در کجای هرم مازلو قرار گرفته اید؟

هرم مازلو هرمی است که نیازهای انسانی را به شکل یک هرم نشان می دهد.

در این هرم پنج طبقه وجود دارد که البته می توان طبقه پنجم را به چند بخش تقسیم کرد.

این هرم اولین بار در کتابی با نام "انگیزه و شخصیت" توسط آبراهام مازلو نویسنده یهودی تبار امریکایی در سال 1954 منتشر شد . آبراهام مازلو روانشناسی انسان گراست و او را پدر روانشناسی انسانگرا دانسته اند.



طبقات پایین‌تر هرم نیازهای حیاتی‌تر و ساده‌تر و طبقات بالاتر نیازهای پیچیده‌تر ولی کمتر حیاتی را نشان می‌دهند.

نیازهای طبقه‌های بالاتر فقط وقتی مورد توجه فرد قرار می‌گیرند که نیازهای طبقه‌های پایین‌تر برطرف شده باشند.


=========


چهار طبقه پایین: نیازهای پایه



چهار طبقه اول هرم مازلو «نیازهای پایه» یا «نیازهای فقدانی» (Deficiency Needs) یا D-Needs نام دارند.

این نیاز‌ها در صورتی که تامین شوند حس خاصی به فرد نمی‌دهند، اما در صورتی که تامین نشوند او را دچار اضطراب و نگرانی می‌کنند.


==========



طبقه پنجم: نیازهای متعالی (نیازهای انگیزه‌بخش)




خودشکوفایی (Self-actualization) نیاز غریزی انسان‌ برای استفاده حداکثر از همه قابلیت‌ها و استعدادهایش، تلاش برای شکوفا کردن همه پتانسیل‌ها و تبدیل شدن به بهترین چیزی که امکان بودنش را دارد میداند.


به اعتقاد مازلو مرحله نهایی تکامل روان‌شناسیک فرد وقتی رخ می‌دهد که او از لحاظ برآورده شدن نیازهای پایه‌اش (طبقه‌های یک تا چهار) احساس امنیت و آرامش کند.

در چنین وضعیتی، او تمرکز خود را بر شکوفا کردن استعدادهای نهفته‌اش برای تبدیل شدن به یک انسان موثر، خلاق، پخته و دارای بینش خواهد گذاشت.

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

سئوال نظرسنجی :

شما در کجای هرم مازلو قرار دارید و چقدر به این هرم برای تعالی معتقدید؟

با توجه به وضعیت فعلی فردی و اجتماعی تان رسیدن به کدام طبقه هرم مازلو را در خود میبینید؟

سلام ، من نمیدونم تو کدوم طبقه هستم چون از هر طبقه یکی دوتا دارم

ممنون از شما دوست گرامی برای مطرح کردن این موضوع :n16:

قبلا توی کتابی خونده بودم در مورد این هرم و خیلی بهش فکر میکردم اما از اون موقع تا حالا مصلما جایگاهم خیلی تغییر کرده،بنظر میاد پیش رفت کرده باشم!
بنظرم میشه این هرم رو و مواردش رو بنوعی تقصیم بندی اهداف برای زندگیم نلقی کنم،چون کامله و دسته بندی هاش باعث میشه مرحله به مرحله به جایی که میخوام برسم،حالا چه فردی چه اجنماعی!
یکم که بیشتر دقیق میشم مواردی رو هم از سطح 5 دارم شاید از اون سطح هنوز به ازادی اجتماعی نرسیدم! حس میکنم مرحله خود شکوفایی رو خیلی ساله که واردش شدم و تقریبا به انتهاش رسیدم!
البته اینا همه نظر شخصیمه و شاید راهم اشتباه بوده باشه! تماما چیزهایی رو که حس کردم و دیدم یا دوستانم گفتند رو نوشتم.

همه اینارو فکر کنم خواسته های من شامل میشه .
فکر می کنم طبیعی باشه نیاز های اینسانی همه رو طلب می کنه .

فکر میکنم این هرم درست توضیح داده نشده

این هرم میگه از پایین هرم رو بالا باید حرکت کرد و هر پله بالاتر شامل پله پایین هم میشه
ولی کسی که پله بالاتری داره دیگه دغدغه پله پایین رو نداره بلکه اون پله براش حل شده هست

مثلا کسی که توی پله چهارم هست نیازهای فیزیکی و امنیت و اجتماعی براش حل شده هست و دیگه برای این موارد دغدغه ای نداره و حالا فقط دغدغش عزت و اعتبار هست تا یک مرحله بالاتر بره
ولی کسی که مثلا در پله دوم هست نیازهای فیزیکی براش براورده میشه ولی حالا دغدغش امنیت هست که نداره و کسی که امنیت نداره هرگز نمیتونه جایگاه اجتماعی درست و اعتبار و شکوفایی داشته باشه

پس کسی میخواد ببینه در کدوم پله قرار داره باید به خودش نگاه کنه که در حال حاظر دغدغه زندگیش چی هست و با چه چیزی بیشتر درگیر هست و این دغدغه نشون دهنده مرتبه اون در این هرم هست

فكر نكنم در كشورهاي اشفته اي مثل ايران خيلي ها بتونن به اين سادگي به نوك هرم برسن .....به علت اينكه اينقدر دغدغه ها در موارد دامنه هرم زياد كه گذر از اونها بسيار سخت و رسيدن به مراحل بالاتر رو با چالش هاي متعدد مواجه مي كنه

مساله مسكن/ مساله امنيت شغلي/ مساله اقتصادي و ..... خيلي زمان ميبره تا براي فردي مثلا در ايران حل بشه در نتيجه مطيين شدن از اين مراحل و كنار گذاشتنش و فكر به موارد راس هرم امكانش براي اكثر مردم وجود نداره
(مگر اينكه از هر مورد يكي دوتاشو داشته باشن و فكر كنن به راس رسيدن كه اونم به قول دوستمون تو پست بالا تعريف هرم مازلو نيست اصلا:n02:)


.

اکنون هرم مازلوی اصلی را که مشاهده کردم، در کمال تعجب متوجه شدم که در هرم مازلویی که در کتاب های ایرانی و سایت های فارسی وجود داره، بخش رابطه جنسی رو به عنوان یکی از نیازهای اولیه که در طبقه اول قرار داره سانسور کرده اند !!!!

شاید همین سانسور رو بشه یکی از عوامل ناهنجارهای اخلاقی جامعه ایرانی در مسائل جنسی دونست.

مازلو در یکی از مقالاتش اشاره کرده بود که انسان ممکن است برخی از این نیازهارا رد کرده و به طبقه بالاتر برود، اما آن نیاز همواره همراهش خواهد بود و جاهایی امنیت روانی او را نشانه میگیرد.

فکر کنم در همین یک مورد سانسور شده وضعیت جامعه ما و اونایی که تو مراحل بعدی هستند مشخص باشه !!!!

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

ببخشید؛ من درست نمی فهمم. بلآخره باید همه ی نیازهای طبقه های پایین رفع بشه و بعد به مرحله ی بالاتر بره؟
آخه فکر می کنم بزرگان زیادی هستند که مثلا ازدواج نکردند ولی به نظر میاد به خودشکوفایی و ... رسیده اند.

نقل قول:

---

نوشته شده توسط alittlequestion11 [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

ببخشید؛ من درست نمی فهمم. بلآخره باید همه ی نیازهای طبقه های پایین رفع بشه و بعد به مرحله ی بالاتر بره؟
آخه فکر می کنم بزرگان زیادی هستند که مثلا ازدواج نکردند ولی به نظر میاد به خودشکوفایی و ... رسیده اند.

---

ببنید ودست عزیز رد کردم حتما منظور این نیست که حتما اون مورد انجام داده بشه یا اون چیز بدست بیاد بلکه رفع نیاز شدن منظور هست
حالا اون کسی که ازدواج نکرده ولی به خودشکوقایی میرسه یعنی دیگه اصلا ازدواج(همون نیاز جنسی و عاطفی البته) دیگه براش کاملا بی ارزش و بی اهمیت هست وو هیچ دغدغه فکری براش نداره که جلو راهش برای رسیدن به هدفش رو بگیره

ولی کسی دیگه ممکنه همین نیاز جنسی/عاطفی(مثلا ازدواج!) مثل سدی باشه جلوی رسیدنش به هدفش پس اون فرد مطمعنا توی همون لول اول گیر خواهد کرد

فکر کنم این هرم برعکس باشه حالت ایده آله...

نقل قول:

---

نوشته شده توسط A.M.D.D.E.V.I.L [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

سلام ، من نمیدونم تو کدوم طبقه هستم چون از هر طبقه یکی دوتا دارم

---

هرگاه فردی به طبقه بالاتر حرکت کرد، نیازهای طبقه پایین تر چندان مورد توجه اصلی او نخواهد بود.

اگر هم به صورت موردی به یک نیاز در طبقه های پایین تر احتیاج پیدا کند به صورت موقتی اولویت آن نیاز را بالا می برد ولی هرگز به صورت دائمی به طبقه پایین تر باز نمی گردد.

به عنوان مثال یک شخص موفق از لحاظ تجاری که کارش را نیز دوست دارد در صورتی که مبتلا به سرطان شود (نیاز طبقه پایین: سلامتی) وقت و انرژی زیادی را برای بهبود یافتن صرف می کند، اما همچنان به کار و موقعیت اش به عنوان یک فرد موفق خواهد بالید و احتمالا در صورت توان به کارش باز خواهد گشت.

شما باید بررسی کنی ببینی کدام طبقه بیشتر برات دغدغه ذهنی ایجاد میکنه وگرنه رفت و آمد بین طبقات مختلف هرم مازلو کاملا طبیعی هست.

نقل قول:

---

نوشته شده توسط B.Russell [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

هرگاه فردی به طبقه بالاتر حرکت کرد، نیازهای طبقه پایین تر چندان مورد توجه اصلی او نخواهد بود.

اگر هم به صورت موردی به یک نیاز در طبقه های پایین تر احتیاج پیدا کند به صورت موقتی اولویت آن نیاز را بالا می برد ولی هرگز به صورت دائمی به طبقه پایین تر باز نمی گردد.

به عنوان مثال یک شخص موفق از لحاظ تجاری که کارش را نیز دوست دارد در صورتی که مبتلا به سرطان شود (نیاز طبقه پایین: سلامتی) وقت و انرژی زیادی را برای بهبود یافتن صرف می کند، اما همچنان به کار و موقعیت اش به عنوان یک فرد موفق خواهد بالید و احتمالا در صورت توان به کارش باز خواهد گشت.

شما باید بررسی کنی ببینی کدام طبقه بیشتر برات دغدغه ذهنی ایجاد میکنه وگرنه رفت و آمد بین طبقات مختلف هرم مازلو کاملا طبیعی هست.

---

خوب این بحث شما نمیشه همون بحث ارزش های فردی ؟

مثلا برای یکی سلامتی ارزش به حساب میاد که در نتیجه باید به ورزش و تغذیه اهمیت بده ...

برای یکی ثروت ارزش به حساب میادش که در نتیجه شغل و نحوه درآمدش براش مهم میشه و ...

که بازم اینا باتوجه به دیدگاه های فرد به زندگی براش حتی ندونسته توی ضمیر ناخودآگاهش طبقه بندی میشه ...

مثلا فردی که ثروت براش ارزش به حساب بیاد ولی علم و تحصیل براش ارزش محسوب نشه ولی به دلیل نشناختن ارزش های خودش ندونسته از طریق تحصیل دنبال پیشرفت و رسیدن به ارزش ثروت هستش و در نهایت ممکنه وسط راه به دلیل تضاد دو ارزش با هم دیگه جا بزنه و درس و تحصیل و رها کنه و یا برعکسش ...

مهمترین اصل شناخت ارزش ها و سپس اولویت بندی کردن اونهاست طوریکه با هم تضاد پیدا نکنن و البته علاقه و در نظر گرفتن شرایط آینده هم تو طبقه بندی کردن ارزشها خیلی مهم به حساب میاد ...

ببخشید،
آیا معیاری علمی برای سنجش میزان رشد شخصیتی و خودشکوفایی آدمها وجود داره؟ (تست روانشناسی یا ...)
ویژگی های افرادی تکامل یافته تر (از این لحاظ ها) چی هست؟

(من شنیدم مثلا توانایی کنار اومدن با تنهایی یک معیار هست... لطفا اگه کسی اطلاعات بیشتری/نظر خوبی به ذهنش می رسه، بگه)

نقل قول:

---

نوشته شده توسط alittlequestion11 [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

ببخشید،
آیا معیاری علمی برای سنجش میزان رشد شخصیتی و خودشکوفایی آدمها وجود داره؟ (تست روانشناسی یا ...)
ویژگی های افرادی تکامل یافته تر (از این لحاظ ها) چی هست؟

(من شنیدم مثلا توانایی کنار اومدن با تنهایی یک معیار هست... لطفا اگه کسی اطلاعات بیشتری/نظر خوبی به ذهنش می رسه، بگه)

---

برای این منظور تست روانشناسی زیاد هست ولی برای دانلود به اونصورت وجود نداره.
فقط میتونم یک نمونه کوچکش رو بهتون نشون بدم.


آزمون خود شکوفایی (Self-Actualization Questionnaire)

بر اساس مقیاس زیر ، عدد مورد نظر را برای هر سئوال ذکر کنید :

6= کاملا موافق
5=موافق
4= نسبتا موافق
3=نسبتا مخالف
2= مخالف
1= کاملا مخالف

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

اگر خواستید میتونین بدون هیچ گونه نقاب زدن یا آرمان گرایی و صرفا با در نظر گرفتن آنچه در زندگی واقعیتون هستین، جواب سئوالات رو به ترتیب با ذکر شماره اش بدین، تا نتیجه اش رو خدمتتون عرض کنم.

با سلام.
من پیشنهاد میکنم دوستانی که واقعا دوست دارن آشنا بشن با نظریات آبراهام مازلو( روانشناس انسان گرا (رویکرد سوم به روانشناسی) ) این فایل رو دریافت کنن و بخونن کلیاتی از علم روانشناسی و همچنین رویکرد های روانشناسی و همجنین معرفی روش ها مثل همین هرم مازلو ... رویکرد مکانیستی ...و ... ارایه داده این فایل هم چیزی نیست جز بخش اول از کتاب روانشناسی سال سوم انسانی : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
کلا کتاب های رشته انسانی اطلاعات عمومی خوبی رو در اختیار اشخاص قرار میدن + اینکه مقدمه ای هستن برای مطالعات تخصصی در زمینه ای خاص مثل روانشناسی ؛ فلسفه :n12:(سخت ترین درس کنکور انسانی) ؛ تاریخ و...
موفق باشید .

نقل قول:

---

نوشته شده توسط alittlequestion11 [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

ببخشید،
آیا معیاری علمی برای سنجش میزان رشد شخصیتی و خودشکوفایی آدمها وجود داره؟ (تست روانشناسی یا ...)
ویژگی های افرادی تکامل یافته تر (از این لحاظ ها) چی هست؟

(من شنیدم مثلا توانایی کنار اومدن با تنهایی یک معیار هست... لطفا اگه کسی اطلاعات بیشتری/نظر خوبی به ذهنش می رسه، بگه)

---

با اجازه اساتید بنده اظهار نظر میکنم:
با توجه به اینکه موضوع علم روانشناسی انسان و عملکرد های انسانی هست و همچنین انسان مانند سایر اشیا نیست و به دلیل رعایت بسیاری از ملاحظات انسانی و ... دقیقا اونچیزی رو که هست ارایه نمیده و همچنین تنها راه توی روانشناسی نیز مصاحبه و معاینه بالینی هست رویکرد های مختلفی به وجود اومدن که هر یک نقاط قوت و ضعفی دارن و گاها روانشناس از چندین روش برای پی بردن به مشکل بیمار استفاده میکنه : رویکرد های فعلی روانشناسی : روانکاوی , انسان گرا, زیست شناختی , شناختی, رفتاری ...
که بهتره برای اطلاع از هر کدوم [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] رو که معرفی کردم مورد مطالعه قرار بدید . توضیحاتی نسبتا جامع ارایه شده در این زمینه ها + نقاط ضعف و قوت رویکرد ها .

ممنون

نقل قول:

---

بدون هیچ گونه نقاب زدن یا آرمان گرایی و صرفا با در نظر گرفتن آنچه در زندگی واقعیتون هستین،

---

باید اعتراف کنم این قسمتش خیلی سخته!

راستش فکر نمی کنم خیلی تونسته باشم با خودم رو راست باشم و شاید نسبتا ارمانی جواب داده باشم!!

{ویرایش شد}

سلام
میشه یه مقدار ساده ترش کرد این هرم رو و تقسیمش کرد به سه قسمت :
1- ضروریاتِ زندگی که بدونِ اونها اصلاً نشه زندگی کرد .
مثل غذا , آب و هوا .
2- نیازمندیها مثل پوشاک و مسکن , بهداشت , ایمنی , امنیت و درآمد که اگر باشه خیلی بهتره اما بدون اونها هم انسان میتونه در شرایطی به زندگیش ادامه بده . البته اینها هم حد و حدودی داره ( حدِ اقل و حدِ اکثر ) .
3- خواسته ها ( آرزوها ) که شامل ثروت , همسر , فرزند , پست و مقام , شهرت , قدرت , نفوذ , سلطه , باغ , ویلا , ماشین , موبایل , کامپیوتر و غیره میشه .
چیزی که توصیه شده از عده ای از مردم در طولِ تاریخ بشریت که هر چه کمتر باشه بهتره , در واقع جزء دسته ی سوم هست ( خواسته ها )
مثلاً در شعر معروفِ :
غلام همّتِ آنم که زیر چرخ کبود ز هر چه رنگِ تعلق پذیرد آزاد است .
تا نظر شما دوستان چی باشه .

من 70 درصد قبول دارم. بنطرتون این هرم رایطه خاصی با زمان هم داشته ؟ یعنی انسانهای اولیه طبقه اول بودن وهمینطور با پیشرفت بشر به اینجا رسیدن ؟

من این هرمو خیلی خوب درک نمی‌کنم. اصلاً نمی‌دونم می‌شه گفت که ما در کجای این هرم قرار داریم؟ اصلاً کاربرد این هرم اینه که ببینیم کجاشیم یا اینکار اشتباهه؟ اصلاً این هرم کامله؟درسته؟
سوال آخرو برای این پرسیدم که بعضی از نیازها هستند که در رابطه‌ی مستقیم با جامعه‌ای هستند که انسان توش زندگی می‌کنه. اگه بخواد همه‌ی نیازهای طبقه‌ی پایین‌ترو برطرف کنه که هیچگاه نمی‌تونه بره بالاتر. اصلاً بعضی نیازها هستند که در طبقه‌ی بالاتر هستند ولی به نظر من مثل طبقه‌ی پایین‌تر اساسی، مهم و تقریباً ابتدایی هست.

به نظر من در طول عمر هر انسانی نیازهایی داره که هیچ وقت نمیتونه از اون ها جدا بشه مثل خواب آب وغذا پس اکثر نیاز های فیزیکی انسان از بین نمیرن هرچقدر هم که انسان خوب غذا بخوره باز هم بادیدن غذای جدید تر ولذیذ تر به اون علاقه نشون میده پس باز به اون نیاز داره!
میتونیم بگیم نیاز های فیزیکی همیشه وجود دارن.

در مورد نیاز به امنیت هیچ وقت این نیاز حل نمیشه باتشکیل خانواده امنیت خانواده مطرح میشه
باثروتمند شدن امنیت پول هایی که داریم مطرح میشه همیشه هر انسانی نگران امنیت وآرامش خودش هست.

در نیازهای اجتماعی هم همین تکرار میشه با زیاد شدن روابط واگر تمامی سطوح اون رو داشته باشه باز هم از اون بابت آرامش یا موفقیتی نداره درسته که هر کدوم نیازه ولی همه اون ها مراقبت ووقت گذاشتن لازم دارن.

در مورد دو شاخه بالایی ولی باید برای اینها تلاش کرد که باز به همه اون ها نمیشه رسید چون عوامل محیطی در اون ها موثره!
مثلا به فرهنگ و روابط مردم در اون اجتماع خاص بستگی داره که وقتی جهان شمول به قضیه نگاه کنیم میبینیم که اگر توی قفس خودمدن محترم هستیم شاید بیرون از اونجا فردی کاملا بی شخصیت تلقی بشیم.

به نظر من فقط این هرم سطح توقع انسان از خودشو نشون میده.
واینکه کجا انسان راضی شده!
انسان راضی از دید خودش خوشبخته چون از دید خودش نیازهاش برطرف شده ولی انسان کمال گرا هر چه پیشرفت میکنه نیازمند تر میشه و هر چه دانا تر میشه به نادانی خودش پی میبره.

انسان برای بینهایت بودن ساخته شده وهیچ وقت بینیاز نمیشه. نیازی رفع نمیشه فقط فراموش میشه!
ماهمیشه به بیشتر داشتن نیازمندیم در تمامی ضمینه ها.
انسانی که قانع شده مرده!این هرم فقط محدود کردن خاستن هاست.برای پیشرفت باید بینهایت بود.

نقل قول:

---

نوشته شده توسط B.Russell [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

اکنون هرم مازلوی اصلی را که مشاهده کردم، در کمال تعجب متوجه شدم که در هرم مازلویی که در کتاب های ایرانی و سایت های فارسی وجود داره، بخش رابطه جنسی رو به عنوان یکی از نیازهای اولیه که در طبقه اول قرار داره سانسور کرده اند !!!!

شاید همین سانسور رو بشه یکی از عوامل ناهنجارهای اخلاقی جامعه ایرانی در مسائل جنسی دونست.

مازلو در یکی از مقالاتش اشاره کرده بود که انسان ممکن است برخی از این نیازهارا رد کرده و به طبقه بالاتر برود، اما آن نیاز همواره همراهش خواهد بود و جاهایی امنیت روانی او را نشانه میگیرد.

فکر کنم در همین یک مورد سانسور شده وضعیت جامعه ما و اونایی که تو مراحل بعدی هستند مشخص باشه !!!!

---

اتفاقا درستش این بوده که سانسور بشه.
خود آقای مازلو متوجه نشده که یک جا رابطه جنسی رو جز نیازهای اولیه میدونه، اما یک جا روابط جنسی صمیمانه رو جز نیازهای مرحله بالاتر !!

این یعنی ایشون مثل خیلی از کسانی که در غرب امروز صاحب قدرت و تریبون هستن، رابطه جنسی رو صرفا یک نیاز غریزی میدونن که باید رفعش کرد.
حالا هرکسی بود، حتی شده جنس مخالف رو بخریم یا دوست باشیم و ...
اما در صورتی در روابط جنسی به موفقیت میرسیم که توش صمیمیت و عشق باشه !!!

تناقض پیچیده تر از این؟ :n04:

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

نقل قول:

---

نوشته شده توسط Motaharri [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

اتفاقا درستش این بوده که سانسور بشه.
خود آقای مازلو متوجه نشده که یک جا رابطه جنسی رو جز نیازهای اولیه میدونه، اما یک جا روابط جنسی صمیمانه رو جز نیازهای مرحله بالاتر !!

این یعنی ایشون مثل خیلی از کسانی که در غرب امروز صاحب قدرت و تریبون هستن، رابطه جنسی رو صرفا یک نیاز غریزی میدونن که باید رفعش کرد.
حالا هرکسی بود، حتی شده جنس مخالف رو بخریم یا دوست باشیم و ...
اما در صورتی در روابط جنسی به موفقیت میرسیم که توش صمیمیت و عشق باشه !!!

تناقض پیچیده تر از این؟ :n04:

---

دوست گرامی، s*e*xual intimacy با s*e*xual intercourse خیلی فرق میکنه.

ما چهار نوع intimacy داریم :

1- cognitive or intellectual intimacy

2- experiential intimacy

3- emotional intimacy

4- s*e*xual intimacy

intercourse صرفا شامل آمیزش هست در واقع مورد اول هم همین هست. اما تو بخش intimacy هرگونه رابطه حسی (جسمی و روانی) بین دو جنس رو شامل میشه.

شما به جامعه بدبخت و تابو زده ما نگاه نکنین که اکثر ازدواج هاش به خاطر intercourse (آمیزش) انجام میشه و به سرعت و پس از عادی شدن دو جسم برای هم به طلاق میانجامه.
اگر دو نفر صرفا حس جنسی به هم داشتن خیلی بهتره که با هم توافقاتی انجام بدن تا برن ازدواج کنن و بچه ای بیارن و اونو بدبخت کنن.

ولی متاسفانه حقیقت جامعه ما این شده که پسر به چنین دختری به چشم یک هرزه نگاه میکنه و دختر به این فکر میکنه که ازش سوء استفاده میشه و خواستگاراش پر میکشن، حالا گویی اگر خواستگار داشت چه عشق رویایی رخ میداد.
اگر نمیتونن بهتره سرکوبش کنن تا به خاطر آمیزش ازدواج کنن، ازدواج به خاطر آمیزش بزرگترین فاجعه جامعه فعلی ما هست.

در کل من در مورد جامعه ایرانی نمیتونم تحلیل خاصی بدم و خودم هم خیلی جاها به تناقض میرسم.

چون به شدت معتقدم ایرانی ها معلوم نیست با خودشون چند چند هستند، بین سنت و مدرنیته دست و پا میزنن، سرتا پای افکار و عقایدشون هم تابوهای مختلف و سرکوب لذت هاست، بررسی این کیس های استثنایی واقعا مشکله.

نقل قول:

---

نوشته شده توسط B.Russell [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

دوست گرامی، s*e*xual intimacy با s*e*xual intercourse خیلی فرق میکنه.

ما چهار نوع intimacy داریم :

1- cognitive or intellectual intimacy

2- experiential intimacy

3- emotional intimacy

4- s*e*xual intimacy

intercourse صرفا شامل آمیزش هست در واقع مورد اول هم همین هست. اما تو بخش intimacy هرگونه رابطه حسی (جسمی و روانی) بین دو جنس رو شامل میشه.

شما به جامعه بدبخت و تابو زده ما نگاه نکنین که اکثر ازدواج هاش به خاطر intercourse (آمیزش) انجام میشه و به سرعت و پس از عادی شدن دو جسم برای هم به طلاق میانجامه.
اگر دو نفر صرفا حس جنسی به هم داشتن خیلی بهتره که با هم توافقاتی انجام بدن تا برن ازدواج کنن و بچه ای بیارن و اونو بدبخت کنن.

ولی متاسفانه حقیقت جامعه ما این شده که پسر به چنین دختری به چشم یک هرزه نگاه میکنه و دختر به این فکر میکنه که ازش سوء استفاده میشه و خواستگاراش پر میکشن، حالا گویی اگر خواستگار داشت چه عشق رویایی رخ میداد.
اگر نمیتونن بهتره سرکوبش کنن تا به خاطر آمیزش ازدواج کنن، ازدواج به خاطر آمیزش بزرگترین فاجعه جامعه فعلی ما هست.

در کل من در مورد جامعه ایرانی نمیتونم تحلیل خاصی بدم و خودم هم خیلی جاها به تناقض میرسم.

چون به شدت معتقدم ایرانی ها معلوم نیست با خودشون چند چند هستند، بین سنت و مدرنیته دست و پا میزنن، سرتا پای افکار و عقایدشون هم تابوهای مختلف و سرکوب لذت هاست، بررسی این کیس های استثنایی واقعا مشکله.

---

ایران مشکلش اینه که نتونسته سنت‌هاشو درست و حسابی نگه داره، نتونسته درست و حسابی مدرن بشه، نتونسته فرهنگ رو از کشور های بیگانه مثل آدم وارد کنه (البته من وارد کردن فرهنگ و الگو گیری از بیگانگان مخالفم، فقط باید چیزای خوب ازشون یاد بگیریم که متاسفانه اینجا فقط چیزای بد ازشون یاد گرفتیم تا چیزی‌هم می‌شه می‌گیم ایران اینجوریه، فلان کشور مردمش با فرهنگ و ...)، نتونسته دین اسلام رو به طور کامل به مردم برسونه
از هر کدوم یه قسمت‌هاشو داره که با هم تناقض داره

خوشحال شدم دیدم یه تاپیکی راجع به روانشناسی میبینم..
یادمه سر کلاس راجع به همین مراحل بحث کردیم، جالب اینکه هیچ کس نمی تونست کامل اینا رو تفکیک کنه و خودشو فقط توی یه مرحله قرار بده. منم الان که خواستم توی نظرسنجی شرکت کنم دیدم بازم بعد این مدت نمیشه بگم توی فلان مرحله هستم.
در کنار اطلاعاتی که بقیه دوستان دادن خواستم اضافه کنم اگه اشتباه نکنم خود مازلو هم میگه لزوما این مراحل دقیقا و به این ترتیب برای افراد اتفاق نمی افته و خیلی وقتا یه کم هم که از نیازهای یه طبقه ارضا شه میشه به مرحله بعد رسید.
ضمنا از نظر مازلو افراد کمی به مرحله خودشکوفایی میرسن. اعتماد به نفس هم توی خودشکوفایی مهمه

نقل قول:

---

نوشته شده توسط miss_ava7 [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

خوشحال شدم دیدم یه تاپیکی راجع به روانشناسی میبینم..
یادمه سر کلاس راجع به همین مراحل بحث کردیم، جالب اینکه هیچ کس نمی تونست کامل اینا رو تفکیک کنه و خودشو فقط توی یه مرحله قرار بده. منم الان که خواستم توی نظرسنجی شرکت کنم دیدم بازم بعد این مدت نمیشه بگم توی فلان مرحله هستم.
در کنار اطلاعاتی که بقیه دوستان دادن خواستم اضافه کنم اگه اشتباه نکنم خود مازلو هم میگه لزوما این مراحل دقیقا و به این ترتیب برای افراد اتفاق نمی افته و خیلی وقتا یه کم هم که از نیازهای یه طبقه ارضا شه میشه به مرحله بعد رسید.
ضمنا از نظر مازلو افراد کمی به مرحله خودشکوفایی میرسن. اعتماد به نفس هم توی خودشکوفایی مهمه

---

سازگارش باید به اینصورت باشه مثلا هر کسی که در طبقه اول نیازی نداشت بره طبقه دوم، اگه در طبقه دوم چیزی نیاز نداشت بره طبقه سوم، اگه نیاز داشت در طبقه دوم قرار میگیره.