تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 3 از 3 اولاول 123
نمايش نتايج 21 به 28 از 28

نام تاپيک: سریال مامور بدرقه

  1. #21
    حـــــرفـه ای Amin's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    13,662

    پيش فرض

    سلام

    یه سوال انحرافی! کسی میدونه اسم این برنامه ای که تو اپیسود 15 وقتی رفتن واسه چهره نگاری چی بود؟ من کلی برنامه در این زمینه دارم ولی این یکیو اگه اسمشو بدید ممنون میشم. و اینکه آیا جایی میشه دانلودش کرد؟

    مرسی
    سلام
    به نتیجه رسیدی به منم بگو عزیز

    【ツ】

  2. #22
    اگه نباشه جاش خالی می مونه oxford2008's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    محل سكونت
    Great Britain
    پست ها
    321

    پيش فرض

    چشم حتما....

  3. #23
    آخر فروم باز GiggleClub's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    پست ها
    1,717

    پيش فرض

    من 6-7 سال پیش این نرم افزارو داشتم ولی متاسفانه اسمشو یادم نمیاد....
    فقط یادمه سازندش آلمانی بود

  4. #24
    اگه نباشه جاش خالی می مونه oxford2008's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    محل سكونت
    Great Britain
    پست ها
    321

    پيش فرض

    به هرحال اگه کسی اسم این برنامه رو بتونه بمن بده ممنون میشوم.

  5. #25
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض گپی خودمانی با سیروس گرجستانی

    سریال «مامور بدرقه» که کارگردانی آنرا سعید سلطانی به عهده دارد و ماه رمضان هر شب از شبکه تهران پخش می شود. نخستین تجربه سلطانی درقالب طنز تلویزیونی و به ویژه مجموعه های مناسبتی به شمار می رود. داستان «مامور بدرقه» درباره یک مامور نیروی انتظامی است که در شرف بازنشستگی، مامور می شود که مجرمی را تحویل دهد، امامجرم فرار می کند و این تعقیب و گریزها با مضمونی طنز آمیز در این سریال به تصویر کشیده می شود. در این مجموعه سیروس گرجشتانی ماهرانه و زیبا نقش این مامور نیروی انتظامی را به تصویر می کشد.



    آقای گرجستانی ابتدا خودتان را معرفی کنید.




    اهل رشت هستم و از سال 48 وارد تئاتر شدم. بازنشسته اداره تئاترم و متاهل دارای پنج فرزند.




    چگونه وارد دنیای بازیگری شدید؟




    بازیگر شدنم اتفاقی بود ولی وقتی وارد دنیای بازیگری شدم فهمیدم کار دیگری نمی توام انجام دهم و عاشق کارم هستم. من قبل از اینکه بازیگر بشوم ، با زنده یاد هادی اسلامی دوست بودم. ایشان در اداره تئاتر کار می کرد و گروهی داشتند و من به واسطه ایشان وارد اداره تئاتر شدم و به گروهشان پیوستم. در سال 48 با تئاتری نوشته های هادی خان اسلامی به نام « زیر گذرلوطی صالح » وارد دنیای تئاتر شدم.




    چگونه وارد گروه آقای سلطانی برای مجموعه «مامور بدرقه» شدید؟




    مستقیما با انتخاب آقای سلطانی (کارگردان) و آقای غفیفه (تهیه کننده) وارد این کار شدم.




    کار با این گروه چگونه بود؟




    این اولین همکاری بنده با آقای سلطانی و آقای عفیفه بود. از نظر شخصیتی عالی هستند. بازیگرها اصولا دوست دارند کارگردان و تهیه کننده دارای کلاس و شخصیتی خوب باشند و اینها را من در این گروه دیدم و تا حالا که دارم با شما مصاحبه می کنم واقعا محترم بودند.




    لوکیشن مجموعه کجا بود؟




    جاهای مختلفی بود، ولی لوکیشن اصلی زیر پل گیشا بود. خانه ی آصف قرقچی (خانه مامور بدرقه).




    چند وقت درگیر بازی در این سریال بودید؟




    حدود سه ماه و ده روز.




    و بهترین خاطره؟




    هر کسی در هر پروژه ای قرار می گیرد در جست و جوی خوبی ها و خاطره ها خوب هستند. همه افراد گروه خوب بودند. اکثراً جوان، فعال و جویای نام. در کنار این عزیزان همه لحظات خاطره های خوب بود.




    سخت ترین لحظه ی بازی؟



    سکانسی که بازیگر نتواند آن فضای دلخواه را به وجود بیاورد.




    با کدام یک از نقش های مقابل راحت تر کار می کردید؟




    نمی خواهم بگویم با کدام راحتتر بودم، با کدام ناراحت. بستگی به متن و یا سکانس دارد که دو یا سه کاراکتر می خواند. فضای متن اگر جاندار باشد، انگیزه به وجود می آورد و برای کاراکترها هم متن خوب باعث می شود با هم خوب بده بستان داشته باشند. این یعنی بازیگری.




    چرا اغلب در کارهای طنز بازی می کنید؟




    مرا انتخاب می کنند. من بازیگر هستم و باید بتوانم همه نقش ها را بازی کنم. مثلا در سریالهای « امام علی (ع)» و «کیف انگلیسی» نقش من کاملا متفاوت بود. برای طنز سعی نمی کنم مردم را بخندانم، چون بلد نیستم ولی اگر کمدی موقعیت باشد ، اتفاقی هست که برای من می افتد.




    از کارهای خودتان کدام یک را بیشتر می پسندید؟



    اولین کار مناسبتی من کار «یادداشت های کودکی» ساخته ی خانم بخت آور و همسرشان آقای اصغر فرهادی بود. این کار برای من خاطره خوبی بود و استقبال مردم هم خوب بود. البته کار «متهم گریخت»، «کیف انگلیسی» و «امام علی(ع)» را هم خیلی دوست دارم.



    بهترین خاطره ای که از زندگی خود دارید؟



    من عاشق حرفه ام هستم و دوستش دارم. خاطره خوبم این است که در سال 75 شخصی به نام ایرج قاسمی که فرد تحصیل کرده ای در آمریکا بود و فرهنگی می کرد، در سفری که به ایران داشت در میان تئاترهایی که دیده بود، تئاتر ما را انتخاب کرد. او به سراغ ما آمد و از ما خواست تا نمایش «معرکه در معرکه» به نویسندگی و کارگردانی آقای داود میرباقری را پنج ماه در ایالتهای مختلف آمریکا اجرا کنیم که با استقبال زیادی رو به رو شد. این تئاتر اگر پنج سال هم اجرا می شد از آن استقبال خوبی می شد. این یعنی خاطره خوب.




    در این تئاتر با چه کسانی هم بازی بودید؟



    خانم ها رویا تیموریان، ماهایا پطروسیان و آقایان رضا رویگری و سیاوش طهمورث.




    وضعیت سینمای ایران از دیدگاه شما؟



    سینمای ایران را دنبال نمی کنم، چون برایم انگیزه به وجود نیاورده. من باید یک فیلم خوب ببینم. من بیشتر به کارهای خودم فکر می کنم که اغلب تلویزیونی هستند یا کارهای نود دقیقه ای. به جشنواره فجر و به سینما نمی روم. اوایل انقلاب چند تا از فیلمهای خوب بودند که می رفتم و می دیدم ، ولی سینمای ایران الان چند دسته شده است. عده زیادی ازکارگردانها هستند که هنر سینما را که هنر هفتم لقب گرفته به عنوان این هنر دنبال نمی کنند. بلکه برای اینکه خوشان را مطرح کنند فیلم می سازند. بنابراین ما نمی دانستیم سینمای ما به کجا می رود. سابق زمانی که دبیرستانی بودم و به سینما می رفتم و فیلمی را می دیدم (از جمله فیلم های ایتالیایی و فرانسوی و آمریکایی) شاید تا پانزده روز با خاطره، سوژه و قهرمان آن زندگی می کردم. آن موقع من سینما را آن شکلی فهمیدم ولی اکنون آن انگیزه در من به وجود نمی آید. این چیزیست که باید علتش را پیدا کرد.




    نقطه عطف زندگی سیروس گرجستانی؟



    خانواده.




    در انتخاب نقش ها با کسی هم مشورت می کنید؟



    بله، با خانمم و بچه ها. پسرم طراح گریم سریال مامور بدرقه است (سیاوش گرجستانی) و دخنرم سودابه هم دانشجوی نمایش است.




    اهل ورزش هستید؟



    یک موقع فوتبالیست خوبی بودم و در تیم شاهین بازی می کردم. هم دوره ای های من همایون بهزادی، زنده یاد شیرزادگان و ناصر ابراهیمی بودند. من عاشق فوتبالم. اگر زمانی برنامه خودم پخش شود و همان زمان شبکه سه فوتبال داشته باشد به خصوص فوتبال اروپا، فوتبال را ترجیح می دهم.




    در تیم فوتبال هنرمندان بازی می کنید؟



    نه نمی روم. چون می ترسم تنه بزنند، بیفتم و پایم بشکند.




    استقلالی هستید یا پرسپولیسی؟



    من طرفدار تیم خوبم. اگر دوست داری بنویس شموشک.




    آیا در محیط منزل هم شوخ طبعی می کنید؟



    بله. شوخ طبعی در ذات من است. اگر شوخی طبعی را از خودمان بگیریم، جای آن چه چیزی بگذاریم؟ زانوی غم به بغل بگیریم؟ نه، شوخ طبعی باعث می شود ارتباطات زیاد شود و دوست پیدا کنیم و به نوعی خوراک مغز است.




    چه نوع موسیقی گوش می دهید؟



    من همه مویسقی ها را دوست دارم و هر کدام جایگاه و حال و هوای خاص خودش را دارد. موسیقی زبان بین المللی است ولی موسیقی را دوست دارم که مرا به حرکت وادارد و هیجان انگیز باشد.




    در آخر حرف نگفته ای هست؟



    خیر. از شما و مجله خوبتان متشکرم.


    ( روزهای زندگی )
    Last edited by دل تنگم; 24-09-2008 at 01:41.

  6. #26
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض خانه‌اي كه فقط براي سه ساعت اجاره شده... / گزارش پشت صـحنه‌ي سريال «مــأمور بـدرقه»‌

    سريال «مأمور بدرقه» شبكه تهران يكي از دو سريال طنزي است كه در ماه رمضان امسال به روي آنتن مي‌رود. اين سريال كه به عنوان آخرين مجموعه مناسبتي سيما هرشب از شبكه تهران پخش مي‌شود توسط سعيد سلطاني كارگرداني شده است.

    تهيه‌كنندگي «مأمور بدرقه» را اسماعيل عفيفه برعهده دارد و با توليد اين سريال، پس از «سال‌هاي برف و بنفشه»، «خانه‌اي در تاريكي» و «پس از باران»، چهارمين همكاري‌اش را با سلطاني به ثبت مي‌رساند.

    ضمن اين‌كه سعيد سلطاني ماه رمضان سال گذشته، ساخت سريال «شكرانه» را براي شبكه تهران برعهده داشت و عفيفه هم سريال «ميوه ممنوعه» را براي شبكه دو تهيه‌كنندگي كرد؛ اما اين‌كه چرا هركدام از اين دو پس از ساخت سريال‌هايي اين‌چنيني به سمت توليد سريالي طنز مانند «مأمور بدرقه» گرايش پيدا كرده‌اند، پرسشي است كه در بازديدي از پشت صحنه اين سريال به دنبال آن هستيم.



    بازديد از پشت صحنه سريال «مأمور بدرقه» به توصيه اسماعيل عفيفه، ابتدا از لوكيشني كه در سريال به عنوان خانه «استوار قرقچي» معرفي شده‌است، آغاز مي‌شود؛ اما در آن روز به خصوص، برخلاف آن‌چه در سريال مي‌بينيم كوچه‌اي كه خانه در آن واقع شده است، حسابي شلوغ است و بسياري از مردم روي صندلي‌هاي پلاستيكي رنگي در اطراف خانه نشسته‌اند؛ شلوغي كوچه در بدو امر اين نكته را به ذهن متبادر مي‌كند كه اين جمعيت براي تماشاي تصويربرداري تجمع كرده‌اند، اما پرس‌وجو از همسايه‌ها در نهايت ما را متوجه اين مسأله مي‌كند كه در كنار خانه استوار قرقچي يك مهد كودك واقع شده‌است و اين جمعيت هم براي بردن فرزندانشان اينجا جمع شده‌اند!

    داخل حياط خانه قرقچي هم برخلاف آن‌چه در سريال مي‌بينم، چندان خلوت نيست. صندلي‌هاي زرد پلاستيكي دور حوض آبي حياط كه تقريبا هرشب در سريال «مأمور بدرقه» مي‌بينم چيده شده و معلوم است اين محل براي استراحت عوامل و خوردن افطاري آماده شده است.

    ورود ما به داخل خانه با ورود دو پسر جوان كه دوچرخه‌اي به همراه دارند‌ مصادف مي‌شود و سپس از سلام و احوال‌پرسي و جوياشدن از محل استقرار سايرين، تازه مي‌فهميم كه اين دو از بچه‌هاي محل هستند كه تنها از سر كنجكاوي داخل خانه شده‌اند؛ پس از متقاعد كردن آن‌ها براي بيرون رفتن از خانه به داخل مي‌رويم ولي آن‌جا هم كسي نيست.

    با گذشت چند قسمت از سريال «مأمور بدرقه» و تماشاي هر شب آن‌ها، وسايل خانه قرقچي چندان هم برايمان ناآشنا نيست. ضمن اين كه عكس سيروس گرجستاني برروي ديوار هم اين آشنايي را مضاعف مي‌كند؛ اما در نهايت به گوش رسيدن صداهايي غريبه از طبقه بالا اين نكته را به ما متذكر مي‌شود كه بايد هرچه سريع‌تر خودمان را به آنان معرفي كنيم.

    آشنايي با چهره‌هاي ناآشنا كه خستگي كار شبانه‌روزي در اغلب آن‌ها موج مي‌زند، پس از دقايقي ما را به لوكيشني ديگر در همان منطقه رهنمون مي‌كند؛ اين لوكيشين در حقيقت آپارتماني خالي است كه تنها سه ساعت اجاره شده‌ تا يكي از سكانس‌هاي باقي‌مانده از قسمت سيزدهم سريال مامور بدرقه (كه شب گذشته شاهد آن بوديم) در آن تصويربرداري شود.

    داخل آپارتماني كه به هيچ وجه برايمان آشنا نيست و پيش از اين در سريال نديده‌ايم، سيروس گرجستاني و محسن طنابنده مشغول تمرين ديالوگ‌هايشان هستند. در طرفي ديگر سعيد سلطاني درحالي‌ كه پشت مونيتور نشسته است همه را به آمدن سر صحنه فرا مي‌خواند.

    صحنه با دو دوربين تصويربرداري مي‌شود تا كارها سريع‌تر پيش برود و تعداد نماها هم بيشتر شود.

    اسماعيل عفيفه در اين باره مي‌گويد: از همان روزهاي نخست تصميم گرفتيم با دو دوربين كار كنيم و از همان زمان تصويربرداري به سرعت جلو رفت و از شتابزدگي هم پرهيز شد.

    او سال گذشته نيز «ميوه ممنوعه» (به كارگرداني حسن فتحي) را دو دوربينه تهيه كرده بود.

    در كنار محسن طنابنده و سيروس گرجستاني، بازيگري ديگر نيز حضور دارد كه چهره مطرحي نيست؛ او در نقش بنگاه‌دار آپارتماني خالي را به اين دو نشان دهد و از آنان پاسخ مثبت براي اجاره مي‌خواهد.

    در ادامه اين صحنه صحبت بازيگران به «دود» و «هود» و «بود و نبود» مي‌رسد و در نهايت‌ «سيخي» كه اين روزها در بسياري از سريال‌هاي ماه رمضان به تماشاگر نشان داده شده‌است، اين‌بار هم توسط استوار قرقچي (با بازي گرجستاني) در آپارتمان خالي كشف مي‌شود.

    اشتباه بازيگر مهمان، سعيد سلطاني را مجبور مي‌كند تا يك بار خود ديالوگ‌هاي او را ادا كند و در نهايت با همان لحني كه ديالوگ‌ها را گفته، فرمان «دوربين ـ حركت» را صادر مي‌كند.

    آغاز صحنه براي سريالي كه با دو دوربين تصويربرداري مي‌شود، از لحظات جذاب هر پلان است؛ چراكه براي سينك دوربين‌ها، برخلاف معمول به جاي كلاكت هر بار يك نفر دست‌هايش را در مقابل دوربين بر هم مي‌كوبد.

    با پايان اين صحنه، براي انجام مصاحبه، مسيري كه محسن طنابنده به اتاقي خلوت طي مي‌كند را دنبال مي‌كنيم؛ اما ديدن او درحالي‌كه رو به پنجره با خودش حرف مي‌زند و ديالوگ‌ها را تمرين مي‌كند، به ما مي‌فهماند كه حالا زمان مناسبي براي مصاحبه نيست.

    گرجستاني نيز در اتاقي ديگر مشغول تمرين ديالوگ‌هايش است؛ آن‌ها تنها چند دقيقه فرصت دارند تا خود را براي صحنه بعد آماده كنند.

    سرانجام فرصت به پايان مي‌رسد و دو بازيگر مقابل هم ظاهر مي‌شوند. در اين صحنه كه در آشپزخانه آپارتمان خالي تصويربرداري مي‌شود، افشين روي سكوي ُاپن نشسته و استوار قرقچي كه حالا ديگر توسط افشين «خان عمو» صدا زده مي‌شود، ايستاده با او حرف مي‌زند. صحبت درباره اختلافاتي است كه دو برادر در گذشته با هم داشته‌اند و توضيحات افشين سرانجام خان‌عمو را براي كارهايي كه برادرش انجام داده‌است، متقاعد مي‌كند.

    گرجستاني و طنابنده كه هركدام با شرايطي متفاوت به‌ اين‌كار ملحق شده‌اند؛ گرجستاني به عنوان بازيگر سريال‌هاي طنز ماه رمضان ديگر براي هم شناخته شده‌است و محسن طنابنده تا به‌حال نه تنها در سريال‌هاي ماه رمضان كه در هيچ سريال ديگري بازي نكرده است.

    او كه سال گذشته سيمرغ بلورين بازيگر نقش مكمل را از جشنواره فيلم فجر دريافت كرد، به واسطه بستن قراردادي براي بازي در كار جديد حسن فتحي با عفيفه آشنا مي‌شود و زمينه بازي در اين سريال هم از همان آشنايي شكل مي‌گيرد.

    وقتي از او درباره دليل پذيرش بازي در سريالي مناسبتي مي‌پرسيم، توضيح مي‌دهد كه دوست داشته با قبول اين نقش، فشردگي كارهاي ماه رمضان را تجربه كند؛ چراكه معتقد است در اين فشردگي به همان اندازه كه راه‌هايي بسته مي‌شود، راه‌هاي خلاقيت هم باز مي‌شود.

    با اين‌حال طنابنده مي‌گويد كه شايد از اين پس هرگز حاضر نشود ديگر در سريال مناسبتي كه با فشردگي ساخته مي‌شود كار كند؛ مگر اين‌كه متن كامل باشد و زمان كافي هم براي ساخت وجود داشته باشد.
    سيروس گرجستاني هم برغم بازي در چند سريال مناسبتي نظري مشابه طنابنده را دارد؛ او بر لزوم كامل بودن متن‌ها تاكيد مي‌كند و اين كه بازيگر در كارهايي كه متن كاملي ندارد نمي‌تواند نقش را پخته تحويل دهد.
    گرجستاني به ما مي‌گويد كه در اين سريال سعي داشته نقش يك استوار و پدر خوب را بازي كند و براي اين كار تمام لحظات خوبي كه خود در زندگي به عنوان پدر پنج فرزند داشته را پياده كرده است.

    در خلال آماده شدن صحنه گرجستاني مدام نكاتي را به سلطاني پيشنهاد مي‌دهد و سلطاني هم با روي باز برخي از آن‌ها را مي‌پذيرد.

    از گرجستاني درباره كار كردن با سعيد سلطاني مي‌پرسيم و اين كه او تا چه اندازه براي نظرات سايرين خصوصا بازيگران حق قائل است. او مي‌گويد: خوشبختانه آقاي سلطاني انعطاف خوبي دارند و نظرها را مي‌شنود و اگر درست باشد، قبول مي‌كند.

    سيروس گرجستاني سپس توضيح مي‌دهد كه اين سكانس به پيشنهاد او و محسن طنابنده تغيير كرده است و سعيد سلطاني هم اين پيشنهاد را پذيرفته است.



    براي يافتن پاسخ اين پرسش به سمت كارگردان مي‌رويم و همين پرسش را از او هم مي‌پرسيم.

    سلطاني كه در خلال تمرين گرجستاني و طنابنده فرصت مصاحبه پيدا مي‌كند، اين گونه مي‌گويد كه ساخت سريال كه اتفاق مشترك است و كارگردان خوب كسي است كه اجازه دهد عواملش در راستاي ايده كلي كه وجود دارد، كار كنند و عدم استفاده از هر پيشنهادي كه به تقويت ايده كلي داستان كمك كند، كم‌هوشي است.

    اما آن چه سلطاني را به كارگرداني سريالي طنز در ماراتن ساخت سريالهاي مناسبتي سوق داده، پرسش بعدي است كه از او مي‌خواهيم به آن پاسخ دهد؛ پرسشي كه پيش از اين از اسماعيل عفيفه هم پرسيده‌ايم.

    سعيد سلطاني به اين پرسش ما پاسخي منطقي مي‌دهد: «برخلاف تصور شما، ما چندان قدرت انتخاب در كارهاي بعدي‌مان نداريم؛ آن‌چه براي ما حكم انتخاب است، در وهله نخست متن و در وهله بعد تهيه‌كننده‌اي است كه بتوان با او ارتباط برقرار كرد؛ وقتي اين چند فاكتور در كنار هم قرار بگيرند، ساخت سريالي را مي‌پذيريم.»

    او اين نكته را هم متذكر مي‌شود كه در مامور بدرقه اين فاكتورها برايش مهيا بوده است.



    - مرتيكه الاغ!

    - با كي هستي؟

    - هيچي بابا ولش كن...

    اينها ديالوگ‌هاي بعدي است كه بين سه بازيگر در صحنه‌اي ديگر رد و بدل مي‌شود. در اين صحنه بار ديگر طنابنده و گرجستاني در اطراف آشپزخانه جمع شده‌اند و سعي دارند به بازيگري كه نقش بنگاه دار را بازي مي‌كند بقبولانند كه خانه را نمي‌خواهند؛ چراكه گران است و دود و دم هم در آن پيدا شده است. بنگاه دار كه مشتري قبلي را رد كرده به هيچ وجه اين بهانه‌ها را نمي‌پذيرد و در حين اداي ديالوگ‌هاي جنجالي محسن طنابنده و بنگاه دار، مدام كاغذهاي لوله شده‌اي است كه رد و بدل مي‌شود. وظيفه رساندن اين كاغذها به طنابنده را يكي از عوامل صحنه بر عهده دارد؛ او درحالي كه روي زمين دراز كشيده تا در كادر ديده نشود، كاغذها را يكي يكي به طنابنده مي‌دهد و او هم در دست بنگاه دار مي‌گذارد.

    اين صحنه با برداشت‌هاي بسيار سرانجام به سلامت به پايان مي‌رسد و سلطاني با گفتن كلمه «ُاووووكي» اعلام مي‌كند كه سرانجام تصاويري كه مي‌خواسته را گرفته است.



    سريال «مامور بدرقه» به مانند ساير سريال‌هاي مناسبتي از مشكل كمبود وقت در امان نمانده‌است و سلطاني و همكارانش مجبورند روزي 10 دقيقه فيلم مفيد بگيرند. با اين حال سلطاني نسبت به اين مساله شكايت چنداني ندارد و اعتقاد دارد كه وقتي با وجود تمام اين دردسرها مي‌بينيم كه سريال‌هاي خوبي ساخته مي‌شوند، به گونه‌اي دهن همه‌مان بسته مي‌شود.

    سازندگان سريال «مامور بدرقه» پيش از آغاز پخش، بر اساس لوكيشين رج مي‌زدند، اما به محض اين كه پخش آغاز شد آن‌ها به گرفتن صحنه بر اساس هر قسمت اقدام كردند.

    برنامه ريز سعيد سلطاني مي‌گويد: از ابتداي ساخت تا به حال ما روزي بيشتر از 12 ساعت كار نكرده‌ايم كه روندي معمول محسوب مي‌شود؛ به هيچ وجه تا به حال فشاري مضاعف بر عوامل وارد نشده است.

    او در ادامه به بازديد مديران سيما از اين پروژه اشاره مي‌كند و اين كه مجيد رجبي معمار(مدير شبكه تهران) تا به حال چندين بار از پشت صحنه مامور بدرقه بازديد كرده است.

    از برنامه‌ريز كارگردان درباره تماشاي سريال‌هاي ماه رمضان توسط عوامل مي‌پرسيم كه توضيح مي‌دهد: سريال خودمان را همگي با هم به تماشا مي‌نشينيم و به هنگام پخش سريال‌هاي ديگر شبكه‌ها هم تلويزيون روشن است تا هر كس كه مي‌خواهد بتواند اين كارها را هم ببيند.

    با اين حال سعيد سلطاني حتي وقت ندارد سريال خودش را ببيند؛ وقتي از او مي‌پرسيم كه به هنگام پخش سريالش چه كار مي‌كند، با خنده پاسخ مي‌دهد كه مشغول توصيف طراحي صحنه (ميزانسن) بعدي است.



    حضور ما در پشت صحنه سريال «مامور بدرقه» با آمدن اسماعيل عفيفه كه اين روزها به يكي از تهيه‌كنندگان با تجربه سيما مبدل شده است، مقارن مي‌شود. او به محض آمدن سر صحنه در صندلي كنار كارگردان جاي مي‌گيرد تا از آن جا راحت‌تر بتواند مونيوتورهايي كه به تبع دو دوربينه بودن، تعدادشان به عدد دو مي‌رسد را نظاره‌گر باشد.

    از اسماعيل عفيفه درباره‌ي دليل تمايلش به سريال‌هاي طنز مي‌پرسيم كه او مي‌گويد: موضوعات روز بيشتر با ذائقه‌ي مخاطب تناسب دارند؛ اما صرف پرداختن به مسائل جاري اجتماع، باعث مي‌شود كه سريال خودبه‌خود وجه تلخ داشته باشد؛ بنابراين تلفيق مسائل اجتماعي با وجه‌ طنز باعث مي‌شود كه بيننده حس بهتري داشته باشد و از سياه‌نمايي هم پرهيز شود.

    و با چنين تفكري است كه عفيفه سريال نوروزي «عطش» را هم با همكاري مسعود كرامتي (به عنوان كارگردان) و عليرضا نادري (به عنوان نويسنده) را با موضوع طنز مي‌سازد.


    ***
    گفت‌وگو با عوامل سريال «مامور بدرقه» تا آخرين لحظه‌هاي اجاره آپارتمان به طول مي‌انجامد و زماني كه آخرين موكت پهن شده روي زمين را از زير پاهايمان جمع مي‌كنند اين گفت‌وگو هم‌چنان ادامه دارد كه البته به مصاحبه محسن طنابنده با سيروس گرجستاني بدل ‌شده است.

    اين صحبت‌ها با اين ‌پرسش طنابنده كه «دوست‌ داشتي به جاي من چه كسي مقابلت بازي مي‌كرد؟» و پاسخ سيروس گرجستاني كه «دوست داشتم جاي تو خودم بازي مي‌كردم!»، پايان مي‌يابد.

    زمان رفتن در كوچه‌هاي منطقه شهرآرا صداي اذان به گوش مي‌رسد و خبر مي‌دهد كه افطار شده و ما هم‌چنان در راه‌يم.

  7. #27
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض تنابنده: «مامور بدرقه» قصه‌اي تكراري است كه پرداختي جديد دارد

    «محسن تنابنده» در گفت‌وگو با خبرنگار فارس گفت:من پيشنهاد حضور در سريال‌ها را چندين بار داشته‌ام ولي از آنجائي كه خيلي دغدغه امرار معاش از راه بازيگري را نداشته‌ام، ترجيح دادم منتظر بمانم تا در كار خوبي حضور پيدا كنم.

    وي افزود: من فارغ‌التحصيل بازيگري هستم و سال‌ها در تئاتر فعاليت كرده‌ام، بعدا به سينما روي آوردم و هم بازي مي‌كردم و هم فيلمنامه مي‌نوشتم. در تلويزيون هم چند تله فيلم بازي كرده‌ام و در نهايت سريال «مامور بدرقه» اولين تجربه سريالي من محسوب مي‌شود.

    تنابنده درباره تاثير ذهن نويسنده‌اش در ايفاي نقش خود گفت: نويسندگي و بازي دو فاز جداست. متن اين سريال را تمام و كمال «امير عباس پيام» نوشته است. من اگر در صحنه مسائل جزئي به صورت بداهه به نظرم برسد مي‌گويم و اگر نويسنده و كارگردان بپذيرند، در نقش خود اعمال مي‌كنم.

    تنابنده ادامه داد: در متن فيلمنامه، نقش افشين طنز نيست، يك رگه‌هايي از شيريني دارد كه من سعي كردم در اجرا شيرين‌تر بشود. در كل معدل اين شخصيت يك آدم جدي است. من با مقوله طنز آشنا هستم و از فيلمنامه‌هايي كه نوشته‌ام مانند «پيامك از ديار باقي» و «چند مي‌گيري گريه كني»، اين امر مشخص است ولي در كار نويسنده و كارگردان دخالت نمي‌كنم و تغييرات پيشنهادي‌ام، همانطور كه گفتم در موارد جزئي بوده است.

    وي درباره قصه ی تكراري دزد و پليس در اين سريال گفت:اكثر قصه‌هايي كه اين اواخر كار مي‌شوند، قصه‌هايي هستند كه بارها كار شده‌اند. فقط مي‌ماند پرداخت و نگاهي جديد به آنها.اين نوع قصه‌ها معمولا به ذات جوري هستند كه تماشاگر مي‌داند آخر قصه چه اتفاقي مي‌افتد. فقط كيفيت ارائه و نمايش است كه مي‌تواند آن را متفاوت كند.

    وي تصريح كرد: كار ما تقريبا يك كار موقعيت است. مي‌گويم تقريبا به خاطر اينكه عموم كارها به اين شكل هستند كه يك ملغمه‌اي از كار شيرين، موقعيت و زد و خورد و... هستند و اين موقعيت است كه بر آنها احاطه دارد. افشين فرد زرنگي است ولي يك نقطه ضعف دارد و آن رويارويي با دامادشان است. معمولا در قصه‌ها براي اكثر قهرمانان يك نقطه ضعف مي‌گذارند كه احتمالا آن نقطه ضعف يك بلايي به سرشان مي‌آورد.

    وي درباره شوخي‌هاي تكراري در سريال «مامور بدرقه» گفت: انديشه و پرداخت كار به نويسنده مربوط مي‌شود و من تنها بازيگر اين سريال هستم.

  8. #28
    آخر فروم باز mohamad23's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2007
    پست ها
    4,859

    پيش فرض

    سعید سلطانی کارگردان خوبیه ولی نمیدونم چرا اینقدر تو ماه رمضون امسال و پارسال ضعیف کار کرد,البته شاید پس از باران هم یه جرقه بوده که فقط تو اون زمان جواب داد.ولی در کل سریالای شبکه پنج تو این چند ساله خیلی افت کرده و تقریبا هیچ کدومو نگاه نمی کنم به جز خط شکن و اون سریال آتش نشانیه که کارگردانش بهروز افخمیه.
    سعید سلطانی هم شاید اگه تو یه شبکه دیگه سریال می ساخت بهتر از آب در میومد.

صفحه 3 از 3 اولاول 123

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •