کسي که نشسته است، هميشه خسته نيست
شايد جايي براي رفتن نداشته باشد
کسي که نشسته است
شايد خسته باشد
شايد همه جا را گشته باشد و خسته باشد
کسي که نشسته است
حتما گم کرده اي دارد.
کسي که نشسته است، هميشه خسته نيست
شايد جايي براي رفتن نداشته باشد
کسي که نشسته است
شايد خسته باشد
شايد همه جا را گشته باشد و خسته باشد
کسي که نشسته است
حتما گم کرده اي دارد.
به خودت نگیر شیشه پنجره
تمیزت می کنند
که کوه را بی لکه ببینند
و آسمان را بی چرک
به خودت نگیر شیشه
تمیزت می کنند
که دیده نشوی
علیرضا روشن
چیزی نیست
که مرا
سر شوق بیاورد
جز تو
که تو هم نیستی
علیرضا روشن..."کتاب نیست"
ورای شلوغی ایستاده است
تنها
زیر درخت
دست تکان می دهد که من اینجام
دست تکان می دهم که بیایم؟
سر تکان می دهد که نه
من و شلوغی
همه با هم
تنهاییم
علیرضا روشن
" کتاب نیست"
.
او را که رو به نور می رود
دیگران
تاریک می بینند.
.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)