مثل معتادها شدم چه کار کنم؟
سلام. می خواستم این مطلب رو در ادامه بحث "یک بیمار چه ورزشی کند؟" مطرح کنم ولی احساس کردم شاید بی ربط باشه.
چهارشنبه هفته پیش رفته بودم بیمارستان میلاد. از 6 صبح که از خونه بیرون زدیم ساعت 5 بعد ازظهر رسیدیم خونه، خورد و خمیر و خسته. نمی خواستم بخوابم چون اونوقت ممکن بود شب خوابم نبره ولی خستگی امون نمی داد. در حالت خواب و بیداری خوابیدم، این حالت 3 ساعتی طول کشید و در این مدت شاید 8 بار با حالت خفگی و به شدت از خواب می پریدم تا اینکه ساعت 1 نیمه شب خوابم برد. شما فکرش رو بکنید، اواخر خرداد و هوای گرم ولی من سردم شده بود!!!!
فردای اون روز حالم خوب نبود و یک ضعف عمومی بدنم رو گرفته بود. یک روز بعد، کمی حالم بهتر شده بود ولی باز هم ضعف داشتم. این ماجرا تا امروز ادامه داره و یک ضعفی تمام بدنم رو گرفته، حالم خوب نیست ولی با خوابیدن هم مشکل حل نمی شه.
در ضمن، حدوداً 2 ماهی می شه که دنده های پشت قفسه سینه ام درد می کند به حدی که نمی تونم راحت عطسه کنم و حتی سرفه کنم چون احساس می کنم دنده هایم می شکنند!!!! این درد دنده ها از سرفه های 15 روزه عید ایجاد شد ولی اصلاً خوب نمی شود و واقعاً اذیت کننده است.
احساس می کنم مثل معتادها شده ام. بدنم درد می کنه، بازوهام درد می کنه. حالا چه کار کنم؟