دایی: زمانی که جنگ شد،قطبی از کشورش فراری بود!/ کسی درباره من حرف بزند که دلش برای ایران بسوزد
دلش از افشین قطبی خیلی پر بود.او جواب های دندان شکنی به سرمربی فعلی تیم ملی داد.
یک اظهار نظر از جانب افشین قطبی که گفته بود «دایی با اصرار بر بازی کردن در تیم ملی مهره سوزی کرده است» کافی بود تا علی دایی چنان موضعی در مورد او بگیرد که همه را متعجب کند.
سرمربی پرسپولیس پس از مطرح کردن این سوال در پاسخ به جواب آن گفت« قطبی نظر خودش را اعلام کرده و مورد احترام است. نمیخواستم جواب دهم اما قطبی بداند دایی جوانی و عمر خودش را در این مملکت گذاشت و امثال قطبی حق ندارند درباره من حرف بزنند و اظهارنظر کنند.
هیچکس نفهمید قطبی چگونه وارد فوتبال ما شد. آقای قطبی،من در این فوتبال به بیمارستان رفتم، به سرم بخیه خورد و شبها نخوابیدم اما شما چی؟ متأسفانه فوتبال ما همین است. کسی مثل قطبی به خودش اجازه میدهد درباره من حرف بزند و ورزش ما را زیر سؤال ببرد. من از شما خبرنگاران میپرسم آیا کسی میداند قطبی چه زجری برای فوتبال ما کشیده که الان باید حرف بزند؟ »
دایی که حسابی از این اظهار نظر ناراحت به نظر می رسید ادامه داد« زمانی که در ایران جنگ بود ایشان از کشور خودشان فرار و در محیطی آرام زندگی کردند.
دایی تاکید کرد: کسانی در این مملکت بودند که جان خودشان را کف دستشان گذاشتند و برعکس امثال قطبی که از ایران رفتند به خاطر ناموس و کشورشان در جنگ شهید شدند مثل همین جانبازانی که امروز در ورزشگاه بودند. اگر اینها نبودند، ما نبودیم. آقایان در رسانههای بیگانه رفتند و راجع به مسائل مختلف حرف زدند و در بهترین جای دنیا زندگی کردند و حالا دارند اینطوری حرف میزنند اما من نمیتوانم در بهترین جای دنیا زندگی کنم.»
دایی در پایان گفت« کسی باید این حرفها را بزند که دلش برای ایران بسوزد. قطبی باید برود پرونده قبلی خودش را جمع وجور کند. پروین حرف بسیار خوبی زد که هرگز دوست ندارم آن را در جواب قطبی در جمع خبرنگاران به کار ببرم. این حرفها را به حمایت از خودم زدم و همیشه آرزوی قلبی من این است که تیم ملی با افشین یا بی افشین نتایج مردمپسندی در فوتبال آسیا کسب کند.»
کد:
http://khabaronline.ir/news-64167.aspx
________________________________
نقل قول:
هیچکس نفهمید قطبی چگونه وارد فوتبال ما شد
:31:با رفیق شفیقت
بله! آقای دایی همچنان عوض میشود!
1-باربا پاپا عوض میشه
در دههی شصت، نگارنده سنش آنقدر بود که تنها میتوانست جلو تلویزیون بنشیند و کارتون تماشا کند! در آن روزها، کارتونی پخش میشد به نام «باربا پاپا»؛ که شخصیتی بود که میتوانست به شکلهای گوناگون دربیاید و با استفاده از این توانایی مشکلاتش را حل میکرد و باز به حالت اولیهاش برمیگشت.
2.چه میکنه این علی دایی عوض شده!
دیشب برای بار نمیدانم چندم، عادل فردوسیپور در برنامهاش گفت که علی دایی عوض شده است و دیگر با منتقدان و مخالفانش به تندی حرف نمیزند.
و خب ،این در حالی بود که دایی داشت تندترین حرفها را دربارهی دوست سابقش آقای تاج میزد و چند ساعت قبل در مصاحبه مطبوعاتی بعد قهرمانی، از خجالت افشین قطبی درآمده بود و هنوز یک ماه هم نگذشته که رئیس فدراسیون را در برنامهای زنده دروغگو خطاب کرد.
3.حافظه، تناقض و چند چیز دیگر
پای عنصر نداشتهای به اسم حافظه را وسط نمیکشیم. اصلا لازم نیست به یک سال و نیم پیش برگردیم و مصاحبههای آقای دایی در ستایش از مهدی تاج و علی کفاشیان را به یاد بیاوریم. همین امروز به اندازهی کافی در سخنان شهریار بیرقیب فوتبال ایران، مرد تمام افتخارات تمام نشدنی فوتبال، تناقض وجود دارد.
4. و افشین از جادهی حاج حبیب به فوتبال ایران آمد!
علی دایی از مدیریت کاشانی تمجید میکند و او را مدیری موفق معرفی میکند که باعث قهرمانی پرسپولیس شده است و میگوید بدون او حاضر به کار کردن در پرسپولیس نیست.
باربا پایا عوض میشود.
چند ساعت قبل از برنامهی نود، علی دایی در کنفرانس مطبوعاتی، سوال مهمی را مطرح میکند و بدون اینکه پاسخی بدهد، سوال بختبرگشته را لای مه و دودی محو رها میکند تا به تعداد آدمهایی که قدرت تخیل دارند، برای سوال مطروحه جواب ممکنی وجود داشته باشد.
علی دایی میگوید افشین قطبی از کجا وارد فوتبال ایران شد؟
حافظه؟ این دیگر به حافظه احتیاج ندارد؛ چون همه نام آن مدیری که قطبی را به ایران آورد میدانند؛ بله! مدیر محبوب آقای دایی؛ جناب حاج حبیب کاشانی.
قطبی که فردی ناشناس برای ایرانیها بود با پیشنهاد حمید استیلی به ایران آمد و با باشگاه پرسپولیس به مدیریت حبیب کاشانی قرارداد امضا کرد و کنار همین مدیر پرسپولیس را به مقام قهرمانی لیگ هفتم رساند.
5.سوال برای گرفتن پاسخ یا گلآلود کردن آب؟
دایی اگر خیلی دنبال جواب سوالش میگردد و دنبال گلآلوده کردن آب و یکی کردن ارزش ماهی و قورباغه در چنین فضایی نیست، بهتر است جواب این سوال را از حبیب کاشانی بگیرد.
اما میدانیم و روشن است که داستان چیز دیگریست.
6.سوالی که دایی باید از خودش هم بپرسد
چماق کردن مفاهیم ارزشمندی مثل وطن، دفاع از وطن و کسانی که از وطن در مقابل دشمن خارجی دفاع کردهاند و کوبیدنش به سر دیگران کار درستی نیست.
اما چون آقای دایی این کار را کردهاند و چون سوال پرسیدهاند وقتی فرزندان این آب و خاک جلو توپ و تانک دشمن سینه سپر کرده بودند، افشین قطبی کجا بوده؛ امیدواریم که طاقت پرسش ما را هم داشته باشند.
7.از مدارس اردبیل تا دانشگاه صنعتیشریف
در همان سالهایی که کارتون «باربا پاپا» پخش میشد، در همان سالهای جنگ و دفاع و ایثار، آقای علی دایی متولد سال 1348 در سنی حدود 15 سالهگی در اردبیل زندهگی میکرد. و خب، در همان سالها خیلیها به عشق آب و خاکشان به جبهه رفتند، از تمامیت ارضی ایران دفاع کردند، شهید یا جانباز شدند- یا به قول آقای دایی در برنامهی نود «معلول»!- تقریبا هم سن و سال آن موقع علی دایی بودند که احتمالا در منطقهی امن اردبیل مشغول تحصیل علم و دانش بوده؛ که البته چه خوب. چون بعدها توانست به پشتوانهی علمآموزی همان سالها به دانشگاه صنعتی شریف برود، پایش به تهران و متعاقب آن تیمهای تهرانی باز بشود و پلههای شهرت و ثروت را یکی یکی بالا برود.
8.سنگر مفاهیم ارزشمند
دغدغهی آقای دایی دفاع از آب و خاک نیست؛ که اگر بود، خودش یکی از آن خیل نوجوانی بودند که به جبهه رفتند. فقط اینجا هم باربا پایا عوض میشود، پشت ارزشمندترین مفاهیم سنگر میگیرد تا بتواند مشکلات شخصیاش با کسی که در سن شش سالهگی-قبل از آغاز جنگ ایران و عراق- همراه خانوادهاش از ایران رفته را تسویه کند.
9.وطن یعنی همهی ایرانیها
فکر میکنم آنها که هشت سال جنگیدند، دنبال این بودند که سرزمین ما ایران، جایی باشد برای زندهگی همهی ایرانیان که دوست دارند کشورشان پیشرفت کند. آنها برای علی دایی نوعی نجنگیدند که امروز طلبکار این آب و خاک است. آنها از این آب و خاک دفاع کردند تا جا برای زندهگی همهی آدمهایش داشته باشد.
10.روابط سینوسی باربا پاپا
علی دایی رابطهی سینوسیاش با فردوسیپور چند وقتیست آن بالا گیر کرده و به قول خودش برای عادل خان احترام قائل است، چون از طریق برنامهاش میتواند کفاشیان را دروغگو خطاب کند، برای دوست سابقش مهدی تاج رجز بخواند و حقش را طلب کند.
در حقیقت باز «باربا پاپا» عوض شده است؛ وگرنه خطابهای عتابآمیز شهریار بزرگ فوتبال ایران به فردوسیپور را هم فراموش نکردهایم.
و این ما و این علی دایی
علی دایی، بزرگ است. برای فوتبال ایران زحمت کشیده است. فقط یک قلم پاره شدن طحالش را صدها بار برای ما هموطنان قدرناشناس تعریف کرده. او همیشه برحق است. این شخصیت واقعی داییست؛ کسی که حق دارد به خاطر گلهای بیشمارش، به خاطر پاره شدن طحالش با همه به تندی سخن بگوید. اگر گاهی آرام میگیرد، مهربان میشود و لبخند میزد، همان عوض شدن موقتیست تا کار و راه خودش را هموار کند.
او خیلی زود به همان قالب همیشهگی برمیگردد؛ طلبکار، تند و عصبی. همان گونه که شخصیت واقعیاش است.
منبع: گل
---------- Post added at 03:25 AM ---------- Previous post was at 03:24 AM ----------
اینم نظر جالب یکی از خواننده های گل:
مسخرهترین حرفی که تاحالا از دایی شنیده بودم، همین حرفها بود که راجع به قطبی زده بود یعنی دایی کلا چرت و پرت زیاد میگه از همه هم طلبکاره، مرد حسابی یادت رفته وقتی با پیکان اردبیل ۱۱ قهوهای برای اولین بر آمده بودی تهران فکر کنم ۱۰۰ هزار تومن پول نداشتی، حالا نصف تهران رو که خریدی، یه کاخ هم که تو آمریکا داری! خوب از کجا اومد این ها؟ از تیم ملی برادر! منّت چی رو سر همه میذاری داداش؟ زحمت کشیدی که کشیدی! کارگر بدبخت ۱۰۰ برابر تو کار میکنه اینجوری پول بهش میدن؟ واقعاً تعجب میکنم این چطور انقدر گستاخ و بی ادب شده و از همه طلبکار، به جای اینکه شکر گذار باشه، به همه بی احترامی میکنه، یه فیلم چند ماه پیش عادل فردوسی پور تو نود پخش کرد، برای سال فکر کنم ۷۱ بود سرشو بالا نمیگرفت، حالا ببین پول دار شده چطور به همه توهین میکنه؟ زحمت کشیدی که کشیدی، هزاران برابر بیشتر از حقت گرفتی، تلبکریت برای چیه دیگه؟