انتخابای این قسمت فوق العاده سخت بود ولی بازی فوق العادست واقعا ادم از وقتی که می ذاره پشیمون نمی شه
من مواقعی که تصمیمای سخت باید بگیرم بازی رو پاز می کنم فکر می کنم کدوم تصمیمو بگیرم :n02:
من مالکوم رو نجات دادم چون گفتم به هرحال فامیله دیگه ادم خوبیم هستش
تو قسمت وال با گارد اون یارو رو هی خواستم نزنمش ولی اصرار می کرد بعد دیدم دیگه درب و داغون شده خواستم از بالای دیوار پرتش کنم پایین پشیمون شدم کلا ولش کردم
با میرا اونجایی که مارجری گفت دیگه با تیریون حرف نمی زنی گفتم باشه بعد روز عروسی رفتم پیش تیریون مارجری همخوشش نیومد و داره دنبال خدمتکار دیگه می گرده :n02: نامه رو هم نسوزوندم گفتم شاید بتونم یه معامله ای باهاش جوش بدم یکم پول واسه خانواده جور کنم
این قسمت اخرو ولیحس می کنم تصمیم خوبی نگرفتم که کلا با گریف نساختم هر سه دفعه جو گرفتم پاشدم وایسادم ولی تو صحنه بعدش وقتی مادرش بهش گفت این ایستادگیت پیامدهایی خواهد داشت فهمیدم که تصمیم خوبی نگرفتم
------------------------------------------------
نظرتون در مورد خائن چیه؟ به نظرتون کیه؟؟؟ من یکم به مادر رودریک مشکوکم چون ه خاطر ریون ممکنه هرکاری بکنه