حالا چرا گیر دادی به ازدواج، ما به همه میگیم بابا بیخیال ازدواج بشین شما انگار خیلی دوست داری ازدواج کنی.
بعد اینجا هر کدوم از دوستان میان پند و اندرز میگن ولی بدون شک همه بیفایدست و بیشتر حالت همدردی داره تا دوایی برای درد شما باشه.
در ضمن شما هنوز افسرگی خیلی شدید نگرفتی پس خیلی خودتو به درو دیوار نزن، چون افسردگی شدید برابر با خودکشی هست یا علائمی که هیچوقت آرزو نمیکنی که بگیری، البته در نوع افسرگی معمولی هم اکثراً به خودکشی فکر میکنن ولی طبیعیه و اصلاً جزء علائمش هست.
دوست عزیز من نمیدونم واقعاً شما پیش روان پزشک رفتی یا خیر ولی معمولاً اگر با مشاوره و این جور مزخرفات مشکلت حل نشه بهت دارو میدن که البته انواع مختلف داره و با تأثیرات مختلف مثل دیسیپرامین یا فلوكستین و n تا داروی دیگه، در هر صورت اگر چیزی جواب نده باید دارو مصرف کنی.
به نظر شخصی من خیلی سعی نکن با شدت زیاد با این همه مشکلات که 90٪ به خاطر همون افسردگی هست برخورد بکنی. برو پیش روان پزشک دارو مصرف کن.
من دوستی دارم که اونم هم همین مشکلات رو داشت و البته خیلی هم عصبی و خشن بود ولی الان اوضاعش خیلی بهتره البته زمان درمانش بیشتر از 2-3 سال طول کشید و مشکل معده هم بخاطر عوارض دارویی که مصرف میکرد پیدا کرد ولی خوب الان خیلی آدموار شده حداقل، شما هم انقدر ناامید نباش از روانپزشک بخوا که برات دارویی تجویز کنه سعی کن خودتو ببندی به ورزش مثل ببخشید ببخشید ببخشید خر ورزش کن صبح تا شب، اگر توسنتی برو سر کار هر کاری باشه خیلی کمک میکنه فکرت مشغول بشه و نصف مشکلاتت حل میشه. البته اول ممکنه کار سختی باشه ولی در خودت انگیزه بوجود بیار به این فکر کن که همچی خوب میشه و روزهای خوب رو در ذهنت تصور کن نه مزخرفات رو البته اینا همش حرفه در عمل بدون شک کار سختیه ولی همینه دیگه میخوای خوب شی، اگر نخواستی هیچکدوم از این کارها رو بکنی و خواستی ناامید و پوچ بمونی خوب اینکه چه زندگیه اصلاً نمیشه اسمش رو زندگی کردن گذاشت مردگی کردنه.