تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 3 از 3 اولاول 123
نمايش نتايج 21 به 25 از 25

نام تاپيک: در ستایش بطالت

  1. #21
    کاربر فعال فلسفه B.Russell's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2014
    پست ها
    1,005

    پيش فرض

    نظام فضیلت محور توسط ارزش‌هایی که به مردم ارائه می‌کنه اونارو جهت‌میده و این ارزش‌ها هم توسط یک طبقه(یا فرد) ساخته میشه..

    بدنه‌ی مردم تقریبن هیچ توانایی در جهت‌دهی به ارزش‌ها نداره

    سرمایه‌دار‌ها/ نظامی‌ها معمولن نظام‌های لیبرال/استبدادی رو رهبری می‌کنند و مستقیمن رفاه مردم به عنوان پارامتر تصمیم‌گیری لحاظ می‌کنند، بنابراین نظر من روی این‌ها نیست

    وظیف‌گرا؟ می‌تونید آلمان، در بازه‌ای از رهبری حزب ناسیونال سوسیالیسم رو ببینید.

    (اگر داریم جدی صحبت می‌کنیم که باید بگم) تظاهرات رو مردم انجام نمی‌دن، هیچ‌جای دنیا...بلکه این گروه‌ها و احزاب و شرکت‌های بیمه و افراد و.. هستند که برای پیگیری نفع سازمانی و تاثیرگذاری بر حاکمیت جامعه (پیاده‌سازی ایديولوژی خودشون)، از مردم استفاده می‌کنند.

    یک فرد در تظاهرات ایکس شرکت می‌کنه چون مدام از آسیب‌های فلان تصمیم در «کیفیت زندگی‌ش» و زندگی‌ هم صنفی‌هاش بهش گوشزد میشه. حالا این «کیفیت زندگی مطلوب» آیا چیزی هست که فرد در تنهایی و با تفکر بهش رسیده..ابدن نه. این کیفیت زندگی رو گروه‌ها و افراد و .. تعریف‌می‌کنند و تلاش دارن جامعه رو به همون سمت بکشونن.

    مثلن (همین‌جوری میگم) افزایش ساعت کاری مقدار درآمد شرکت‌هایی که تو حوزه‌ی سرگرمی کار می‌کنند رو کاهش میده. یا یه حزبی هست که توی مانیفست خودش کاهش کار فیزیکی انسان‌ها رو قرار داده .
    متاسفانه تناقضات در صحبت هاتون خیلی زیاد هست!
    میگین تظاهرات رو مردم انجام نمیدن، بعدا میگین گروه ها و احزاب انجام میدن، انگار این گروه ها و احزاب از آسمان اومدن و نحوه انتصابشون هم از طریق همون دست های پشت پرده معروف انجام شده با شعارهایی که بازم یک عده دیگه به مردم تلقین کرده بودن قبل از اینکه انتخاب بشن!!


    نتیجه نهایی که من دارم از صحبت های شما درباره نقش مردم در جوامع می گیرم جز به این دو گزینه به گزینه دیگری ختم نمیشه، اگر گزینه دیگری هم هست بگین اضافه کنم:

    1- شما به عنوان یک فرد از بدنه مردم، الان خودتون متوجه نیستین چی میخواین و قدرت ارزش دهی به حرکاتتون رو ندارین و صرفا دارین نظرات حزب یا گروهی که بهش وابسته هستین و بهتون دیکته شده رو ابنجا بیان میکنین.
    پس من عملا با یک انسانی که قدرت تفکر مستقل نداره دارم بحث میکنم که فکر نکنم بحث با چنین انسانی فایده داشته باشه چون یاد نگرفته مستقل بیاندیشه.

    2- گزینه معروف من با مردم فرق میکنم و از بدنه مردم نیستم و من رو نمیشه جهت دهی کرد ولی دیگران رو میشود جهت دهی کرد.

    پیشنهاد میکنم وقتی اینقدر راحت برای همه نسخه می پیچیم نگاهی هم به خودمان بندازیم که کجای گود ایستاده ایم.

  2. 2 کاربر از B.Russell بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #22
    کاربر فعال انجمن علوم انسانی Motaharri's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2014
    پست ها
    279

    پيش فرض

    تفکر ماتریالیستی با اباحه‌گری و راحت طلبی خود مفاهیم را آنطور القا می‌کند که بشریت تصور نماید که مسیر موجود تنها راه رسیدن به سعادت است.

    غرب برای گسترش گفتمان خود عرصه‌ها را تعریف می‌کند و سپس در گام بعد تلاش می‌کند تا با نفوذ دادن این عرصه‌ها به زندگی بشری؛ انسان را نسبت به آنچه به او عرضه شده است وابسته نماید. این وابستگی سبب می‌شود تا مخاطبی که هزاران کیلومتر آن طرف تر در حال ارتباط برقرار کردن با عرصه ترسیم شده است از فضای بوجود آمده متاثر شود.

    نماد سبک زندگی غربی رفاه، آسایش طلبی و لذت طلبی است.

    ‌از طرفی چون نفس انسان به دنبال آسایش و لذت است جذب سبک زندگی غربی می‌شود ولی وقتی افراد وارد این گود می‌شوند می‌بینند که در منجلاب گرفتار شده‌اند. از آن جایی که انسان طالب خوبی‌هاست فکر می‌کند این موارد گزینه‌های خوبی هستند و به دنبال آن می‌رود هرچند رفاه و آسایش خوب است اما اصل زندگی نیست. در سبک زندگی غربی این موارد محور اصلی زندگی قرار داده شده است و البته افراد بعد از مدتی که سبک زندگی غربی را برگزیدند خود را در منجلابی می‌بینند که نتیجه سبک زندگی غربی است.

  4. #23
    پروفشنال
    تاريخ عضويت
    May 2008
    پست ها
    716

    پيش فرض

    افراد بعد از مدتی که سبک زندگی غربی را برگزیدند خود را در منجلابی می‌بینند که نتیجه سبک زندگی غربی است.
    من از هر زاویه ای که دارم نگاه میکنم الان ما در منجلابیم.نظر شخصی.

  5. #24
    حـــــرفـه ای B3HZ@D's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    پست ها
    11,611

    پيش فرض

    تفکر ماتریالیستی با اباحه‌گری و راحت طلبی خود مفاهیم را آنطور القا می‌کند که بشریت تصور نماید که مسیر موجود تنها راه رسیدن به سعادت است.

    غرب برای گسترش گفتمان خود عرصه‌ها را تعریف می‌کند و سپس در گام بعد تلاش می‌کند تا با نفوذ دادن این عرصه‌ها به زندگی بشری؛ انسان را نسبت به آنچه به او عرضه شده است وابسته نماید. این وابستگی سبب می‌شود تا مخاطبی که هزاران کیلومتر آن طرف تر در حال ارتباط برقرار کردن با عرصه ترسیم شده است از فضای بوجود آمده متاثر شود.

    نماد سبک زندگی غربی رفاه، آسایش طلبی و لذت طلبی است.

    ‌از طرفی چون نفس انسان به دنبال آسایش و لذت است جذب سبک زندگی غربی می‌شود ولی وقتی افراد وارد این گود می‌شوند می‌بینند که در منجلاب گرفتار شده‌اند. از آن جایی که انسان طالب خوبی‌هاست فکر می‌کند این موارد گزینه‌های خوبی هستند و به دنبال آن می‌رود هرچند رفاه و آسایش خوب است اما اصل زندگی نیست. در سبک زندگی غربی این موارد محور اصلی زندگی قرار داده شده است و البته افراد بعد از مدتی که سبک زندگی غربی را برگزیدند خود را در منجلابی می‌بینند که نتیجه سبک زندگی غربی است.
    به طرز فجیعی درسته . الان همه میدونن که غرب دسیسه چیده تا معنویات رو از ما بگیره و ما رو به سمت مادیات سوق بده . ما بواسطه ارتباط عمیقی که با معنویات داشتیم به طرز اعجاب انگیزی در حال پشت سر گذاشتن پله های ترقی بودیم و غرب هم به شدت از این فاجعه میترسید .

    همه میدونن که ما ملتی مدرن و متفکر و اخلاق مدار هستیم و این پیشرفت روز افزون ما بخاطر سرعت سرسام آوری که داشت , خاری شده بود در چشم دشمنان ایران و اسلام و غربی های کافر و شیطان پرست و جهان خوار و آدم خوار که از سلطه ایران در جهان خسته شده بودن با همکاری همدیگه و نیروهای شیطانی با تلاش شبانه روزی و برنامه هایی عظیم این ملت عزیز رو از راه راست به راه کج بیاره .

    برای همین در اتاق های فکر مخفی و بواسطه همکاری فراماسون ها تونستن که معنویات رو از ما گرفته و جای اون رو با مادیات پر کنن تا این جامعه متمدن و مملو از اخلاقیات و معنویات رو به راهی که خودشون دوست دارن بکشن . ولی از اونجایی که ماه همیشه پشت ابر نمی مونه با تلاش و پشتکار فراوان سربازان خادم این نظام و دلواپسان و دل نگرانان و بسیجی ها از این راز کثیف پرده برداشتن و در حال طراحی برنامه های مناسب با معنویات برای مبارزه با دسیسه های غربی هستن .

    پس عزیزان نگران نباشن که بزودی راه حل های مورد نیاز توسط علما و دانشمندانی مثل رائفی پور و قرائتی و حسن عباسی کشف و ارائه و به علاوه متدهایی برای بهره جستن از امدادهای غیبی ارائه خواهد شد تا ما مثل همیشه از مادیات خلاص شده و به ریسمان محکم معنویات چنگ بزنیم و خودمان را بالا بکشیم و به رستگاری برسیم . ترس به دل راه ندین که خدا همیشه در جبهه حق و همراه مومنان است .

  6. 7 کاربر از B3HZ@D بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #25
    حـــــرفـه ای m.beh's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2007
    پست ها
    1,089

    پيش فرض

    بحث جالبی بود من کلش رو خوندم و می تونم بگم از همه حرف ها استفاده کردم. البته خوب از بعد جامعه شناسی و فلسفی بیشتر نگاه شده بود. من با کسی بحث نمب کنم الان فقط نظرم رو میگم. بیشتر در نظر من تجریبیات شخصی دخالت داره.
    من فکر می کنم جامعه ی ما مشکل بزرگی داره و اونم همون کار کردن زیاده. یعنی بشین پای صحبت یه نفر هر کسی و راجع به راه انداختن کسب و کاری باهاش حرف بزن تقریبا همه می گند اگر برای خودت کاری داشته باشی باشی باید 24 ساعته باهاش درگیر باشی. یا مثلا اگر شرکت خصوصی کار کنی باید همش درگیر کار باشی. حتی تو کار دولتی هم همه همچین نظر هایی دارند. در صورتی که زندگی همش کار نیست. این فشار بار روانی ان نوع تفکر روی مردم توی روانشناسی هم ثابت شده. در صورتی که در جوامع مثلا اروپایی که به نظام سوسیالیسم (اگر اسمش رو درست گفته باشم) نزدیکترند این تفکر وجود نداره. کار به وقتش ارزشمنده یعنی اگر قراره 8 سات در روز کار کنی تا اونجای که تون داری توی اون 8 ساعت کار می کنی (ممکنه البته توان شما 4 ساعت بیشتر نباشه قرار نیست همه یکسان باشند ولی اون 4 ساعت مفید رو کار می کنی) بعدش دیگه کار تعطیل و به کارهای دیگه می رسی. تفریحم نوعی کار هست بالاخره. می تونی به گشت و گذار بری می تونی نقاشی بکشی فیلم ببینی و ورزش کنی. قرار نیست همه چی وظیفه باشه. و این عالیه به نظرم. وقتی مثلا خانواده تشکیل می دند خونشون تبدیل نمی شه به خوابگاه بلکه از خانواده لذت می برند. البته بگم که ستایش نمی کنم اون جوامع رو یعنی نمی گم همه چی شون عالیه یا اینکه همه تو اون جوامع دارند سالم زندگی می کنند هیچ چیز در این جهان کامل نیست. و در ضمن فقط تفر مردمشون و یا اینکه مردم بهتری دارند باعث این آسایش نشده. بلکه خوب مسایل دیگه از جمله مسایل اقتصادی و سیاسی حتی وسعت کم مملکت هم رفاه میاره در مواردی. چون مقایسه شد می خوام بگم من مردم ایران رو از خیلی لحاظ ها خوب می بینم که اون بحثی مفصل است. اما به نظرم آسایش داشتن و به فکر کار و پول نبودن در ساعات بیشتر از زندگی اصلا چیز بدی نیست بلکه لازمه. این بحث به اینجا می رسه که هدف از زندگی چی هست؟ اگر هدف رو بر پایه مثلا رشد انسان بزاریم انسان با تفریح هم می تونه رشد کنه و در ضمن هرچی بیشتر کار کنی قرار نیست به جای بالاتری برسی برعکس اونچه که ما فکر می کنیم. به نظر من لذت یه عامل موثر در پیشرفته. و آدم تک بعدی اصولا چیز خوبی نیست.

  8. این کاربر از m.beh بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


صفحه 3 از 3 اولاول 123

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •