واقعا این چند قسمت رو که دیده ام کار خیلیخوبی بوده
بازی های خوب بخصوص گلرخ
لوکیشن های بیست از نمای روستا های شمال
موسیقی زیبا
ریتم رمان گونه سریال ....
ببینیم در ادامه چی میشه....
واقعا این چند قسمت رو که دیده ام کار خیلیخوبی بوده
بازی های خوب بخصوص گلرخ
لوکیشن های بیست از نمای روستا های شمال
موسیقی زیبا
ریتم رمان گونه سریال ....
ببینیم در ادامه چی میشه....
چند قسمت تا حالا پخش شده
5 قسمت پخش شده
دوستان سلام!
کسی موسیقی های متن این سریال رو داره؟
یه جورایی منو یاد سریال پس از باران میندازه
در کل کار موفقیه
عجب برادری داره این گل رخ جان
حس و حال خوبي داره سريالش..مناظر زيبا و موسيقي خوب باعث ايجاد اين حس شده.
این تایپیک چرا اینقدر سوت و کوره؟
سریال به این خوبی نباید تایپیکش اینطوری باشه.
یعنی بینندش اینقدر کمه؟ یا اینکه بیننده هاش حال ندارن اینجا فعالیت کنند؟
دوست عزيز تا قسمت ديشب سبك سريال جوري بود كه زياد مورد توجه مردم نبود اما از قسمت ديشب با معرفي بازيگراي جديد و مشهور و همچنين كشوندن سريال به داخل و زندگي عادي مردم به احتمال 100 درصد بيننده هاش بسيار بيشتر از قبل ميشن و اينجا نيز شلوغ تر...
اين ريتم سرياله كم كم داره بيننده رو آماده پذيرش بازيگراي مشهور ميكنه و آخر هم فروتن رو به مردم نشون ميده....
نگاهي به سريال «از ياد رفته»
وقتی همه فراموش ميکنیم
سپنتا امان پور
روزنامه ایران 7 آبان 1390 - تجربه مخاطبشناسی ایرانی نشان ميدهد سریالهایی که سرنوشت فردی یک شخصیت را دستمایه روایت خود قرار ميدهند و قصه او را از کودکی یا نوجوانی تا بزرگسالی و پیری به تصویر ميکشند مورد اقبال قرار گرفته و گویی سریال همان رمان تصویری است که قرار است فراز و نشیبهای یک سرنوشت را روایت کند. «از یاد رفته» فارغ از این ویژگی به واسطه مضمونی آشنا و تجربه شده در زیست – جهان بسیاری از تماشاگران ایرانی و البته ساختار بصری قدرتمند که در یک زیبایی شناسی ظریف ترسیم شده در همان قسمتهای اولیه توانست نظر بسیاری از مخاطبان را جذب کند. تهران گریزی و پرهیز از یک سریال آپارتمانی و شهری درکنار تصاویری چشمنواز از زیباییهای طبیعت شمال را نیز نباید در این موفقیت بیتأثیر دانست. به این موارد اضافه کنید حضور یک ستاره سینمایی در یک سریال تلویزیونی را. هرچند حضور ابتدایی محمدرضا فروتن در نقش شمسالله پدر مرتضی چندان دلچسب و باورپذیر نیست و بازی او تصنعی و تیپیکال به نظر ميرسد. تجربه همکاری فروتن با حسن پور در فیلم « وقتی همه خواب بودند» را ميتوان دلیل اصلی این گزینش دانست.
آنچه به عنوان بنمایه معنایی و هسته اصلی قصه است استحاله رفتاری و ایدئولوژیک مرتضی است که در یک سير فکری به واسطه تجربه دنیای مدرن از اصالت بومي و فراتر از آن تعهد انسانی خویش فاصله ميگیرد و البته به مرگ تدریجی رؤیاهای گلرخ دامن ميزند. از یاد رفته صرفاً یک قصه شخصی و در واقع شخصیت نامهای نیست بلکه بخشی از واقعیت اجتماعی درباره قشر تحصیلکرده و فرهیخته را به تصویر ميکشد که درکشاکش زندگی و کشمکش با خویش به دیگربودی تلخ تن ميدهند. البته سریال اکنون درحال مقدمه چینی و بسترسازی و بسط دراماتیکی شخصیتهای خود است تا به موقعیت اصلی خود که پیام قصه در دل آن پردازش ميشود به نقطه اوج خود نزدیک شود.
قصه از یاد رفته در جغرافیایی شمال اتفاق ميافتد اما شخصیتها نه تنها لهجه و گویش محلی ندارند بلکه نشانهشناسی ظاهری آنها نیز لحاظ نشده و صرفاً به پوشش مردان و زنان در آن منطقه بسنده شده است. این درحالی است که کرم با بازی رضا ناجی با لهجه غلیظ ترکی حرف ميزند و البته حضور او در سرزمین های شمالی و همزیستی با مردم شمال گاهی سنخیت نمایشی پیدا نکرده و گویی برای جذابیت بیرونی قصه به اثر الصاق شده است. اما قصه و شیوه روایت و وجوه بصری و فرم بیرونی سریال به گونهای طراحی و کارگردانی شده که بدون شک از یاد رفته را ميتوان یک سرو گردن از مجموعههای درحال پخش دیگر بهتر دانست. اگرچه ریتم قصه در جاهایي کند ميشود اما سریال به هوشمندی داستان خود را بسط داده و موقعیتهای تعلیقآفرین خود را با حوصله و صبری هنرمندانه تبیین ميکند. با این حال باید منتظر بخش دوم قصه و موقعیت مرتضی در فرازهای بعدی زندگیاش بود تا بهتر بتوان در مورد این اثر به ارزیابی و قضاوت نشست. اما تا اینجای کار فریدون حسنپور توانسته رضایت مخاطب را جلب کرده و او را با قصه خود همراه سازد.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)