قبول شدنش نه ولی ادامش چرا
قبول شدنش نه ولی ادامش چرا
اونم البته اگه یکی علاقه داشته باشه ، از هر رشته ی دیگه ای واسش آسونتر و لذت بخش تره ...
چون خيلي ضايع است... وقتي ميتوني مهندسي بري...
چه ربطی داره ؟!
آدم باید به علاقه اش نگاه کنه ؛ نه به اسم و ...
جایی که بعضی از دکترها و مهندسها دوست دارن به
اقا و خانم درجه ی تحصیلیشون صدا بشن تا فامیل خانوادگیشون ..........
تا اخرش باید خوند که از همون اول انتخاب رشته ی دانشگاهی با چه باوری بزرگ میشیم......
من خودم فیزیک و ریاضی رو دوست دارم و خیلی دوست دارم تو دانشگاه فیزیک یا ریاضی محض بخونم ...
ولی همون طور که دوستان گفتن به خاطر بازار کار کمش خیلی ها آدمو سرزنش میکنن و میگن رشته خوبی نیست ! اینجوری ادمو به شک می اندازن
معمولا بیشتر آدما میگن مهندسی ، مهندسی ...
فکر کنم افرادی که به رشته های پایه علاقه دارن اینو زیاد شنیدن :
برو عمران بخون که با لیسانسش میشه کار کرد !!!! برو صنایع بخون که نسبتا رشته آسونیه ، برو برق و مکانیک بخون رشته تاپیه و ...
خوب وقتی همه از مادربزرگ تا معلم اینو میگن ، آدم دلهره میگیره که نکنه راست بگن ، نکنه فیزیک بخونم آخرشم بیکار شم !
البته مهندسی هم خوبه ولی به نظر من هیچگاه به پای فیزیک نمیرسه! ریاضی و فیزیک به مراتب از مهندسی جلوتره !
من خودم یا این همه علاقه از بس بهم گفتن فیزیک نخون الان نمی دونم چی کار کنم!!!!!!!!!!!
البته اینو بگم فیزیک بازارش تو ایران یه کم کمه ولی تو آمریکا ، کانادا و اروپا خیلی فیزیک رو میخوان
اگه یه کم وضع اشتغال بهتر بود خیلی ها سراغ رشته های پایه میومدن
فیزیک رشته ی تاپیه.سخت تر از بعضی مهندسی ها هم هست.
اگه علاقه دارین و شرایط ادامه اش رو هم تا مقاطع بالا دارین نه نگران بازار کارش باشید و نه نگران حرف دیگران
اگر هیچ کاری هم نباشه استادی که هست.
چون کار نداره دیگه
به نظرم هیچ فایده ای نداره
من یکی از دوستام که مخ ریاضی هستش الان توی رشته ریاضی محض کارشناسی ارشد توی دانشگاه امیرکبیر داره درس میخونه .
باورتون نمیشه که بگم توی کنکور سراسری این درصد ها را زده بود
ریاضی 80 درصد
فیزیک 85 درصد
شیمی 80 درصد
حالا عمومی ها را دقت کنید
معارف 10 درصد
فارسی 8 درصد
زبان 12 درصد
عربی 3 درصد
اگه دنبال اسم و رسم بود می رفت مهندسی درس میخوند . اما خودش میگفت چون عاشق ریاضی هستش رفت ریاضی محض
وقتی کارشناسی را تموم کرد بلافاصله کارشناسی ارشد شرکت کرد و رتبه 29 کشوری را اورد و دانشگاه امیر کبیر ریاضی محض قبول شد .
الان هم داره برای دکترا میخونه و خودش میگه که صد در صد قبول می شه .
پس همیشه علاقه مهمتره .
این تاپیک برام خیلی جالب بود. چون خود من عاشق ریاضی محض بودم و هیچ چیز دیگه ای رو دوست نداشتم. من المپیادی بودم و تمام سالهای زندگیمو با عشق ریاضی گذرونده بودم. سر رشته هم پامو کرده بودم تو یه کفش که فقط ریاضی، اونم از نوع محضش. خلاصه اینکه همه رو مجاب کردم که باباجان من که قرار نیست ایران بمونم بعد لیسانس، تو کانادا هم برای یه لیسانس Science هم ارزش بیشتری قائلند، هم کار با پول خوب براش هست. دردسرتون ندم از من ریاضی و از بقیه مهندسی. آخرش حاضر شدم قبول کنم که برم مهندسی و از سال بعدش با ریاضی دو رشته ای کنم. (تو دانشگاه شریف این امکان برای دارندگان مدال المپیاد وجود داره)
حدس بزنید الان دارم چی میخونم؟
اینقدر درسای مهندسی شیرین و جذاب و علمی بود که من واقعا دیگه تحمل این همه زیبایی رو نداشتم. همین شد که تلپ تلپ درسا رو افتادم و معدلم الان 12 و خورده ایه. مشروطم شدم. سر کلاسا نمیرم، از اولم نمیرفتم، چون تحملشونو نداشتم. اکثرا فقط سر جلسه امتحان میرم و قبلش حتی استاد رو ندیدم بعضی وقتا! همین معدل افتضاح و وضعیت درخشان تحصیلی باعث شده که دیگه حق ندارم دو رشته ای بکنم. (اگه از دانشگاه اخراجم نکنن ممنونشون میشم.) الان دیگه حتی به تغییر رشته هم فکر نمیکنم چون واقعا از دانشگاه بدم اومده و حتی تصورشم نمیتونم بکنم که بخوام از صفر یه رشته ی دیگه (حتی عشق دیرینه ام، ریاضی) رو شروع کنم، مخصوصا که الان دیگه همشون یادم رفته. دوستای دوره المپیادم که دارن همون علوم پایه میخونن همه معدلا بالای 17-18، همین امساله که دیگه فارق تحصیل بشن. ولی من هنوز حتی نصف درسامم پاس نکردم. فقط میخوام لیسانسه رو بگیرم و تموم شه. یعنی امیدوارم که بتونم این ورق پاره رو از دانشگاه بگیرم ... !!!
البته این چیزایی که گفتم معنیش این نیست که همه اینقدر به مشکل خوردن. خیلی از المپیادیا هم میرن مهندسی و اغلب هم جز نفرات برتر رشتشون هستن.
هر چی میزنی، برات آرزوی موفقیت میکنم.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)