همه پرسی: آیا از رشته تحصیلی خود راضی هستید؟! (دبیرستان-هنرستان-دانشگاه و ...)

[majid-ar]

هه هه هه
جالب بود
ولی انتقاب اولات همه رو قبول شدی مقادیری مشکوک میزنه
دبیرستان چی خوندی؟

هنرستانی بودم.کامپیوتر.

واسه چی مشکوک میزنه؟اگه منظورت اینه که سهمیه داشتم نه بابا.اگه داشتم که به هر دری نمیزدم واسه نرفتن سربازی!

وقتی آدم مجبور باشه و اگه قبول نشه مشمول بشه خوب درس میخونه!

[MOHAMMAD2010]

هنرستانی بودم.کامپیوتر.

واسه چی مشکوک میزنه؟اگه منظورت اینه که سهمیه داشتم نه بابا.اگه داشتم که به هر دری نمیزدم واسه نرفتن سربازی!

وقتی آدم مجبور باشه و اگه قبول نشه مشمول بشه خوب درس میخونه!

کارشناسی فنی قبول شدنس به این راحتی ها نیست
کاردانی رو میشه و کارشناسی با اون ظرفیتای کمش!
واقعیت چی بوده؟

[DaRiOuShJh]

ای ول جمیعا
یه مقدار بیشتر هم توضیح بدید چیزی نمیشه
خوبه اگه همینطوری ادامه بدید حرف نداره
مجید جان دیدی؟
یه نفر دیگه مشکوک هم پیدا شد!

[Mehran NZ]

دبيرستان دوران چندان جالبي نبود ولي دانشگاه با رشته ايكه مي خونم (نرم افزار) واقعا برام جالبه
و كاملا راضي هستم

[majid-ar]

کارشناسی فنی قبول شدنس به این راحتی ها نیست
کاردانی رو میشه و کارشناسی با اون ظرفیتای کمش!
واقعیت چی بوده؟

واقعیت این بود که سه ماه همه چیز زندگیم رو واسه کنکور کاردانی به کارشناسی تعطیل کردم.همین!

[majid-ar]

ای ول جمیعا
یه مقدار بیشتر هم توضیح بدید چیزی نمیشه
خوبه اگه همینطوری ادامه بدید حرف نداره
مجید جان دیدی؟
یه نفر دیگه مشکوک هم پیدا شد!

عجب ماجرایی شده ها

ببین اگه قیافه منو ببینی به این نتیجه میرسی که نه بسیجی مسیجی هستم نه کسی رو دارم که بتونم از سهمیه محمیش استفاده کنم.

میخوای قرار بزاریم ببینی منو؟

[negar20]

من رشتم حسابداريه دوستش هم دارم ولي فعلا با اين ظرفيتها نتوستم وارد دانشگاه بشم.........
شايد اگر به دو سه سال قبل بر ميگشتم يكي از رشته هاي نظري رو ميخوندم چون ظرفيت دانشگاهاشون خيلي بالاست.

[mahyarSAMSUNG]

فقط معماریییییییییییییییییی . از رشته ریاضی هم متنفرم . چون اصلا تحرک نداره .

[DaRiOuShJh]

عجب ماجرایی شده ها

ببین اگه قیافه منو ببینی به این نتیجه میرسی که نه بسیجی مسیجی هستم نه کسی رو دارم که بتونم از سهمیه محمیش استفاده کنم.

میخوای قرار بزاریم ببینی منو؟

به نظر یه تله میاد!

من رشتم حسابداريه دوستش هم دارم ولي فعلا با اين ظرفيتها نتوستم وارد دانشگاه بشم.........
شايد اگر به دو سه سال قبل بر ميگشتم يكي از رشته هاي نظري رو ميخوندم چون ظرفيت دانشگاهاشون خيلي بالاست.

اینم نظریه، ولی از نظره کاری فک کنم حسابداری به مراتب بهتر باشه

فقط معماریییییییییییییییییی . از رشته ریاضی هم متنفرم . چون اصلا تحرک نداره .

به جاش تا دلتون بخواد اعصاب خوردی و چیزایه بی خود داره

بله معماری رشته یه جالبیه

[L05T]

خوب این کتاب هم تقدیم به داریوش جان

توصیه میکنم قبل از خوندن دیسکانکت شید چن طــــــولـــــــانـــــــ ــی شد D:
و حالا داستان زندگی من

تو راهنمایی که درسم خوب بود تا وقتی که کامپیوتر اومد یه کم افت کردم

بعد که رفتم دبیرستان دیدم سخت شد مخصوصا ریاضی که معلمش افتضاح بود معدلم امد رو 17

بعد رفتم رشته ریاضی فیزیک ( آخه کلاس داشت )
بد نبود من که هیچ وقت عادت نداشتم درس بخونم فقط موقع امتحانات می خوندم
همون شب امتحانی ( ولی یه فرقی داشت اونم اینکه من شبها درس نمی خوندم ساعت 8 به بعد جمع می کردم )

به همین منوال گذشت ما هم با معدل 16 , 17 می رفتیم بالا ( فقط معدل کتبی دیپلم شد 15 خورده ای )

باحال ترین سال هم پیش دانشگاهی بود من که خیلی تو فکر کنکور نبودم
معدل پیش دانشگاهی هم مهم نبود ما هم حال می کردیم دوست داشتم می شد 2 سال خیلی حال میداد

بعد از عید شد امتحان های پایانی پیش رو هم دادیم
منم که حس درس خوندن نداشتم ( نمی دونم چرا هیچ وقت از کنکور نترسیدم )

بعد از اینکه نتیجه اومد حدود 20 روز مونده بود به کنکور توی خونه گیر دادند که درس بخون منم یه که ادبیات و شیمی و اینا می خوندم که گیر ندن

بالاخره کنکور اومد ما هم خوشحال رفتیم کنکور دادیم
آزاد رو هم انتخاب اول زدم علوم و تحقیقات فارس گفتم قبولم
برای سرگرمی کنکور زبان هم دادم

نتیجه ها اومد :

سراسری رتبم شد 27000
آزاد هم قبول نشدم انتخاب اول با 3 نفر اختلاف ( اخه ریاضی رو -1 یا 2 درصد زده بودم
سر جلسه دیدم پاسخ نامه خالیه چند تا الکی زدم همیشه هم شانس میاوردم ایندفعه نشد )
زبان رو هم شدم 5000 که الکی بود

رفتم برای سال بعد
این دفعه اگر قبول نمی شدم باید می رفتم سربازی
آخه همون موقع هم قانون سربازی عوض شد گفتن یه سال زودتر باید بیاید

خوب من مثلا شروع کردم به خوندن
دوباره تا عید هیچ چی نخوند ( خیلی کم )
از اردیبهشت بود که موتورم راه افتاد ( روی دو سه ساعت می خوندم )

همین طوری خوندم یه هفته مونده بود به کنکور دیدم ( ریاضی ها رو خیلی کم خوندم فقط یه کم حسابان و حساب دیفرانسیل )
ولی فیزیک رو خوب خوندم البته یکمیش موند + شیمی پیش 2

کنکور اومد باز هم با خوشحالی رفتم کنکور دادم ( بازم استرس نداشتم )
البته سر جلسه یه خاطر مزخرف بودن سوالهای فیزیک حالم گرفته شد

به هر صورت نتیجه ها اومد :
سراری رتبم شد 12800 ( تقریبا )
انتخاب رشته کردم
مهندسی معدن دانشگاه باهنر کرمان قبول شدم ( البته شبانه )
آزاد هم انتخاب اولم که مکانیک شیراز بود قبول نشدم ولی انتخاب دوم که همون عمران علوم و تحقیقات بود قبول شدم

تصمیم بر این شد که برم دانشگاه سراسری

که از ترم دو شروع میشه حالا هم کاملا بیکارم ( حال میکنم )

بعدشم اومدم ببینم شما خوبید در سلامتی کامل به سر می برید هو...

این بود داستان زندگی من
امیدوارم که سرتون رو در نیاورده باشم ( اخه خیلی طولانی شده )