تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 2 از 3 اولاول 123 آخرآخر
نمايش نتايج 11 به 20 از 30

نام تاپيک: ترس از شب و مرگ

  1. #11
    Banned
    تاريخ عضويت
    Dec 2009
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    1,788

    پيش فرض

    من الان 22 سالمه .این حرفا برا 7 سال پیشه.یعنی الان مشکلی نیست
    اما هیچگاه تنهایی شب رو درجایی سپری نکنید.ممکنه یه اتفاقی براتون بیوفته و کسی رو نداشته باشید به دادتون برسه و این هیچ ربطی به بحث روانشناسی و .. نداره.فقط احتیاطه
    درسته...منم یه سری مادرم اینا رفته بودن مسافرت من 1 هفته تنها موندم...!!!

    هیچ شبی نخوابیدم ...شبها ساعت 12 یک عدد کافی میکس درست م یکردم تا ساعت 3 وب گردی..

    و باز ساعت 3 1 عدد کافی میکس دیگه تا ساعت 7 وقتی یه زره هوا روشن می شد می رفتم می خوابیدم...

    یعنی ترس من با طلوع خورشید از بین می رفت...

  2. #12
    پروفشنال rezarrrr's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2011
    محل سكونت
    ...
    پست ها
    640

    پيش فرض

    من وقتی 13 14 سالم بود همش از تنها خوابیدن و تاریکی میترسیدم حتی وقتی زیر لحاف بودم تکون هم نمیخوردم که جنی چیزی الان میاد منو میبینه اما الان دیگه حتی اگه واقعیش رو هم ببینم منی ترسم تنها راه هم در اومدن جلو ترسه با ترسات روبه رو شو خودت رو تو معقیتی قرار بده که دیگه ترست بریزه
    در ضمن من ترجیه میدم تو خواب بمیرم تا تو بیداری بعدش هم اگه این جنو از این جور چیزا میترسی خیالت راحت اونا هم شبا مثل ما خوابن

  3. #13
    اگه نباشه جاش خالی می مونه NAZISM's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2005
    محل سكونت
    Irän-Deütschland
    پست ها
    446

    پيش فرض

    ببینم شماها اونی که بالاسرتونه رو فراموش کردید؟

  4. این کاربر از NAZISM بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  5. #14
    پزشک انجمن morsadr's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    محل سكونت
    tehran
    پست ها
    2,427

    پيش فرض

    سلام
    من یه مدتی میشه هر شب به مرگ فکر میکنم و میترسم شبا معمولا دیر وقت میخوابم
    موقع خواب تا یه صدایی میاد زودی میترسم.دوست دارم یکی بیدار باشه تو خونه تا من راحت بخوابم
    و برقم اصلا خاموش نمیکنم.حتما باید روشن باشه.
    میخواستم ببینم چاره ای داره این مشکل؟
    دوست عزیز این مساله یک اضطراب و فوبیا می باشد . باید دید منشا این ترس از کجاست و درست با آن برخورد کرد . در مرحله اول بنده یک مشاوره علمی و درست و همچنین مراجعه به پزشک را پیشنهاد می دهم . یکسری داروی ضد اضطراب نیز می توانند در کاهش این ترسها مفید باشند .

  6. این کاربر از morsadr بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #15
    داره خودمونی میشه sara1992's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2010
    محل سكونت
    پای کامپیوتر
    پست ها
    39

    پيش فرض

    چند سالته شما
    من بچه بودم همینجوری بودم حتی میترسیدم چشمامو ببندم دیگه باز نشه و بمیرم یا کور شم..
    بعد که سنم بالاتر رفت دیگه بیخیال شدم به خودم میگفتم به جهنم بزار بمیرم از این زندگی خلاص شم
    الان اگه خود عزراییل رو هم ببینم مشکلی ندارم و با اغوش باز میپذیرمش
    19 سالمه.فک کنم یه خرده زیاد باشه واسه این مشکل چون همه میگن 14 15 سالگیشون این مشکلو داشتن.
    اخه از اون دنیام میترسم,میترسم عزرائیل زشت و سیاه باشه و اون دنیا تو عذاب باشم.
    Last edited by sara1992; 08-02-2012 at 16:04.

  8. #16
    داره خودمونی میشه sara1992's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2010
    محل سكونت
    پای کامپیوتر
    پست ها
    39

    پيش فرض

    ول كنيد بابا بنده خدا رو
    به نظر من شما سعي كن
    1- تو كل روز خودتو انقدرر خسته كني ( ورزش صبحگاهي - نخوابيدن در روز و ...) كه شب مغزت اجازه فكر كردن بهت نده و تا ميري تو رختخواب خوابت بره يه مدت كه بگذره بدنت به اين سيكل عادت ميكنه و اون فكر ديگه كلا از سرت ميپره
    1.مشکلم اینه که شبا میرم نت.چون نامحدود نیستم واسه همین شبا تا دیروقت بیدارم و میرم نت.فک کنم اگه همزمان با بقیه بخوابم مشکلی نداشته باشم البته اگه خسته باشم و زود خوابم ببره و فکر و خیال نیاد سراغم.

  9. #17
    آخر فروم باز GHOST RECON's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    پست ها
    1,063

    پيش فرض

    1.مشکلم اینه که شبا میرم نت.چون نامحدود نیستم واسه همین شبا تا دیروقت بیدارم و میرم نت.فک کنم اگه همزمان با بقیه بخوابم مشکلی نداشته باشم البته اگه خسته باشم و زود خوابم ببره و فکر و خیال نیاد سراغم.
    فكر ميكنم غلبه به ترس مهم تر از نت گردي باشه نه ؟
    يه مدت تحمل كن بعدا كه نسبت به ترست بي تفاوت شدي شبا هركاري خواستي بكن
    ------------
    مشاور ه با پزشك روانشناس هم خيلي كمكت ميكنه

  10. این کاربر از GHOST RECON بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  11. #18
    Banned
    تاريخ عضويت
    Oct 2011
    محل سكونت
    یه جایی نزدیک خـــدا
    پست ها
    3,837

    پيش فرض

    بنده نظرم اینه که اولا شما صبحها زود از خواب بیدار شین ( ساعت 7 یا فوقش 8 ) . . . روزها خودتونو سرگرم کار و فعالیت کنید که خسته شید . . . خواب بعد از ظهر رو اصلا توصیه نمیکنم . . . نمیدونم عادتون چیه ؟ بعد از ناهار اصلا نخوابید .
    ثانیا شبها سعی کنید ساعت 11 به بعد برین تو رختخوابتون مطمئنا همزمان با خواب بقیه خانواده میشه و به دلیل اینکه صبح زود پاشدین خسته این و اونجا زیاد وقت فکر کردین ندارین . . . بحث اینکه چراغ روشن باشه یا نه به ترس مربوط نمیشه ( یه نوع عادته که تو بچگی خودشو نشون میده ) من هم خودم عادت کردم که حتما یه چراغی روشن باشه تا خوابم ببره
    ثالثا راحت خواب و این حرفها برمیگرده به اعتقاداتتون . . . اگه به خدا اعتقاد داشته باشین و توکلتون به اون بالایی باشه مطمئن این چیزها براتون اصلا ترس نداره

    امیدوارم از امشب دیگه خواب راحتی داشته باشین .

    یاحق

  12. این کاربر از Eblis 2011 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  13. #19
    کاربر فعال انجمن شعر و داستان نویسی unknown47's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2010
    پست ها
    1,056

    پيش فرض

    درود.
    دوست عزیز به نظر من هم شما باید به یه روان پزشک مراجه کنین که بتونه منشا این ترستون رو پیدا کنه و یه راهی واسه غلبه کردن بهتون یاد بده.
    بعدم چرا از اون دنیا میترسین؟!اون دنیا حتما از این دنیا بهتره(حتی جهنمش اگه اونطوری که میگن باشه و وجود داشته باشه)
    زیاد هم پای حرف بعضیا!!!! نشینین.(اونا واقعیت ها رو یه طور بدی بیان میکنن)

  14. #20
    Banned
    تاريخ عضويت
    Dec 2009
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    1,788

    پيش فرض

    دوستان من یه اختلالی دارم تو خواب رفتن...جای خوبیه اینجا برای گفتنش ببینم شما همچین مشکلی دارید..

    مثلا الان ساعت 12 شبه من میرم م یخوابم بعد ساعت 4 بیدار میشم برم دستشویی..بعد که میام بخوابم..

    وقتی چشمهام رو روی هم میزارم مغزم تو قسمت خواب نمیره....یعنی خیل ی خوابم میاد ولی نمی تونم بخوابم!

    مغزم میره تو یه قسمتی که انگا رماله شمارش اعداده...بعد من چشمامو باز م یکنم ...چون اذیت میشم وقتی میره تو اون قسمت...

    خلاصه وقتی میبینم مغزم نمیره تو قسمت خواب بلند میشم تا 6 صبح میرم پای کامپیوتر بعد دوباره بر میگردم تو رختخواب

    بعد مغزم خسته شده دیگه میره تو قسمت خواب...

    شما اینجوری نیستید؟

    مثلا امروز ظهر 1 ساعت خوابیدمساعت 4 بیدار شدم ولی هنوز خیلی خوابم میومد 1 ساعت دیگه یمتونستم بخوابم...

    ولی چشمامو که روی هم میزاشتم مغزم میرفت تو یه قسمت اذیت کننده( من اذیت میشم تو اون قسمت) برا یهمین دیگه بیدار شدم...
    Last edited by Saeed System; 08-02-2012 at 23:39.

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •