تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 2 از 4 اولاول 1234 آخرآخر
نمايش نتايج 11 به 20 از 35

نام تاپيک: رضا امیر خانی

  1. #11
    اگه نباشه جاش خالی می مونه click_dez's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2007
    محل سكونت
    خونشون
    پست ها
    317

    پيش فرض

    اگه کس دیگه ای بیوتن رو خونده ، من هم بدم نمیاد نظرش رو بدونم.
    من بیوتن رو خوندم نثر جالبی داره.
    آدم خیلی تو این کتاب احساس غریبی میکنه. اصلا انگار همه غریبن بجز سیلورمن!
    همه ی کتاب جمع شده تو نامه سوزی "یادم آمد تای وطن دسته دارد، اما من بدون دسته نوشتم. البته شاید هم وتن من دسته نداشته باشد تا من نتوانم بگیرمش برای همین درستش نکردم! وتن من دسته ندارد باید آنرا با تمام تن هاگ کرد، بغل کرد"
    از شخصستهای داستان اونقدر که از آقای گاورمنت بدم اومد از خشی بدم نیومد

  2. این کاربر از click_dez بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #12
    داره خودمونی میشه عبد الرحمان's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    زمین خدا
    پست ها
    138

    پيش فرض

    از شخصستهای داستان اونقدر که از آقای گاورمنت بدم اومد از خشی بدم نیومد
    به خاطر کدوم خصوصیتش؟

  4. #13
    اگه نباشه جاش خالی می مونه click_dez's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2007
    محل سكونت
    خونشون
    پست ها
    317

    پيش فرض

    به خاطر کدوم خصوصیتش؟
    نمی دونم شاید ظاهر دو روش، شاید هم به این خاطر که از بچه های پشت خطه

  5. این کاربر از click_dez بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  6. #14
    داره خودمونی میشه عبد الرحمان's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    زمین خدا
    پست ها
    138

    پيش فرض ارمياي ترك به استانبول رسيد



    ترجمه ترکی رمان « ارمیا» نوشته رضا امیر خانی با ترجمه «حسن علیمی بکتاش» توسط انتشارات « کوسر» ترکیه منتشر شد.

    به گزارش ستاد خبر انتشارات سوره مهر،ارميا، نخستين كتاب رضا اميرخاني است كه در سال 1374 منتشر شد و تاكنون به چاپ نهم رسيده است. نام كتاب از شخصيت اصلي آن وام گرفته شده، پسري كه سال‌هاي پاياني جنگ ايران و عراق را در جبهه گذرانده و پس از قبول قطعنامه به تهران بازگشته است تا زندگي را ادامه دهد. نحوه زندگي اجتماعي پس از جنگ براي او كه سال‌ها در شرايط متفاوتي زندگي كرده، بسيار دشوار است. به همين دليل تصميم مي‌گيرد از تهران به شمال كشور سفر كند تا در تنهايي به مسائلي كه در اين مدت با آن‌ها دست به گريبان بوده بيانديشد.
    اين كتاب توسط انتشارات كوسر در استانبول به طبع رسيده است.

    ======================
    منبع:
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

  7. این کاربر از عبد الرحمان بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  8. #15
    داره خودمونی میشه عبد الرحمان's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    زمین خدا
    پست ها
    138

    پيش فرض بيوتن: معرفي يك رمان پست‌مدرن!

    بيوتن: معرفي يك رمان پست‌مدرن
    !
    از وبلاگ حرف‌هاي براي نگفتن، نويسنده: نيلوفر
    بیوتن از جمله رمان های ساختار شکنانه سال های اخیر و از معدود رمان های جدید پارسی است که کپیه برداری زمان های مشابه دیگر به نظر نمی رسد. داستان بیوتن در همین سالها اتفاق می افتد و این برای رمان نویسی ایرانی که همیشه یکی دو دهه از فضای کنونی جامعه عقب است یک رویداد فرخنده به شمار می رود. بیوتن هماند نامش کتابی عجیب است. کتابی پر از بازی های جالب کلامی و بازی با کلمات. نویسنده با تلفیق زبانی پرمایه، با جملاتی عربی و انگلیسی، که براساس فضای داستان که یک فضای غربی است، بیان می شوند، اوج هنر خود را در استفاده از کلمات به کار می گیرد. به عبارتی نویسنده استاد بازی با کلمات است. بازی با کلماتی که داستان را روان تر و جذاب تر و فراموش نشدنی تر می کند.

    بیوتن داستان "ارمیا"، یکی از بچه های جبهه و جنگ است که در قبرستان شهدا با دختری ایرانی الاصل "آرمیتا" که در مرکز تحققات مذهب دانشگاه نیوجرسی کار می کند و برای انجام پاره ای تحققات مذهبی به ایران آمده، آشنا می شود و این آشنایی از طریق نامه های الکترونیکی ادامه می یابد تا جایی که ارمیا برای دیدن و ازدواج با آرمیتا به آمریکا می رود. تشابه "ارمیا" و "آرمیتا" اولین فصل از بازی های کلامی داستان را پیش روی مخاطب باز می کند. گویا این دو شخصیت قرار است فقط در یک "ت" با هم تفاوت داشته باشند. فصل اول داستان با ورود ارمیا به آمریکا و آشنایی او با "خشی"، دوست و رئیس آرمیتا آغاز می شود. به نظر می رسد داستان می خواهد حول رابطه مثلثی ارمیا، آرمیتا ، خشی بگذرد، اما آرمیتا به زودی به حاشیه رانده می شود و خشی به شخصیت اصلی تبدیل می شود. گویا قصه گویی و وقایع نگاری، برای نویسنده بهانه ای بوده تا ارمیا و خشی را به عنوان نماینده دو طرز تفکر در تقابل با هم نشان دهد.

    ارمیا یک مسلمان سنتی و تابع و مقلد فقه سنتی است. از دست دادن با زن ها امتناع می کند، با وسواس وضو می گیرد و روی تلفظ "ض" والضالین نماز حساسیت دارد و دست آخر هم در آمریکا شغل پخش گوشت ذبح حلال را برای معدود مسلمانان و رستوران های مسلمان نیویورک، انتخاب می کند. ارمیا دو نیمه سنتی و مدرن دارد که هردو بر خلاف آنچه به نظر می رسد، معمولا یک حکم را به او دیکته می کنند.

    شخصیت خشی اما در هاله ای از ابهام است. از طرفی او را مردی لاقید و پول دوست معرفی می کند. یک استاد دانشگاه و رئیس مرکز تحقیقات مذهبی دانشگاهی که با ابزار های علمی سعی در اثبات یا رد باور های مذهبی کلیه ادیان دارد. مثلا او با تشکیلاتش دستگاه های فشار سنج کوچکی را در قبرمردگان قرار می دهند تا ببینند آیا فشار شب اول قبر واقعا بیشتر از فشاراتمسفر است یا خیر . از طرفی خشی نماز می خواند – چیزی که خود ارمیا هم از دیدنش تعجب میکند- حتی اگر این نماز به پیش نمازی یک زن باشد – چیزی که ارمیا در باور های سنتی خود نمی تواند بپذیرد- خشی شاید آداب طهارت گرفتن را به درستی اجرا نکند اما بزرگترین سخنرانی اسلامی را در مهمانی افطار مسلمانان نیویورک اجرا میکند. خشی نماد تفکر پول دوستی و پول پرستی در یک نظام سرمایه سالار است، که بااینکه ساعتی 300-400 دلار درآمد دارد، باز هم از حساب ربع سنتی های خود نیز نمی گذرد. درست بر عکس ارمیا که به خاطر بی توجهی به پول، در نظام سرمایه سالار محکوم به نابودی است. ارمیا را اگر تلفیق مذهب و معنویت بدانیم، خشی در نقطه مقابل او یعنی تلفیق مذهب و پول است.

    بیوتن از تمام ویژگی های یک رمان پست مدرن برخوردار است. به هم ریختگی زمانی داستان که یکی از ویژگی های رمان پست مدرن است، با فلش بک زدن های مدام نویسنده، در این کتاب وجود دارد. یکی دیگر از ویژگی های رمان پست مدرن، عدم تغییر شخصیت های داستان است. انگار شخصیت ها خلق شده اند تا فقط داستانی ار روایت کنند، نه اینکه حتما دستخوش انقلابات عظیم روحی شده و با این تغییر مصنوعی خواننده را به سمت و سوی دلخواه نویسنده سوق دهند. بیوتن یک رمان پست مدرن خوب است. رمانی که در آن فهم و شعور خواننده ارج گذاشته شده ونویسنده برای وقتی که او برای خواندن صرف میکند ارزش قائل شده است. نویسنده در خلال داستان با خواننده حرف می زند، درباره طرح روی جلد کتاب نظر می دهد، نظر خواننده را می خواهد و از او می پرسد چه عاقبتی را برای شخصیت های داستان می پسندد.

    پابان بیوتن مثل آغاز و ادامه آن است. به عبارتی نویسنده خود را مجبور نکرده به صرف اینکه به پایان کتاب نزدیک می شود، داستان را ماستمالی کرده و سروته آن را جوری هم بیاورد که خواننده با رضایت خاطر کتاب را ببندد و در قفسه بگذارد. اگر لاغر شدن ورق های سمت چپ کتاب نباشد، خواننده به هیچ روی متوجه نمی شود کتاب دارد به پابان خود نزدیک می شود. نویسنده موفق می شود در پایان بندی، کیفیت اولیه را حفظ کند.

    بیوتن کتابی فراموش نشدنی است. جملات و عبارات و بازی های کلامی آن شاید به این راحتی از ذهن خواننده زدوده نشوند. نویسنده با اینکه برای توصیف صحنه ها وقت نمی گذارد، اما صحنه های داستان و دیالوگ ها و شخصیت پردازی های قوی، کتاب را به شدت به یاد ماندنی می سازد. همین که نویسنده موفق شده باشد ذهن خواننده را تا مدت ها به داستان خود مشغول کند، برای طبقه بندی این کتاب، در زمره رمان های معاصر قوی، کافی است.

    =======================================
    منبع:
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

  9. این کاربر از عبد الرحمان بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  10. #16
    داره خودمونی میشه عبد الرحمان's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    زمین خدا
    پست ها
    138

    پيش فرض به دنبالِ شغل ديگري هستم!

    اميرخاني در مراسم تجليل از كتابداران و نويسندگان نمونه

    به دنبالِ شغل ديگري هستم!


    خبرگزاري فارس: رضا اميرخاني، نويسنده، مي‌گويد كه اين روزها دنبال شغل ديگري به جز نوشتن است.


    به گزارش خبرنگار فارس، «رضا اميرخاني» كه در مراسم تجليل از كتابداران و نويسندگان نمونه شرق تهران سخن مي‌گفت اظهار داشت: صحبت‌ كردن براي من همواره در دو مكان بسيار سخت بوده است، در دانشگاه و مدرسه محل تحصيلم از آن‌جهت كه مرا مي‌شناسند. من در دانشگاه و مدرسه خودم كمتر حرف زدم. از روي ديگر در برابر دو صنف هم موقع صحبت كردن دست و دلم مي‌لرزد. صنف معلم و صنف كتابدار. اين دو صنف كساني بودند كه ما را با اصل كتابخواني آشنا كردند.
    خالق «بيوتن» در پاسخ به اين كه در حال‌حاضر مشغول نگارش چه اثري است تصريح كرد: من به معناي حرفه‌اي كلمه نويسنده نيستم هركارم كه تمام مي‌شود مي‌گويم كه كار بعدي و بهتر بگويم شغل بعديم چه خواهد بود. اين روزگار به دنبال شغل ديگري به جز نوشتن هستم. من در سن وسالي هستم كه ديگر شغل‌ها را شرف نمي‌دانم. آدم‌ها مي‌توانند خودشان براي شغل‌ها شرافت به ارمغان بياورند.
    اين داستان نويس در پاسخ به اين‌كه خودش با كدام يك از شخصيت‌هاي «بيوتن» ارتباط نزديك‌تري دارد بيان داشت: من امروز از بيوتن فاصله گرفتم و نمي‌توانم دقيقاً پاسخ اين حرف را بدهم. تنها اين را مي‌دانم كه خواننده با راست‌گويي و درست‌گويي نويسنده ارتباط مي‌گيرد. اين رعايت كردن صدق و درستي را از سر ضوابط حرفه‌اي عملي مي‌كنم. بر اين باورم كه به هر چيزي كه اعتقاد داشته باشم راحت‌تر مي‌توانم آن را بنويسم.
    خالق رمان «ارميا» در پاسخ به اين‌كه تفريح اصلي‌اش چيست، اظهار داشت: يكي از تفريحات زيبا و خوبي كه انقلاب به ما ياد داد اين بود كه كتاب‌ها و مجلاتي را كه به دست‌مان مي‌رسد يا به ما هديه مي‌شود يا خود از آن‌ها استفاده كرده‌‌ايم با ماشين به روستاهاي كشور ببريم و بين جوانان پخش كنيم. اين بهترين تفريحي است كه من به همراه تعدادي از دوستان هر ساله از آن لذت فراوان مي‌بريم.
    اميرخاني گفت: هر وقت راجع به كارهايم بحث مي‌شود من در برابر مخاطبانم شرمنده مي‌شوم و از اين‌كه وقتي را كه مي‌توانستند صرف كارهاي بهتر كنند، صرف كار من كردند خجالت‌زده مي‌شوم.
    وي افزود: امروز در مرحله‌اي هستيم كه تمدن‌هاي جهان در حال افول هستند و من اميدوارم زادبوم تمدن جديدي كه در دنيا در حال شكل‌‌گيري است كشور ما باشد.
    مراسم تجليل از كتابداران و نويسندگان نمونه شرق تهران عصر ديروز همزمان با آخرين روز از هفته كتاب، به همت فرهنگسراي خانواده با حضور منوچهر احترامي، عرفان نظرآهاري، توران ميرهادي، رضااميرخاني برگزار شد.

    ============
    منبع درج خبر:
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

  11. #17
    در آغاز فعالیت
    تاريخ عضويت
    May 2007
    پست ها
    12

    پيش فرض

    همه ی کتابهاش رو خوندم .. "من او "رو میشه گفت دو بار خوندم ولی اون چیزی که منو جذب میکنه سبک نویسندگی ایشونه نه داستان !!
    البته به جز " روی ماه خداوند را ببوس" که هم داستانش رو خیلی پسندیدم هم سبک نویسندگی رو !!

  12. این کاربر از R.s.h بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  13. #18
    داره خودمونی میشه عبد الرحمان's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    زمین خدا
    پست ها
    138

    پيش فرض

    همه ی کتابهاش رو خوندم .. "من او "رو میشه گفت دو بار خوندم ولی اون چیزی که منو جذب میکنه سبک نویسندگی ایشونه نه داستان !!
    منظور شما از سبک نویسندگی شیوه ی رسم الخط اختصاصی آقای امیرخانیه یا جهش های عجیب داستانی؟ یا کلا ویژگی دیگه ای شما رو جذب کرده؟
    البته به جز " روی ماه خداوند را ببوس" که هم داستانش رو خیلی پسندیدم هم سبک نویسندگی رو !!
    البته من هم سبک نگارش آقای مستور رو توی "روی ماه خداوند را ببوس" خیلی دوست دارم. واقعا برای من رمان خاطره انگیزیه!

  14. #19
    آخر فروم باز MaaRyaaMi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    2,106

    پيش فرض

    من فقط ازبه رو خوندم ...
    خیلی دوست داشتم و دارم ! که ارمیا رو بخونم
    حالا داستانش چی هست؟؟

  15. #20
    داره خودمونی میشه عبد الرحمان's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    زمین خدا
    پست ها
    138

    پيش فرض

    من فقط ازبه رو خوندم ...
    چطور بود؟
    خیلی دوست داشتم و دارم ! که ارمیا رو بخونم
    حالا داستانش چی هست؟؟
    "ارمیا" از نظر من:
    داستان پسر جوونی به نام ارمیاست که علی رغم محیط خانوادگیش جذب محیط جبهه می شود و پس از گذشت مدت زمانی چند تن از صمیمی ترین دوستانش رو که وابستگی عاطفی زیادی با آن ها داشت (از جمله مصطفی)، در جنگ از دست می دهد.
    شهادت دوستان و زنده ماندن و حتی جانباز نشدن ارمیا، نوعی احساس عدم لیاقت و افسردگی در او بوجود می آورد و نهایتاً گاهی او را از حالت طبیعی روانی خارج می کند. در ادامه ارمیا برای رهایی از آنچه به سرش آمده موقتا راهی جنگل های شمال، و زندگی با چند معدنچی فقیر می شود و در نهایت با طی ماجرا های مختلفی داستان به طور احساسی _ البته به اعتقاد من _ تمام می شود.

    نکته ی جالب اینجاست که رمان "بیوتن" که چاپ اولش همین عید امسال (1387) بود، دنباله ی حکایت ارمیای رمان "ارمیا"ست. موضوع کاملاً متفاوت با "ارمیا" می شود و کل حوادث و اتفاقات داستان در نیویورک و حوالی آن در آمریکا می گذرد. به عقیده ی بنده خواندن به تنهایی "ارمیا" آنقدر جالب و لذتبخش نیست که خواندن "بیوتن" بعد از "ارمیا" اینگونه است. "بیوتن" از نظر خود آقای امیرخانی (گمان می کنم در یک روزنامه یا مجله خواندم)، رمانی سخت خوان است. و با تجربه ای که من از خواندن این کتاب داشتم، خواندن "بیوتن" با تفکر جواب می دهد در حالی که در "ارمیا" بدون تفکر عمیق هم رمان گویاست.

    ولی در کل من در بین رمان های آقای امیرخانی، "من او" را به همه ترجیح می دهم. این حس شاید نوعی نوستالژیک باشد! من خودم با همین "من او" با قلم رضا امیرخانی آشنا شدم.

    زیاد نوشتم ... نه؟

  16. این کاربر از عبد الرحمان بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •