج به تقويت روحيه و انرژي داريد.
     اخم‌ها باز!
    هميشه خونگرم، مهربان و خوش خلق باشيد. دوستانه برخورد كردن حتي وقتي عصباني و ناراحت هستيد، لذت از زندگي و احساس خوشبختي را افزايش مي‌دهد. در اين خصوص مطالعه‌اي در دانشگاه فارست روي دانشجويان انجام شد و نتيجه اين بود كه هم دانشجويان درون‌گرا و گوشه‌گير و هم دانشجويان برون‌گرا و شاداب، بعد از اين كه با هم صميمي شدند و رفتارشان دوستانه و خونگرم شد، هر دو گروه احساس شادماني و مسرت كردند و هيچ‌كدام ديگر غمگين و ناراحت نبودند.‌

  7. #27
    آخر فروم باز sajadhoosein's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    iran
    پست ها
    1,893

    پيش فرض

    همیشه بگو:من‌ از همه‌ پولدارترم‌!




    تجربه‌ نشان‌ داده‌ كه‌ خيلي‌ها معتقدند وقتي‌ صحبت‌ پول‌ و خوشبختي‌ است‌ هيچ‌ يك‌ از اين‌ تفكرات‌مثبت‌، كارهاي‌ شبانه‌ روزي‌ و نگرش‌هاي‌ صحيح‌ براي‌ بالا بردن‌ توان‌ پرداخت‌ قسطهاي‌ آخر ماه‌كوچكترين‌ كمكي‌ نمي‌كند. حقيقت‌ اين‌ است‌ كه‌ انديشه‌هاي‌ هشيار و ناهشيار ما هميشه‌ با ميزان‌ درآمدما در حال‌ عمل‌ هستند. سعادت‌ و يا عدم‌ سعادت‌ ما، نتيجه‌ تفكر ماست‌. ذهن‌ انسان‌ و چگونگي‌باورهاي‌ او تعيين‌ كننده‌ كيفيت‌ زندگي‌ اوست‌ و ذهن‌ ما بسته‌ به‌ شيوه‌اي‌ كه‌ براي‌ تربيتش‌ اتخاذ مي‌كنيم‌ مارا ثروتمند يا فقير نگه‌ مي‌دارد.
    فقر نتيجه‌ تفكر فقيرانه‌ است‌ اگر ثروت‌ مي‌خواهيد نوع‌ تفكر خود را عوض‌ كنيد. تصور كنيد يكي‌ ازدوستانتان‌ هميشه‌ مقروض‌ است‌ و معتقد است‌ كه‌ تا ابد براي‌ پرداخت‌ بدهي‌هاي‌ خود در تنگنا خواهدبود. او احتمالا فقط داوطلب‌ انجام‌ كارهايي‌ است‌ كه‌ حقوق‌ و مزاياي‌ بسيار كمي‌ دارند زيرا او اين‌ جايگاه‌را براي‌ خودش‌ پذيرفته‌ است‌. به‌ احتمال‌ زياد او فقط با كساني‌ مي‌تواند ارتباط نزديك‌ داشته‌ باشد كه‌ هم‌طبقه‌ خودش‌ باشند زيرا تنها در مصاحبت‌ با اين‌ نوع‌ آدم‌ها احساس‌ راحتي‌ مي‌كند. او به‌ خودش‌ تلقين‌كرده‌ است‌ كه‌ زندگي‌ دشوار و طاقت‌ فرساست‌ و با دوستاني‌ كه‌ انتخاب‌ كرده‌ ديگر كوچكترين‌ انگيزه‌اي‌براي‌ تغيير اين‌ عقيده‌ ندارد. در زندگي‌ چيزي‌ را به‌ دست‌ مي‌آوريم‌ كه‌ انتظارش‌ را داريم‌ و بنابراين‌ فردي‌كه‌ انتظار تنگدستي‌ دارد همان‌ نصيبش‌ مي‌شود زيرا در مغز خود برنامه‌اي‌ دارد كه‌ به‌ او مي‌گويد: «هي‌، توهيچ‌ وقت‌ پولدار نمي‌شوي‌». احتمالا خود او به‌ اين‌ نكته‌ پي‌ برده‌ است‌ كه‌ هر وقت‌ پول‌ غيرمنتظره‌اي‌ به‌دستش‌ مي‌رسد بلافاصله‌ بيرون‌ مي‌رود و خرجش‌ مي‌كند چون‌ فكر مي‌كند كه‌ حالت‌ عجيبي‌ دارد و بهتراست‌ به‌ وضعيت‌ عادي‌ يعني‌ بي‌پولي‌ برگردد. او ممكن‌ است‌ با خودش‌ فكر كند: من‌ هيچوقت‌ پولدارنخواهم‌ شد زيرا تحصيلات‌ خوبي‌ نداشته‌ام‌. اگر تحصيلات‌ عالي‌ شرط ثروتمند شدن‌ است‌ بايد تمام‌اساتيد دانشگاه‌ ميليونر باشند.
    و اما بسياري‌ از تحصيلكرده‌ها هم‌ هستند كه‌ هميشه‌ جيبشان‌ خالي‌ است‌ و بالعكس‌ مردم‌ كم‌ سوادي‌كه‌ ثروتهاي‌ افسانه‌اي‌ داشته‌اند. شايد او فكر كند كه‌ براي‌ ثروتمند شدن‌ شغل‌ مناسبي‌ انتخاب‌ نكرده‌است‌ خوب‌ خيلي‌ها براي‌ شروع‌ يك‌ شغل‌ مكمل‌ هم‌ پيدا مي‌كنند و يا كار خود را عوض‌ مي‌كنند. ممكن‌است‌ دوست‌ شما فكر كند كه‌ زمان‌ كليد حل‌ اين‌ شكل‌ باشد. او فكر مي‌كند كه‌ وقت‌ كافي‌ براي‌ ثروتمندشدن‌ ندارد در اين‌ صورت‌ بايد گفت‌ كه‌ همه‌ ما همين‌ زمان‌ را در اختيار داريم‌ بيست‌ و چهار ساعت‌ درشبانه‌ روز! نه‌ بيشتر و نه‌ كمتر. اما واقعا بايد چكار كنيم‌؟
    در قدم‌ اول‌ بايد بدانيد كه‌:
    1 - براي‌ كسب‌ ثروت‌ نياز به‌ تصميم‌گيري‌ وجود دارد بايد خود را متعهد به‌ انجام‌ تلاشهاي‌ لازم‌ دراين‌ زمينه‌ كنيد. گرچه‌ تلاش‌ از اهميت‌ فوق‌ العاده‌اي‌ برخوردار است‌ اما اين‌ تلاش‌ بايد با ديدگاه‌ مناسب‌و صحيح‌ همراه‌ باشد.
    2 - اول‌ پس‌ انداز كنيد، بعد خرج‌ كنيد. فقرا برعكس‌ عمل‌ مي‌كنند آنها اول‌ خرج‌ مي‌كنند و بعد نقشه‌پس‌ اندازه‌هاي‌ آينده‌ را مي‌كشند. براي‌ رسيدن‌ به‌ ثروت‌ بايد برنامه‌اي‌ داشت‌ و آن‌ را اجرا كرد.
    3 - به‌ بررسي‌ زندگي‌ افراد ثروتمند بپردازيد. مدتي‌ از وقت‌ خود را با ثروتمندان‌ بگذرانيد و ببينيد كه‌چه‌ فرقهايي‌ با شما دارند و نكات‌ جالب‌ و مثبت‌ آنها را جذب‌ كنيد و واقع‌ بين‌ باشيد.
    4 - از ديگران‌ كمك‌ بخواهيد. وقتي‌ مردم‌ ببينند كه‌ شما براي‌ كمك‌ به‌ خود مصمم‌ هستيد آنها نيزبراي‌ كمك‌ به‌ شما بسيار مستعد مي‌شوند. بايد بدانيم‌ كه‌ چگونه‌ از ديگران‌ كمك‌ بگيريم‌.
    5 - مرتبا براي‌ خود خاطرنشان‌ كنيد كه‌ شايسته‌ ثروت‌ و قدرت‌ هستيد.
    6 - گاهي‌ اوقات‌ براي‌ خود پول‌ خرج‌ كنيد. بخشي‌ از روند رسيدن‌ به‌ استقلال‌ مالي‌ فهميدن‌ اين‌ نكته‌است‌ كه‌ شما استطاعت‌ پول‌ خرج‌ كردن‌ براي‌ خودتان‌ را داريد و از پولي‌ كه‌ داريد لذت‌ مي‌بريد و اين‌انگيزه‌اي‌ بيشتر براي‌ پولسازي‌ خواهد بود.
    7 - نقشه‌ بريزيد و هدفهاي‌ خود را مشخص‌ كنيد.
    8 - به‌ سه‌ دليل‌ زير هميشه‌ مقداري‌ پول‌ همراه‌ خود داشته‌ باشيد:
    الف‌ - احساس‌ ثروت‌ بيشتر مي‌كنيد.
    ب‌ - به‌ پول‌ داشتن‌ عادت‌ مي‌كنيد.
    ج‌ - اعتماد به‌ نفس‌ بيشتر پيدا مي‌كنيد. همچنين‌ به‌ اين‌ ترتيب‌ ترس‌ خرج‌ كردن‌ پول‌ را از دست‌مي‌دهيد.
    بعضي‌ها مي‌گويند: من‌ نمي‌توانم‌ پول‌ با خودم‌ حمل‌ كنم‌ زيرا بلافاصله‌ خرجش‌ مي‌كنم‌. خوب‌ اگروقتي‌ پول‌ در جيب‌ شماست‌ و به‌ خود اطمينان‌ نداريد چطور مي‌توانيد انتظار ثروتمند شدن‌ را داشته‌باشيد؟
    9 - به‌ هر مبارزه‌اي‌ با شور و شوق‌ و تعهد يورش‌ ببريد.
    ثروتمندان‌ مي‌دانند كه‌ پولسازي‌ واقعي‌ تنها وقتي‌ شروع‌ مي‌شود كه‌ كار كردن‌ به‌ خاطر پول‌ كنارگذاشته‌ شود.
    10 - فقر يك‌ بيماري‌ رواني‌ است‌ كه‌ مانند بسياري‌ از بيماري‌هاي‌ ديگر براي‌ كساني‌ كه‌ معتقد به‌درمان‌ پذيري‌ آن‌ هستند قابل‌ علاج‌ است‌ و مانند هر بيماري‌ ديگر براي‌ درمان‌ آن‌ نياز به‌ تلاش‌، ابتكار وشهامت‌ وجود دارد.
    خيلي‌ جالب‌ است‌ اگر بدانيد كه‌ تقريبا تمام‌ آدم‌هاي‌ شاد و ثروتمند زماني‌ در زندگي‌ خود اين‌ بيماري‌را شكست‌ داده‌اند، پس‌ شما هم‌ مي‌توانيد.

  8. #28
    آخر فروم باز sajadhoosein's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    iran
    پست ها
    1,893

    پيش فرض

    چگونه شغل خود را دوست داشته باشیم

    یک ترانه قدیمی هست که میگوید "اگر نمیتوانی با کسی که عاشقش هستی باشی، عاشق کسی باش که با او هستی". این جمله به خصوص در این دوران بحران اقتصادی، در مورد شغل شما هم میتواند صدق کند. البته این حرف به معنی تحمل کردن شغل و گذراندن روزهای خسته کننده و پر تنش نیست، بلکه به این معنا است که شما باید کمی بیشتر کار کنید تا شغل فعلی تان برایتان جالبتر شود. رسیدگی و رفع مشکلات کار فعلی تان اصولا ساده تر و همراه با ریسک کمتری است تا اینکه بخواهید دنبال کار جدید باشید و مدتی وقت برای جا افتادن در آن صرف کنید و به محض اینکه چند تغییر بنیادی در رابطه با شغل خود انجام دهید، متوجه میشوید که در حال حاضر، همانجایی هستید که میخواستید. در اینجا ۸ راه حل برای بهتر کردن وضعیت وجود به شما پیشنهاد میکنیم :
    ▪ به جای اینکه بر آنچه انجام میدهید متمرکز شوید، به چگونه انجام دادن کار بیاندیشید.
    بسیاری از ما تصور میکنیم که رضایت کامل کاری زمانی رخ میدهد که کاری ایده آل داشته باشیم اما این فرضیه چند اشکال دارد. اول از همه، برای انجام دادن کاری که دوست دارید لازم است شخصی باشید که در این کار بخصوص موفق خواهد بود. دوست داشتن یک شغل دلیل بر مناسب بودن برای آن نیست. حالا صفاتی را که در شما موجودند و در پیشبرد شغل رویاییتان مفید خواهند بود نام ببرید. ممکن است شما بسیار لایق و مشوق خوبی برای دیگران باشید. خوب، چرا از این صفات در پیشبرد شغل فعلی خود استفاده نکنید؟ این صفات و قابلیتها کمک میکنند تا در شغل فعلی خود همانقدر موفق شوید که میخواهید در شغل رویایی خود موفق باشید.
    ▪ یک راهنمای خوب پیدا کنید.
    در صورتی که تنها کار نمیکنید، این احتمال وجود دارد که در محل کارتان شخصی وجود داشته باشد که مورد احترام شماست و شما میتوانید چیزهای زیادی از او بیاموزید. این حالت حتا علی رغم تفاوتهای کارتان با یکدیگر میتواند صادق باشد. ممکن است شما کسی را در خارج از بخش خودتان پیدا کنید و بدانید که یافتن یک حامی یا راهنما به نفع شما است. یک حامی خوب کاری بیش از تقویت روحیه شما انجام خواهد داد. او کسی است که به شما کمک میکند تا به اهداف و شیوه رسیدنتان به آنها نگاهی نقادانه داشته باشید. فکر نکنید که این راهنما لزوما" باید شغل مورد علاقه شما را داشته باشد. بلکه این چگونگی کار انجام دادن اوست که اهمیت دارد. پس مطمئن شوید راهنمایی را انتخاب میکنید که در کارش موفق است و آنرا با رضایت انجام میدهد.
    ▪ استعدادهای خود را در مسیر اهداف شرکت به کار ببرید.
    بسیاری از ما خود را در شرایطی می یابیم که در آن از تواناییهای ما استفاده نمیشود. اگر در چنین موقعیتی هستید، سعی کنید راهی را برای ارتباط دادن استعدادهای خود و نیازهای شرکت پیدا کنید. اولین قدم شناختن این تواناییها است. سپس باید کمی تحقیق کنید و ببینید شرکت شما در حال حاضر یا در آینده نزدیک به چه چیزی نیاز دارد و شما چگونه میتوانید در کسب آن موثر باشید؟ سپس میتوانید قابلیتها و پیشنهادات خود را با حوصله به شخص ذی نفع توضیح دهید. طبیعتا به دست آوردن یک نقش جدید که در انجام آن مهارت دارید و در راستای اهداف شرکت هم هست، یک پیوند کامل حرفه ای خواهد بود.
    ▪ لااقل به یک نقطه ضعف خود پی ببرید و در رفع آن بکوشید.
    در صورتی که قبول کنید کارمند نمونه نیستید (چه کسی هست؟) انجام عملیات بهینه سازی کاری با آرامش بیشتری پیش میرود. همیشه تقصیر را به گردن دیگران انداختن ساده است. برای پایان دادن به این روش، به دنبال مورد خاصی باشید که تصحیح آن موجب میشود کارتان را بهتر انجام دهید، رابطه خود را با مدیران و همکاران بهتر کنید یا اینکه فقط اوضاع را برای خودتان قابل تحمل کنید. مثلا اگر در یک جلسه چند دقیقه تاخیر داشته اید سعی کنید بعد از این همواره چند دقیقه زودتر برسید. اگر رابطه پر تنشی با رئیس خود دارید، به سهم خود در این مشکل بیاندیشید، آیا شما به اندازه کافی به خواسته های او توجه کرده اید؟ آیا او را در جریان پیشرفت پروژه خود قرار داده اید؟ یک نقطه ضعف لزوما به این معنا نیست که شما کار اشتباهی انجام داده باشید، بلکه ممکن است فقط کمبود تجربه یا اعتماد به نفس در کار باشد. مشکل هرچه باشد، سعی در بهبود آن به شما کمک میکند تا از مقام خود به مقامی بالاتر برسید.
    ▪ از خودتان قدردانی کنید.
    همانطور که گاهی از قابلیتهای شما در مسیر صحیح استفاده نمیشود، زمانی هم هست که شما موفق شده اید تواناییهای خود را در مسیر صحیح به کار ببرید، اما آنقدر که انتظار دارید به کوشش شما توجه نمیشود. درواقع، ا عدم قدر شناسی کارفرما، دلیل اصلی عدم رضایت شغلی در بسیاری موارد است. اما در بسیاری از موارد شما تا زمانی که توانایی خود را به معرض توجه کارفرما یا مدیر خود نگذاشته اید، به این قدر دانی دست نخواهید یافت. این کار مهارت زیادی میخواهد اما آموختن آن به نفع شما است. کسانی که در کار خود موفق هستند تمام روز منتظر نمی نشینند تا کسی به دستاوردهای آنها توجه کند و آفرین بگوید، بلکه خودشان موفقیت خود را اعلام میکنند.
    ▪ از آموزشهای رایگان ضمن خدمت بهره مند شوید.
    بسیاری از شرکتها برای پیشبرد مهارتهای شغلی کارکنان خود مانند استفاده از کامپیوتر یا موارد دیگر تکنیکی یا مدیریتی، کلاسهای گروهی رایگان تشکیل میدهد. حتا اگر به موضوع کلاس ارائه شده برای شغل فعلی خود احتیاج ندارید، به نفع شماست که مهارتهای خود را برای دست یابی به موقعیتهای دیگر افزایش دهید. اگر شرکت شما چنین امکانی را ارائه نمیکند برای آن تقاضا بدهید. باور نمیکنید که گاهی مدیران تا چه حد در انجام این کار مشتاق و موافق هستند.
    ▪ بخواهید و به دست آورید.
    بیان کردن خواسته هایتان، ساده ترین و موثرترین راه برای رسیدن به چیزی است که میخواهید. در بسیاری موارد، مسئله این نیست که مدیریت نمیخواهد چیزی که به آن نیاز دارید برایتان فراهم نکند. مسئله این است که آنها فراموش میکنند. چرا که شما تنها مشغله فکری آنها نیستید، باید پیش قدم شوید و خواسته های خود را عنوان کنید و در عین حال به مدیر خود نیز کمک خواهید کرد.
    ▪ برای خود پروژه های مربوط به کار به وجود آورید.
    برای کسانی که احساس دل زدگی یا سرخوردگی میکنند، انجام یک کار تازه یا برنامه مفرح در محیط کار میتواند روحیه بهتری به شما بدهد. بهترین کار این است که قبل از انجام هرکار بزرگی مانند راه اندازی شرکت خودتان، به کارهای کوچک مانند مرتب کردن و تغییر دادن مدل اتاق یا میز کار خود بپردازید. این روش فقط یک نوع مشغولیت موقت برای فرار از فشار کار نیست. شما در حال به دست آوردن مهارتهای پر ارزشی هستید که با انجام کارهای ابتکاری کوچک و بزرگ به دست می آید و شما را سرشار از اعتماد به نفس خواهد کرد. کار کردن بر روی موضوعی که به آن علاقه دارید تمرکز شما را از موضوع بی علاقگی به شغلتان معطوف به انجام هرچه بیشتر ابتکارات سرگرم کننده برای پیشبرد کار خواهد شد.
    اگر با به کار بردن این پیشنهادات همچنان صبح شنبه را با غصه آغاز میکنید، وقت آن است که به دنبال کار جدیدی باشید. اما این بار خوشحال خواهید بود که تمام کوشش خود را برای کنار آمدن با موقعیت به کار برده اید و در این میان به قابلیتها و استعدادهای خود بیشتر پی برده اید. این بار با آمادگی بیشتر به سوی کار تازه خواهید رفت.

  9. #29
    آخر فروم باز sajadhoosein's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    iran
    پست ها
    1,893

    پيش فرض

    استرس جزء زندگی است
    رخدادهای زيادى در زندگى روى مى‌دهد، پس احساس شكست و ياس امری اجتناب‌ناپذیر خواهد بود. چيزهايى هستند كه شما نمى‌توانيد كنترل كنيد و نااميدكننده‌ترين بخش قضیه هم همین است.
    ممكن است والدين شما دائم در حال مشاجره باشند و يا زندگى اجتماعى شما نابسامان و آشفته باشد. همچنين ممكن است زمانى كه خود را تحت فشار قرار مى‌دهيد- مانند فشار جهت گرفتن نمرات خوب يا ارتقا در كار _ احساس بدى پيدا كنيد.
    يك واكنش عمومى به استرس انتقاد از خويش است. حتى ممكن است آنقدر احساس ناراحتى بكنيد كه هيچ چيز دلخوش‌كننده‌اى در زندگى نيابيد و زندگى كاملاً بى رحم و خشن به نظر بيايد.
    زمانى كه در چنین وضعی قرار گرفته‌اید، ممکن است به سادگی فکر كنيد كه قادر به تغيير چيزى نيستيد. اما چنين نيست و هنوز مى‌توانيد خيلى چيز‌ها را عوض دهيد.
    نشانه هاى وجود استرس:
    • احساس افسردگى، بدخلقى، گناه، خستگى.
    • سردرد، دل درد، اختلال خواب.
    • خنديدن و گريه كردن بى دليل.
    • سرزنش كردن ديگران به خاطر چيزهاى ناخوشايندى كه برايتان اتفاق مى‌افتد.
    • فقط جنبه منفى چيز ها را ديدن.
    • احساس اينكه چيز هايى كه قبلاً براى شما جالب و سرگرم كننده بوده‌اند، ديگر جذابيت خود را از دست داده‌اند و بيشتر بارى هستند كه بر شما تحميل مى‌شوند.
    • انزجار از آدم ها يا مسئوليت هايتان.

    شیوه‌های مفید در مبارزه با استرس:
    • خوردن غذای متعادل به صورت منظم.
    • كم كردن مصرف چای و قهوه و نوشیدنی‌های كافئین‌دار.
    • خواب كافى.
    • تمرينات منظم ورزشى.
    [مدیتیشن برای رهایی از استرس]

    چگونه مى توانيم با استرس كنار بياييم؟
    گرچه شما هميشه نمى‌توانيد چيزهاى تنش‌زا را كنترل كنيد، اما مى توانيد واكنش خود را در برابر آنها تحت كنترل درآوريد. احساس شما درباره چيزها نتيجه طرز تفكر شما درباره آنهاست.
    اگر بتوانيد شيوه تفكر خود را تغيير دهيد، خواهيد توانست احساس خويش را نيز تغيير دهيد.
    براى كنار آمدن با استرس، اين موارد را مد نظر قرار دهيد:

    ۱ _ فهرستى از چيزهاى تنش زا را تهيه كنيد.
    دوستان، خانواده، مدرسه و ساير فعاليت‌ها را در نظر بگيريد. بپذيريد كه نمى‌توانيد هر چيزى را كه در فهرست‌تان آورده‌ايد كنترل كنيد.
    ۲ _ مواردى را كه مى توانيد تحت كنترل در آوريد.
    براى مثال، اگر زيادى كار مى‌كنيد و فرصتى براى مطالعه نداريد با رئيس‌تان درباره كاهش ساعات كار صحبت كنيد.
    ۳ _ به خودتان استراحت بدهيد.
    به خاطر داشته باشيد كه هميشه نمى‌توانيد همه را از خودتان راضى نگاه داريد و خطا كردن امرى جايز است.
    ۴ _ خودتان را به انجام چيزهايى كه نمى‌توانيد يا نمى‌خواهيد انجام دهيد، مجبور نكنيد.
    اگر سرتان زيادى شلوغ است، در مورد کمک به خواهرتان برای چیدن اسباب‌های خانه‌اش قول ندهيد. اگر خسته هستيد و حال بيرون رفتن نداريد به دوست‌تان بگوييد كه براى شب ديگرى قرار خواهيد گذاشت.
    ۵ _ كسى را براى صحبت كردن پيدا كنيد.
    صحبت با دوستان و خانواده كمك‌كننده خواهد بود، چرا كه امكان بيان احساسات‌تان را به شما مى‌دهد. اما ممكن است مشكلات خانوادگى يا اجتماعى شما دشوارتر از آن باشند كه بتوان در موردشان بحث كرد.
    اگر احساس مى كنيد كه نمى توانيد با خانواده و يا دوستان راحت درباره مشكلتان صحبت كنيد.با يك نفر خارج از اين مجموعه صحبت كنيد.این فرد مىتواند روحانى، مشاور مدرسه يا پزشك خانواده باشد.
    راه‌های نادرست مقابله با استرس:
    راه هاى سالم و ناسالم در كنار آمدن با استرس وجود دارند.
    فرار از مشكلات با مصرف مواد مخدر بسيار خطرناك است. این راه‌ها مى توانند بسيار وسوسه‌انگيز باشند و بوسیله دوستانتان به شما تعارف شوند.
    ممكن است داروهای روانگردان غیر مجاز پاسخ‌هاى آسانى به نظر برسند، اما چنين نيست. مصرف این مواد مشكلات جديدى را به مشكل شما اضافه مى‌كند، مانند اعتياد يا مشكلات خانوادگى و به مخاطره افتادن سلامتى.
    وقتی تحمل‌تان تمام می‌شود:
    اين يك علامت خطر است. استرس ممكن است بزرگتر از آن باشد كه بتوانید از پس آن برآببد. در اين صورت ممكن است شما به فکر انجام کارهای وحشتناكى مثل صدمه زدن به خودتان يا خودكشى بیفتید.
    زمانى كه احساس ياس مى‌كنيد و تسليم می‌شويد، بدان معناست كه كارها هرگز بهتر نخواهد شد.
    بلافاصله با يك نفر صحبت كنيد. صحبت كردن درباره احساسات‌تان اولين قدم در اين راه است كه بياموزيد چگونه با وضعیت‌تان کنار بیایید تا احساس بهترى پیدا کنید.

  10. #30
    آخر فروم باز sajadhoosein's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    iran
    پست ها
    1,893

    پيش فرض

    مواد غذایی ضد استرس


    تحقیقات ثابت کرده است که فشار عصبی نه تنها باعث تغییرات خلقی می شود بلکه باعث افزایش احتمال ابتلا به بیماری ها، از سرماخوردگی ساده تا بیماری های قلبی عروقی می شود. راه های زیادی برای مقابله با استرس و فشار عصبی وجود دارد، یکی از این راه ها استفاده از مواد غذایی است که در کنترل استرس نقش مهمی به عهده دارند.
    غذاها می توانند از راه های مختلفی بر میزان استرس تاثیر بگذارند. مثلا بعضی غذاها باعث افزایش سطح سروتونین(ماده شیمیایی که در مغز باعث ایجاد آرامش می شود) در خون می شوند. بعضی غذاهای دیگر باعث کاهش سطح هورمون های کورتیزول و آدرنالین(هورمون هایی که در بدن باعث ایجاد استرس می شوند) می شوند. همچنین بعضی غذا ها نیز با تقویت سیستم ایمنی و کاهش فشار خون، بدن را ازعوارض استرس در امان نگه می دارند. آیا شما غذاهای ضد استرس را می شناسید؟
    کربوهیدرات ها.تمام کربوهیدرات ها در مغز باعث افزایش ترشح ماده شیمیایی سروتونین(Serotonin) می شوند. برای این که میزان سروتونین در خون بالا بماند بهتر است از مواد غذایی دارای کربوهیدرات های کمپلکس که به کندی هضم می شوند استفاده کنید. بعضی از این مواد غذایی شامل حبوبات، نان، پاستا و جو دوسر می باشند.
    مرکبات.ویتامین C موجود در مرکبات می تواند سطح هورمون ایجاد کننده استرس را پایین آورده و همچنین باعث تقویت سیستم ایمنی بدن شود.
    اسفناج.دارای مقادیر قابل توجهی منیزیوم است که در تعدیل کردن سطح کورتیزول(Cortisol) خون بسیار موثر است. سطوح پایین منیزیوم در خون باعث افزایش سردرد و خستگی ناشی از استرس می شود.
    روغن ماهی.اسید چرب امگا-۳ موجود در روغن ماهی باعث جلوگیری از افزایش زیاد هورمون های ایجاد کننده استرس و همچنین محافظت در برابر بیماری های قلبی عروقی می شود.
    چای.تحقیقات ثابت کرده است که افرادی که روزانه چای می نوشند نسبت به افرادی که چای نمی نوشند، به مراتب احساس آرامش بیشتری دارند و سطح هورمون کورتیزول آن ها در شرایط استرس زا پایین تر است. در مقابل قهوه بر عکس عمل می کند و باعث افزایش سطح هورمون کورتیزول در خون می شود.
    پسته.هورمون آدرنالین(Adrenaline) در شرایط استرس زا، باعث افزایش فشار خون و ضربان قلب می شود. خوردن روزانه مقداری پسته باعث کنترل میزان ترشح این هورمون می شود.
    آووکادو.یکی از بهترین راه ها برای کاهش فشار خون، گرفتن مقادیر کافی پتاسیم از مواد غذایی است. میوه آووکادو سرشار از پتاسیم است.
    بادام. سرشار از ویتامین های مورد نیاز بدن است. ویتامین E موجود در بادام باعث تقویت سیستم ایمنی و ویتامین B موجود در آن باعث تقویت بدن در مقابله با شرایط استرس زا می شود.
    سبزیجات خام.جویدن سبزیجات شکننده و ترد مانند هویج و کرفس از طریق مکانیکی باعث کاهش عادت به هم فشردن دندان ها در نتیجه استرس می شوند.
    شیر.کلسیم موجود در شیر باعث کاهش اسپاسم عضلانی و ایجاد حالت آرامش در بدن می شود.
    Last edited by sajadhoosein; 27-01-2011 at 11:21.

صفحه 3 از 3 اولاول 123

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •