در سالهای بعد ظهور رضا قرایی را داشتیم که برادر بزرگترشان امیر از آنها حمایت میکند وخانواده قوی ومتدین وبا آبرویی هستند ودارای آبرویی دربین خاص وعام ورضا هم جوان بود وهم قوی وهم اینکه حمایت میشد وبادی نبودند که از این بادها بترسند ضمناً با وزنی 105کیلو حاضر شد ودر اولین حضورش در سال 80برای مسابقات جهانی در یک مسابقه 3 مرحله ایی اول شد وقرار شد به مسابقات جهانی برود اما چون که سربازی نرفته بود نفر دوم رفت که محراب باشد وسی دی هایی که پخش است از او مربوط به این مسابقات است و بقول رضا قرایی که به آنها گفته بود در هر مسابقه ایی که بگذارید شرکت میکنم ومراحل آن مسابقات هم فاطمی ها تعیین کنند ایشان وحتی نحوه امتیاز ومراحل بعهده شما باشد واز این پس رضا قرایی سر گرم مسابقات جهانی شد واین اخبار و به رقابت طلبیدن ها خودنگاه ومهدی را اللخصوص عاصی کرده بود تا اینکه حمید قرایی هم 18 ساله شد وبرای کسب تجربه او را راهی مسابقات کیش کرده بودند که همزمان مسابقات جهانی رضا شرکت کرده بود و 3تن از فاطمیها بنامهای محراب حسین وعلی فاطمی به حمید قرایی میگویند کو رضا چرا نیومده میگوید مسابقات جهانیست وآنها که آتش گرفته بودند میگویند ترسیده واو هم میگوید نه و3نفری جوانمردانه وار سر این بچه 18ساله میریزند در حضور جمع و باحمایت دوستانشان که بعد از مقداری ضد و خورد که حدوداً ظهر بوده وبعد جدا کردن آنها حمید به داداش بزرگش زنگ میزند وجریان رامیگوید وامیر با 2 تن از دوستانش میآید ودرساعت 10 شب در لاوی هتل بهم میرسند که حسین فرار میکند ومحراب هم یک سالتوی ناجور به گردن میخورد وبا کارد دوست حمید صورتش پاره میشود وعلی هم کتک مفصلی میخورد سپس امیر ودوستانش میروند ودر یک قهوه خانه در تهران بر سر طرفداران محراب و رضا درگیری میشوند ویکی از طرفدارن رضا کشته میشود ودرگیری بالا میگیرد سپس عده ایی واسطه شده میگویند در مسابقات پایتخت بیایید هر دو تا شرکت کنید ورضا میگوید زمان وتعداد مراحل ومواد مسابقات بعهده شما وحتی نحوه امتیاز بندی که نیمی از طرفداران رضا بودند ونیمی دیگر طرفداران محراب وآنقدر رضا با قدرت ظاهر میشود که حتی مرحله آخر را هم انجام نمیدهد رضا وبا اختلاف فاحش رضا قرایی اول میشود والبته رضا سوم جهان هم شد وامیر هم نفر 105کیلویی های جهان وبزودی نیز حمید جلوتر از آن دو برادر دیگر اگر با همبین شیوه پیش رود والبته بسیار خلاصه گفتم