حرف شما صحیحه ولی ارتباطش با چیزی که من گفتم رو نمی فهمم. صحبت من هیچ وقت این نبود که تفاوت ها رو صرفا باید از ذات طبیعت بررسی کرد یا اینکه خصوصیات زنانه فقط ژنتیک هستند و فکر نکنم این قضیه هم ربطی به موضوع مردسالاری داشته باشه.
حرف شما صحیحه ولی ارتباطش با چیزی که من گفتم رو نمی فهمم. صحبت من هیچ وقت این نبود که تفاوت ها رو صرفا باید از ذات طبیعت بررسی کرد یا اینکه خصوصیات زنانه فقط ژنتیک هستند و فکر نکنم این قضیه هم ربطی به موضوع مردسالاری داشته باشه.
توضیح پست قبلم برای قسمتی بود که پررنگ شده :
باز هم ارتباطی نمی بینم. صحبت من (شاید کمی ناواضح) بیشتر درباره این بود که اکثر افرادی که مردسالاری و قوانین/فرهنگ های مردسالارانه رو توجیه می کنن اشاراتشون به این تفاوت هاست و میگن فرهنگ مردسالارانه صرفا تفاوت های طبیعی رو پشتیبانی می کنه، و من توضیح دادم که وجود این تفاوت ها بیشتر چیزی بر خلاف اون دیدگاه هست.
برخلاف تصور بعضی دوستان بنده با مردسالاری و زنساری و کلا سالاری هرکسی مخالفم
هرکس باید بر اساس میل درونی و خواست قلبی خودش زندگی کنه و هیچ کس حق نداره به کسی دیگه چیزی رو دیکته کنه
من با اینکه زن رو در خانه در نقش خاندار محبوس کردن کاملا مخالفم و عقیدم اینه زنی میخواد هرکاری انجام بده باید ازاد باشه بره دنبالش و اگر تواناییش رو داشت به خواستش برسه
همین قضیه رو حتی برای مردان هم درنظر دارم، یعنی مردی دوست داشت نقش خاندار و نگهداری از فرزند رو برعهده بگیره باید این اجازه رو داشته باشه ولی ایا واقعا جامعه این اجازه رو بهش میده؟
طبیعت خواص و خصوصیاتی رو به ما داده و یکی از اونها تفکر و میل خواستن هست پس هرفرد باید اجازه رفتن دنبال خواستش رو داشته باشه
من با این تفکر و دید مخالفم که ما نسخه کلی برای همه چیز و همه کس میپیچیم و بخصوص زنان که فقط دنبال مطلوم نمایی هستن
درسته اکثر جوامع ساخته دست مردان هست و اکثریت خیلی از حقوق زنان رو زیرپا میزارن ولی در تمام این جوامع خیلی از حقوق مردان هم نادیده گرفته میشه
در همون جوامع که به زن به دید مالشین جوجه کسی نگاه میشه به مردان هم به دیده نیروی کار و جنگ دیده میشه
در همون جوامع که زنان رو در خانه ها و در گونی محبوس کردن مردان هم فقط یه سری مقلد و فرمانبردار حاکمیت بیشتر نیستن
پس وقتی میگم دید رو باید وسعت داد منظورم اینهاست
حتی در جوامعی مردسالار در بین مردان هم طبقات مردان وجود دارن که هر طبقه بر دیگری سالاری میکنه
درود
بحث اصلا مظلوم نمایی نیست و ما میخوایم در مورد دیدگاه های اشتباه که در بین مردان نسبت به زن هست یا دیدگاهی که برخی زنان به نسبت به خودشون دارن صحبت کنیم .
بحث نگاه به مردان به عنوان سرباز و جنگجو فکر نکنم ربطی به دیدگاه مرد سالاری یا زن سالاری داشته باشه .
کلا بحث استفاده دولت از نیروهای کاری در کشور ربطی به تعریف مورد نظر ما نداره چون که ما داریم روی دیدگاه های شخصی و یک سری تفکرات جا افتاده در بین یک فرهنگ بخصوص صحبت می کنیم .
الان دیگه نیروی کار منحصرا در اختیار مردان نیست و زنان هم خیلی وقته در نیروهای نظامی و ارتشی فعال هستن .
مورد تقلید و فرمانبرداری از حکومت هم اصلا با بحث مرتبط نیست !
مگه فقط مردان هستن که از قانون پیروی میکنن ؟! زنان هم به همون اندازه طبق همین قوانین زندگی میکنن . پس باید اونا رو هم مقلد بدونیم ؟!
بحث قوانین دولتی و فرمانبرداری از حاکمیت اصلا به بحث مرتبط نیست . با این وضعیت همه جمعیت جهان مقلدی بیش نیستن . [چه زن باشه چه مرد]
Last edited by B3HZ@D; 02-01-2014 at 19:37.
درستـه و این جمله رو تایید می کنم و فکر میکنم اکثر دوستان که تا به حال تو بحث شرکت کردند حداقل درباره این جمله اتفاق نظر دارن .
چند تا سوال برای من مطرح هست :
1) آیا جنسیت انسان ها باعث شده غرایر، خواسته ها، تمایلات، توانایی ها، استعدادها ی انسانی اونا از جهات مختلف تغییر کنه ؟ (یعنی دو جنس غرایز انسانی/ توانایی و استعداد انسانی و خواسته ها و تمایلات انسانی متفاوت پیدا میکنند ؟)
2) این تفاوت های بر چه اساسی ایجاد شدند و تحت تاثیر چه عواملی بودند ؟ آیا ژنتیک عامل ایجاد تفاوت هست یا محیط ویا هر دو ؟
3)در صورتی که این تفاوت ها وجود دارند آیا همگانی ست یعنی در بین تمام افراد یک جنس عمومیت داره ؟
4) قوانین باید بر اساس تفاوت های دو جنس تبین بشه یا بر اساس تفاوت های بین دو انسان ؟ و چرا ؟
فکر کنم من می تونم تا حدی به این سوالات پاسخ بدم.
1. بله. دو تا از بزرگ ترین و مهم ترین پارامترها که در روانشناسی Individual differences رو توضیح میدن جنسیت و سن هستند. یعنی رفتارهایی رو که از افراد مشاهده می کنیم و وقتی اون رفتارها رو بررسی می کنیم و سعی می کنیم پارامترهایی تعیین کنیم که شکل گیری این رفتار رو توضیح بدن یا پیشبینی کنند، جنسیت جزو مهم ترین پارامتر هاست.
2 و 3. هر دو ولی نوع تفاوت ها متغیر هست و این رو میشه به خوبی مطالعه کرد. مثلا اگه زن ها رو در کل دنیا در فرهنگ های متفاوت بررسی کنیم شباهت هایی رو می بینیم که با هم دارند (که با مرد ها چنین شباهت هایی رو ندارند) و حتی این شباهت ها رو در خیلی از مواقع میشه تا حد رسیدن به یک ژن یا فعالیت مغزی هم پیگیری کرد. در بعضی مواقع هم می بینیم فقط زن های یک فرهنگ یا منطقه با همدیگه شباهت هایی دارند ولی این رو در زن های بقیه دنیا نمی بینیم، مثلا در جایی که تبعیض علیه زن ها هست و زن ها از کودکی بهشون یاد داده شده شهروند های درجه دو هستند، خودشون هم این ذهنیت رو پیدا می کنن ولی این از خصوصیات زن ها نیست و صرفا نتیجه محیط است.
4. از اونجا که این تفاوت ها هیچ کدوم مطلق نیستند (یعنی ما فقط می تونیم بگیم زن ها مثلا بطور متوسط احساساتی تر از مرد ها هستند و معنیش این نیست که هر زنی احساساتی است و هر مردی نیست یا هر زنی از هر مردی احساساتی تر هست) و اگه بگیم اساس قانون یعنی احترام به حقوق همه انسان ها، قوانین باید بر اساس آزادی دادن به افراد مختلف برای Explore کردن جنسیتشون داده بشه. یعنی اگه مثلا فرض ما این هست که زن ها احساساتی تر هستند ما نباید قانونی وضع کنیم که انجام شغل هایی که به احساساتی نبودن نیاز دارند برای زنان ممنوع باشه (مثل قاضی بودن)، چون شاید یک زن پیدا شد که احساساتی نباشه و بتونه مثلا کار قضاوت رو بخوبی انجام بده و ملاک باید قابلیت هر فرد باشه، نه قانون کلی پیچیدن برای یک جنسیت، نژاد یا ...
خب متاسفانه خیلی از جوامع بشر هنوز مرد سالاری دارن ، که خیلی عواقب بدی مخصوصا توی عصر پرهرج و مرج ما داره
فوبیا ی اجتماعی یکی از این عواقب هست که برای بچه های یک خانواده ی مرد سالار پیش میاد
با توضیحات 2،3 و 4 شما موافقم و جواب سوالاتم در این پست هم تا حدودی در جواب سوال 2،3 و 4 که توضیح دادین وجود داره
چند تا سوال:
این پارامتر یعنی جنسیت چه مقدار روی شدت و ضعف امیال یا داشتن توانایی ها تاثیر گذار بوده ؟
برای امیال ،مثل میل جن*سی شدت این میل در بین زنان بیشتر هست یا مردان ؟ یا در هر دو مساوی است. غیر از خصوصیات ذاتی زن و مرد؛ عوامل فرهنگی در سرکوب یا تقویت این میل برای هر ج*نس دخیل هستن یا نه ؟
درباره توانایی ها، مثل قدرت بدنی آیا زنان هم می توانند قدرت بدنی در اندازه یا حتی بیشتر از مردان(عادی) داشته باشن ؟ مثلا خانومی قدرت جسمانی خودش رو جوری تقویت کنه که توانایی جسمیش از آقایی که قدرت جسمانی معمولی داره بیشتر یا مساوی با اون باشه.
سوالاتم بیشتر مرتبط با میزان تاثیر عوامل اکتسابی و محیطی بر امیال/ خواسته ها/ توانایی ها و استعدادهاست.
یه مثال کلی فرض کنید خانومی در یکی از روستاهای حاشیه شهری زندگی میکنه و فرهنگ اون روستا ابراز بعضی خواسته ها و تمایلات رو برای اون خانوم مجاز ندونه و اون رو امری خارج از عرف و قبیح بدونه. خانومی دیگر در شهر زندگی میکنه و فرهنگ حاکم بر شهر محدودیتی برای ابراز خواسته ها و تمایلات انسانی برای اون خانوم قائل نشه .
خانوم اول خوسته ها و تمایلات انسانی رو بروز نمیده چون اون رو قبیح و خارج از عرف میدونه و خانوم دوم تمایلات و خواسته های انسانی رو بروز میده(درست مانند یک آقا در همون جامعه) به نظر میاد این دو نفر با هم متفاوت هستن ولی در اصل تفاوتی با هم ندارند و ذاتا هر دو دارای یک میل و خواسته هستن .
خانوم اول با آقایی که در جامعه خودش هست یکسان نیست چون تمایلات و خواسته های متفاوت دارد و خانوم دوم کاملا مساوی با آقایی هست که در جامعه خودش هست چون میل و خواسته کاملا مشابه با اون آقا داره.
می شه اینطور نتیجه گرفت ، قسمت عمده تفاوت بین زنان دو جامعه و حتی تفاوت بین زنان و مردان یک جامعه هم تحت تاثیر اجتماعی هست که در اون حضور دارند ؟
به این سوال نمیشه جواب مطلق 0 یا 100 داد ولی بسته به نوع وساختار اجتماع میزان این تاثیر متفاوت هست ولی در بدترین شرایط اعتقاد من اینه تاثیر اجتماع در برتری مرد به زن حداکثر 20% هست نه بیشتر.
یکبار دیگه هم گفتم و بازم مجبورم بگم در همون اجتماع که خیلی مسائل رو برای زنان محدود و بسته کرده ایا واقعا اینطور هست که مردان در ازادی مطلق و 100% برای بروز توانیهاشون به سر میبرن؟
در همین مثالی که زدید واقعا جامعه ای وجود داشته یا داره زنان رو فقط محدود کنن و مردان رو ازاد؟همون مثال مسائل جنسی رو اگر بخوایم بزنیم در بسته ترین اجتماعات همیشه فقط مردانی که درون سیستم اجتماعی حل شدن با ساختار اون سیستم امیخته شدن هرکاری دوست دارند میکنن و اینطور نبوده و نیست که مردان همگی ازاد باشن با هرروش دوست دارن زندگی کننگ
ایا واقعا باور شما این هست تمام تفاوتها در توانای مردان و زنان فقط اکتسابی و محیطی هست و هیچ تفاوت ذاتی وجود نداره؟سوالاتم بیشتر مرتبط با میزان تاثیر عوامل اکتسابی و محیطی بر امیال/ خواسته ها/ توانایی ها و استعدادهاست.
بهیچ وجه همچین چیزی درست نیست
به همون میزان ساختار بیولوژیک زن و مرد تفاوتها اشکار داره که باعث اختلاف در توانایی های بدنی میشه در ساختار عصبی و مغزی هم اختلاف زیادی وجود داره که باعث تفاوت در توانایی در انجام خیلی کارها میشه
امیال/خواسته/توانایی/استعداد در هر فرد بنا بر ساختار بیولوژیک و روانی و مغزی اون فرد به وجود میاد که این ساختار هم مقدار خیلی زیادی از اون ذاتی و کدهای ژنتیکی هر فرد وجود داره مقداری دیگه از تاثیرات محیطی و اکتسابی میتونه بوجود بیاد.
ولی بطور مثال فردی که ضریب هوشیش زیر100 هست میتونه در قدرت تجزیه و تحلیل با کسی که ضریب هوشی بالای 150داره رقابت کنه؟
ایا این مسئله فقط در مورد زنان صادق هست و بهیچ وجه در مورد مردان صدق نمیکنه؟برای امیال ،مثل میل جن*سی شدت این میل در بین زنان بیشتر هست یا مردان ؟ یا در هر دو مساوی است. غیر از خصوصیات ذاتی زن و مرد؛ عوامل فرهنگی در سرکوب یا تقویت این میل برای هر ج*نس دخیل هستن یا نه ؟
یعنی عوامل فرهنگی در سرکوب یا تقویت خواست و میل مردان تاثیری نذاشته و نمیزاره؟
جواب سوال شما رو من اینطور میتونم بدم کهبرای امیال ،مثل میل جن*سی شدت این میل وابستگی به جن*سیت فرد نداره و میتونه یک مرد/زن با میل شدید باشه یا یک زن/مرد با میل کم باشه.
غیر از خصوصیات ذاتی زن و مرد؛ عوامل فرهنگی در سرکوب یا تقویت این میل برای هر فرد دخیل هستن چه مرد چه زن.
بهیچ وجه این امکان نیست چون ساختار بدنی مرد و زن تقاوتهای اشکاری نسبت به هم داره از فیبروز ماهیچه و تراکم استخوانی و ترشح هرمونی و ... که باعث میشه قدرت جسمانی یک مرد بسیار فراتر از یک زن باشه.درباره توانایی ها، مثل قدرت بدنی آیا زنان هم می توانند قدرت بدنی در اندازه یا حتی بیشتر از مردان(عادی) داشته باشن ؟ مثلا خانومی قدرت جسمانی خودش رو جوری تقویت کنه که توانایی جسمیش از آقایی که قدرت جسمانی معمولی داره بیشتر یا مساوی با اون باشه.
ولی این در شرایط مساوی هست یعنی به طور مثال 2نفر با زنتیک یکسان(مثلا خواهر برادر) با میزان تغدیه یکسان و تمرینات ورزشی یکسان و ... که در این صورت تفاوت در توانایی فاحش و اشکار هست.
شرایط محیطی از اب و هوا گرفته تا بحث ما در اینجا یعنی شرایط اجتماعی و روانی بر میزان تواناییها و استعدادهای هر فرد چه زن چه مرد کاملا تاثیر گزار هست.
ولی تفاوتها در توانایی بین مرد و زن هم کاملا وجود داره.
پس بهیچ نمیشه منکر این شد که شرایط اجتماعیی که در بسیاری جوامع وجود داشته و داره بر علیه زنان بوده و هست و باعث عدم پرورش بسیاری از تواناییهای اونها شده ولی این ضعف زنان در بسیاری از ضمینه نسبت به مردان فقط و فقط به این دلیل نبوده و نیست.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)