تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 2 از 3 اولاول 123 آخرآخر
نمايش نتايج 11 به 20 از 30

نام تاپيک: موسیقی ملل

  1. #11
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض دامارو یک ساز ضربی



    باورکردنی نیست اما در فلات تبت (Tibet) نوعی ساز ضربی بنام Damaru وجود دارد که در ساخت آن از جمجمه انسان استفاده می شود. این ساز از دو کاسه سر انسان تشکیل می شود و جالبتر از همه آنکه بنابر متون مذهبی مردم این منطقه، ترجیح بر آن است تا در ساخت این ساز از جمجمه سر یک پسر 16 ساله و یک دختر 12 ساله استفاده شود.

    پوست کشیده شده روی جمجمه ها، پوست میمون می باشد و دو کاسه سر از قسمت بالا به یکدیگر متصل می شوند. برای چسباندن قسمت های مختلف ساز نیز از شیره درختان و خون انسان استفاده می شود. هر تکه از پوست بدن میمون توسط شانزده سوراخ بوسیله موی انسان روی جمجمه ها محکم می شود و تعدادی گلوله که از استخوانهای پرنده های آبی تهیه شده است توسط ریسمانهایی به وسط ساز متصل می شود. به شکل دوم توجه کنید.

    بدیهی است امروزه کمتر چنین سازی از کاسه سر انسان ساخته می شود و انواع چوبی آن جایگزین مدلهای قدیمی شده است. در شکل سوم نمونه چوبی از این سز را مشاهده میکنید روی هرکدام از کاسه ها یک سری نقاشی های مذهبی نیز کشیده شده است. دامارا معمولا" در مراسم مذهبی مردم تبت در معابد مورد استفاده قرار میگیرد.

    همانطور که گفتیم دامارو دارای دو وجه می باشد وجهی که از جمجمه مذکر تهیه شده و دیگری که از جمجمه یک فرد مونث ساخته شده است. طبق عقاید هندوها، امارو همواره باید بگونه ای در دست نوازنده باشد که قسمت مذکر آن سمت راست و قسمت مونث در سمت چپ قرار گیرد این قانون از این ریشه می باشد که در سنت هندیان رعایت نسبتهای پدر- مادر ، راست – چپ و مذکر – مونث همواره مورد تاکید می باشد. به همین دلیل در فرهنگ هند این ساز تا حدی وحشت برانگیز هم می باشد چرا که به اعتقاد آنها اشتباه دست گرفتن ساز بسیار بد یمن می باشد.

    اما چرا در ساخت این ساز از این مصالح استفاده می شود؟ استفاده از مصالح مختلف از بدن انسان، حیوانات و گیاهان ریشه های مذهبی دارد، هدف آن است که وابستگی و هم بستگی این گونه های مختلف جاندار در زمین، هوا و دریا را به هم نشان دهد. از طرف دیگر انسان با استفاده از این مصالح در ساز و نواختن آن قدرت کنترل خود بر دنیا را به اثبات می رساند.

    همچنین در اعتقادات مردم هند دامارا اغلب توسط شیوا نواخته می شود، شکلی که در ابتدای مطلب آورده شده است، شیوا را در حال نواختن دامارا به هنگام آفرینش نمایش میدهد. شیوا یا همان ماهشور (Maheshvar) یکی از خدایان بزرگ می باشد که خدای رقص بوده و معروف است که صدای تنفس او همانند یک موسیقی بسیار ملایم می باشد.

    طبق عقاید هندو ها نیمی از بدن شیوا مرد و نیم دیگر آن زن می باشد. آنها اعتقادی به تفاوت مرد و زن ندارند و برای همین خدایان خود را اینگونه انتخاب می کنند. در واقع به همین علت هم هست که به هنگام نواختن ساز دامارو باید آنرا در جهت درست مذکر و مونث نگه داشت

  2. #12
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض نصرت فاتح علی خان

    "صدای او، تار زرین گلیم خوش آب و رنگ این موسیقی مرموز - یعنی قوالی - است." جمله ای که در تاریخ 19 مه 2001 در مجله بیلبورد منتشر شد.

    نصرت فاتح علی خان، به گفته بسیاری از صاحب نظران سفیر کبیر موسیقی قوالی - یک موسیقی سنتی که پیشینه ای بیش از 700 سال در پاکستان دارد - میباشد. این خواننده افسانه ای در 13 اکتبر 1948 در لیال پور (فیصل آباد فعلی) پاکستان متولد شد. او یکی از بزرگترین قوالها (خوانندگان صوفی) بود که تا کنون به دنیا آمده اند.

    خان، با تسلط فراوانی به اجرای قوالی میپرداخت، اما برای رسیدن به سبکی یگانه که مورد توجه پیروان تمام مذاهب قرار بگیرد، قوالی را با فرمهای دیگر موسیقی درآمیخت که شیوه " خیال" یک موسیقی کلاسیک سنتی پاکستانی، یکی از آنها است.

    نصرت فاتح علی خان در خانواده ای از قوالان متولد شد که شش قرن به اجرای این موسیقی اشتغال داشتند. نصرت فرزند استاد فاتح علی خان و برادرزاده استاد مبارک علی خان بود که هر دو در طی پنج دهه گذشته به عنوان اساتید برتر قوالی شناخته شده بودند. به خصوص استاد فاتح علی خان پدر، که موسیقی شناس، خواننده و نوازنده بود.

    او در سال 1964 درگذشت و نصرت که در آن زمان مشغول تحصیل بود توسط اعضای خانواده مجبور شد که جای پدر را درگروه اشغال کند. او با راهنماییهای پدرانه عمویش، به سرپرستی گروه رسید که آنرا نصرت فاتح علی خان، مجاهد علی خان و گروه نامیدند.

    در زمانی کوتاه، خان موفق شد تا از تمام گروههای برجسته قوالی پیشی بگیرد و در سراسر کشور به محبوبیت رسید. شهرت او به حدی رسید که در چندین مناسبت مهم برای اجرای برنامه توسط مشاهیر هند دعوت شد. شهرت جهانی او به دلیل یکی از این برنامه ها بود، عمران خان ورزشکار محبوب و بسیار مشهور پاکستان در رشته کریکت، از او دعوت کرد تا در یک مراسم رسمی برای تمام ورزشکاران تیم کریکت و تعدادی از شخصیتهای مشهور جهانی برنامه اجرا کند. این برنامه به دوستی عمیقی بین آنها منجر شد و حمایتهای او در کنار صدای پراحساس و آتشین خان، منجر به امضای قراردادها و اجرای برنامه ها در مناسبتهای مهم و جهانی شد.


    در طی سالهای 70 و 80 او به آن مرحله از خبرگی در کار اجرا رسیده بود که کارش را بی نظیر و بی رقیب کند. موسیقی نصرت تا حد زیادی با بالیوود (Bollywood) شهر سینمایی هند و صنعت فیلمسازی پاکستان عجین شده بود و او مشغول اجرای برنامه در تورهای دور دنیا و ساخت موسیقی متن فیلم های هندی بود. موسیقی دانهای بالی وود او را می پرستیدند و آثار او برای فیلمها در زمره پرفروش ترین ترانه های هند و پاکستان بودند.

    خان در طول زندگی خود توانست قوالی را به عنوان یک هنر جهانی مطرح کند و آثار او در هر کجا و هر مناسبتی که اجرا میشدند، شنوندگان خود را به اوج سرمستی میرساندند. با وجود این عده ای از نوآوریهای او در قوالی انتقاد کرده اند. اما او دلیل اینکار را چنین عنوان کرده است که رسوم قدیمی، چیزی بیجان و مرده نیستند و موجود زنده مدام در حال تکامل است. این موسیقی سنتی نیز هنری زنده است و باید این زندگی را به جهان نشان داد. "این وظیفه موسیقی دانان است که موسیقی را مناسب مردم زمان خود بسازند.".

  3. #13
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض گزارشي از وضعيت موسيقي در افغانستان

    ممنوعيت موسيقي از سوي حكومت طالبان و برخورد خشونت آميز با نوازندگان و خوانندگان افغان، خود يك فاجعه بزرگ براي موسيقي اصيل افغانستان بود. گرچه برخي صاحب‌نظران موسيقي افغان معتقدند اخيرا “براي احياي موسيقي افغانستان كارهاي زيادي انجام شده است” ولي آنچه مشهود است هنوز موسيقي افغانستان بر لبه‌ي پرتگاه قرار دارد و توان لازم را براي رشد به دست نياورده است. بايد توجه كرد كه موسيقي اصيل افغانستان به صورت عملي به شاگردان آموزش داده مي‌شود و نبود مراكزي براي علمي كردن اين نوع موسيقي كه بر روي نت‌نويسي كار كند مي‌تواند در آينده يك تراژدي بزرگ را براي موسيقي افعانستان رقم بزند.


    عبدالطيف ماشيني - نوازنده‌ي افغان - معتقد است : جنگ و خفقاني كه طالبان به وجود آورده بودند، باعث شد كه خيل عظيمي از خوانندگان و نوازندگان اين سرزمين راهي ديار غربت شوند. من را به جرم نوازندگي، ‌?? روز زنداني كرده و تمام آلات موسيقي‌ام را گرفته و نابود كردند. در آخر از من تعهد گرفتند كه اگر بار ديگر ساز بزنم، آن‌ها مجازند كه دست‌هايم را قطع كرده و خودم را در استاديوم غازي زير ديوار دفن كنند

    وي در عين حال افزود: در زمان پيروزي مجاهدين و قبل از آن نيز، صدمات جدي از طرف آن‌ها به موسيقي فولكوريك افغانستان وارد شده بود .

    عبدالوهاب مددي - خواننده و نوازنده‌ي افغانستان - نيز در اين باره مي‌گويد: شور و هيجاني كه «بنديچه خلمي» وقتي كه با اركستر خود مي‌نواخت و «بابا قرآن» با دنبوره خود او را هم‌راهي مي‌كرد و «حميدالله كرچك» با آواز خود مي‌خواند، ديگر در موسيقي فولكوريك وجود ندارد؛ بنديچه خلمي را زنده پوست كندند و فرق ديگران را با تبر شكافتند.

    اين نوازنده‌ي افغان گفت: پس از سقوط طالبان، موسيقي آزاد شده و از راديو و تلويزيون پخش مي‌شود. بازار موسيقي دوباره در كابل گرم شده است. رباب سازان اكنون مي‌توانند رباب‌هاي ساخت خود را در دكان كهنه و فرسوده‌شان در ”كوچه‌ي خرابات” به نمايش ‌گذارند. آن‌ها آزادانه از مردم سفارش رباب قبول مي‌كنند و عنوان مي‌كنند كه “فرمايش رباب بسيار زياد است” چون در زمان طالبان، آلات موسيقي نابود شده بود و اكنون مردم رباب زياد سفارش مي‌دهند.

    وي افزود: با اين حال كوچه‌ي خرابات كه به عنوان خواستگاه موسيقي اصيل افغانستان ياد‌مي‌شود، ديگر شوق و شور قديمي‌اش را ندارد.

    موسي كاظمي - رباب‌نواز - كه نواختن رباب را از پدرش، «محمد شريف»، كه خود استاد مكتب پيسكور در كابل بوده، آموخته است، مي‌گويد: “خرابات به يك ويرانه تبديل شده است”.

    وي نه تنها براي خرابات نگراني دارد كه نگران سرنوشت موسيقي افغانستان نيز هست.

    “در راديو و تلويزيون يك عده شوقي را جمع كرده‌اند و اهل خرابات را به آن‌جا راه نداده‌اند”.

    با اين حال تمام ناملايماتي كه در راه موسيقي افغانستان وجود داشته، نتوانسته است محمد قاسمي را از ادامه راه باز دارد؛ او چهار سال است كه به موسيقي روي آورده ، در حاليكه معتقد است: “موسيقي افغانستان نابود شده است”.

    عزيز غزنوي - مسوول موسيقي راديو و تلويزيون - در اين باره اظهار مي‌دارد: ‌?? نفر نوازنده و حدود ‌?? نفر خواننده فعلا براي راديو و تلويزيون كار مي‌كند اين‌ها كساني هستند كه به افغانستان باز گشته‌اند ولي اين تعداد را براي رونق بخشيدن به موسيقي افغانستان كافي نمي‌داند و از تمامي هنرمنداني كه در خارج هستند دعوت مي‌كند كه به خاطر خدمت به وطن و موسيقي افغانستان به كشور باز گردند.

    محمد رفيق خشنود - رييس موسيقي وزارت اطلاعات و فرهنگ - ،شرايط كنوني موسيقي افغانستان را چنين ارزيابي مي‌كند: “بعد سقوط طالبان همه چيز از سرگرفته شد و موسيقي از حالت افتاده، نيم‌خيز شده است ،اكنون ما چهار اركستر فعال داريم كه يكي موسيقي جاز و سه تاي ديگر موسيقي اصيل افغاني را آموزش مي‌دهند كه شامل اركستر محلي، اركستر مختلط از جاز و شرقي و اركستر عرفاني است”.

    خشنود در اين باره مي‌گويد: “كارهاي زيادي براي احياي موسيقي افغان انجام شده است ولي ما حتي امكانات حداقلي يك موسيقي مدرن در افغانستان را نداريم

  4. #14
    Banned
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    رشت
    پست ها
    243

    پيش فرض

    یکم از موسیقی رگایی جاماییکا و پدر رپ رگایی یعنی Bob Marley بگو.

  5. #15
    Banned
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    رشت
    پست ها
    243

    پيش فرض

    یه ذره شروع کنی من هواتو دارم.
    می ترکونم.

  6. #16
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض

    دوست عزیز خوب چرا خودتون شروع نمی کنید
    شوما بفرمایید .. من هم استفاده می کنم

  7. #17
    Banned
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    رشت
    پست ها
    243

    پيش فرض

    اول از همه سازنده ی این سبک:

    رابرت نِستا مارلی در ۶ فوریه ۱۹۴۵ در جامائیکا چشم به جهان باز کرد.

    باب مارلی که اگر زنده بود امروز 61 سال داشت، با مرگ زودرسش در سال 1981 خلا بزرگی در دنيای موسيقی به جا گذاشت. اما با اينکه بيش از دو دهه از مرگش می گذرد هنوز به عنوان يکی از موثر ترين مظاهر فرهنگی آفريقا و حتی دنيای غرب از او ياد می شود.

    مارلی و گروهش در سال 1963 شروع به فعاليت کردند و در سالهای اول کارشان در جاماييکا با يک رشته آهنگهای پر فروش به شهرت رسيدند.

    مارلی در آن اوايل خواننده اصلی نبود و اين گروه بود که همخوانی می کرد. طعم شيرين موفقيت البته عمری نداشت و در سال 1969 باب مارلی به ناچار به آمريکا مهاجرت کرد و مدتی در يک کارخانه ماشين مشغول به کار شد.

    اما لی پری، تهيه کننده بزرگ که از قبل کارهای مارلی را دنبال کرده بود بالاخره راهی برای رساندن او به بازار جهانی پيدا کرد. به اين ترتيب ترانه Exodus که در سال 1977 منتشر شد، اولين آهنگ پرفروش تجاری باب مارلی محسوب می شود. باب مارلی از اين شهرت و اعتباری که کسب کرده بود به عنوان سکويی برای اتحاد کشورش استفاده کرد.

    او در کنسرت معروف one love (يک عشق) که در سال 78 در جاماييکا برگزار شد، از رهبران دو حزب اصلی مخالف دعوت کرد تا به روی صحنه بيايند و در حين اجرای ترانه ای به همين نام دست آنها را در دست يکديگر گذاشت. او قصد داشت با اين اقدام کشور را از جنگ داخلی نجات دهد.

    لی پری هم با تکيه بر همين روحيه باب مارلی توانست برای او بازاريابی کند و از همان ابتدا می دانست که اين جنبه او می تواند توجه بسياری از جوانان را جلب کند.

    باب مارلی بعد از کنسرت "وان لاو" به يک چهره سياسی تبديل شد. البته او هيچگاه با اين موضوع موافق نبود.

    مارلی در گفتگويی که شبکه يک راديوی بی بی سی در سال 1981 با او انجام داد، باب مارلی از عدم علاقه خود به سياست و لزوم فعاليت های اجتماعی صحبت کرد.

    او در اين مصاحبه گفت: "سياست بازی خطرناکی است. يک سياستمدار تا زمانی که شما به سن رای نرسيد اصلا تو را نمی شناسد. من در عمرم با سياست کاری نداشتم. الان که معروف شدم و پيامی برای مردم دارم، سياستمداران خودشان را به من نزديک می کنند. من از مردم طرفداری می کنم نه از سياست. دلم می خواهد وضع اقتصادی و اجتماعی کشورم بهتر شود. من می خواهم بخشی از درآمدم را برای تاسيس مراکزی هزينه کنم که جوانان بتوانند در آنجا با فعاليت های اجتماعی و فرهنگی گرد هم آيند تا هويت خود را شناخته و از اين طريق به آينده اميدوار شوند."

    آهنگهايی که باب مارلی و ويلرز بين سالهای 1969 تا 71 تحت مديريت لی پری ساختند در اوج ابتکار و قابليت خلق شده اند. "برخيز و حقت را بگير" (Get up stand up) و "آفتاب می تابد" (Sun is shining) محصول همين دوره بود.

    آنها در اين دوره با آهنگهای شاهکار جديد و تنظيم مجدد آهنگهای قديمی آثاری فراموش نشدنی به جا گذاشتند و نامشان را برای هميشه در تاريخ موسيقی ثبت کردند.

    بعد از دوره اول موفقيت باب مارلی با لی پری، ديگر هيچ چيز نمی توانست جلوی موفقيت گروه ويلرز را بگيرد

    چيزی نگذشت که تهيه کننده معتبر ديگری به نام کريس بلک ول با آنها قرارداد بست. البته او بيشتر روی بازار طرفداران راک تمرکز می کرد. برای مثال کنسرت های مشترک برای باب مارلی و ستاره های راک ترتيب می داد و اين چيزی بود که با نارضايتی گروه مواجه شد.

    آهنگ I shot the Sherrif که در آن يک فراری به قتل کلانتر اعتراف می کند در همين دوره به بازار آمد و اريک کلاپتون نوازنده گيتار راک و بلوز هم اجرای خودش را در سال 1974 از اين آهنگ ارائه داد.

    ايـن آهنگ خيلی زود وارد جدول آهنگهای پرفروش بريتانيا شد و به اين ترتيب تاريخ نشان داد که تلاش های کريس بلک ول چندان بی ثمر نماند. اجراهای مشترک باب مارلی و ويلرز با ستاره های راک آن زمان باعث شد طرفداران راک هم با رگی آشنا شوند و به اين ترتيب فروش آلبومها بيشتر و بيشتر شد.

    باب مارلی و ويلرز از سال 1974 به بعد تقريبا سالی يک آلبوم بيرون می دادند و ترکيب گروه تا روزهای آخر زندگی او دچار تحول نشد. مارلی، برادران برت Barret Brothers و برنارد هاروی با سازها و سه خواننده زن از جمله ريتا همسر مارلی که بعدها به تنهايی خواننده معتبری شد با هارمونی، گروه را همراهی می کردند.

    باب مارلی در سال 1981 در اثر بيماری سرطان درگذشت.

  8. #18
    Banned
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    رشت
    پست ها
    243

    پيش فرض

    حالا یه توضیحی از من:
    باب مارلی سازنده ی سبک رگایی بود.
    برای فهم بهتر این سبک باید ییه آهنگ از باب مارلی گوش کنین.
    ولی الآن پسرش یعنی Damian Jr. Gong Marley یه جوری این سبک رو با رپ ترکیب کرده.

  9. #19
    Banned
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    رشت
    پست ها
    243

    پيش فرض

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    با گوش دادن این موزیک به سبک زیبای باب مارلی یعنی رگایی پی می برید.

  10. #20
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض سازهای موسیقی فولكلور آلبانی

    اشاره:

    عمده‌ترین گروههای آلبانیایی موسیقی فولكلور، از سازهایی چون كلارینت سیستم آلبرت، آكاردئون، عود و دایره زنگی استفاده می‌كنند و به اجرای موسیقی سنتی آن كشور و همچنین موسیقی مردمی مناطق آلبانی مركزی، كوزووو و آلبانی جنوبی می‌پردازند.
    عود سازی است متعلق به آلبانی جنوبی كه كاسه آن از قطعات مختلفی تشكیل شده و دارای دو سیم است و بر اساس یك پنجم كوك می‌شود.
    اركستر فولكلور دریتا، موسیقی سنتی آلبانی شمالی و كوزووو را با گروهی متشكل از چهار سیف تلیا، فایل (فلوتی كه انتهای آن باد می‌كند) و دایره می‌نوازد. سیف تلیا سازی گلابی‌شكل است كه كاسه آن از چوب یك تكه درست شده است. این ساز چهار سیم دارد و بر اساس یك چهارم كوك می‌شود. تك‌نوازان این ساز از تكنیكهای بسیار پیچیده‌ای استفاده می‌كنند، اما هنگام همراهی با سایر سازها، تكنیك نواختن آن ساده‌تر است تا بتواند صدای هماهنگ‌تری را خلق كند.
    اركستر فولكلور دریتای آلبانی، از ساز سیف تلیا، استفاده‌های فراوان می‌كند و اغلب آثار موسیقایی فولكلور آلبانی با این ساز نواخته می‌شود.

    كلارینت آلبانیایی:

    كلارینت آلبانیایی اصولاً بر اساس سیستم آلبرت كه سیستم ساده‌ای است و جایگزین سیستم بوهم شده است، نواخته می‌شود. این سیستم به طور طبیعی در اجرای موسیقی فولكلوریك آلبانی و یونان به كار گرفته می‌شود و نسبت به سیستمهای دیگر، دارای محسنات بیشتری است. در این سیستم انگشتان راحت‌تر روی كلیدها و سوراخهای ساز جابه‌جا می‌شوند. البته در مورد بعضی از كلیدها مشكلاتی وجود دارد، ولی اصولاً صدای شفاف‌تری از ساز بیرون می‌آید و نواختن بر اساس این سیستم، بسیار ساده‌تر است. كلارینتهای آلبانیایی را در ابعاد و وزنهای مختلفی می‌سازند، از جمله كلارینتهای موسوم به كابا، چرمنیكا، اپوچكه و پودریش تسه را می‌توان نام برد.
    كلارینت آلبانیایی با سبكی شبیه به كلارینت یونانی نواخته می‌شود و از آنجا كه همیشه نقش ساز رهبری‌كننده را ایفا می‌كند، باید آن را به گونه‌ای نواخت كه شنونده را تحت تأثیر قرار دهد و صدای آن با صدای سازهای دیگر، چندان درهم نیامیزد. از همین رو، بسیار با قدرت و مسلط نواخته می‌شود و صدای پرطنینی دارد.


    پی‌نوشت:
    1. Clarinet
    2. Albert system
    3. Kosovo
    4. Drita
    5. Ciftelia
    6. Fyell
    7. Bohem
    8. Kaba
    9. Cermenika
    10. Epocke
    11. Podrishte

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •