تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 3 از 4 اولاول 1234 آخرآخر
نمايش نتايج 21 به 30 از 31

نام تاپيک: حداقل بگید آیا پینک فلوید برگشته؟؟؟؟

  1. #21
    داور انجمن موسیقی powerslave's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    The Endless River
    پست ها
    2,259

    پيش فرض

    من دیگه قصد ندارم موضوع رو کش بدم.

    گفتید که : یعنی یک گروه که با یک نابغه شروع شده و تحولی ابدی در موسیقی بوده باید خودش رو ملزم به رعایت کردن اون سبک جاویدانش بدونه.

    خوب من تا اونجایی که عقلم قطع می ده و سعی می کنم آدم منطقی ای باشم.نمی تونم این حرف رو قبول کنم.
    به نظرم کاملا یه حرف دیکتاتوری هستش. من عاشق برت هستم اما این حرف کجاش منطقیه! حتی اگه برت هم چنین چیزی رو گفته بود باز غیر منطقیه
    من چند تا مثال از گروه های دیگه زدم. شما اگه این گروه ها رو میشناختی و به آثارشون گوش داده بودی و البته به تمام آثارشون، از روز اول تا امروز، این حرف رو نمیزدی. من کی گفتم تقلید کنه؟؟؟؟ شما مثل اینکه نمیخوای به حرفهای مخاطبت دقت کنی. برای بار سوم میگم که (در واقع نیازی به گفتن نیست، آثار موجود است) با اینکه The Wall یک اثر تاریخی و تکرار نشدنیست اما به نوعی نقطۀ انحراف Pink Floyd هست. که به Final Cut و نهایتا ًK.A.O.S خطم شد (از سوی واترز) . شایدم شما سبک ها رو نمیشناسی؟؟!! من در مورد اینکه واترز کارهای گروه رو به سمت اپراتیک و Experimentalism میبرد و درواقع با اینکارش حصاری برای نبوغ سه عضو دیگه به وجود میاورد تا جایی که سالها بود Mason و Wright تبدیل به تنها نوازنده شده بودند، صحبت از جنبه Progressive کارها کردم و در اینباره از دو آهنگ از ساخته های گیلمور و واترز اسم بردم و پرسیدم کدومشون به کارهای اولیه گروه نزدیکتر هست! بنابر این در مورد Echoes من صحبتی از برت نکردم. و بر خلاف اون چیزی که شما نوشتید:

    من می خوام بدونم آهنگ Echoes که جزو بهترین کارهای گیلمور هستش هم سبک برت هستش؟؟!!!!
    بیشتر کارهای Echoes رو واترز انجام داده و منم در واقع نشون دادم که سبک دو آلبوم آخر به سبک منحصر به فرد این آهنگ ( که در واقع من و خیلی های دیگه در جهان این سبک رو سبک اصلی پینک فلوید میدونیم) نزدیک تره. پس باز شما درست نخوندی!

    عد از برت شما یه کار از پینک فلوید معرفی کن که با این سبک نوازندگی کار شده باشه!! نکنه فرمول های ناشناخته ای وجود دارن که می تونند چنین کاری بکنن ؟؟؟؟!!! شاید روح طرف رو احضار می کنند و میاد توی گروه و نوازندگی میکنه؟؟؟!!!!..........
    چه خوبه که انسان سعی کنه که زبان فارسی رو خوب یاد بگیره تا مجبور نشه در بحثی در مورد یکی از 100 پدیده تاریخ تمدن بشری همچین کلمات مسخره گوننه ای رو به کار ببره.
    این دیگه چه جور منطقیه من دارم دیونه میشم!!
    در واقع خیلی از دیوانگیها، ناشی از عدم دقت خود شخص هست!


    و اما این نکته بسیار جالبه. به این نوشته های خودت دقت کن:
    تازه این مسئله در اولین آلبوم پینک فلوید هم کاملا مشخصه: در آلبوم (نی زن بر دروازه های سپیده دم) که همه آهنگ های برای برت هست به جز یه آهنگ که راجر ساخته که کاملا در همون ابتدای ظهور پینک فلوید مشخص می کنه که سبک این دو تا آدم کاملا با هم متفاوته.....راجر در اولین آلبوم پینک فلوید هم که داره با سید کار میکنه باز هم با سبک خودش آهنگ می سازه و حتی آهنگ رو گروه توی آلبوم میزاره. آلبومی که همه آهنگ ها از برت هستش
    خوب! بله! در اون موقع یک گروه بود که آهنگ ها رو میساخت! نه این که واترز به شکل خودکامه کارها رو پیش ببره ( یعنی مثل کاری که در 2 آلبوم The Wall و مخصوصا ًFinal Cut انجام داد.) شما بهتره بدونی که این جریان در واقع از Animals شروع شد. اون موقع راجر واترز تحت تاثیر آثار Jorge Orvel و به طور وضوح کتاب قلعۀ حیوانات شعر ترانه Dogs رو نوشت . اما این ترانه به قدری طولانی بود که قابل آهنگ سازی نبود!! یعنی بعد از اینکه75% اونو David Gilmour حذف کرده تازه به این مقدار (17 دقیقه) در اومده و گیلمور تونسته براش آهنگ بسازه. در این آلبوم ریچارد رایت و نیک میسون تنها نوازنده بودند. میرسیم به آلبوم The Wall . کدوم آهنگ هاشو دوست داری؟ Hey you ? خیلی از جاهاش کار گیلموره. Another Brick In The Wall - Part II ؟ سولوش کار گیلموره.! Comfortably Numb ؟ شوخی میکنی؟ اون که همش کار گیلموره؟ تو آلبوم Final Cut : سولوی Final Cut، Not now john کار گیلمورن!! هی! قبل از اون. Darkside of The Moon . آهنگ Time کار گیلموره ( البته من این آلبوم رو به همراه آلبوم Animals جزء دوران خود کامگی واترز نمیدونم و اونها رو [مخصوصا Darkside Of The Moon ً]رو از کارهای متعادل میدونم) خوب! بگو ببینم! از این دو تا آلبوم The Wall و Final Cut چی موند؟ بدون اونها حاضر بودی گوش کنیشون؟ پس حالا متوجه منظورم شدی؟ Front Man پینک فلوید در اون سالهای اولیه یعنی از Ummagoma تا اواسط دوران آماده سازی Wish you Were here دیوید گیلمور بوده. و کم کم ( تازه اونم با رضایت بقیه اعضا) کارها به دست واترز افتاده و اون هم دقیقاً به خاطر اینکه اون احساس خاص رو نسبت به سید برت داشته و میخواسته تو این آلبوم اینو خالص بروز بده. تازه کل آهنگ Whish you Were Here هم کار گیلموره.
    در واقع من گفتم:
    یعنی یک گروه که با یک نابغه شروع شده و تحولی ابدی در موسیقی بوده باید خودش رو ملزم به رعایت کردن اون سبک جاویدانش بدونه
    این جمله 3 بخش داره : 1 نابغه که منظورم سید برت بود! اینو حتماً فهمیدی! 2 تحول ابدی هم که واضحه! اما 3 سبک جاویدان: منظور سبک پینک فلوید متعادل بعد از سید برت بین سالهای 1968 تا 1975 بود!! اینجاست که باز تفسیر به نفس کردی! در واقع حرکت بسیار حرفه ای گروه که سه آلبوم اول گروه یعنی The Piper at the Gates of Dawn و A Saucerful Of Secrets و More رو جزو آلبوم های رسمی خودشون نمیدونن و بارها از اونها به عنوان تمرین های بزرگ ، مایه نشان دادن راه و باعث مقبولیت گروه و .... ذکر کردن ، موید این مثاله هست !

    یه نکته دیگه : من هم علاقه ای به آثاری از راجر مثل Radio K.A.O.S ندارم البته فکر کنم چهار سال پیش گوش دادم که اون موقع هم خوشم نیومد و حتی آهنگ ها رو کامل گوش ندادم..........
    ولی من که نظرم رو درباره آثار راجر گفتم ....اصلا همه حرفهای شما در مورد آثار راجر درست ولی ببینید حرف من چیه؟ .......من میگم راجر دو تا اثر داره که به نظر من جزء بهترین کارهای راجر هستش: که هم به لحاظ مضمونی و هم به لحاظ ساختار موسیقایی کمال کار راجر هست و من راجر و با این آثارش تعریف می کنم و نکته اینه که این آثار که هر کدومش شاهکار هستند هیچ ربط و شباهتی به سبک برت ندارند و به هیچ وجح تقلید نیستن.....یکی the wall و یکی هم music from the body ost ......خوب اون چیزی که شما در مورد تاریخ ها میگید خوب درست ولی دوست من مگه نمی دونی؟؟؟؟؟ این دو تا آلبومی که من معرفی کردم هر جفتشون جزو کارهای انفرادی راجر هستن و ربطی به پینک فلوید نداره.....اصلا راجر هر کاری به غیر از اینها خلق کرده "بی ارزش " . ولی همین دوتا اثر کافیه که راجر رو به عنوان یه هنرمند صاحب سبک و صاحب اندیشه تثبیت کنه.....
    خیلی جالبه! شما مثل مرادت مثل اینکه اهل توهمی! من اصلاً تا حالا حرف تقلید زدم؟؟ خودت میگی و خودت هم جواب میدی؟؟ تازه، کی گفته Music From The Body کار سولوی راجر واترزه؟؟؟ اولاً که کار مشترک واترز و شخصی به نام Ron Geesin هست و در تراک آخرش هم کل پینک فلوید کار کردن! اینارو داشته باش:

    "Our Song" – 1:24 (Geesin/Waters)
    "Sea Shell And Stone" – 2:17 (Waters)
    "Red Stuff Writhe" – 1:11 (Geesin)
    "A Gentle Breeze Blew Through Life" – 1:19 (Geesin)
    "Lick Your Partners" – 0:35 (Geesin)
    "Bridge Passage For Three Plastic Teeth" – 0:35 (Geesin)
    "Chain Of Life" – 3:59 (Waters)
    "The Womb Bit" – 2:06 (Geesin/Waters)
    "Embryo Thought" – 0:39 (Geesin)
    "March Past Of the Embryos" – 1:08 (Geesin)
    "More Than Seven Dwarfs In Penis-Land" – 2:03 (Geesin)
    "Dance of The Red Corpuscles" – 2:04 (Geesin)
    "Body Transport" – 3:16 (Geesin/Waters)
    "Hand Dance" - Full Evening Dress – 1:01 (Geesin)
    "Breathe" – 2:53 (Waters)
    "Old Folks Ascension" – 3:47 (Geesin)
    "Bed-Time-Dream-Clime" – 2:02 (Geesin)
    "Piddle In Perspex" – 0:57 (Geesin)
    "Embryonic Womb-Walk" – 1:14 (Geesin)
    "Mrs. Throat Goes Walking" – 2:05 (Geesin)
    "Sea Shell and Soft Stone" – 2:05 (Geesin/Waters)
    "Give Birth to a Smile" – 2:49 (Waters)

    این آلبوم در واقع یه Orginal Sound Track هست. موسیقی فیلمه. چطور ازش به عنوان اثر موسیقی کامل و نشان دهنده نمیدونم چی چی نام میبری! موسیقی فیلم تکمیل کننده صحنه هاست! در واقع فیلمشم که X- Rated هست و ... دیگه چیزی در این زمینه گفته نشه برای سایت هم بهتره!

    # شما می خواین اثبات کنید که : راجر راه رو اشتباهی رفته و در آثارش نزول کرده که دلایلی آوردید که هم نظرات خودتون هستش هم نظرات منتقدان.
    نه خیر! من تنها تغییر سبک و دیدگاه هاشو گفتم! و تازه تا تاریخ 1987! یعنی بعد از شکستی که خودش اعتراف کرد، یه آلبوم عالی مثل Amused To Death رو میسازه!

    # شما می گید که راه درست راهی بوده که گیلمور رفته و سعی کرده همون پینک فلوید اولیه ( پینک فلوید سید برت) رو حفظ کنه فقط به شکل امروزی که متناسب با زمانه خودش باشه. !!!!
    باز هم نه خیر!! گفتم، منظور سبک کارهای آلبوم Ummagoma به بعد، تا Animals بود ( به خصوص بدون این آلبوم اخیر)

    گیلمور ربطی به برت نداره...اون هم سبک خودش رو داره که چه به لحاظ موسیقایی و از اون مهم تر به لحاظ ایدئولوژیک در حد راجر نیست. (با برت اصلا مقایسش نمی کنم چون مال این حرف ها نیست).
    این دیگه از اون حرف هاست!! سید برت 2 تا آلبوم بعد از جداییش داشت! میخوای یه سری اطلاعات راجع بهشون بدونی؟؟ تو از خودش بیشتر توانایی هاشو میشناسی؟ یعنی بیشتر از سید برت ، دیوید گیلمور و راجر واترز رو میشناسی؟

    "Dark Globe" – 2:02
    Take 1, recorded 5 August 1969
    Produced by David Gilmour and Roger Waters

    "Octopus" – 3:48
    Take 11, recorded 12 June 1969, overdubs added 13 June
    Produced by Syd Barrett and David Gilmour

    "Golden Hair" – 2:00 (Barrett, Joyce)
    Take 11, recorded 12 June 1969
    Produced by Syd Barrett and David Gilmour

    Long Gone" – 2:50
    Take 1, recorded 26 July 1969
    Produced by David Gilmour and Roger Waters

    She Took a Long Cold Look" – 2:06
    Take 5, recorded 26 July 1969
    Produced by David Gilmour and Roger Waters

    Feel" – 2:36
    Take 1, recorded 26 July 1969
    Produced by David Gilmour and Roger Waters

    If It's In You" – 1:57
    Take 5, recorded 26 April 1969
    Produced by David Gilmour and Roger Waters

    آلبوم دوم به نام خودش یعنی Barret:

    Two days later, he began working on his second album in the Abbey Road Studios, this time with Pink Floyd members David Gilmour and Rick Wright as...

    Syd Barrett: lead guitar, guitars, rhythm guitar, lead vocals
    David Gilmour: production, guitars, bass, organ, drums, backing vocals
    Rick Wright: production, keyboards, piano, harmonium, hammond organ, backing vocals
    Vic Saywell: tuba
    Jerry Shirley: drums and percussion
    Willey: percussion
    John Wilson: drums
    Peter Bown — engineering


    ببینم! اثری از واترز میبینی؟؟؟ مال اون اولی زیاد بود ننوشتم. جالبه نه! خود سید برت دیوید گیلمور رو بیشتر از واترز قبول داره!
    در ضمن میتونی یه نگاهی به لیست ساز هایی که دیوید گیلمور در 2 تا آلبوم آخر گروه و آخرین آلبوم سولوی خودش نواخته بکنی :


    یه نگاهی هم به کنسرت In The Flesh راجر واترز بنداز! اون اوایل با گیتار آهنگ Pigs On The Wing رو میزنه و یهو شروع میکنه به خوندن Mother .!! همۀ موزیسین هاش جا میمونن. چیزی رو یادت ننداخت؟؟!!!
    بین اجراهای آهنگ Comfortabley Numb در بین رکورد اصلیش و اجراهای گیلمور یه مقایسه ای بکن! اون اجرای کم اثر آلبوم رو که با اصرار واترز بوده و هر چی گیلمور بهش گفته که اونو به سبک Grungy اجرا کنیم گوش نکرده رو با اون اجراهای بینظیر همین آهنگ در Live های پینک فلوید در نظر بگیر.(Best live Performance of all times) اون اجرای ملودیک اول این آهنگ رو در نسخه های Live ، غیر قابل مقایسه با نسخه اصلی هست!
    یه مقایسه ای انجام بده بین کنسرت معظم و بینظیر The Wall در سال 1981-82 کل گروه، و همین کنسرت در سال 1991 توسط راجر واترز و گروه هایی مانند Scorpion و ... چه افتضاحی. آرتیکل Amazon در باره این کنسرت دوم: نبود آن در کلکسیون کارهای گروه، کسی را نکشته است!!!!!!!!!!!!! بازم بگم؟؟؟؟؟؟ P.U.L.S.E رو دیدی؟؟؟ بازم بگم؟؟

    نتیجه گیری من: با مسائل مطلق برخورد میکنی، قوه تخیل خوبی هم داری!!، یه کم هم تو کار توهمی!

    اگه در تایپیک ها با لحن نسبتا تندی حرف هام زده شده اصلا توهینی در کار نبوده. فقط علتش اینه که من در به لحاظ فکری شدیدا با نظراتی که شما دادید مخالفم و همین باعث می شه از کوره در برم.......
    و اما بهتره که انسان از کلمات درست تری استفاده کنه در یه جای عمومی! نه کلماتی مثل : احمقانه ..

    اما همه اینها که گفتم چیزی از ارزشهای واترز کم نمیکنه. اون سبک خودش رو داره. سبکشم قشنگه. اما سبک پینک فلوید اصلی نبود.! همه هواداران فلوید هم همون سبک اصلیشون رو میپسندیدند.! در ضمن! علاوه بر همه اینها، میتونی لیست توافقی آهنگهای پینک فلوید رو در زمان جداییشون پیدا کنی بخونی! تا ببینی امتیاز کدوم هاش به گیلمور داده شده و کدوم هاش به واترز! شاید اون وقت یه چیز هایی دستگیرت بشه راجع به اخلاق واترز!

    و اما در مورد Syd Barret من قبلاً در جایی گفتم که از لحاظ روایط انسانی و روانشناختی یکی از اون موضوعات بحث برانگیز( چیزی در حد شخصیت شاه لیر) بوده. و تا زمانی هم که در نواختن ناتوان نشده بود، موزیسین بزرگی بود. اما نه چیزی بیش از این!

    حالا باز هم اگه مطلبی هست، حکایت میخ آهنی و سنگ است!
    Last edited by powerslave; 22-12-2007 at 09:08.

  2. #22
    پروفشنال SPIRIT PALST III's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2007
    پست ها
    598

    پيش فرض

    بیشتر کارهای Echoes رو واترز انجام داده و منم در واقع نشون دادم که سبک دو آلبوم آخر به سبک منحصر به فرد این آهنگ ( که در واقع من و خیلی های دیگه در جهان این سبک رو سبک اصلی پینک فلوید میدونیم) نزدیک تره. پس باز شما درست نخوندی!
    ببین من 5 ساله که پینک فلوید گوش ندادم و اونموقع هم که گوش دادم اصلا کامل گوش ندادم فقط بخشی از کارهاش رو گوش دادم .......همون موقع هم کتاب نبوی رو خوندم 5 سال پیش ولی تا اونجایی که یادم می یاد Echoes یکی از آهنگ های آلبوم فضولی هستش که آکثر کارهاش رو گیلمور انجام داده حتی یادمه که نبوی از این آلبوم به عنوان یکی از محبوب ترین آلبوم هاش نام برده بود که من شاکی شده بودم چون کارها برای گیلمور بود.......... من گفتم اطلاعات ندارم ولی فکر نکنم که دیگه نبوی اطلاعاتش انقدر غلط باشه.........

    میرسیم به آلبوم The Wall . کدوم آهنگ هاشو دوست داری؟ Hey you ? خیلی از جاهاش کار گیلموره. Another Brick In The Wall - Part II ؟ سولوش کار گیلموره.! Comfortably Numb ؟ شوخی میکنی؟ اون که همش کار گیلموره؟
    فعلا فقط این مسئله رو جواب بدید که : توی کتاب "دیوار" که ابراهیم نبوی درباره پینک فلوید نوشته گفته شده بود که واترز آلبوم The wall و Hit hitching رو تنها کار کرده بوده و همه لیریک ها و آهنگسازی ها رو کار کرده بوده و میاد توی استودیو و میزاره جلوی گروه می گه؟ کدومش رو حاضرید با من کار کنید که گروه می گه The wall رو و راجر آلبوم Hit….. رو بعد ها با اریک کلاپتون کار می کنه ........ ما نفهمیدم شما می گید آلبوم برای راجر نیست برای؟ من متوهم قبول ولی شما چرا چرت پرت می گی؟ تازه باز هم به استناد به کتاب ابراهیم نبوی حتی فیلمانه The wall رو آلن پارکر با راجر نوشته ........آلبوم برای راجر نیست ؟ چرا چرت پرت می گی؟؟؟؟ ( نوشته ام رو همینجور مستند اصلاح می کنم.....بعد از که اینها رو نوشتم العان دوباره یه نگاه به به این قسمت از تایپیکت انداختم، آره من دچار توهمم : تو نگفتی که آلبوم برای راجر نیستش ولی شما یه جوری حرف می زنی که انگار اینجوریه ..... آخه همینجوری داری پرت و پلا میگی!! حالا اینکه گیلمور توی چند تا آهنگ دستی داشته یعنی چی؟ ....... من دارم با توجه به همون کتاب ابراهیم نبوی می گم اصلا راجر The wall رو قبلا ساخته بوده و هیچ یک از اعضای گروه هم از این خبر نداشتن ...........آقا بالاخره آلبوم برای راجر هستش........نه گیلمور

    خیلی جالبه! شما مثل مرادت مثل اینکه اهل توهمی! من اصلاً تا حالا حرف تقلید زدم؟؟ خودت میگی و خودت هم جواب میدی؟؟ تازه، کی گفته Music From The Body کار سولوی راجر واترزه؟؟؟ اولاً که کار مشترک واترز و شخصی به نام Ron Geesin هست و در تراک آخرش هم کل پینک فلوید کار کردن! اینارو داشته باش:

    "Our Song" – 1:24 (Geesin/Waters)
    "Sea Shell And Stone" – 2:17 (Waters)
    "Red Stuff Writhe" – 1:11 (Geesin)
    "A Gentle Breeze Blew Through Life" – 1:19 (Geesin)
    "Lick Your Partners" – 0:35 (Geesin)
    "Bridge Passage For Three Plastic Teeth" – 0:35 (Geesin)
    "Chain Of Life" – 3:59 (Waters)
    "The Womb Bit" – 2:06 (Geesin/Waters)
    "Embryo Thought" – 0:39 (Geesin)
    "March Past Of the Embryos" – 1:08 (Geesin)
    "More Than Seven Dwarfs In Penis-Land" – 2:03 (Geesin)
    "Dance of The Red Corpuscles" – 2:04 (Geesin)
    "Body Transport" – 3:16 (Geesin/Waters)
    "Hand Dance" - Full Evening Dress – 1:01 (Geesin)
    "Breathe" – 2:53 (Waters)
    "Old Folks Ascension" – 3:47 (Geesin)
    "Bed-Time-Dream-Clime" – 2:02 (Geesin)
    "Piddle In Perspex" – 0:57 (Geesin)
    "Embryonic Womb-Walk" – 1:14 (Geesin)
    "Mrs. Throat Goes Walking" – 2:05 (Geesin)
    "Sea Shell and Soft Stone" – 2:05 (Geesin/Waters)
    "Give Birth to a Smile" – 2:49 (Waters)

    این آلبوم در واقع یه Orginal Sound Track هست. موسیقی فیلمه. چطور ازش به عنوان اثر موسیقی کامل و نشان دهنده نمیدونم چی چی نام میبری! موسیقی فیلم تکمیل کننده صحنه هاست! در واقع فیلمشم که X- Rated هست و ... دیگه چیزی در این زمینه گفته نشه برای سایت هم بهتره!
    آره کار مشترک با یه نفر دیگه هستش ولی به لحاظ ساختاری آلبوم Hit hitching راجر که بعد از این آلبومه دقیقا ادامه این آلبوم به لحاظ ساختاری هستش......من اطلاع خواصی در مورد این آلبوم Music From The Body ندارم فقط باز توی کتاب نبوی گفته شده بود که موسیقی متن یه فیلم مستند پزشکی هستش .......درباره X- Rated هم توی پیغام خصوصی یه توضیحی بده من اصلا چیزی نمی دونم...............به هر حال من منظورم ساختارش بوده............به هر حال من به موضوش اصلا کاری نداشتم قبلا هم گفتم علاقه ام به لحاظ ساختاری بوده .........بعد من که هیچ منبعی در دست ندارم کتاب نبوی رو هم ندارم ولی این آلبوم یه ربطی به .....فرانک زاپا داشته من فقط اسمشو شنیدم شما می دونی ربطش چیه؟؟؟..................................
    باز هم گفتم و می گم که این نوع ساختار برام مهم بوده که توی این آلبوم و Hit hitching وجود داره......

    من ram مغزم پائینه تا اطلاعات تایپیک شما رو پردازش کنم طول می کشه......

    یه چیزهایه دیگه هم هست که فعلا بماند............
    Last edited by SPIRIT PALST III; 22-12-2007 at 11:00.

  3. #23
    پروفشنال SPIRIT PALST III's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2007
    پست ها
    598

    پيش فرض

    همه اینهایی که گفتی چه ربطی داشت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟
    من دچار توهم هستم شما به من بگو اصلا حرف من چی بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    آره شاید من بلد نباشم مثل شما اسم سبک هارو ردیف کنم ..البته شنیدم نکه اصلا نشنیده باشم....ولی جالب اینجاست که مثلا میشه درباره این اصطلاحات سبکی مثال هایی آورد تا آأم دچار تناقص بشه........

    به عنوان مثال شما می گید: واترز کارهای گروه رو به سمت اپراتیک و Experimentalism میبرد
    یه نکته جالب توی روزنامه شرق یه مقاله نوشته شده بود که ترجمه بود: نوشته بود: سید برت تاثیر و نفوذ غیر قابل انکاری بر راک تجربی (Experimental) داشت!!!........حالا این در حرفهای شما تناقض ایجاد نمی کنه ???????.......
    اصلا سبک چیه ؟؟؟ چه جوری بوجود می یاد؟ریشه در چی داره؟؟؟؟؟ ........چهار تا اصطلاح ردیف کردن هنره؟؟؟؟؟؟؟؟
    تازه من به این اصطلاحات کار ندارم: به عنوان مثال در ادبیات فلان نویسنده رو (مثلا کافکا) رو درکتاب های تاریخ ادبیات به عنوان نویسنده اگسپرسیونیسم معرفی می کنن ولی یه دفعه یه منتقد برجسته می گه که هیچ ربطی کافکا به اگسپرسیونیم نداره............آره اصلا من سبک ها رو نمی شناسم اصلا هیچی بارم نیست ولی مسئله اینجاست که حالا اگه شما می گی مثلا سبک سید برت psychedelic Rock بوده ولی خوب این فقط یه اصطلاح هستش .....یه مثال در مورد کافکا زدم حالا باز هم یه مثال دیگه می زنم باز هم توی کتاب های تاریخ ادبیات مثلا جیمز جویس رو متعلق به سبک "جریان سیال ذهن "می دونن ولی وقتی صادق هدایت در مورد جویس صحبت می کنه میگه : کاری که جویس کرده محدود که "جریان سیال ذهن "نیست،جویس یه روش نویسندگی و سبک نداره ......... یا اصلا در مورد خود صادق هدایت: آندره برتون بنیان گذار مکتب سورئالیسم ، بوف کور هدایت رو یه شاهکار سورئالیستی می دونه ولی جالب اینجاست که پس چرا خود هدایت اثر خودش رو سورئال خطاب نکرد و گفت: رمان ناخودآگاه......و جالب اینجاست که بعدا منتقدانی کتاب هایی نوشتند و گفتند بوف کور یه "نول روانی" هستش .....در مورد برت هم همینه ......همونطور که در مورد کافکا نمیشه هیچ سبک و مکتبی رو بهش چسبوند و باید گفت سبک کافکا ، نه اگسپرسیونیستی و نه .فلان وفلان .هستش بلکه سبک کافکا، "کافکایی" هستش.......در مورد برت هم باید گفت سبکش : "سید برتی " هستش .........تازه حالا شما می یای جند تا اصطلاح سبکی رو از چندتا منابع اینترنتی نقل می کنی خیال می کنی وحی منزل هستش همه اینها رو بذاز نه اصلا نمی خواد بذاری کنا اگه راست می گی بیا و آثار برت رو از موسیقی گرفته تا اشعار همه رو آنالیز کن مشخصه ها و ویژگی های سبکی آثارش رو توضیح بده .......من دچار توهم هستم قبول اصلا من اندازه الاغ هم بارم نیست قبول .....کدوم آدم عاقلی می تونه صرفا با چند تا اصطلاح ادعا کنه که همه چیز رو توضیح داده .........
    من دچار توهم هستم قبول ولی شما که جالب مهم ترین حرفهای آدم رو سانسور می کنی .......در مورد سبک نوازندگی برت اشاره کردم و مثال آوردم و جناب عالی هیچی نگفتی.............
    اصلا بحث چی بود؟؟؟؟.....شما ادعات در مورد سبک های گیلمور و برت و راجر چی بود؟؟؟؟ اصلا چرا مثل آدمیزاد نمی یای قشنگ بشینی و توضیح بدی اینها رو.........بیا درست فکر کنیم هم من هم شما : من این همه توی تایپیک قبلی (صفحه قبل) فقط در مورد یه مثله مشخص صحبت کردم......در عوض شما چی تحویل من دادی اومدی تایپیک من تیکه تیکه کردی بدونه اینکه در مورد حرف اصلی من توضیح بدی و بعدش هم دوباره واسه من اصطلاح ردیف کردی.......بیا تفسیر کن بیا آنالیز کن...... من اصلا سبک گیلمور رو نمی شناسم ... اصلا گوش نکردم من اصلا کارهای بعد از برت رو گوش ندادم حتی معروفترین کارهای بعد از برت رو مثلا " نیمه تاریک ماه " رو گوش ندادم .... کارهای انفرادی راجر و گوش دادم ........شما بیا سبک گیلمور ور تفسیر کن........ بیا سبک برت رو تفسیر کن.....----------- بعد بیا یه نگاه به تایپیک های خودت بنداز ببین ادعات چی بوده :::: من دیگه نمی فهمم از این نظر شما باید چه مفهومی رو برداشت کنم ::: شما بالا خره نظرت اینه که سبک گیلمور در ادامه سبک برته؟؟؟؟ ....می گید به برت نزدیکتره؟؟؟؟؟ اصلا این حرف یعنی چی؟؟؟؟؟من نمی فهمم..... اصلا من به اصطلاح "سبک " هم کار ندارم ...... ویژگی های برت چی بوده؟؟؟؟ گیلمور شبیه برت بوده؟؟؟؟ گیلمور هم مضمون های اشعار برت رو بیان کرده؟؟؟؟؟ گیلمور هم مثل برت نوازندگی میکرده؟؟؟؟ فضای آثارش شبه برت بوده؟؟؟؟ اصلا هر چی آثار از برت و گیلمور هست رو از متن لیریک( ترجمه) تا آهنگ ها رو بذارید توی تایپیک بعد اگه مردی بیا بشیتن تفسیر کن ......اصلا 200 صفحه هم طول بکشه بیا من پایه ام .......بیا اینکار رو بکن ...............

    فعلا اینها باشه............بقیه برای بعد...........
    Last edited by SPIRIT PALST III; 22-12-2007 at 15:05.

  4. #24
    پروفشنال SPIRIT PALST III's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2007
    پست ها
    598

    پيش فرض

    کابران محترم توجه فرمایید: تعجب نفرمایید! کابر مورد نظر در هنگام دادن پست از سلامت عقل برخوردار نبوده......!!!




    دارم چرت و پرت می گم ........افسردگی!!!................جدی نگیرید.........

    من دیگه واقعا از این بحث های بی پایه و اساس خسته شدم.... امروز کلا حال گرفته بود.... توی خیابون، توی خونه، و هر جا که هر کاری انجام می دادم حواسم به هیچی نبود.... کلا مغزم کار نمی کنه .....احساس می کنم مخم تکون خورده ...انقدر مغزم تعطیل شده که حواسم نبود عینکم رو گذاشتم بقل پام بعد همون لحظه لقد کردم و شکست........ کلا حالم از همه چی به هم خورده...........این اول بار نیست.......وقتی آدم داره با یه نفر بحث می کنه ....و احساس می کنه طرف داره پرت وپلا می گه و به مهم ترین بخش حرفهاش توجه نداره و حرف آدم رو نمی فهمه ... و طرف مقابل هم از دید خودش اون رو متهم می کنه..... حال آدم از این بهتر نمی شه ........ "" افسرده گی طو لانی "" ..... یکی از آهنگ های جیم موریسونه که العان حس منه......
    نمی دونم .....شایدم یه حس دیگه ..........ها؟؟ ....چی؟؟؟ .........بی خیال......آهان حال شد کرت کوبین

    .................................................. ............................

    اصلا بحث چی بود ؟؟ ....... چی شد؟؟ ....... به کجا کشید؟؟...... العان بحث کجاست؟؟

    اصلا نباید انتظار داشت که کسی طرف دیگه رو قانع کنه ... چون به نظر کار احمقانه ای به نظر می رسه...

    تو چی گفتی ؟ من چی گفتم؟ اصلا شاید چرت گفتم؟ اصلا شاید چرت گفتی؟.......باید یه بار تایپیک ها رو دوره کنم...... اگه مغزم بکشه ........ خوب تایپیک ها رو نگاه ......مهم ترین مسئله چی بوده برای من؟؟؟

    :::::: فکر کنم بحث سبک:::: مهم ترین بوده..... فکر کنم این مسئله دو بخش داره که هر جفتش هم نظرات تو بوده و من با هاش مشکل داشتم :::::::: این دو تا نظر تو چی بوده؟؟؟؟؟ ......... که فکر کنم جزو اصلی ترین حرفهات بوده.......

    1 ------- اینی که سبک گیلمور نزدیک به سبک برت بوده و ادامه اون بوده......( من که اینطور فهمیدم)...

    2------- یکی هم اینکه: یک گروه که با یک نابغه شروع شده و تحولی ابدی در موسیقی بوده باید خودش رو ملزم به رعایت کردن اون سبک جاویدانش بدونه.

    ................

    خوب من چه طوری می تونم اینها رو قبول داشته باشم : نمی دونم ولی فکر کنم تو می گی که من نتونستم این نظرات تو رو درک کنم ...آره ؟؟؟ یا نه؟؟؟
    ............

    خوب فقط یه راه وجود داره اینه که این دو تا مسئله آنالیز بشه..... اصلا باید مشخص بشه که نسبت گیلمور با برت چیه؟؟.....سبک چیه؟ اصلا گور پدر سبک!! یعنی گیلمور هم مثل برت احساس می کرده و زندگی می کرده ؟؟... آخه خیلی اینجوری با حاله که با دو تا اصطلاح سبک های این دو تا رو به هم ربط داد....پس باید یه جور دیگه عمل کرد .... یه مثال::: مثلا من کتاب مجموعه اشعار پینک فلوید رو نگاه کردم ::5 سال پیش .. جالبه که هیچ کدوم از شعرهای کتاب رو درست حسابی نخوندم و باهاش ارتباط بر قرار نکردم به غیر از برت...... من هیچ کدوم از اشعار رو هم سبک اشعار برت نمی دونم به غیر از اشعار خود برت

    بریم شعر برت بتایپیم بابا....بی خیال همه چی ......بازم؟؟....... دارم چرت و پرت می گم؟....دارم چرت می گم!.......جدی نگیرید...................................... .................................................. .....................
    !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! !!!

    نی زن بر دروازه های سپیده دم

    قلمرو اختر شناسی

    لیمویی و سبز روشن، صحنه ای دیگر

    پرواز از میان { آسمان} آبی که زمانی می شناختی

    شناور در فضا فرود می آیی، صدا در گوشت می پیچد

    دور بر آب های یخ زده زیر زمین غوطه وری

    {در میان} برجیس و کیوان، اوبرون،میراندا!

    تیتانیا ، نپتون، تیتان – این اختران هراس انگیز.

    صورت های رخشان فلکی جرقه می زنند

    جرقه ، جرقه، جرقه، ترق!

    پلکان فلکی دن را می ترساند

    که بپرسد (( کی اونجاست؟))

    .................................................. .. با خودمم : پرت و پلا بگو حال می ده:: آره بگم : آقا من که نمی دونم فکر کنم اون سالها پیش .....5 سال پیش ها..... سی دی لایو 2003 گیلمور رو گرفته بودیم ....یو ها ها ها ها ها ....... فکر کنم چند دقیقه بیشتر نگاه نکردمش ...یو ها ها ها ها ....... سی دی رو بخشیدم به یکی از دوستام .....من که نمی دونم یکی از پینک بازها می گفت یکی از اون زنها " خواننده ها" زن گیلمور ها من که سی دی رو چند دقیقه بیشتر نگاه نکردم .......یو ها ها ها ها ..آخه حالم داشت به هم می خورد ......آقا چرا گیلمور شبیه کرت کوبین نیست؟؟ ( پرت و پلا) چرا شبیه Dead نیست؟؟ ( پرت وپلا) .......آقا می گن گیلمور شبیه سید برته؟؟ .....نمی گن؟؟ مگه سبکش شبیه سبک برت نیست؟؟؟؟ آقا مگه سبک ریشه در روح شخص نداره؟؟؟؟؟.....نداره؟؟........پ حالم از سبک به هم می خوره؟؟؟؟ ........ یعنی برت به خاطر روح و روانش اینطوری ساز نمی زده؟؟ آقا گیلمور مثل برت ساز میزد؟؟ من که نمی دونم ...تو می دونی؟؟؟؟؟
    ................................. برت نامزدش رو وحشانه کتک زد!.........کدوم زنه ماله گیلموره؟؟؟ چون من سی دی 2003 رو نگاه نکردم.....................

    چقدر چرت و پرت و پرت وپلا گفتم ولی حال داد.........

    وقتی می گم کاربر مورد نظر در سلامت عقل به سر نمی بره ......بگید نه.......آقا کی بود گفت من مرید برت هستم..........یکی از بچه ها ی تایپیک متال یه مقاله نوشته بود " پازل های احساس"........حالا حرف من..... برت یکی از چهار تا تکه پازل روح منه..................

    حالا این عکس چه ربطی داره .......آخه مهم ترین پازل اینه ..........بازم چه ربطی داره....ها ؟چی؟؟ سید برت؟؟ گیلمور کی بود؟؟ ......سبک ؟؟؟ چیه ؟؟ یعنی همون زنه؟؟؟؟ زن گیلمور؟؟؟؟؟ وحشیانه کتک زد؟؟؟ ول کن بابا پینک فلوید رو.............................................. ............................این رو بچسب:::::::::::::::::>>>>>>>>>>Dead

    Last edited by SPIRIT PALST III; 22-12-2007 at 23:45.

  5. #25
    داور انجمن موسیقی powerslave's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    The Endless River
    پست ها
    2,259

    پيش فرض

    من هیچ الزامی به جواب دادن به این حرف ها نمیبینم اما:

    تو یا 5 صبح میخونی نوشته های منو( که در این صورت هم آدم تا کامپیوترش رو روشن کنه و بیاد بالا باید خوابش پریده یاشه) یا...

    مهمترین مشکلت اینه که درست مطالب رو نمیخونی. یه 15 دقیقه وقت بذار ببین من کجا کفتم سبک گیلمور شبیه برت هست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    من کی اینو گفتم؟؟؟؟؟

    میدونی من چی گفتم؟ :

    گروه که با یک نابغه شروع شده و تحولی ابدی در موسیقی بوده باید خودش رو ملزم به رعایت کردن اون سبک جاویدانش بدونه
    خوب بعد از این که حس کردم شما این اشتیاه رو مرتکب شدی این توضیح رو دادم:

    این جمله 3 بخش داره : 1 نابغه که منظورم سید برت بود! اینو حتماً فهمیدی! 2 تحول ابدی هم که واضحه! اما 3 سبک جاویدان: منظور سبک پینک فلوید متعادل بعد از سید برت بین سالهای 1968 تا 1975 بود!! اینجاست که باز تفسیر به نفس کردی! در واقع حرکت بسیار حرفه ای گروه که سه آلبوم اول گروه یعنی The Piper at the Gates of Dawn و A Saucerful Of Secrets و More رو جزو آلبوم های رسمی خودشون نمیدونن و بارها از اونها به عنوان تمرین های بزرگ ، مایه نشان دادن راه و باعث مقبولیت گروه و .... ذکر کردن ، موید این مثاله هست !
    خب! فکر کنم کاملاً واضح بود. نبود؟
    کجاش گفتم گیلمور شبیه برت هست؟ نشون بده! من از همون اول هم منظورم رو با تاریخ ها بیان کردم .دیگه نیازی به توضیح بیشتری هم نمیبینم.

    من خوشبختانه اونقدر انگلیسی یاد گرفتم که (تنها دونستن لغت یا گرامر برای درک اشعار کافی نیست) نیازی به خوندن این کتابها نداشته باشم. این کتاب رو هم که شما اسمشو بردی من نخوندم و نخواهم خوند. اون مسئله هم درسته که واترز اون دو تا آلبوم رو برده پیش گروه و نظرشون رو خواسته. اما این فکرتون مثل اینکه به این دلیل به وجود اومده که از پروسه ضبط یه آلبوم بی اطلاع هستی. البته این ایرادی به کسی وارد نمیکنه . اکثر افراد این چیزها رو نمیدوند. من هم که از اول نمیدونستم! کلی طول کشیده. یه چیزی به اسم پروژه خام وجود داره.! فکر کنم همین یه جمله کافی باشه. یا میتونی یه مطالعه دوباره ای بر روی اون قسمت در باره آهنگ Dogs داشته باشی. بعدشم! بابا داری تو ایران زندگی میکنی ها!!! به این کتابها اعتماد نکن به هیچ وجه! خیلی هاشوون ترجمه هاشوون غلطه. میدونی در هفته من چند تا از این ایرادات تو صدا و سیمای مملکتمون میبینم؟؟ ایرادهای باور نکردنی. حتی یه دانش آموز خوب دبیرستانی اون اشتباهات رو مرتکب نمیشه. ( نتیجه رعایت نکردن شایسته سالاری واقعی - نه اون اسمیه-) . یه چیزی هم راجع به مقوله Experimental گفتی. و بعد مطالبی راجع به روح و احساس ناشی از اون و...

    یه نکته جالب توی روزنامه شرق یه مقاله نوشته شده بود که ترجمه بود: نوشته بود: سید برت تاثیر و نفوذ غیر قابل انکاری بر راک تجربی (Experimental) داشت!!!........حالا این در حرفهای شما تناقض ایجاد نمی کنه ???????.......
    نه!! چه تناقضی؟؟ خودت گفتی که اون اجازه میداد بقیه ( مثال زدی از واترز) توی آلبوم آزادی عمل داشته باشند. در ثانی، مگه من از اول چی میگفتم؟؟ منم از اول میگفتم که واترز داشت از سبک گروه ( قبلاً هم بارها گفتم، منظورم سبک گروه بعد از برت بود) خارج میشده و به سمت سبک Experimental و در مواردی اپرا گونه میبرد.
    و با توجه به مواردی که در زندگیش پیش اومده مثل مرگ پدرش و ماجراهای سید و جنگ ها و ... موضوعات شخصی رو بیان میکرد. دیگه راجع به The Wall هم توضیحی لازم نیست. معلمهاش و .... و اون آلبوم Final Cut که بعدش هم یک طرفه اعلام انحلال کرد.

    Echoes یکی از آهنگ های آلبوم فضولی هستش که آکثر کارهاش رو گیلمور انجام داده حتی یادمه که نبوی از این آلبوم به عنوان یکی از محبوب ترین آلبوم هاش نام برده بود که من شاکی شده بودم چون کارها برای گیلمور بود..........
    اطلاعات من در این زمینه از یک مصاحبه با گیلمور به دست اومده که گفته بود واترز واسه این آهنگ کلی زحمت کشید. شاید هم از تواضعش بوده.!! به هر حال اگه این موضوع درست هم باشه خودش یه تائید به حرفهای منه دیگه! یعنی به چگونگی تقسیم وظایف در گروه در سیر تاریخیش.و این که سبک گروه در اوایل چی بوده.
    در ضمن منم خودم گفتم که The Wall بیشتر کارهاشو واترز کرده. مثل اینکه تو فقط میخوای بحث کنی و واست مهم نیست سر چی یا چی بگی!! من گفتم کهاون 3 تا آهنگ هم که آلبوم رو جذاب کرده بود بیشترش حاصل زحمات گیلمور بود. حالا یک انسان عاقل یه نتیجه میگیره. اینکه امتیاز The Wall مال واترز هست غیر از اون 3 آهنگ .البته امتیاز فروشش وگر نه که هر ننه غمری میتونه هر اهنگی رو تو کنسرت هاش اجرا کنه.که دقیقاً رای دادگاه هم این بود!
    همین حرفها باعث میشه بگم تو توهمی!! اگه قبول نداری بگو کجاش گفته بودم این آلبوم مال گیلمور هست؟؟؟ حرف از دهن در میاد دیگه، نه؟؟؟؟؟؟؟؟

    آلبوم برای راجر نیست ؟ چرا چرت پرت می گی؟؟؟؟
    حالا کی چرت و پرت میگه؟؟؟؟؟ من که از اول گیلممور رو با برت مقایسه نکردم ، یا تویی که همش میگی تو گفتی گیلمور در سطح برته و سبکشو ادامه داد؟؟؟!! از کجا میاری این هارو؟ 4 تا مورخ مثل تو کافی بود تا کل تاریخ تمدن بشری به هم بریزه! البته روزنامه نگار خوبی میشی. مخصوصاً ورزشی!

    شما که جالب مهم ترین حرفهای آدم رو سانسور می کنی .......در مورد سبک نوازندگی برت اشاره کردم و مثال آوردم و جناب عالی هیچی نگفتی.............
    اولاً به این خاطر که من علاقه خاصی به سبک نوازندگیش ندارم. و قطعاً هم در اون حد ها نبوده. وگر نه با این ماجرای افسانه گونه ای که براش پیش اومده اونقدر معروف بوده که همه میشناسنش اما کسی رو ندیدم ( متخصصان)که از سبک نوازندگیش (نه آهنگسازیش) تعریف خاصی بکنه. حتی تو لیست 500 نوازنده برتر تاریخ هم اسمی ازش نیست! به نظر میرسه شما در موردش دچار یک نوع شیفتگی افراطی خارج از قاعده هستی!. ماجراهایی که برای جمی هندریکس هم پیش اومد اونو خیلی معروف کرد اما این نوازندگیش بود که در واقع باعث به یاد موندنش شده. قبلاً هم گفتم. اگه چیزی از برت جالبه اون شخصیت روانیش هست و قدرت اندیشه ژرفش نه چیز دیگه! من سانسوری نکردم. اگه دقت کنی هر پستم در مورد حرف ها و یا نقل قولهای غلطییه که از حرفهای من میکنی. در واقع وقتی دارم از برت حرف میزنم، مسیر بحث رو عوض میکنی و به یکباره بحث واترز رو پیش میکشی. و وقتی که از واترز و گیلمور صحبت میکنم میگی برت و گیلمور در یک سطح نیستن و .... خوب من که روان پریش نیستم سئوال کسی رو با جواب یه سئوال دیگه بدم!!

    در ضمن شما خیلی بی ادب هستی!. من با اینکه از حرفهای عجیبت خیلی ناراحت شدم، بیاحترامی خاصی نکردم. اما شما دائماً از کلماتی مثل ( چرت و پرت، پرت و پلا، مثل آدمیزاد، و احمقانه و .. ) استفاده میکنی. یه ضربالمثل قدیمی میگه کم آوردی سوت بزن! نیازی به بی احترامی نیست. ضمناً من وقتی با کسی صحبت میکنم، احساس میکنم که یه چیزهایی در چنته داره. اما مثل اینکه در مورد شما دچار اشتباه شدم. و وقتی از سبکی یا اسطلاحی استفاده میکنم انتظار دارم اون شخص اون ها رو بدونه. شما اگه نمیدونی مجبور نیستس راجع بهش بحث کنی. نه اینجا جاشه نه من وقتش رو دارم که بشینم راجع به اصطلاحات تئوریک توضیح بدم و تشریحشون کنم. من اگه خواستم کلاس سبک شناسی راه بندازم حتماً خبرت میکنم. فقط میگم که جای اینکه از من ماهی بخواهی، ماهیگیری یاد بگیر! برو یه کم در این زمینه ها مطالعه اصولی داشته باش. باعث میشه که درک بهتری از موسیقی داشته باشی. شما که میگی من Darkside Of The Moon و بقیه آلبوم هاشو گوش ندادم یا گوش دادم خوشم نیومد، چطور به خودت اجازه میدی راجع به Pink Floyd اظهار عقیده کنی؟ چیزی که پینک فلوید رو پینک فلوید میکنه Ummagoma و آلبوم های بعدش هست. من که اینجام لا اقل 2 تا ساز رو در حد خوبی میزنم و خودم هم یه کارهایی در این زمینه انجام میدم. و برای خیلی از گروه های در حد خودم کارهای فنی انجام دادم. متاسفانه شما آدمی هستی که در گذشته گیر کردی. و همه چیز رو با خودت و دانسته های خودت میسنجی. تا اونجا هم که پست هاتو در جاهای دیگه دیدم، فقط جرو بحث بیخود میکنی. و به عقاید کسی هم احترام نمیزاری. و از این پست آخرت هم که اساساً بی نهاد نوشته شده هم مشخصه که دیگه ادامه ای برای این موضوع وجود نداره و چه بهتر! ضمناً یه چیزی رو همینجا بهت بگم! اینو نه به خاطر تعریف از خود یا خود نمایی یا هر چیز دیگه ای ، نمیگم. منی که دارم چنین بحث بیفایده ای (متاسفانه) رو با شما انجام میدم، لا اقل چند تا از شعر های ویلیام بلیک رو ترجمه کردم. که تائید هم شده. احتمال داره که تا چند وقت دیگه کتابی از ترجمه اشعار یک گروه استثنایی ببرم زیر چاپ! اگه این کار رو کردم حتماً یه نسخش رو به همراه چند تا تفسیر از کارهای فلوید واسط میفرستم.
    ضمناً دیگه هیچ گفت وگویی در این زمینه با شما انجام نمیدم. چون که نشون دادی ارزشش رو نداره! Such a Waste Of Time! .

  6. #26
    پروفشنال SPIRIT PALST III's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2007
    پست ها
    598

    پيش فرض

    بخش اول

    آیا این مشکل همیشه وجود نداشته که در بحث ها تا ابد هم که بحث بشه کسی نظر مخالف خودش رو قبول نمی کنه ؟؟؟؟ .... و نهایتش اینه که باید بحث تموم بشه و دو طرف از هم خداحافظی کنند و همه چیز رو فراموش کنند.... آیا غیر از اینه؟؟... و این مسئله مهم مطرحه که پس چه معیاری برای سنجش این بحث ها هست ؟؟ از کجا بفهمیم که چه کسی در اشتباهه ؟؟؟ من اشتباه می کنم یا تو؟؟ اصلا درست چیه؟؟ غلط چیه؟؟ اشتباه چیه؟؟ ...و آدم به اینجا می رسه که اصلا یک بحث بر چه چهارچوبی باید بنا بشه؟؟ بر چه اصولی باید بنا بشه ؟؟ ... خوب به عنوان مثال هر کسی منطق خودش رو داره و می یاد بر اساس اون منطقش بحث میکنه و نه حرف کسی رو قبول می کنه و نه کسی حرفش رو قبول می کنه.... و اصلا این منطقی که داره چه جوری قابل سنجش هستتش ؟؟ این منطق مشروعیتش و اعتبارش رو از کجا می یاره؟؟.... و هر کسی می خواد خودش رو (نا آشکارا) و عقایدش رو (آشکارا) اثبات بکنه > که در واقع اثبات عقایدش اثبات خودشه و نفی شدن عقایدش نفی خودشه و چه کسی رو می شناسی که بیاد خودش رو نفی بکنه؟؟؟....... پس راه چاره چیه؟؟؟ تو می دونی؟؟ تو می دونی دوست من دشمن من ؟؟؟ ......... آره تو می دونی... مثلا تو از چه سلاحی برای اثبات خودت استفاده می کنی؟ از سلاح اطلاعات ، دونستن زبان انگلیسی، ترجمه شعر یه شاعر برجسته مثل ویلیام بلک ، اینی که تسلط به نوازندگی ساز داری، اینها ابزار نسبتا قدرتمندیه ولی در عین حال خنده دار و بچه گانه هم هست.... این سوال رو حتما جواب بده؟؟ تسلط به نوازندگی و زبان انگلیسی تولید اندیشه و تفکر می کنه؟....... خوب دوست من جناب عالی تازه اومدی دو تا شعر ترجمه کردی ..بگو خوب! طبیعتا باید ادبیات رو بشناسی ؟؟ یه مثال می زنم جناب عالی هر چقدر هم که تسلط در زمینه ادبیات و ترجمه داشته باشی هنوز در مقابل مثلا کسی مثل " منوچهر بدیهی" بچه هستی.... اگه سواد ادبی داشته باشی حتما می دونی که ترجمه رمان " اولیس" "جیمز جویس" توسط بدیهی یعنی چی؟؟ خوب حالا این چیرو ثابت می کنه منوچهر بدیهی یه مترجم بزرگه .بله هست.....یا مثلا.... رضا براهنی یه منقد بزرگه.....بله هست ..... ولی هیچ کدوم از اینها تولید اندیشه و تفکر نمی کنه.... در واقع در اینجا وارد حوزه ای از بعد بشر می شیم که میشه تا حد زیادی به فلسفه نسبتش داد و این ضعف بزرگ روشنفکر ایرانی از ابتدا تا کنون بوده؟؟ ....شما که هنوز بچه ای..... خوب عزیز من ای کاش تو هم فحش می دادی!! می خوای با چهار تا پرستیژ روشنفکرانه من رو تحقیر کنی ؟؟......... خوب من 7 سال پیش توی 16 سالگی بزرگترین کتاب فروید: " تعبیر خواب و بیماریهای روانی"( ترجمه معتبر دکتر ایرج پورباقر) رو خوندم و خیلی چیزهای دیگه..... و حدود چهار تا پنج ساله که هیچ کتابی مطالعه نکردم....چون دیگه برام هیچی مهم نبوده ( در این زمینه یه بحث مجزا دارم که ارجاع می دم به قسمت دیگه ای از تایپیکم که کامل توضیح دادم نظرم رو ) ...... حالا تو دوست من می خوای با این حرف های بچه گونه من رو مغلوب کنی؟؟؟.... اگه سلاح تو دانش هستش و فکر می کنی سلاح قدرتمندیه ! سلاح من هم نبوغ هستش .... مطمعنی که می خوای بجنگی ؟؟ بعید می دونم از این نبرد جان سالم به در ببری !........



    من که اینجام لا اقل 2 تا ساز رو در حد خوبی میزنم و خودم هم یه کارهایی در این زمینه انجام میدم. و برای خیلی از گروه های در حد خودم کارهای فنی انجام دادم. متاسفانه شما آدمی هستی که در گذشته گیر کردی. و همه چیز رو با خودت و دانسته های خودت میسنجی. ضمناً یه چیزی رو همینجا بهت بگم! اینو نه به خاطر تعریف از خود یا خود نمایی یا هر چیز دیگه ای ، نمیگم. منی که دارم چنین بحث بیفایده ای (متاسفانه) رو با شما انجام میدم، لا اقل چند تا از شعر های ویلیام بلیک رو ترجمه کردم. که تائید هم شده. احتمال داره که تا چند وقت دیگه کتابی از ترجمه اشعار یک گروه استثنایی ببرم زیر چاپ! اگه این کار رو کردم حتماً یه نسخش رو به همراه چند تا تفسیر از کارهای فلوید واسط میفرستم.
    .
    بخش دوم ( ارجاع تایپیک بالای من به این بخش هستش)


    تو به مسئله ای اشاره کردی که من در طول سالهای زندگیم به دریافتی در این زمینه رسیدم و می شه به جرئت گفت دریافتی کاملا فلسفی که مبانی و اصول عقایدم رو بر آن و چند ادراک کلی دیگه که شالوده اندیشه های منو شکل داده بنا کردم.... خوب شد که با این حرفها و نظراتت، من رو تحقیر کردی، چون بهانه ای شد تا یکی از ستونهای عقایدم رو توضیح بدم.......

    جان من بیا این سوال من رو جواب بده؟؟؟ بیا و مرد باش و جواب بده.....
    ...................................

    زندگی دو بعد داره! : بعد مادی ، بعد معنوی......... بعد معنوی بشر شامل بسیاری چیزها میشه که در طول تاریخ بشری به وجود اومده....... هنر هم از ابعاد معنوی بشر هستش که البته معنوی بودنش نسبی هست چون اصولا ارائه تعریفی از "چیزها" نسبی هست و بسته به اینکه امر معنوی رو چه تعریف کنیم : تعریف معنویت در هنر هم متفاوت خواهد بود ..... در واقع منظور اینه که وقتی می گیم هنر، باید به "چیستی" اون که نسبی هستش دقت کنیم .... به عنوان مثال شاید اون چیزی رو که تو هنر می دونی من هنر ندونم....و حتی مسئله ی بالاتر از این اینکه نه هنر و نه هیچ مفهومی و نه هیچ چیزی در هستی قداست نداره و مقدس نیست و اصلا میشه از بنیاد نفیش کرد در مورد هنر میشه به اینجا رسید که گفت " من به هنر باور ندارم" و "اعتقاد ندارم"
    که همه این مباحث در حوزه فلسفی قرار می گیره.......
    و از طرفی بعد معنوی زندگی خودش دارای دو بعد و دو بخش هستش : یک بخش "علم و دانش" یک بخش "نبوغ"....." دانش معنوی "کسب کردنی هستش که به شرایط و مسائل زندگی عینی انسان بستگی داره..... ولی نبوغ نه کسب کردنی هستش و نه به شرایط زندگی انسان بستگی داره. البته اینکه نبوغ چیست و چه تعریفی ازش می کنیم یه بحث مجزاست...... این تقسیم بندی ها در مورد هنر نیز صدق می کنه....
    اینها رو گفتم که موضع گیری خودم و وضعیت خودم رو در این تقسیم بندی ها مشخص کنم .... البته باید قبل از اون درست و دقیق این اصطلاحات خودساخته ای رو که بیان کردم رو شرح بدم: ببین منظورم از اینکه می گم بعد معنوی زندگی بشر دارای دو بخش دانش و نبوغ هستش اینه که: مطالعه ، کسب اطلاعات و معلومات و در مرتبه ارزشمند تر "درک " این معلومات و اطلاعات رو من اسمش رو میزارم : " دانش معنوی" که بستگی به شرایط زندگی فرد داره : یعنی اینکه به عنوان مثال یه فرد می تونه در زمینه های معنوی زندگی بشر مطالعه کنه: تاریخ فلسفه، اساطیر،تمدن،ادیان... تاریخ هنر، تاریخ روانشناسی، تاریخ ادبیات، تاریخ نقد، و .... و.... خوب در این صورت این فرد به عنوان مثال یه استاد و یه دانشمند در این زمینه هستش ...... من برای چنین چیزی ارزش خیلی خواصی قائل نیستم... چون این " دانش معنوی" محدود به شرایط اجتماعی و فردی زندگی انسانهاست، میشه نمونه بزرگی ار تاریخ بشر رو مثال زد: پس خوب گوش بده دوست عزیز تر از جان: همه سقراط رو می شناسند که در تارخ به عنوان "شهید فلسفه" یاد میشه.... اون یه فیلسوف شهودی بود.... و دانش اکتسابی نداشت و استادی نداشت که چیزی به اون یاد داده باشه و نه حتی اینکه از طریق مطالعه چیزی یاد گرفته باشه .... در واقع علم شهودی نبوغ آمیزی داشت و همه هم می دونیم که از بت های فلسفه بوده.... و باز هم میشه به نمونه های دیگه ای اشاره کرد: می خوام بدونم که آیا مسیح دانشی کسب کرده بود؟ مسلما نه ولی پس چرا از بزرگترین شخصیت های تاریخ بشر بوده ....و....و.... مواردی دیگر....پس " دانش معنوی " محدود به شرایط اجتماعی و فردی بشر هستش : خوب دوست من جناب فاضل دانشمند: بر اساس این گفته: به عنوان مثال : من که در سالهای ابندائی دوره دبیرستان (16 سالگی) آثار کسانی مثل فروید رو مطالعه می کردم کسب دانش های حوزه های مختلف بشری کار چندان سختی برام نبوده ..... از ان گذشته وقتی می گم به شرایط اجتماعی و فردی بستگی داره اینه که به عنوان مثال اگه فردی در شرایط رفاه اقتصادی به سر ببره و اندک علاقه ای هم داشته باشه می تونه سراسر عمرش رو در کمال آسایش به مطالعه و کسب معلومات بپردازه و دانشمند باشه و " دانش معنوی" : دانش هنری" دانش ادبی" دانش فلسفی" و ...و ....کسب کنه و به عنوان استاد و فاضل و دانشمند به خودش بباله ولی من می خواهم در مقابل این احمق ها و فرومایگان چیزی را به رخ بکشم که اینان از درکش عاجزند... و اون چیزی نیست جز نبوغ بشری: به عنوان مثال همین Dead رو مثال می زنم که عکسش رو گذاشتم : Dead در سن 22 سالگی خودکشی کرد!!! ( آه... چقدر زود...) می خوام این رو بدونم دوست ،نه دشمن من .... اگه بخواهیم با فرمول و نظریه و عقاید تو پیش بریم و تفسیر کنیم باید بگیم که Dead که نباید چیز خواصی بارش بوده باشه چون که مسلما اینقدر زود مرده که وقت نکرده بسیاری از کتاب ها رو بخونه و کسب دانش خواصی بکنه!!!... وقت نکرده بره کلاس نوازندگی !! و مثل شما ساز زدن یاد بگیره!! پس Dead حتی اندازه شما هم چیزی بارش نبوده!!...... یا یه مثال دیگه : احتمالا باید "ژاندارک" رو بشناسی ... بدون شک بزرگترین زن تاریخ بشر بود (هرچند من به لحاظ ایدئولوژیک ازش خوشم نمی یاد و موافقتی باهاش ندارم)....ژاندارک در سن 19 سالگی توسط کلیسا آتش زده شد... پس بعید می دونم که وقت کرده باشه کسب دانش و معلومات کرده باشه.... یه مثال دیگه : ( قابل توجه شما که شعر ترجمه می کنی) : " آرتور رمبو : پدر شعر مدرن ، تنها تا سن بیست سالگی شعر گفت و دونبال هنر و ادبیات و .....بود بعد از اون همه اینها رو گذاشت کنار... جالب اینکه بزرگترین شاهکار خودش رو در سن 17 سالگی سرود " زورق مست". حالا من می خوام بدونم که آرتور بیشتر دانش کسب کرده بود یا فلان آدمی که 70 سال مطالع کرده!!
    در مقابل این مثال هایی که زدم می خوام یه مثال دیگه بزنم که نقطه مقابل اینهاست و از این بعدی که من مطرح کردم شبیه مثالهای قبلی نیست : خیام رو همه می شناسند،از بزرگترین دانشمندان،فیلسوفان و شاعران تاریخ بشر بود، خیام به نوعی بحرالعلوم بوده، از ریاضیات و نجوم گرفته تا فلسفه و ادبیات و از اینها گرفته تا در علوم طبیعی دانش کسب کرده بوده و 70 سال کسب معلومات و علوم و دانش کرده بوده از سن کودکی تا پیری( شعر خودش: یک چند به کودکی به استاد شدیم/ یک چند زاستادی خود شاد شدیم) و مثال های دیگه هم میشه زد خوب ابن سینا هم که از این نظر معروفه ظاهرا ابوعلی از موقعی که توی کمر باباش بوده کسب علم می کرده که در سن 7 سالگی برای خودش یه پا دانشمند بوده..... بسیاری مثالهای دیگه میشه زد اما من منظورم چی بوده و چه نتیجه گیری ای می خوام بکنم: نتیجه گیری من اینه که : این افراد از این بعد نقطه مقابل هم هستند و اگه بخواهیم با افکار آدم هایی مثل شما به موضوع نگاه کنیم باید بگیم که : آنهایی که دارای حجم دانش زیادی هم چون خیام بودن دارای مقام بالاتری از Dead ای هستش که 22 سالگی از جهان را بدرورد گفته..... ولی من اعتقادی به چنین نظریه ای ندارم چون به " دانش معنوی " باور ندارم به در مقابل به " نبوغ معنوی " باور دارم.... دانش معنوی با پرداخت "پول" و " اندکی علاقه" و " اندکی ضریب هوشی" قابل دستیابی هستش و برای فرومایگان به راحتی قابل دست رسی هستش و آنانی که بزرگی های رو در این بخش می دانند "فرومایگانی" بیش نیستند که در بخش دیگه "نبوغ معنوی" عاجزان و ناتوانانند.... چون نبوغ بر خلاف دانش با پول خریدنی نیست.... بهایی بس سنگین تر دارد... بهایش چیست؟ بهایش خودکشی در 22 سالگیست، بهایش سوختن در آتش در 19 سالگیست، بهایش نوشیدن جام شوکران است و بهایش به صلیب کشیده شدن است ....و....و......
    اگه تو از کیش دانشمندانی این را بدان که من از کیش نبوغمندانم ...... می خواهی بجنگیم ؟

    اینها همه جوابیه بود به این گفته های تو ای فاضل دانشمند..... که گفته ای:

    من که اینجام لا اقل 2 تا ساز رو در حد خوبی میزنم و خودم هم یه کارهایی در این زمینه انجام میدم. و برای خیلی از گروه های در حد خودم کارهای فنی انجام دادم
    ضمناً یه چیزی رو همینجا بهت بگم! اینو نه به خاطر تعریف از خود یا خود نمایی یا هر چیز دیگه ای ، نمیگم. منی که دارم چنین بحث بیفایده ای (متاسفانه) رو با شما انجام میدم، لا اقل چند تا از شعر های ویلیام بلیک رو ترجمه کردم. که تائید هم شده. احتمال داره که تا چند وقت دیگه کتابی از ترجمه اشعار یک گروه استثنایی ببرم زیر چاپ! اگه این کار رو کردم حتماً یه نسخش رو به همراه چند تا تفسیر از کارهای فلوید واسط میفرستم.


  7. #27
    حـــــرفـه ای divoonejoon's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    محل سكونت
    Divoone khooneh
    پست ها
    6,370

    پيش فرض

    دوستان منطقی بحث کنند و از توهین و تیکه انداختن به هم خودداری کنند و گرنه مجبور میشم تاپیک رو به دستان توانای آکوا بسپارم .

  8. #28
    داور انجمن موسیقی powerslave's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    The Endless River
    پست ها
    2,259

    پيش فرض

    آره . واقعاً جالبه. ! منم به همیه اینها ( غیر از اون بخش مربوط به بهایش!) اعتقاد دارم!! حالا چی باعث شده که شما نتیجه بگیری که من در نازو نعمت بزرگ شدم و یا با پول اینها رو بدست آوردم یا .. نمیدونم. شاید چون افرادی که باهاشون معاشرت داشتی یا دورو ورت هستن اینطوری بودن و این بد بینی رو به وجود آوردن. من اگه چیزی هم میدونم همش حاصل زحمات خودم هست. حتی این حدی از زبان رو هم که بلدم، خودم یاد گرفتم. و غیر از دروس دبیرستان و ... در 9 سالگی یه دوره 2 هفته ای رفتم به یه کلاس جمع و جور و الان ادعا نمیکنم که اون موقع فهمیدم اما فکر میکتنم که بعضی از انسانها با گرفتن طرز کار سیستم هایی که در علوم بشری وجود داره همین واسشون کافیه تا راهی رو که دیگران با سختی رفتن به آسونی طی کنن! من که گفتم قصدم خ.د نمایی نیست! ( انصافاً شایدم تو ضمیر ناخودآگاهم این قصد رو داشتم) اما مشکل از اونجا شروع شد که شما یه حرفها و یا نقل قول هایی رو به من نسبت دادی که من هرگز صحبتی ازش نکرده بودم. حالا واسه من از فلسفه و ... ( که من هیچ گونه علاقع ظاهری بهش ندارم اما شاید در اصل اونها رو رعایت میکنم) میزنی؟ من خیلی کارها انجام دادم که خودم یادشون گرفتم. تنها وتنها خودم و فقط یه جرقه در اولش زده شده و موتور مغزم در اون زمینه راه افتاده. مثل ماکت سازی . اونم در حد عالی و وقتی میگم عالی منظورم واقعاً عالیه! یعنی کار با ددست و مصالح ساده مثل مقوا و این فیلم های رادیولوژی و چسب مایع و .... با دقت در حد 0.5 میلیمتر. حالا منظورم چیه؟ منظورم اینه که اگه میخواستم خود نمایی کنم خیلی چیزهای دیگه بود که بگم. که علاقه ای هم به این کار ندارم. .و فکر میکنم یکی از دلایلی هم که کشورمون پیشرفت نمیکنه همینه که همیشه کارهای ساده ای رو که حتی وظیفه مون هست رو تو بوق و کرنا میکنیم. و منم در بسیاری از موارد از اینکه مسائلی به این سادگی و پیش پا افتادگی باعث سردرگمی مردم میشه ناراحتم و در خیلی از موارد احساس نفرت میکنم. واسه همینم سعی میکنم چیزهایی رو که بهش رسیدم در اختیار دیگران بذارم. حتی اون ماجرایی که در مورد احساس گناه کردن راجر واترز گفتم هیچ جایی نوشته نشده بود و من خودم اونو استنباط کردم. تازه گفتم که با خوندن چیزی حدو 80 صفحه از مقالات به این نتیجه رسیدم. حالا من که یه همچین شرایطی دارم رو داری با ابن سینا یا Dead که من حتی نمیشناسمش مقایسه میکنی؟ من 3 سال پشت کنکور موندم و بعد از اینکه رفتم تو تازه بعد از دو سال سربازی که جمعاً میشه 5 سال ، فهمیدم که هنوزم همون آشه و همون کاسه، یعنی بازم بحث سیستم هاست، سیستم رو درک کردم، کارم پیش رفت! تا جایی که علناً به عدم توانایی اساتید دانشگاه اعتراض کردم. حالا اگه یه جای دیگه یعنی تو یه کشور متمدن و کشوری که میخواد از سرمایه هاش استفاده کنه همچین کاری کنی بهت میگن: خوب بیا اثبات کن و اگه اثبات کنی این کار رو انجام بده تا یه پیشرفتی حاصل بشه. ولی اینجا یه همچین تفکری هست که شما میگی داشتم تحشقیرت میکردم؟؟!! شاید این حقیقت ساده که نقل قول هایی رو انجام دادی که اصلاً گفته نشده، در تو احساس تحقیر شدن به وجود اورده. ! من که حتی توهینی هم نکردم. من که حتی نظریه های تو رو هم نفی نکردم. ! من فقط اون چیزهایی رو که درست میدونم و مطمئن هستم که درستن رو گفتم. این شما بودی که در مورد حرفهای من گفتی: بچگانه، احمقانه، ساده اندیشانه، .... !! اگه تو از درون به خودت ایمان نداری من مقصرم؟ آره خیام رو همه میشناسن! اما کسی اینجا ازش یاد نمیکنه. بیشتر اسمش رو تو اروپا میبرن. اینجا به اشعارش خرده میگیرن و یکسره نفیش میکنن. من یه اطلاعاتی دارم. اتفاقاً بعضی ها هم حضوراً بعهم میگن که مغروری و غیره.. اگه بخوام هر حرفی رو که میزنم واسه مخاطب اثبات کنم که باور کنه من مغرور نیستم که باید نصف عمرم رو تلف کنم. اگه حتی یه نفرم این یاد داشت ها رو بخونه و یه چیزی دستگیرش بشه کافیه عزیزم! همون ژاندارکی که میگی بر اثر اینکه نمیتونست چیزی رو که میبینه اثبات کنه سوزانده شد درس مثل گالیله. و اینها همش نتیجه مطلق اندیشی هست!. تو که نمیخوای باور کنی ( منظورم عمومی هست) زمین گرده، من حالا بیام بهت اثبات کنم که نقشه هایی با قدم 6000 سال در 3 کتاب ( اسمشون یادم نیست) در نقاط مختلف جهان( هندوستان ، پرو و یه جای دیگه وجود داره که فقط میتونه از فضا گرفته شده باشه؟ آها! گیلگمش! نسخه هندیش! اگه اینطوره که همش تکرار مکررات میشه. به همین دلیل که یکی میشه نیوتون و یکی هم میشه مثل ما مردم عادی. اون میره رو شاخ غول هایی مثل بطلمیوس وایمیسته و ما با پای خودمون از قله ای که تا 1000 سال پیش روش بودیم اومدیم پایین داریم کنار جوی کباب میخوریمو گذر عمر رو میبینیم!

    من سعی کردم صادق باشم و در چند کلمه ساده منظورم رو برسونم. اینکه میگم قصد خودنمایی یا چیز دیگه ای ندارم قطعاً منظورم همین بوده. قسم باید بخورم؟ من که کارم برنامه نویسی هستش هنوز به خیلی از مباحث وارد نشدم پس بهشون کاری ندارم. ولی چرا نباید اون چیزهایی رو که میدونم ابراز کنم. خیال میکنی نوابغ کی بودن ؟ اون استیون هاوکینگ بدبخت اگه تو ایران بود که حالا همه داشتن بهش ترحم میکردن! اما اون بود که دنیا رو ترکوند. همون آدم افلیج بدبخت که کنترل آب دهن یا حتی ادرارشو نداره و تو بزرگترین کنفرانس های علمی هم امکان داره خودشو خیس کنه بود که قسمت اعظم نظریه های انیشتن رو اثبات کرد. همونه که کرسی ریاضیات لوکاس داره. به نظرت اون هم که برای گفتن یه جمله باید با همون یه انگشتش که حرکت میکنه و با اون باید روی کلید ها کامپیوتر شبیه ساز صوتش بزنه تا یه جمله رو بگه، باید عمر گرانبهاشو هدر بده و واسه امثال منو شما توضیح بده که اینطوریه و اونطوری؟؟ عوضش میره واسه 4 تا دانشمند که حداقل میدونن سیاه چاله چی هست، انواع و طرز عملکردشونو توضیح میده.!!! از روی ویلچر تا اعماق کهکشانها!! تازه دیده هم نمیشن که! ( صداش رو میتونی تو آهنگ Keep Talking از همون Pink Floyd بشنوی. البته صدایه کامپیوترش رو { For million of years mankind live just like the animals....} حالا اگه ناراحتی که چرا تو کشور ما بحث ها نیمه تموم رها میشه واسه اینه که یه طرف مثلاً اینجا شما، چون نمیخواد ( یا شایدم نمیتونه-توهین نشه) هی بحث رو عوض میکنه . من در واقع موارد بساری رو تذکر دادم که شما اشتباه متوجه قضیه شدی! اگه اینها اسمشون ژست شعور هست پس من باید تبدیل به مجسمه شعور شده باشم! من تا اونجایی که یادمه اینجا یه فروم هست نه میدان مبارزات گلادیاتوری. شما انگار 23 سالته. هنوز هم مثل بچه ها فکر جنگی؟
    .... مطمعنی که می خوای بجنگی ؟؟ بعید می دونم از این نبرد جان سالم به در ببری !........
    باشه Megathrone شما بردی!! منم گاهی اوقات فکر میکنم که از درون هنوز واسه خیلی چیزها آماده نیستم! اما حد اقل خودم میدونم و وارد اون مباحث نمیشم! حالا کی یه سری اطلاعات رو بلغور کرده پشت سر هم؟؟؟ راستی، شما که هی حرف از سانسور و این چیزها میزنی، چرا تا حالا راجع به اینکه منظورم رو در باره سبک گروه که من اونو بعد از Ummaguma میدونستم و شما اونو هی با سبک دوران برت مرحوم اشتباه میگیری چیزی نگفتی؟ عوضش یه سری چیزهایی که هیچ ارتباطی به موضوع این تاپیک نداره ارائه میدی. مطمئنی که Dead بیچاره به خاطر اینکه منظورشو درک نمیکردن خود کشی نکرد؟؟؟

  9. #29
    داور انجمن موسیقی powerslave's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    The Endless River
    پست ها
    2,259

    پيش فرض

    آقا بسپار!
    من هم از مدیران این انجمن تقاضا دارم این تاپیک رو ببندن. یه بنده خدایی یه سئوال ساده کردو نفرت اومد شد گلایه! حد اقل جلوی هدر رفتن فضای ارزشمند سرور رو بگیرین . قرار بود همون پست قبلی آخرین پستمنم تو این تاپیک باشه.

    My soul goes Weaker *** He Knows And he Waites
    Last edited by powerslave; 31-12-2007 at 04:47.

  10. #30
    پروفشنال SPIRIT PALST III's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2007
    پست ها
    598

    پيش فرض

    نه آقا ما زبون همدیگه رو نمی فهمیم .... از اول هم بحث کردنمون ظاهرا اشتباه بود....
    من تا حدودی از شما و افکارت با این بحث ها شناخت پیدا کردم .... شاید العان اگه بخوام یه تجدید نظردر مور تایپیک هام بکنم خیلی هاشون رو اصلاح کنم..... ولی این مهم نیست.... نه فقط شما،بلکه من تا حالا هیچی کسی رو پیدا نکردم که افکارم رو قبول داشته باشه و منظورم رو درک کنه.....
    من با شما و خیلی ها یا شاید هم بهتر بگم همه اختلاف بنیادین و اساسی دارم : مثال های زیادی میشه زد و همین جمله ای که در مورد Dead ای که گفتی نمی شناسیش گفتی رو میشه مثال زد ...... من هیچی بحثی در این مورد نمی کنم فقط می گم که از همین جمله ی شما اختلاف اساسی و بنیادین من با شما و خیلی ها (همه) مشخص میشه : من این درکی رو که شما ارائه دادید: (که البته نشان دهنده سطح فکری بالاتر از مردم عادی و کاملا روشنفکرانه هستش .) چندان قبول ندارم و جور دیگه می اندیشم و معتقدم این درک من بالاتر از درک شما ( درک روشنفکرانه) هستش ..... در واقع ریشه عصبانیت های(توهین) من هم در همین چیزها هستش.... اینی که درکی متفاوت با فرد مقابل دارم و نه می تونم این درک رو به طرف بفهمونم و نه طرف می تون بفهمه(وقتی میگم طرف نمی فهمه منظور این نیست که حق با منه منظور اینه که اون چیزی که من درک خاصی ازش دارم رو دیگری اون درک رو نداره تا منظورم رو عمیقا بفهمه)... و همین میشه که احساس رنج می کنم .... واقعا این حرف برام خنده داره که Dead برای این خودکشی کرد که منظورش رو کسی درک نمی کرد.... البته این جمله اگه کمی اصلاح بشه دیگه به نظرم اینقدر ساده اندیشانه نیست ولی باز هم برای من یه درک صرفا روشنفکرانه هستش و فاصله زیادی با حقیقت Dead ای که من می شناسم داره ........ همینجا یه نکته مهم و اساسی رو بگم ریشه اصلی اختلافات من با شما و دیگران در سرچشمه اندیشه هامونه .... یعنی اون اصول و پایه ای که افکارمون رو بر اون بنا کردیم که اونها هم نتیجه ی تفسیرها و دریافت هایی هستش که ریشه در ذهن و روح و ... ما داره .... : اختلافات، اختلافات بنیادین هستش .... من جهان و هستی و ...و... رو اونجور نمی بینم که شما می بینید ........


    آقا بسپار!
    من هم از مدیران این انجمن تقاضا دارم این تاپیک رو ببندن. یه بنده خدایی یه سئوال ساده کردو نفرت اومد شد گلایه! حد اقل جلوی هدر رفتن فضای ارزشمند سرور رو بگیرین . قرار بود همون پست قبلی آخرین پستمنم تو این تاپیک باشه.

    My soul goes Weaker *** He Knows And he Waites
    خوب شما برنا مه نویسی و ارزش فضای سرور رو بیشتر درک می کنی .....
    پس حرفهای ما انقدر بی ارزش بوده که ارزش اشغال کردن فضای سرور رو نداشته.....
    شما اگه دوست دارید تایپیک بسته بشه من حرفی ندارم ولی اگه افتخار بدی حاضرم توی پیغام خصوصی یا هر جور دیگه ای که مایل باشی بیشتر صحبت کنیم .... شاید به قول صادق هدایت بتونیم همدیگه بهتر بشناسیم ... هرچند که بحث من و شما مطمعا برای هر دو رنج آور خواهد بود ولی حسه عجیبی که دارم اینه که تموم شدنش برای من رنج آورتره ...... ولی ظاهرا برای شما اینطور نیست.... این هم یه اختلاف بنیادین دیگه....
    Last edited by SPIRIT PALST III; 01-01-2008 at 00:15.

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •