تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 10 از 18 اولاول ... 67891011121314 ... آخرآخر
نمايش نتايج 91 به 100 از 175

نام تاپيک: سریال وضعیت سفید

  1. #91
    حـــــرفـه ای poonel's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    محل سكونت
    زیـر خـط فـقـر
    پست ها
    4,167

    پيش فرض

    گفت‌وگو با مونا احمدي، بازيگر نقش شيرين در سريال «وضعيت سفيد»
    عشق از نگاه فرشته‌هاي جنگ



    وقتي گفت قبل از «وضعيت سفيد» در فيلم «كودك و فرشته» نقش فرشته را بازي كرده است، صحنه‌هاي جنگي اين فيلم در ذهنم مرور شد و ياد چهره دختر نوجواني افتادم كه با مهارت زياد در اين فيلم نقش دختر خرمشهري را بازي مي‌كرد كه در وسط جنگ گير افتاده بود.

    او شباهت زيادي به شيرين داشت. دختري معصوم كه در وضعيت سفيد، هم اصل است هم نيست. فرشته حالا شيرين شده بود. مونا احمدي، بازيگر اين دو نقش متولد سال 69 است و اين روزها در در رشته كارشناسي تئاتر درس مي‌خواند.
    خودش مي‌گويد وقتي در سريال وضعيت سفيد بازي مي‌كردم، كنكور شركت كرده‌ بودم اما هنوز دانشگاه‌ سراسري قبولي‌ها را اعلام نكرده بود، اما در دانشگاه آزاد رشته تئاتر قبول شده بودم. با مونا احمدي به گفت‌وگو نشستيم تا اين بازيگر تازه نفس از انگيزه‌هايش براي بازيگري و وضعيت سفيد بيشتر برايمان بگويد.
    قبل از وضعيت سفيد تجربه سنگين بازي در نقش فرشته را در يك فيلم جنگي كودك و فرشته داشته‌ايد. اما در گفت‌وگويي خوانده بودم حميد نعمت‌الله گفته بود جايي شما را ديده و همان‌جا شما را براي بازي در نقش شيرين انتخاب كرده است...
    بله! آن زمان آقاي نعمت‌الله نمي‌دانستند كه من قبلا در فيلم كودك و فرشته بازي كرده‌ام.
    پس بهتر است براي آشنايي بيشتر با شما اين سوال را بپرسم كه چگونه براي بازي در فيلم كودك و فرشته انتخاب شديد؟
    من قبل از بازي در فيلم كودك و فرشته در هنرستان درس تئاتر مي‌خواندم. چند نفري بوديم كه از طرف هنرستان براي بازي در اين فيلم به خانم مهتاب نصيرپور كه از نوجوانان دختر براي بازي در اين فيلم تست بازي مي‌گرفتند، معرفي شديم و از ميان آنها من براي نقش فرشته انتخاب شدم. قبل از اين هم وقتي خيلي بچه بودم در يك اپيزود از سريال پنجره بازي كرده‌ بودم.
    بازي در نقش فرشته برايت سخت نبود؟ چون فيلم كودك و فرشته پر بود از انفجار و آتش و جنگ. در سني كه داشتيد از اين همه انفجار و صداي گلوله و... نمي‌ترسيدي؟
    17 ساله بودم كه در اين فيلم بازي كردم. اتفاقا در آن سن، ترس زياد معنايي ندارد چون در اين سن خطر كردن جذاب است. بيشتر هيجان‌زده بودم.
    آن صحنه‌ها و تجربه جنگ از نزديك بايد برايت جالب باشد، چون نسل شما جنگ را از نزديك تجربه نكرده‌ است و در آن زمان متولد نشده بوديد. تجربه صحنه‌هايي كه بسيار شبيه جنگ واقعي بود برايت چگونه بود؟
    درست است كه من و همنسلانم سال‌هاي جنگ را نديده‌ايم و خاطره شخصي از آن نداريم اما همه ساله در هفته دفاع مقدس ما را با جنگ و تبعات آن آشنا مي‌كنند. به همين دليل چندان با اين موضوع بيگانه نيستيم.
    وقتي براي بازي در فيلم كودك و فرشته به خرمشهر وارد شدم واقعا جنگ را در همه جاي اين شهر لمس كردم، از تركش‌هايي كه هنوز اثرات آنها بر در و ديوار شهر ديده مي‌شود. حتي در نگاه مردم خرمشهر مي‌توان جنگ و اثرات آن را ديد. البته اين را هم اضافه كنم ما كه سال‌هاي جنگ را تجربه نكرده‌ايم با جنگ از طريق كتاب‌ها، مقالات، فيلم‌ها و سريال‌ها آشنا شده‌ايم. اما فيلم كودك و فرشته مرا با ابعاد گسترده‌تري از جنگ آشنا و اتفاقات آن را برايم ملموس‌تر كرد.
    برگرديم به وضعيت سفيد. در اين سريال مقابل تعداد زيادي بازيگر حرفه‌اي و غيرحرفه‌اي بازي كرده‌ايد. اين حضور چگونه تجربه‌اي بود؟ آيا حرفه‌اي‌ها باعث شدند آموخته‌هايت درباره بازيگري بيشتر شود؟
    درباره بازيگر حرفه‌اي و غيرحرفه‌اي ديدگاه خاص خودم را دارم. برخي بازيگران سال‌هاست در نقش‌هاي مختلف بازي مي‌كنند، اما هنوز حرفه‌اي نشده‌اند. برخي هم هستند كه در اولين حضور خود كاملا حرفه‌اي ظاهر مي‌شوند. من در فيلم كودك و فرشته با بازيگراني مانند افشين هاشمي و مريم مقدمي همبازي بودم كه از آنها خيلي ياد گرفتم. در آن كار، اصول بازيگري را از بازيگران مقابلم بيشتر ياد گرفتم. در وضعيت سفيد هم سعي كردم از همه بازيگراني كه بيشتر با آنها همبازي بودم، اصول بازيگري را بياموزم.
    ابتداي وضعيت سفيد، شيرين شخصيتي بود كه از انفجار و جنگ ترس شديدي داشت و شما اين ترس را خيلي خوب در بازيتان نشان داديد. احتمالا بازي در فيلم كودك و فرشته و تجربه صحنه‌هاي جنگي در آن فيلم براي نمايش حس ترس در وضعيت سفيد به شما كمك كرد؟
    بله. اما همه سعي‌ام اين بود كه بازي‌ام در نقش شيرين شبيه بازي‌ام در فيلم كودك و فرشته و نقش فرشته نشود. در قسمت دوم سريال گفته شد شيرين و خانواده‌اش در شهري نزديك منطقه جنگي زندگي مي‌كرده‌اند. پدرش خبرنگار بوده و از مناطق جنگي گزارش تهيه ‌مي‌كرده، بنابراين شيرين شخصيتي ناآشنا با جنگ نيست. من هم در عين ‌حال كه تلاش مي‌كردم بازي‌ام شبيه فرشته نباشد اما گاهي از آن تجربه استفاده كردم، چون فرشته و شيرين كاملا با هم فرق دارند.
    شيرين خيلي آرام و ساكت بود، اما به مرور بيشتر خودش را نشان مي‌دهد. با امير رودر رو مي‌شود و با او صحبت مي‌كند. اين تحول شخصيتي شيرين را چطور ارزيابي مي‌كنيد؟
    هر چه داستان جلوتر مي‌رود، امير تلاش مي‌كند به شيرين نزديك‌تر شود و اين روش امير، شيرين را به واكنش وامي‌دارد. شيرين دوست ندارد امير با رفتارهايش نظر ديگران را نسبت به شيرين تغيير دهد يا او را در مركز توجه ديگران قرار دهد.
    يعني امير هر چه عاشق‌تر مي‌شود، شيرين از او دورتر مي‌شود؟
    بله! چون شيرين رفتارهاي امير را نمي‌پسندد و با آنها مقابله مي‌كند. او به امير و واكنش‌هايش حساس شده و تلاش مي‌كند از او فاصله بگيرد.
    نسبت به سني كه شما و يونس غزالي (امير) داريد و از دريچه نگاه كسي كه سن و شرايط سني امير و شيرين را درك مي‌كنيد، رابطه عاطفي امير و شيرين را چگونه مي‌بينيد؟
    اين رابطه عاطفي يكطرفه و از جانب امير است. رابطه عاطفي دو طرفه بين آنها هيچ وقت شكل نمي‌گيرد و چيزي كه اين رابطه را قشنگ كرده‌، دست‌نيافتني بودن شيرين است. امير همه تلاش خود را مي‌كند اما راهي پيدا نمي‌كند. در اين عمل‌ها و عكس‌العمل‌ها بيننده با امير بيشتر همراه مي‌شود، چون لطف‌ها و تلاش او را نسبت به شيرين مي‌بيند، اما شيرين همه آنها را ناديده مي‌گيرد و به امير هيچ توجهي نمي‌كند.
    الان كه سريال را مي‌بينيد، تلخي شيرين را هم احساس مي‌كنيد؟
    بله! شيرين كمي تلخ است، چون شرايط زندگي و خانوادگيش كاملا با امير فرق دارد. شيرين جنگ را از نزديك لمس كرده و تحت تاثير افكار پدرش هم هست. او اخبار جنگ را از طريق روزنامه و راديو پيگيري مي‌كند، اما امير تنها كارش اين است كه هر طور شده به شيرين نزديك شود و اين نوع رفتار براي شيرين قابل قبول نيست چون او در جنگ هم‌سن و سالان امير را ديده كه كارهاي بزرگي انجام مي‌داد‌ند.
    امير بازي كاملا بيروني دارد و بازي شما خيلي دروني است. اين نوع بازي خواسته كارگردان بود يا درام و فيلمنامه به شما، نوع بازي‌تان را ديكته مي‌كرد؟
    فيلمنامه كاملا چنين بازي‌اي را از ما مي‌خواست و راهنمايي‌هاي آقاي نعمت‌الله هم ما را به نوع بازي و شخصيت‌هايمان بيشتر آشنا مي‌كرد. درونگرايي شيرين از اين بابت هم جذاب است كه او كمتر احساسات و هيجانات خود را بروز مي‌دهد، اما در مقابل بمباران آنقدر ترس دارد كه اين ترس را بوضوح به نمايش مي‌گذارد.
    جالب اينجاست كه آقاي نعمت‌الله براي شخصيت شيرين ميزانسن خاصي در نظر گرفته بودند. نماهايي كه از شيرين گرفته شده بيشتر از پشت پنجره است. يعني دوربين زياد به او نزديك نمي‌شود. يعني بيننده هم نبايد زياد به او نزديك شود. بيشتر اوقات او از ديد امير نشان داده مي‌شود.
    اين ميزانسن شايد به اين دليل است كه دست‌نيافتني بودن شيرين را بيشتر نشان دهد. اما اين عشق را به نوعي مي‌توان نخ تسبيح سريال هم دانست.
    اين به اصطلاح نخ تسبيح بودن رابطه عاطفي شيرين و امير، مربوط به شخصيت امير است كه همه‌جا هست. به خانه شخصيت‌هاي مختلف داستان مي‌رود و باعث مي‌شود حرف‌ها و ماجراها بين شخصيت‌هاي مختلف جريان يابد و آنها را به نوعي به هم نزديك كند.
    نقش فرشته در كودك و فرشته اصلي بود، اما در وضعيت سفيد در حاشيه هستيد و بيشتر در توهمات امير ديده‌ مي‌شويد به همين دليل شايد بيننده‌ها خيلي شيرين را جدي نگيرند.
    در كودك و فرشته بجز در 2 سكانس كه بيشتر از دو سه دقيقه نبود در بقيه حضور داشتم، اما در وضعيت سفيد كمتر ديده مي‌شوم. اما همين حضور كمرنگ باعث شده بود انرژي بيشتري براي بازي در نقش شيرين بگذارم. بايد جوري بازي مي‌كردم كه بيننده متاثر شود.
    همين باعث مي‌شد در طول كار اضطراب بيشتري داشته باشم. اما اين‌كه چون شيرين در رويا و توهم امير است مردم او را دست‌كم بگيرند و در نتيجه بازي من اهميت نداشته باشد، اصلا درست نيست و اميدوارم چنين هم نباشد. چون من براي بازي در وضعيت سفيد خيلي انرژي گذاشتم. بايد دو جور بازي ارائه مي‌دادم. يك بازي بيروني‌تر و واقعي‌تر براي سكانس‌هايي كه در روياي امير نيستم و يك بازي دروني‌تر براي سكانس‌هايي كه در توهم امير با او روبه‌رو مي‌شوم. اين دو جور بازي واقعا دشوار بود و اميدوارم مردم شيرين را ببينند و او را دوست داشته باشند.


    طاهره آشياني / گروه راديو و تلويزيون
    روزنامه جام جم چهارشنبه 11 آبان 1390
    Last edited by poonel; 03-11-2011 at 13:06.

  2. 2 کاربر از poonel بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #92
    حـــــرفـه ای poonel's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    محل سكونت
    زیـر خـط فـقـر
    پست ها
    4,167

    پيش فرض

    جواد طوسي : فيلمنامه نويسان اين سريال تلاش كرده اند ذائقه مخاطب را تغيير دهند و تا حدود بسياري هم موفق بوده اند

    منتقدان از« وضعيت سفيد» تلويزيون گفتند



    «وضعيت سفيد» كه اين شب‌ها از شبكه 3 سيما پخش مي‌شود با واكنش‌هاي مختلفي از سوي مخاطبان و منتقدان سينما و تلويزيون مواجه شده است.

    اين آخرين ساخته حميد نعمت‌الله، تجربه‌اي جديد در بازنمايي مقطعي نه‌چندان دور از تاريخ كشورمان محسوب مي‌شود. روايتي كه نعمت‌الله براي سريالش در نظر گرفته آنقدر پرجزئيات، متراكم و متفاوت است كه برخي اين اثر را فراتر از استانداردهاي تلويزيون دانسته اند.
    سعيد قطبي‌زاده، منتقد سينما و تلويزيون با اشاره به اين كه «وضعيت سفيد» واقعا ارزش توجهي بيش از اينها دارد به «جام‌جم» مي‌گويد: به نظرم اين سريال از بهترين كارهاي حميد نعمت‌الله است. چون در اينجا مسلط بر موضوع است. فكر مي‌كنم يكي از دلايلش اين باشد كه او متعلق به نسلي است كه در دهه 60 با انواع و اقسام محروميت‌ها زندگي كرده و خيلي خوب همه آنها را در ذهنش حفظ كرده است. هر كدام از ما بخشي از اين خاطرات را حفظ كرده‌ايم اما ارزش كار او به اين است كه او در اين اثر اين نشانه‌ها را دوباره احيا مي‌كند. به عبارت ديگر كار بزرگ او اين است كه اين «نشانه‌ها» و «خاطرات» را در قالب يك قصه جذاب ارائه مي‌كند و براي انجام اين مهم از روشي استفاده كرده كه نه براساس الگوهاي موفق و جواب پس داده قبلي است و نه شبيه فيلم‌هايي است كه خودش پيش‌تر ساخته. به نظرم كاري كه حميد نعمت‌الله كرده نزديك كردن دنياي امروز به دنياي دهه 60، با بازآفريني خلاقانه است. يك جاهايي احساس مي‌كنم كه او زندگي و تجربه خودش را ساخته و آدم‌هايي كه به عنوان شخصيت‌هاي مكمل مي‌بينيم در واقع اقوام و دوستانش بوده‌اند.
    جواد طوسي از منتقدان شناخته شده كشور نيز درباره سريال وضعيت سفيد مي‌گويد: ويژگي بارزي كه اين مجموعه دارد تلاشي است كه فيلمنامه‌نويسان و كارگردان اين مجموعه در جهت متفاوت بودن كار خود نشان داده‌اند.آن هم نه به منزله اين كه اين تلاش به يك زبان متظاهرانه تبديل شود. به هر حال برخي از فيلم‌ها و سريال‌هاي تلويزيوني براي مخاطب كليشه‌اي شده‌اند با اين پيش‌فرض فيلمنامه‌نويسان تلاش كرده‌اند اندكي از ذائقه مخاطب را تغيير دهند و البته تا حدود بسياري هم موفق بوده‌اند؛ چون در فرم و روايت نوآوري خلاقانه‌اي داشته‌اند. خودم كه بعضي از قسمت‌هاي اين مجموعه را ديدم ياد فيلم‌هاي نئوراليزم سينماي ايتاليا افتادم. بعضي از جاها سعي شده ريتم و ميزانسن به يك موقعيت غيرعادي تبديل شود ولي اين به يك دافعه تبديل نمي‌شود چون در ادامه ما به يك ريتم و ضرباآهنگ متعادل مي‌رسيم كه خود به يك عامل زيباشناسانه تبديل شده است.
    وي مي‌افزايد: مشخص است كه سازندگان از ابتدا به اين ريتم و ميزانسن فكر كرده‌اند به همين خاطر هم هست كه نتيجه كار ارتباط خوبي با تماشاگر داشته است. داستان سريال با وجود آن كه در مقطع 8 سال جنگ مي‌گذرد، اما ظاهراً هدف اين بوده كه تلخي‌هاي آن دوران تلطيف شوند تا براي تماشاگر يك دهه بعد دافعه ايجاد نكند. شما در اين سريال در كنار شخصيت‌هاي پرتضاد كه هر كدام موقعيت‌هاي مختلفي را ايجاد مي‌كنند، همدلي و اتحاد را هم مي‌بينيد.
    طوسي وضعيت سفيد را براي كارگردانش يك قدم به جلو مي‌داند و مي‌گويد: نوع بازي گرفتن از بازيگران و نحوه مواجهه فيلمنامه‌نويسان و كارگردان‌ با يك واقعه تاريخي كه چندان هم دور نيست در نوع خود بي‌نظير است.
    با اين وجود هستند منتقداني كه نظر ديگري درباره اين سريال داشته باشند. علي معلم، در اين باره مي‌گويد: اگر سريالي سينمايي ساخته شده باشد يا پرجزئيات باشد، من موفقيت را در اين چيزها نمي‌دانم. سريال بايد مخاطب را قانع كند كه آن را دنبال كند. البته اين سريال ويژگي‌هايي در كارگرداني و نيز نوع ميزانسن‌ها دارد اما مهم اين است كه اثري كه ساخته مي‌شود براساس نيازسنجي مخاطب ساخته شود. اگر اين فرآيند بخوبي پيگيري شود به نتايج خوبي هم خواهيم رسيد. مثلا سريال «ستايش» سريال موفقي است چون احساس مي‌كنم در اين اثر كار مخاطب‌شناسي انجام شده است.
    اين منتقد مي‌افزايد: در حال حاضر چهره‌ها در تلويزيون اهميت بيشتري پيدا كرده‌اند در حالي كه به نظر من خود «اثر» مي‌تواند كسب اعتبار كند به معناي ديگر بايد كار كردهاي مخاطب‌شناسانه را در ساخت آثار تلويزيون لحاظ كرد.
    قطبي‌زاده اما معتقد است كه زندگي مردم در اين سريال بخوبي ديده مي‌شود.
    او مي‌گويد: معتقدم وضعيت سفيد قصه‌اي ندارد و اين خيلي خوب است كه قصه‌اي وجود ندارد چون ممكن است بيننده برخي از قسمت‌هاي اين سريال را به هر دليلي از دست بدهد با اين وجود مي‌تواند همچنان مخاطب قسمت‌هاي باقي مانده باشد و لذت هم ببرد. از اين نظر «وضعيت سفيد» بيش از اين كه متكي بر «قصه» باشد متكي بر موقعيت‌هاست اين موقيعت‌سازي آنقدر هوشمندانه و هنرمندانه صورت گرفته است كه تمام بازيگراني كه در اين سريال حضور دارند هر كدام در موقعيت‌هاي مختلفي كه برايشان طراحي شده، ابتكار عملي پيدا مي‌كنند تا بتوانند بخشي از سريال را متوجه خود كنند. نتيجه ساده‌اي كه از اين بحث مي‌گيريم اين است كه هيچ كدام از بازيگران سريال، معطل نيستند و همه آنها در موقعيت‌ها و فرصت‌هاي مناسب، محوريت پيدا مي‌كنند.
    وي تصريح مي‌كند: اين سريال مي‌تواند براي بسياري از فيلمسازان و مجموعه‌سازان تلويزيون به عنوان يك اثر آموزنده محسوب شود.

    روزنامه جام جم شنبه 14 آبان 1390




  4. این کاربر از poonel بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  5. #93
    WorkHard / P!ayHard pcforlife's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2009
    محل سكونت
    S t r e t f o r d   E n d
    پست ها
    4,095

    پيش فرض

    اين رابطه عاطفي يكطرفه و از جانب امير است. رابطه عاطفي دو طرفه بين آنها هيچ وقت شكل نمي‌گيرد و چيزي كه اين رابطه را قشنگ كرده‌، دست‌نيافتني بودن شيرين است. امير همه تلاش خود را مي‌كند اما راهي پيدا نمي‌كند. در اين عمل‌ها و عكس‌العمل‌ها بيننده با امير بيشتر همراه مي‌شود، چون لطف‌ها و تلاش او را نسبت به شيرين مي‌بيند، اما شيرين همه آنها را ناديده مي‌گيرد و به امير هيچ توجهي نمي‌كند.
    ای بابا...! داستان که لو رفت!!

  6. این کاربر از pcforlife بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #94
    آخر فروم باز Greedy's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2009
    محل سكونت
    ؟?
    پست ها
    4,006

    پيش فرض

    واقعا سریال فوق العاده ای هست

  8. این کاربر از Greedy بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  9. #95
    حـــــرفـه ای poonel's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    محل سكونت
    زیـر خـط فـقـر
    پست ها
    4,167

    پيش فرض

    من خودم شاید 4 -5 قسمت بیشتر ندیدم. اما چون قصه نداره راحت متوجه شدم. سریال خوش ساختیه.
    خیلی به جزئیات توجه شده و تمام جرئیات صحنه هاش دقیقا عینهو دهه 60 هست.

    نمی دونم چرا وقتی تیتراژش پخش میشه گریه ام میگیره. بدجور یاد بچگیهام میفتم. شما چطور؟

  10. #96
    آخر فروم باز H A M A S's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    پست ها
    3,294

    پيش فرض

    اونجایی که بهروز سرش برد زیر آب و ترانه ای که داشت پخش میشد دیونه کننده بود

    یادش بخیر راهتمایی که بودیم بهروز تو مدرسمون تئاتر بازی میکرد
    این تیکه از فیلم رو میشه جایی گیر اورد؟؟
    بشدت جالب بود.....

  11. #97
    آخر فروم باز Davood_titan's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2009
    محل سكونت
    ...::: هـمــــدان :::....
    پست ها
    1,419

    پيش فرض

    بعضی وقتها امیر خوب حرفایی میزنه

  12. #98
    WorkHard / P!ayHard pcforlife's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2009
    محل سكونت
    S t r e t f o r d   E n d
    پست ها
    4,095

    پيش فرض

    این تیکه از فیلم رو میشه جایی گیر اورد؟؟
    بشدت جالب بود.....
    من کل قسمت های سریال رو تا اینجا ضبطیدم و بالتبع این بخش هم شاملش میشه... ولی متاسفنه نرم افزاری برای جدا کردن بخشی از ویدئو ها را هنوز نصب نکردم... (قبلا Corel VideoStudio رو PC نصب بود)... ایشالا تو این یکی دو روزه قصد دارم بگیرم... به محض گرفتن آپلودش می کنم براتون...
    +
    اون صحنه نجات خره و شستنش خیلی جالب بود! + چه عجب این قسمت این امیر رفتارش مقادیری به آدمیزاد شبیه شد! ضمن اینکه فکر کنم اوایل بهار نشه خوشه پروین رو وسط آسمون دید! (اونم تو شبی که نیمه ابریه و ماه کامل تو آسمونه!)

  13. 5 کاربر از pcforlife بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  14. #99
    آخر فروم باز 5ajad's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2011
    محل سكونت
    Ķêŗmάņšĥąħ
    پست ها
    1,362

    پيش فرض

    سوتی:
    اینا مگه توی چند قسمت پیش دسته جمعی رفتن حموم عمومی (توی باغ حموم نداشتن) ,حالا چطور توی قسمت امشب امیر بعد از تمیز کردن خر رفت حموم(توی باغ) ؟
    راستی به نظرم سریال اگه یکم داستان پردازی قوی تری داشت و همش روی اتفاقات روزمره تمرکز نمیکرد و وقت مردم رو واسه دیدن این کارای الکی نمیگرفت بهتر بود!
    حالا جالب اینجاس که من هر شب قبل از شروع شدن سریال خیلی شوق و ذوق دارم ولی بعد از تموم شدن هر قسمت به خودم میگم عجب مزخرفی بود...

  15. #100
    اگه نباشه جاش خالی می مونه
    تاريخ عضويت
    Apr 2010
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    235

    پيش فرض

    سوتی:
    اینا مگه توی چند قسمت پیش دسته جمعی رفتن حموم عمومی (توی باغ حموم نداشتن) ,حالا چطور توی قسمت امشب امیر بعد از تمیز کردن خر رفت حموم(توی باغ) ؟
    راستی به نظرم سریال اگه یکم داستان پردازی قوی تری داشت و همش روی اتفاقات روزمره تمرکز نمیکرد و وقت مردم رو واسه دیدن این کارای الکی نمیگرفت بهتر بود!
    حالا جالب اینجاس که من هر شب قبل از شروع شدن سریال خیلی شوق و ذوق دارم ولی بعد از تموم شدن هر قسمت به خودم میگم عجب مزخرفی بود...
    اون قسمت چون روز عید بود همه اعم از زن و مرد نمیتونستن همزمان از یه حمام کوچیک استفاده کنن
    در ضمن علت اصلیه این که من شدیدا این سریالو دوست دارم اینه که شکل زندگی واقعی داره، بر خلاف اکثر سریالا که یه قصه آبکی و عوام پسند دارن که فاصله زیادی با اون چه که تو زندگی روزمره میبینیم داره و اتفاقا حسنش نداشتن یه قصه منسجمه البته از نظر من

  16. 6 کاربر از aazp بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •