تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 2 از 5 اولاول 12345 آخرآخر
نمايش نتايج 11 به 20 از 44

نام تاپيک: رابطه بین خودآگاهی (ذهن) و واقعیت

  1. #11
    Super Moderator Stream's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    Wolf Trap
    پست ها
    14,323

    پيش فرض

    شاید با مطالبی که خواهم گفت این نظرتون کمی تعدیل بشه


    این نظر من نبیست، نظر فیزیکدانان و دانشمندان بزرگی هست که سالها در این زمینه کار کردن، در ادامه مدارک بیشتری میارم ...


    فرضیه من نیست.کوانتوم ما رو مجبور میکنه نوع دیگری به واقعیت و ماده نگاه کنیم، آیا واقعا ماده وجود داره یا فقط تفسیر ذهن و آگاهی ما از واقیعت هست؟ همین سوال باعث شده دانشمندای زیادی اعلام کنن که باید طور دیگری به واقعیت نگاه کرد،


    نظر دانشمندان معتقد به تاثیر آگاهی بر ماده رو که بخونید میبینید مساله اینقدرها هم ساده نیست.
    شما یک حرف می زنید، بعد میگید فرضیه من نیست، نظر دانشمندان است. وقتی نظر دانشمندان رو میارید هیچ ربطی به حرف هایی که شما می زنید ندارند. دو مورد قبلی رو که هیچ توضیحی ندادید، حالا کلی مثال جدید آوردید که بهشون می پردازیم البته باز هم اشکال اونجاست که این متن ها حرفی که شما می زنید رو نمی زنند.

    امیدوارم پاسخ شما به این پست من، کپی پیست کردن 20 مطلب جدید دیگه نباشه.
      محتوای مخفی: پاسخ به نقل قول های بی ربط از افراد که ارائه شد 


    1. نیک هربرت (فیزیک دان)

    "شاید اعجاب آورتر این باشد که کوانتا(کوانتوم ها) تنها زمانی به صورت ذره نمود می کنند که ما بدانها می نگریم. فیزیکدانی به نام نیک هربرت که حامی این نظریه است می گوید گاه به این خیال می افتد که جهان پشت سرش همیشه حکم یک سوپ کوانتوم را دارد که بسیار گنگ ومبهم است و مدام در حال جاری شدن.اما هر گاه سر برمیگرداند و می کوشد به این سوپ کیهانی چشم بدوزد،نگاه او بلافاصله آن را سرجایش خشک می کند و به واقعیت عادی برمی گرداند.او می افزاید :"انسانها هرگز قادر نخواهند بود بافت حقیقی واقعیت کوانتوم را تجربه کنند،زیرا به هرچه دست می زنند به ماده تبدیل می شود." (یعنی ممکنه قبلش ماده نباشه)

    Nick Flerbert. ,,How Large is Starlight? A Brief Look at Quantum Realiry Revbion 10, no. 1 (Summer 1987), pp. 31-35
    ربطی به بحث ما نداره، این یک متن ادبی است پر از استعاره و ... / اگه نقل قول دقیقی از نیک هربرت دارید که دقیقا بگه موضعش درباره این موضوع چیه اشاره کنید. تنها نقل قولی که اشاره شد درباره قدرت کم انسان ها از تجربه وقایع در مقیاس کوانتوم است، ربطی به ادعای شما درباره اینکه اساسا جهان فیزیکی ساخته و پرداخته ذهن ماست نداره.


    2. دیود بوهم (فیزیک دان):

    "I would say that in my scientific and philosophical work, my main concern has been with understanding the nature of reality in general and of consciousness in particular as a coherent whole, which is never static or complete but which is an unending process of movement and unfoldment
    ...."
    D. Bohm, _Wholeness and the Implicate Order_, p.ix
    هیچ اشاره ای به اینکه جهان طبیعت رو اساسا خودآگاهی بوجود آورده نشده.


    3. ویکی پدیا در مطلبی تحت عنوان "خودآگاهی باعث فروریزش تابع موج" آورده:

    در مسئلهٔ ذهن-جسم از دیدگاه کوانتمی (به انگلیسی: Quantum Mind-Body Problem)، خودآگاهی باعث فروریزش تابع موج عنوان گردیده است. این دیدگاه یکی از تفاسیر مکانیک کوانتومی است.

    در این نظریه، بر نقش داشتن خودآگاهی (consciousness) بعنوان ناظر (observer) در فروریزش تابع موج (به انگلیسی: collapse of the wave function) تأکید شده است. لذا در این تفسیر از مکانیک کوانتمی، نظارت نظاره‌گر (به انگلیسی: observer) نه تنها نقش مستقیمی در فروریزش تابع موج دارد، بلکه نظاره‌گر کسی یا چیزی غیر از صاحب خودآگاهی نیست.[۱]

    در این بین، جان ویلر حتی معتقد بود که نه تنها خودآگاهی باعث فروریزش تابع موج میشود، بلکه برای وجود جهان هستی شرطی لازم و واجب الوجود است. به گفته وی، «خودآگاهی از ارکان خلق جهان است. حتی در خلق فعلی زمان گذشته».

    4. در مطلب دیگه با عنوان "عرفان کوانتومی" میاره:

    عرفان کوانتومی شبه‌علمی است که بر پایهٔ آن، برخی جوانب نظریهٔ مکانیک کوانتمی قابل انطباق با برخی مفاهیم عرفانی است. این تفکر حول مسئله اندازه‌گیری در فیریک کوانتمی و نقش محوری ناظر در فروریزش تابع موج می‌چرخد.

    عرفان کوانتمی با خود هیچگونه جنبه دلالتی و اثباتی حمل نمی‌کند، بلکه صرفاً این مفهوم را بیان می‌کند که مفاهیم موازی متعددی را بین فیزیک کوانتمی و مفاهیم عرفانی ادیان مختلف (بخصوص شرقی[۱]) و نیوایج می‌توان مشاهده کرد.

    در میان صاحب نامانی که در سالهای اخیر اشاره به وجود ارتباطی میان فیزیک کوانتمی و ماهیت ذهن کرده‌اند می‌توان به فرد آلن ولف (به انگلیسی: Fred Alan Wolf)، ویلیام تیلر، جان هگلین، ستوارت همروف، برنارد بارز، آمیت گوسوامی، راسل تارگ، نیک هربرت، جفری شوارتز، مناس کافاتوس، و مسئولین آزمایشگاه تحقیقات مهندسی غیرمتعارف پرینستون در نیوجرزی را نام برد.

    و ...
    در ویکیپدیا درباره سنگ درمانی هم میشه مطلب پیدا کرد. مهم منابع اون هاست. "خودآگاهی باعث فروریزش تابع موج" که همون مطالبی است که پست قبلیتون رو ازش کپی پیست کرده بودید (بدون ذکر منبع) که براتون پاسخ دادم، اضافاتش هم مربوط به نظرات جان ویلر به درستی ترجمه نشده و اون نقل قول باز هم به غلط از بین سایر جملات آورده شده ( [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ). ایشون اصلا محققی در زمینه خودآگاهی نیست. قسمت دوم درباره "عرفان کوانتومی" هم که خودش در ابتدا گفته "شبه علم" است و قضیه منتفی است.


    اینها نشون میده این مساله به این سادگی ها هم نیست، بلکه ذهن بسیاری از دانشمندا و فیزیکدانهای مطرح رو به خودش مشغول کرده.
    اتفاقا مسئله بسیار ساده است. چیزی که در همه مطالبی که شما پشت سر هم کپی پیست می کنید به چشم میاد اینه که (1) حرف هاشون با هم خیلی فرق داره و بطور مستند، واضح و دقیق درباره یک موضوع حرف نمی زنند، (2) هیچ آزمایش علمی برای تایید این حرف ها ذکر نمیشه و صرفا همه لیست کردن عقاید یک سری افراد است، و (3) اکثریت نقل قول ها رو اگه پی بگیریم می بینیم اون افراد کلا درباره یک موضوع بکل متفاوت حرف می زدند، حرف هاشون بریده شده و در سرویس هدفی که منظور اصلی شخص نبوده استفاده شده.

    من هنوز منتظرم شما لیست فیزیک دان های مطرح امروزی که به این حرف های شما معتقد هستند و این قضیه ذهنشون رو مشغول کرده رو نام ببرید و همینطور تالیفاتشون و مقالاتشون در ژورنال های علمی و ... که درباره پروسه رسیدنشون به این مطالب و باورها و عقاید هست و ... رو ذکر کنید.


    شاید اگر لینکی رو که گذاشته بودم میخوندید این حرف رو نمیزدید:

    Although the Experimental Society and Indriði were the topics of hefty debate in the Icelandic press, because of the careful precautions taken[32] and the eminence of some of the people who examined the room and Indriði's person and witnessed séances involving him - such as Guðmundur Hannesson, founder of the Icelandic Scientific Society and twice president of the University of Iceland, who made a detailed study of Indriði.... there were few accusations that he was a fraud, and none from first-hand witnesses

    من خوندم، من ازتون خواستم: به هر حال اگه مقالاتی درباره آزمایش های ایشون در ژورنال های علمی Peer review شده منتشر شده لطفا ارائه کنید تا بررسی کنیم شرایط آزمایش چه بوده، دقیقا چه اتفاقی افتاده، شرایط کنترل شده چی بوده، چه افرادی اون رو مشاهده کردن و دقیقا چه مشاهداتی صورت گرفته.

    در متنی که کپی کردید هیچ یک از مطالبی که من خواستم ذکر نشده متاسفانه به جز اینکه یک عده رفتند و اتاق رو مشاهده کردند و یه استاد دانشگاه و کشیش و ... قضیه رو بررسی کرده بود. لطفا چیزی که ازتون خواستم رو قرار بدید، اگه وجود داره، که می دونیم نداره.


    میتونید به عنوان یک نمونه دیگه در مورد سای بابا هم مطالعه داشته باشید، بعضی از کارای که بش نسبت دادن عبارتن از:

    برخی از معجزات گزارش شده شامل معلق بودن در هوا (هم در داخل خانه و هم در خارج از منزل) ، بطور همزامن دیده شده در بیش از یکجا ، ناپدید شدن فیزیکی ، تغییر گرانیت (سنگ خارا) به آب نبات قندی ، تغییر آب و تبدیل آن به یک نوشیدنی دیگر، تغییر آب و تبدیل آن به بنزین، تولید اشیاهای مورد تقاضا، تغییر رنگ لباس خودش در حال پوشیدن آن ، برکت دادن به غذا ، درمان بیماری های حاد و مزمن ، ظاهر شدن در رویاها و شهودات افراد ، بوجود آوردن میوه های مختلف روی یک شاخه از یک درخت ، کنترل آب و هوا ، تبدیل فیزیکی به خدایان مختلف و ساطع کردن فیزیکی نور درخشان بوده است



    در مقابل اتهاماتی که به سای بابا زده شده ارلندور هارالدسون استاد روانشناسی بازنشسته ایسلندی گفته:

    در بررسی های ویدئو DD، محققان شواهدی مبنی بر جعلی بودن خلق اشیا، که توسط دکن کرونیکل ادعا شده بود پیدا نکردند. بر اساس گفته هارالدسون، این ویدئو به سازمانی که مسئول بررسی و رسیدگی به کلاهبرداریها می باشد منتقل شده است. با وجود اینکه کیفیت پایین ویدئو با کمک فیلترها و سیستم های پردازش تصویر پیشرفته رفع گردید هرالدسون اظهار داشت که ویدئو DD شواهدی محکم مبنی بر تردستی نیافته است ...
    بله ایشون که خیلی معروف است، یکی از بزرگ ترین شارلاتان و کلاه بردار های صد سال اخیر در جهان. جالبه که در راه "سرچ کردن و کپی پیست کردن بسیار گسترده و بی هدف" دست به دامن چه افرادی میشید. فقط اسم ایشون رو یه سرچ ساده کنید اگه واقعا نکردید.


    به عنوان یه نمونه دیگه در مورد سر ویلیام برت که یک فیزیک دان بوده و به این پدیده ها علاقه داشته آمده:

    Barrett became interested in the paranormal in the 1860s after having an experience with mesmerism. Barrett believed that he had been witness to thought transference and by the 1870s he was investigating poltergeists.[1] In September 1876 Barrett published a paper outlining the result of these investigations and by 1881 he had published preliminary accounts of his additional experiments with thought transference in the journal Nature.[1] The publication caused controversy and in the wake of this Barrett decided to found a society of like-minded individuals to help further his research
    .
    بله ایشون علاقه به پدیده های ماوراء الطبیعه داره به خصوص mermerism و ... ، کجا گفته ایشون معتقد است خودآگاهی اساسا جهان طبیعت رو بوجود آورده ؟


    غرض اینکه چنین چیزهای هست، برخی قبول دارن برخی نه، هر کدوم هم دلایل خودشون رو دارن
    هدف شما اینه که بگید این چیزها وجود دارند، بعضی دانشمندان قبولش دارند و بعضی ندارند گویی مثلا این دو موضع به یک انداره و توسط یک تعداد از دانشمندان پشتیبانی میشه. خیر اینطور نیست. لطفا دست از گمراه کردن سایرین بردارید.

    امیدوارم اگه پاسخی به این پست داده میشه، لیست کردن 10 تا اسم دیگه و کپی پیست گسترده از 10 منبع دیگه نباشه.


    کلا حرفی که شما میخواید بزنید و چیزی که 100 سال پیش بطور جزئی بین دانشمندان اختلاف نظر بوجود آورد اینه: (فکر می کنم من بهتر و واضح تر می تونم بیان کنم چون میدونم دارم چی میگم) ، اول توضیح میدم و بعد میگم چرا اشتباهه و فکر می کنم بهتر از این باشه که شما همینطور پشت سر هم بدون بیان اینکه این افراد چی میگن، حرف های بی ربطشون رو نقل قول کنید.

    یک سری پدیده های کوانتوم هستند که بصورت توضیع های احتمالی میشه رفتارشون رو مدل سازی کرد، وقتی این پدیده ها رو مشاهده می کنیم رفتارشون از اون حالت توضیع های احتمالی بیرون میاد و مشابه فیزیک کلاسیک میشه، یعنی مشابه رفتاری که ما بطور کلاسیک از ماده انتظار داریم. پس نتیجه گرفته میشه که این خودآگاهی ماست که با مشاهده کردن باعث میشه ماده بوجود بیاد.

    اشکالات این تفکر کجاست؟

    (1) تصور شده اون رفتار توضیع های احتمالی در مقیاس کوانتوم "ماده" نیست در حالی که "هست".
    (2) مشاهده کردن ربطی به خودآگاهی نداره، هیچ وقت خودآگاهی نیست که اون رفتار رو مشاهده می کنه بلکه تجهیزات هستند که در اون سمت تجهیزات می تونه خودآگاهی باشه یا نباشه. شما اگه آزمایشات رو بررسی کنید بدون اینکه کسی اونجا باشه باز هم نتایج همونگونه است که شخصی اونجا هست، پس این خودآگاهی انسان نیست که بر اون رفتار نقش داره این سنسور ها هستند که قضیه رو مشاهده می کنند.
    (3) این مشاهده شدن مربوط به مقیاس کوانتوم است و ربطی به ذهن انسان و دیدن و ... نداره.
    (4) خودآگاهی بطور واضح به ماده وابسته است که با فرضیه اینکه "اساسا جهان طبیعت توسط خودآگاهی پدید اومده" سازگار نیست.

    نیازی نیست از ادبیات و رفرنس هایی استفاده کنیم که اکثرا بیشتر از 100 سال پیش روی بورس بودن و الان منسوخ شدن. لطفا یک کتاب درسی فیزیک بخونید این چیزها رو درست یاد بگیرید. امروزه درباره این مسائل در دنیای علم هیچ اختلاف نظری وجود نداره، و موضعی که شما ازش حرف می زنید یک موضع کاملا مردود است.

  2. 5 کاربر از Stream بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #12
    ناظر انجمن علوم انسانی New Ray's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2009
    محل سكونت
    21°N - 71°W
    پست ها
    978

    پيش فرض

    قبل از ادامه : قبلا هم گفتم دوست گرامی اجباری در ارائه سریع مطالب نیست. تقریبا تمام پستها رو گاها با ویرایش یکی دو ساعته ارسال میکنی ! لطفا تمام مطالب رو جمع کن بعد بفرست. اگر هم چیزی جا موند میتونی در پست های آینده بذاری.


    همونطور که گفتم کسانی که به این موارد اعتقاد دارن دلایل محکمی دارن، هرچند شاید فعلا در مواردی نتونن با متد علمی حرفشون رو اثبات کنن، همینکه میبینیم بین این افرا د فیزیک دانها، پزشکان و ... مطرحی هستن نشون میده این پدیده ها رو نمیشه به راحتی به توهم و ... نسبت داد

    در مورد افراد چند شخصیتی محدود به ضعف چشم نیست، اگر سرچ کنید میبینید موارد باورنکردنی رو ذکر کردن، جایی میخوندم که یکی از این افراد رو زنبور زد و چشش متورم شد طوری که باید حتما پزشک رو میدید، اما چند لحظه بعد شخصیتش عوض شد و همزمان تورم چشم هم از بین رفت، اما بعد از چند ساعت که شخصیت قبلی برگشت باز چشم متورم شد!
    مثلا یه دلیل محکم از شعبده بازیهای سای بابا (خدای دروغین) - زیاد سرچ نکردم شاید موارد جالبتری پیدا بشه :
    ( نمیخواد همش و ببینی ، فقط بخش ابتداییش مشخص میکنه چرا به میز چسبیده و آستین بلند و اون دستمال بزرگ فقط برای گرفتن توپ پینگ پنگ ! )

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    گفتم که اعتقاد شخصی اصلا مهم نیست، نه ادعای دانشمندان و نه مردم هندوستان. حتی از دانشمندان فیزیک نظری هم نظرات مختلفی مطرح میشه ولی بدون آزمایش از نظریه فراتر نمیره .

    بازم میگم مسائل داخل بدن قضیه اش فرق میکنه و حتی در صورت تایید نمیشه فقط مستقلا به خودآگاهی ربطش داد. معتقدی خودآگاهی با تورم چشم ارتباط داره، باید دقیق توضیح بدی یا منبع اصلی رو بذاری.
    چون من در مورد تمام علل ایجاد و تداوم تورم چشم پس از گزش اطلاعاتی ندارم و وقت نمیکنم برای رد تک تک ادعاهای ضعیف جستجو کنم.

  4. 2 کاربر از New Ray بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #13
    تعلیق عضویت ...
    تاريخ عضويت
    Jul 2014
    پست ها
    494

    پيش فرض

    آیا جهان مادی از ذهن بشر تاثیر می پذیرد؟

    طی دو قرن اخیر دانش بشر در زمینه ی شناخت ساز و کار سامانه مدیریتی پیکر موجودات زنده (شامل هورمون ها و اعصاب) به پیشرفت های چشمگیری دست یافته است. اکنون دانش ما با آگاهی از ماهیت مواد شیمیایی درون ساخت (موسوم به ناقلان عصبی و هورمونی) و گیرنده ی آن ها، به شرح روشنی درباره ی چگونگی پیدایش و انتقال پیام های حسی و حرکتی دست یافته است. با این حال هنوز هم این بخش از جهان، یکی از ناشناخته ترین سرزمین های قلمرو دانش محسوب می شود. گرچه توسعه و تکامل سامانه ی مدیریت موجودات زنده، در پاسخ به نیاز آنان برای "ایجاد هماهنگی میان اجزای تشکیل دهنده ی پیکر آن ها" و "تنظیم عملکرد بهینه، در ارتباط با شرایط محیطی"، صورت پذیرفته است، ولی به نظر می رسد که آثار و نتایج حاصل از توسعه تکاملی آن به چیزی بسیار فراتر از رفع یک نیاز مادی ساده انجامیده است.

    حتی با بررسی یک جاندار تک یاخته ای ابتدایی، نظیر آمیب یا پارامسی هم می توان به حضور نوعی احساس خودآگاهی فعال در موجود زنده پی برد که نمونه ی بسیار پیچیده و عالی آن را در انسان می بابیم. هنوز هم دانش بشر در مواجهه با این واقعیت که چگونه کارکرد مادی سلول ها می تواند به دستاوردهای عجیبی نظیر خودآگاهی، ادراک و احساس شخصیت (Ego) بیانجامد، موضعی جز حیرت ندارد و هنوز هیچ توضیحی درباره ی ماهیت آن چه که "ذهن" نامیده می شود، در دست نیست.

    از همه ی اینها شگفت انگیزتر حوادث و وقایع عجیبی هستند که نشان دهنده ی قابلیت ذهن در به چالش کشیدن قوانین شناخته ی شده ی علمی و تسلط بر مفاهیمی بنیادین نظیر فضا و زمان هستند.
    بسیاری از ما در عالم رویا به وضوح شاهد حوادث و وقایعی بوده ایم که چندی بعد به حقیقت پیوسته اند، دیده یا شنیده ایم کسانی توانسته اند از مهلک ترین شرایط بیماری، به نحوی معجزه آسا برهند. و یا تجربه کرده ایم که در تنگناهای زندگی، آنجا که همه ی عوامل مادی علیه ما بوده اند، ناگهان و به گونه ای توضیح ناپذیر همه چیز در جهت گشایش کار، دگرگون شده است. آنچه قطعی و مسلم به نظر می رسد، این است که در اینجا نوعی کارکرد ناشناخته می تواند به حصول نتایج متناقض با حقایق شناخته شده ی علمی بیانجامد. ولی چرا اینگونه وقایع، تنها به ندرت روی می دهند؟
    چرا فقط درصد کمی از مردم، آن هم به صورت گاه و بی گاه می توانند وقایع آینده را پیش بینی کنند؟ چرا بشر همیشه به میل خود نمی تواند بر وقایع پیرامونی نظیر بارش باران اثر بگذارد؟ و چرا شفای معجزه آسا تنها در مواردی نادر روی می دهد؟
    آیانوع بشر در آغاز یک مسیر تکاملی نوین به سوی دستیابی به گونه ای جدید از توانایی های بی سابقه حرکت می کند؟

    دانش کنونی ما تنها در صورتی می تواند امیدوار به یافتن پاسخ این پرسش ها و تسخیر سرزمین های آن سوی دانش باشد که در وهله ی نخست از نفی کلی این گونه وقایع و نادیده انگاشتن پدیده های بی توضیح _ رویه ای که تاکنون در پیش گرفته است_ بپرهیزد و چشمان نزدیک بین خود را برای دیدن به شیوه ای نوین، بشوید.

    سایکوکینز نوعی عامل ناشناخته موسوم به "عامل سای" (Psi Factor) است که از طریق آن، ذهن می تواند به نحوی بارز ولی نامرئی بر ماده اثر بگذارد. مثال هایی از سایکوکینز به اختصار PK نامیده می شود، عبارتند از "دور جنبانی" (Telekinesis) یا حرکت دادن اجسام از راه دور، خم کردن اشیای فلزی و تعیین نتایج حوادث و وقایع.
    رویدادهای مذکور می توانند به صورت خود به خود یادر قالب عملکردی ارادی انجام شوند و این مطلب نشان میدهد که پدیده ی سایکوکینز ممکن است فرایندی با جنبه های توام آگاهانه و ناآگاهانه باشد.

    تاریخچه
    اصطلاح سایکوکینز ریشه ای یونانی دارد و از دو واژه ی "سایکی (Psyche)" به معنای "تنفس"، "حیات" یا "روان" و "کاینین" (Kinein) به مفهوم "حرکت دادن" تشکیل شده است. مدارکی از جهان باستان وجود دارند که از آن ها به مواردی از وقوع این پدیده اشاره شده است. این ها شامل شناورشدن در هوا، شفا یافتن های معجزه آسا، روشن بینی، ظاهر شدن ناگهانی اجرام و اشخاص، و سایر پدیده های روحی هستند که در نقاط گوناگون جهان به اعمال نیروهای خیر و شر توسط قدیسین یا جادوگران نسبت داده شده است. انجیل به نمونه هایی از این گونه وقایع اشاره می کند ; به عنوان مثال، ماجرای "پولس" و "سیلاس" مقدس که زمانی در "افه سوس" به زندان افتادند. آنان به دعا و نیایش پرداختند و هنگام نیمه شب غل و زنجیر از دست و پایشان فرو افتاد و درهای زندان به رویشان گشوده شد.

    عقیده بر این است که احتمالا طلسم ها، نفرین ها و آیین های سنتی که برای دگرگون سازی شرایط آب و هوایی انجام می شوند، موجب برانگیختن سایکوکینز می گردند و کاربرد آنچه که "چشم زخم" خوانده می شود نیز در قالب این گونه امور طبقه بندی شده است.
    در مکتب "روح گرایی" (Spritualism) نیز تظاهرات سایکوکینز به صورت پدیده های مورد ادعا نظیر تجسد و ترک قالب مادی، ظاهر سازی اجسام و اشخاص، شناوری در هوا، شنیده شدن صداهای تق و تق، بیرون دادن "اکتوپلاسم" و "سودوپودها"، نمود یافته اند.
    در قرن نوزدهم میلادی، "دانیل داگلاس هوم" به خاطر توانایی شناور شدن در هوا و به دست گرفتن ذغال افروخته، بی آنکه بسوزد، شهرت داشت. در ضمن در همین دوران کسانی موسوم به "انسان های الکتریکی" معرفی شدند که دچار "نشانگان ولتاژ بالا" بودند. آنان می توانستند کارد و چنگال ها را به پوست خود جذب کنند و به یک اشاره ی انگشت، اسبا و اثاثیه را به سوی دیگر اتاق پرتاب کند.
    در آغاز قرن بیستم، "رودی اشنایدر"، واسطه ی روحی که به خاطر توانایی های سایکوکنیتیکی خود در زمینه ی تجسد و "تله کینز" (دورجنبانی اجسام) شهرت داشت، مورد بررسی و پژوهش های روانی قرار گرفت.

    تحقیقات قرن بیستم
    از سال های دهه ی 1930 به بعد، علاقه مندی و توجه به سایکوکینز افزایش یافت، تا جایی که امروزه تحقیق درباره ی این موضوع به یکی از سریع الرشدترین حوزه های فراروانشناسی تبدیل شده است. در سال های گذشته، این مطلب به خصوص در ایالات متحده ی آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی سابق صادق بوده است. با این حال، نتایج حاصل از مطالعات نظارت شده ی بالینی، متناقض بوده اند. برخی از این بررسی ها از نظر روان شناختی مورد حمله قرار گرفته اند و برخی دیگر را متهم به مشاهده ی آثار تقلب در آن ها کرده اند.
    باید خاطر نشان کرد که با فراهم شدن شرایط ضروری و برخی الزامات، سایکوکینز واقعا روی می دهد و الگوهای وقوع آن به کمک آزمون ها و اشخاص تحت آزمون، شناسایی شده اند. ولی این مطلب را نیز می دانیم که الگوهای مذکور در هر شرایطی کاربردی نمی شوند.

    در سال 1934 یکی از فراروان شناسان دانشگاه دوک در کارولینای شمالی به نام "جی.بی.راین" سلسله آزمون هایی را درباره ی سایکوکینز ترتیب داد. گرچه او نخستین کسی نبود که به مطالعه ی PK می پرداخت، ولی برای اولین بار اصطلاح "دریافت فراحسی یا ESP را وضع کرد و خود به بررسی آن پرداخت. این پژوهش ها منجر به حصول نتایج مهمی شد. فردی که در این زمینه مورد مطالعه ی راین قرار گرفت، یک قمار باز بود. او ادعا داشت که می تواند روی ریختن تاس اثر بگذارد و کاری کند که شماره یا ترکیبی از شماره های خاص به دست آید. ولی بعدا آزمون مدارک نشان داد که نتایج حاصل یکنواخت نیستند. بنا به دلایل مختلف، راین در انتشار یافته های خود شتاب نکرد: در آن زمان سایکوکینز به عنوان پدیده ای مشکوک تلقی می شد، او گهگاه از خودش به عنوان فرد مورد مطالعه استفاده کرده بود و دیگر این که بررسی های وی از کنترل بسیار ضعیفی برخوردار بودند. بالاخره راین زمانی یافته های خود را منتشر ساخت که یکی از دستیاران او اعلام کرد که افراد مورد بررسی، در بخش اولیه ی جلسات به نتایج بهتری در کار با تاس دست یافته اند و هرچه به مراحل انتهایی آزمون ها نزدیک تر می شدند، این نتایج ضعیف تر می شد. این ویژگی را به کاهش علاقه مندی افراد مورد مطالعه نسبت دادند که نمونه ی آن در آزمون های ESP نیز مشاهده شد.
    راین در مقاله ی خود گزارش داد که براساس مشاهدات او به نظر نمی رسد که سایکوکینز با هیچ یک از فرایند های جسمی مغز ارتباط داشته یا حاصل هیچ کدام از قوانین مکانیکی علم فیزیک باشد. در مقابل، چنین می نماید که این پدیده، نوعی نیروی ذهنی غیر فیزیکی است که می تواند به وسیله ی برخی روش های قابل سنجش از نظر آماری، بر ماده اثر بگذارد و نتایج حاصل از آن را نمی توان به کمک دانش فیزیک شرح داد.
    راین در ادامه به این نتیجه رسید که سایکوکینز و دریافت فراحسی، هر دو از این نظر که مستقل از فضا و زمان هستند، شبیه یکدیگرند. درواقع دریافت فراحسی یکی از بخش های ضروری فرایند سایکوکینز محسوب می شود و این هر دو برای هم اهمیت دارند. برای آنکه دریافت فراحسی بتواند بر یک جسم مادی که پرتاب شده است، اعمال اثر کند، لازم است در یک نقطه ی بحرانی از فضا و در لحظه ای تعیین کننده از زمان وارد عمل شود.
    بررسی ها نشان دادند که هر دو پدیده ی سایکوکینز (PK) و دریافت فراحسی (ESP)، تحت تاثیر داروها، هیپنوز (خواب مغناطیسی) و حالت ذهنی فرد مورد آزمایش قرار می گیرند.
    راین همچنین بر این اعتقاد بود که شفای معجزه آسا و درمان های جادویی طب عوام، از جمله پدیده های سایکوکینزی هستند که طی آن ها نوعی اثر روانزاد (سایکوژنیک)، بر بدن اعمال می شود و گاهی فاصله منبع این اثر از بدن زیاد است.
    تحقیقات راین عصر جدیدی را در آزمون های مربوط به پدیده ی سایکوکینز آغاز کرد. تا قبل از سال 1940 بیشتر مشاهدات مربوط به سایکوکنیز، از طریق واسطه گری جسمانی و عموما در جلسات احضار ارواح که در تاریکی ترتیب می یافتند، انجام می شد.
    در این گونه صحنه آرایی ها امکان اعمال هیچگونه کنترل علمی وجود نداشت و اغلب، اتهامات زیادی در ارتباط با تقلب و دوز و کلک بر آن ها وارد می شد. به دنبال کارهای راین، تجربیات مربوط به پدیده ی سایکوکینز را در دو طبقه تقسیم بندی کردند:"ماکروپی کی" یا حوادث قابل مشاهده و "میکروپی کی" یا اثرات ضعیف و خفیفی که با چشم غیر مسلح قابل رویت نبودند و نیاز به ارزیابی آماری داشتند. در این میان، تاکید بیشتری بر میکروپی کی می شد.

    در اواخر دهه 1960، فیزیکدان آمریکایی "هلموت اشمیت"، روش جدیدی را برای آزمون میکروپی کی بوجود آورد. دستگاه اختراعی او که "سکه انداز الکترونیکی" نامیده می شد، براساس واپاشی تصادفی ذرات پرتوزا کار می کرد. با وقوع واپاشی، ذرات و پرتوهایی با سرعت هایی که تحت تاثیر دما، فشار، الکتریسیته، شرایط مغناطیسی یا دگرگونی شیمیایی قرار نمی گیرند، تشعشع می یابند. این گونه سرعت های تشعشعی کاملا غیرقابل پیش بینی اند و امکان دستکاری آن ها با کاربرد تقلب وجود ندارد.
    در آزمون های انجام شده، از افراد مورد آزمایش خواسته می شد که با اعمال انرژی ذهنی خود، بر پرتاب سکه ها تاثیر بگذارند _به نحوی که بیشتر شیر یا خط بیاید یا چراغ های دستگاه در یک جهت خاص یا سمت مقابل آن روشن شوند.
    برخی از افراد با موفقیت بر پرتاپ سکه ها تاثیر می گذاشتند.
    دستگاه پرتاب سکه، نمونه ی اولیه ای از یک "مولد حوادث تصادفی" بود. وسیله ی اخیر که با استفاده از فنون رایانه ای کار می کند، اکنون نقش مهمی در بررسی دو پدیده ی "دریافت فراحسی" و "سایکوکینز" ایفا کرده و نتایج برجسته ای را در زمینه ی آزمون PK به دست داده است.
    اشمیت نسبت به بررسی مسئله ی جود یا عدم وجود سایکوکینز در جانوران نیز علاقه مند بود.
    در آزمون هایی که به عمل آمد، جانواران نتایج مثبتی به دست دادند ولی اشمیت دریافت که شرح این نتایج کار دشواری است. او این نظریه را مطرح کرد که شخصی آزمایش گر می تواند با استفاده از سایکوکینز ِ شخصی ِ خود بر جانور مورد آزمایش تاثیر بگذارد. اکنون درستی این نظریه به اثبات رسیده است و می دانیم که این عامل به صورت مانعی در برابر تمامی آزمون های "سای" در جانوران عمل می کند. اعلام اینکه توانایی سایکوکینزی مشاهده شده به جانور تعلق اشته است یا به فرد پژوهشگر، به صورت بالقوه غیرممکن است. به خاطر وجود این مانع، در زمینه ی آزمون های سایکوکینز در جانوران کار زیادی انجام نشده است. ولی هربار که چنین آزمون هایی انجام شده اند، راهبردهای اشمیت را به کار گرفته اند.

    یکی از برجسته ترین تظاهرات ماکروپی کی چیزی است که اکنون "اثر گلر (Geller)" نامیده می شود. در طی دهه ا960، آزمون های ماکروپی کی بار دیگر محبوبیت پیدا کردند. در این زمان شخصی به نام "یوری گلر" با اعمال حیرت انگیز خود در زمینه ی خم کردن اجسام فلزی، تماشاچیان تلوزیون را مبهوت کرد. این کارهای شگفت در یک استودیو و نه در شرایط کنترل شده انجام شده بودند، و به نظر می رسید که با وارد آوردن چند ضربه و رسیدن به میزانی از تمرکز ذهنی انجام می شوند.
    ضاهرا توانایی های گلر آنقدر قوی بودند که بنا به اظهار برخی از تماشاچیان اشیا و اجسام خانه ی آن ها نیز دستخوش تغییرات مشابهی می شد. منتقدان که عمدتا از شعبده بازان حرفه ای محسوب می شدند، ادعا می کردند که گلر از تردستی استفاده می کند. با این حال این گونه ادعاها به اثبات نرسیدند.

    در سال 1968، شوروی ها مشهورترین سوژه ی مطالعات سایکوکینزی خود را به غرب معرفی کردند. او یک زن خانه دار اهل لنینگراد به نام "نینا کولاگینا"، متولد اواسط دهه 1920 میلادی بود. کولاگینا توانایی های خارق العاده ی خود را با حرکت دادن اجسام ساکن فراوانی که ابعاد و انواع گوناگونی داشتند، تغییر دادن مسیر اجسامی که از قبل در حرکت بودند و تاثیر گذاری بر فیلم عکاسی، به دانشمندان غربی نشان داد. همچنین گزارش شده بود که او از طریق سایکوکینز بر قلب قورباغه ای که از بدن جانور خارج شده بود، تاثیر گذاشته است. طی یک آزمون، کولاگینا ابتدا سرعت ضربان قلب را تغییر داد و سپس کاملا آن را متوقف ساخت. ازاین زن در حالی که به طور واضح اجسامی را در هوا شناور ساخته بود، عکس برداری شد. تاکنون، آزمون های ماکرو و میکرو سایکوکینز با متدولوژی های پیچیده و پیشرفت یافته، ادامه پیدا کرده اند و آزمایش کنندگان توجه خود را بر شرایط فیزیکی، واسطه های روحی و اشخاص دیگری که به نحو آشکار می توانستند بر اجرام و اجسام ساکن تاثیر بگذارند، متمرکز ساخته اند. آزمون های گوناگونی با نتایج متفاوت به انجام رسیدند. شخصی به نام "اینگو سوآن" که یک هنرمند اهل نیویورک بود، می توانست دمای اجسام نزدیک به خود را تا حدود یک درجه تغییر دهد و نیز قادر بود بر میدان مغناطیسی ای که یک قطب نما نشان می داد، تاثیر بگذارد.

    در سایر آزمایش های سایکوکینز از جانوران و گیاهان استفاده شده است. برخی درمانگران کوشیده اند موش های زخمی را شفا دهند و رسیدن آب به دانه های جو را دگرگون سازند. در هر دو مورد، نتایجی تاثیر گذار به دست آمده است. در ریزسازوارگان و آنزیم ها نیز اثرات سایکوکینزی مشاهده شده اند.
    در برخی موارد آثار حاصله خفیف اند و قابل مشابه سازی نیستند، ولی از نظر پژوهشگران این آثار نوید بخش دستیابی به یافته های بیشتری هستند که شاید بتوانند اطلاعات افزون تری را درباره ی فرایند درمان و التیام به دست دهند.
    آن چه که درباره ی "اثر تداوم یافته" می دانیم، با این گونه آزمون ها در ارتباط است. یک مثال از آن، هنگامی است که فرد مورد مطالعه دما را بالا برده یا پایین آورده است و پس از رفتن او، بازهم افزایش یا کاهش دما ادامه می یابد. آبی که گفته می شود در دستان فرد شفا دهنده قرار گرفته و ظاهرا بر رشد گیاهان تاثیر داشته است، طبق ادعا، حتی پس از جوشانده شدن نیز اثر خود را حفظ می کند.
    انواع دیگری از سایکوکینز نیز وجود دارند که مورد مطالعه قرار گرفته اند ولی تا حد زیادی به دیده ی شک و تردید به آن ها نگریسته می شود. چنین فعالیت هایی شامل شنیده شدن اصوات تکراری و غیر قابل توضیح، شکستن ظروف چینی و یا وقوع سایر فعالیت های اسرار
    آمیز در یک خانه یا محطه ی کوچک اند.

    گزارش های کاملا معتبر و تایید شده وجود دارد که در آن ها از پرتاب سنگ ها یا حرکت اثاثیه ی سنگین، هنگامی که هیچ کس در محل اصلی وقوع این حوادث یافت نشده یا در این باره اطلاع وجود نداشته است، سخن گفته اند.
    در قرون وسطا، اغلب چنین می اندیشیدند که عامل این گونه رویداد ها شیاطین یا ارواح پلید هستند ولی در حال حاضر اعتقاد بر این است که این وقایع پر آشوب، نمودهایی از فعالیت های سایکوکینزی اند. نوع دیگری از فعالیت های سایکوکینزی آن هایی هستند که در آن اشخاص از سقوط تابلوها، توقف ساعت ها، یا به کار افتادن مجدد ساعت های متوقف شده و متلاشی شدن شیشه ها سخن گفته اند.

    هم اکنون پژوهش درباره ی سایکوکینز در حوزه ی مراقبه و سایر حالت های دگرگون شده هشیاری در حال انجام است. همچنین برای بررسی وجود سایکوکینز "پس فعال (Retro-PK) نیز آزمایش هایی انجام می شود. در این گونه آزمون ها، فرد مورد آزمایش می کوشد تا پس از وقوع حادثه، بر حادثه ای نظیر ترتیب اعداد بیرون آمده از یک دستگاه "مولد رویدادهای اتفاقی" تاثیر بگذارد. مشکلی که در اینجا خودنمایی می کند، این است که نمی توان احتمال اثر سایکوکینز ناخودآگاه را که ممکن است در حین فرایند انتخاب اعداد از طرف فرد آزمایشگر یا آزمایش شونده بر دستگاه اعمال شود، منتفی ساخت.

    گرچه دانشمندان عموما روی خوشی به سایکوکینز نشان نمی دهند، ولی بسیاری از فراروان شناسان اعتقاد دارند که آزمون های کاملا کنترل شده، وجود آن را اثبات کرده اند. با این حال، بررسی های آزمایشگاهی اکید، موید این قطعیت نیستند و نتایج کلی، چندان معنی دار نبوده اند. ولی به اعتقاد خیلی ها، انجام آزمون های مربوط به سایکوکینز، دریچه ی بازتری را به درک توانایی های ذهنی خواهد گشود.


    منبع: ماهنامه‌ی دانشمند

  6. #14
    تعلیق عضویت ...
    تاريخ عضويت
    Jul 2014
    پست ها
    494

    پيش فرض

    آیا جهان مادی واقعا وجود دارد یا ماده و ذرات فقط تفسیر ذهن ما از واقعیت هست؟ ربط آگاهی به واقعیت چیست؟ برخی از فیزیکدادان کوانتوم به این پرسشها جواب هایی داده اند که شاید تاکنون نشنیده باشید و برایتان بسیار عجیب و غیرمنطقی بیاید. در کلیپهای برخی از این نظرات را ببینید:

    1. دکتر فرد الن ولف، جفری ستن اور و نیک هربرت: ذرات و ماده به آن شکلی که ما فکر میکنیم وجود ندارد، آنچه واقعا وجود دارد جهانی از امواج است، و ذرات به صورت آنی و تحت تاثیر مشاهده به وجود میایند و باز به همان سرعت از بین میروند (به شکل موج در می ایند(



    2. دکتر جان هگلین: پیشرفت علم به ما نشان میدهد که جهان در بنیادی ترین حالتش از ماده تشکیل نشده، بلکه حالتی دارد کاملا مجرد و آگاه ...


    3. دکتر مایکل لندویدث، برایان گریس، لئونارد ساسیند: جهان احتمالا یک هولوگرام است، یعنی دو بعدی است، و این ذهن ماست که به آن حالت سه بعدی میدهد ...



    4. علاوه بر نقل قول های که در پست های قبلی آوردم مبنی بر تاثیر خوداگاهی در کوانتوم (که برخی معتقدن منظورشون دستگاه اندازه گیری هست!) در کلیپ زیر هم دکتر توماس کمپل در مورد نتایج بسیار عجیب یک آزمایش که نشان دهنده تاثیرگذاری خوداگاهی بر واقعیت هست توضیحاتی میدن



  7. 2 کاربر از N I G H T P E A C E بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  8. #15
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jun 2014
    پست ها
    97

    پيش فرض

    بنده معتقد نیستم انسان ماده را می سازد بلکه ماده برای استفاده انسان ساخته شده است.

  9. #16
    تعلیق عضویت ...
    تاريخ عضويت
    Jul 2014
    پست ها
    494

    پيش فرض

    اخیرا کتابی دیدم در رابطه با تاثیر آگاهی و ذهن بر جهان خارج به نام جهان هولوگرافیک نوشته مایکل تالبوت با ترجمه داریوش مهرجویی، کتابی بسیار زیبا، پرمطلب و خواندنی که بعید میدونم کسی چند صفحه اول رو بخونه و بتونه کتاب رو زمین بذاره، پیشنهاد میکنم دوستانی که به این موضوع علاقه دارن کتاب رو بخونن. بخصوص برای بعضی از دوستانی که در این زمینه اطلاعات کافی ندارن و به همین دلیل نمیتونن این موضوع رو قبول کنن خوندن این کتاب پیشنهاد میشه ...


  10. 3 کاربر از N I G H T P E A C E بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #17
    Super Moderator Stream's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    Wolf Trap
    پست ها
    14,323

    پيش فرض

    اخیرا کتابی دیدم در رابطه با تاثیر آگاهی و ذهن بر جهان خارج به نام جهان هولوگرافیک نوشته مایکل تالبوت با ترجمه داریوش مهرجویی، کتابی بسیار زیبا، پرمطلب و خواندنی که بعید میدونم کسی چند صفحه اول رو بخونه و بتونه کتاب رو زمین بذاره، پیشنهاد میکنم دوستانی که به این موضوع علاقه دارن کتاب رو بخونن. بخصوص برای بعضی از دوستانی که در این زمینه اطلاعات کافی ندارن و به همین دلیل نمیتونن این موضوع رو قبول کنن خوندن این کتاب پیشنهاد میشه ...

    کتاب جالبی است برای تشخیص علم از شبه علم. توصیه میشه دوستان اول یه کتاب علمی مثل Grand design استیون هاکینگ رو بخونن و بعد این کتاب و یکم مقایسه کنند نحوه پرداختن به مطالب مختلف رو. کلا واضح میشه چرا بعضی مطالب در مواضع علمی پذیرفته شده نیست (یا چرا شخصی مثل مایکل تالبوت یا امثال فون دانیکن یک مقاله هم در ژورنال های علمی ندارن). البته خود مایکل تالبوت هم که چنین ادعایی نداشته، تحصیلات دانشگاهی هم نداشته، نویسنده Science Fiction هست و ناشر این کتاب یعنی HarperCollins هم ناشر کتاب های علمی نیست. به هر حال این به اصطلاح "نظریه" ها هیچ وقت در ژورنال های علمی ارائه نمیشن. جالبه به نوبه خودش.

    یک کتاب هست به اسم:

    Nonsense on Stilts: How to Tell Science from Bunk

    نوشته ماسیمو پیلیوچی. در یکی از فصل ها دقیقا به همین مسئله Quantum mysticism اشاره داره که چطور با لقلقه زبان عده ای از نویسنده ها قصد دارن از گیج کننده بودن فیزیک کوانتوم استفاده کنند برای جا زدن داستان های علمی تخیلی به جای موضوعات علمی. بعضی مثل Deepak Chopra هم میرن داروهای کوانتومی !! می فروشند و باهاش سر مردم رو کلاه می گذارن. دوستانی که علاقه دارند به این قشر از داستان های علمی تخیلی، نوشته ها و سخنرانی های Deepak رو هم بررسی کنند جذاب هست.

    پ.ن. ماسیمو پیلیوچی در یوتیوب یک گفت و گوی جالب با دنیل دنت و لورنس کراوس درباره علم بطور عمومی داره، و چند جا درباره خودآگاهی و فیزیک کوانتوم هم صحبت میشه. گوش دادنش توصیه میشه.

  12. 4 کاربر از Stream بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #18
    تعلیق عضویت ...
    تاريخ عضويت
    Jul 2014
    پست ها
    494

    پيش فرض

    کتاب جالبی است برای تشخیص علم از شبه علم. توصیه میشه دوستان اول یه کتاب علمی مثل Grand design استیون هاکینگ رو بخونن و بعد این کتاب و یکم مقایسه کنند نحوه پرداختن به مطالب مختلف رو. کلا واضح میشه چرا بعضی مطالب در مواضع علمی پذیرفته شده نیست (یا چرا شخصی مثل مایکل تالبوت یا امثال فون دانیکن یک مقاله هم در ژورنال های علمی ندارن). البته خود مایکل تالبوت هم که چنین ادعایی نداشته، تحصیلات دانشگاهی هم نداشته، نویسنده Science Fiction هست و ناشر این کتاب یعنی HarperCollins هم ناشر کتاب های علمی نیست. به هر حال این به اصطلاح "نظریه" ها هیچ وقت در ژورنال های علمی ارائه نمیشن. جالبه به نوبه خودش.

    یک کتاب هست به اسم:

    Nonsense on Stilts: How to Tell Science from Bunk

    نوشته ماسیمو پیلیوچی. در یکی از فصل ها دقیقا به همین مسئله Quantum mysticism اشاره داره که چطور با لقلقه زبان عده ای از نویسنده ها قصد دارن از گیج کننده بودن فیزیک کوانتوم استفاده کنند برای جا زدن داستان های علمی تخیلی به جای موضوعات علمی. بعضی مثل Deepak Chopra هم میرن داروهای کوانتومی !! می فروشند و باهاش سر مردم رو کلاه می گذارن. دوستانی که علاقه دارند به این قشر از داستان های علمی تخیلی، نوشته ها و سخنرانی های Deepak رو هم بررسی کنند جذاب هست.

    پ.ن. ماسیمو پیلیوچی در یوتیوب یک گفت و گوی جالب با دنیل دنت و لورنس کراوس درباره علم بطور عمومی داره، و چند جا درباره خودآگاهی و فیزیک کوانتوم هم صحبت میشه. گوش دادنش توصیه میشه.
    بعید میدونم کتاب رو خونده باشید، مطمئن هستم اگر بخونید نظرتون عوض میشه، نشماردم اما فکر کنم تالبوت در این کتاب حداقل از 200-300 منبع استفاده کرده. اما اجالتا برای اینکه ببینید اینطور که شما تصور میکنید نیست این صفحهات رو بخونید:

    Last edited by N I G H T P E A C E; 31-10-2014 at 23:16.

  14. #19
    Super Moderator Stream's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    Wolf Trap
    پست ها
    14,323

    پيش فرض

    بعید میدونم کتاب رو خونده باشید، مطمئن هستم اگر بخونید نظرتون عوض میشه، نشماردم اما فکر کنم تالبوت در این کتاب حداقل از 200-300 منبع استفاده کرده. اما اجالتا برای اینکه ببینید اینطور که شما تصور میکنید نیست این صفحه رو بخونید:

    اتفاقا با ایشون و کارهاش آشنایی دارم، کتاب رو هم نسخه انگلیسیشو چند سال پیش ورق زده بودم و همین الان هم یک نگاه سریع کردم تا یادم بیاد. کتاب پر است از اطلاعات نادقیق علمی و نتیجه گیری هایی که از هوا بیرون آمدند. شما فقط روی جلد کتاب ببینید چی نوشته در همین فایلی که خودتون گذاشتید و ببینید آیا واقعا فیزیکدان های مدرن در سال 2014 همچین نگاهی به دنیا دارند یا خیر. اگه بحث به عنوان یک ایده مطرح بشه جالب هست ولی هم شما و هم من فکر می کنم موافق باشیم که "نظریه هلوگرافیک بودن جهان" با اینکه بیشتر از 30 سال هست وجود داره به هیچ وجه یک نظریه و مدل مطرح در بین کیهان شناسان و فیزیک دان ها نیست (موضوع ربطی به Holographic principle که یکی از ساختارهای نظریه ریسمان هست نداره و صرفا تشابه اسمی است). اکثر آزمایش هایی که از پریبرام گذاشته شده رو من همون موقع رفتم و بررسی کردم و وقتی خود آزمایش رو دیدم (ژورنال هایی که چاپ شده) کاملا مشخصه ربطی به چیزهایی که ایشون بهش مرتبط می کنه نداره، و کل قضیه ربطی به اینکه اساسا جهان فیزیکی ساخته و پرداخته خودآگاهی انسان است و بطور کلی Quantum mysticism نداره و خود دانشمندانی که در این کتاب ازشون اسم برده میشه (از جمله همین بوهم و پریبرام که اسمشون برده شده) خودشون هیچ وقت همچین نتیجه هایی رو نگرفته اند.

  15. 2 کاربر از Stream بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  16. #20
    تعلیق عضویت ...
    تاريخ عضويت
    Jul 2014
    پست ها
    494

    پيش فرض

    اتفاقا با ایشون و کارهاش آشنایی دارم، کتاب رو هم نسخه انگلیسیشو چند سال پیش ورق زده بودم و همین الان هم یک نگاه سریع کردم تا یادم بیاد. کتاب پر است از اطلاعات نادقیق علمی و نتیجه گیری هایی که از هوا بیرون آمدند. شما فقط روی جلد کتاب ببینید چی نوشته در همین فایلی که خودتون گذاشتید و ببینید آیا واقعا فیزیکدان های مدرن در سال 2014 همچین نگاهی به دنیا دارند یا خیر. اگه بحث به عنوان یک ایده مطرح بشه جالب هست ولی هم شما و هم من فکر می کنم موافق باشیم که "نظریه هلوگرافیک بودن جهان" با اینکه بیشتر از 30 سال هست وجود داره به هیچ وجه یک نظریه و مدل مطرح در بین کیهان شناسان و فیزیک دان ها نیست (موضوع ربطی به Holographic principle که یکی از ساختارهای نظریه ریسمان هست نداره و صرفا تشابه اسمی است). اکثر آزمایش هایی که از پریبرام گذاشته شده رو من همون موقع رفتم و بررسی کردم و وقتی خود آزمایش رو دیدم (ژورنال هایی که چاپ شده) کاملا مشخصه ربطی به چیزهایی که ایشون بهش مرتبط می کنه نداره، و کل قضیه ربطی به اینکه اساسا جهان فیزیکی ساخته و پرداخته خودآگاهی انسان است و بطور کلی Quantum mysticism نداره و خود دانشمندانی که در این کتاب ازشون اسم برده میشه (از جمله همین بوهم و پریبرام که اسمشون برده شده) خودشون هیچ وقت همچین نتیجه هایی رو نگرفته اند.
    پست قبلیم رو ویرایش کردم، منبع دومی رو ببینید
    +
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    +
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    +
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    Last edited by N I G H T P E A C E; 31-10-2014 at 23:49.

  17. 2 کاربر از N I G H T P E A C E بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •