تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 2 از 2 اولاول 12
نمايش نتايج 11 به 20 از 20

نام تاپيک: چه کاری رو راه بندازم؟

  1. #11
    کاربر فعال انجمن ورزش yuseph's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2010
    محل سكونت
    زاوهاناریا
    پست ها
    1,927

    پيش فرض

    ناراحت نشی اما اگه رک باهات حرف نزنم در حقت نامردی کردم پس:
    شما در (مدیریت پول) خبره نیستی.چرا؟ چون بدون تحقیق و دو دوتا چارتای واقعی دست به خطر بزرگی زدی و الان دستت خالیه.
    در ثانی چرا همه و منجمله شما فکر میکنید فقط برای کارهای فنی همکار نیاز دارین و خودتون از پس باقی کارها برمیایین؟
    درست برعکس،شما به کسی نیاز دارین که شهر شما ،ادارات اون ،مردمش ،بازارش و....رو خوب بلد باشه و بشناسه تا بهت درست خط بده.
    در آخر هم میخوای بری تو کار گرفتن وام!!
    پس:
    یا آشنای خفن داری ...
    یا کفش آهنی و اراده فولادی داری...
    یا دلالی می خوای بخریش...
    اگه مورد اوله که حله خودش بهت میگه چطور بگیری و چطور هم خرجش کنی!!
    اگه موارد2-3بخوای بری برات آرزوی موفقیت میکنم.


    پ ن:ببخشید رک حرف زدم.واقع بینی سخته اما کارگشاست.

  2. 6 کاربر از yuseph بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #12
    کاربر فعال تالار .Net senaps's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    خونمون
    پست ها
    4,547

    پيش فرض

    نه خواهش میشه.... البته این کار رو خونواده انجام داد و بعدشم وقتی فهمید خراب کرده، جای پس گرفتن پولا و پس دادن زمین، گفتن مرده و حرفش! :||| ( البته کمی امید بود که پول برگرده ولی خوب نباید اینکارو میکرد مخصوصا وقتی کل دار و ندارم و مون همون بودش...)

    اشنا ندارم، ولی مامانم چند باری وام گرفته و حداقل این یه کار رو خوب بلده انجام بده...(یعنی در رو های قانونی و اینا رو بلده که چطوری و از کجا چقدر وام بگیره...!)

    ولی کارهایی که دوست داره توشون سرمایه گذاری کنه، به گروه خونی من نمی‌خوره! مثل قصابی زدن!! یا میوه فروشی زدن و اینجور چیزا... (با احترام به این مشاغل، ولی اینا کار من نیست)....

    حالا من واقعا موندم چیکار بکنم؟ چند تا کار کوچیک راه بندازم؟ برم دنبال یه خدمات کامپیوتری و برنامه نویسی یا چی واقعا واقعا واقعا موندم که باید چیکار کنم... :(


    انگار کل دنیا دراش بسته شده به روم... حتی همون کارهای قدیمی که تک و توک می‌اومد و پول در میاوردم ازش هم دیگه نیستن...

  4. #13
    حـــــرفـه ای ملا نصرالدین's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2007
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    2,056

    پيش فرض

    نظر شخصی:
    اگر شما کار میخواهیدد باید دنبالش بروید.چرا فقط به مستقل شدن فکر میکنید.خودتون میگید که شهرتون کوچکه.پس پیدا کردن شرکت های مرتبط با کارهای کامپیوتر و برنامه نویسی خیلی راحته.اگر من جای شما بودم اول به همه ی انها سر میزدم.یه وقت دیدید استخدامتون کردند و دیگر نیاز به دنبال وام دویدن و... نداشتید

    کافی نت و گیم نت خوبه.درامدش هم خوبه .به شرطی که جاش مناسب باشه.گرفتن وام و جور کردن پول پیش و هزینه ی سیستم ها یک مسئله هست.پیدا کردن جای مناسب هم یک مسئله
    توی کلوپ بازی هم معمولا باید بازی های مجاز رو روی سیستم هاتون داشته باشید...پارسال یادمه توی کلوپ کنار مغازه ی ما کانتر خیلی طرفدار داشت.الان نمیدونم

  5. 2 کاربر از ملا نصرالدین بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  6. #14
    کاربر فعال انجمن ورزش yuseph's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2010
    محل سكونت
    زاوهاناریا
    پست ها
    1,927

    پيش فرض

    خب تا الان درست اما یه سوال دیگه تو آدمی هستی که حتما باید کسی بالا سرت باشه تا هر روز صبح مجبورت کنه بری سرکار یا نه خودت رئیس خودت هستی؟
    منظورم اینه که بعضی ها حتما باید کسی باشه تا کاری رو انجام بدن! اگر آره که برو دنبال استخدامی.اگر نه که پیشنهاد میکنم یه شرکت خدمات کامپیوتری بزنی.چرا:
    1-جاش اصلا مهم نیست و با تبلیغات میتونی ملت رو بکشونی سمتت.
    2-با فروش سیستم برای خودت مشتری دائمی میتونی جور کنی.
    3-میتونی نرم افزار تولید و عرضه کنی.
    4-میتونی قطعات وارد و توزیع کنی.
    5-میتونی با موسسات و ادارات قرارداد تامین قطعات و یا پشتیبانی ببندی.
    6-میتونی با استخدام چند نفر کارآفرینی کنی و مالیات ندی.
    و کلی کار دیگه...

    اول کار 3مشکل اساسی داری:
    1-قانع کردن خانوادت.
    2-پیدا کردن 2نفر نیمه متخصص که باهات کار کنن و صبور باشن(هی نگن حقوق میخوایم)
    3-شناسایی شرکت های مشابه.

    نکته:در مورد شماره 3 نگران نباش اگه دیدی تعداد اونها زیاده یا خیلی قوی هستن! چون گستردگی کار دنیای کامپیوتر فوق العاده زیاده و اینکه داشتن رقیب خوب میتونه باعث پیشرفت شما هم بشه.

  7. 4 کاربر از yuseph بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  8. #15
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Oct 2006
    پست ها
    114

    پيش فرض

    کافی نت تو شهر کوچیک خیلی جواب میده..از دوستان پسرخالم توی یه شهر کوچیک تر از ایلام یه کافی نت داره...سر این داستان های چند سال اخیر (از اون سهام عدالت تا اطلاعات خانوار و اینترنتی شدن ثبت نام های جاهای مختلف و الانم این مالیات و...) درآمدش اصن یه چیز رویایی، در حد جراح قلب

    توی شهر های کوچیک معمولن افراد خیلی با اینترنت و این این مسائل آشنا نیستن یا اینکه ترجیح میدن مثلن یه ثبت نام ساده رو توی کافی نت انجام بدن تا توی خونشون

    یه تحقیق میدانی بکن قبلش...نری رو به روی یه کافی نت دیگه مغازه بزنی بعد بگی چرا درآمد ندارم!!

    در ضمن در کنارش میتونی خدمات موبایل هم ارائه بدی (از فروش گوشی تا نصب نرم افزار و ریختن دیتا توی رم!)

    گیم نت اگه سر راه یه مدرسه پسرونه باشه جواب میده...وگرنه رو درآمدش بنظرم نمیشه خیلی حساب باز کرد.

    در ضمن اگه برنامه نویس توانایی باشی شرکت هایی هستن تو شهر های دیگه که حقوقی که میدن با کسر هزینه ی زندگی تو اون شهر باز هم یه مبلغ کافی برای یه آدم 20 ساله هست (در حد دو سه میل)...جای خاصی هم قایم نشدن ...آگهی استخدامشون توی سایت ها فراوونه.

  9. 4 کاربر از ZINOSHTAN بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  10. #16
    پروفشنال parsicola's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2010
    محل سكونت
    Tehroon
    پست ها
    553

    پيش فرض

    ایکاش تو سن و سال تو بودم.
    من ایلام بودم و کم و بیش میشناسم. یکی از بچه ها نکته خوبی رو گفت اما ازش رد شد و توضیح نداد. با توجه به نزدیک مرز بودن خیلی کارها میتونی انجام بدی. من کسانی رو از بچه های تهران میشناسم که اهل اونطرفا بودند و کارهائی کردند که خیلی خوشم اومد. با روحیه ای که تو داری میخوای یه کسب و کار راه بندازی نه کاسبی. کسب و کار یعنی راه اندازی تجارتی که در انتها خودش بچرخه و فقط نهایتا یه مدیریت و کنترل لازم داشته باشه. مثلا با توجه به بکر بودن کشاورزی اونجا و نزدیکی به روستاها میتونی نسبت به درست کردن یه برند تجاری به نام خودت اقدام کنی . البته قبلش بهتره یه شرکت ثبت کنی که هزینه ای هم نداره. بعد مثلا با حبوبات شروع کنی و با خرید حبوبات کشاورزان به صورت مستقیم و بسته بندی اونها با نام برندت اقدام به بازاریابی و فروش اون در استان ، سپس کشور ، و حتی صادرات اقدام کنی. سود خیلی خوبی داره و لازمه کارت هم حفظ کیفیت کار هستش. اولش وارد شدن به بازار خیلی سخته و انرژی زیادی میخواد اما به مرور اعتماد جلب میشه . بچه هائی که اولش مثال زدم الان دارند همین کار رو میکنند و محصولشون رو تو شهرهای مختلف از جمله تهران به مغازه ها و بنک دارها (پخش مواد غذائی) میفروشن. از بازاریابی نترس و اتفاقا صداقتت باعث میشه موفق هم بشی. فکر کردی امثال برنج محسن و فلان و کوفت دارند چیکار میکنن؟ برنج کاری که ندارند بلکه محصول کشاورزان رو میخرند میکنند تو بسته بندی و میفروشن. یا اویلا و فامیلا میدونستی اصلا کارخونه ندارند و دیگران براشون تولید میکنند و فقط یه اسمه؟! نمیگم تو مثل اونها تو اون حجم کار کن اما در اندازه خودت میتونی کارتو راه بندازی و خدارو چی دیدی 10 سال بعد کارت به اونجاها هم کشید. با همین ایلام و شهرهای کوچیک اطرافش خیلی کارها میتونی بکنی. فقط لازمه هرکاری صبر و تحقیق و البته توکل به خداست چون روحیه تو مثل فولاد میکنه. یه مثال دیگه میزنم فکر کردی مهرام چجوری مهرام شد؟ با خیارشور فروشی پشت یه ژیان و کنار خیابون! خیارشور رو خودش درست میکرد و اونقدر خوب و عالی درست میکرد که بعد از یه مدت اسمش سر زبون اطرافیان افتاد و بازار منطقه شو به دست گرفت و به مرور کارشو توسعه داد تا شد یک کارخونه عظیم مواد غذائی بسته بندی شده با صدها کارگر و مهندس. سن خیلی خوبی داری و حتی 10 سال هم آزمون و خطا بکنی بازهم اول جونیت خواهد بود با 10 سال تجربه و استاد کار.
    همه اینهائی که گفتم مثال بود اما از این مثالها خیلی هست
    موفق باشی

  11. 6 کاربر از parsicola بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  12. #17
    کـاربـر بـاسـابـقـه szh_1367's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    پست ها
    1,007

    پيش فرض

    من شخصیت مزخرفی دارم! یه خورده با صبر کردن و اینا جور نیستم و معمولا عادتم اینه که یه کاری رو راه بندازم و بعدش ولش بکنم.... تو دانشگاه روزنامه و انجمن و کلاس برگذار کردن رو خودم شروع کردم، ولی همه رو ول کردم و دیگران پی گیریش کردن و میکنن...
    این حالت نشان دهنده شخصیت مزخرف نیست بلکه میتواند چند عامل داشته باشد

    1. تنوع طلبی - انسان ذاتا تنوع طلب هست دوستی داره چیزهای متنوع رو تجربه کند وقتی چیزی رو ازمایش یا استفاده کرد دل زدگی یا یکنواختی براش پیش میاد و دوست داره سراغ مورد بعدی بره

    2. علاقه نداشتن - وقتی به کار یا شغلی علاقه نداشته باشی همیشه این در ذهنت هست که از اونجا فرار کنی یا به سرعت شغل و یا موقعییت رو تغییر بدی

    3. مطابق ذهن و فکر نبودن - یعنی اون چیزی که تصور میکردی نیست از بیرون برکه ای پر اب و زیبا اما از درون سرابی بیش نبوده البته این مورد متواند از عدم گاهی و تحقیقات درست هم شکل بگیره


    در مورد کافینت و گیم نت و . . . یه توضیح مختصر بدم

    بنده خودم کافی نت و گیم نت داشتم در اوایل فقط کافی نت بود کارم انقدر گرفته بود که با همون بودجه کافی نت گیم نت هم راه اندازی شد

    وقتی دیم دارم روزی حدود 20 ساعت به تنهایی کار میکنم یه شاگرد گرفتم

    روز به روز کار رونق بیشتری میگرفت تا حدی که سیستم میبستم ، موبایل ، دستگاه کپی ، مقالات دانشجویی و . . . کار به جایی رسید که دو نفر دیگه هم اضافه شدند اما باز به نظر کم میامد بعضی از کارهای تایپی رو میدادم افراد خونگی انجام بدن

    اما میدونی اخر چی شد ؟ با امدن اینترنت پر سرعت و نامحدود ( البته باید میگفتن پر محدود نا سرعت ) کم کم کار از رونق افتاد تا جایی که باز هم تنهایی کار میکردم و درامد جوابگوی نیازها نبود بالاخره مغازه رو جمع کردم

    این همه گفتم تا به اینجا برسم که دیگه کافی نت و گیم نت جواب گو نیست اون درامد رویایی که صحبت ازش میشه یه سراب بیشتر نیست الان طرف توی گوشی موبایلش اینترنت داره - من خودم سر کلاس تو اینترنت سرچ میکردم و همون سرچ رو سر همون کلاس ارائه میدادم دیگه احتیاجی به کافی نت ، پرینت و . . . نیست


    ببین اگر خوب به اطراف نگاه کنی کار هست اما باید بری دنبالش ، تلاش کنی با اینکه بشینی بگی نه من از این کار خوشم نمیاد این کار شخصیت من رو پایین میاره و . . . گذشت اون زمون که کار فراون بود و حق انتخاب بیشتری داشتی ( نمیخواهم بحث های ثیاثی کنم )

    البته با تحقیق مناسب میتونی کاری نزدیک به اون چیزی که در ذهن داری پیدا کنی اما در عین سادگی سخته

    همون طور که همه میدونن استان فارس مقام اول کاشت گندم رو داره وقتی گندم ها برداشت میشوند توی اون زمین فقط کاه باقی میمونه در قدیم خیلی از کشاورزها این کاه رو اتش میزدند اما یکی از دوستان من که حتی زمین هم نداشت با بررسی که کرد دید این کاه چقدر ارزشمند هست چرا که شهرها و صنایع مختلف همین کاه رو به قیمت مناسب خریداری میکنند

    الان با همون کاه جمع کردن صاحب کلی ثروت حلال شده - شاید در ابتدا این کار رو دوست نداشته اما با بدست اوردن سرمایه ای مناسب داره در رشته ای دیگر که به اون علاقه داره فعالیت میکنه

    از این مثال ها تا دلت بخواهد دیدم اما منظورم اینکه باید محیط اطراف رو خوب بشناسی تحقیق کنی ( با همون اینترنتی که هرکجا بری در دسترس هست) از تجربه ها استفاده کن با بنگاه هایی که گفتم صحبت کن کتاب ، روزنامه و . . . . .

    ببخشید سر دوستانم درد اوردیم - بعضی از مطالب رو نمیشه نوشت باید خودت بری لمس کنی

    پ.ن: اگر غلط املائی هست ببخشید من یه نفس فقط نوشتم

  13. 8 کاربر از szh_1367 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  14. #18
    کاربر فعال تالار .Net senaps's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    خونمون
    پست ها
    4,547

    پيش فرض

    خوبه.... پس من اول میرم سراغ همین امکانات محلی پرورش قارچ و گوجه‌ی گلخانه ای ولی در حقیقت دیشب تا الان که داشتم فکر میکردم، به این نتیجه رسیدم که باید این کار رو راه بندازم ولی از درامدش برای راه اندازی یه کار دیگه که بهش علاقه دارم استفاده بکنم :|

    راستش صحبت های دوستان الان من رو یاد داییم انداخت که سال 80 250 تومن از مامان بنده و 250 تومن از خاله‌ی دیگم گرفت و باهاش قطعات یدکی ماشین راه انداخت و الان خدا رو شکر سه تا کارگاه سی‌ان‌جی تو سه شهر استان داره و مغازه‌اش رو عوض کرد و خلاصه برا خودش از 0 مطلق رسید به وضعی مناسب که زندگی خودش و دو بچه‌اش رو مناسب میگردونه... ولی خوب خیلی زحمت میکشه و این من رو میترسونه! :|

  15. #19
    پروفشنال parsicola's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2010
    محل سكونت
    Tehroon
    پست ها
    553

    پيش فرض

    ... ولی خوب خیلی زحمت میکشه و این من رو میترسونه! :|
    تو کتابا نوشته تنبلی کار زشته.
    ثروتهای بادآورده هم همچین به این راحتی هم نبوده و یه حرکتهائی لازم داره مثل در مسیر باد قرار گرفتن.

  16. این کاربر از parsicola بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  17. #20
    در آغاز فعالیت
    تاريخ عضويت
    Sep 2013
    پست ها
    2

    پيش فرض

    خوبه.... پس من اول میرم سراغ همین امکانات محلی پرورش قارچ و گوجه‌ی گلخانه ای ولی در حقیقت دیشب تا الان که داشتم فکر میکردم، به این نتیجه رسیدم که باید این کار رو راه بندازم ولی از درامدش برای راه اندازی یه کار دیگه که بهش علاقه دارم استفاده بکنم :|

    راستش صحبت های دوستان الان من رو یاد داییم انداخت که سال 80 250 تومن از مامان بنده و 250 تومن از خاله‌ی دیگم گرفت و باهاش قطعات یدکی ماشین راه انداخت و الان خدا رو شکر سه تا کارگاه سی‌ان‌جی تو سه شهر استان داره و مغازه‌اش رو عوض کرد و خلاصه برا خودش از 0 مطلق رسید به وضعی مناسب که زندگی خودش و دو بچه‌اش رو مناسب میگردونه... ولی خوب خیلی زحمت میکشه و این من رو میترسونه! :|
    سلام
    اگه تصمیم به راه اندازی گلخانه داشته باشی من حاضرم باهات همکاری کنم.. داستان زندگی من طولانیه ولی همین قدر بگم سختی زیاد کشیدم ولی دست از تلاش هیچ وقت بر نمیدارم.
    من هم اطلاعات زیادی در زمینه های مختلف دارم. 3 سال شرکت تبلیغاتی تو تهران داشتم و تو کار تبلیغات و کار کردن با انواع نرم افزار های گرافیکی کاملا مسلط هستم. تو اون شرکت همه کار میکردیم. قبلش 1 سال تو چاپخونه کار کردم و با روش چاپ اسکرین و افست آشنایی کامل دارم (که بدرد اون کار چاپ تی شرت به صورت سفارشی و تعداد کم میخوره) چند ماه پیش ترکیه بودم میخواستم همین کارو اونجا انجام بدم که بخاطر کمبود سرمایه نتونستم.

    15 ساله تو کار کامپیوترم. مدارک شبکه دارم (سیسکو و ماکروسافت و وایرلس)، با برنامه نویسی وب هم تا حدی آشنا هستم (PHP,CSS,HTML) و با سیستم های محتوای داده مثل ورد پرس و جوملا و دروپال راحت کار میکنم. زبونهای آلمانی و انگلیسی رو مسلطم مخصوصا انگلیسی.

    منم پارسال یه گلخونه کوچیک توی حیاط خونمون توی یکی از شهرستانها راه اندازی کردم که به خاطر مسائلی نیمه کاره موند ولی نکته مهم اینه که توی این مدت یه روش بسیار عالی و منحصر بفرد رو تو مقیاس کوچیک پیاده کردم که حرف نداره. حیاط ما بزرگه (550 متر) و گلخونه من هم حدودا 70 متر مربع میشه. با این روشی که میگم میشه تو همین 70 متر (گلخونه با ارتفاع 2 متر) حداقل 5000 بوته لوبیا سبز یا 6000 بوته توت فرنگی کاشت (یعنی حجم زیر کشت یه گلخونه بالای 2000 متر). روشی هم که برای آبیاری و کود رسانی ابداع کردم کاملا اتوماتیک هستش و به کمترین وقت روزانه برای مواظبت و رسیدگی نیاز داره. شاید بگم روزی 1 ساعت هم نشه.
    مزیت اصلی این روش توی اقتصادی بودنش هست که کمترین مصرف آب (یکدهم کشاورزی سنتی) و بدون هیچگونه هزینه کود شیمیایی یا غیره هستش و محصولات کاملا ارگانیک تولید میکنه. این روش جون میده برای خیار گوجه فرنگی لوبیا سبز و کدو و بادمجان. سه تای اولی رو خودم تست کردم و میتونم بگم کیفیت و حجم محصول اصلا قابل مقایسه با سیستم گلخونه های دیگه نیست.
    من تا حالا ایلام نبودم و نمیدونم آب و هوای اونجا چجوریه. با اومدن به ایلام هم مشکل ندارم اگه جا داشته باشی میتونیم با هم شروع کنیم.

صفحه 2 از 2 اولاول 12

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •