Printable View
سلام دوستان
راستش من خیلی زندگیه دانشمندا و حرفاشون برام جالبه ! اونها واقعا آدم های عجیبی هستن!
اولش خواستم یه تاپیک با عنوان فاینمن بسازم و مقالات اونو اینجا بذارم! ولی بعد گفتم شاید شما هم مثل من از یه دانشمند خاص خوشتون بیاد و باهاش حال کنید و به ما هم یه حالی بدید و اونو معرفی کنید!:31:
دوستان اگه با دانشمندی حال می کنند اینجا معرفی کنند، مشتاقانه منتظر ببینم بچه های پی سی بیشتر با کدوم دانشمند حال می کنن!:10:
از اون موقع که من متن سخنرانیه نوبل فاینمنو خوندم دیوونش شدم!
اون واقعا آدم عجیبیه!
یکی از دلایل معروفیتش اینه که اون علمو خیلی ساده می دونه ویه معلم خیلی حرفه ایه علمه!
می گن می رفته توی شهر های مختلف برای عموم سنگین ترین بجث های علمیو با زبون بسیار ساده و روزمره طوری توضیح می داده که همه می فهمیدن!
تو کل سخنرانی هاش ار یه دونه فرمول استفاده نمی کنه!
واقعا به نظرش این چیزا چیزای ساده ای هستند که الکی برای اینکه ماخنگیم عجیب و بزرگ شدن!
علم یه نقطه بود که جاهلان اونو افزایش دادندو از این حرفا!
من خیلی دوسش دارم!
یکی از عجیب ترین سخنرانی های اون سخنرانیه نوبل اون هست که در ادامه لینک دانلود اون رو هم می ذارم!
دكتر ريچارد فيليپسفاينمندر 11 مي سال 1918 در منهتن نيويورك چشم به جهان گشود. فاينمن در طولسال‌هاي تحصيلش بر روي رياضيات و علوم بسيار مطالعه مي‌كرد زيرا پدرش مي‌خواست كهاو يك معلم فيزيك شود. وي همچنين براي آزمايش در زمينه الكتريسيته يك آزمايشگاه درخانه‌اش برپا كرد. فاينمن از نمادهاي رياضياتي خودش براي توابع Sin، Cos، tanو F(x) استفاده مي‌كرد.
فاينمن در دبيرستان فار راك اوي (Far Rock away) به تحصيلپرداخت و در سال آخر دبيرستان برنده جايزه رياضي دانشگاه نيويورك شد. پس از اتمامدبيرستان او تمايل به ادامه تحصيل داشت اما به جز انستيتو تكنولوژي ماساچوست (MIT) بقيه دانشگاه‌ها به خاطر نمراتش و يهودي‌بودنش از پذيرش وي سرباز زدند. فاينمن درسال 1935 وارد MIT شد و در سال 1939 فارغ‌التحصيل ليسانس فيزيك گرديد. در سال 1942وي پس از كاركردن بر روي ساخت بمب اتمي (1942-1941) دكتراي خود را از دانشگاهپرينستون دريافت نمود. او پس از دريافت مدرك دكترايش به لوس‌آلاموس (Los Alamos) رفت تا كار بر روي بمب اتمي را ادامه دهد. سپس فاينمن به رياست بخش تئوري منسوب شد. در سال 1945 فاينمن به عنوان استاد فيزيك تئوري در دانشگاه كرنل (Cornell) بهفعاليت پرداخت. در بين سال‌هاي 1952 تا 1959 به عنوان استاد مهمان (Visiting Professor) درس فيزيك تئوري در انستيتو تكنولوژي كاليفرنيا (Caltech) به نام ريچاردچيس تولمن (Richard chase Tolman) مشغول به كار شد. بعد از آن سال تا زمان مرگش درسمت استاد فيزيك تئوري در آن دانشگاه مشغول کار بود.
جايزه آلبرت انيشتن ازدانشگاه پرينستون به سال 1954، جايزه آلبرت انيشتن از كالج پزشكي و جايزه لورنس (Lawrence) در سال 1963 جوايزي بودكه ريچارد فاينمن موفق به اخذ آنها گرديد. وي درسال 1965 به خاطر توسعه‌دادن الكتروديناميك كوانتوم که تئوري اثر متقابل ذرات واتم‌ها را در ميدان‌هاي تشعشعي بيان مي‌كند به شهرت رسيد. وي در قسمتي از كارهايشآنچه را كه امروزه به نام "دياگرام فاينمن" ناميده مي‌شود، ترسيم نمود. اين دياگرامنمودار مكان- زمان اثر متقابل ذرات را نشان مي‌دهد. به خاطر اين كار وي جايزه نوبلرا درآن سال به همراه جي- اسكوينجر (J-Schwinger) و اس. آي. توموناجا (S.I. Tomonaga) اخذ كرد.
بعدها در طول زندگيش هنگامي كه به گروه تحقيق حادثه انفجارشاتل چنجر پيوست و دو كتاب خاطراتش را كه پرفروش‌ترين كتاب‌ها شدند، منتشر كرد بهچهره برجسته‌اي تبديل شد.
پروفسور فاينمن عضو انجمن فيزيك آمريكا، انجمنآمريكايي علوم پيشرفته و آكادمي ملي علوم بود. او همچنين در سال 1965 به عنوان عضوخارجي انجمن سلطنتي انگلستان انتخاب شد.
در سال1959 ايشان مقاله‌اي را دربارهقابليت‌هاي فناوري نانو در آينده منتشر ساخت. فاينمن درآن سال در يک مهماني شام كهتوسط انجمن فيزيک آمريكا برگزار شده بود، سخنراني كرد و ايده فناوري نانو را برايعموم مردم آشكار ساخت.
عنوان سخنراني وي اين بود «فضاي زيادي در سطوح پايينوجود دارد» باوجود موقعيت‌هايي كه توسط بسياري تا آن زمان كسب‌شده بود، ريچارد. پي. فاينمن را به عنوان پايه گذار اين علم مي‌شناسند.
سخنراني او شامل اين مطلب بودكه مي‌توان تمام دايره‌المعارف بريتانيكا را بر روي يك سنجاق نگارش كرد. يعني ابعادآن را به اندازه 25000/1 ابعاد واقعيش كوچك كرد. او همچنين از دوتايي‌كردن اتم‌هابراي كاهش ابعاد كامپيوترها سخن گفت (در آن زمان ابعاد كامپيوترها بسيار بزرگتر ازابعاد كنوني بودند اما او احتمال مي‌داد كه ابعاد آنها را بتوان حتي از ابعادكامپيوترهاي كنوني نيز كوچكتر كرد) او همچنين در آن سخنراني توسعه بيشتر فناورينانو را پيش‌بيني نمود. وي در پايان سخنرانيش 1000 دلار براي اختراع اولينالكتروموتوري كه ابعادش حداكثر 64/1اينچ مكعب باشد، پيشنهاد داد. جايزه‌اي كه براياولين كسي كه بتواند ابعاد يك صفحه كتاب را به اندازه ابعاد اصليش كوچك كند، تعيينكرد. ابعاد اين صفحه كتاب مي‌بايست به اندازه‌اي باشد كه بتوان آن را به كمك يكميكروسكوپ الكتروني خواند. اين ايده‌ها در سال‌هاي 1960 و 1985 تحقق يافتند وجايزه‌هاي آنها نيز پرداخت شد.
ريچارد فاينمن با گوند هوارد (Gwenth Howarth) ازدواج كرد كه ثمره اين ازدواج يك پسر به نام كارل ريچارد (Corl Richard) (متولد 22آوريل 1961) و يك دختر به نام ميشل كاترين (Michell Cathrine) (متولد 13 آگوست سال 1968) بود. متأسفانه فاينمن در سال 1988 به خاطر سرطان شكم در مركز پزشكي لوس‌آنجلسدرگذشت. ياد فاينمن همواره به خاطر گشودن دريچه‌اي نو در قلمرو علم فيزيك به سويما، در ذهن‌ها باقي مي‌ماند.
منبع:nano.ir
سخنرانیه نوبل اون بسیار جالبه!
البته شما که حتما اونو خوندید ولی گفتم شاید بعضی ها هم مثل من نخونده باشن و این مطلب مورد استفادشون قرار بگیره!
امیدوارم مفید باشه!
لینک دانلود متن سخنرانی(فارسی)
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
من از دکارت واقعا خوشم میاد.
اون یکی از بزرگترین شکاکان تاریخ بود بطوریکه یک روز صبح وقتی از خواب بلند شد به وجود و یا عدم وجود خودش شک کرد.
دومین دانشمندی که برام جالبه گالوا ست.
خداییش فکرش رو بکنید جبر در دوره کارشناسی تا به نظریه گالوا میرسه تموم میشه ، حالا فکرش رو بکنید گالوا در سن 26 سالگی اون هم در دوئل به خاطر یه روسپی جونش رو از دست داد.
نقل قول:
من از دکارت واقعا خوشم میاد.
آدم جالبیه!!نقل قول:
رنه دکارت (1650-1569 م.) را معمولاً بنیان گذار فلسفه جدید می‌دانند، و این چندان از واقعیت دور نیست. او نخستین مردی بود که در فلسفه جدید نبوغی والا نشان داد و نظریات وی [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] در طبیعیات و فیزیک و نجوم نو تأثیري بسزا کرد. و اگر چه بسیاری از میراث‌های فلسفه مدرسی را نگاه داشت، اصولی را هم که گذشتگان بیان کرده بودند یکسره نپذیرفت، ولی کوشید فلسفۀ کاملی بنیاد نهد که سازمان تازه‌یی داشته باشد. این کار از روزگار ارسطوبه بعد اتفاق نیفتاده بود، و معلول اطمینان جدیدی بود که اهل علم به تازگی پیدا کرده بودند و این همه از آثار پیشرفت دانش بود. در آثار و تصانیف دکارت، نوعی طراوت و زیبایی بود که از روزگار افلاطون تا عهد وی در هیچ نوشته‌یی وجود نداشته است. فلاسفۀ میان آن دو، یعنی ارسطو و دکارت، بیشتر آموزگار بودند و اختراعات و اشتغالات علمی اندکی ظاهر گشته بود. دکارت می‌نوشت، نه مانند آموزگاری؛ بلکه چون کاشف و پژوهنده‌یی بزرگ، ولی ترسان از فاش کردن آنچه یافته‌است. روش و سبک او آسان و بی‌تکلف بود، مخاطب او هم، بیشتر هوشمندان بودند تا تودۀ مردم ... برای فلسفه جدید بخت یاری بزرگی بود که پیش‌تاز آن، از ذوق ادبی سرشار و تحسین آمیزی برخوردار بود. اخلاف وی، در همۀ اروپا و نیز در انگلستان، تا روزگار کانت، روش او را نگاه داشتند، ولی تنها چند نفرشان توانستند سبک نگارش و تألیف او را تقلید کنند.
دوستان اگه می شه درباره دانشمندی که دوست دارن یه چند خطی بنویسن!!
مثلا من تا حالا اسم گالوا رو نشنیده بودم!!!
ای کاش دوستمون یه ذره توضیح می داد!
من از اونی خوشم میاد که تازه تو 53 سالگی شروع کرد به تحصیل علم اگه گفتین کیه ؟... شاید هم وجه تشابهی بین من و اونه چون منم هر کاری که میکنم تو لحظه نودم جواب میده
اول خودم ! [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بعد از خودم انیشتین ! [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اول از همه پروفسور حسابی که از کجا به کجا رسید!
(فرض کن بابات سفیر باشه بعد تو مملکت غریب حکم اخراجشو بدن دستش مادرت سکته مغزی کنه و... بعد بشید مرد یک علمی جهان، حافظ قرآن و ...)
ولی در کل از لامارک خوشم می آد تو قرن 18 یه نظریه داد که بعد داروین و دوستان باز همه برگشتن به حرف اون.
خب شد گفتم دوستان یه توضیح بدن درباره دانشمندی که دوست دارن!!
من چی پس؟!! [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]نقل قول:
اول خودم ! [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بعد از خودم انیشتین ! [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
__________________
؟؟!!! کیه؟نقل قول:
من از اونی خوشم میاد که تازه تو 53 سالگی شروع کرد به تحصیل علم اگه گفتین کیه ؟... شاید هم وجه تشابهی بین من و اونه چون منم هر کاری که میکنم تو لحظه نودم جواب میده
راستی این متن نوبل فاینمنو دانلود کردید؟
خیلی شاخه ها!!
حتما بخونید!
من پیشنهاد می کنم که تاپیک رو بکنید آدمهای مشهور که هر کسی اطلاعاتی از این چهره ها همراه عکس بذارن.
چه فرقی می کنه؟نقل قول:
من پیشنهاد می کنم که تاپیک رو بکنید آدمهای مشهور که هر کسی اطلاعاتی از این چهره ها همراه عکس بذارن.
شما همین الانم می تونی این کارو بکنی!
این آدم رو من در حال حاضر خیلی باهاش حال می کنم که متاسفانه جزو دانشمندان بحساب نمیاد.نقل قول:
یوری گاگارین :
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
یوری گاگارین در تاریخ ۹ مارس ۱۹۳۴ میلادی برابر با ۱۸ اسفند ۱۳۱۲ خورشیدی در روستای کلوشینو در نزدیکی شهر گژاتسک واقع در استان اسمولنسک در کشور روسیه (اتحاد شوروی) چشم به جهان گشود. نام شهر گژاتسک سالها بعد در ۱۹۶۸، به افتخار گاگارین به «شهر گاگارین» تغییر داده شد.فرزند سوم خانواده.
در ماه مه سال ۱۹۴۹ پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، یوری در یک مدرسه شبانه فنی آهنگری در بخش ریخته‌گری به کارآموزی مشغول شد. در سال ۱۹۵۱ برای ادامه تحصیلات در هنرستان فنی ساراتوف قبول شد. همزمان با تحصیل در هنرستان، یوری که همیشه به پرواز علاقه داشت، به عضویت باشگاه هوایی ساراتف درآمد تا فوت و فن پرواز با هواپیمای سبک را فراگیرد. پشتکار بالای یوری باعث شد که هم در هنرستان و هم در باشگاه پرواز بدرخشد، طوری که در سال ۱۹۵۱ هم با رتبه درخشان از هنرستان فارغ‌التحصیل شد و هم نخستین پرواز انفرادی خود را با هواپیمای سبک یاک-۱۸ انجام داد.
یوری گاگارین در ساعت نه و هفت دقیقه صبح روز چهارشنبه ۲۳ فروردین ۱۳۴۰ (۱۲ آوریل ۱۹۶۱) به وقت مسکو، از پایگاه فضایی بایکونور با فضاپیمای وستوک-۱ (نام و شماره سریال: Vostok 3KA-2) و با رمز پرواز «درخت سرو» به عنوان نخستین فضانورد جهان به مدار زمین پرواز کرد.
نخستین جمله‌هایی که گاگارین به زمین مخابره کرد این بود: «پرواز به خوبی ادامه دارد، دید خوبی دارم، من زمین را می‌بینم، خیلی زیبا است»
گاگارین پس از ۱۰۸ دقیقه پرواز و یک دور گردش کامل در مدار زمین، در ۲۶ کیلومتری جنوب غربی شهر انگلس در منطقه ساراتوف فرود آمد.
در سال ۱۹۶۲، یوری گاگارین به سمت معاونت شورای عالی اتحاد شوروی منصوب شد، اما پس از مدتی به مرکز فضانوردی شوروی در «شهرک ستاره‌ها» بازگشت و به مدت ۷ سال در گروهی کار کرد که هدفشان طراحی فضاپیماهایی با قابلیت استفاده مجدد بود. وی پس از مدتی به سمت معاون مدیریت شهرک ستاره‌ها انتخاب شد، و همزمان به تمریناتش به عنوان خلبان هواپیمای جنگنده ادامه داد.
در روز ۷ فروردین ۱۳۴۷ (۲۷ مارس سال ۱۹۶۸)، هواپیمای میگ-۱۵ یوری گاگارین و مربی پروازش طی یک پرواز تمرینی دچار سانحه شد و سقوط کرد و هردو سرنشین آن کشته شدند.
نامگذاری افتخاری
* مدال زرین فدراسیون بین‌المللی هوانوردی
* مکانی در شهر مسکو که پیکره‌ای ۴۰ متری از گاگارین هم در آنجا قرار دارد.
* خیابان یوری گاگارین (Avenue de Youri Gagarine) در شهر پاریس
* نشان جستجوگر گوگل که هر سال در روز ۱۲ آوریل (۲۳ فروردین) به یاد یوری گاگارین تغییر می‌کند.
* روی جلد مجله تایم در تاریخ ۲۱ آوریل ۱۹۶۱۲۱
* قطار شماره ۱۳۶-۲۲۱ مدل سوپر وویجر شرکت راه‌آهن ویرجین در بریتانیا۲۲۲۳۲۴
* یکی از دهانه‌های کره ماه
* شهاب سنگ شماره ۱۷۷۲
منبع ویکی پدیا
فیلم پزتاب گاگارین به فضا دانلود شده از یوتیوب (۸ مگابایت)کد:http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%8C%D9%88%D8%B1%DB%8C_%DA%AF%D8%A7%DA%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D9%86
کد:http://www.4shared.com/file/89793996/225704c7/youri_gagarin.html
مايكل فاراده .... توليد انر‍‍‍ژي الكتريكي مديونه فاراده مي باشد
یه چهار کلوم هم دربارش می نوشتی بد نبود!نقل قول:
مايكل فاراده .... توليد انر‍‍‍ژي الكتريكي مديونه فاراده مي باشد
هدف از ایجاد این تاپیک آشنایی با دانشمندایی بود که دوستان علاقه دارند و نه صرفا دونستن اسم اونها!
ممنون
دوستان سلام.
حتما باید در عرصه ی فیزیک باشه؟ من این رو می نویسم اگه مشکلی بود حذف نمایید.
علامه دهخدا.
یک ابر مرد در عرصه ی ادب.. این آدم برای یک تحقیق، تا کجا ها که نمی رفت و تا مستندی برای منظورش پیدا نمی کرد، بر نمی گشت. این بشر یک آینده نگری ای تو کارش داشت که اگه ما یه ذره داشتیم الآن بر سمند و توسنی به قصد ثریا سوار بودیم.
در سیاست هم اسنان فهمیده ای بود. هم در اشعار و هم در اثار و هم در تفکر کاملا بارز هست.
کارش به اونجایی رسید که گروهی از آزادی خواهان دوران مصدق، ایشون رو کاندیدای ریاست جمهوری کرده بودند!
شاهکارش که لغت نامه ی بزرگش هست، سرشار از سنده.
فردوسی معاصر ما همین علی اکبر دهخداست.
در مورد این اثر که همه میدونید. برای هر کلمه شاهد و دلیل و شعر و مثل و غیره آورده.
از دیگر آثار:
چهار جلد کتاب امثال و حکم هم که دیگه یک مستند برای محققان و نویسنده هاست.
زندگی نامه ی ابوریحان بیرونی
ترجمه ی "روح القوانین" منتسکیو
فرهنگ فرانسه به فارسی
تصحیح منوچهری - فرخی سیستانی - مسعود سعد - سوزنی - ابن یمین و دیوان سید حسن غزنوی
ترجمه ی عظمت انحطاط رومیان (از منتسکیو)
تصحیح یوسف و زلیخا (منسوب به فردوسی)
پند ها و کلمات کوتاه (لاروشکوفوی فرانسوی)
و صد البته مجموعه مقالات چرند و پرند (اگر خونده باشید که واقعا می ترکید... نه از خنده! از ظرافت، از استواری، از آزادگی، از مبارزه جویی، از هدفمند بودن، و...)
دیوان دهخدا ... که یه جاهای از دیوان اصلا با اشعار قدما مو نمی زنه. چقدر استحکام، چقدر اصول! و در مقابل چقدر ابتکار!
===
1334، اسفند، دوشنبه، 18 و چهل و پنج دقیقه، پس از عمری تحقیق و تصنیف و تالیف دست از دنیا کشید. و چه سوگواری بی صدایی برایش کردند و چه پرسکوت در زیر باران ِ ابن بابویه، حمل شد و گریه برایش شد و دفن شد.
یقین کردمی مرگ اگر نیستی ست .:|:. از این ورطه خود را رهانیدمی
بدان عرصه ی پهن بی ازدحام .:|:. خر و بار خود را کشانیدمی
به جسم و به جان هر دوان مردمی .:|:. ز هستی رس بگسلانیدمی
بر این قلعه ی شوم ذات الصور .:|:. به تحقیر دامن فشانیدمی
مر این معدن خار و خس را به جای .:|:. به دین خوش علف، گله مانیدمی
همیشه جاودانی.
من فکر مي کنم جيمز کلارک ماکسول به طور نسبي بيشترين خدمت را به علم کرده است
خوب این جیمز کلارک ماکسول کی هست.من که والا اولین باره که اسمش رو می شنوم.نقل قول:
یه کم دربارش توضیح بده بگو که چیکار کرده
من واقعا عاشق انیشتنم.نمی دونم چرا؟اما فکر میکنم به خاطر تفاهم هایی که با هم داریم!مثلا من دوچرخه سواری رو خیلی دوست دارم انیشتنم همین جور چند تا عکس از انیشتن دارم که داره دوچرخه سواری میکنه یا اینکه من عاشق فیزیکم:7:(اینا رو که شوخی کردم)به خاطر اینکه امد فیزیک رو بهم ریخت چیزهایی رو کشف کرد که هنوز درکشون شاید برای خیلی از ما سخت باشه البته اون یک نابغه بود.
خوب قبل از اینکه نظرمو بگم یه چندتا مورد رو بنا بر وظیفه تذکر بدم .
اول اینکه حتما میدونید که تاپیکی مرتبط با اینجا وجود داره ( [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ) اما خوب اونجا جای قرار دادن زندگینامه هاست و اینجا هم میتونه برای بحث خوب باشه .
پس زندیگنامه ها رو سر جای خودش بگذارید بهتره . بج موارد کوتاه که فقط برای بحث مطرح میشه .
و بعد اینکه اگه دوستان میخوان فقط در مورد فیزیک صحبت بشه تاپیک اینجا بمونه .و اگر منظور همه ی دانشمنداست که بهتره این تاپیک در صفحه اصلی انجمن علمی باشه . اختیار با شماست . اینجا یا صفحه اصلی ؟؟
-------------------------
اما نظر من
من به تمامی دانشمندا علاقه مندم و کمتر پیش میاد یکی رو بیشتر علاقه داشته باشم . چون همشون در جایگاه خودشون بسیار انسان های والایی بودن و قابل احترام .
اما خیلی هاشون کارهاشون بیشتر دیده شد . از این لحاظ من بسیار به نیوتون عقیده دارم . همینطور گالیله که اگه نمی بود فکر کنم 2 قرن از علم امروزی عقب میبودیم . زیرا زیر بنای فکر نوین امروزی از او بود تقریبا . و نیوتون چون عملی کردن بسیاری از رویاها یمان را تحقق بخشید و به یکباره دنیا ی علم را با یک بسته علمی جدید متحول کرد (چه در عرصه ریاضی و چه در عرصه فیزیک) .
دانشمندان دیگر مثل نیلز بود ، فارادی ، ماکسول و ... همگی واقعا قابل تحسین و احترامند .
تا بعد ...
سلام
ببخشید منظورت دانشمندان رشته های مختلف بود یا فقط فیزیک ؟!
در مورد دانشمند مورد علاقه باید بگم هر کدام راه قبلی رو ادامه داده
ولی من به دانشمندانی علاقه دارم که شعور بشر رو در مسیر انسان شدن به کار انداختند . به عنوان مثال سقراط ، افلاطون ، ارسطو
و به طور کلی همه دانشمندان مفید بودند .
البته ناگفته نماند با دیدی که من دارم حافظ و خیام و مولانا و ... هم دانشمند محسوب میشوند !
"ولی من به دانشمندانی علاقه دارم که شعور بشر رو در مسیر انسان شدن به کار انداختند . به عنوان مثال سقراط ، افلاطون ، ارسطو"
خیلی نظر قشنگی بود واقعا قابل تحسینه.
واقعا مقایسه سخته. هر کدوم در جای خودشون منحصر به فردن و قابل تقدیر و تحسین.
افلاطون، ارسطو، سقراط، تالس، فیثاغورس، اقلیدس، نیوتون، گالیله، فارادی، رادرفورد، ماکس پلانک، ماکسول، بوهر، شرودینگر، دکارت، دکتر حسابی، ابوعلی سینا، ملا صدرا، استیون هاوکینگ و ...
ولی من شخصاً با "آلبرت انیشتین" خیلی حال می کنم. فکر کنم به خاطر اینکه بیشتر با خودش و نظریه هاش و حرفاش و کاراش سروکار داشتم.
خوب معلومه
فقط نیوتن
اگه این بابا نبود که ما الان هیچی نبودیم
بچه ها دانشمندا همه خوبن مثلا" نیوتن که دنیا رو متحول کرده گفته که تسلط من به دنیای علم به خاطر اینه که بر شاخ های غول هایی چون ارشمیدس ایستاده ام...
ولی خب هر کسی به چیز یا کس خاصی علاقه داره و دانشمند مورد علاقه من که تقریبا" تو همه جای زندگیم میتونید ببینیدش پروفسور انیشتین ....شوالیه جوانی که با جسارت تمام نیوتن پادشاه مطلق فیزیک را بعد از سالها از تخت به زیر کشید و خود بر تخت سلطنت فیزیک تکیه زد (دوستداران نیوتن بنده رو عفو کنن من خودم هم نیوتن رو خیلی دوست دارم ولی خب فیزیک نوین واقعا" یه انقلاب بود حالا شما به دل نگیرید مطمئن باشید هیچی از شایستگی های نیوتن کبیر کم نمیشه)
اما من عاشق دکتر هاوکینگ هستم .
به نظر من نابغه ترین وبهترین دانشمند گوس هستش همونی که درسن 6 سالگی اعداد1 تا100 راباهم به طور ذهنی جمع کرد و میشه گفت از تصاعد عددی قبل از اینکه فرمولی براش کشف بشه استفاده کرد . درضمن احتمالا همتون با قوانین گوس درفیزیک آشنایی دارید البته ایشون عمر طولانی نداشته ودر دوره جوانی فوت کرده وگرنه ابتکارات بیشتری در ریاضی وفیزیک از او میدیدیم
من با همشون حال میکنم !
مخصوصاً ائنهایی که تو زمینه های فیزیک و ریاضی و شیمی و .... فعالیت داشته اند !
راستش من از دکتر عبدالسلام که نظریه وحدت رو ارائه داد خیلی خوشم میاد
البته آقای آلبرت انیشتین جای خود دارند
استیون هاوکینگ یه چیز دیگست. اگه کتاب تاریخچه ی زمانشو بخونین عاشقش میشین:11:. کلی درباره ی زمان به عنوان بعد چهارم حرف زده ولی خودش یه جایی از کتاب میگه "من خودم در درک 3 بعدی اشیا مشکل دارم:31:"
وااااااااااااااااااای نگو که من دیوونه این کتابم فوق العادست...
من عاشق ادیسونم.
من دکتر حسابی و انیشتین رو خیلی دوس دارم
فقط رادرفورد و شرودينگر :40:
چون رادرفورد اولين كسي بود كه براي بيان ساختار اتم و هسته از عقلش استفاده كرد .
اروين شرودينگر هم كه مادر فيزيك اتمي هست . ..
یه کتاب خوندم در باره زندگی دکتر حسابی
واقعا اعجوبه بوده این بشر
انسان بزرگي بوده .نقل قول:
البته توصيه ميكنم در مورد هاوكينگ و حضرت شرودينگر و رادرفورد هم كتاب مطالعه كنيد :46:
من اول از همه نیوتون رو دوست دارم بعد هاوکینگ رو.
نیوتون مخی بوده!اگه نیوتون نبود اصلا فیزیک معنا پیدا نمیکرد. در طول تاریخ سیب تو سر 200000 نفر خورد ولی اولین کسی که دنبال دلیل علمی براش بود نیوتون بود، اگه نیوتون نبود حتی بور و انیشتین هم نمیتونستن نظریه بدن
هاوکینگ رو هم به خاطر پشتکارش دوستش دارم!
ما که سالمیم امیدی واسه زندگی معمولی نداریم، چه برسه به اون که فقط یه انگشتشو میتونه تکون بده و حرف هم نمیتونه بزنه! ولی با این حال کم نیاورده و همینطور داره ادامه میده!
بنده هم با نیوتون صفا میکنم..................البته بیشتر با نقش و شخصیتش
زکریای رازی واسه کشف الکل:19:
اديسون!!!!!!!!
من خیلی از دکتر حسابی و همچنین ادیسون خوشم میاد.مخصوصا از ادیسون که باعث شد زندگی رنگیتر و روشنتر به نظر بیاد و اونو از یکنواختی در آورد(یه جورایی!!!)