با سلام
من به هیچ کس اعتماد ندارم. یعنی حتی به پدر و خواهر های خودم هم اعتماد ندارم و حرف هامو بهشون نمیزنم... و همیشه شک دارم یک روز این حرف ها علیه من استفاده بشه و از این قبیل موارد...
توطئه بکنند افراد علیه من
آیا من مشکلی دارم یا طبیعی هست؟
Printable View
با سلام
من به هیچ کس اعتماد ندارم. یعنی حتی به پدر و خواهر های خودم هم اعتماد ندارم و حرف هامو بهشون نمیزنم... و همیشه شک دارم یک روز این حرف ها علیه من استفاده بشه و از این قبیل موارد...
توطئه بکنند افراد علیه من
آیا من مشکلی دارم یا طبیعی هست؟
تجربه بدی داری یعنی ازت سوءاستفاده شده + تو محیط پرتنش و بد بزرگ شدی ؟
منم مشکلاتی شبیه مشکل تو دارم .
سلام واقعیتش نمیشه همینطوری و به این سادگی روی افراد تشخیص گذاشت ولی این ویپگیها که گفتید شبیه اختلال شخصیت پارانویید هست که ویژگی اصلیش شک هست .به هر حال حتما به نزد یه روانشناسی مراجعه کنید .من خودم دانشجوی روانشناسی هستم.
با تشکر!
از كي اينجوري شدين؟موقع تماشاي تلويزيون هم فك ميكنين دارن درباره شما حرف ميزنن؟نقل قول:
من به هیچ کس اعتماد ندارم. یعنی حتی به پدر و خواهر های خودم هم اعتماد ندارم و حرف هامو بهشون نمیزنم... و همیشه شک دارم یک روز این حرف ها علیه من استفاده بشه و از این قبیل موارد...
توطئه بکنند افراد علیه من
نه ولی غذا میخورم مثلا سس میریزم روی غذا یاد خون میافتمنقل قول:
جواب اصلي رو ندادين هميشه اينجوري بودين يا جديدا اينجوري شدين؟نقل قول:
نه ولی غذا میخورم مثلا سس میریزم روی غذا یاد خون میافتم
در محیط پر تنش بزرگ شدمنقل قول:
---------- Post added at 01:54 AM ---------- Previous post was at 01:51 AM ----------
چند ماهی هست اما افکار مزاحم یک سالی هست که دارم و دکتر روانپزشک بهم کلرودیازپکساید و تری فلوئوپرازین داد و قرار شده دوباره برم پیشش افکار مزاحم زیاد تو سرم میاد و به سرم میزنهنقل قول:
همش فکر میکنم توطئه ای برای من صورت خواهد گرفت و من نباید مدرک و سندی از خودم به جا بزارم تا مردم ازم سو استفاده در آینده نکنن...
ببخشين من سوال خصوصي ميپرسم اما واقعا دوست دارم كمكتون كنم چون خودمم يه زماني اينجوري بودم و البته العان هستمنقل قول:
چند ماهی هست اما افکار مزاحم یک سالی هست که دارم و دکتر روانپزشک بهم کلرودیازپکساید و تری فلوئوپرازین داد و قرار شده دوباره برم پیشش افکار مزاحم زیاد تو سرم میاد و به سرم میزنه
همش فکر میکنم توطئه ای برای من صورت خواهد گرفت و من نباید مدرک و سندی از خودم به جا بزارم تا مردم ازم سو استفاده در آینده نکنن...
تا العان موادي مثل حشيش-شيشه يا اكستازي مصرف كردين؟
خیر در عوض سختی در چند سال اخیر زیاد کشیدمنقل قول:
ميشه بيشتر توضيح بدين البته اگه مايل هستيننقل قول:
خیر در عوض سختی در چند سال اخیر زیاد کشیدم
ببخشید که من وسط بحث میام . ارتباطات اجتماعیتون رو چطور توصیف می کنین؟کم هست؟تعداد دوستانتون؟ و از لحاظ عاطفی بی تفاوت هستین یا خیر ؟ حساس و زود رنجید؟کینه جو هستین یا خیر ؟ اسیب رسانی به خودتون یا دیگران یا دفعات زیاد پرخاشگری داشیتن یا خیر؟ تا حالا شده که چیزهایی رو ببینید یا بشنوید که دیگران وجود اون چیزها رو در دنیای واقعی نفی کنند یا خیر؟و سن شما چقدر هست؟
اگه مایل بودین می توانید برای پاسخگویی به سوالات به ایدی من پی ام دهید:mahyavash@yahoo.comیا در همین جا.
متوسط رو به ضعيفنقل قول:
ارتباطات اجتماعیتون رو چطور توصیف می کنین؟
زيادنقل قول:
حساس و زود رنجید؟
اره اما وقتي نتونم به طرف آسيب برسونم بي خيال ميشمنقل قول:
کینه جو هستین
بله البته آسيب فيزيكي نبوده بيشتر سعي كردم واسيل شخصيشون رو خراب كنمنقل قول:
رسانی به خودتون یا دیگران یا دفعات زیاد پرخاشگری داشیتن
اره چندبار زمان خدمت بين درختا آدم ديده بودم در صورتي كه به فرمانده گفتم و بررسي كرد گفت هيچي اونجا نبوده بعضي وقتا هم حس ميكنم يه الهاماتي بهم ميشه كه اكثرا درست از آب در مياننقل قول:
تا حالا شده که چیزهایی رو ببینید یا بشنوید که دیگران وجود اون چیزها رو در دنیای واقعی نفی کنند یا خیر؟
26 سال جنسيت پسرنقل قول:
سن شما چقدر هست؟
من متوجه نشدم این مسئله که برای iranch بود که شما جواب دادین !
به هر حال با این مشخصاتی که داده شده من همون تشخیصی که اول گفتم رو تایید می کنم .
موفق باشید!
درمان داره؟من با يه متخصص اينترنتي صحبت كردم ميگفت دوپامين مغزت بالاست مال همينه البته اينم بگم قدرت يادگيري و حافظه ام خيلي قويه و هر چيزي رو خيلي زود ياد ميگيرمنقل قول:
من متوجه نشدم این مسئله که برای iranch بود که شما جواب دادین !
به هر حال با این مشخصاتی که داده شده من همون تشخیصی که اول گفتم رو تایید می کنم .
درمان اختلالهای شخصیت خیلی طولانی مدت و سخت هست و معمولا درمانگرها بخاطر همین از درمان ان طفره می روند حداقل در ایران تازه اگر که تبحر داشته باشند . روانپزشک هم در حد دارو نوشتن عمل می کنه و فقط علایم و نشانه ها رو تخفیف می ده .مثلا اختلال شخصیت پارانویید دارای اضطراب و سراسیمگی هست که با دادن قرص این رو برطرف می کنه ولی به هر حال ریشه ای حل نشده مشکل .از نظر علت شناسی هم عوامل مختلفی رو در بروزش دخیل دونستند (عوامل بیوشیمیایی، عوامل بیولوژیکی(عوامل وراثتی) ، عوامل روان پویایی( روابط خانوادگی مختل ، روابط عاطفی منفی و..) )بنابرین نمی توان براحتی در مورد یه نفر حداقل توی اینترنت گفت که در فرد عوامل بیوشیمیایی (مثل همون بالا بودن هورمون دوپامین) دخیل بوده و حالا باید بیاییم روی این مسئله کار کنیم و با قرص حل کنیم.در صورتی که معمولا مجموعه ای از این عوامل را هم برای درمان باید در نظر داشت شاید اصلا برای شما فقط یکی از این عوامل مثل خانواده در بروزش پر رنگ بوده و حالا باید روی خانواده مثلا کار کرد. بنابرین نگران نباشید از این لحاظ که مثلا شما در خود بخواهید نقصی در ساختمان مغز و حافظه و .. پیدا کنید.
من از بچگي هم اينجوري بودم يه سري ترس هاي توهومي داشتم اما العان خيلي بيشتر شده تو خانواده هم چندتا اينجوري داريم منظورم خانواده پدري هست البته نه به شدت من من يه بار روانپزشك رفتم و اين چيزا رو براش توضيح دادم برام رسپريدون تجويز كرد اما به خاطر خواب آلودگيش مصرفش رو قطع كردمنقل قول:
درمان اختلالهای شخصیت خیلی طولانی مدت و سخت هست و معمولا درمانگرها بخاطر همین از درمان ان طفره می روند حداقل در ایران تازه اگر که تبحر داشته باشند . روانپزشک هم در حد دارو نوشتن عمل می کنه و فقط علایم و نشانه ها رو تخفیف می ده .مثلا اختلال شخصیت پارانویید دارای اضطراب و سراسیمگی هست که با دادن قرص این رو برطرف می کنه ولی به هر حال ریشه ای حل نشده مشکل .از نظر علت شناسی هم عوامل مختلفی رو در بروزش دخیل دونستند (عوامل بیوشیمیایی، عوامل بیولوژیکی(عوامل وراثتی) ، عوامل روان پویایی( روابط خانوادگی مختل ، روابط عاطفی منفی و..) )بنابرین نمی توان براحتی در مورد یه نفر حداقل توی اینترنت گفت که در فرد عوامل بیوشیمیایی (مثل همون بالا بودن هورمون دوپامین) دخیل بوده و حالا باید بیاییم روی این مسئله کار کنیم و با قرص حل کنیم.در صورتی که معمولا مجموعه ای از این عوامل را هم برای درمان باید در نظر داشت شاید اصلا برای شما فقط یکی از این عوامل مثل خانواده در بروزش پر رنگ بوده و حالا باید روی خانواده مثلا کار کرد. بنابرین نگران نباشید از این لحاظ که مثلا شما در خود بخواهید نقصی در ساختمان مغز و حافظه و .. پیدا کنید.
متوسط به خوبنقل قول:
ارتباطات اجتماعیتون رو چطور توصیف می کنین؟
متوسطنقل قول:
حساس و زود رنجید؟
به ندرت میشه گفت خیرنقل قول:
کینه جو هستین
داشتم و کم شده و رو به صفرنقل قول:
رسانی به خودتون یا دیگران یا دفعات زیاد پرخاشگری داشیتن
خیر نبودهنقل قول:
تا حالا شده که چیزهایی رو ببینید یا بشنوید که دیگران وجود اون چیزها رو در دنیای واقعی نفی کنند یا خیر؟
سلام دوستان تصادفا منم همچین مشکلی دارم که شاید شدیدتر هم باشه چند ماه پیش تو یک تاپیک دیگه
صحبت کرده بودم دربارش که حتی کارت زرد و جریمه هم شدم از طرف مدیر
من همیشه فکر میکنم که مشکل ودردسری از طرف دیگران برایم ایجاد میشه
یعنی اینطرور خیال میکنم که مشکلی که تو فیلم و سریالها برای بازیگران اتفاق افتاده
برای من انهم شدیدتر اتفاق میوفته که باعث اضطراب خیلی شدید ، تپش قلب زیاد ، لرزیدن و تکان خوردن شدید بدنم مخصوصا دستهام میشه
یعنی فک کنم خیالپردازی همراه با بدبینی شدید باعث شده
. اینو بگم من خودم تو محیط پر تنش و خشن خونه بزرگ شدم . مدرسه راهنمایی و دبیرستان هم خیلی بد گذشت واسم .
یعنی از طرف همکلاسی ها مورد تمسخر شدید قرار میگرفتم که باعث ایجاد عقده های شدید و خشم های پنهانشده .
تو اموزشی سربازی هم سرگروهبان خیلی یلی اذیتم کردش مثل جهنم شده بود برام
پدرم تا همین چند سال پیش خیلی شدید منو اذیت و ازار میکرد .
البته اینکه با این همه فشار شدید روانی دیوونه نشدم لطف خدا و تحمل و هوش خودم هستش
نقل قول:
لطفا ادرس و شماره تلفن یه روانشناس یا روانپزشک خیلی خوب تو تهران یا تبریز رو بهم بدین
کسی که به کارش مسلط باشه و وقت بذاره
از کشیدن هر گونه مواد مخدر حتی سختی خود داری کنید ...نقل قول:
خیر در عوض سختی در چند سال اخیر زیاد کشیدم
انشااله که مشکل حل بشه.
شما از خیلی لحاظها در وضعیت خوبی هستی . فقط اینو فهمیدم! :13:نقل قول:
بنظر من شما می تونید در مورد خودتون خیلی امیدوار باشید چون شرایط استرس زای سخت محیطی که داشتید گواه بر این هست که انها بر شما تاثیر گذاشتند نه اینکه شما بدلیل وراثتتان از انها تاثیر پذیرفته باشید.بنابرین با تغییر شرایط بیرونی می توانید خیلی از مسائلی که بدانها دچار شده اید رو حل کنید. البته دارو درمانی در وهله ی اول بنظر من مورد نیاز هست تا برای درمانهای شناختی و رفتاردرمانی شما را اماده کند.(البته نه اینکه نیاز حاد ومبرم به دارو داشته باشید،دارو برای رفع اضطرابی که پیدا می کنید می تواند مفید باشد تا شما را برای اینکه از قرارگیری در موقیتهای جدید نترسید ،اماده کند تا کم کم به این برسید که ترس ندارد و ازازبدبینی خلاص شوید)(خیلی از روشهای مقابله با ترس هست که درمانگران رفتار گرا انها را خوب بلد هستند)نقل قول:
موفق باشید.
بزرگترین مشکل من این هست که یک سری افکار مزاحم میاد سراغم و باعث نگرانی و استرس من میشهنقل قول:
اون افکار 99 درصد موارد باطل بوده و خلاف اون طوری کمه فکر میکنم ثابت میشود.فکر هایی که از 10 هزار مورد شاید یک موردش درست در بیاد و به وقوع بپوینده
اما راهی میخوام تا از ذهنم این موارد را پاک کنم. اعصابم رو همین افکار مزاحم بهم ریخته .... در روز یک بار میاد سراغم و تمرکزم رو از کار میاره بیرون
یکسال افکار مزاحم و چند ماه هم شک ، درسته؟نقل قول:
سس که میریزین روی غذا بعد یاد خون می افتین از لحاظ نجاست بدتون میاد یا اینکه بخاطر وحشتناک بودن خون بدتون میاد و دلهره پیدا میکنین؟(از خود خون هم می ترسید؟)
توی این یکسال تغییرات مهمی توی زندگیتون داشتین؟مثلا تغییر شغل ، فوت بستگان ،سانحه دلخراش و..؟
برای رهایی از این افکار مزاحم کار خاصی هم انجام میدین ؟مثلا تکرار یه عمل خاص یعنی یه کاری رو مثل شستن مداوم ،وارسی کردن (چک کردن زیاد قفلهای در ، شیر گازو..)و ...؟
در مورد محتوای اون افکارهم یکم توضیح میدین؟
كلا افراد بدبين و شكاك دوپامين مغزشون بالاست درسته؟چون افراد كه ماده شيشه هم مصرف ميكنن تقربيا اينجوري بدبين ميشن
شک زیاد مهم نیست و باهاش کنار میاییمنقل قول:
نمیدونم یادم میافته به خون وقتی سس میریزم
حاا کفر نعمت نشه اما سر غذا بی اختیار یاد نجاسات میافتم...آره یک جوری میشم خون رو میبینم
نه چک خاصی نمیکنم و بهش فکر میکنم که اون مورد اون چیزی که فکر میکنم بوده یا خیر
من فکر می کنم شما وسواس فکری داری .راجع به این اختلال می تونی سرچ کنی ببینی که اینطور هست یا نه.;)
این شکاک و بدبین بودن یه نشانه برای بیماری های مختلفی هست مثلا توی افسردگی هم هست علاوه بر اینکه در اسکیزوفرنی و شخصیت پارانوئید هست. منتها شدتهاشون و اینکه اصلا نسبت به چه چیزی بدگمان هستند، در بیماریهای مختلف فرق داره. افراد اسکیزوفرنی دوپامین مغزشون بالاست و نوعی از اسکیزوفرنی ها مبتلا به شک هستند ولی از این نمیشه نتیجه گرفت که پس همه ی افراد دارای شک دوپامین مغزشونم بالاست. چون همونطور که گفتم توی افسردگی هم شک هست ولی لزوما دوپامین مغزش بالا نیست . مگه اینکه یه افسرده به اسکیزوفرنی هم مبتلا باشه !نقل قول:
عدم اعتماد یه حس منفیه که اولش با شک وتردید شروع میشه. بعضی وقتا آدما به خاطر بی توجهی یا بی اهمیت قرار گرفتن توسط اطرافیان اینطوری میشن.در مورد اینکه میترسی دردودل کنی بگم که زیادم بد نیست چون لزومی نداره آدم همه حرفاشو به دیگران بگه. این خودش باعث راز دار بودنت میشه ولی اگه میدونی با گفتنش بهت کمک میشه حتما به آدم با صلاحیت بگو.بهتره با این حس بد بینی نسبت به خانوادت مبارزه کنی چون اصلا خوب نیست. اینم بگم که دنبال راهکار نباش که یکی بهت پیشنهاد کنه . فکر و اراده خودت بهترین راهکاره:20:
در ضمن بهتره خودت و تواناییهاتو به اطرافیانت نشون بدی تا اگه فکر نه چندان خوبی هم در موردت میکنن رفع بشه......تو میتونیییییییییییییی
بله خودم هم شک کردم وسواس عملی ندارم که شیر گاز رو 10 بار چک کنم اما وسواس فکری دارمنقل قول:
آیا وسواس فکری قابل درمان هست؟ یا قرص هایی که میدهند جنبه تسکینی و آرام بخشی دارد؟
لطفا دوستا درباره مشکل منم توضیح بدن . پست بالا رو بخونین
من همش فکر های ازار دهنده سراغم میاد یعنی همیشه فک میکنم که مشکل و بلایی سرم میاد .
دوست من اولا کلردیازپوکساید فقط ضد اضطراب هست.و در ترک اعتیاد به الکل هم بکار میره.آخه تری فلوئوپرازین هم برای روانپریشی اسکیزوفرنی بکار میره.
شما را به خدا الکی به روانپزشک مراجعه نکنید.بیش از 90 درصد مشکلات روانی رو روانشناس باید حل کنه نه داروی روانپزشک.
نمیشه پارانویید گفت.
البته یه جورایی از پارانویید میشه به حساب آورد اما اختلال شخصیت و وسواس و یه کمی هم پارانویید میشه اسمشو گذاشت.
اینکه میگی میترسی از خودت مدرک به جا بذاری اینم یه نوع وسواس هست.پس فورا نریم سراغ پارانویید.
[SIZE="2"][SIZE="3"]نقل قول:
روانشناسان برای درمان وسواس فکری معمولا از روش آموزش عادت دهی استفاده می کنند (در روش اموزش عادت دهی ،درمانگر می کوشد تا بیمار افکار وسواسی خود را بصورت مکرر به یاد اورد و انتظار دارد که مواجهه ی گسترده با چنین افکاری بتواند معنای تهدید امیز انها را از بین ببرد ،اضطراب را کاهش دهد و افکار وسواسی کمتری را به جریان اندازد.)
در زمینه ی دارو درمانی این اختلال ،تحقیقات نشان داده است که مصرف داروهای ضد افسردگی ، (بخصوص کلومی پرامین و فلواوکستین) (در خلال 8 هفته مصرف) می تواند 40 تا 50 درصد این اختلال را در فرد کاهش دهد. بنابرین دارودرمانگری بتنهایی نمی تواند همه ی نشانه های بیماری را از بین ببرد.و پاره ای از نشانه ها بطور مزمن در فرد باقی می ماندو در اغلب موارد چند هفته پس از قطع مصرف دارو فرد با بازگشت بیماری مواجه میشود.
نتیجه گیری کلی:ازانجا که بیماران وسواسی دارای مشکلات دیگری نیز هستندباید بعد از بررسی عمقی چهارچوب اسیب شناختی بیمار،با اتخاذ شیوه های پیچیده به درمانگریهای همزمان و یا مکمل اقدام کرد.
منبع: کتاب روانشناسی مرضی تحولی /از کودکی تا بزرگسالی ،جلد اول،تالیف مرحوم دکتر پریرخ دادستان