میان داستن و دریافت کردن فاصله زیادی است، دانستن دشوار نیست اما دریافت کردن دشوار است.
( شوکینگ )
یادم هست، دوران مدرسه مخصوصا تو ابتدایی و راهنمایی وقتی دبیر درسی رو یاد میداد، همون لحظه هیچکدوم از دانش آموزان نمیفهمیدن، چرا یاد میگرفتن اما درس امروز تا حداکثر دو یا سه ساعت تو ذهنشون بود و بعد هیچی انگار معلم درسی نداده. موقع امتحان که میشد همه شب امتحان کتاب باز و درحال خوندن، روز امتحان هم هرکی خوب خونده بود نمره میاورد و ، و السلام.
سال تحصیلی بعدی که میومد دبیر تا یه هفته فقط باید مطالب سال قبل رو یاد آوری میکرد، حالا بازم هیچی یادمون نیست، نه اینکه هیچی ها برخی که کاربردی بود یادمونه ولی خیلی از مطالب هیچوقت یادمون نمیاد. تا حالا یک بار هم از خودمون نپرسیدیم که ما درسو میفهمیم یا فقط حفظ میکردیم نمره بگیریم. دقت کردید تو ریاضی همیشه وقتی سوالی مفهمومی بود ولی عین اون در کتاب نبود معترض میشدیم که این تو کتاب نیست چون به خودمون زحمت ندادیم که ریاضی درک کنیم نه این که حفظ کنیم.
تازه اینجا یاد این سخن بیفتم، بله دریافت کردن هنره ولی دانستن کار دشواری نیست، چه تو علم یا هر چیز دیگه ای، ما وقتی یه چیز رو درک کنیم هیچگاه از یادمون نمیره ولی وقتی یاد بگیریم هرچیزی هم که باشه فراره.