<<< دیالوگهای به یاد‌ماندنی >>> بازیها

[amin 2010]

(کانویکشن)Vic he said you re like my brother ...brother is a family...like i said!!!
its not a lake its an ocean ( الن ویک)
یکی هم دیالوگه اخر مافیا 1 جایی که به تامی میگه این از طرفه دن چیچیه!!!(اسمه دونه یادم رفته!!)

[Arrowtic]

دون سالیوری بود.
____
جمله ی معروف آرتاس در هنگامی که روح پدر یه ساعت رو مخش کار کرد و گفت تو آدم بدی شدی ببین همه ی اونها میخوان تورو بکشن بیا توبه کن پسرم.(و اینجور حرفها!)
آرتاس هم در جواب گفت:بگذار بیایند.فراستمورن گرسنه است:
Let them come.Frosmourne Hungers

[s.w.a.t]

cod 5 اون قسمتی که رئیسمون فریاد میزنه:
پیروزی برای ماست
(به رنگ سبز جمله دقت کنید!)

[wrongring]

assassin's creed
nothing is true everything is permitted

[B.J.U]

Max Payne 2:
home is Where your Heart is
این جمله همیشه یادم میمونه

[Malware]

تو resident evil 5 جایی که جیل کریس رو نمیشناسه و کریس میگه
jill don't you recognise me it's me chris
خیلی احساسی بود

[Alex Fera]

جمله خوب زیاده،اما یه کلمه هست که خیلی تو ذهنمه و خیلی هم استفاده میکنم............

!!!!!!!!CRAP
UnCharted بازها میدونن من چی میگم...........

[skull_avatar]

final fantasy 13
اوایل بازی که هوپ مرگ مادرشو میبینه و کاری از دستش بر نمیاد ، وانیل اونو بغل میکنه و میگه:
it's too much isn't it? face it later

halo reach
این دیالوگ ها بخاطر صحنه ماندگارش،ماندگار میشن.

آخر بازی

دو تا الیت میریزن سر امیل ،یکیشونو میکشه میگه:
who's next?
ناغافل اون یکی از پشت شمشیرشو میزنه به امیل و بلندش میکنه،امیل هم مثل همیشه مغرور بدون اینکه شکست رو بپیذیره میگه:
i'm ready,how about you
بعد چاقو میکشه فرو میکنه تو گردن طرف،خودشو اونو پرت میکنه پایین.

assassin creed brotherhood
یکی از مراحل فرعی بازی تو خاطرات کریستینا
اتزیو از یه دختر خوشش اومده داداشش میگه خوب برو باهاش حرف بزن بعد میره پیش دختر حسابی دست پاچه میشه دختره هم ول میکنه میره اتزیو میگه:
Ezio: Wait,I wasn't ready.I was planning on being really charming and funny. Can I just have a second chance

[xxxj]

تو بلک اپس یه قسمت بود به زنو میگفتی من از اون قسمتش خوشم اومد البته دقیق یادم نیست

reznov listen to me dragovich ...and ...and...almost died

[شـیـفــو]

میشه لطفا یکی اون جمله آخر مافیا 1 رو بنویسه ، که تقریبا همچین چیزی میگفت ، " همیشه همه چیز اونطور که رو کاغذ می نویسند پیش نمیره .... "