تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: نظرم درباره‌ی این داستان:

راي دهنده
0. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • عالی بود

    0 0%
  • خوب بود

    0 0%
  • بد نبود

    0 0%
  • خوشم نیومد

    0 0%
صفحه 2 از 2 اولاول 12
نمايش نتايج 11 به 13 از 13

نام تاپيک: ستاره‌ای بر فراز جنگل ( اشتفان تسوایگ )

  1. #11
    l i T e R a t U r E Ahmad's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    The Green Mile
    پست ها
    5,126

    پيش فرض 9/10

    قسمت نهم:

    کنتس استروفسکای زیبا کوپه‌ای دربست داشت و از لحظه‌ی عزیمت، در‌حالی‌که پیکرش از تکان ننووار واگن به‌نرمی تاب می‌خورد، رمانی فرانسوی می‌خواند.

    در آن فضای تنگ، هوا دم‌کرده و از عطر انبوه گل‌های نیمه‌پژمرده اشباع بود.

    از سبدهای گلی که به هنگام خداحافظی پیش‌کش کرده بودند، دانه‌های سفید یاس همچون میوه‌ی رسیده آرام‌آرام به پایین می‌غلتید.

    غنچه‌ها با گردن خمیده بر ساقه‌ها آویخته بودند و چنان می‌نمود که جام‌های درشت و سنگین گل سرخ در میان بخار گرم و سکرآور آن‌همه عطر و بو، به زردی می‌گرایند.

    با آن‌که قطار پرشتاب می‌رفت، عطری سنگین در فضا موج می‌زد و از آن هوای دم‌کرده و بی‌جنبش گرما می‌گرفت.

    ناگهان کتاب از انگشتان خسته‌ی کنتس فروافتاد، بی‌آن‌که خود دلیلش را دریابد.

    از احساسی مرموز برآشفته شده بود. چیزی گنگ و دردناک آزارش می‌داد.

    دردی ناگهانی و جانکاه که پیدا نبود از کجا سر بر آورده است، بر دلش چنگ می‌زد.

    احساس کرد که در آن هوای دم‌کرده، از بخار عطرآگین و سکرآور گل‌ها خفه خواهد شد.

    آن درد جانکاه سرِ فرونشستن نداشت.

    گردش تند چرخ‌ها را لحظه به لحظه احساس می‌کرد؛ شتاب کور و کوبنده‌ی قطار سخت عذابش می‌داد.

    ناگهان این آرزو در دلش پاگرفت که ای‌کاش می‌توانست از سرعت سرسام‌آور قطار بکاهد و آن را از رسیدن به آن رنج پنهانی که به سویش می‌شتافت، بازدارد.

    در زندگی‌اش هرگز این چنین دچار دلهره نشده بود؛ هرگز هیچ چیز ترسناک، ناپیدا، و آزاردهنده‌ای به این اندازه‌ی این درد نامفهوم و ترس بی‌دلیل دلش را در هم نفشرده بود.

    این احساس وصف‌ناپذیر هر لحظه شدت می‌گرفت و راه گلویش را تنگ‌تر می‌کرد.

    یکباره این اندیشه همچون نیایشی دردمندانه در درونش سربرآورد که ای‌کاش قطار از رفتن بازبماند.


    ادامه دارد ...

  2. 2 کاربر از Ahmad بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #12
    l i T e R a t U r E Ahmad's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    The Green Mile
    پست ها
    5,126

    پيش فرض 10/10

    قسمت دهم:


    ناگهان غریو سوت، جیغ وحشی و هشداردهنده‌ی لوکوموتیو، و سپس غژغژ ناله‌وار ترمزهایی بی‌حاصل به گوش می‌رسد.

    گردش موزون چرخ‌های پرشتاب کند و کندتر می‌شود، و سپس تق‌تق ناموزونی بر‌می‌خیزد و قطار به یک تکان بر جای می‌ایستد...

    کنتس به دشواری خود را به کنار پنجره می‌رساند تا هوای خنک تنفس کند.

    شیشه‌ی پنجره به پایین می‌سُرد. بیرون، سایه‌هایی تیره و تاریک در آمد و شدند...

    صداهای گوناگون و گفت‌وشنودی تند و مقطع شنیده می‌شود:

    قصد خودکشی داشته... زیر چرخ‌ها... تمام کرده... در مسیری راست و بی‌پیچ و خم...

    کنتس به خود می‌لرزد.

    به حکم غریزه به آسمان بلند و خاموش می‌نگرد...

    در آن‌سو، درخت‌های سیاه و پر پیچ و تاب ایستاده‌اند، و بر فراز آن‌ها تک‌ستاره‌ای بالای جنگل سوسو می‌زند.

    کنتس نگاه ستاره را همچون قطره اشکی پرتلألؤ احساس می‌کند؛ به آن چشم می‌دوزد و یکباره دلش از اندوهی ناشناخته به درد می‌آید، اندوهی گرم و سرشار از اشتیاق، اندوهی از آن دست که هرگز در زندگی خویش با آن آشنا نشده بود.

    قطار آهسته راه می‌افتد.

    کنتس در گوشه‌ای می‌نشیند و احساس می‌کند قطره‌های اشک آرام آرام بر گونه‌اش می‌غلتند.

    دیگر آن ترس گنگ از میان رفته است؛ کنتس تنها دردی ژرف و شگرف در دل خود احساس می‌کند و بیهوده می‌کوشد ردِ آن را بیابد.

    دردی که او در دل دارد از آن دست دردهایی است که کودکان آشفته‌دل آن هنگام که در ظلمت شب ناگهان از خواب برمی‌جهند و خود را تنها می‌یابند، در دل احساس می‌کنند.


    پایان

    کتاب : مجموعه‌ی نامرئی
    صفحه‌ی : 115-124






  4. 2 کاربر از Ahmad بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #13

    پيش فرض

    سلام

    ممنون از احمد عـزیز به خاطر قرار دادن داستان.
    فایل Pdf داستان رو ضمیمه پست میکنم تا همیشه در دسترس دوستان باقی بمونه


    دوستان هم هرگونه بحث و نظری در مورد اين داستان دارند ميتونند در ادامه تاپيک بيان كنند
    و یا از طریق نظرسنجی نظرشون رو اعلام کنند.


    فايل هاي ضميمه فايل هاي ضميمه

  6. 3 کاربر از F l o w e r بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


صفحه 2 از 2 اولاول 12

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •