با درود
خوب بذارید من هم نظر مو بدم
من خیلی وقته که موسیقیه نامجو رو گوش می دم. شاید ترنج رو بیشتر تو مایه های سنتی بدونم که با موسیقی راک تلفیق شده، ولی با اینکه آلبوم عدد بده رو سنتی بدونیم زیاد موافق نیستم. تو این آلبوم کمتر به موسیقی سنتی نزدیکه شاید فقط تو یک آهنگش به سراغ برخی گوشه ها بره ولی تو بیشتر آهنگ های ترنج چند جا وارد دستگاه ها می شه و به قولی ناله های خودش رو سر می ده.
خوب موسیقی راک هم خودش یه موسیقی اعتراضه دیگه مگه ماجرای راک اند رول تو دهه ی 60 و 70 در آمریکا چه شکلی داشت؟؟؟
به نظرم همونجوری که نیما یه جور عروش زدایی (البته بیشتر بحر زدایی) رو تو شعر ایران آورد، میشه تو دستگاه های موسیقی هم به یه ترکیب هایی دست زد.
به نظرم تو امروزه ی مملکت ما به موسیقی راک خیلی احتیاج هست، مملکتی که فرمالیسم یه قاعده براشه می تونه تو موسیقی راک کمی به هوای تازه برسه، حداقل تو عالم خیال.
در هر صورت من این رو که نامجو رو خیلی تو موسیقی سنتی ایران نگاه کنیم و ببینیم چقدر خارج می زنه خیلی موافق نیستم، اون توجه هب موسیقی راک رو داره زنده می کنه، و این کار رو از سنتی آغاز کرده که برعکس نظر دوستمون به نظرم تقدس زادیی یه امر واجبه برای ما...
الان تو خیلی از حوزه های تقدس زادیی یه رسم شده، عقلانیت مدرن بعد از تلاطم های پست مدرنیستی، دنبال یه نظم در بستر بی نظمی هاست، در بستر نسبیت ها دنبال خط و نشون می گرده، تو اندیشه های دینی و اعتقادی همین تقدس زدایی یه نوری برای شناخت تلقی می شه، چرا ما که موسیقی تو راهی برای شناخت و معرفت می دونیم، و پایه ی آوازهای سنتی مون موارد معرفتی یا عرفانی هست، به این چیزا نمی خواهیم توجه کنیم که وقتی غبار تقدس از اندیشه ها و رویکردها ورداشته بشه، عقل و فاعل شناسا روشن تر می تونه بشناسه و انتخاب کنه؟؟
نمی دونم این نظر منه
در کل 1) زیاد با خیلی تو فضای سنتی تحلیل کردن نامجو موافق نیستم،
2) تقدس زادیی رو امری واجب می دونم، و به بحران هایی که تو مسیر آرامش بعد از طوفانش می بینم هم تاحدودی واقفم و می دونم یه دوره ی گذار خواهد داشت.
بدرود