تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دانلود فیلم جدید
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 2 از 4 اولاول 1234 آخرآخر
نمايش نتايج 11 به 20 از 32

نام تاپيک: پرخاشگري و راه هاي پيشنهادي

  1. #11
    آخر فروم باز sajadhoosein's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    iran
    پست ها
    1,893

    پيش فرض

    معمولا مسائل‌ جزیی‌ روزمره‌ است‌ که‌ ما را عصبانی‌ می‌کند ما درمانده‌ می‌شویم‌ و از کوره‌ در می‌رویم‌، اما نه‌ بابت‌ رویدادی‌ مهم‌، بلکه‌ برسر مساله‌یی‌ بسیار بسیار جزیی‌ متانت‌ خود را از دست‌ می‌دهیم‌ و بی‌جهت‌ عصبانی‌ می‌شویم‌ و بیشتر اوقات‌ این‌ اتفاق‌ آخر روز رخ‌ می‌دهد که‌ افراد خانواده‌ خسته‌ و گرسنه‌ به‌ خانه‌ برمی‌گردند.
    چقدر خوب‌ است‌ که‌ وقتی‌ احساس‌ درماندگی‌ می‌کنیم‌ حتی‌ اگر مساله‌ به‌ خودمان‌ مربوط‌ است‌، خود دار باشیم‌، چگونه‌ بچه‌ها با مشاهده‌ طرز برخورد ما یاد می‌گیرند چطور احساسات‌ ناشی‌ از بی‌حوصلگی‌، خصومت‌آمیز می‌شوند و کار را به‌ دعوا و مرافعه‌ می‌کشانند. ما به‌ عنوان‌ پدر و مادر باید به‌ فرزندانمان‌ کمک‌ کنیم‌ تا یاد بگیرند احساسات‌ خود را در قالب‌ کلمات‌ و عمل‌ ابراز کنند نه‌ خشم‌ و خشونت‌ و در عین‌ حال‌ رعایت‌ حد و حدود و قوانین‌ رفتاری‌ را از آنان‌ بخواهیم‌ و برای‌ به‌ دست‌ آوردن‌ توازنی‌ استوار مبارزه‌ کرده‌، برای‌ ما پدر و مادرها بیشتر احساسات‌ مانند ابرهای‌ بهاری‌ می‌آید و می‌رود این‌ خیلی‌ آسان‌ است‌ که‌ درباره‌ اتفاقی‌ که‌ برایمان‌ افتاده‌ و ما نمی‌توانیم‌ برآن‌ مسلط‌ شویم‌ فکر کنیم‌، وقتی‌ ما به‌ واکنش‌ خود پی‌ ببریم‌، می‌توانیم‌ بفهمیم‌ که‌ چگونه‌ به‌ خودمان‌ کمک‌ کنیم‌ زیرا هر دعوایی‌، دعواهای‌ دیگر به‌ دنبال‌ دارد. بنابراین‌ اگر ما بتوانیم‌ به‌ اشتباهات‌ خود پی‌ ببریم‌ و آنها را ارزیابی‌ کنیم‌ و از رفتارمان‌ معذرت‌ بخواهیم‌، بچه‌های‌ ما درس‌ مهمی‌ را یاد خواهند گرفت؛ اینکه‌ پدر و مادر هم‌ دایم‌ در حال‌ یادگیری‌ راه‌های‌ بهتری‌ برای‌ مواجه‌ شدن‌ با احساسات‌ خود هستند. مهم‌ است‌ که‌ به‌ بچه‌ها ثابت‌ کنیم‌: عصبانیت‌ به‌ این‌ معنا نیست‌ که‌ دشمنی‌ در برابر خود داریم‌ و باید با او مقابله‌ کنیم‌، بلکه‌ این‌ فقط‌ نیرویی‌ است‌ که‌ ابتکار و خلاقیت‌ را از انسان‌ می‌گیرد.

    برای‌ سلامت‌ و آسایش‌ خانواده‌ خیلی‌ مهم‌ است‌ که‌ بچه‌ها بدانند که‌ با این‌ انرژی‌ چه‌ کنند و چگونه‌ آن‌ را هدایت‌ کنند. از این‌ گذشته‌، رفتار روزمره‌ ماست‌ که‌ الگوهای‌ خانوادگی‌ را می‌سازد و بچه‌ها آن‌ را می‌گیرند و به‌ نسل‌ بعد منتقل‌ می‌کنند.


    صدای ترمز چند خودرو شنیده می شود. عده ای كه همان جایی كه هستند، می مانند و عده ای می دوند كه حادثه را از نزدیك ببینند. خودروهای دیگر با بوق ممتد، می خواهند ترافیك ایجاد شده باز شود. در میان حلقه جمعیت ۲ مرد در حالی كه گریبان یكدیگر را گرفته اند، فحاشی و كتك كاری می كنند ..
    . شاید در خیابان ها، معابر، پاساژها و ... بارها شاهد پرخاشگری و اعمال خشونت از سوی شهروندان بوده ایم كه در بسیاری موارد، با میانجی گری عابران خاتمه یافته است و اغلب، پیش از چنین برخوردهایی آماری فراهم شود، مردم و پرخاشگران متفرق شده اند؛ اما براستی چرا آستانه تحمل اجتماع پایین است و در شكل گیری این پدیده اجتماعی – فردی چه عواملی نقش ایفا نمی كنند؟
    روان شناسان در تعریف رفتار پرخاشگرانه می گویند: پرخاشگری به ابراز یا رفتارهایی اطلاق می شود كه شامل رفتارهای هیجانی است و در آن اعمال زور و به كارگیری الفاظ و حركتهای ركیك و تند به منظور ایراد ضرب و شتم و یا تحقیر و توهین به دیگران استفاده می شود. سوء استفاده و تجاوز به حقوق دیگران از انواع تجاوزهای اجتماعی است. رفتارهای انفعالی نیز كه در آن فرد به صورت فعال خشونت نمی كند؛ بلكه دست به اعمالی انفعالی نیز كه در آن فرد به صورت فعال خشونت نمی كند؛ بلكه دست به اعمالی انفعالی نیز كه در آن فرد به صورت فعال خشونت نمی كند؛ بلكه دست به اعمالی می زند كه دیگری را عصبی كرده و وادار به خشونت می كند، نوعی دیگر از رفتارهای پرخاشگرانه است.


  2. #12
    آخر فروم باز sajadhoosein's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    iran
    پست ها
    1,893

    پيش فرض

    تنشهای اجتماعی
    دكتر فربد فدایی، روانپزشك در این باره می گوید: انسان ها شرفیت محدودی برای تحمل استرس ها دارند. زمانی كه استرس های متعدد بر فرد وارد شود، در آن صورت یك استرس جزیی، شخص را شكننده می كند. هر اندازه امكانات زندگی برای افراد فراهم تر باشد و هر اندازه مسائل اجتماعی با سهولت بیشتری انجام شود، توان مردم برای پذیرش مشكلات بالاتر است؛ اما در شهری كه یك كار ساده مثل تحویل اسكناس از بانك ساعتها وقت شهروندان می گیرد، آستانه تحمل مردم پایین می آید. وقتی بدون برنامه قبلی آب و برق قطع شود و خطر بیكاری، اعتیاد و ... وجود دارد، مردم در حالت پر استرس به سر می برند و حتی یك محرك كوچك سبب تحریك آنان به پرخاشگری می شود. دكتر محمد صنعتی نیز در این باره می گوید: بر حسب حوادثی كه در جوامع اتفاق می افتد و یا فشارهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی كه وجود دارد و یا استرس های ناشی از مصیبت ها و بلایای طبیعی مثل زلزله، جنگ و ... همه می تواند به اجتماع فشار وارد كرده و آستانه تحمل را پایین آورد. وقتی بی قانونی رواج پیدا كند و یا قانون درست اجرا نشود و یا قوانین متناقض وجود داشته باشد، افراد نمی توانند مطمئن باشند كه فردا چه خواهد شد و دچار اضطراب و نگرانی شده و در برابر ناملایمات آسیب پذیر می شوند.


    با وجود تاثیر شرایط اجتماعی در شكل گیری و بروز پرخاشگری به نظر می رسد برنامه ریزی جامع برای حل مشكلاتی چون ترافیك، نابسامانی اقتصادی، قطع آب و برق، ایجاد اشتغال و ... ضروری است و تنها اجرای یكی دو طرح همچون تكریم ارباب رجوع راهگشا نخواهد بود.
    روانهای تحریك پذیر
    نگاه به این مساله كه در شرایط اجتماعی یكسان، افراد متفاوت، رفتارهای مختلفی مثل پرخاشگری و یا انفعالی را از خود بروز می دهند، نشان می دهد كه شرایط روانی فرد در رفتارها نقش دارد و افراد مستعد رفتارهای پرخاشگرانه هستند.
    دكتر فربد فدایی، روانپزشك ۳ عامل را در بروز رفتارهای پرخاشگرانه موثر می داند. فرد مهاجم، فردی كه مورد تهاجم قرار می گیرد و موقعیتی كه تهاجم در آن اتفاق افتاده است. در یك نزاع، شخص مهاجم از نظر روانی تحریك پذیر برای پرخاشگری است. بعضی از اختلالات روانی مثل اختلال انطباق، اختلال سلوك و ... شخص را دچار اختلال ضد اجتماعی كرده كه شاخص مهم این اختلال رفتار پرخاشگرانه است. در بیماری های مغزی كه سبب كاهش مهار قشر مغز می شود نیز رفتار پرخاشگرانه و خشونت آمیز، جزیی از رفتار فرد بیمار است. درباره تاثیر شخصیت و روان فرد در شكل گیری نزاع، دكتر محمد صنعتی، روانپزشك و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشكی تهران نیز می گوید: شخصیت بعضی از افراد از نظر ساختار شخصیتی تحمل پایین تری نسبت به دیگر افراد دارند. شخصیت های جامعه ستیز، خودشیفته، پارانوئید، شكاك و افسرده آمادگی برای ابراز خشونت را دارند و تحمل این افراد نسبت به استرس ها و فشارها بسیاز پایین است و به محض كوچكترین ناملایمتی وضعیت را تحمل نمی كنند. افرادی كه دچار اختلالات اضطرابی هستند نیز وقتی در شرایط تهدید قرار گیرند وحشت زده می شوند و دست به رفتار پرخاشگرانه می زنند. نادیده گرفتن بیماری های روانی و ترس از جنون سبب شده تا افراد از مراجعه به روانپزشكان و روان شناسان خودداری كنند كه این مساله باعث پنهان شدن بیماری های روانی شده است. تسهیل شرایط و ساخت این فرهنگ كه مراجعه به روانپزشكان و ... معادل جنون نیست، می تواند پرخاشگری را در جامعه كاهش دهد.


  3. #13
    آخر فروم باز sajadhoosein's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    iran
    پست ها
    1,893

    پيش فرض

    زنان پرخاشگرند یا مردان؟
    یكی دیگر از مسائل بررسی رفتارهای پرخاشگرانه، رفتارهای گروههای متفاوت جنسی است. براساس آمار مردان نسبت به زنان پرخاشگرتر هستند. زنان، پرخاشگری خود را آشكارا نشان نمی دهند.

    روشهای زنان بیشتر جنبه كلامی دارد و یا پوشیده و پنهان ابراز می كنند. زنان نسبت به افراد ضعیفتر پرخاشگری شدیدتری دارند و معمولا كودكان مورد پرخاشگری زنان قرار می گیرند و متاسفانه این وضعیت تلخ در نامادری ها نسبت به فرزندخوانده ها بسیار دیده می شود.
    عوامل تحریك كننده بیرونی نیز فرد را در وضعیت تحریك شده قرار می دهد كه برای نمونه می توان به مصرف مشروبات الكلی، مواد محرك روانی مثل كوكائین، حشیش و قرصهای شادی بخش اشاره كرد كه باعث بالا رفتن رفتار پرخاشگرانه از سوی فرد می شود. در نزاعهای خیابانی وجود ناظران، پرخاشگری را شدیدتر كرده و در صورتی كه فرد مورد حمله پاسخ ندهد، میزان پرخاشگری بیشتر می شود. دیدن درد و رنج قربانی نیز سبب افزایش خشم پرخاشگر می شود.


    ملكولهای تاثیرگذار
    در میان مسائل متفاوت شكل دهنده ناهنجاری های اجتماعی، یكی دیگر از عوامل، تغییرات زیست محیطی و آلاینده های موجود در جهان صنعتی و تاثیرات این پدیده ها روی فرد است. دكتر قاسم آهنگری، استاد دانشگاه و عضو هیات علمی مركز ملی تحقیقات مهندسی ژنتیك و تكنولوژی زیستی در این باره می گوید: رفتار افراد تحت تاثیر رفتار ملكول هاست. رفتارهایی مثل پرخاشگری و خشونت، افكار هذیانی، توهمات، كناره گیری از اجتماع، فقدان انگیزه، اختلال خواب، اختلالات هیجانی كه از علایم اسكیزوفرنی هاست، ریشه در تغییر رفتارهای ملكولی دارد. تغییرات در زیست محیط، آلودگی هوا و ... یكی از عوامل مهم در تغییرات سیستم ایمنی بدن است. این سیستم در ارتباط تنگاتنگ با سایر سیستم های اعضای بدن است. ملكول ها با یكدیگر گفتگو دارند و تغییر در یكی از این سیستم ها می تواند روی سیستم های دیگر موثر باشد. به طور مثال تغییر در سیستم عصبی مثل افسردگی و استرس ها، روی سیستم ایمنی اثر می گذارد و این سیستم را دچار اختلال در عملكرد می كند كه می تواند زمینه ای مناسب برای بروز انواع بیماری های عفونی و سرطان ها ایجاد نماید. این دیالوگ میان سیستم ها برعكس هم صورت می گیرد. به طوری كه اگر سیستم ایمنی دچار اختلال شود، این اختلالات در سطح ملكولی روی سیستم عصبی از طریق فرآورده های ملكولی سیستم نظیر مولكول های سایتوكائین ها اثر گذارند. در حالت طبیعی، تعادلی میان انواع ملكول های بدن وجود دارد كه به این حالت هموستازیس می گویند. اگر این حالت تحت تاثیر عوامل محیطی و آلاینده های صنعتی هم به بریزد و مجموعه خاص سایتوكائین ها دچار اختلال شود، اختلال روی سیستم عصبی اثر می گذارد و موجب تغییر در رفتار فرد به صورت افسردگی، استرس، بیماری های اسكیزوفرنی و یا حالتهای پرخاشگرانه می شود. به عنوان مثال یكی از آلاینده های صنعتی، لنت ترمزهای خودروهاست. لنتها پس از فرسایش به صورت ذرات در سطح شهر و معابر عمومی پخش می شود و بدن ما در معرض این مواد قرار می گیرند. به طور مثال اگر این ذرات استنشاق شود، در سیستم ایمنی سلولهایی به نام سلولهای بیگانه خوار وجود دارند كه این ذرات را می بلعند؛ اما چون آنزیم های موجود برای هضم این ذرات را ندارد، دچار سوءهاضمه می شود و در نتیجه عدم هضم، ذرات سلولها شروع به ترشح ملكول های سایتوكائین ها می كنند كه سلولهای دیگر نیز فعال می شوند و در نهایت تعادل و یا هموستازیس به هم می خورد و توانایی سیستم ایمنی ما به مقدار زیادی كاهش می یابد و سایتوكائین مخرب روی سیستم عصبی می توانند موثر واقع شوند و ایجاد اختلال نروایمونو سایكولوژیك كنند و از آلاینده های این چنین به موارد بسیاری می توان اشاره كرد. توجه به این نكته كه آلاینده های صنعتی می توانند در بروز بیماری های روانی و جسمی بسیار موثر باشند، اهمیت كاهش آلاینده ها و عدم تخریب محیط زیست را نشان می دهد.
    عضوهيات علمي دانشگاه آزاد اسلامي تبريز گفت: پرخاشگري اصلي‌ترين واکنشي استکه هر انساني در مواجه با ناکامي‌ها از خود بروز مي‌دهد.

    آرمان ابوالفتحي در گفت وگو با خبرنگاربهداشت و درمان خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) منطقه آذربايجان شرقي بااعلام اين مطلب افزود: انسان در زندگي به دنبال تامين نيازهاي خود اعم ازجسمي و رواني مي باشد که اگر در راه بدست آوردن اين نيازها با مانعيبرخورد کند و نتواند آنها را بر آورده سازد دچار ناکامي خواهد شد.

    وي گفت: هر سني نيازهاي خاص خود را داردکه حتما بايد در همان مقطع سني برآورده شود؛ به گونه‌اي که از نظر سلامتروان نمي‌توان انتظار داشت که اگر نياز جواني برآورده نشده باشد دچارمشکلات سلامتي از جمله افسردگي، درماندگي، بي علاقه بودن به ادامه زندگي وحتي عوارض جسماني نشود.

    ابوالفتحي، بهترين راه مقابله باناکامي‌ها را ايجاد شرايط براي تامين نيازهاي مشروع در هر سن دانست وخاطرنشان كرد: فرد بايد به استعدادها و امکانات متعدد خود توجه کند و درصورت احتمال مواجهه با ناکامي، تلاش کند تا در زمينه‌هايي که تواناييدارد، رشد کند.

  4. #14
    آخر فروم باز sajadhoosein's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    iran
    پست ها
    1,893

    پيش فرض

    پرخاشگری
    مرکز خدمات مشاوره ای صنعت نفت
    پرخاشگری به این صورت تعریف می شود:
    ـ عمل شروع خصومت یا هجوم
    ـ تمرین یا عادت شروع حمله
    ـ رفتار یا اقدام خصمانه یا ویرانگر
    در روانشناسی،پرخاشگری انواع مختلف رفتار را در بر می گیرد، که آشکار است بعضی از آنها با هم مرتبط نیستند. در نتیجه، ارائه تعریفی مختصر از پرخاشگری دشوار است.
    مویر( در سال
    ۱۹۸۶) یک طبقه بندی اولیه، و بسیار موثر، از ۷ نوع مختلف پرخاشگری ارائه داد.


    ۱) پرخاشگری نسبت به یک شکار طبیعی:
    حمله به طعمه توسط یک حیوان شکارگر


    ۲) پرخاشگری بین اعضاء نرانواع :
    رقابت بین مردان همان نوع بر سر دستیابی به زن، قدرت، منزلت اجتماعی و غیره


    ۳) عمل پرخاشگرانه ناشی از ترس شدید:
    پرخاشگری توأم با تلاش برای گریز از خطر

    ۴) پرخاشگری تحریک پذیر:
    پرخاشگری نسبت به یک هدف قابل حصول که با ناامیدی القا می شود (برای نمونه، پرخاشگری برنامه زاد)


    ۵) پرخاشگری منطقه ای:
    دفاع از یک فضای ثابت در مقابل افراد مزاحم، این نماد رفتارشناسی است.


    ۶) پرخاشگری مادری:
    پرخاشگری مادر برای حفاظت از فرزندش در مقابل خطر.

    پرخاشگری پدری هم وجود دارد.
    ۷) پرخاشگری وسیله ای:
    پرخاشگری به منظور دستیابی به هدف، که ممکن است واکنش اکتسابی به یک موقعیت باشد.
    ● اساس زیست شناختی رفتار پرخاشگرانه
    نتایج آزمایشها بر روی موشها(ووم سال و برنسون
    ۱۹۸۰، ریان و واندنبرگ ۲۰۰۲) و انسانها ( رینش ۱۹۷۷، رینش ۱۹۸۱، برنبوم و رینش ۱۹۹۷) نشان دادهاند که در معرض آندروژن با غلظت زیاد در رحم بودن با افزایش پرخاشگری در بزرگسالی ارتباط دارد. سطوح بالای پرخاشگری در میمونها و موشهای نر با ترشح هورمون مونوآمین اکسید از A همراه است. با وجود این، مطالعات روی میمونها و انسانها نشان داده است که تأثیرات منفی را معمولاً می توان با روش تربیتی مناسب کاهش داد.


    ▪ پرخاشگری در مقابل غریبه ها
    ساده
    ترین نوع پرخاشگری برای شرح دادن به گروهی مربوط می شود که از خود در مقابل یک شکارگر دفاع میکنند تا نابود نشوند. گونه های قوی، حصاری در اطراف گونهای ضعیف می کشند و از آنها دفاع می کنند، بنابراین پرخاشگری میکنند و خود را به خطر می ا ندازند، یا کل گروه می گریزند و گونه های ضعیف نابود می شوند.
    ▪ پرخاشگری نسبت به همنوع خود
    یکی از کاربردهای پرخاشگری این است که تعیین کننده رهبر گروه یا سلسله مراتب سلطه گری است. هدف دیگر پرخاشگری در اختیار گرفتن قلمرو خود است. در وهله اول این به معنی گریز از رقابت با همنوع خود است.

    یک تاثیر آن این است که همنوع در فضای موجود پخش می شود که هر کدام قلمرو مخصوص به خود را دارند. یکبار همه قلمرو مورد استفاده قرار گرفت، که سبب شد پرخاشگری کردن بجای گریز، منجر به مرگ شود.

    ▪ پرخاشگری نسبت به دوستان
    چون پرخاشگری بخشی از زندگی و تا حدی ارثی است، عدم توانایی در شرح پرخاشگری می تواند خطرناک باشد. اگر افرادی به مدتی طولانی زندانی شوند ممکن است با هم بجنگند. پرخاشگری را زمانی که این انگیزه تحقق یابد می توان بعنوان تفریح تجربه کرد، بویژه اگر خود فرد ریسک کند، تا منشاء زورگویی را توجیه کند.

  5. #15
    آخر فروم باز sajadhoosein's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    iran
    پست ها
    1,893

    پيش فرض

    ● روانشناسی
    پرخاشگری یکی از مهمترین و بحث انگیزترین انواع انگیزش است. استفاده از آن بعنوان یک مقوله در روانشناسی انگیزش اغلب مورد انتقاد بوده است، چون آشکار است که این گستره وسیع پدیده ها، از جنگ جدید تا مشاجرات بین افراد را در بر می گیرد. بعید است که اینها غیر از ریسک صدمه زدن وجه مشترکی داشته باشند. این خطر همیشگی وجود دارد که مفاهیم و توضیحاتی که برای بررسی یک نوع از پرخاشگری سودمندند در زمینه ای دیگر اشتباه به کار روند. با وجود این در بسیاری از زمینه های روانشناسی و علوم اجتماعی دیگر از جمله موارد زیر به عنوان یکی از مهمترین موضوعات پابرجاست:
    ۱) انگیزش
    ۲)
    کردار شناسی و روانشناسی تطبیقی
    ۳)
    روانشناسی اجتماعی
    ۴)
    روانکاوی و انواع دیگر روانشناسی عمقی
    ۵)
    نظریه بازی
    ۶)
    مردم شناسی اجتماعی
    ۷)
    جرم شناسی
    ۸)
    علم اخلاق
    ۹)
    روابط بین المللی
    ● همانند سازی(شناسایی)
    همه پرخاشگریها به سادگی و به طور مستقیم قابل تشخیص نیستند.

    ممکن است بعضی از پرخاشگریها در ظاهر نوعی رابطه دوستی باشند. این عمل پرخاشگری رابطه ای شامل چیرگی حتی سادیسم(دیگر آزاری جنسی) است به این نحو که دوست قویتر ، دوست ضعیفتر خود را با تهدید به طرد کردن آزار می دهد.
    پرخاشگری غیر مستقیم شامل اقداماتی از قبیل شایعه پراکنی در مورد دیگران، حتی به دروغ است، همانطور که پرخاشگری اجتماعی ممکن است اعتماد به نفس یا موقعیت اجتماعی را مورد حمله قرار دهد. همه اینها با هم توسط راشل سیمونز در کتاب (
    Odd Girl Out) تحت عنوان پرخاشگری جانشین شرح داده شده است.

  6. #16
    آخر فروم باز sajadhoosein's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    iran
    پست ها
    1,893

    پيش فرض

    مدیریت پرخاشگری

    ● نگاه اجمالی
    اولین گام به منظور اداره و کنترل خشم این است که باور کنید می‌توانید این کار را انجام دهید. با اینکه همه ما خشم را در زندگی روزمره خود داریم، ولی سعی می‌کنیم آن را با شیوه‌ای سازنده ابراز کنیم. برخی افراد تا زمانی که فشار ناکامی و خشم درونی ، زندگی روزانه آنان را طاقت فرسا نکرده است، خشم را در خود نگه می‌دارند. برخی دیگر ظاهرا در عصبی شدن ، فریاد کشیدن ، زدن و پرتاب کردن و در کل رفتارهایی که قلبها را می‌شکند، به اموال آسیب می‌رساند و گاهی بدتر از این اعمال ، متخصص و خبره هستند.


    ● کدام؟ کنترل یا حذف پرخاشگری؟
    خشم مخرب از لحاظ فردی و اجتماعی به ما آسیب می‌زند.

    اداره و کنترل خشم لزوما به معنی ابراز کمتر خشم نیست، بلکه به معنی فراگیری شیوه‌ای از ابراز خشم است که برای ما و کسانی که پیرامون ما هستند، مفید باشد. هرچند ممکن است تصور ابراز خشم به شیوه‌ای سازنده ، تازه و غریب به نظر رسد، ولی باید گفت که چنین امری ممکن است. برای مثال ، برخی افراد وقتی درباره خشم خود می‌نویسند، یا آن را نقاشی می‌کنند، با دوستان و یا اعضای خانواده صحبت می‌کنند، قدم می‌زنند، ورزش می‌کنند و یا آمیزه‌ای از این رفتارها و سایر فعالیتها را انجام می‌دهند، به آرامش دست می‌یابند.

    ● تشخیص خشم
    نخست نشانه‌های اولیه و هشدار دهنده خشم بروز می‌کند. بیشتر ما انسانها از نشانه‌ها و سرنخ‌های موقعیتی ، بدنی و شناختی که بر پاسخهای خشم ما مقدم هستند، ناآگاه هستیم. آگاهی از این نشانه‌ها گامی بسیار اساسی در اداره خشم می‌باشد، زیرا این آگاهی خواهد توانست قبل از آنکه کنترل خشم دشوار شود، وقت زیادی را برای مداخله در اختیار ما قرار دهد.


    ● کنترل اولیه پرخاشگری
    برای کنترل اولیه توجه زیادی به حالات زیر بکنید:
    ـ موقعیت‌هایی ( افراد و مکانهایی ) که شما را خشمگین می‌کنند.
    ـ تغییرات بدنی که قبل و در حین خشم شما رخ می‌دهند. برای مثال ، افزایش ضربان قلب ، احساس فشار در سر ، احساس داغ شدن ، مشت شدن دستها ، دندان به هم فشردن ، احساس گرفتگی و سفتی عضله در ناحیه شکم ، سینه و غیره.
    ـ نشانه‌های شناختی یعنی افکاری که شما درباره گذشته ، حال و آینده دارید و قبل از احساسات خشم و ناکامی پیدا می‌شود. داشتن فهرستی از این نشانه‌ها در مدیریت خشم بسیار مفید است. یک نفر ممکن است قبل از خشمگین شدن فکر کند که دیگران به او و حرفهایش توجهی نمی‌کنند. دیگری فکر کند، دیگران قصد توهین یا بی‌توجهی عمدی را دارند و پدری فکر کند که آینده فرزند او با این کارهایش تباه خواهد شد.

    همین شناسایی علائم هشدار دهنده ، موجب کاهش شدت ، مدت و یا فراوانی خشم شما می‌شود.

    ● مهار خشم با وقفه اندازی
    حال که شما نشانه‌ها و سرنخهای خشم خود را شناخته‌اید، هرگاه متوجه این علائم شدید، مکثی کنید و نفس عمیقی بکشید. یک وقفه چند ثانیه‌ای و نفس عمیق می‌تواند اثر پایداری بر شما بگذارد. خشمی که احساس می‌کنید، آنچه که به خود می‌گویید و آنچه در اثر این خشم انجام خواهید داد، تحت تاثیر این وقفه شما قرار خواهد گرفت.
    ● تغییر اندیشه خشم آمیز
    شیوه اندیشه ما با شیوه احساس ما مرتبط است.

    برخی اندیشه‌ها ما را مستعد خشم و ناکامی می‌کنند. شیوه‌های رایجی که مردم قبل از بروز خشم آن را بکار می‌گیرند، عبارتند از: توقف کردن روی مساله مشکل آفرین ، تمرکز روی جنبه‌های منفی ، ناچیز شمردن وجوه مثبت ، انتظار داشتن کمال از خود و دیگران ، نتایج دلخواهی گرفتن ، داشتن نگرش انعطاف ناپذیر و تفکر دو قطبی ( خوب _ بد ، سیاه _ سفید ).

    ▪ شیوه‌های درمانی که می‌توانند به ما کمک کنند، عبارتند از:
    ـ از چشم دیگران به موقعیت و مشکل نگریستن
    ـ تامل در باب آنچه مایلید انجام دهید
    ـ تامل درباره پیامدهای احتمالی اعمال خود ، قبول این نکته که همه خطاپذیرند و جستجوی شیوه‌هایی که به کمک آنها می‌توان یک موقعیت مشکل‌زا را به نحو مثبت کنترل و اداره کرد.


    ● ایجاد بینش و آگاهی نسبت به توان کنترل خود
    هرگاه متوجه شدید که توانسته‌اید با یک موقعیت برانگیزنده خشم به خوبی مقابله کنید، یا خشم خود را به شیوه مناسب ابراز دارید، از خود بپرسید چگونه من آن را انجام دادم؟ هر فردی نوعی توان و استعداد برای کنترل خشم دارد. توان شما چگونه است؟ روی این مساله بسیار تمرکز و تمرین کنید و آن را تقویت کنید. عفو هدیه‌ای است که شما می‌توانید به خود بدهید. افراد خوب هم می‌توانند تجارب منفی و بد داشته باشند. سو استفاده ، بی اعتنایی ، بی توجهی و تنگ نظری ، همه و همه واقعیتهای جهانی هستند که در آن زندگی می‌کنیم.
    گاهی اوقات عفو کسانی که موجب درد و رنج ما شده‌اند، غیرقابل تصور است. هراس ما ممکن است این باشد که گذشت موجب می‌شود، رفتار شخص موجه شمرده شود. چرا من کسی را عفو کنم که موجب خشم یا رنج شدیدی در من شده است؟ پاسخ این است که ما دیگران را به خاطر خودمان می‌بخشیم. وقتی ما کسی را می‌بخشیم، به کنترل او روی چگونگی احساس خود پایان می‌دهیم. ما به خودمان شانس یک زندگی تازه را می‌دهیم، زندگی‌ای که در آن تنفرهای کهنه و مزمن جایی ندارند.

    بنابراین ، عفو هدیه به دیگران نیست، بلکه هدیه به خودمان است.
    ● تنفر وقت و انرژی زیادی می‌گیرد.
    وقت و نیرویی که تنفر از شما می‌گیرد، می‌تواند به مردم و فعالیتهایی اختصاص یابد که برای شما شادی و رضایت و برای آنها خدمت و محبت به دنبال دارد. انتخاب عفو برای کنترل خشم به تدریج حاصل می‌شود. شما نباید مادامی که احساس آمادگی در این زمینه نکرده‌اید، آن را انتخاب کنید.

    اگر موارد کوچک را عفو کنید، به تدریج یاد خواهید گرفت که چگونه خطاهای بزرگ دیگران را عفو کنید. راجع به عفو بزرگان دینی و اجتماعی فکر و تحقیق کنید و از آنها پیروی نمایید.
    ● خودتان را بیان کنید.
    پس از آنکه خشم خود را وارسی کردید و احساس نمودید که خشم شما موجه است، درباره نوع رفتاری که می‌خواهید انجام دهید فکر کنید، صبر کنید و بعد تصمیمی عقلانی بگیرید. وقتی خشم شما موجه است، صادقانه مشخص کنید که چه احساسی دارید. احساس کینه ، عصبانیت ، نفرت ، انتقام ، لذت یا چیز دیگری. هرچه خود و احساس خود را بیشتر بشناسید، بهتر عمل خواهید کرد.


    ● انتخابهای سالم برای پیشگیری از خشم
    خشم فرصت طلب است و در بدنی که خسته ، فرسوده و بیمار است به آسانی جان می‌گیرد. در نتیجه به منظور اداره و کنترل خشم به خواب منظم ، غذای خوب ، لذت از اوقات فراغت ، تفریح و عبادت و معنویت نیاز دارید.

    ● روان درمانی پرخاشگری
    اگر کنترل خشم مشکل جدی شماست و با این آموزشها بهبودی نداشتید، ممکن است افسردگی و اضطراب و وسواس زیربنای آن باشد. انتخاب مناسب و مفید در چنین مواردی مشاوره با روانپزشک ، روان شناس یا پزشک است.


  7. #17
    آخر فروم باز sajadhoosein's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    iran
    پست ها
    1,893

    پيش فرض

    چگونه به پرخاشگری شکل سالم و مطلوبی بدهیم؟
    کار را بدتر و یپچیده تر نساز.
    ...همه روزه در دنیا، میلیون‌ها انسان، تحت تأثیر هیجان‌های شدید و خشم‌های آنی و کور، مبادرت به اعمالی نظیر فحاشی، نزاع، چاقوکشی، تیراندازی، جنایت، آتش سوزی، ویرانگری و صدها کردار غیرعادی دیگر نموده و سر از زندان درمی‌آورند.
    شگفتی در این جا است که قریب به اتفاق همین افراد، پس از ایجاد حادثه، غرق در تعجب، حیرت و تأسف می‌گردند و می‌فهمند این واکنش‌های وحشتناک چگونه، چه طور و با چه نیروی اراده‌ای صورت گرفته است؟ و حتی گاهی باور ندارند که خود باعث این حوادث غیرقابل قبول، حیرت انگیز و وحشتناک بوده‌اند ...! زمانی به‌خود می‌آیند که کار از کار گذشته و دیگر تأسف و پشیمانی، چاره ساز نیست. بیشتر این افراد، پس از حادثه، پیوسته در خواب و بیداری، دچار کابوس و عذاب روحی می‌شوند.
    پس بی‌دلیل نبوده است که ‌”فیثاغورس‌“ بی از دو هزار سال پیش گفته است: ‌”خشم با دیوانگی آغاز می‌شود و با پشیمانی پایان می‌پذیرد‌“.
    خرد و تجربه به ما می‌گوید خشم خود را به‌گونه‌ای بیرون بریز که نه خود را گرفتار سازی و نه به دیگران آن چنان آسیبی برسانی که فاجعه به بار آورد.
    ● چرا باید کار از کار بگذرد؟ چرا باید انگشت پشیمانی بگزیم؟
    تجربه نشان می‌دهد که اگر فردی بتواند بین خشم و بروز پرخاشگری، فاصله‌ای به وجود آورد و پس از آرام تر شدن با سودجوئی از عقل، سنجیده و منطقی مانع را از میان بردارد و یا آن را دور بزند و یا به آن آسیب مناسب را برساند نه کار از کار می‌گذرد، نه پشیمانی گریبانش را می‌گیرد و نه وبال پرخاشگری، زندگی اش را تیره و تار می‌سازد.
    ▪ روانشناس‌ها دو راه‌کار را سفارش می‌کنند:

    الف) راه‌کار کوتاه مدت:
    ▪ هروقت به خشم می‌آئید، برای ایجاد فاصله، اعداد فرد یا زوج را از صد یا از هزار به پائین بشمارید.
    ▪ چند نفس عمیق بکشید.
    ▪ بنا به ضرب المثل فارسی، ‌”یک لیوان آب خنک میل بفرمائید‌“!
    ▪ آگاهانه حواس و توجه خود را پرت نمائید. به طور مثال به آسمان و شکل ابرها، به تابش خورشید و ماه، به بازتاب مهتاب بر سطح آب، به گل گلدان یا برگ‌های درختی و گل‌های رنگارنگ باغ، به نگاه معصوم یک کودک، به کوه و دشت و دره و .
    .. بنگرید.
    ▪ خود را عادت دهید در زمان خشم، به یاد خاطره‌ای شاد و موفق بیفتید. منظره زیبائی که در گذشته، نظرتان را جلب کرده است، از نظر بگذرانید و .
    ▪ به دوست عزیزی تلفن بزنید و با او مشکل را درمیان نهید.
    ب) راه‌کار دراز مدت:
    نظام آموزش و پرورش، برنامه‌های صدا و سیما و جامعهٔ سالم و به سامان رسیده، مسئولیت اصلی را به دوش دارند. در این میان سهم خانواده بسیار برجسته است:
    پرخاشگری آموختنی است: در خانواده‌هائی که فرزندان بر بستری از مهر و محبت سنجیده و با اصول علمی تربیت می‌شوند و با نمونه‌های نادرست و بیمار گونهٔ پرخاشگری روبه رو نیستند، فرزندانی آرام و پرتحمل بار می‌آیند.
    پرخاشگری تقلیدپذیر است: بخشی از شواهد مربوط به نظریهٔ یادگیری اجتماعی، حاصل بررسیهائی است که نشان می‌دهد پرخاشگری مانند هر پاسخ دیگر، از طریق تقلید آموخته می‌شود. کودکان کودکستان که انواع رفتارهای پرخاشگرانهٔ آدم بزرگسالی را نسبت به عروسک بادی تماشا کرده بودند، بعدها بسیاری از رفتارهای او، از جمله الگوهای نامتداول رفتار پرخاشگرانهٔ او را تقلید خواهند کرد.
    اثر قصه‌ها، داستان‌ها، فیلم‌ها و ...
    قصه، داستان یا فیلم‌های پر از خشونت و آدم کشی در ایجاد پرخاشگری نقش و اثر پایداری به‌ویژه در کودکان و نوجوانان دارد:
    بیشتر بررسی‌ها به این نتیجه اشاره دارند که تماشای خشونت می‌تواند، پرخاشگری در روابط شخصی را، به ویژه در کودکان افزایش دهد.

    و باز:
    تماشای رفتار پرخاشگرانه، خواه به‌صورت زنده و یا به‌صورت فیلم، میزان رفتار پرخاشگرانه را به اندازهٔ چشم‌گیری افزایش می‌دهد.
    جامعهٔ سالم و به سامان رسیده
    سرنوشت افراد از سرنوشت جامعه، جدا نیست. برای این که پرخاشگری از میان برخیزد، کاهش یابد و یا شکل سالمی پیدا کند، از نظر اجتماعی، نیاز به‌جامعهٔ سالم و به سامان رسیده‌ای داریم:
    روزی که کمترین سرود، بوسه است
    و هر انسان برای هر انسان برادری است
    روزی که دیگر درهای خانه شان را نمی‌بندند
    قفل، افسانه‌ای است و قلب برای زندگی بس است.
    جامعه‌ای که حقوق بشر و آزادی را پاس می‌دارد، از زندگی سالم و مرفهی برخوردار است و همه از نعمت آموزش و پرورش بهره مندن.
    در جامعه پر از فقر و فلاکت، پر از جمعیت و آدم‌های نیازمند، بیکار، پر از سلطه‌گری و زور، خشونت بیداد می‌کند. فرض کنید در چنین جامعه‌ای فردی برای انجام کار ساده‌ای به اداره‌ای رفته است، آیا برخورد بی تفاوت و یا پر از نخوت و خشونت مأمور دولت، امروز و فردا کردن و رشوه طلبیدن در او خشمی برنمی‌انگیزد؟ آیا انتظار داریم او عصبانی نشود؟

  8. #18
    آخر فروم باز sajadhoosein's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    iran
    پست ها
    1,893

    پيش فرض

    ● شناخت و تحلیل علمی
    توانائی تحلیل علمی، شناخت و تجربه‌های پیشین فرد، در چگونگی و میزان پرخاشگری فرد، تأثیر فراوانی دارد.
    فرد فرهیخته و رشد یافته از کنار بسیاری از شرایط خشم برانگیز، ماهرانه، آرام و راحت می‌گذرد. او راه خود را سنجیده برمی‌گزیند و اهداف خود را با برنامه ریزی‌های عینی و اجراپذیر دنبال می‌کند. او بدون این که بی تفاوت شده باشد، بدون این که سلطه پذیر باشد، از خطاهای کوچک و دیگران می‌گذرد. از زمان قدیم گفته‌اند که: ‌”بخشش از بزرگان است‌“. کاربرد عشق و محبت، بخشش و ایثار سهم والائی در این زمینه دارد.
    ● نقش روانشناس و درمان‌گر
    افرادی هستند که اعصاب ضعیف یا به قولی تند و تیز دارند. زودرنج هستند، در برابر کوچک ترین امری که مطابق میلشان نیست، داد و قال راه می‌اندازند، از کوره درمی‌روند، به قولی جوش می‌آورند یا بدخلقی می‌کنند. ممکن است ما با فردی که اختلال شخصیت ضداجتماعی دارد، روبه رو شویم. این فرد بسیار خطرناک است و خشونت او کور و فاجعه‌آمیز است. تنها روانشناس، روانکاو یا روان‌درمان‌گر می‌تواند با شیوه‌های شرطی‌زدائی، روانکاوی و شیوه‌های درمانی دیگر، به درمان بپردازد. موضوع چنین درمان‌هائی از دایرهٔ بحث امروز ما بیرون است و آن را به‌کارشناسان فنی می‌سپاریم.
    نویسنده و مترجم
    مصطفی علیزاده
    مجله شادکامی و موفقیت

  9. #19
    آخر فروم باز sajadhoosein's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    iran
    پست ها
    1,893

    پيش فرض

    متخصصاناعصاب مي‌گويند، گام‌هاي بلند در درك شيمي مغز و ژنتيك انسان دانشمندان رااميدوار مي‌كند كه براي پيشگيري از فاجعه‌هايي مانند قتل‌عام هفته گذشتهدر دانشگاه ويرجينيا، بتوان رفتارهاي خشونت آميز را مهار كرد.

    بهگزارش پايگاه اينترنتي خبرگزاري فرانسه، در مرگبارترين حادثه تيراندازي درمحيط آموزشي در تاريخ آمريكا، يك پسر ۲۳ساله كره‌جنوبي تبار كه از زمانكودكي خود در آمريكا زندگي مي‌كرد، ۳۲نفر را به قتل رساند و بعد دست بهخودكشي زد.

    دكتر "آلن سيگل" متخصص اعصاب و محقق در "دانشگاه پزشكي نيوجرسي" گفت:
    بهاعتقاد وي شكي نيست كه اگر مي‌توانستند مغز اين پسر ۲۳ساله را آزمايشكنند ناهنجاري‌هايي پيدا مي‌كردند و مي‌توانستند درمان‌هايي براي وي تجويزكنند.

    تحقيقاتباليني به همراه آزمايش بر روي حيوانات بويژه بر روي گربه‌ها در طي حدود۴۰سال نشان داده است كه مناطق ويژه‌اي در مغز وجود دارند كه با تهاجم وخشونت ارتباط دارند.

    به گفته اين متخصص اعصاب، به نظر مي‌رسد كه منطقه جلويي مغز يا كورتكس قسمت پيشاني نقش مهمي در رفتار خشونت آميز ايفا مي‌كند.

    وي گفت، در يك قاتل ديگر به نام "چارلزوايت من" كه در دهه ۱۶ ،۱۹۶۰نفر را در "دانشگاه تگزاس" به ضرب گلوله ازپاي درآورد، ديده شد كه توموري در لوب گيجگاهي در منطقه سيستم ليمبيك مغزوي وجود دارد.

    ارتباط ميان كورتكس قسمت پيشاني مغز وخشونت براي اولين بار در سال ۱۸۴۸در مورد يك كارگر خطوط راه آهن به نام "فينياس گئيج" كشف شد.
    جمجمه سر اين كارگر در جريان يك انفجار توسط يك لوله آهني سوراخ شد كه به قسمت جلويي مغز وي آسيب رساند.
    گئيج از اين سانحه جان سالم بدر برد امارفتار وي كلا تغيير كرد بطوريكه منش محترمانه و حساس سابق وي جاي خود رابه واكنش‌هاي شديد و ناگهاني و شخصيتي پرخاشگر داد.

    سيگل گفت، از آن زمان مدارك پزشكي تمايل‌هاي خشونت آميز را با آسيب رسيدن به بخش جلويي مغز مرتبط دانسته‌اند.

    طبق مقاله‌اي كه در مجله "علوم عصبي" منتشر شده است. مطالعه‌اي كه به تازگي انجام شده است نشان مي‌دهد كودكانيكه قبل سن هفت سالگي كورتكس قسمت پيشاني مغز آنها آسيب مي‌بيند، رفتاريغيرعادي پيدا مي‌كنند كه با عدم توانايي در كنترل خشم، عصبانيت و پرخاشگريمشخص مي‌شود.

    متخصصان اعصاب معتقدند كه منطقه جلويي مغز وسوسه‌هاي پرخاشگري و خشونت را تنظيم و كنترل مي‌كند.

    محققان در مقاله‌اي كه در مجله علوماعصاب منتشر شد نوشتند، مطالعه تصوير مغز ۴۱قاتل نشان داد كه در بيشترموارد كورتكس قسمت پيشاني مغز و برخي از مناطق عميقتر آن از جمله آميگدالاعملكرد غيرعادي دارند.

    "كلاوس ميچك" دانشمند علوم اعصاب دردانشگاه تافتس گفت، در مورد تيرانداز دانشگاه ويرجينيا، با يك تحقيق پزشكيبايد بررسي كرد كه آيا وي در سيستم سروتونين خود نارسايي داشته است ياخير.

    سروتونين يك فرستنده عصبي در سيستم اعصاب مركزي است و سطوح پايين آن با نارسايي‌هاي متعددي مرتبط بوده است.

    ميچك گفت، سروتونين مغز، انتقال‌دهندهاي است كه در مورد رفتارهاي خشونت آميز و پرخاشگرانه بيش از هرانتقال‌دهنده ديگري تحت بررسي قرار گرفته است.

    سيگل با اشاره به "پروزاك" و "ليتيوم" كه براي درمان شيزوفرني نيز استفاده مي‌شوند، گفت: تعدادي از داروها باجبران نارسايي‌هاي سروتونين در كنترل تكانه‌هاي خشونت آميز موثر هستند.
    محمد نيكونژاد

  10. #20
    آخر فروم باز sajadhoosein's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    iran
    پست ها
    1,893

    پيش فرض

    همانگونه كه اليوت ارونسون، يكي از علماي اجتماعي معاصرگفته است، عصر ما، عصرپرخاشگري است. بخش عمده اخبار مطبوعات و راديو و تلويزيون، شرح و نمايشخشونت‌هايي است كه در نقاط مختلف جهان از سوي انسان‌هايي نسبت بهانسان‌هاي ديگر اعمال مي‌شود. كشتارهاي جمعي، قتل‌هاي انفرادي، تجاوز وتبعيض همه و همه گوياي برخورد خشن و زشت انسان نسبت به همنوعان خود است. اما متخصصان علوم اجتماعي از جمله روانشناسان اجتماعي در خصوص پرخاشگري چهاعتقادي دارند؟


    پرخاشگريرفتاري است كه هدف آن صدمه زدن به خود يا به ديگري باشد. آنچه در اينتعريف حايز اهميت است، قصد و نيت رفتار كننده است؛ يعني رفتار آسيب‌زا درصورتي پرخاشگري محسوب مي‌شود كه از روي قصد و به عمد به منظور صدمه زدن بهديگري يا به خود انجام گرفته باشد.
    بنابراين با چنين تعريفي اگر به طور مثال در زمين فوتبال بازيكني به طور غيرعمد سبب شكستن پاي بازيكن ديگر شود، كار او پرخاشگري به حساب نمي‌آيد اما گر وي از روي عمد به ساق پاي بازيكن ديگر لگدي بزند تا او را از دور بازي خارج كند، اين رفتار بدون ترديد پرخاشگري تلقي مي‌شود. به طور كلي، صاحبنظران حوزه روانشناسي اجتماعي در زمينه پرخاشگري به دو دسته تقسيم شد‌ه‌اند: گروهي كه معتقدند پرخاشگري ذاتي و فطري است و گروهي كه آن را حاصل عوامل اجتماعي و در نتيجه، آموختني مي‌دانند. هر دو گروه براي تاييد نظر خود دلايلي دارند و شواهد تجربي گوناگوني را نقل مي‌كنند.

    * معتقدان به ذاتي بودن پرخاشگري

    مشاهده فجايعي كه انسان‌ها نسبت بهيكديگر مرتكب شده و مي‌شوند، سبب شده است كه عده‌اي از صاحب‌نظران از ايننظر دفاع كنند كه پرخاشگري در انسان جنبه ذاتي و فطري دارد. از ميان اينصاحب‌نظران، چهره معروفي چون فرويد- واضع مكتب روانكاوي- را مي‌توان نامبرد كه به ذاتي بودن پرخاشگري در انسان اعتقاد دارد. فرويد معتقد است كهپرخاشگري به عنوان يك نيروي نهفته در انسان داراي حالت هيدروليكي است،يعني به تدريج در شخص متراكم و فشرده مي‌شود و نياز به تخليه پيدا مي‌كند.

    به نظر فرويد اگر اين انرژي به شكلي مطلوب و صحيح، به طور مثال از طريق ورزش‌ها و بازي‌ها تخليه شود، جنبه سازنده خواهد داشت.

    در غير اين صورت، به گونه‌اي مخرب تخليهمي‌شود كه اعمالي نظير قتل، ضرب و شتم، تخريب و نظاير آنها از اينجمله‌اند. از نظر وي، پرخاشگري در انسان نماينده غريزه مرگ است كه درمقابل غريزه زندگي در فعاليت است؛ يعني در حالي كه غريزه زندگي ما را بهسوي ارضاي نيازها و حفظ بقا هدايت مي‌كند غريزه مرگ به صورت پرخاشگريمي‌كوشد به نابود كردن و تخريب بپردازد.

    * معتقدان به اكتسابي بودن پرخاشگري

    در برابر گروهي كه به ذاتي بودنپرخاشگري اعتقاد دارند، گروه ديگري هستند كه اصولا چنين اعتقادي را دربارهانسان، خطرناك و مخرب مي‌دانند.

    به عقيده آنان چنين طرز تفكري سببمي‌شود كه پرخاشگري مانند ميل به غذا، يك واكنش اجتناب‌ناپذير تلقي شده وبنابراين دست ما را در كنترل يا كاهش دادن آن ببندد.

    اين گروه معتقدند كه برخلاف نظرغريزيون، دلايل فراواني را مي‌توان ارائه داد كه پرخاشگري منشأ غريزي وذاتي ندارد و به همين دلايل از لحاظ اجتماعي، هم قابل آموزش است و هم قابلپيش‌گيري و كنترل. آنها براي تأييد عقيده خود دلايل گوناگوني را عرضهكرده‌اند.

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •