تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 3 از 6 اولاول 123456 آخرآخر
نمايش نتايج 21 به 30 از 59

نام تاپيک: مشکلات روانی بدی دارم ...خیلی افسردم.

  1. #21
    آخر فروم باز Guts's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2009
    پست ها
    1,651

    پيش فرض

    چیز مهمی نیست وقتی آدم میدونه هیچوقت ازدواج نمیکنه
    چیز مهمی نیست وقتی آینده رو از الان میدونی.
    حالا چرا گیر دادی به ازدواج ، ما به همه میگیم بابا بیخیال ازدواج بشین شما انگار خیلی دوست داری ازدواج کنی.
    بعد اینجا هر کدوم از دوستان میان پند و اندرز میگن ولی بدون شک همه بیفایدست و بیشتر حالت همدردی داره تا دوایی برای درد شما باشه.

    در ضمن شما هنوز افسرگی خیلی شدید نگرفتی پس خیلی خودتو به درو دیوار نزن، چون افسردگی شدید برابر با خودکشی هست یا علائمی که هیچوقت آرزو نمیکنی که بگیری، البته در نوع افسرگی معمولی هم اکثراً به خودکشی فکر میکنن ولی طبیعیه و اصلاً جزء علائمش هست.

    دوست عزیز من نمیدونم واقعاً شما پیش روان پزشک رفتی یا خیر ولی معمولاً اگر با مشاوره و این جور مزخرفات مشکلت حل نشه بهت دارو میدن که البته انواع مختلف داره و با تأثیرات مختلف مثل دیسیپرامین یا فلوكستین و n تا داروی دیگه، در هر صورت اگر چیزی جواب نده باید دارو مصرف کنی.

    به نظر شخصی من خیلی سعی نکن با شدت زیاد با این همه مشکلات که 90٪ به خاطر همون افسردگی هست برخورد بکنی. برو پیش روان پزشک دارو مصرف کن.
    من دوستی دارم که اونم هم همین مشکلات رو داشت و البته خیلی هم عصبی و خشن بود ولی الان اوضاعش خیلی بهتره البته زمان درمانش بیشتر از 2-3 سال طول کشید و مشکل معده هم بخاطر عوارض دارویی که مصرف میکرد پیدا کرد ولی خوب الان خیلی آدموار شده حداقل، شما هم انقدر ناامید نباش از روان‌پزشک بخوا که برات دارویی تجویز کنه سعی کن خودتو ببندی به ورزش مثل ببخشید ببخشید ببخشید خر ورزش کن صبح تا شب، اگر توسنتی برو سر کار هر کاری باشه خیلی کمک میکنه فکرت مشغول بشه و نصف مشکلاتت حل میشه. البته اول ممکنه کار سختی باشه ولی در خودت انگیزه بوجود بیار به این فکر کن که همچی خوب میشه و روزهای خوب رو در ذهنت تصور کن نه مزخرفات رو البته اینا همش حرفه در عمل بدون شک کار سختیه ولی همینه دیگه میخوای خوب شی، اگر نخواستی هیچکدوم از این کارها رو بکنی و خواستی ناامید و پوچ بمونی خوب اینکه چه زندگیه اصلاً نمیشه اسمش رو زندگی کردن گذاشت مردگی کردنه.

  2. 2 کاربر از Guts بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #22
    آخر فروم باز شـیـفــو's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    تهران | Tehran
    پست ها
    2,174

    پيش فرض

    چندتا آهنگ از سعيدكرماني و كامي راسكال گوش بده حالت جا مياد .
    وسواس رو هم بي خيال اينجا تو مدرسه ي من بچه ها آدامس رو شريكي مي خورند ، وسواس چيه !

  4. 2 کاربر از شـیـفــو بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #23
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Aug 2005
    محل سكونت
    افلاک
    پست ها
    2,196

    پيش فرض

    پیشنهاد می‌کنم زنگ بزنی دکتر هلاکویی (شبکه‌ اندیشه) و باهاش یه صحبتی بکنی. کارش درسته.

    یه توصیه‌ی مهم: یه مدت اصلا ایرانی گوش نده. اگه بدون موزیک نمی‌تونی سر کنی برو از کارهایی که بچه‌ها تو تاپیک آهنگ‌های بی‌ کلام گذاشتن دانلود کن. پشیمون نمی‌شی.

    Last edited by Balrog; 22-11-2009 at 03:30.

  6. 3 کاربر از Balrog بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #24
    داره خودمونی میشه Dokhtar_Bache's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2009
    محل سكونت
    طــــــــــــــــهران
    پست ها
    136

    پيش فرض

    خوب بحث جالبی شده..هرکی یه نظری داره بعضیا میگن دارو بعضیا میگن ایمان و خدا و توکل و خودتو غیره. ببین من برعکس تو در اثر ارتباط با یه نفر دچار مشکلات افسردگی شدم.مهمترین چیزی که زجرم می داد وهنوز هم یه وقتایی سراغم میاد استرس بود وهست.نوعی استرس که با بی اشتهایی شدید روبرو بود وموقع صبح اونقدر شدید میشد که(عذر میخوام) به حالت تهوع می رسید.دیدن یه سری فیلمهای خاص حالت منو تشدید میکرد.ببین من همه تلاشمو کردم که به دارو نیاز پیدا نکنم.کاری که به من خیلی آرامش می داد این که تو اینترنت راجع به مشکلم سرچ می کردم و وقتی میدیدم کلی مطلب پیدامیشه حالم خیلی خوب میشد.ببین یعنی من از زندگی عادیم ساقط شده بودم اما همچنان پررو بودم ودکتر نمیرفتم!مهم ترین چیزی که فهمیدم این بود که باید موضوع مزاحمی که برام پیش اومده رو ازبین ببرم.چون اگه وجود داشته باشه وهرچقدر دارو بخوری آب درهاون کوبیدن محضه!رسیدم به خودکشی!ولی میترسیدم آخرش فهمیدم که بهتره همین چیزی که دارم رو سامان بدم.مردنمو تولدم به من ربطی نداشته ونداره!
    چیزی که همه به آدم می گن اینه که باید راهتو پیدا کنی.باور کن خیلی جمله درستیه.همون هدفه.اگه نباشه واقعا" آدم می میره.اینو جدی من تجربه اش کردم.احساس مرده متحرک داشتن در اثر بی هدفی.حالا کاری که من کردم بعداز رفع معضل این بود که به نماز خوندن روآوردم.هرکی یه اعتقادی داره.این کار برای من مفید بود مثل یه نوع حرکت یوگا.وآخر سر هم از تبدیل انرژی استفاده کردم
    یعنی اون انرژی ناراحت کننده ای که دراثر افسردگیم ایجاد میشد رو صرف درس خوندن کردم.من الان جوری درس میخونم که هیچ وقت تو عمرم نمیخوندم.روزی چندساعت.واقعا"نتیجه شگفت انگیزی برام داشته.. یه چیزدیگه هم خیلی به دردت میخوره گسترش روابط عمومیه..ببین بالا بری پایین بیای یه پدیده غیرقابل انکاره.باید جسارت داشته باشی دوست پیدا کنی.باتوجه به مشکل والدینت تو باید دنبال دوست باشی.هم صحبت.درد دل در این دوران خیلی کمکت می کنه خیلی.من نهایت کاری که کردم مراجعه به یه مشاور بود که اونم یه سری راهکار ارئه داد که نسبتا" مفید واقع شد.منظورم اینه که خودم به داد خودم رسیدم.
    این که بشینی بگی مشکلت ارثیه و خدا بهت کمک نمیده و اینا بهانه است.تا قیامت هم بشینی خدا نمیاد دستتو بگیره بلندت کنه..خودت باید بلند شی.
    من اگر 1 هفته دیگه با اون بحران بی اشتهایی ادامه می دادم کارم به بستری شدن می کشید.ولی چون میدونستم حق زندگی دارم دنبال مسیر درست گشتمو پیداش کردم.
    ببین چی جذبت میکنه.درس ورزش کار موسیقی(ساز نواختن)؟ برو سراغ یکیش و انرژیتو بذار روش.تو مجبوری انتخاب کنی و زندگی کنی.مثل همه آدمای دیگه.زندگی همینه.هیچ اتفاق عجیبیم لازم نیست بیفته تا اسمش رو بذاری زندگی!تو از کجا میدونی ازدواج نمی کنی ؟از کجا میدونی آینده ات چی می شه؟مگه چندسالته؟1000سال؟!هر وقت من دونستم توهم می دونی.بیبن اینارو نمی گم فقط دلگرم شی.میگم که یکم به خودت بیای.تو به خودت کمک کن مسیرتو پیدا کن.بقیه اش خود به خود ردیف میشه.من خودم یه وقتا اینقدر توزندگی آرامش دارم که تعجب می کنم!!!!!!میگم من عادت به این زندگی بی دغدغه ندارم!همه اش به خاطر اینه روش زندگی کردنمو تغییر دادم.
    امیدوارم مفید بوده باشه.اینارو گفتم فقط به قصد کمک کردن بهت چون حس و حالتو درک می کنم.

  8. 6 کاربر از Dokhtar_Bache بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #25
    پروفشنال
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    محل سكونت
    گیلان _ رشت
    پست ها
    635

    پيش فرض

    سلام دوست عزیز ...
    شخصا از این که می بینم کسی از چیزی رنج می بره ناراحتم ... !
    اما دوست دارم چند جمله بگم ، شاید مفید بود ...
    من هیچ وقت مشکلات تو رو نداشتم ، اما چیزی شبیه به اون توی زندگی من بود ، پدر من مشکل روحی نداره ، مادرم هم نداره ، ولی من کمی دچار افسردگی شده بودم ... ، افسردگی نه به اون معنی که خیلی وضعم خراب باشه ، نه ، ولی چیزی که مهمه اینه که من با بقیه ی اعضای خانوادم فرق می کردم ، به خاطر همین فکر می کردم توی خانواده تنها هستم ، بعضی مواقع کارهایی می کردم که مثلا برادر بزرگ ترم از من خیلی بدش میومد و دوست داشت من رو حسابی بزنه ... ، من تقریبا از همه ی اعضای خانوادم متنفر بودم !
    اما با گذشت زمان ، فهمیدم که نمیشه با این وضع ادامه داد ، خانواده من مشکلی نداشتن ، این من بودم که مشکل داشتم ، همه ی فکرهایی که توی ذهنم بود به خاطر خودم بود و به خاطر تنها بودن ، تمام فکرهایی که می کردم در زمانی بود که تنها بودم ، و بزرگترین مشکل هم همین بود ، احساس تنهایی و تنها بودن ( اون هم کجا ! توی خونه ! )
    بهت توصیه می کنم مدت زیادی رو بیرون از خونه و یا بهتر بگم با دوستات سر کن ، سعی کن کمی از اتاقت بیرون بیادی و اجتماع رو بیشتر حس کنی ...
    نه فقط به خاطر این که به اجتماع عادت کنی ، نه ، به خاطر اینکه ذهنت رو با فکر کردن خسته نکنی ، سعی کن زیاد حرف بزنی ...
    با همه حرف بزن ، عادت کن که سر صحبت رو با اطرافیانت باز کنی ...
    یک مشکلی که فکر می کنم داری اینه که توی جمع فکر می کنی همه دارن بهت توجه می کنن که مثلا چی کار می کنی ! ، به خاطر همینه که خجالت می کشی و خودت رو غایم می کنی ...
    باور کن اونها هم مثل تو هستن ، فقط فرقشون اینه که کمی پررو ترن ! ، یادمه یک روز توی کلاس می خواستم یک تحقیقی رو بخونم ، خیلی استرس داشتم ، دبیرم که فهمیده بود استرس دارم ، اومد توی گوشم یک جمله ی جالب گفت ، گفت : " اونهایی که جلوت وایستادن از تو بدترن ، چرا استرس داری ، خیال نکن با تو فرق میکنن " ، این جمله باعث شد با استرس کمتری بخونم تحقیقم رو ...
    یه بار سوء تفاهم نشه من نمی خوام در مورد خانواده و اطرافیانت چیزی گفته باشم ، فقط می خوام این موضوع رو به خودت و اطرافیانت تعمیم بدی ...
    هیچ وقت به این فکر نکن که تو توی این دنیا یا توی هرجمعی جایی نداری و آینده به تو نیاز نداره ، انسانها مکمل یکدیگه ان ! تقدیر و سرنوشت هیچ انسانی رو به سمت خودش نمی کشه ، بلکه این انسانها هستن که تقدیر رو برای خودشون رقم می زنن ، هر فکری که توی ذهنت میاد یک آینده ی دور یا نزدیک رو برات به ارمغان میاره ، تو در عین حال می تونی یک انسان موفق باشی و هم می تونی یک انسان شکست خوده و نا امید باشی ، همه چیز به خودت بستگی داره ، به چیزهایی فکر نکن که از دست دادی ، به چیزهایی فکر کن که می تونی بدست بیاری ، آینده می تونه با گذشته خیلی فرق داشته باشه ، مطمئن باش که انتخاب با خودته ...
    دوستمون در پست قبلی خوندن نماز رو پیشنهاد کردن ، توصیه می کنم حتما این کار رو بکن ، شاید قبل از خوندن نماز نمی دونستم چقدر می تونه مفید باشه ولی وقتی شروع کردم به خوندن ، به این جمله ایمان آوردم که " یاد خدا آرامش دهنده ی قلبها است "

    به عنوان آخرین نکته ، توصیه می کنم سی دی صحبتهای دکتر آزمندیان رو نگاه کن ، توصیم رو جدی بگیر ، حتما نگاه کن ...
    و یک نکته هم بگم ، سعی کن از دارو استفاده نکنی ، بدترین چیز برای یک مشکل روانی خوردن قرصه ...

    اکثر مواردی که به عنوان مشکل اعلام کردی مربوط به تلقینات درونیت هست ، به آینده فکر کن و این که می شه متفاوت بود و آینده ی متفاوتی ساخت ...

    باز هم می گم ، سی دی های تصویری دکتر آزمندیان رو تهیه کن و ببین ، حتما این کار رو بکن ، حتما ( حد اقل امتحانش کن ... ! )

    یک چیز دیگه ، سعی کن با فیلم هم خودت رو سرگرم کنی ، با فیلمهایی که کمی بهت هیجان بده ، شخصا دیدن سریال فرار از زندان رو بهت توصیه می کنم ، با دیدن این فیلم به لزوم داشتن اعتماد به نفس اعتقاد پیدا می کنی ... !

    امیدوارم هرچه زودتر خودت رو پیدا کنی ... !

    موفق باشی ...
    Last edited by Mahmood_N; 22-11-2009 at 03:51.

  10. 3 کاربر از Mahmood_N بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #26
    در آغاز فعالیت R-13's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2009
    پست ها
    14

    پيش فرض

    یه پیشنهاد هم من دارم حتماً انجام بده خیلی روحیت رو عوض میکنه """"""""" ورزش""""""""" حتمآ به یه ورزش رو بیار اگه گروهی باشه مثل فوتبال و... که بهتر، ولی اگه روت نشد ورزش های انفرادی و ترجیحاً در محیط بیرون باشه . حتماً صبح ها برو کوه حداقل هفته ای یک روز،اگه بیشتر تونستی بری که بهتر.اگه جواب نداد بیا اینجا هرچی دلت خواست بهم فحش بده. اینو بدون که دوستهایی که اونجا پیدا میکنی همین بچه های پی سی ورد هستند. درضمن انقدر پشت سیستم نشین چاق تر می شی ها.

  12. 2 کاربر از R-13 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #27
    آخر فروم باز Guts's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2009
    پست ها
    1,651

    پيش فرض

    کلاً ورزش خیلی خوبه ولی نمیتونه مشکلات روحی رو 100٪ حل بکنه، ولی خیلی میتونه کم‌شون بکنه. دوستان مشکل زیادی با دارو دارن نمیدونم چرا. رنج بسیار گسترده‌ای دارو در دنیا برای افسردگی وجود داره که تأثیرات متفاوتی دارن، بعضیاشون قوی هستن بعضیا ضعیف که بسته به بیمار دکتر به بیمار تجویز میکنه ولی خیلی از نوع‌هایی که جدیداً عرضه میشه عوارض زیادی ندارن دیگه در هر صروت در خیلی از موارد شاید مثل مورد دوستمون راهی بجز استفاده از دارو نیست و مطمئن باشید استفاده نکردنش خیلی بدتر از استفاده کردنش هست.

  14. این کاربر از Guts بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  15. #28
    آخر فروم باز Elendil1's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2008
    محل سكونت
    Númenor
    پست ها
    1,302

    پيش فرض

    مستند SECRET رو بگیر ، زندگیت عوض میشه !

  16. این کاربر از Elendil1 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  17. #29
    حـــــرفـه ای ALt3rnA's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2005
    محل سكونت
    Politziea
    پست ها
    4,748

    پيش فرض

    یعنی واقعا شما توی زندگیت چیزی نداری که بخوای بخاطرش بجنگی ؟ مطمئنی ؟

  18. این کاربر از ALt3rnA بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  19. #30
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    محل سكونت
    تو قلب نيروي برتر...
    پست ها
    697

    پيش فرض

    و یک نکته هم بگم ، سعی کن از دارو استفاده نکنی ، بدترین چیز برای یک مشکل روانی خوردن قرصه ..
    دوست عزيز چرا اطلاعات غلط ميدي؟ دارو درماني به همراه تلقين درماني بهترين راه درمانه

  20. این کاربر از milad_badboy بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •