تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 2 از 31 اولاول 12345612 ... آخرآخر
نمايش نتايج 11 به 20 از 303

نام تاپيک: تاپیک جامع پرسش و پاسخ در رابطه با مسایل، مشکلات و اختلالات روحی و روانی !

  1. #11
    اگه نباشه جاش خالی می مونه DΔRK's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2011
    محل سكونت
    شـــهر تــ هران ـیره
    پست ها
    336

    پيش فرض

    دوستان الان چند سالی هست که اعتماد به نفس من خیلی کم شده.قبلا خیلی از کاروها رو بدون کمک بزرگترها انجام میدادم ولی الان نمیتونم همون کارها رو بدون کمک بزرگترها انجام بدم.
    افسردگی هم ندارم و نمیدونم چرا اینطوری شده.
    خواهشا چندتا راه حل برای افزایش اعتماد به نفس معرفی کنید.
    فقط مطالب کپی پیستی نباشه ممنون
    وقتی شما خودت به خودت میگی که نمیتونم
    به نظرت این انتظار بزرگی نیست که بتونی؟!
    میدونم دوستات و خوانوادت هم زیاد میگن که اینو بر میداری مواضب باش نندازیش و...
    درسته؟

    آقا توو یه جمله بگم بهت
    همه ی این چیزایی که میگن نمیدونم تمرکز کنو...
    همش مزخرفه
    تو فقط و فقط باید یاد بگیری که میتونی
    پس به خودت ثابت کن که میتونی!
    مرسی گلم
    من سنم حدودا 26 سال هست
    به خاطر حوادثی که 3 سال پیش داشتم شدیدا افسرده و بدبین هستم هنوز خوب نشدم همیشه فکر میکنم فقط مرگ منو نجات میده
    امروز با خانواده دعوام شد سر اینکه بهشون گفتم شما دیکتاتور هستین که منو بدون اراده خودم به این دنیای پر از درد و رنج اوردین
    خلاصه همیشه باهاشون درگیرم هر روز سر یه موضوع
    مثلا من از رفتن به مراسم ختم بیذارم و این موضوع همیشه مشکل سازه اونا میگن چرا نمیای من بهشون میگم ادم رو تا زندس باید بهش رسید وقتی مرد دیگه مراسم گرفتن چه فاییده ای داره خوب
    اگر سنتون 26 سال هست نباید تا حالا این احساسات رو داشتین!
    یعنی اینکه این احساسات برای دوره ی سنی خاصی هست که همون 16 تا 20 ساله و بعد یا خودبه خود رفع میشه و یا با گرفتن جواب و توجیه شدنتون از بین میره
    من و خودتون میدونید که شما از مرگ نمیترسید پس وقتی به خیلی چیزا فکر کردین و شک کردین!
    به این هم فکر کنید که مرگ پایانه کاره و زندگی بعداز اون وجود نداره
    پس مرگ هم زیاد خوب نیست
    زندگی خوبه ، چرا؟
    چون شما میتونید توش مانور بدید و چون شما میتونید نقاشیتون رو با قلم و فکر خودتون بوجود بیارین
    من با این حرف بیشتر روانشناسا موافق نیستم که میگن دید هرکس اینو مشخص میکنه که دنیا خوبه یا بد
    یعنی با این موافق نیستم که میگن دید مثبت همه چیز رو عوض میکنه!
    دوسته گله من وقتی با مشکل تراشی های بعضیا و خیلی از موارد که زندگی رو تلخ میکنن مواجه میشیم و هستیم
    چرا خودمون هم با اینا هم سو بشیم؟!
    واقعا چرا؟!
    فکر به اینکه چرا من وارد این دنیای پر درد و رنج شدم بیشتر از همه خودتون رو آزار میده
    چرا با چیزایی که باعث میشن این دنیا درد آور بشه هم سو میشی؟!
    تو سرور خودت هستی و تو هستی که زندگیتو میسازی
    هیچ کس نمیتونه جلوی شاد بودن و لذت بردنت رو بگیره
    ما انسانها سیستمی داریم به اسم سیستم احساس و تشخیص خوب یا بد و از این حرفا
    وقتی بخوایم کاری کنیم این سیستم توو درنمون مشخص میکنه که چه احساسی داریم
    پس حرفمون رو طوری بزنم و کاری بنیم که توو اون کار یه احساس خوب پشتش هست
    مثلا من همیشه قسمتی از پولی که بدست میارم رو برا دیگران مخصوصا سحر(دختر برادرم)کادو میگیرم یا برا مادرم
    یا مثلا میتونید سفر کنید
    این بی نظیرترین کشوره دنیاست
    نمیخواد هزینه کنید و برید اروپا و...
    بهتر از ایران پیدا نمیکنید
    کارای مثبت کنید و یاد بگیرید که همیشه دو راه هست
    1.نرمی و سازش و گفتگو و محبت و عشق و...
    2.دیکتاتوری و خشم و دعوا و...
    شما راه اول رو برید
    اگر پدرو مادر شما راه دوم رو رفتن و به نظر شما دیکتاتور هستن چرا شما هم راه دوم رو میرید
    شما یه نــــــــــــــــــــــه بزرگ بهشون بگید نه با دعوا و...
    با انتخاب گزینه اول!
    و شما میتونید از این سیستم استفاده کنی
    مثلا من مطمئن هستم که زمانی که شما این حرف رو گفتید به خانوادتون
    شما دیکتاتور هستین
    هم عصبانی بودید و هم دلخور از بعضی چیزا
    ببین مهم نیست که تورو چرا به اینجا آوردن و تو چرا زنده هستی
    الان مهم اینکه هستی
    و تویی که نمیزاری هیچ چیز و هیچ کس آرامش و خوشی هاتو به هم بزنه
    پس هم سو نباش ، بجنگ و افتخار آمیز بجنگ(نه با توهین و...)
    این قانون طبیعته و ما هم جزو همین طبیعت هستیم

    در مورد قسمت آخر حرفات موافقم
    منم توو عمرم مراسم ختم نرفتم!
    پر از انرژیه منفیه و همه نقش بازی میکنن
    یادم باشه وصعیت کنم با موزیک دفنم کنن و فاتحه و از این حرفام نمیخواد : دی
    مهرسا بشین و خیلی محترمانه با خانوادت حرف بزن
    بهشون نپر
    بهشون با نرمی و آرامش بگو
    بابایه عزیزم و مادر گلم من احساس خوبی نسبت به مجلس ختم ندارم و...

    در مورد خانوادت باید برام بگی
    در مورد اینکه چند نفرین و...
    در مورد افسردگیت و دلایلش
    و هرچیزی که احتمالا کمک میکنه نه به من بلکه به خودت
    اگر اینجا راحت نیستی پ.خ بذار

  2. 8 کاربر از DΔRK بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #12
    Banned
    تاريخ عضويت
    Mar 2011
    محل سكونت
    حزب نازی
    پست ها
    1,200

    پيش فرض


    دوسته گله من وقتی با مشکل تراشی های بعضیا و خیلی از موارد که زندگی رو تلخ میکنن مواجه میشیم و هستیم
    درسته دیگه دیگران نمیذارن من اونجوری که میخوام زندگی کنم

  4. #13
    اگه نباشه جاش خالی می مونه DΔRK's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2011
    محل سكونت
    شـــهر تــ هران ـیره
    پست ها
    336

    پيش فرض

    درسته دیگه دیگران نمیذارن من اونجوری که میخوام زندگی کنم
    چطور میخوای زندگی کنی؟
    تعریفت از زندگی چیه؟

  5. #14
    کاربر فعال انجمن ادبیات hamid_diablo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2008
    محل سكونت
    آنجا که عقاب پر بریزد
    پست ها
    5,780

    پيش فرض

    در مورد شاد بودن من نظزم اینه که خندیدن با شاد بودن خیلی فاصله داره
    شاد بودن یعنی رضایت از زندگی رضایت از خود ؛ دیگران و...
    سلام خوب اینکه مشخصه ولی خنده میتونه رضایت از زندگی رو در بر داشته باشه

    من ادم متفاوتی هستم نمیتونم بین ادم های معمولی زندگی کنم همین منو ازار میده
    بعدش همش با خودم میگم من که قراره یه روز بمیرم اصلا چرا به دنیا اومدم در ضمن خیلی هم بدبینم
    خوب این مشکل متفافت بودن رو همه دارن .همه فکر میکنن که فرق عمده ای با دیگران دارند.این متفافت بودن رو باید تو عمل نشون داد تا به بقیه هم ثابت بشه.در ضمن سعی کن این موضوع رو تلقین نکنی به خودت چون بیشتر تو باتلاق توهماتت فرو میری
    برای بدبینی بگم که تقصیر خودته .خودت خواستی که بدبین باشی نه دیگران و نه محیط.سعی کن خوشبین باشی.البته یه خورده سخته تا بتونی نظر و عقیدت رو عوض کنی ولی شدنی.اراده و انگیزه میخواد تا بتونی خودت و افکار و رفتارت رو تغییر بدی

    یه چیز دیگه هم هست .من نمیدونم چرا بین جوانها توکل و امید به خدا کم شده.همه یه جورایی افسرده و درگیر با خودشونن.دیروز پسر عموم از اعتکاف اومده بود .چیزهای قشنگی گفت که خیلی وقت بود که دربارشون فکر نکرده بودم.ما بنده خدا و مورد توجه و محبت خداییم.واقعا بی انصافی با وجود این همه نعمت کمی وقتمون رو بهش اختصاص ندیم

    خیلی خوب میشه که به داشته هامون هر چند اندک فکر کنیم.خودتون رو بزارید جای کودکای گرسنه آفریقا و یا فکرکنید الان تو لیبی زندگی میکردی.....خدا رو باید شکر کرد که هنوز زنده ایم و میتونیم پیشرفت کنیم تا به سعادتی که هدف خلقتمون بوده برسیم

    درسته دیگه دیگران نمیذارن من اونجوری که میخوام زندگی کنم
    این جمله رو زیاد میشنوم...

    خوب دیگران هم دارن مثل ما زندگی میکنند.ما باید به اندازه کافی قدرتمند باشیم که دیگران و طرز فکرشون و رفتارشون نتونه کوچکترین تاثیری در زندگی ما داشته باشه...
    ارزش ما بیشتر از اون هست که دیگران بتونن زندگی ما رو تحت تاثیر قرار بدن

  6. 5 کاربر از hamid_diablo بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #15
    پروفشنال Sayam's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2010
    پست ها
    734

    پيش فرض

    درود حمید جان...
    ممنون از حضورت و نظرت
    من نمیدونم چرا بین جوانها توکل و امید به خدا کم شده
    بعضی از جوونها هستند درونا به خدا ایمان دارند اما از خودشون بروز نمیدند... یا مثلا توی جمع اینجوریند!

  8. این کاربر از Sayam بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  9. #16
    پروفشنال Sayam's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2010
    پست ها
    734

    پيش فرض

    دوستان الان چند سالی هست که اعتماد به نفس من خیلی کم شده.قبلا خیلی از کاروها رو بدون کمک بزرگترها انجام میدادم ولی الان نمیتونم همون کارها رو بدون کمک بزرگترها انجام بدم.
    در مورد هرکاری سعی کن اطلاعات لازم رو به دست بیاری ، به قولی ته و توش رو دربیار ، با دیگران مشورت کن و... و در نهایت با شهامت و شجاعت شروعش کن ، فوقش شکست میخوری و برات تجربه میشه...
    از شکست باکی نداشته باش ، خودتو متکی به دیگران ندون ، نترس و روحیه ی خودباوری داشته باش
    خواهشا چندتا راه حل برای افزایش اعتماد به نفس معرفی کنید.
    اعتماد به نفس رو میشه از ابعاد متفاوتی تعریف کرد
    از نظر من یعنی اینکه خودتو قبول داشته باشی و بتونی با جمع روابط متعامل و آسان برقرار کنی
    راه هایی هم که به نظر من میرسه همینه که بیشتر تو جمع باشی ، در مورد نظرات و علایق و افکار و اینات صحبت کنی ، به موقع شوخی کنی ، به موقع احساساتت رو ابراز کنی و...

    +
    امیدوارم مشکلت حل بشه

  10. 2 کاربر از Sayam بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #17
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jun 2011
    محل سكونت
    در به در
    پست ها
    426

    پيش فرض

    سلام خوب اینکه مشخصه ولی خنده میتونه رضایت از زندگی رو در بر داشته باشه
    سلام داداش گلم
    خیلی وقتها خیلی آدمها هستند که افسرده و دپرسند اما گاهی اوقات خنده ای به لب میارند
    خنده های الکی !
    اینجور افراد دو نوع متفاوتند :
    نوع اول افرادی که میریزن تو خودشون ، که خیلی کار اشتباهی میکنند
    نوع دوم افرادی که مرد واقعی اند ، خودشون ناراحتند اما دوست ندارند از ناراحتیشون کسی ناراحت بشهـ :#

  12. 3 کاربر از Ice Pain بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #18
    کاربر فعال انجمن ادبیات hamid_diablo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2008
    محل سكونت
    آنجا که عقاب پر بریزد
    پست ها
    5,780

    پيش فرض

    بعضی از جوونها هستند درونا به خدا ایمان دارند اما از خودشون بروز نمیدند... یا مثلا توی جمع اینجوریند!
    Oخوب دیگران که از درون شخص خبر ندارند.در ضمن ایمان واقعی زمان مشخص میشه که تو عمل نشون داده بشه

    خواهشا چندتا راه حل برای افزایش اعتماد به نفس معرفی کنید
    حوب را های زیادی وجود داره.......یکیش اراده خودته که بخوای اعتماد به نفست رو ببری بالا.همین که این موضوع رو مطرح کردی نشون میده که میخوای

    سعی کن درباره شکستهایی که تو زندگیت رخ داده فکر نکنی چون یادآوری این شکستها باعث میشه تو ناخوداگاه به ضعیف بودنت اعتراف کنی

    گذشته خوبه ولی فقط برای تجربه های کسب شده.
    سعی کن رقابت کنی .چون رقابت باعث انگیزه در درونت میشه و با پیروزی اعتماد به نفست به شدت افزایش پیدا میکنه

    اطلاعاتت رو در زمینه هایی که بهشون علاقه مندی زیاد کن .طوری که اگه درباره اون موضوع جایی بحث شد همه تو رو به عنوان یه متخصص و کاربلد و با اطلاعات کافی بدونن.یه نمونش همین ورزش بسکتبال که به شدت طرفدارشی

    به داشته هات و استعداد هایی که خدا فقط مخصوص خودت ساخته فکر کن.ببین چه لذتی داره وقتی به این موضوع فکر میکنی که از خودت تو دنیا یه نفر وجود داره!

    هدف داشتن خیلی موثره...
    داشتن هدف باعث مشیه که به بودن و جریان داشتن خودت تو متن زندگیت ایمان پیدا کنی و این حس رو بهت منتقل میکنه که هستی و میتونی

    البته نکته های دیگه ای هم هست که به موقع میگم...

    توکل به خدا یادت نره ..اگه خدا نخواد نمیشه

  14. 3 کاربر از hamid_diablo بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #19
    پروفشنال Sayam's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2010
    پست ها
    734

    پيش فرض

    ایمان واقعی زمان مشخص میشه که تو عمل نشون داده بشه
    منم که نگفتم ایمان واقعی غیر از اینه...
    اما اون مسئله ای رو که گفتم بارها مشاهده کردم
    ایمان داشتن به خدا متاسفانه برای بعضی ارزش محسوب نمیشه
    به قول یک مجریه تو تی وی میگفت : یارو با دوستاشه میگه میخام سیگار بکشم ، چون شما از بوش ناراحت میشین میرم یه جای خلوت تر... بعد دوستاش میرن اونجا می بینند داره نماز میخونه...

    +

    لطفا این بحث رو ادامه نده ، چون ربطی به انجمن پزشکی نداره

  16. 3 کاربر از Sayam بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #20
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Nov 2009
    پست ها
    1,257

    پيش فرض

    سلام خوبيد؟ من ترس از ارتفاع دارم و قرار شده شبيه سازي ميكنم
    اما جايي گير نيوردم كه ارتفاع داشته باشي و بشه روش راه رفت براي شبيه سازي..... به نظر شما كجا ميشه اين كار رو كرد؟ يا چطور شبيه سازي كرد محلي رو كه بشه روش راه رفت و ارتفاع بهش بديم زياد

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •