Printable View
سلام دوستان راستش من حدودا 18 سالمه . طبق معمول هم تابستونه و من بيكار ! اما متاسفانه الان يك هفتس كه از
خونه بيرون نرفتم ! خيلي احساس افسردگي ميكنم ! چون واقعا تنهام و جز دنياي مجازي هيچكسي رو ندارم تا باهاش
راحت باشم .
اين بيهدف بودن و روزمرگي داره منو نابود ميكنه ! خواهشا كمكم كنيد يه ذره خودمو جمع و جور كنم . ممنون بچه ها
خب ورزش کن:46: (نظر کارشناسانه:31:)
البته اسمایلامو نگاه نکنیا به نظرم واقعا مفیده...ورزش های گروهی به نظرم بهترن آدم حتی اگه حوصله هم نداشته باشه بقیه رو که ببینی خود به خود حالش خوب می شه :20:
راستش اصلا کشش ورزش رو ند ارم به نظرم خستگی های روح یم به جسمم هم ضرر رسونده متاسفانه .نقل قول:
به خدا مگر فکر کردی اینهایی که میان ورزش همه بدون مشکل هستند و روحیه خوبنقل قول:
باورتون نمیشه
من روزهایی 5 صبح بیدار میشدم و میرفتم ورزش که هر کس جای من بود میگرفت میخوابید تا کمتر به مشکلات فکر کنه
ولی من میرفتم
با همون فکر ها و دغدغه و مشکلات میرفتم طناب میزدم
پیاده روی میرکدم
دو میرفتم
همون اول صبح با مشکلات
ولی میرفتم چون کاری از دست آدم خیلی از جاها برنمیاد
از دید من شما برو کلاس شنا با کلاس زبان...! چه میدونم ----
اول بگو به چي علاقه داري ؟؟ و در چه موقعيتي هستي ؟؟ دانشجو ؟ كنكوري ؟ حوصله درس خوندن داري تو تابستون ؟
كلا چي در آينده به كارت مياد ؟ اگر ميخواي وقتت تلف نشه بايد كارهايي انجام بدي كه فردا بتوني استفادش رو ببري .
من خودم دارم تابستون رو زبانم كار ميكنم ، ورزش ميكنم ، فيلم مي بينم و كتاب مي خونم . يه كمي هم درس هاي سنگين رو ميخونم واسه ترم بعد .
حالا بگو وضعيتت چطوره تا يه فكري بكنيم :31:
سلامنقل قول:
راستش اصلا کشش ورزش رو ندارم به نظرم خستگی های روحیم به جسمم هم ضرر رسونده متاسفانه .
استخر خیلی خوبه
من هر هفته یک بار میرم
شنا خیلی ورزش جالبیه
هم سرگرمیه هم یادگیری
کلی شاد میشی
درضمن یه سری هم به این تاپیک ها بزن
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
کد:http://forum.p30world.com/showthread.php?t=394343
کد:http://forum.p30world.com/showthread.php?t=371076
تقریبا کسی رو نمیتونی پیدا کنی که روزمرگی رو تجربه نکرده باشهکد:http://forum.p30world.com/showthread.php?t=367770
ما همه مثه همیم
یه پیشنهاد اوکازیون بهت میکنم که میدونم واقعا از این رو به اون رو میشی-------> اردوی جهادینقل قول:
برو تو دفاتر بسیج دانشگاه ها یا مساجد ثبت نام کن. درسته که یه مقداری سخت میگذره بهت... ولی چند تا فایده داره:
1- میبینی که تو این کشور بعضی هموطنات دارن با چه بدبختیی زندگی میکنن و تو چقدر در آرامش و رفاهی. اونوقته که خودتو جمع و جور میکنی و خدا رو شکر میکنی بابت همه نعمت هایی که بهت داده.
2- از بی هدفی و روزمرگی در میای و لا اقل برای یکی دو هفته زندگیت هدف پیدا میکنه.
3- از اینکه میتونی به کسی کمک کنی احساس فوق العاده ای پیدا میکنی و به خودت افتخار میکنی.
4- دوستای خوبی در غیر از محیط مجازی پیدا میکنی که واقعا به دردت میخورن.
5- از محیط خونه و ... که برات کسل کننده هست دور میشی و احساس افسردگیت کم میشه.
6- و ....
روش فکر کن. ضرر نمیکنی. :46:
موفق باشی.:10:
عاشق نواختن پيانونقل قول:
هستم ! هر وقت یه piano می بینم دستام میلرزه !! اصلا ارضای روحی میشم !... آهنگسا زی و تنظیم رو خیلی دوست د ارم و میدونم خلاقیتش رو ه م دارم ولی متاسفانه نمیتو نم یانو داشته باشم
راستش بدلیل انتخاب رشته ای که دوستش نداشتم ( ریاض ) نمراتم افت کرد و همین ب اعث شد بدجوری ضربه بخورم .
نقل قول:
خب واسه همین گفتم برو ورزش گروهی باور کن فقط اولش سخته به محض اینکه بقیه رو ببنی که چقدر راحت همه ی غم و غصه هاشونو گذاشتن کنار شروع کردن به ورجه وورجه!!! تو هم خوشت میاد می ری قاطی اونا می شی باور کن من خودم تو بدترین شرایط هم که باشم وقتی می بینم بچه ها شادن هر ناراحتی که داشته باشم زود یادم می ره در ضمن سعی کن وقت تو دوستای شاد و پرانرژی بگذرونی حتی الکی هم که شده بخند و شلوغ کن از اسمایلایی مث :31: :8::26::33::15::14:هم خیلی استفاده کن (بابا من چقدر کارشناس بودم خودم نمی دونستم:27: ولی جدا از شوخی تو الان که این اسمایلا رو دیدی یه ذره هم تغییر نکردی؟)
[
پیانو خوبه ها ولی فعلا کنارش بذاری بهتره منم نقاشی می کردم یه مدت که ناراحت بودم دیدم نقاشی های غمگین زیاد می کار می کنم و همین دوباره اون ناراحتی و حس افسردگی رو تشدید می کنه موقتا گذاشتمش کنار...نقل قول:
تو هم عین منی که، منم عشقم نقاشی و کلا کارای هنریه اما رفتم ریاضی البته از اونم بدم نمیاد ولی خب دیگه روحیه ی لطیف! سازگاری نداره با این رشته ولی زیادم مهم نیستا کم کم درست می شه چون تجربه کردم می گم البته شاید با هم فرق داشته باشیم چون من ریاضی رم به اندازه ی هنر دوست داشتم فقط اون تیکه ی نمرهه یه کم ناراحتم می کرد:13:18 سالته دیگه فکر کنم اگه از محیط دبیرستان فاصله بگیری درست می شه کم کم تو دانشگاه فکر نکنم زیاد رشته های مهندسی با رشته های هنری فرق داشته باشن همه شون واحد الکی پاس کردن برای بیکار نشستن تو خونه هستن دیگه:46: (چقدر روحیه دادم بهت با این جمله ی آخر:31:)
خوب اول اينو بگم كه همه نميتونن اون چيزي رو كه دوست دارن داشته باشن ، ولي ميشه يه چيز مشابه رو جايگزين كرد .
درسته نميتوني پيانو داشته باشي ولي با توجه به اينكه كلا به موزيك و تنظيم علاقه داري ، ميتوني يه ساز ديگه رو كه فكر ميكني مثل پيانو بهت حال ميده رو انتخاب كني ، يه كلاس موسيقي بري و ...
همين كه يه كلاس موسيقي بري (منظورم اينه كه كلا بري تو اجتماع )، ميتوني با آدم هاي جديدي آشنا بشي و راه هاي جديدي جلو پات گذاشته ميشه كه ميتونه زندگيت رو تغيير بده ، مثلا با يه گروه كه موزيك كار ميكنن آشنا ميشي يا ...
اين كه ميگي رشته رياضي رو دوست نداري ، چرا تغيير رشته نميدي ؟؟ اگر واقعا يه رشته ديگه رو دوست داري ، خوب برو دنبالش . بعد همين تابستون ميتونه بهترين فرصت باشه براي امادگي واسه تغيير رشته . ضمن اين كه تغيير رشته اونقدرها هم كار سختي نيست و نه تنها چيزي رو از دست نميدي ، بلكه ميري دنبال رشته اي كه عاشقش هستي و اينطوري خيلي راحت تر ميتوني به ادامه تحصيل فكر كني .
چرا مبخواي با چيزي كه دوستش نداري يه عمر زندگي كني ؟؟
اول بايد با خودت رو راست باشي و ببيني ميخواي كدوم طرف بري ، راه رو انتخاب كن ، انتهاي راه رو ببين ، بعد يه برنامه واسه حركت تنظيم كن .
تو این سن همه نیاز به هم صبحت دارن.. یکی که خوب گوش بده..
کسی اُونور نیست..؟ اگه نیست پیدا کن ! ..
عزيزم اين روشا كه دوستان معرفي كردن البته خيلي خوبن اما انجام دادنشون واسه شخصي مث شما كه افسرده هست خيلي خيلي مشكله به نظر من بهتره دكتر روانپزشك برين و تحت درمان با دارو قرار بگيرين خيلي بهتر جواب ميده
دوست عزیز ممنون میشم دیگه شما اینجا پست نزنید . با تشکر :11:نقل قول:
دوست عزیز فرهنگ سرا رو برای همین درست کردند یک جعبه شطرنج بخر برو بازی کن روحیه خوبی پیدا میکنه
مشكل عمده ي منم همينه دوست عزيز .. تنهايي با من اينطور كرده ! من تك فرزندم و چون شخصيتم درونگراس زياد با پدر و مادرم رابطه ي فوق عاطفي و خيلي صميمي ندارم البته مشكلي هم باهاشون ندارم .نقل قول:
دوستان زيادي هم دارن كه راشون از من خيلي دورتره و اونور تهرانن .
نه سرشار ، ناراحت نشو!نقل قول:
مشکل اینه که تا صحبت از روان پزشک میشه همه پس میزننش!
نه اینکه من بگم این کارو انجام بده چون اصلا نیازی بهش نداری.
این یه دوره ی طبیعیه که ممکنه واسه هرکی توو سن و سال تو پیش بیاد ، اینو میگم چون خودم یه تجریه ی مشابه داشتم و حال و احوالاتتو درک میکنم.
ورزش راه حل خوبیه ولی بهترین راه نیست...
ببین خیلی کارا میتونی انجام بدی که کشش ورزشم نخواد!
با دوستات قرار بزار برو بیرون بگرد ، برو پارک ، باهاشون شام بخور.
یه جنبه ی دیگه ی این ناراحتیت برمیگرده تلقین!
به خودت تلقین نکن که افسرده ای!بابا افسردگی چیه؟!
اگه رشت زندگی میکردی چی میگفتی؟!اینجا که مردمش به خاطر هوای ابری و بارونی افسردگی فصلی دارن!
ببین یواش یواش یاد بگیر از همه چیز لذت ببری ، منظورم ساده ترین اتفاقات زندگیته.
این خیلی خوبه که به موسیقی و کارای تنظیم علاقه داری ولی حتما نباید بهترین امکاناتو واسه این کار داشته باشی ، تا دلت بخواد نرم افزارهای مختلف در این زمینه هست.باهاشون کار کن ، خودتو مشغول کن.به قول معروف که میگن این نیز بگذرد!
ایده ی خوبی بود که تاپیک زدی چون خیلیای دیگه هم هستن که همچین مشکلی دارن!منم اتفاقی اینجا رو دیدم...
ببین خیلی ساده و راحت صحبت کردم ، تو هم خیلی سخت نگیر.
همه چی ردیف میشه:46:!
نقل قول:
من رو میبینی ؟ 2 ساله که خونه هستم فقط . و یک سال هم میخوام بمونم . مثل زنها نشستم خونه :31:
جدیدا به چیزی هم عادت کردی ؟ مثلا تو این مدت چه کارهایی انجا دادی و ندادی ؟
سرشار به نظرت همین مسابقات جام جهانی بهانه ی خوبی واسه سرگرم شدن نیست؟!
از اول تاپیک رو خوندم و چقدر خوشحال شدم که تو دنیای مجازی هم کسایی هستند که به فکر ما باشن و بهمون راهنمایی بدهند این خیلی خوبه اما بنظر من ما هممون تنهاییم تنهای تنها پس باید به این تنهایی عادت کنیم وباهاش کنار بیایم من هر وقت احساس تنهایی می کنم و دلم می گیره با خدا خیلی راخت و بی رودرواسی صحبت می کنم خیلی سبک می شم به تجربه یاد گرفتم اگه رابطم با خدا خوب باشه خیلی راحت می تونم مشکلاتمو حل کنم البته قبل از اون همیشه با هر چیزی که بشه حتی چیزهایی که دوستشون ندارم خودمو سرگرم می کنم تا زیاد احساس تنهایی نکنم این خیلی مهم است مخصوصا برای ادمهای درونگرا که بتونند احساس بد تنها بودنو کنترل کنند این یه مهارته که با تمرین می شه اونو یاد گرفت
شاید یه مسافرت و عوض کردن حال و هوا خوب باشه .... ولی همه چی بازم به نظر خودتون بر می گرده ... شمایید که باید تغییر کنید و این تغییر لازمش خواستن خودتونه ... نگرش شما از محیط تون بهترین ایده ها را می تونه بده ....
دوست عزيز مطمعني كه فقط مشكلتون افسردگي هست؟من حس ميكنم يه خورده افكار پارنويدي و اختلال دو قطبي كهنه و درمان نشده هم ازارتون ميدهنقل قول:
دیگه شما اینجا پست نزنید
عزیز شما هرجا پست میدی تاکید داری رو دارو ...نقل قول:
بابا ول کنین این دارو رو ،من کیس های زیادی دیدم که روان درمانی خیلی بیشتر از روان پزشکی روشون جواب داده
دارو ها اکثرا فرد رو به خودشون وابسته میکنن،تا موقعی که استفاده میشن همه چی خوبه،اما وقتی قطع میشه دیگه ....
به نظرم روانشناس خیلی خوب میتونه به این دوستمون کمک کنه
عزيزم قصد ما فقط كمك هست و هيچگونه اجباري در پذريفتن نظرمون توسط ديگران نداريمنقل قول:
عزیز شما هرجا پست میدی تاکید داری رو دارو ...
بابا ول کنین این دارو رو ،من کیس های زیادی دیدم که روان درمانی خیلی بیشتر از روان پزشکی روشون جواب داده
دارو ها اکثرا فرد رو به خودشون وابسته میکنن،تا موقعی که استفاده میشن همه چی خوبه،اما وقتی قطع میشه دیگه ...
هر چي دوست دارين اگه با روان درماني خوب ميشن انجام بدين
اگه با دارو درماني خوب ميشين بازم انجام بدين
شما افسرده باشين يا شاد و سرحال به حال من هيچ فرقي نميكنه من فقط چون خودم دوره اي از افسردگي مزمن رو گذروندم و اكثر روشهاي روان درماني رو انجام دادم فقط از دارو درماني نتيجه گرفتم حالا انتخاب باش شماست كسي شما رو مجبور نميكنه حتما از دارو استفاده كنين هر جوري خودتون صلاح ميدونين
بعدش وقتي شخصي هنوز قوانين تاپيك زدن رو نميدونه من واقعا چي بگم؟؟؟نقل قول:
دیگه شما اینجا پست نزنید
بعد رد جواب به كسي كه داره كمكش ميكنه اينجوري جواب ميده خوب قبول كنين آدم دلسرد ميشه از كمك كردن ديگه
ای بابا...توهم که مثل منی!خواست برم موسیقی بخونم [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] به جاش رفتم الکترونیک...منم افت داشتم وضربه خوردم ولی الان میخوام جبران کنم چون هدفم رو پیدا کردم!:40:نقل قول:
اگه نمیتونی پیانو بخری و اگه دوست داری(تاکید میکنم اگه دوست داری)برو یه سنتور بخر بعضی از کوکاش مثل پیانو میخونه!
خیله خب حالا ، مشکلی نیست که...نقل قول:
این ماجرای روان پزشکی حالا خیلی مونده جا بیوفته!
==============================
به جای این بحثا یه سری راه حل های خوب بدیم تا هممون استفاده کنیم:20:!
منم مثل تو ام مردنقل قول:
قصد داری یه سال دیگه که موندی بعدش چیکار کنی؟
دوست من ناراحت نشو . :41:نقل قول:
متاسفانه شما فقط باعث نااميدي بيشتر مي شيد ! من بدون اين كه توضيح خيلي عمقي راجع به زندگي شخصيم داشته باشم منو يكراست به سمت اتاق يه روانپزشك هدايت ميكنيد .فكر نكنم معرفي به اتاق روانپزشك كار سختي براي شما و ديگر افراد باشه ! من هم مثل شما اصطلاحات و داروهاي پزشكي و همچنين اسامي خيلي از روانكاو ها رو بلدم . اما اين مهم نيست ! مهم اينه كه كجا از اين ابزار هامون استفاده صحيح كنيم . شما خيلي زود قضاوت ميكنيد .
از اين كه ناراحتتون كردم هم عذر ميخوام :11:
ممنون از نظرت . راستش رو بخواي من هم به هواي اين كه سنتور جايگزين خوبي براي پيانو هست اين ساز رو تهيه كردم و حدود 8 ماه سنتور كار كردم اما متاسفانه موسيقي سنتي براي من قابل هضم يعني چيزي نبود كه كشش داشته باشه و چون سبك مورد علاقم از ابتدا كلاسيك بود پس از مدتي نسبت بهش بي علاقه شدم .نقل قول:
آرزوي موفقيت دارم برات :11:
از نظرت ممنونم دوست مننقل قول:
راستش مسافرت براي من شده مثل يه سم . يه سفر سرد و خشك با دو نفر ديگه يعني پدر و مادرم و ديگر هيچ !
بيشترين لطمه ي من از اين بود كه نتونستم لحظاتم رو با كسي ديگر تقسيم كنم بطوريكه از اين لحظات لذت ببرم ! و
هيچوقت ارضاي روحي نشدم متاسفانه البته محبت منظورم نيست چون محبت فقط بخشي از اين مقوله هست .
شايد ربطي نداشته باشه ولي اينو همين الان خوندم ، ياد خودم افتادم ، ياد شما و ياد خيلي آدم هاي ديگه كه تو روزمرگي غرق شدن و نميدونن چطور خودشون رو بيرون بكشن، و اصلا نميدونن زندگي يعني چي ، بد نيست بخوني، يا بهتر بگم ، بد نيست بخونيم .
امروز زندگی را آغاز کن!
به آرامی آغاز به مردن میکنی
اگر سفر نکنی ,
اگر کتاب نخوانی
اگر از خودت قدردانی نکنی ...
به آرامی آغاز به مردن میکنی
زمانی که خود را باور نداشته باشی
وقتی نگذاری دیگران بتو کمک کنند
به آرامی آغاز به مردن میکنی
اکر برده عادت خودت شوی
اگررنگهای متفاوت به تن نکنی
یا اگر با افراد ناشناس صحبت نکنی
به آرامی آغاز به مردن میکنی
اگر از شور و حرارت ,از احساسات سرکش
واز چیزهایی که چشمانت رابه درخشش وا میدارند
و ضربان قلبت را تندتر میکنند
دوری کنی...,
به آرامی آغاز به مردن میکنی
اگر هنگامی که با شغلت,
یا عشقت شاد نیستی ,
آنرا عوض نکنی
اگر برای مطمئن در نامطمئن خطر نکنی
اگر ورای رویاها نروی
اگر به خودت اجازه ندهی
که حداقل یک بار در تمام زندگیت
ورای مصلحت اندیشی بروی...
امروز زندگی را آغاز کن!
امروز مخاطره کن!
امروز کاری کن!
نگذار که به آرامی بمیری!
شادی را فراموش نكن
شعر از پابلو نرودا
خواهش می کنم
شاید شروع کردنش مشکل باشه ولی خود فرد می تونه بهترین ایده را لحاظ کنه . شاید با خودتون باید کنار بیاین ... یعنی ستیز با خودتون(حالا میتونه هرچی باشه) شاید بدترین لطمه رو بزنه ... اون ستیز رو خودتون باید پیدا کنید ... تقسیم لحظه هاتون همیشه جریان داره ... مهم اینکه شما بخواین اون تغییر رو اعمال کنید... مهم اینکه شما یه پشتوانه ی قوی دارید ... تقسیم لحظه هاتون را می تونید بار ها و بارها به روش های مختلف با افراد امتحان کنید از خداوند هم کمک بگیرید ... شاید واقعا راه خوبی در اختیار تون گذاشت ...
یک روز سعی کنید به هیج چیز فکر نکنید ... تنها آرامش خاطر رو برای خودتون بیارین ...سعی کنید ذهنتون را از نو با یه ایده جدید بسازید ....
ولي چطور آخه بايد به اينا رسيد ؟ اينها بيشتر شعاره تا راهنمايي و به نظر من تاثير پذيري از اين كلمات هم موقتيه .نقل قول:
نظر خودت چيه دوست من ؟
سلام
من از اول، این تاپیک رو خوندم. تاپیک های مشابه و مشکلات مشابه. ولی واقعاً چرا اینجوری می شه؟ یه مدتی خودم هم این شکلی شده ام. انگار حال ندارم کاری بکنم انگار دیگه عشق سابق رو ندارم. منظورم از سابق، 2 سال پیشه می دونید چرا چون توی یه راه خسته شدم، اینقدر خسته که دوبار طعم افسردگی رو چشیدم. یک هفته پیش که رفته بودم دکتر و حالم هم خوب نبود، با شوخ طبعی یه خانمی کلی خندیدم و اصلاً یادم رفت که حالم بده ولی وقتی اومدم خونه دوباره حالم بد شد. من به توصیه شما می خوام چند باری با دوستم برم پارک و ببینم به چه نتیجه ای می رسم. فقط مترصد زمان مناسب هستم. حتماً نتیجه اش رو بهتون اطلاع می دم. امیدوارم که تاثیرگذار باشه.
دوستان شما گمان نمی کنید که این حالات جنبه جسمی داشته باشه تا روحی؟ نمی دونم چرا احساس می کنم جنبه جسمی داره.
دوست عزیز، شما هم مثل من شروع کن با دوستانت به پارک، کوه و... برو و ببین به چه نتیجه ای می رسی؟ اونوقت با هم مقایسه کنیم ببینیم حال و هوامون چگونه تغییر می کنه. به این می گن یه نتیجه گیری تجربی.
البته به نظر من آرامش رو اگه از طبیعت بگیریم بهتره تا با موسیقی و.... یادمه دو سه هفته پیش که برای رسیدن به خیابونی از وسط یک پارک عبور می کردم دیدم عده ای روی صندلی پارک نشستن و به صدای آب که از فواره های حوض پارک تولید می شد گوش می کردند تا به آرامش برسند. یه لحظه چشم هاتون رو ببندید و آبشار کم حجمی رو تصور کنید که از کوه نسبتاً بلندی سرازیر می شه، چه صدای قشنگی داره.
ورزش کن
آهنگ های شاد گوش کن!
دوستای شیطون پیدا کن.
کلاس زبان ثبت نام کن.
نقل قول:
ببين ، مشكل تو به نظر من اينجاست :
به آرامی آغاز به مردن میکنی
اگر برده عادت خودت شوی
اگر رنگهای متفاوت به تن نکنی
تو عادت كردي زندگي رو اينطوري بگذروني و فكرهاي قديمي رو واسه خودت نگه داري ، در واقع هنوز اين چيزي كه هستي و اين شرايط رو دوست داري و نميخواي ازش دل بكني و اين كه الان ناراحتي دليلش فقط يه كم عذاب وجدان به بخاطر اتلاف وقته ، بنابر اين يه شروع خوب خيلي مشكله و نميتوني حركت كني چون انگيزه نداري ؛ چون هدف رو نميشناسي و جهت رو نميدوني ، در صورتي كه اگر اولين قدم رو برداري ، باقي مسير رو خيلي راحت طي ميكني .
به نظرم اين شعر همش پيام بود ،
كتاب بخون ، سفر برو ، قدر خودت رو بدون ، ريسك پذير باش و .....
چرا كتاب نميخوني ؟ شايد ميگي من حالم خوب نيست ، حوصله كتاب ندارم ، خوب ميتوني كتابي بخوني كه حالت رو خوب بكنه ! روانشناسي موفقيت بخون ! كتاب هاي آنتوني رابينز ، دبي فورد و ....
، من با اين كتابها ، زندگيم زير و رو شد .
چرا بيرون نميري ، حتما كه نبايد با رفقا بيرون رفت ، به خودت احترام بزار ، مگه بيرون رفتن فقط به خاطر رفيقه ؟ ميخواي بري از طبيعت لذت ببري ،حالا اگه رفيق بود كه بهتر، اگر نبود هم مشكل خاصي پيش نمياد
وقتي ميگم برو بيرون نه اينكه بگي حتما بايد برم سفر ، نه ، همين پارك و فضاي سبز نزديك خونه ميتونه آدم رو سر حال بياره . تازه ميگي دوستام ازم فاصله دارن ، وقتي بري بيرون ، اگه يه دوست خوب پيدا بشه ، از طريق همين دوست با چند تا دوست خوب ديگه هم اشنا ميشي . مگه دوست هاي قديمي از كجا اومدن ؟ خوب اونها هم يه روزي غريبه بودن . اصلا مگه ما تا ديشب همديگه رو مي شناختيم ؟؟؟
به آرامی آغاز به مردن میکنی
اگرهنگامی که با شغلت,
یا عشقت شاد نیستی ,
آنرا عوض نکنی
چرا تغيير رشته نميدي ، اگر رشته فعلي رو دوست نداري ؟ كار سختي نيست به خدا ، اين همه آدم چطور تغيير رشته دادن و بعد هم تو رشته جديد موفق بودن . شايد اگر تو رشته دلخواه بودي الان به جاي اين حرفا در حال برنامه ريزي واسه درس و كنكور و دانشگاه بودي .
اين كه ميگي اين شعر تاثير موقت ميزاره ، چون خودت موقتا اين شعر رو ميخوني و تا چند ساعت بعد فراموشش ميكني ،
من يه دفتر دارم كه هر جمله قشنگ و انرژي بخش رو مي بينم ، داخلش مي نويسم ، هر صبح يه نگاه به دفترم ميكنم ، و روز رو با انرژي اغاز ميكنم ، چون نميخوام اين تاثير لحظه اي باشه ، ميخوام هر روز حسش كنم .
اگر ميخواي عادت هاي جديدي رو جايگزين كني ، بايد يه مدت با اين عادت قديمي كه داري بجنگي ، و چيزي كه دوست داري رو اينقدر تمرين كني تا جاي عادت قديمي رو بگيره .
ولي اينو بگم كه همه ما ها از اين لحظات تو زندگي داريم و فكر نكن اين فقط مشكل شماست ، ميدونم وقتي از اين مرحله بيرون بياي ، با خودت ميگي چرا اينقدر سخت گرفتم زندگي رو .
ميدونم كه خيلي زود ...
امروززندگی را آغاز کن!
امروز مخاطره کن!
امروز کاری کن!
نگذار که به آرامی بمیری!
شادی را فراموش نكن
ایا برقراری رابطه جن 30 ( البته نه به طور کامل ) برای روحیه و شادابی موثر هست ؟
و چه تاثیری در فرد می تونه داشته باشه بعدا ؟
کوهنوردی هم خوبه خیلی برو (البته شاید بروبچ اشاره کرده باشن)
تنهایی . بی انگیزگی .بی حوصله گی . افسردگی و ... :13:
کلماتی که چند سالیه بسیار به گوشمون می خوره . چرا ؟؟ چرا این کلمات برای قدیمی تر ها معنی نداره و به این کلمات می خندند ؟
من ریشه اکثر این مشکلات را زندگی تمام ماشینی و خشک و بی روح می بینم . همه مثل یک آدم آهنی از صبح تا شب درگیر کارهای روزمره و شب یا از فرط خستگی جسمی و یا به زور دارو می خوابند . البته اکثرا بسیار دیر وقت و تقریبا صبح :18: که خود این مطلب هم جای بحث داره
هدف ها گم شده اند . هدف همه آدمها شده کار کردن و پول در آوردن به هر قیمتی حتی به قیمت از دست دادن آرامش خود و خانواده . در صورتیکه پول باید وسیله آرامش باشه ولی برعکسه :41:
زندگی بی روح و ماشینی . ارتباطات مجازی و دوری از طبیعت زیبا .
مشکل شما مقداری به شرایط کلی محیط بر میگرده و مقدار زیادی به شرایط شخصی شما .
گفتید که تک فرزند هستید و به نظر بنده این یکی از اصلی ترین مشکلات شما می باشد ولی کاریش نمیشه کرد . :41:
بزرگترها به خیال خودشون یک فرزند می خواهند با تربیت و امکانات ایده آل ولی چه فایده که روح فرزند نیازهای دیگری هم داره که والدین از آن غافلند. البته بعضی اوقات شرایط محیط اجتناب ناپذیره :13:
در هر صورت من خودم و نسل خودمو را با الان مقایسه می کنم نبود تکنولوژی و کامپیوتر و بازیهای کامپیوتری در زمان خودمان را مفید می دانم . من بازیهای کودکانه با بچه های محل و خوشی های آن زمان را هیچگاه فراموش نمی کنم و فکر می کنم در شکل گیری شخصیتم بسیار مفید بوده . (البته بنده خیلی پیر هم نیستم :31:) . مطلب مهم دیگر هم روابط گرم خانوادگیه که باز اکثر جوان ها از آن دورند :41:
توصیه همه دوستان حتی مراجعه به پزشک قابل تامله .ولی به نظر بنده یک دگرگونی و یا یک تغییر عوده شرایط کنونی و یک نقطه عطف در زندگی می تونه شما را از این رو به اون رو بکنه
موفق باشید :11:
جناب سرشار شما دختری یا پسر ؟ ( شرمنده ها این سوال رو میپرسم :11: )