تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 2 از 5 اولاول 12345 آخرآخر
نمايش نتايج 11 به 20 از 47

نام تاپيک: اشعار پدر

  1. #11
    حـــــرفـه ای S a f a 6 4's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    محل سكونت
    هر جایی به غیر از اینجایی که هستم
    پست ها
    4,042

    پيش فرض

    برای پدر
    پدرم مي آمد از سر كوچه فقر
    با دوچرخه و آن خورجين اش
    او كه مي آمد
    جمله خواهرها برادريم
    سهم يك شادي را
    مي خوانديم در سفره ي مان
    در سفره ي بي قاتق و نان
    اشك در گوشه چشم ميلغزيد
    و گرسنه باز هم
    مي نهاديم به بالين سر را
    تا كه شايد در خواب
    سفره ي رنگين خيال
    سيرمان مي كرد از طعم يك خوشبختي ...
    صبح در مدرسه باز
    معلم مي گفت
    فقر را هجي كن؟

    فقر...آقا ...
    احساس است
    مثل يك تصوير است
    فقر آقا ...
    خاطره نيست
    عين يك زندگي
    ننگين است
    برق سيلي معلم
    بخودم مياورد
    اشك در لانه ي خود
    مي رقصيد
    و نگاهم ز سر دلتنگي
    مي نمود از پنجره راه
    پدرم مي آمد
    از سر كوچه فقر
    با دوچرخه و آن خورجين اش
    كوله بارش همه آه...
    كوله بارم تنها

  2. #12
    حـــــرفـه ای S a f a 6 4's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    محل سكونت
    هر جایی به غیر از اینجایی که هستم
    پست ها
    4,042

    پيش فرض

    پدر ......
    پدر معنا ، پدر درک است
    پدر تنها ، که امیدش فقط تَرک است
    پدر بی مدعا،اما پراز عشق است
    پدر پر محتوا،اما چرا بِشکست
    پدر هردم زتنهایی کسی دارد
    پدر با زخم دل هم، همرهی دارد
    پدر در عمر خویش خود راندیده
    پدر با عشق بسیار غم خریده
    پدر بی احترام کز ما، پدر باشد
    پدر در تاب این دنیا پدر باشد
    پدر خسته ،ولی امید به هر ترفند
    پدر تنها، ولی عاشق ز هر فرزند
    پدر یاور، ولیکن بی غرور وپاک
    پدر سرور، رود کز بین ما در خاک
    پدر بوسم، من آن دستِ پر از زخم ات
    پدر بخشش زتو باشد، زما دراین همه ظلمت
    پدر نیست هیچ کسی جایت
    پدر الله نگهدارت

  3. #13
    حـــــرفـه ای S a f a 6 4's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    محل سكونت
    هر جایی به غیر از اینجایی که هستم
    پست ها
    4,042

    پيش فرض

    بوسه‌اي بر دستانِ پدر

    و عِطر سيلي برمي‌خيزد



    كاش دوباره مرا مي‌زدي

    تا به چيزي ...

    شايد به دستهايت

    اعتماد كنم

    و هستي‌ام

    اين چنين

    درمردمكِ چشم‌هاي اين زن نلرزد

  4. #14
    حـــــرفـه ای S a f a 6 4's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    محل سكونت
    هر جایی به غیر از اینجایی که هستم
    پست ها
    4,042

    پيش فرض

    جايي در من پنهان شده‌اي

    با همان كمربندت

    كه صداي خنده‌اش را مي‌شنوم



    كمربند خوبي بود

    نه مثل من

    و دوستش داشتي

    مي‌دانم چند سوراخ داشت

    و صداي قلابش را

    كنار ساعت روي ميزم گذاشته‌ام



    جايي پنهان شده‌اي

    با همان كه دوستش داشتي

    نه مثل من



    پدر سرپا خسته شدي اين همه وقت!

    يك‌كمي بنشين يا يك‌كم بخواب

    من خودم كمربندت را نگه خواهم داشت

    و دوستش خواهم داشت

    همان مثل تو

    و كمربند خواهد خنديد

    همان مثل من.

  5. #15
    آخر فروم باز persian365's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    محل سكونت
    اینترنت
    پست ها
    1,267

    پيش فرض پدر باشد ولي ...

    چو برخيزد صداي نامه برها
    دلم در لرزه افتد از خبرها
    كسي حال مرا داند كه او هم
    پدر باشد ولي دور از پسر ها

  6. این کاربر از persian365 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #16
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    اینو دیدم متن یک اهنگ بود گفتم بذارم همین


    میخونم واسه تو پدر بشنو تو پدر میخونه پسر با اینکه بدم من خیلی بدم

    میدونم خودم اسیر درد تنهایی شدم مادر که نیستش بغلش کنم قربونش برم

    بگم ای مادر بشنو ای مادر حرفهای منو من میگم بر ات ماتم و غمو

    تو چه میدونی چی کشیدم من مهرو محبت که ندیدم من همش عذاب بود

    همه سهم من از زندگی پر از رنج من فریاد میزنم ای خدا چطور شده این بلا سر من بیاد

    مگه آدم نیست تو دنیا زیاد از همون اول قهر کردی با من فکر کردی که من مال تو نیستم

    دیوونه شدم بسه ای خدا من یه آدمم حیوون که نیستم

    زندگی سخت همه میدونن با خوبو بدش همه میمونن مردها سر کار زنها تو خونن

    نباید بگی همه دیونن راضی نمیشه نامرد قلب من که بتونم من ازت بد بگم

    یادت هست چطور بی مادر کردی تو پنج سالگی به همین سادگی با یه پارچگی ما فریاد زدیم

    مادرو میخواییم مادرو میخواییم تو هم گفتی که اینجوئی باشه همتونو من میندازم بیرون

    از تو خونمون! هستی تو پدر هستی تو پدر

    پدر مهر داره پدر دل داره پدر عشق داره پدر خدا هست خدای دوم اینو میدونن همه ی مردم

    شاید ندونی میخوام بدونی با این کارهاتم هستی تو پدر من هم یه پسر

    گوشاتو وا کن خوب هم نگاه کن شاید شنیدی یا هم که دیدی حرف قلبمو روشش نوشته

    دوستت دارم با همه حرفات دوستت دارم من با همه کارهات هستی تو پدر
    Last edited by magmagf; 01-06-2007 at 12:04.

  8. #17
    آخر فروم باز persian365's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    محل سكونت
    اینترنت
    پست ها
    1,267

    پيش فرض

    magmagf شعر اخری خیلی جالب بود
    میشه از اهنگش اطلاعات بدی تا بتونم پیدا کنم دانلود کنم
    ممنون

  9. #18
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    magmagf شعر اخری خیلی جالب بود
    میشه از اهنگش اطلاعات بدی تا بتونم پیدا کنم دانلود کنم
    ممنون
    گمونم هنوز اهنگش ساخته نشده
    اما سایت گروه و اطلاعات اینجاست

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

  10. #19
    آخر فروم باز persian365's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    محل سكونت
    اینترنت
    پست ها
    1,267

    پيش فرض

    magmagf ممنون
    ......
    پدر مهربونم

    وقتی تو رفتی

    من نونهالی بودم

    فقط یادم میاد شبی در منزل ما سوگواری بود

    ومن نمیدونستم برای چی

    بعد ها فهمیدم برا اینکه تو دیگه تو این دنیا نیستی

    نمیدونم چرا رفتی

    اگر تو میماندی زندگی زیبا تر بود

    قلب من شاد تر بود

    پشت من گرم تر بود

    وقتی من به دنیا ی شما اومدم

    مادرم بتو گفته بود

    باز هم دختر است

    و تو گفتی دختر و پسر برای تو برابر است

    افرین بر تو ای پدر

    تو پیشرو زمان خود بودی

    تو در ورای افکار زمان خود بودی

    من تو را تحسین میکنم

    من تو را تحسین میکنم

    تو به مادرم سفارش داد ی

    ما رو بی مطالعه به کسی نسپارد

    و او هم سعی خودش را کرد

    تو در غربت ما را ترک کردی

    و من در غربت زندگی میکنم

    ایا سرنوشت من و تو با غربت در امیخته بود؟

  11. #20
    آخر فروم باز diana_1989's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    پست ها
    1,078

    پيش فرض

    هنگامی که به عکس او مینگرم مثل این است که چیزی جست و جو میکنم.

    او که لابه لای خطوط صورتش یک حکایت یک قصه و یک ماجرا نهفته است.

    ماجرایی از صبر و استقامت او.نشانه هایی از متانت و صبوری او.....

    پدر لبانت را که نشانه هزاران قصه است دوست دارم.

    دستهایت را و چشمانت را ...همه و همه چیزت را دوست دارم.

    مهربانا !

    وقتی که به صورتت مینگرم در نظر آرم که چه زحمت ها باید برایم میکشیدی .

    ولی مرا با دنیایی مالامال از آرزوها تنها گذاشتی.

    پدر جان دوست دارم قلبم را که نشانه وجودم است به دست تو بسپارم .

    شاید قطره ای از اقیانوس بیکران محبتت را جبران نماید.

    میخواهم خود را به دست نسیم شرق بسپارم تا مرا با خود به کهکشانها برده ....

    آنجا که دیگر کسی مرا نشناسد.آنجا کنارابرها بنشینم و برایت گریه کنم.

    دوست دارم جای دوری بروم که کسی را نشناسم و دیگر خجل از گریستن خود نباشم.

    میخواهم نزد خدای خود بروم و بنشینم و با او دردو دل کنم.بگویم که خدایا ترا نیز دوست دارم.

    مادرم را هم دوست دارم.مادری که بار سنگین آرزوهای من بر دوش اوست.

    باز میگویم که پدرم را از همه بیشتر دوست دارم.

    میخواهم بگویم که روزگاری پدرم چشمانی داشت پر فروغ و دوست داشتنی

    و دستانی محکم و زیبا و قلبی پر از احساس که از هزاران هزار چشم بینا بهتر

    و از صدها دست توانا با ارزشتر بود.

    پدر جان!

    اگر ابر بودم میگریستم.اگر خورشید بودم میدرخشیدم.

    اگر باد بودم می وزیدم.اگر دریا بودم می خروشیدم.

    اگر گل بودم میشکفتم و

    اگر با تو بودم تمام زندگیم را به تو تقدیم میکردم.

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •