من هرگز نگفتم بی دینی حق نیست ، چیزی که من گفتم رو در متنی که گفتم بخونید متوجه میشید چه گفتم
نه خیر ، بیدینی دین نیست .
وقتی میگی بی دینی یه دینه ، یعنی بی دین ها باور میکنند که بیدینی حقه ، در صورتی که چنین نیست
بازم میگم ، هیچ بیدین ، آتئیست یا آگنوستیک نمیگه بیدینه یک دینه ، دین یعنی چه؟ یعنی تعریف یک سری اخلاقیات و یک سری "حقایق" که مومن به اون دین باید به اون اخلاقیات پایبند باشه و اون حقایق رو قبول کنه و باور کنه حتی اگر نفهمه چرا .
وقتی میگی بیدینی یک دینه دچار مغلطه شدی . اگر یک مجموعه ریاضی تعریف کنیم اسمش رو بگذاریم دین ، مجموعه ی دین پریم دیگه هیچ ربطی به دین نداره ، یا به عبارت ساده تر کسی که می گه من بیدین هستم ، نگفته من بادین هستم و دینی که من بهش ایمان دارم "بی دینی" نام داره .
بی دین ها نه پیامبری دارن ، نه کتاب آسمانی و نه هیچ اصلی رو "باور" میکنند ، بی دین ها فقط "میدانند" و هیچگاه "باور نمیکنند"
پس خلاصه بگم ، بی دینی ، دین نیست بلکه عدم وجود دین هست . همون طور که سیاه رنگ نیست بلکه عدم وجود رنگ است (دقت کنید منظور من از سیاهی ، رنگ مشکی نیست بلکه "سیاه"ای است که در عبارتی مثل "سیاهچاله" استفاده میشه )
یا مثلا همون طور که سکوت ، صدا نیست بلکه عدم وجود صدا هست .
نتیجتا هم بی دینی یا آتئیسم دین نیست بلکه عدم وجود دین است .
هیچ آتئیستی نمیگه من به آتئیسم ایمان دارم و میدونم که دین حق آتئیسته . بلکه میگه من آتئیست هستم و "می دانم" که هر آنچه که "میدانم" ممکن است با رشد علم و کشفیات جدید عوض شود.
امید وارم متوجه شدین منظورمو
به هر حال جمله یکم دو پهلو بود :
وقتی میگی بی دینی یه دینه ، یعنی بی دین ها باور میکنند که بیدینی حقه ، در صورتی که چنین نیست
بنده نگفتم "به نظر من بیدینی دین حق نیست " بنده گفتم بی دینی کلا دین نیست . با حق و یا باطل بودنش اصلا کاری ندارم و مهم نیست به نظرم . اگه البته نظر منو بخوای